نام پژوهشگر: حمید نصیری کاشانی
حمید نصیری کاشانی محمد سعیدی مهر
نظام اخلاقی ارسطو تأثیر چشمگیری بر اندیشه ی اخلاقی در طول قرن های متوالی داشته و دارد. آخرین نمود این تأثیر را می توان در نظریه ی اخلاقی موسوم به «اخلاق فضیلت مدار» که در فلسفه ی اخلاق جدید رواج دارد، یافت. فضیلت در نظر ارسطو عبارت است از «ملکه ی انتخاب حد وسط مطابق با موازین عقلی». اما این حد وسط چیست؟ از نظر وی، حد وسط، امری نسبی است؛ یعنی با توجه به شرایط تعیین می شود. پس تشخیص آن بیش تر به ذوق سلیم فرد بر می گردد. غیر از حد وسط، هر چیزی رذیلت است. هم افراط و هم تفریط، خارج شدن از محدوده ی فضیلت و ورود به محدوده ی رذیلت است. ارسطو در پاسخ به این پرسش که چگونه می توانیم فضیلتمند شویم، ابراز می دارد که با انجام اعمال فضیلتمندانه. ما با انجام کارهای فضیلت آمیز به انجام آن ها عادت می کنیم و این عادت که همان ملکه ی فضیلت است به نوبه ی خود سبب انجام اعمال فضیلت آمیز می شود. پس فضیلت هم معلول است هم علت. از دیدگاه ارسطو عمل فضیلت آمیز لذت بخش است و مقدمه ی رسیدن به نیکبختی. هر عملی که مطابق فضایل (حد وسط) انجام گیرد، فرح بخش و لذت آفرین است و اعمال رذیلت آمیز هرگز لذت به بار نمی آورند مگر برای کسی که به واسطه ی اعمال رذیلتمندانه، داوری درست خود را از دست داده باشد. خیرات بیرونی انواع مختلف دارد و بهترین آنان، دوستی است که از میان دوستی ها هم بهترین آن ها دوستی افراد فضیلتمند با یک دیگر است؛ زیرا این افراد یک دیگر را به خاطر فضیلت دیگری می خواهند نه از سر سودپرستی یا لذت خواهی. یکی از مهم ترین فضایل عقلی در نظر ارسطو حکمت عملی است. حکمت عملی عبارت است از حالت استعداد عمل کردن پیوسته با تفکر درست در حوزه ی اموری که برای انسان خوب یا بدند. بدین ترتیب، حکمت عملی قاعده ی درست را برای عمل کردن منطبق بر فضیلت در اختیار آدمی می نهد. ارسطو نیکبختی را اصل اول اخلاق می داند و نیکبختی کامل را در فعالیت عقلانی، یعنی تأمل و نظر، می یابد. وی همچنین از نیکبختی انسانی نیز نام می برد که عبارت از تطابق اعمال با فضایل اخلاقی است.