نام پژوهشگر: آرزو محمدی
آرزو محمدی سید مهدی کرباسی
در این پایان نامه مسأله مدیریت بهینه بانک را با دو دیدگاه مینیمم سازی ریسک و ماکزیمم سازی سود بیان می کنیم. بدین منظور ابتدا مسأله کنترل بهینه تصادفی را معرفی کرده و شرایط بهینگی جواب مسأله را در دو حالت افق متناهی و افق نامتناهی بررسی می کنیم. در ادامه پس از بیان تعاریف و مفاهیم لازم با استفاده از کنترل بهینه تصادفی راهکارهایی متناسب با هر کدام از این مسائل را ارائه داده و به بررسی نتایج اقتصادی این راهکارها و اعتبار آن ها از دیدگاه بانک داری می پردازیم. هم چنین، نتایج مربوط به شبیه سازی مدل های معرفی شده را ارائه می دهیم.
آرزو محمدی صادق صالحی
چکیده: اهمیت برق در ایران سبب شده است تا فصل ویژه ای از قانون هدفمندکردن یارانه ها به این حامل انرژی بپردازد. طبق برآورد منابع رسمی، بیشترین اتلاف انرژی در ایران در حوزه برق صورت می گیرد. بخش خانگی در ایران به عنوان بزرگترین مصرف کننده برق در میان سایر بخش های مصرف کننده شناخته شده است. سهولت استفاده، محسوس نبودن آن نسبت به سایر کالاهای مصرفی توسط افراد و..... ، موجب شده است تا این حامل انرژی کمتر توسط افراد مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش سعی شد تا به بررسی عوامل موثر بر سرانه میزان مصرف برق خانگی پرداخته شود. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر شناخت عوامل موثر بر سرانه میزان مصرف برق در بخش خانگی شهر گرگان می باشد. به عبارت بهتر، تحقیق حاضر درصدد پاسخ دادن به این سوال است که چه عواملی بر سرانه میزان مصرف برق در بخش خانگی تأثیر گذار است؟ در این پژوهش، از روش پیمایش استفاده شده است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، از مجموع خانوارهای ساکن در شهر گرگان، 382 خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته است که از چندین بخش متناسب با سنجش ابعاد مورد بررسی، ساخته شده است. برنامه مورد استفاده جهت تحلیل داده ها استفاده از نرم افزار spss16 می باشد که با تکیه بر آمار توصیفی و استنباطی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از میان متغیرهای مورد بررسی بین متغیرهای سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، جنسیت، سن، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال پاسخگویان، تعداد لوازم برقی موجود در منزل، نگرش افراد در زمینه هدفمند شدن یارانه ها، بعد خانوار، درآمد ماهانه سرپرست خانوار، نحوه تملک مسکن و نوع مسکن با متغیر وابسته مورد بررسی (سرانه میزان مصرف برق)، ارتباط معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از ضرایب رگرسیونی نشان داد که بعد خانوار و سرمایه اقتصادی افراد، بیشترین تأثیر را در تبیین سرانه میزان مصرف برق دارند. کلید واژه: سرانه میزان مصرف برق، سرمایه فرهنگی، سرمایه-اقتصادی، سبک زندگی، دانش مصرف برق، نگرش مصرف انرژی، ارزش زیست محیطی.
آرزو محمدی محمدعلی بهمنیار
به منظور بررسی تأثیر کاربرد کود دامی و گچ در کاهش صدمات ناشی از شوری آب آبیاری و میزان تجمع عناصر معدنی در گندم (رقم n-81-19)، آزمایشی گلدانی بصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 89-1388 انجام شد. فاکتور اصلی، سطوح مختلف شوری آب آبیاری (0، 3، 6، 9 و 12 دسی زیمنس بر متر) از مخلوط نمکهای کلرید سدیم و کلرید کلسیم به نسبت 1:1 و فاکتورهای فرعی شامل گچ (0، 15 و 30 تن در هکتار) و کود دامی (0 و 30 تن در هکتار) از نوع کود گاوی بود. در این آزمایش میزان عملکرد و اجزای عملکرد، کلروفیل، مقدار نسبی آب (rwc)، اسیدیته خاک (ph)، هدایت الکتریکی خاک (ec)، برخی عناصر ماکرو در برگ پرچم و دانه و عناصر میکرو در دانه گندم اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش شوری آب آبیاری میزان عملکرد دانه، وزن ماده خشک، طول خوشه با ریشک و بدون ریشک، تعداد دانه پر و پوک، ارتفاع و تعداد پنجه کاهش یافت. اما کاربرد مواد اصلاح کننده نظیر گچ، میزان عملکرد دانه، وزن ماده خشک، تعداد دانه پر و پوک را افزایش داد و سبب کاهش طول خوشه با ریشک و بدون ریشک و ارتفاع گردید. مصرف کود دامی موجب افزایش عملکرد و اجزای عملکرد گندم گردید ولی روی ارتفاع تأثیری نداشت. بیشترین میزان عملکرد دانه و تمامی اجزای عملکرد مورد بررسی در تیمار شوری آب آبیاری صفر دسی زیمنس بر متر و مصرف 30 تن کود دامی در هکتار اتفاق افتاد. همچنین با افزایش شوری آب آبیاری میزان کلروفیل های a، کل (a+b) و محتوای کلروفیل برگ در مرحله ساقه دهی و خوشه دهی تا تیمار شوری آب آبیاری 3 دسی زیمنس بر متر و کلروفیل b تا شوری 6 دسی زیمنس بر متر افزایش و پس از آن روند کاهشی پیدا کرد. مصرف گچ مقدار کلروفیل های b، کل (a+b)، محتوای کلروفیل برگ را در مرحله ساقه دهی و خوشه دهی افزایش داد اما بر کلروفیل a تأثیری نداشت. مصرف کود دامی در تیمارهای مختلف شوری آب آبیاری سبب کاهش کلروفیل های a و کل (a+b) شد، اما سبب افزایش محتوای کلروفیل برگ در مرحله ساقه دهی و خوشه دهی در شوری های بالاتر و کاهش آنها در شوری های پایین تر شد. بیشترین میزان کلروفیل های a و کل (a+b) و محتوای کلروفیل برگ در مرحله خوشه-دهی در تیمار شوری آب آبیاری 3 دسی زیمنس بر متر و بدون مصرف کود دامی بدست آمد در حالی که بیشترین میزان محتوای کلروفیل برگ در مرحله ساقه دهی در همین تیمار شوری ولی با مصرف 30 تن کود دامی در هکتار حاصل شد. بیشترین میزان کلروفیل b در تیمار شوری آب آبیاری 6 دسی زیمنس بر متر با کاربرد 30 تن گچ در هکتار بدست آمد. با افزایش شوری مقدار نسبی آب (rwc) در هر سه مرحله پنجه زنی، گلدهی و پرشدن دانه کاهش یافت. کاربرد کود دامی و گچ بر مقدار نسبی آب افزایش معنی داری داشته است. همچنین با افزایش شوری مقدار ec خاک افزایش و ph آن کاهش یافت و مصرف کود دامی مقدار ph را کاهش داد. کاربرد گچ در همه سطوح شوری بجز صفر، ph خاک را کاهش داده اما بر هدایت الکتریکی آن تأثیری نداشت. همچنین کاربرد آب آبیاری شور بر عناصر ماکرو برگ پرچم و دانه و میکرو دانه معنی دار شد. کاربرد گچ سبب افزایش میزان نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کلسیم و کاهش سدیم در برگ و دانه گندم گردید. بیشترین میزان نیتروژن و فسفر برگ پرچم و فسفر و کلسیم دانه در تیمار شوری 3 دسی زیمنس بر متر و بیشترین غلظت پتاسیم، کلسیم و سدیم برگ پرچم و نیتروژن و سدیم دانه در سطح شوری 12 دسی زیمنس بر متر مشاهده شد. همچنین بیشترین میزان پتاسیم دانه در سطح شوری صفر دسی زیمنس بر متر حاصل شد. ضمناً کاربرد 15 تن گچ در هکتار بدون مصرف کود دامی بیشترین افزایش را بر میزان نیتروژن برگ و دانه، فسفر برگ و پتاسیم دانه داشته که از لحاظ آماری با کاربرد 30 تن گچ در هکتار تفاوت معنی داری نداشت. کاربرد کود دامی در تیمارهای صفر و 15 تن گچ در هکتار سبب افزایش میزان فسفر دانه شد. همچنین بیشترین میزان پتاسیم برگ در تیمار 30 تن گچ در هکتار بدست آمد که از لحاظ آماری با تیمار 15 تن در هکتار اختلاف معنی داری نشان نداد. ضمناً با افزایش شوری، میزان جذب عناصر میکرو (آهن، مس، منگنز و روی) در دانه گندم کاهش یافت. کاربرد گچ در تیمارهای مختلف شوری آب آبیاری موجب افزایش جذب منگنز و روی در دانه شد اما بر جذب آهن و مس تأثیر معنی داری نداشت. همچنین کود دامی سبب افزایش جذب عناصر آهن، مس، منگنز و روی شد. بیشترین میزان جذب منگنز و روی (73/0 و 97/0 میلی گرم در گلدان) در تیمار شوری آب آبیاری صفر دسی زیمنس بر متر با مصرف کود دامی حاصل شد. اثر متقابل تیمارهای کود دامی و گچ نشان داد که در تیمار مصرف کود دامی با کاربرد 15 تن گچ در هکتار بیشترین مقدار جذب آهن و منگنز بدست آمد ولی بیشترین جذب مس و روی در تیمار کاربرد کود دامی و عدم مصرف گچ مشاهده شد.
آرزو محمدی مسیب یارمحمدی واصل
یادگیری مشارکتی یکی از روش های آموزشی یادگیرنده محور است.که فرایند یادگیری فراگیران را تسهیل می کند بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و آموزش به شیوه نقشه مفهومی (فردی – گروهی ) بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سال اول مقطع دبیرستان شهرستان همدان بود روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان در مدارس دولتی روزانه ناحیه 2 شهرستان همدان می باشد که در سال 92-1391مشغول تحصیل بودند نمونه آماری تعداد 80 نفر از دانش آموزان می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند و به 20 نفر از دانش آموزان آموزش به شیوه یادگیر ی مشارکتی، به 20 نفر از دانش آموزان آموزش به شیوه نقشه مفهومی فردی و20 نفر از دانش آموزان آموزش به شیوه نقشه مفهومی گروهی داده شد و20 نفر به عنوان گروه کنترل بودند. ابزارپژوهش: پرسشنامه ا نگیزش تحصیلی مک اینرنی آزمون پیشرفت تحصیلی درس مطا لعات اجتماعی محقق ساخته بود جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس یک متغیره، آزمون بن فرونی و تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شده است. یافته ها نشان داد تفاوت معنی داری بین آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و نقشه مفهومی (فردی وگروهی) برانگیزش و پیشرفت تحصیلی وجود دارد. آموزش با روش یادگیری مشارکتی و آموزش با شیوه نقشه مفهومی گروهی و نقشه مفهومی فردی در گروه آزمایش به طور معنی داری باعث افزایش انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان شده است (001/0p<). همچنین اثربخشی آموزش با شیوه یادگیری مشارکتی و آموزش به شیوه نقشه مفهومی گروهی بر انگیزش و پیشرفت تحصیلی از آموزش با شیوه نقشه مفهومی فردی و روش سنتی بهتر بود(001/0p<). نتیجه گیری: کاربرد نتایج این پژوهش ها برای دست اندرکاران آموزش این است که به منظور افزایش انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، باید به نقش عوامل انگیزشی آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی و آموزش به روش نقشه مفهومی گروهی و فردی توجه نمایند.
آرزو محمدی مهرداد براتی
چکیده: منطقه مورد مطالعه در 45 کیلومتری جنوب شرق همدان و در شمال شرق شهر ازندریان می باشد که از نظر تقسیم بندی زون های ساختمانی زمین شناسی ایران، در زون سنندج- سیرجان و شرق باتولیت الوند واقع شده است. در مطالعات صحرایی، گرافیت به دو شکل در منطقه دیده می شود: 1) به صورت رگه هایی به ضخامت cm 5 تا 10 در مجاورت رگه کوارتزیتی که به همین علت کوارتزیت ها به صورت کوارتز دودی رنگ رخنمون دارد. 2) به صورت پراکنده در سنگ های متشکل از بلورهای درشت مسکوویت، کوارتز، گارنت، آندالوزیت، کیانیت و بیوتیت. سنگ میزبان گرافیت شیست های میکادار هستند. یک تغییر قابل توجه ای در عیار و اندازه فلس های گرافیتی از مجاور رگه به اطراف دیده می شود. حضور دگرشکلی های پیچیده و کانی هایی چون آندالوزیت، کیانیت، استارولیت و سیلیمانیت در مطالعات میکروسکوپی نشان از دما و فشار بالای دگرگونی دارد. بر اساس آنالیز xrd مهمترین ناخالصی همراه با گرافیت در منطقه، کوارتز می باشد. مقادیر متوسط d002 (363/3-355/3) و اندازه بلوری 680- 430 و مقدار la بالای a? 1000 است دمای تخمین زده شده با استفاده از پارامتر c، ?c 750- 600 و درجه گرافیتی شدن بلورهای گرافیت در منطقه مورد مطالعهa? 200- 90 و بین 90% – 70 برآورد شده است. مطالعات رامان اسپکتروسکوپی بیشتر نمونه ها نشان دهنده یک پیک شارپ و بلند تقریباً در cm-1 1580 (باند g) و یک پیک بسیار ضعیف در cm-1 1350 (باندd)، دومین باند از گرافیت در منطقه دوم (باند s) از طیف رامان به طور متوسط درcm-1 2685 دیده می شود. در الگوی پراش اشعه ایکس (xrd)، از نمونه ها پیک مربوط به گرافیت رومبوهدرال در تعداد زیادی از نمونه ها ثبت نشده است. مطالعات sem نشان از یک مورفولوژی فلسی برای بلورهای گرافیت منطقه دارد. مطالعات دماسنجی نشان می دهد که دمای همگن شدن برای سیالات درگیر اولیه و ثانویه در تمام نمونه های کوارتز (دامنه ای بین 240-150) بامیانگین، ?c180 می باشند. دمای آخرین ذوب یخ نشانگر شوری های بین 3 و 4/16 درصد وزنی معادل نمک طعام برحسب سیستم h2o-co2-nacl می باشند.چگالی های محاسبه شده برای سیالات درگیر در کوارتز ازgr/cm3 1 تا 87/0 متغیر است. علاوه براین حضور co2 در سیالات درگیر نشانگر منشأ گرمابی رگه های کوارتزیت موجود در اندیس 1 در منطقه است وجود میانبارهای با نسبت های متفاوت از مایع به بخار در بلورکوارتز نشان دهنده جوشش در سیال سازنده رگه می باشد. بنابراین از نتیجه مطالعات پتروگرافی و بررسی خصوصیات فیزیکی کانی گرافیت منطقه، چنین نتیجه می شود که تشکیل این کانی از دگرگون شدن مواد آلی موجود در این رسوبات اولیه تا حد رخساره آمفیبولیت حاصل شده است و گرافیت موجود در اندیس 1 که در ارتباط مستقیم با رگه کوارتزی است، نیز تحت این شرایط به وجود آمده و محلول های سازنده رگه گرمابی کوارتزی نقش موثری را در تغلیظ این اندیس نسبت به دو اندیس دیگر ایفا کرده است. تنش های محلی عاملی برای تحرک گرافیت در زون های کم فشار محسوب می شود.
آرزو محمدی مصطفی دلشاد تهرانی
با توجه به اهمیت جایگاه کارگزاران در اداره جامعه در جهت تحقق اهداف حکومتی چگونگی رفتار آنان با مردم در میزان رضایتمندی و ثبات حکومت نقش به سزایی دارد. یکی از عوامل موثر در تکوین رفتار شخصیت است به طوری که هر ویژگی شخصیتی یک نمود رفتاری دارد.همچنین بین شخصیت و رفتار رابطه متقابل وجود دارد.با مرور نهج البلاغه شاخصه های شخصیتی و رفتاری مورد توجه امام دسته بندی وبه رابطه آنها پرداخته شده با اطلاع از این رابطه میتوان با مشاهده رفتار هر کس پی به شخصیت او برد و اشخاصی را برای کارگزاری انتخاب کرد که با ملاک های امام منطبق باشد.
آرزو محمدی علی نورزاد
المان های آب بند در سدهای خاکی یکی از اعضای مهم و تعیین کننده در پایداری سد می باشند. هرگونه آسیب در این المان ها منجر به نشت در آن سد می گردد. فرسایش داخلی یکی از عوامل اصلی شکست سدها می باشد که به سبب شسته شدن ذرات ریز خاک به وجود امده و باعث ایجاد تراوش متمرکز در قسمت هایی از سد می شود. بنابراین وجود سیستم بررسی تراوش جهت مراقبت و نظارت بر سد ضروری می باشد. بیشتر سیستم های ارزیابی تراوش موجود، قادر به تشخیص تغییرات کوچک در تراوش نمی باشند. اندازه گیری دما یکی از روش های جدید ارزیابی تراوش در سدهای خاکی می باشد که این روش برخلاف روش های سنتی قادر به تشخیص فرآیندهای وابسته به زمان مثل فرسایش داخلی و تغییرات کوچک تراوش می باشد. دمای سدهای خاکی عمدتا به دمای هوای اطراف و دمای آب دریاچه در بالادست مخزن بستگی دارد. دماهای مذکور به صورت فصلی تغییر کرده و باعث ایجاد موج های دمایی پیشرونده در سد می شوند. میزان تراوش و تغییرات آن با زمان، از طریق اندازه گیری منظم قابل ارزیابی می باشد. اندازه گیری دما به سهولت از طریق لوله های قائم ممکن می باشد. در چند سال اخیر کابل های فیبر نوری برای اندازه گیری دما به طور موفقیت آمیز برای تشخیص تراوش در سدهای خاکی در بیشتر کشورها بکار می رود. این سیستم برای دو روش مورد استفاده قرار می گیرد: روش پاسیو که دما به عنوان یک ردیاب برای تشخیص تغییرات تراوش در میدان جریان عمل می کند که حساسیت این روش عمدتا به فاصله بین تاج سد و نقطه اندازه گیری، اندازه سد، محل لوله های قائم و تغییرات دما در مخزن بالادست بستگی دارد؛ روش اکتیو که روش پالس گرما می باشد و از طریق آن وجود آب در خاک با ارزیابی عکس العمل حرارتی به علت پالس حرارتی صورت می گیرد. نتایج بدست آمده از اندازه گیری های دما ی سد شمیل واقع در هرمزگان نشان می دهد که این روش اطلاعات منطقی در رابطه با شرایط سد می دهد. مناطقی که تراوش غیر عادی دارند مشخص شده و میزان تراوش آنها محاسبه می شود.