نام پژوهشگر: علی آرسته
علی آرسته حسین میر جعفری
آنچه در این رساله مد نظر است پایداری به معنای استواری، توانمندی و قدرت تغییر و تحول ارگانیک، منسجم و مستقل نه فقط در بعد افزایش زمان حیات کابینه ها است، بلکه ماهیتاً این کابینه ها بایستی مستقل و استوار باشند. نهاد دولت در دوره قاجار در مقایسه با اختیارات و مسئولیت های پیش بینی شده برای آن در مرتبه پایین قرار داشت و در سایه قدرت زیاد مجلس و سیاست های اعمال شده از سوی بیگانگان در این دوره، عملا نقش و عمل کردش خنثی و بی اثر شده بود. در طول 14 سال 51 کابینه و هر سه ماه 1 کابینه میانگین، وضعیت خوبی را از دولت های اوایل مشروطیت بیان نمی کند، گذشته از تغیرات پی در پی و مداوم باید از بحران هایی که در کار کابینه ها رخ می نمود اشاره کرد. از نظر خارجی، دخالت مستقیم و بی حد و مرز دولت های استعماری از جمله دخالت روسیه و انگلیس در کلیه امور داخلی ایران و تعیین نخست وزیران مورد نظرشان در جهت تامین منافع و خواسته هایشان عملا دولت ها را به عنوان بخشی از ابزارهای اعمال حاکمیت استعمار در ایران بدل ساخته بود . البته در کنار این موارد باید از تجربه نخست حکومت مشروطه و پارلمان در تاریخ ایران معاصر و مشکلاتی که به واسطه آن دولت ها با آن مواجه شدند اشاره کرد. چرا که با در نظر گرفتن شرایط و موقعیت آن روز ایران و جایگاهش در نظام بین المللی بخشی از این مشکلات طبیعی می نمود. با کشیده شدن جنگ جهانی اول به ایران و به دنبال بحران هایی از قبیل آنارشیسم، گروه گرایی و حزب بازی، ترجیح منافع خصوصی بر منافع عمومی، نابسامانی همه جای کشور را فرا گرفت. در نتیجه اقشار و گروه های مختلف نسبت به نظام مشروطه بدبین گردیده و بستر ذهنی و عینی برای احساس نیاز به یک دیکتاتور فراهم آمد. در آخر رضاخان با اتکا به عوامل داخلی و خارجی و تا حدودی توانایی فردی توانست جریان حوادث را به نفع خود به پایان برساند. در این رساله سعی بر آن است که علل و علائم بحران چه داخلی و چه خارجی در طول این 14 سال مورد شناسایی و معرفی گردد، برای رسیدن به این مهم، عدم ثبات سیاسی که هرگونه پیشرفت را در مراحل بعدی با مشکل مواجه کرد مورد توجه قرار خواهد گرفت.