نام پژوهشگر: محمدمهدی خسروی علیا
محمدمهدی خسروی علیا سعید بینای مطلق
چکیده امروز نگاه غالب در محافلِ آکادمیک و غیر دانشگاهی هنر، نگاهی مدرن می باشد که مبتنی است بر مبانی نظری و فلسفی بعد از رنسانس، در این شرایط بسیاری حتی به محتوای راهی که در آن حرکت می کنند و در مسیرش تلاش به خلق اثر هنری دارند ناآگاه هستند. عده معدودی هم که علاقه مند مطالعه ی مباحث تئوری و نظری در حوزه ی آفرینش های هنری هستند غالبا به سبب جو موجود گرایش به خوانش های مدرنِ فلسفه ی هنر دارند. در جریان این رساله تلاش شده است با محور قراردادنِ آئین هندوئیسم و ذن نگاهِ عمیق و جامع ای به جریان خلق و پروسه آفرینش هنری معرفی گردد که در آن هنر ابزاری با شکوه در خدمت راهیست که سالکِ هنرآموز در آن گام نهاده است تادریابد چکونه خویش را در چشمه هنر از ناخالصی ها بشوید و تطهیر شده از " من " گام در سرای بی کرانِ " خویش " نهد. هنرآموز اینجا فقط با استاد فنون روبرو نمی شود او خویش را بدستِ حکمتِ پیری حکیم سپرده است که بارها و بارها این راه را پیش از این پیموده است... تحقیق پیش رو مبتنی بوده است بر درکِ حضور اساتید که سال ها در این حوزه تحقیق کرده اند و نیز مطالعه متونی که به سبب پراکندگی و گستردگی فراوان منابع، کم تعداد نبودند. به نظر می رسد آنچه حاصل آمده است دری گشوده باشد به روی لطفِ حقایقِ موجود در جریانِ هنرِ هندوئیسم و ذن که مبتنی است به اصول حکمت این آئین ها. و محقق با مطالعه ی آن می تواند ماهیت مبانی حکیمانه این هنرها را دریابد و به تفاوت پایه ای آن با اصول و فلسفه ی هنر مدرن پی برد.