نام پژوهشگر: رحمان محمدزاده
رحمان محمدزاده علیرضا ملایی توانی
یکی از مهمترین و حساس ترین مقاطع تاریخ انقلاب اسلامی ایران، دوره ی نخست وزیری شاپور بختیار است. اگرچه این دوره از نظر زمانی بسیار کوتاه بود اما حوادث و رخدادهای آن بسیار مهم و سرنوشت ساز بودند.این پایان نامه براساس تئوری وفاق ارزشی /نظام های چالمرز جانسون نوشته شده است.د راین دوره نقش دولت،ارتش،رهبری انقلاب وگروههای مخالف رژیم وهم چنین کشورهای خارجی به خصوص آمریکا دارای اهمیت زیادی است. هرکدام از مولفه های فوق به سهم خود تأثیر بسزایی در جریان انقلاب داشته اند.بر طبق تئوری جانسون،جامعه ی ایران تا سال 1356ش در حالت تعادل بود، اما پس ازاین سال، بر اثر ورود منابع خارجی و داخلی تغییر در نظام ارزشی جامعه، دچار عدم تعادل((dysfunction می گردد.بر هم خوردن تعادل اجتماعی سبب گردید که رژیم برای کنترل اوضاع به نیروی سرکوب متوسل شود وهمین امر موجب از بین رفتن مشروعیت حکومت شد. در این زمان نقش نخبگان بسیار اهمیت دارد؛سازش پذیری آنان با مخالفان و انجام اصلاحات می تواند راه حل سیاسی برای بحران باشد.اما عدم مصالحه ی نخبگان منجر به افزایش بحران می گردد.شاه با اعلام طرح تشکیل دولت ائتلاف ملی و انتصاب شاپور بختیاردر واقع سازش ناپذیری حکوت را نشان داد. انتصاب شاپور بختیار که به عنوان یک چهره ی میانه رو بود،مورد حمایت ایالات متحده ی آمریکا قرار گرفت.دولت مردان آمریکا در تلاش بودند که با تشکیل یک دولت میانه رو در ایران ،منافع حیاتی این کشور در ایران حفظ شود. اما وجود ایدئولوژی انقلاب به رهبری امام خمینی ،موجب گردید تا همه ی گروه های مخالف در نهایت رهبری ایشان را بپذیرند و ایشان به عنوان رهبر اصلی انقلاب شناخته شوند. مجموع عوامل فوق در شکل گیری انقلاب شروط لازم بودند،اما برای پیروزی انقلاب نیاز به شروط کافی نیز می باشد که جانسون آن را عوامل شتاب زا(precipitations) می نامد. ناکار آمدی ارتش در مهار انقلاب و انفعال نیروهای نظامی واعلام بی طرفی ارتش،ودر نهایت ورود امام به ایران ،به عنوان عوامل شتاب زای این پایان نامه می باشند.