نام پژوهشگر: مرتضی صفایی
مرتضی صفایی حمیدرضا صفوی
مفهوم مدیریت جامع منابع آب به دنبال شکست مدیران و کارشناسان مسائل آب در برنامه ریزی بلندمدت و مدیریت کوتاه مدت آب ظهور پیدا کرد. فلسفه ی شکل گیری مدیریت جامع منابع آب در تناسب بین توسعه ارکان مختلف یک حوضه آبریز رودخانه و دستیابی به توسعه ای پایدار می باشد. در این پایان نامه به منظور پیاده سازی این مفهوم مدیریتی جدید در قالب منطقه مورد مطالعه حوضه آبریز رودخانه زاینده رود در ابتدا بنای ساختار یک سیستم پشتیبانی تصمیم که در برگیرنده بخش های مختلف همچون تعریف مسئله، تبیین استراتژی های و سناریوها، مدلسازی، تصمیم گیری و در نهایت برآورد خطرپذیری برنامه های توسعه حوضه در برابر تغییر اقلیم می باشد گذاشته شد. یکی از ارکان های اساسی مورد توجه در مدیریت جامع منابع آب، حاکمیت از پایین به بالا و مشارکت ذینفعان است که در این تحقیق بدان توجه ویژه ای شده است. یکی دیگر از تلاش های انجام شده، تبیین سناریوها با تعریف مسائل و مشکلات حوضه و درپی آن مدلسازی مفهومی و ابزاری دقیق حوضه توسط مدل های هیدرولوژیکی swat و شبیه سازی حوضه ribasim می باشد. همچنین به منظور ارزیابی سناریوهای طرح شده، از معیارهایی بر مبنای پایداری ارکان مختلف دخیل در سیستم یک حوضه آبریز است استفاده شده است. فرآیند ارزیابی و تصمیم گیری در دو بعد انفرادی و گروهی صورت گرفته است. در بعد انفرادی به دلیل عدم قطعیت های زیاد موجود در فرآیند ارزیابی سناریوها از متد ahp-fuzzy و در بعد گروهی نیز از متدهای social choice و fallback bargaining بهره گرفته شده است. در انتها بعد از تعیین سناریوهای برتر به ویژه در بعد زمانی دراز مدت به منظور ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر منابع و مصارف و در نهایت برنامه درازمدت توسعه حوضه، مدل ریز مقیاس کننده lars-wg به کار گرفته شده است. نتایج حاصل شده به اختصار نشان دهنده لزوم توجه بیشتر به بخش زیست محیطی در برنامه های کوتاه مدت به خصوص در دوره های خشکسالی و دنبال نمودن همزمان دو رویکرد تامین و تقاضا در برنامه های بلند مدت می باشد.
مرتضی صفایی علیرضا رجب زاده
در دنیای امروز ارتباطات سریعتر صورت می پذیرد.برای تجارت بین الملل نیاز به یکسان سازی قراردادهای تجاری بین المللی می باشد تا تجار در عرصه بین المللی با زبان مشترک حقوقی اقدام به تجارت نمایند.موسسه بین المللی یکنواخت کردن حقوق خصوصی (یونی دوغا ) نمونه خوبی از قراردادهای تجاری بین المللی ارائه داده است. با توجه به فقدان قانون در زمینه قراردادهای تجاری بین المللی در ایران در این تحقیق به بررسی میزان انطباق حقوق ایران با اصول مقرر یونی دوغا در مورد قراردادهای تجاری بین المللی می پردازیم تا به میزان افتراق و اشتراک حقوق ایران در این زمینه دست بیابیم و از طرفی تجار ایرانی که با همتایان خارجی خود اقدام به تجارت بین الملل می نمایند و اصول یونی دوغا را به عنوان قرار داد نمونه انتخاب می کنند میزان موافقت یا مغایرت حقوق ایران با این قرارداد را بسنجند.