نام پژوهشگر: زهرا معافی
زهرا معافی علی عرب مازار یزدی
بیش از دو دهه است که خصوصی سازی به عنوان سیاستی که ارتقای کارایی را تعقیب می نماید مورد توجه دولتها در غالب کشورهای جهان قرار گرفته است. اما –به طور هم زمان- خصوصی سازی از سوی طرفداران گسترش برابری به عنوان سیاستی که به تمرکز بیشتر ابزار تولید نزد گروه محدودی از جامعه منجر می شود مورد انتقاد قرار گرفته است. در این مطالعه به بحث و بررسی پیرامون آثار توزیعی خصوصی سازی و پیش بینی آثار توزیعی برنامه سهام عدالت در ایران پرداختیم و با استفاده از الگوی نظری بردسال ونلیس (2003) آثار توزیعی مورد انتظار خصوصی سازی را بیان نمودیم. برای این منظور در ابتدا مفاهیم خصوصی سازی، عدالت و کارایی را مورد بررسی قرار داده و اثراتی که خصوصی سازی روی کارایی و عدالت می تواند داشته باشد را مطالعه نمودیم. پس از آن، تجربه برخی کشورها -آرژانتین اوکراین بولیوی پرو، نیکاراگوآو روسیه- در زمینه خصوصی سازی و آثار توزیعی آن را ارائه نمودیم. در قسمت آخر به بررسی برنامه سهام عدالت در ایران پرداختیم. در ابتدا سابقه تاریخی این برنامه را مورد مطالعه قرار داده و به بررسی آثار توزیعی این برنامه پرداختیم. سپس با استفاده از اطلاعات بودجه خانوارهای شهری و روستایی ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران برای سال 1386 آثار توزیعی این برنامه را پیش بینی نمودیم و تغییرات ایجاد شده در ضریب جینی را به عنوان آثار توزیعی مورد انتظار در نظر گرفتیم. بر این اساس، دیدیم که پرداخت سود سهام عدالت تاثیر اندکی روی ضریب جینی هزینه های دهک های شهری و روستایی جامعه به صورت کل دارد. در ادامه با استفاده از چارچوب نظری بردسال ونلیس به پیش بینی آثار توزیعی این برنامه در بازه زمانی طولانی تر پرداختیم و با توجه به تجربه کشورهای روسیه و اوکراین عنوان نمودیم که در صورت عدم وجود چارچوب قانونی و نظارتی مناسب، آزاد شدن خرید و فروش سهام عدالت می تواند علاوه بر ایجاد تورم در اقتصاد، باعث افزایش نابرابری گردد