نام پژوهشگر: زهرا صیادی
زهرا صیادی فرامرز بریمانی
چکیده: عشایر بخشی از جمعیت محروم کشور ایران هستند که در اثر محرومیت مضاعف از یکسو و تحولات روزافزون از سوی دیگر در معرض فروپاشی هستند به گونه ای که جمعیت آنان طی یکصد سال اخیر(1400- 1300) از 25 درصد جمعیت کل کشور به کمتر از 2 درصد کاهش یافته است. آنان در مسیرهای متفاوتی سوق داده شده اند: الف) خروج از معیشت مبتنی بر دامداری و کوچ و روی آوردن به کارگری در حاشیه روستا و شهر. ب) اسکان خودجوش. ج) اسکان هدایت شده . عشایر سیستانی نیز با توجه به محدودیت های طبیعی و خشکسالی های اخیری (1384-1377)که در این منطقه از کشور رخ داده است و مشکلات عدیده ای که در مناطق ییلاقی دارند به سمت اسکان سوق داده شده اند که در این مسیر تغییرات فراوانی در زندگی عشایر اتفاق افتاده است. از جمله این تغییرات، تغییر در نقش و کارکرد زنان عشایر می باشد در این مورد این سوال اصلی پیش می آید که آیا نقش و کارکرد زنان عشایر پس از اسکان نسبت به قبل از اسکان کاهش یافته است؟ برای پاسخ به این سوال، پنج سامانه از سامانه های اسکان یافته در سیستان انتخاب گردید و برای جمع آوری داده ها در عملیات میدانی دو پرسشنامه طراحی گردید، پرسشنامه ی اول توسط خبرگان محلی و پرسشنامه ی دوم توسط زنان عشایر پر شده است؛ که نتایج داده ها نشان داد که نقش زنان نسبت به قبل از اسکان حدود 95 درصد کاهش پیدا کرده است. برای آزمون فرضیه اول از مقایسه زوجی استفاده گردید که با 95 درصد اطمینان، رد گردید و فرضیه ی مقابل ، مورد تایید قرار گرفته است، یعنی نقش زنان نسبت به قبل از اسکان تضعیف گردیده است و در خصوص فرضیه دوم از رگرسیون پیرسون استفاده شده است و این آزمون نیز نشان داد که رابطه معنی داری بین نقش زنان و درآمد خانوار وجود دارد. در نتیجه می توان گفت نتایج این پژوهش بیانگر این است که سیاست اسکان عشایر در سامانه های مورد مطالعه موفقیت آمیز نبوده است. کلمات کلیدی: مشارکت، زنان عشایر سیستانی، درآمد خانوار، قبل از اسکان ، بعد از اسکان
زهرا صیادی کامبیز طاهری آبکنار
بادام کوهیamygdalus scoparia) ) از ذخایر درختچه ای مهم منطقه رویشی ایران و تورانی است. این مطالعه با هدف بررسی رویشگاه طبیعی بادام کوهی و تعیین میزان تاثیر عوامل توپوگرافی و ادافیکی بر خصوصیات کمی و کیفی گونه بادام کوهی در ذخیره گاه رحمت آباد شهرستان آبیک انجام شد. این رویشگاه در دامنه جنوبی البرز (نزدیکی طالقان) و به وسعت 22.8 هکتار واقع است. با توجه به اهمیت این رویشگاه منحصر به فرد ، وسعت کم آن (کمتر از 50 هکتار)، و در راستای تهیه طرح تحقیقاتی ذخیره گاه بادام کوهی، آماربرداری از پایه های بادام کوهی و ثبت مشخصات کمی و کیفی به صورت صد در صد انجام گرفت. مشخصه های مورد نظر از لحاظ جنگلشناسی شامل تعداد درختان، ارتفاع کامل، قطر متوسط تاج، قطر یقه (مجموع جست های تشکیل دهنده تنه) و مشخصه های کیفی شامل فرم تنه، وضعیت شادابی و سلامت تاج، سلامت تنه ، انحنا و پیچیدگی تنه مورد سنجش قرار گرفت. برداشت نمونه های خاک از از عمق 20-0 سانتیمتری به صورت انتخابی، در نقاطی که وضعیت پوشش گیاهی و توپوگرافی به طور واضحی تغییر میکرد با در نظر گرفتن قطعه نمونه هایی صورت گرفت. نتایج تحقیق حاضر بین تعداد پایه در هکتار بادام و ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت اختلاف معنی داری را نشان داد. از بین خصوصیات فیزیکی خاک تنها درصد سنگریزه و درصد تخلخل با برخی از خصوصیات کمی بادام کوهی همیستگی نشان داد. در نقاطی که خاک با بافت متوسط تا سبک همراه با سنگریزه وجود داشت، تراکم درختچه های بادام کوهی بیشترین مقدار بود. یه طور کلی بهترین تراکم بادام کوهی در این رویشگاه در نقاطی با درصد سنگریزه بیش از 60% ، آهک بیش از 49% ، شیب 40-60 درصد و ارتفاع 1800-1900 وجهت جنوبی مشاهده میشود.
زهرا صیادی عباس خانی
در بررسی فون کنه های انباری سیستان که در سال های 1389 تا 1390 انجام گرفت در مجموع 17 گونه کنه متعلق به 11 جنس و 6 خانواده از 4 راسته میان استیگمایان (mesostigmata)، بی استیگمایان ((astigmata و پیش استیگمایان (prostigmata) و heterostigmata جمع آوری شد که در بین آنها گونه thyrophagus fungivorus و suidasia near pontifica برای اولین بار از ایران و گونه های gaeolaelaps hemolaelaps shealsi , raphignathus zhaoi, molothrognathus near mehranejadi linteyini برای اولین بار از انبارهای ایران گزارش می شود که با علامت (*) و (**) مشخص شده است. i.astigmata i.acaridae tyrophasus putrescentiae (schrank, 178) t.dimidiatus (hermann, 1804) t.fungivorus (oudeman, 1932)* t.longior (gervais, 1844) rhizoglyphus robini (clapared, 1869) aleroglyphus ovatus (troupeau, 1879) suidasia pontifica (oudemans, 1905)* ii.mesostigmata 1.ameroseiidae ameroseius plumosus (oudemans, 1902) 2.laelapidae gaeolaelaps linteyini (samsinak, 1964)** hemolaelaps shealsi (costa, 1965)** 3.macrochelidae macrocheles merdarius iii.prostigmata 1.cheyletidae acaropsellina sollers (kuzin, 1940) cheyletus malaccensis (oudemans, 1903) cheyletus eruditus (schrank, 1781) 2.caligonelidae molothragnatus near mehrnejadi (liang&zhang, 1997)** 3.raphignathidae raphignathus zhaoi (fan&yin, 2000)** iiii. heterostigmata 1-acarophenacaridae acarophenax rackae
زهرا صیادی محمد گلوی
نتایج نشان داد که کلیه صفات اندازه گیری شده تحت تاثیر اعمال تیمارهای کودی و رژیم آبیاری قرار گرفتند. در بین تیمارهای کودی بیشترین تاثیر روی عملکرد و اجزاء عملکرد از مصرف توام اسید هیومیک و کود دامی به دست آمد. ارتفاع بوته تحت تاثیر رژیم آبیاری و تیمار کودی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. بیشترین ارتفاع بوته از رژیم آبیاری 6 روز و اعمال 20 تن کود دامی و 5/2 لیتر اسید هیومیک در هکتار به دست آمد. تعداد پنجه در هر بوتهدر سطح احتمال 1 درصد تحت تاثیر اعمال کودهای آلی و رژیم آبیاری قرار گرفت و بیشترین تعداد پنجه در هر بوته متعلق به رژیم آبیاری 6 روز و کاربرد 40 تن کود دامی بعلاوه 5 لیتر اسید هیومیک در هکتار بود. تعداد سنبله در بوتهتحت تاثیر رژیم آبیاری و کاربردتیمارهای کودی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار گردید و بیشترین تعداد سنبله در هربوته از رژیم آبیاری 6 روز و مصرف 40 تن کود دامی و 5 لیتر اسید هیومیک در هکتار به دست آمد. تعداد دانه در سنبله تحت تاثیر رژیمآبیاری و کاربرد کودهای آلی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار گردید بطوری که بیشترین تعداد دانه از رژیم آبیاری 6 روز به دست آمد، ولی تفاوت معنی داری را با رژیم آبیاری 12 روز نشان نداد و با اعمال 40 تن کود دامی و 5 لیتر اسید هیومیک در هکتار بیشترین تعداد دانه در هر سنبله حاصل شد. طول سنبلهدر اثر کاربرد تیمارهای کودی و اعمال رژیم های آبیاری در سطح احتمال یک درصد معنی دار گردید و بیشترین طول سنبله از رژیم آبیاری6 روز و مصرف 40 تن کود دامی به علاوه 5 لیتر اسید هیومیک در هکتار به دست آمد. میزان موسیلاژدر اثر مصرف کودهای آلی و اعمال رژیم های آبیاری در سطح احتمال 1 درصد معنی دار گردید. بالاترین میزان موسیلاژ از رژیم آبیاری 6 روز حاصل گردید هر چند تفاوت معنی داری را با رژیم آبیاری 12 روز نشان نداد، همچنین بیشترین میزان موسیلاژ تحت تاثیر کاربرد 5 لیتر اسید هیومیک و 40 تن کود دامی در هکتار به دست آمد. فاکتور تورمتحت تاثیر رژیم آبیاری و کود در سطح احتمال 1 درصد معنی دار گردید . بیشترین میزان تورم متعلق به رژیم آبیاری 6 روز و مصرف 40 تن کود دامی به همراه 5 لیتر اسید هیومیک بود. وزن هزار دانه تحت تاثیر رژیم آبیاری و مصرف تیمارهای کودی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار گردید بطوری که بیشترین وزن هزار دانه متعلق به رژیم آبیاری 6 روز و کاربرد 40 تن کود دامی و 5 لیتر اسید هیومیک در هکتار بود. عملکرد دانهتحت تاثیر اعمال تیمارهای کودی در سطح 5 درصد و رژیم آبیاری در سطح 1 درصد معنی دار گردید. بیشترین عملکرد دانه از رژیم آبیاری 6 روز حاصل گردید که تفاوت معنی داری را با رژیم آبیاری 12 روز نشان نداد . همچنین بیشترین عملکرد دانه از کاربرد 20 تن کود دامی و 5/2 لیتر اسید هیومیک د رهکتار حاصل گردید. نتایج این تحقیق نشان داد با توجه به اینکه در بروز برخی صفات کمی و کیفی اسفرزه بین فواصل آبیاری 6 و 12 روز اختلاف معنی داری مشاهده نشد، می توان با افزایش فواصل آبیاری، رژیم آبیاری 12 روز را جایگزین فواصل آبیاری 6 روز نمود. ضمن آنکه این امر بیانگر مقاومت خوب این گیاه نسبت به شرایط کم آبی می باشد و میتواند جایگاه خود را به عنوان یک گیاه دارویی ارزشمند و مقاوم به خشکی حفظ نماید. همچنین با توجه به اینکه بیشترین عملکرد دانه در مصرف توام کود دامی و اسید هیومیک حاصل شده می توان از مزایای زیستی این اسید آلی روی گیاه و بهبود خواص فیزیکی و شیمیایی خاک در تلفیق با کود دامی جهت تولید سالم و پایدار محصول استفاده نمود.
زهرا صیادی محمد توحیدفام
جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی ایران در بستری از اشتراک های بی نظیر تاریخی، فرهنگی و مذهبی در مجاورت هم قرار گرفته اند و به نظر صاحب نظران آگاه، کمتر واحدهای سیاسی در جهان از چنین پیوندهایی برخوردارند؛ با این وجود، سطح و عمق روابط دو کشور در حد مورد انتظار نیست و به هر بهانه ای این پیوندها0دچار چالش می شود. روندی که این پژوهش بر بنیاد نظری سازه انگاری در صدد پاسخ به چرایی آن، از زاویه دید عوامل ژئوپلیتیکی است. بر پایه نتایج این پایان نامه، مولفه های ژئوپلیتیکی چون مسائل تاریخی و ناسیونالیستی، در متغیرهایی چون تحریف تاریخ در کتب درسی، طرح مساله تشکیل آذربایجان واحد، تعیین روزی مشخص برای همبستگی آذریهای جهان، نمادسازی از جمله از بابک خرمدین، ثبت و نیز تلاش برای ثبت آثار تاریخی و فرهنگی ایران به نام خود در یونسکو از جمله ثبت جهانی تار، چوگان، موسیقی عاشیقلار، جنگل هیرکانی و نیز تلاش برای ثبت جهانی یلدا، نماد بزکوهی، موسیقی بخش های خراسان شمالی، همچنین برچیدن کتیبه های اشعار پارسی از مقبره نظامی، همچنین استفاد از اصطلاح "آذربایجان جنوبی" برای مناطق آذری نشین کشورمان از سوی آذریها از جمله مولفه های آذری بازدارنده در روابط دو کشور با ماهیت ژئوپلیتیکی هستند. در این سوی مرز نیز استفاده از اصطلاح "ایران شمالی" برای جمهوری آذربایجان و پیشنهاد الحاق آن به ایران از جمله مولفه های ایرانی بازدارنده در پیوندهای دو کشور محسوب می شود. افزون بر آن عوامل سرزمینی و مسائل هم پیوند با خزر از جمله مولفه های حیثیتی با ماهیت ژئوپلیتیکی موثر در روابط هستند. مجاورت ایران با منطقه بحران (قره باغ) و حساسیت آذریها به تعامل ایران با کشور همسایه خود(ارمنستان) نیز از بازتاب این بحران در روابط حکایت دارد. در چنین بستر آماده ای ماهیت راهبردی روابط باکو با دشمنان ایران، عرصه را برای بهره برداری آنان از چالش های میان دو کشور فراهم کرده و هدف تشدید تنش در روابط را پیگیری می کند؛ نکته ای که دقیقا مدنظر بازیگران فرامنطقه ای است که به نظر نگارنده با استفاده از دیپلماسی فعال و پویا و حاکم نمودن نگاه عقل محور به جای تاریخ محور می توان چنین روندی را تغییر داد و چالش ها را به فرصت ها تبدیل کرد.