نام پژوهشگر: علی عباس زاده

مقایسه اثر روش های ارائه بازخورد افزوده پس از تلاش های موفق و ناموفق بر روی یادگیری و قابلیت شناسایی خطا در تکلیف تولید نیرو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده تربیت بدنی 1388
  علی عباس زاده   حمیدرضا طاهری

مقدمه: نظریه راهنمایی نشان داد که دو اثر مثبت و منفی برای kr متواتر وجود دارد. اثر مثبت، راهنمایی حرکات به سمت هدف و اثر منفی، وابستگی به بازخورد افزوده است (1). از روش های ارائه بازخورد جهت رفع این وابستگی، ارائه بازخورد پس از کوشش های ناموفق می باشد که منجر به پردازش فعالانه اطلاعات ناشی از حرکت و جلوگیری از بلوک شدن بازخورد درونی می شود (2). علیرغم موفقیت این روش در کاهش وابستگی فرد، اما به دلیل غافل شدن از مسائل انگیزشی اخیرا روش دیگری برای ارائه بازخورد (بازخورد پس از کوشش های موفق) مطرح شده است که باعث درگیری فعالانه تر فراگیرنده در فرایند یادگیری و پیشرفت کارآمدتر الگوی حرکتی می شود (3). خطاها در مطالعات بازخورد نقش بارزی را بازی می کنند، و عقیده بر این است که کارکرد اصلی بازخورد اصلاح خطاهاست، این امر موجب گردید تا تحلیل خطاها توسط آزمودنی ها مهم تر گردد (4). امروزه تلاش متخصصان بر این است تا در امر آموزش راه های سریع تر و کم هزینه تری را برای رسیدن به یادگیری سودمندتر مهارت ها به وجود آورند. همچنین استفاده از اطلاعات درونی در تشخیص منابع خطا در غیاب بازخورد بیرونی که منجر به استقلال یادگیرنده از بازخورد افزوده می شود برای یادگیری بهتر مهارت ها امری حیاتی به نظر می رسد. بنابراین، هدف از مطالعه اخیر این بوده است تا، مشخص کند آیا دادن بازخورد به فراگیرنده پس از تلاش های خوب نسبت به تلاش های بد به یادگیری و قابلیت شناسایی خطای بهتری منجر می شود. روش شناسی تحقیق: طرح این مطالعه در مرحله اکتساب از نوع درون گروهی و بین گروهی و در مرحله یادداری از نوع طرح پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه شامل تمامی دانشجویان لیسانس دانشگاه رازی کرمانشاه بوده که از بین آنها 60 نفر بصورت داوطلبانه در این آزمایش شرکت کرده و به صورت تصادفی به سه گروه (گروه بازخورد مثبت، گروه بازخورد منفی، گروه کنترل) تقسیم شدند. ابزار شامل یک دستگاه دینامومتر و یک کرنومتر بود. در مرحله اکتساب ابتدا مقدار نیروی بیشینه آزمودنی ها اندازه گیری شد، سپس از آزمودنی ها خواسته شد تا 70% نیروی بیشینه را تولید کنند. در این مرحله آزمودنی ها 60 کوشش تمرینی را که در 6 بلوک جا داده شده بود، انجام دادند. همچنین در تمامی 60 کوشش تمرینی برآورد خطا را داشتند. 24 ساعت پس از مرحله اکتساب، آزمون یادداری انجام شد که آزمودنی ها 10 کوشش را انجام دادند. در مرحله اکتساب از تحلیل واریانس عاملی مرکب 3 (گروه ها براساس بازخورد) × 6 (بلوک های تمرینی) استفاده شد. در مرحله یادداری از روش تحلیل واریانس یک متغیره استفاده شد. همچنین از آزمون تعقیبی توکی هم در مرحله اکتساب و هم در مرحله یادداری استفاده شد. یافته های تحقیق: نتایج در مرحله اکتساب در مورد عملکرد و قابلیت شناسایی خطا نشان داد که در مورد کوشش های تمرینی (0.000p=)، و گروه (0.000p=) تفاوت معنادار می باشد. اثر تعاملی کوشش های تمرینی × بلوک برای عملکرد (0.346p=) معنادار نشد ولی برای قابلیت شناسایی خطا (0.000p=) معنادار شد. آزمون تعقیبی توکی نشان داد که، بین گروه بازخورد خوب و بد با گروه کنترل (0.000p=)، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج در مرحله یادداری در مورد عملکرد و قابلیت شناسایی خطا نشان داد که بین گروه ها (0.000p=) اختلاف معناداری وجود دارد. نتایج آزمون توکی نشان داد که بین گروه بازخورد خوب و گروه بازخورد بد (0.030p=، 0.025p=)، تفاوت معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: این تحقیق دو نتیجه در بر داشت. اولین نتیجه: اگر بازخورد پس از کوشش های خوب به فراگیرندگان ارائه شود یادگیری آسان می شود. یافته های این تحقیق با نتایج تحقیقات چی ویاکوفسکی و ولف (2002، 2005، 2007)، چی ویاکوفسکی و همکاران (2009) همخوانی دارد. نکات ناشی از این نتیجه: یادگیرنده های کوشش های موفق زمانی که فکر می کردند به هدف حرکت نزدیک شده اند درخواست بازخورد می دادند (ولف 2002). دوم، برتری بازخورد پس از تلاش های خوب می-باشد. این مورد به نظر می رسد در مقابل نظریه راهنمایی قرار گیرد، زیرا مطابق با این نظریه آزمودنی ها برای داشتن عملکرد بهتر باید زمانی بازخورد دریافت کنند که تلاش بدی از خود به جا گذاشته باشند. دومین نتیجه این بود که، دادن بازخورد پس از کوشش های خوب قابلیت شناسایی خطا را افزایش می دهد. دلایل این برتری احتمالا این است که: تخمین خطا یادگیرنده را تشویق می کند به بازخورد درونی توجه کرده و آن را با بازخورد بیرونی مقایسه کند. همچنین تواتر پایین بازخورد در گروه تلاش های موفق در بلوک اول تا آخر در مقایسه با سایر گروه ها ناشی از تشویق یادگیرنده ها در توجه به بازخورد درونی و مقایسه آن با بازخورد بیرونی شده که بدین صورت باعث استقلال یادگیرنده ها از بکار بردن بازخورد بیرونی می شود (مارتین و آنشل، 1995؛ سوینن، 1988؛ سوینن، و همکاران، 1990).

بررسی اثرات استفاده از قفل دیفرانسیل بر برخی از پارامتر های مزرعه ای تراکتور به هنگام کار با گاو آهن برگردان دار (مطالعه ی موردی تراکتورmf285 )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1390
  علی عباس زاده   ناصر علوی نایینی

با توجه به این که قفل دیفرانسیل یکی از قسمت های مهم و اثربخش در کشش و بکسوات تراکتور به ویژه در هنگام خاکورزی اولیه می باشد، ولی تاکنون مطالعه کمی در مورد میزان اثر بخشی آن در کشور انجام شده است لذا تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر استفاده از قفل دیفرانسیل بر برخی پارامترهای مزرعه ای به صورت طرح آماری کرت های سه بار خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی و با سه تکرار اجرا گردید. قفل دیفرانسیل در دو سطح درگیر و آزاد به عنوان فاکتور اصلی، عمق شخم در سه سطح10، 20 و 25 سانتیمتر و سرعت پیشروی در سه سطح 5/4، 7/5 و 8/6 کیلومتر بر ساعت و رطوبت نیز در سه سطح 53/10، 1/12 و 5/14 درصد بر پایه وزن خشک به عنوان فاکتور های فرعی در نظر گرفته شدند. بررسی اثرات فاکتورها با اندازه گیری پارامترهای بکسوات چرخ های محرک، مصرف سوخت تراکتور و شاخص مخروطی خاک در حالت های مختلف ذکر شده انجام شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که استفاده از قفل دیفرانسیل اثر معنی داری بر مصرف سوخت و بکسوات چرخ های محرک تراکتور و شاخص مخروطی خاک در سطح احتمال یک درصد داشته است و استفاده از قفل دیفرانسیل به هنگام شخم با گاوآهن برگردان دار سبب کاهش مصرف سوخت و بکسوات چرخ های محرک تراکتور شده است. براساس نتایج این تحقیق با افزایش عمق شخم میزان بکسوات چرخ های محرک و مصرف سوخت تراکتور افزایش یافته است. به طوری که با افزایش عمق از 10 به 25 سانتی متر میزان بکسوات %80/64، سوخت %39/25 و شاخص مخروطی %19/61 در شرایط استفاده از قفل دیفرانسیل کاهش نشان داد و با افزایش سرعت از 5/4 به 8/6 کیلومتر بر ساعت، میزان بکسوات %55/51 ، سوخت %91/19 و شاخص مخروطی %04/16 در شرایط استفاده از قفل دیفرانسیل کاهش نشان داد و افزایش رطوبت نیز (در محدوده رطوبتی تحقیق) باعث کاهش بکسوات چرخ های محرک و مصرف سوخت تراکتور شده است. افزایش رطوبت از 53/10 به 5/14 سبب کاهش 22/34، 27/6 و 86/60 درصدی به ترتیب در بکسوات، سوخت و شاخص مخروطی گردید.

بررسی عوامل ژئوپلیتیکی موثر بر مهاجرت اتباع خارجی به ایران از مرزهای شرقی : نمونه موردی اتباع افغانستانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  علی عباس زاده   هادی اعظمی

مهاجرت از جمله موضوعاتی است که امروزه کشورهای مختلف چه پیشرفته و چه در حال توسعه در برنامه ریزی های کلان اجتماعی و فرهنگی خود مد نظر قرار می دهند. یکی از بحث های چالش برانگیز در این رابطه، مهاجرت غیر قانونی و غیر مجاز است. ایران به دلیل همسایگی با کشورهای بحران خیز افغانستان ، پاکستان و عراق همواره از این مسأله متأثر بوده است و آسیب ها و مشکلات فراوانی را متحمل شده است. از بین مهاجرینی که وارد کشور ایران می شوند، مهاجران افغانستانی بیشترین جمعیت و بیشترین تأثیر را بر امنیت این کشور گذاشته اند. به همین دلیل اتباع این کشور به عنوان نمونه موردی در این پژوهش انتخاب شده است. در راستای این موضوع، در پایان نامه حاضر عوامل موثر بر مهاجرت اتباع خارجی (افغانستانی) به ایران از دیدگاه ژئوپلیتیکی با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. عوامل سیاسی ، اقتصادی و نظامی موثر بر این نوع مهاجرت به عنوان نمونه انتخاب شده و در مورد آن تجزیه و تحلیل صورت گرفته است. با توجه به نتایج حاصل از این پایان نامه رشد اقتصادی افغانستان ، برقراری امنیت در مرز این کشور با ایران و نیز توسعه روابط سیاسی افغانستان با ایران باعث کاهش مهاجرت های غیر مجاز اتباع افغانستانی به ایران می شود.

تهیه آمیزه های پلی کاپرولاکتون و پلی تتراهیدروفوران سوپرامولکولی برای کاربرد در مهندسی بافت و بررسی ارتباط ساختار و خواص این آمیزه ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده علوم 1390
  علی عباس زاده   فرهید فرهمندقوی

سنتز پلیمرهای سوپرامولکولی و بررسی رفتار آمیزه های آن ها در این پروژه گزارش شده است. پلی کاپرولاکتون دی ال (pcl(oh) 2 ) و پلی تتراهیدروفوران دی ال (pthf(oh) 2 ) با گروه های برقرار کننده پیوند هیدروژنی چهارگانه یوریدوپریمیدینون (upy)عامل دار شدند و سپس به روش حلالی، آمیزه هایی با نسبت های 3:1، 1:1 و 1:3 از آن ها تهیه شد. رفتار حرارتی و خواص مکانیکی آمیزه ها با استفاده از تکنیک های گرماسنجی روبشی گرمایی و آزمون خواص مکانیکی در مد کشش، بررسی و با خواص هوموپلیمرهای سازنده آن ها مقایسه و مشخص شد دمای عبور شیشه ای آمیز ها به دمایی بین دمای عبور شیشه ای ثبت شده برای هریک از دو پلیمر سوپرامولکولی خالص منتقل می شود. همچنین ثابت شد در اثر آمیزه-سازی، استحکام کششی pthf(upy)2 تا بیش از 2 برابر مقدار اولیه افزایش می یابد. ساختار فازی آمیزه ها با استفاده از آزمون afm مورد بررسی قرار گرفت و مشاهده شد عامل دار کردن اجزای آمیزه با گروه های upy سبب بهبود قابل ملاحظه سازگاری فازی در آمیزه ها می شود. به منظور فهم بهتر ساختار این سوپرامولکول ها و درک ارتباط میان ساختار و خواص آن ها، خواص رئولوژیک پلیمرهای خالص و آمیزه ها با طراحی و اجرای آزمون مد برشی نوسانی مطالعه شد. از مجموعه آنالیزهای به عمل آمده می توان به این نتیجه جالب توجه رسید که روند تغییرات گرمای ذوب و مدول ذخیره در ناحیه مسطح در منحنی های جامع رئولوژی (منحنی های جامع مدول ذخیره بر حسب فرکانس) مربوط به انباشتگی دیمرهای upy-upy، به گونه ای است که بیشترین مقدار مربوط به pthf(upy)2 و پس از آن به ترتیب آمیزه های b50، b25، b75 و کمترین مقدار مربوط به pcl(upy)2 می باشد. به این ترتیب می توان نتیجه گیری کرد که تجمعات upy-upy و همچنین انباشتگی اتصالات upy-upy که بین گروه های upy در انتهای زنجیرهای pcl(upy)2، در انتهای زنجیرهای pthf(upy)2 و یا یک زنجیر pcl(upy)2 و یک زنجیر pthf(upy)2 تشکیل می شوند دارای انرژی های متفاوتی هستند. از آن مهم تر اینکه درصد هریک از این حالات ممکن می تواند با توجه به ترکیب درصد اجزای آمیزه تغییر کند. بنابراین می توان خواص مکانیکی را با استفاده از آمیزه سازی در محدوده مورد نیاز تثبیت نمود. با توجه به آنکه قبلاً زیست سازگاری پلیمرهای سوپرامولکولی و بویژه پلی کاپرولاکتون سوپرامولکولی گزارش شده است، می توان از استراتژی آمیزه سازی برای ساخت قطعات مورد نیاز در کاربردهای پزشکی و مهندسی بافت بهره برد.

تاثیر تحریم های یک و چند جانبه علیه ایران ازمنظر حقوق بشر (نسل دوم)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده حقوق 1393
  علی عباس زاده   مجتبی انصاریان

بر ایران طی ادوار مختلف تحریم های گوناگونی تحمیل شده است. ایالات متحده از سال 1980م. و شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا از 2006م. ایران را تحریم نمودند. هم چنین دولت هایی به صورت یک جانبه بنا بر اقتضای عضویت در سازمان ملل بر طبق ماده 25 منشور و جهت تامین منافع ملی خود که آن را در تبعیت از نظام بین الملل دیدند بر ایران تحریم ها و محدودیت هایی اعمال نمودند. تحریم های اعمالی بر ایران به دلیل اثرات منفی فراوان اعم از مستقیم و غیر مستقیم بر شهروندان ایرانی، مغایر با اصول و ارزش های عام و جهان شمول حقوق بشر است. توسعه انسانی با هفت مولفه تشکیل دهنده امنیت اقتصادی، سیاسی، غذایی، اجتماعی، شخصی، بهداشتی و زیست محیطی مفهومی به مثابه حقوق فرانسلی بشر است. با توجه به مولفه های مختلف توسعه انسانی در حوزه های اقتصادی و سیاسی و تاثیر منفی تحریم ها بر کل آن ها، در این پژوهش متغیر امنیت اقتصادی به عنوان شاخص اصلی از حوزه دکترین امنیت انسانی برگزیده شد. امنیت اقتصادی در دو محور شاخص سازی گردید. محور اول شامل خرید کالاها و تجهیزات به صورت بی واسطه و بر اساس قیمت بازار جهانی، روابط بازرگانی بر اساس شرایط و ضابطه های جهانی، تجمیع سرمایه داخلی، سرمایه گذاری خارجی، روابط مالی و بانکی بر اساس مقتضیات جهانی، انتقال دانش و فن آوری و فروش کالاها می باشد. شاخص های مذکور به عنوان شاخص های اقتصاد پر رونق و پیش نیاز امنیت اقتصادی است. بر اساس این پژوهش مشخص گردید که تحریم ها تاثیر منفی زیادی بر آن ها داشته است. محور دوم، شاخص های اصلی امنیت اقتصادی شامل تولید، حق کار و تورم می باشد. اثر تحریم ها بر مولفه ها و عناصر تشکیل دهنده شاخص های مذکور با استفاده از آمار و اطلاعات قابل اطمینان از سوی نخبگان و مراجع دولتی و مصاحبه با متخصصان سنجیده شد و این بار نیز نتیجه به شدت منفی تحریم ها بر شاخص های مورد اشاره حاصل گردید. بر اساس یافته های پژوهش، تحریم ها علاوه بر اثر منفی بر شاخص های پیش نیاز و اصلی امنیت اقتصادی، بر سایر حوزه ها نیز تاثیر منفی داشته است. سیاسی شدن اقتصاد و توسعه، تغییر راهبردی و کلان سیاست های تولیدی کشور به جهت برخورد با تحریم ها، اثر منفی بر جهانگردی و خود تحریمی از تاثیر اشاره شده می باشد. در مجموع به واسطه اعمال تحریم ها بر ایران و نقض حقوق بشر شهروندان ایرانی، فرضیه این پژوهش مبنی بر تاثیر منفی تحریم ها بر امنیت اقتصادی ایران از متغیرهای توسعه انسانی ثابت گردید.