نام پژوهشگر: علی اکبر شهابادی
علی اکبر شهابادی محمد تقی ایمانپور
چکیده پیروزی کورش بزرگ بر آخرین پادشاه ماد «آستیاگس» در سال559 پ م. آغازگر شکل گیری شاهنشاهی هخامنشی گردید. پس از فتح مصر توسط کمبوجیه و بعضی از سرزمین های شرقی از جمله هند در زمان داریوش بزرگ، مرزهای این امپراتوری از شرق تا رود سند در هندوستان، از غرب تا دریای مدیترانه، از شمال تا دریاچه آرال و از جنوب تا خلیج فارس امتداد یافت. هر چند که از زمان مرگ داریوش بزرگ تا پایان شاهنشاهی هخامنشی تغییرات عمده ای در مرزهای جغرافیایی و تعداد ملل تحت سلطه ایجاد نشد، اما تعداد این ساتراپ ها و حوزه نفوذ سیاسی و اداری آن ها، گاه به گاه دچار دگرگونی می شد که در کتیبه های این دوره منعکس گردیده است. در هر حال تعداد ساتراپ ها و فهرست ملل و اقوام تحت سلطه پارسیان از دیر باز مورد توجه و مطالعه ی محققان تاریخ ایران باستان بوده و مطالعات زیادی در این خصوص انجام شده است، امّا در خصوص محدوده ی جغرافیایی و قلمرو سیاسی و اداری این سرزمین ها که در بعضی از سنگ نوشته ها تا 31 ساترابی نام برده اند، کمتر سخن گفته شده است. در این پایان نامه تلاش شده، ابتدا سازمان اداری هخامنشیان با استناد به منابع دست اوّل، بررسی شود. سپس بر آن هستیم تا بر اساس مطالعات کتیبه ای، از آن جمله کتیبه های سلطنتی، الواح گلی تخت جمشید، و مقایسه آن ها با آثار و شواهد اوستایی، یونانی، عبری و هم چنین یافته های باستان شناسی محدوده ی جغرافیایی هر یک از ساتراپی ها تا حد امکان مشخص گردد. در ادامه تلاش خواهد شد تا بر اساس کتیبه های سلطنتی، دلایل تغییرات و دگرگونی ها در تعداد و جایگاه سیاسی ساتراپ ها مورد بررسی قرار گیرد. در پایان نیز، با استناد به منابع یونانی و سنگ نگاره های هخامنشیان، تعداد ساتراپ ها و تغییرات در جایگاه سیاسی آن ها در طول دوره های هخامنشی با استفاده از روش تحقیقات تاریخی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.