نام پژوهشگر: زهره ابراهیمی خوسفی
زهره ابراهیمی خوسفی رشید فلاح شمسی
تحقیقات نشان می دهد که تکنیک سنجش از دور تکنیک بسیار کارآمدی در بررسی مناطق خشک و مطالعه تغییرات آن محسوب می گردد. هدف از این مطالعه پهنه بندی رخساره های کویری پلایای ابرقو با استفاده از داده های سنجنده های etm+ و aster مربوط به سال های 2002 و 2006 می باشد. پس از تصحیحات هندسی داده های aster نسبت به etm+ (تصویر به تصویر) با تعیین نقاط زمینی بر روی تصاویر و تصحیحات رادیومتریک بر روی تصاویر، ارزش پیکسل های نظیر نقاط زمینی در باندهای مختلف استخراج گردید. سپس رابطه بین داده های ماهواره ای و نتایج حاصل از آزمایشات خاک منطقه با استفاده از روش رگرسیون خطی و به روش گام به گام مورد ارزیابی قرار گرفت و دقت مدل ها با استفاده از فاکتورهایی نظیر خطای تخمین و تایید، مجذور میانگین مربعات خطا، ضریب همبستگی و کارایی مورد ارزیابی قرار گرفت . با اعمال مدل بر روی تصاویر ماهواره ای، نقشه های مربوط به مولفه های شوری و رطوبت خاک تهیه و با استفاده از روش تفکیک تراکمی طبقه بندی گردید. در نهایت با استفاده از روش تلفیق و میانگین هندسی اقدام به تهیه شاخص مطلوب جهت تفکیک رخساره ها گردید. نتایج نشان داد که بهترین روش جهت تفکیک رخساره های پلایای ابرقو، روش میانگین هندسی و بهترین شاخص، شاخص i1 ناشی از اثر متقابل مولفه های سولفات، کلر، رطوبت و میزان رس خاک پلایا می باشد. به گونه ای که بر اساس شاخص مذکور، 5 رخساره حاشیه مرطوب، سطوح پف کرده نمکی، سطوح شخم خورده، سطوح صاف مرطوب و تیره و رخساره پلی گون های نمکی با صحت کلی 67.11% قابل تفکیک می باشند.
زهرا گیویی اشرف محمد زارع ارنانی
خاک یکی از مهم ترین و با ارزش ترین منابع طبیعی تجدیدشونده است که زیربنای تمدن بشری به شمار می آید. شور شدگی یکی از فرایندهای بیوژئوفیزیکی و از مشکلات خاک های مناطق خشک و نیمه خشک است. خطر نواحی در معرض شورشدگی و انجام عملیات اصلاحی در این مناطق حقیقتی غیر قابل چشم پوشی است. با وجود وسعت زیاد اراضی، شناسایی و تشخیص خاک های شور توسط روش های سنتی امکان پذیر نبوده و استفاده از روش های نو را ضروری می نماید. این تحقیق با استفاده از فن آوری سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک طیفی و مکانی بالا، به بررسی پایش شوری جهت مدیریت ویژه اراضی کشاورزی در دشت مروست (استان یزد) پرداخته است. در این تحقیق، از تصاویر ماهواره terra، سنجنده aster مربوط به سال های 2003 و 2010 میلادی استفاده شده است. به این ترتیب پس از انجام عملیات پیش پردازش و تشکیل و ارزیابی مدل رابطه مولفه های شوری خاک (ec و sar) با مولفه های بازتاب طیفی، تصاویر از نظر دو مولفه مذکور به روش حداکثر احتمال (maximum likelihood) طبقه بندی گردید. در پایان مساحت هر دامنه و میزان تغییرات آن، در دوره زمانی مورد مطالعه، محاسبه شد. نتایج نشان داد که در دوره زمانی 7ساله (2010- 2003 ) از سطح اراضی غیر شور کاسته و بر مساحت اراضی شور افزوده شده است. این امر بیان گر شورشدن اراضی کشاورزی و کاهش بازدهی آنها و همچنین گسترش بیابان زایی در منطقه است. همچنین دقت طبقه بندی نقشه ec برای تصویر 2003 ، 5/87% و برای تصویر2010 ، 5/82% و ضریب کاپای آن به ترتیب 83/0 و 76/0 به دست آمد. دقت طبقه بندی نقشه sar برای تصویر 2003 ، 5/87% و برای تصویر2010 ، 5/87% به دست آمد و ضریب کاپا به ترتیب 81/0 و 77/0محاسبه گردید. این تحقیق کارایی بالای فن آوری سنجش از دور به ویژه تصاویر aster را در زمینه آشکارسازی تغییرات و مدیریت منابع طبیعی به ویژه در مناطق خشک نشان می-دهد.
فاضل شاکری محمدرضا اختصاصی
بیابانزایی به کاهش استعداد زیستتوده و تخریب منابع محیطی و اکوسیستمها اطلاق میشود که عوارض منطقهای و فرامنطقهای آن سطوح و جنبههای مختلف زندگی انسان را متاثر میسازد. در بسیاری از مناطق بیابانزایی به واسطه رشد سریع شهرنشینی و افزایش جمعیت، تغییرات شدید کاربریها و کاهش بیوماس به شدت افزایش یافته است و تاثیر انسان از این دیدگاه بیش از پیش نمایان میشود. در این تحقیق با استفاده از عکسهای هوایی سال 1334 و 1346 و تصویر سنجنده pan، ماهواره irs-p5 سال 1384به روش تفسیر بصری، روند تغییرات کاربری و همچنین وضعیت بیابانزایی اراضی محدوده شهر لار در استان فارس طی نیم قرن اخیر مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، محدوده مورد مطالعه بر مبنای تصویر irs-p5 سال 1384 به شش واحد کاری تقسیم گردید. سپس بر اساس مدل ایرانی ارزیابی بیابانزایی imdpa، معیار و شاخصهای بیابانزایی تکنوژنیکی بررسی شد. در نهایت با روش تلفیق لایهها و به کمک میانگین هندسی نقشه وضعیت فعلی بیابان تکنوژنیکی تهیه گردید. شاخصهای معیار توسعه شهری و صنعتی در این مدل شامل نسبت پذیرش جمعیت بالقوه به جمعیت بالفعل، نسبت اراضی مسکونی و صنعتی به اراضی باغی و زراعی، نسبت اراضی مسکونی و صنعتی به جنگلی و مرتعی، تراکم جاده و معدن و سرانه فضای سبز در محدوده شهر لار است. بررسیها نشان داد طی پنج دهه گذشته مساحت عوارض انسان ساخت حدود 4/8 برابر افزایش داشته است، با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی مساحت فضای سبز شهری در سالهای 1334 تا 1384 از 94/0 به 94/92 هکتار رسیده و با رشد 100 برابری همراه بوده است. از سوی دیگر سطح اراضی زراعی و باغی حدود 15/2 و اراضی جنگلی و مرتعی حدود 4/1 برابر کاهش نشان میدهد. بررسی وضعیت بالفعل بیابانزایی تکنوژنیکی در محدوده شهر لار نشان داد که شاخص نسبت جمعیت بالقوه به جمعیت بالفعل و سرانه فضای سبز به ترتیب با ارزش عددی 68/3 و 6/3 بیشترین تاثیر و شاخص نسبت اراضی مسکونی و صنعتی به اراضی جنگلی و مرتعی با ارزش عددی 14/1 کمترین تاثیر را در بیابانزایی منطقه دارد. بر اساس پنج شاخص مورد بررسی، ارزش کمی شدت بیابانزایی کل منطقه 12/2 به دست آمد که در کلاس متوسط بیابانزایی قرار میگیرد.
فاطمه خازنی محمدعلی حکیم زاده اردکانی
روند روز افزون تخریب منابع طبیعی در بسیاری از نقاط جهان، تهدیدی جدی برای بشریت محسوب می شود. بیابان زایی به عنوان یکی از نمودهای این تخریب، کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته را تحت تأثیر قرار داده است.دراین تحقیق بااستفاده ازعکس های هوایی سال 1346 و1370 وبه روش تفسیربصری واستفاده از تصویر ماهواره ای landsat7 سال های 1381 و1389،روندتغییرات کاربری اراضی محدوده فعلی شهریزددرسال های 1389،1381،1370،1346 ودرمجموع طی دوره زمانی 43ساله موردبررسی قرارگرفت.درتحقیق حاضرمحدوده مطالعاتی به7 واحدکاری تقسیم گردید.سپس براساس مدل ایرانی ارزیابی بیابان زایی imdpa معیاروشاخص های تکنوژنیکی موردبررسی ومطالعه قرارگرفت ودرنهایت نقشه فعلی بیابان زایی تکنوژنیکی منطقه ازتلفیق لایه هاوبه کمک میانگین هندسی تهیه گردید.شاخص های معیارتوسعه صنعتی وشهری دراین مدل شامل تراکم کارخانجات ودرصدمناطق صنعتی شده، میزان فضای سبزبه ازاء هرنفر، تراکم جاده ودرصدمناطق جاده سازی شده، نسبت پذیرش جمعیت بالقوه به جمعیت بالفعل ،تبدیل اراضی زراعی وباغی به مسکونی وصنعتی می باشد.بررسی هانشان داد که طی43 سال گذشته سطح عوارض انسان ساخت حدود3/7برابرافزایش داشته درحالی که سطح اراضی زراعی وباغی محدوده شهریزدحدود85/3 برابرکم شده است.وضعیت بالفعل بیابان زایی تکنوژنیکی درمحدوده شهریزد موردبررسی قرارگرفت وارزش عددی شاخص های مربوط به آن تعیین شد.نتایج به دست آمده نشان دادکه درمنطقه موردنظرشاخص تبدیل اراضی زراعی وباغی به مسکونی وصنعتی با ارزش عددی 9/3 بیشترین تاثیروشاخص تراکم کارخانجات ودرصدمناطق صنعتی شده باارزش عددی 5/1 کم ترین تاثیررادربیابان زایی تکنوژنیکی منطقه دارد.براساس پنج شاخص موردبررسی،ارزش کمی شدت بیابان زایی کل منطقه 3/2 بدست آمدکه درکلاس متوسط بیابان زایی قرارمی گیرد.