نام پژوهشگر: اسماعیل محمودی

مطالعه پایداری عملکرد دانه و صفات موثر بر آن در ژنوتیپ های گندم نان تحت شرایط نرمال و تنش خشکی آخر فصل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان 1388
  اسماعیل محمودی   سلیمان محمدی

گندم مهمترین گیاه زراعی و به عنوان غذایی اصلی مردم بسیاری از کشورها می باشد. در مناطق خشک و نیمه خشک آب مهمترین عامل محدود کننده تولید گیاهان زراعی از جمله گندم محسوب می شود. برنامه های اصلاحی جهت معرفی ژنوتیپ های متحمل به خشکی و اعمال مدیریت صحیح زراعی از جمله کارآمدترین راهکارهای موثر جهت مقابله با شرایط کم آبیاری در مناطق مذکور است. در این تحقیق به منظور بررسی و شناسایی ارقام گندم نان پایدار از نظر عملکرد دانه و صفات موثر بر آن تحت شرایط نرمال و خشکی آخر فصل، آزمایش با 18 لاین امید بخش به همراه 2 رقم شاهد در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در چهار منطقه میاندوآب، همدان، اردبیل و مشهد اجرا شد. صفات مورد ارزیابی در طول فصل رشد و پس از برداشت اندازه گیری شد. تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپ ها از نظر عملکرد دانه اختلاف معنی داری وجود دارد. برای گزینش ژنوتیپ ها بر اساس عملکرد آنها در شرایط تنش و بـدون تنـش از شاخص های تحمل به تنش (sti)، حساسیت به تنش (ssi)، میانگین هندسی (gmp)، خشکی نسبی (rdi)، تحمل (tol) و میانگین هارمونیک (harm) استفاده گردید و در نهایت با رسم بای پلات این شاخص ها، لاین های 2 و 8 به عنوان متحمل ترین لاین به تنش خشکی آخر فصل شناخته شدند. در تجزیه واریانس عملکرد دانه اثر متقابل ژنوتیپ × مکان در حدود 7 درصد از تغییرات کل را به خود اختصاص داد، در حالی که این سهم برای ژنوتیپ 6 درصد و برای مکان 74 درصد بود. آماره های مختلف پایداری تک متغییره شامل واریانس محیطی رومر، ضریب تغییرات فرانسس و کاننبرگ، ضریب رگرسیون فینلی و ویلکینسون، انحراف از رگرسیون ابرهارت و راسل و ضریب تبیین پنتوس رقم 2 را به عنوان پایدارترین رقم با عملکرد بالاتر از میانگین نشان دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که رقم 2 (c-80-4) با عملکرد 68/8 تن در هکتار در شرایط نرمال و 97/3 تن در هکتار در شرایط تنش خشکی آخر فصل در هر چهار محیط، می تواند به عنوان رقم مناسب در شرایط نرمال و مناطقی با کمبود آب آخر فصل قابل توصیه باشد و یا در برنامه های اصلاحی از آن استفاده شود.

نقش سفرنامه های غربی در پیدایش نگاه شرق شناسی به ایران و پیامدهای آن (از اوایل صفوی تا اواخر عهد ناصری 1313-907)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  اسماعیل محمودی   علی اکبر کجباف

از مسائل مهم تاریخ ایران، چگونگی آشنایی ایران و غرب، رویکرد غرب به ایران و پیامدهای آن است. رویکرد شرق شناسی به عنوان رویکرد مسلط غرب در تعریف و نمایش ایران به مثابه ی «دیگری»، از پیامدهای این آشنایی است که روابط و مناسبات دوسویه را تحت الشعاع خود قرار داده است. شناخت این رویکرد، مستلزم بررسی عوامل موثر در پیدایش این رویکرد و به عبارتی وصول به این پرسش اساسی است که چه عواملی در پیدایش رویکرد شرق شناسی به ایران موثر بوده است؟ این پایان نامه به روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از مباحث گفتمان، نظریه ی شرق شناسی و نظریه ی بازنمایی، به نقش سفرنامه های غربی به عنوان یکی از عوامل اصلی پیدایش رویکرد های شرق شناسی به ایران و پیامدهای آن پرداخته است. یافته های این پژوهش بر آن است که سفرنامه های دو دوره ی صفوی و قاجار با وجود تمایزاتی در مقاصد و بیان نیات و نیز وجود نقاط مثبت در معرفی ایران و بیان پاره ایی از واقعیت های بطن جامعه ی ایران، در مجموع دانسته و نادانسته، به خاطر عواملی از جمله استقبال از این سفرنامه ها در غرب، تبدیل آن ها به مهم ترین منبع ایران شناسی شرق-شناسان و کار بست مولفه های چون تعمیم گرایی، ایستایی نگری، دیگری سازی و بزرگ نمایی خصلت های منفی، در پیدایش رویکرد شرق شناسی به ایران، نقش اساسی داشته است.یافته ی دیگر این پژوهش نشان می دهد که برآیند این رویکرد به ایران و مردم ایران، پیدایش گفتمان های غرب ستایی، غرب ستیزی و بومی گرایی و افزایش بدبینی در روابط دوسویه غرب و ایران بوده است.در مجموع، باید گفت که از آغاز آشنایی و تماس غرب با ایران که با استقرار شالوده ی تجدد در غرب همزمان بوده است، سفرنامه های غربی در بازنمایی هویت ایرانی و نمایش آن به مثابه ی «دیگری» غرب و به عبارتی در پیدایش گفتمان «شرق شناسی»، سهیم بوده است. در گردآوری و تدوین مطالب، مستندات و یافته های این تحقیق عمدتاً از روش اسنادی تاریخی و کتابخانه ای استفاده شده است.

ردیابی و شناسایی برخی ترکیبات تحریک کننده ی سیستم حدنصاب حس گری (quorum sensing) باکتری ها در تعدادی از گیاهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - پژوهشکده کشاورزی 1392
  صفورا ترزبان   اسماعیل محمودی

حد نصاب حس گری qourum sensing، مکانیسم ارتباط سلولی همراه با تولید مولکول های کوچک پیام رسان است که وظایف مهمی را در باکتری ها تنظیم می کند. بعضی گیاهان ترکیباتی تولید می کنند که فعالیت های مولکول های سیگنالی آسیل هموسرین لاکتون را در باکتری ها تقلید می کنند. در این پژوهش تولید ترکیبات تحریک کننده حد نصاب حس گری در مرحله رویشی 35 گونه گیاهی با استفاده از باکتری اندیکاتورchromobacterium violaceum cv026 روی محیط کشت luria bertani )lb) ردیابی شد. عصاره گیری از گیاهان به طرق مختلف با کمک اتیل استات انجام گرفت. نتایج نشان که عصاره گیاهان لوبیا، کاهو، شنبلیله، شبدر و تره باعث تولید رنگدانه بنفش ویولاسئین در کلونی های باکتری بیواندیکاتورchromobacterium violaceum cv026 شده اند که بیان گر وجود مولکول های شبه ahls bhl) یا (c6- hslدر عصاره این گیاهان است. هم چنین کروماتوگرافی صفحات نازک tlc برای ردیابی این ترکیبات انجام گرفت. 10 میکرولیتر از عصاره گیاهان تغلیظ شده روی صفحه سیلیکاژل (18-c) لکه گذاری شد. نتایج کروماتوگرافی مانند روش قبل نشان داد که عصاره گیاهان لوبیا، کاهو، شنبلیله، تره به استثناء شبدر رنگدانه بنفش ویولاسئین را تولید می کنند. ترکیبات تقلید کننده ahls در گیاهان نقش مهمی در درک برهم کنش بین گیاهان عالی با باکتری های ساپروفیت، همزیست و بیماری زا دارد. علاوه بر این در این پژوهش تأثیر عصاره گیاهان حاوی ترکیبات تقلیدکننده مولکول های سیگنالی باکتری روی شدت بیماری زایی باکتری مولد پوسیدگی نرم سیب زمینی، pectobacterium carotovorum مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملاًٌ تصادفی با 13 تیمار و هر تیمار با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل(20 میکرولیترعصاره گیاهی+20 میکرولیتر سوسپانسیون باکتری 103cfu ، 20 میکرولیتر عصاره گیاهی+ 20 میکرولیتر باکتری 105cfu و سوسپانسیون باکتری 106cfu به تنهایی) بودند. غده های ضدعفونی شده سیب زمینی با نسبت مختلف سوسپانسیون باکتری و عصاره های گیاهی تلقیح و به مدت 72 ساعت در دمای°c 30 و رطوبت 80 درصد انکوبه شدند. نتایج نشان داد عصاره گیاهان لوبیا، کاهو، شنبلیله و تره که قبلاً خاصیت تحریک کنندگی حد نصاب حس گری در آن ها اثبات شده بود، باعث افزایش شدت علائم پوسیدگی نرم غده ها در غلظت های 103cfu باکتری شدند.