نام پژوهشگر: فائزه زعفریان
ایمان اسمعیل زاده فائزه زعفریان
چکیده بررسی برهمکنش دوزهای علف کش بنتازون و تراکم علف هرز گاوپنبه در رقابت با سویا طی آزمایشی در قالب طرح فاکتوریل بر پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال زراعی 1391 مورد بررسی قرار گرفت. عامل های مورد بررسی شامل تراکم علف هرز گاوپنبه در چهار سطح (0، 5، 10 و 15بوته بر متر مربع) و دوزهای علف کش انتخابی بنتازون در پنج سطح (0، 5/0، 1، 5/1 و 2 لیتر در هکتار) بودند. نتایج آنالیز واریانس زیست توده علف هرز گاوپنبه، اختلاف معنی داری را بین سطوح تراکم علف هرز و دوزهای علف کش بنتازون نشان داد. روند افزایش مقدار زیست توده گاوپنبه طی افزایش تراکم آن از یک تابع هذلولی مستطیلی تبعیت کرد و با افزایش تراکم علف هرز از 5 به 15 بوته در متر مربع، زیست توده گاوپنبه به میزان 38% زیاد شد. همچنین با افزایش مقدار دوز علف کش، مقدار زیست توده علف هرز کاهش شدیدی (88% کاهش در دوز توصیه شده نسبت به عدم کاربرد علف کش) یافت. نتایج آنالیز واریانس حکایت از اختلاف معنی دار عملکرد دانه سویا بین سطوح تراکم علف هرز، دوزهای علف کش بنتازون و اثرات متقابل تراکم علف هرز در دوزهای علف کش داشت. افزایش دوز علف کش در تراکم عاری از علف هرز گاوپنبه باعث تفاوت معنی دار عملکرد سویا نگردید، ولی عملکرد سویا در تراکم های 5 و 15 بوته گاوپنبه در تیمار عدم کاربرد علف کش نسبت به دوز توصیه شده، بترتیب 24 و 38% افزایش داشت. در تیمار عدم کاربرد علف کش نیز با افزایش تراکم علف هرز از صفر به 15 بوته، 42% کاهش در عملکرد دانه سویا دیده شد، ولی افزایش تراکم علف هرز در دوزهای توصیه شده علف کش باعث اختلاف معنی دار عملکرد سویا نگردید. عملکرد دانه سویا، بالاترین همبستگی مثبت را با تعداد غلاف در بوته سویا (88/0 = r) داشت و با شاخص برداشت سویا همبستگی معنی داری نداشت، ولی با ارتفاع بوته سویا، ارتفاع اولین غلاف تشکیل شده سویا از سطح زمین و کلیه صفات بررسی شده گاوپنبه، همبستگی منفی معنی داری داشت. از تلفیق مدل استاندارد واکنش به دوز که برای بیان پاسخ ضریب قدرت رقابتی علف هرز به علف کش بکار می رود با مدل هذلولی مستطیلی که عملکرد محصول را در رقابت با تراکم های مختلف علف هرز پیش بینی می کند، مدل ترکیبی بدست آمد که قادر بود عملکرد دانه سویا را در شرایط رقابت با تراکم های مختلف گاوپنبه تحت کاربرد دوزهای مختلف علف کش پیش بینی کند. مدل ترکیبی، پارامترهای عملکرد سویا در شرایط عاری از علف هرز، قدرت رقابتی علف هرز در تیمار بدون مصرف علف کش، دوز مورد نیاز برای 50% کاهش قدرت رقابتی علف هرز و شیب منحنی پاسخ به دوز را بترتیب، 4304 کیلوگرم در هکتار، 05/0، 76/0 لیتر در هکتار و 4/3 پیش بینی نمود. در شرایط عدم کاربرد علف کش، تراکم های 5، 10 و 15 بوته بر متر مربع گاوپنبه، بترتیب باعث کاهش 20، 34 و 43 درصدی عملکرد دانه شدند. عملکرد دانه سویا در 75% دوز توصیه شده بنتازون (دوز 5/1 لیتر در هکتار) در تراکم های 5، 10 و 15 بوته بر متر مربع گاوپنبه، بترتیب 4205، 4110 و 4020 کیلوگرم در هکتار برآورد گردید که این معادل 3/2، 5/4 و 6/6% کاهش عملکرد نسبت به تیمار عاری از علف هرز در همین دوز علف کش می باشد. در تراکم های بالای گاوپنبه (15 بوته در متر مربع) با درنظر گرفتن 5، 10 و 15% افت قابل تحمل عملکرد سویا، می توان دوز مصرف بنتازون را بترتیب 16، 33 و 41% نسبت به دوز توصیه شده علف کش (2 لیتر در هکتار) کاهش داد و این صرفه جویی، مزایای زیادی خواهد داشت.
زینب شیرزادی مرگاوی فائزه زعفریان
به منظور بررسی نقش گیاهان پوششی بر کنترل علف های هرز مزارع گیاهان دارویی ریحان(borago officinalis l.) و گاوزبان اروپایی(ocimum basilicum l.) آزمایشی در سال 1392 در مزرعه آموزشی پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل استفاده از گیاهان پوششی ماش (vigna radiate l.)و شبدر ایرانی (trifolium resupinatum l.) به طور جداگانه در بین ردیف های ریحان، کاشت ماش و شبدر ایرانی به طور جداگانه در بین ردیف های گاوزبان اروپایی بود. علاوه بر این، به منظور بررسی کارایی گیاهان پوششی در کنترل علف های هرز، دو تیمار کشت خالص هر یک از گیاهان در شرایط وجین و عدم وجین علف های هرز نیز در هر تکرار در نظر گرفته شد. علف های هرز شناسایی شده غالب در مزرعه گاوپنبه (abutilon theophrasti l.)، دم روباهی (setaria glauca l.)، تاج خروس (amaranthus retroflexus l.) و قیاق (sorghum halepense l.) بودند. نتایج نشان داد که گیاه پوششی ماش در مقایسه با شبدر ایرانی در سرکوبی علف های هرز موفق تر بود و موجب کاهش بیشتر تراکم و زیست توده علف های هرز گردید. به طوری که تراکم و زیست توده علف های هرز را در ریحان و گاوزبان اروپایی در مرحله اول تا سوم نمونه برداری بین 50 تا 100 درصد کاهش داد. بیشترین عدد شاخص کلروفیل ریحان و گاوزبان اروپایی در لایه های بالایی و میانی کانوپی مربوط به کشت خالص در شرایط کنترل علف های هرز بود. توزیع عمودی شاخص کلروفیل شبدر تنها در همجواری با گاوزبان اروپایی تحت تاثیر قرار گرفت. بین لایه های مختلف ماش در حضور ریحان و گاوزبان اروپایی اختلاف چندانی مشاهده نشد. به طور کلی، شاخص کلروفیل گاوزبان اروپایی در حضور علف های هرز و گیاهان پوششی در مقایسه با ریحان با کاهش چشمگیری مواجه شد. توزیع عمودی سطح برگ و ماده خشک ریحان فقط در تیمار وجین علف های هرز در هر سه لایه حفظ شد و ریحان در شرایط حذف رقابت با علف های هرز از توانایی بالاتری در حفظ ماده خشک خود در لایه های مختلف کانوپی در مقایسه با شرایط حضور گیاهان پوششی برخوردار بود. همچنین در این مطالعه حفظ سطح برگ و ماده خشک در هر سه لایه کانوپی گاوزبان اروپایی فقط در تیمار وجین علف های هرز و عدم حضور رقیب دیده شد. مجاورت گیاه پوششی شبدر با گاوزبان اروپایی نیز موجب توزیع عمودی ماده خشک در هر سه لایه کانوپی گردید. نتایج نشان داد بیشترین درصد اسانس و عملکرد اسانس در گیاهان ریحان و گاوزبان اروپایی در شرایط کشت خالص و عدم تداخل علف های هرز دیده شد. همچنین حضور گیاه پوششی ماش موجب به حداقل رسانیدن درصد اسانس و عملکرد اسانس در گیاهان فوق گردید. در بررسی توانایی تحمل رقابت (awc) نتایج نشان داد که از نظر توانایی تحمل رقابت با علف های هرز، ریحان و گاوزبان اروپایی در حضور گیاه پوششی ماش از کمترین توانایی رقابت برخوردار بودند.