نام پژوهشگر: مهناز شریعتی
مهناز شریعتی اسعد شیخ احمدی
چکیده «نیما یوشیج» و «عبدالله گوران»، پدید آورندگان راستین شعر نو در زبان های فارسی و کردی، مسیر مشابهی را در جریان نوگرایی خود در عرصه ی شعر پیمودند؛ از این نظر، که هر دو شاعر کار خود را با سرودن شعر سنتی آغاز کردند، سپس با ایجاد تغییر در قافیه، شعر نیمه سنتی سرودند و در نهایت شعر نو را پدید آوردند. «نیما» و «گوران» شیفته ی سادگی کلام شعر بودند و با نزدیک کردن شعر به نمایش نامه و روایی کردن آن، سعی داشتند زبان شعر را به زبان واقعی مردم نزدیک سازند. از این شاعران می توان به عنوان شاعران اجتماعی یاد کرد زیرا مسائل اجتماعی و سیاسی آن روزگار تاثیر عمیقی بر شعر آن ها گذاشته است. هر دو شاعر شیفته ی طبیعت هستند، نگاه تازه به طبیعت و استفاده نمادین از واژه های موجود در طبیعت برای بیان مفاهیم، از ویژگی های بارز آن ها در این زمینه به شمار می آید. تفاوت قابل توجهی که این دو شاعر با هم دارند از این نظر است که گوران به اوزان هجایی توجه ویژه ای داشته و بیشترین تلاش خود را در جریان نوگرایی به این اوزان معطوف ساخته است، در حالی که اوزان هجایی در شعر نیما هیچ جایگاهی ندارند. واژگان کلیدی: نیما، گوران، شعر نو، وزن هجایی، وزن عروضی ندارد. اشعار نو او دارای وزن هجایی هستند. در زمینه ی ویژگی های زبانی باید گفت، هر دو شاعر به زبان مادری خود اهمیت ویژه ای داده اند؛ با استفاده ی نیما از واژه های طبری و استفاده ی گوران از الفاظ اصیل کردی این مطلب را ثابت می کند. اما نتیجه ای که این عمل بر جای گذاشته تا حدودی متفاوت است. گوران ضمن استفاده از واژه های اصیل کردی معادل های رایج آن ها را در پاورقی ذکر کرده و با این کار زبان شعر خود را برای خوانندگان بسیار ساده ساخته است، اما نیما با استفاده از واژه های طبری، شعر خود را برای خوانندگانی که با زبان طبری آشنایی ندارند، دچار ابهام کرده است. البته این به طرز تلقی شاعران مورد نظر مخاطب باز می گردد. گوران می خواهد تمام مخاطبان سخن او را درک کنند و در این راه هیچ قید و شرطی نمی گذارد. اما نیما می گوید: " شاعر باید کلمات خود را داشته باشد و آن چه را که نمی یابد، انتخاب کند» از میان آن چه مأنوس است یا نیست" (طاهباز، 1385 : 168) تفاوت دیگری که در این زمینه وجود دارد در زمینه ی استفاده از واژه های بیگانه در اشعار است. نیما از به کار بردن واژه های خارجی پرهیز کرده است و تا حدودی از واژه های عربی نیز در اشعار نو خود کاسته است، اما گوران با وجود اقداماتی که در پاک کردن زبان کردی از زبان های بیگانه داشته است. تنها جای واژه های عربی و فارسی را با واژه های انگلیسی و فرانسوی عوض کرده است و در اشعار او واژه های بیگانه ای که تا آن زمان در شعر کردی رایج نبوده، به کار گرفته شده اند. در زمینه ی میزان تأثیر دو شاعر از اوزان عروضی در اشعار نو باید گفت هر دو شاعر در اشعار نو خود اوزان عروضی را رعایت کرده اند. در جدول هایی که به منظور بسامد بحرهای عروضی آوردیم مشاهده کردیم که در اشعار سنتی بالاترین بسامد در اشعار نیما مربوط بحر رمل و در اشعار گوران مربوط به بحر هزج بود. در مورد صور خیال در شعر «نیما» و «گوران» مشاهده کردیم که «استعاره مکنیه» از نوع تشخیص بیشترین کاربرد را در اشعار نیما داشت و «تشبیه محسوس» بیشترین کاربرد را در شعر «گوران» نیما روحی زنده و پویا در وجود تمام پدیده های طبیعت می بیند و تمام طبیعت را زنده می داند، از این رو تشخیص را از میان صور خیال دیگر برمی گزیند و گوران قصد دارد شعر خود را عینی و ملموس کند تا خواننده اش برای درک شعر او دچار هیچ ابهامی نگردد از این رو «تشبیه محسوس» را انتخاب می کند. مضامین شعری که در اشعار «نیما» و «گوران» وجود دارد، به این دلیل که طبیعت در شعر هر دو جایگاه خاصی دارد؛ بسیار نزدیک به هم به نظر می رسد. هر دو شاعر از جلوه های طبیعت به عنوان «سمبل هایی» استفاده می کنند تا مفهوم خود را بهتر به خواننده منتقل سازند. هر دو شاعر از وضع نامساعد جامعه ی خود و بی عدالتی ها به ستوه آمده اند و این احساس را نیما با سرودن اشعار انتقاد آمیز و گوران با سرودن اشعار انقلابی بروز می دهند. نیما گاه نگرانی خود را به صورت طنز اجتماعی بیان می کند و گوران نیز گاهی به هجو می پردازد. در کل هر دو شاعر انسان های آگاه و بیدار زمانه ی خویش هستند که به خاطر درک واقعی اوضاع مساعد دوران خود همواره تمام اشعارشان با درد و رنجی وصف ناپذیر همراه است.