نام پژوهشگر: علیرضا مستقیمان
علیرضا مستقیمان هادی جباری نوقابی
یکی از مهم ترین و پیچیده ترین مسائلی که مدیران مالی همواره با آن روبرو بوده اند، ارتباط ساختار سرمایه با هزینه سرمایه و ارزش شرکت می باشد. هیچ تردیدی وجود ندارد که ساختار سرمایه و روش تأمین مالی شرکت ها می تواند بر هزینه سرمایه، ارزش شرکت و ثروت سهام داران تأثیرگذار باشد. لذا یافتن بهترین شیوه تأمین مالی و ساختار سرمایه بهینه همواره مورد توجه مدیران مالی و سهام دارن بوده است. در این راستا تئوری های متعددی مطرح شده است که دو مورد از مهم ترین آن ها عبارتند از تئوری توازی ایستا و تئوری سلسله مراتبی. تحقیق حاضر به آزمون دو تئوری فوق الذکر بر روی ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار پرداخته است. به این منظور داده های 279 شرکت طی سال های 1381 تا 1385 از 21 صنعت مختلف جمع آوری و با استفاده از یک مدل رگرسیون مقطعی در معرض داده های زمانی (پانل دیتا) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد هیچ یک از این دو تئوری با قاطعیت کامل قادر به توصیف رفتار تأمین مالی شرکت های مورد مطالعه نیستند با این حال شواهد موجود بیشتر از تئوری توازی ایستا حمایت می کنند. علاوه بر این ارتباط بین نسبت بدهی با پنج مولفه از مولفه های ساختار سرمایه یعنی ساختار دارائی ها، سودآوری، نقدینگی، اندازه و فرصت های رشد مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان می دهد شرکت هایی که سودآوری، نقدینگی و اندازه بزرگتری دارند به صورت معنی داری کمتر از بدهی استفاده کرده اند.