نام پژوهشگر: سید امیر حسین مهدوی

اثرات مکمل سازی دانه زیره سیاه بر عملکرد، کلسترول تخم مرغ، وزن تخم مرغ، کیفیت پوسته و سیستم ایمنی در مرغ های تخمگذار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  سید جلال بکا   سید امیر حسین مهدوی

آزمایش حاضر جهت بررسی اثرات زیره سیاه بر عملکرد، کیفیت تخم مرغ، میزان کلسترول زرده تخم مرغ، فراسنجه-های بیوشیمیایی خون، شمار اشرشیا کلی، بافت شناسی روده، و فعالیت سیستم ایمنی مرغ های تخمگذار انجام گردید. در این مطالعه، 100 قطعه مرغ تخمگذار (سویه های-لاینw36) در قالب یک طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و پنج تکرار استفاده گردید، که در هر قفس 5 قطعه مرغ تخمگذار 49 هفته ای وجود داشت. تیمارهای آزمایشی مورد مطالعه شامل 0 (شاهد) ، 1، 2 و 3 درصد زیره سیاه بودند. پرندگان در یک رژیم نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی قرار داشتند. جیره های آزمایشی بر اساس احتیاجات مندرج در راهنمای پرورش مرغان تخمگذار سویه های-لاین w36 تنظیم شد. به طوری که کلیه جیره ها از لحاظ میزان انرژی و پروتئین مشابه بودند. در طول دوره آزمایش، آب و خوراک آزادانه در اختیار پرندگان قرار گرفت. ضریب تبدیل غذایی و مصرف خوراک در سه پنج دوره دوهفته ای بررسی شد. تغذیه هیچ کدام از سطوح زیره سیاه در سه دوره ابتدائی آزمایش تاثیری بر مصرف خوراک نداشت، اما در دو دوره انتهائی و در نهایت در کل دوره سطوح 1 و3 درصد زیره سیاه منجر به کاهش دار مصرف خوراک شد (01/0p<). افزودن زیره سیاه بازده تولید تخم مرغ، ضریب تبدیل غذایی و و کیفیت پوسته را بهبود داد (05/0p<). تیترآنتی بادی علیه گلبول قرمز گوسفندی در دوره ابتدائی آزمایش تحت تاثیر جیره-های آزمایشی قرار نگرفت، هر چند با تزریق دوم گلبول قرمز گوسفندی تیترآنتی بادی علیه گلبول قرمز گوسفندی به شکل معنی داری در گروه های حاوی ز یره سیاه افزایش یافت (01/0p<). تغذیه زیره سیاه در سطح 1 درصد باعث کاهش معنی دار غلظت کلسترول و در سطح 2 درصد باعث کاهش غلظت تری گلیسیرید و افزایش معنی دار hdl پلاسما گردید (05/0p<). نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از زیره سیاه در سطوح 2 و 3 درصد باعث افزایش طول پرز و کاهش عمق کریپت و به دنبال آن افزایش نسبت طول پرز به عمق کریپت گشت (01/0p<). هم-چنین استفاده از زیره سیاه به ویژه در سطح 3 درصد آن باعث افزایش شمار سلول های گابلت شد. نکته قابل توجه اینکه زیره سیاه در هر سه سطح استفاده شده, به طور موثری باعث کاهش شمار اشرشیا کلی موجود در محتویات حد فاصل زائده میکل تا دریچه ایلئوسکال روده مرغ های تخمگذار گردید (05/0p<). نتایج این مطالعه نشان داد سطوح مختلف زیره سیاه تاثیری بر درصد تولید تخم مرغ، وزن تخم مرغ، وزن نسبی کبد، وزن نسبی طحال و میزان کلسترول زرده تخم مرغ ندارد. به طور کلی زیره سیاه تاثیرات مثبتی بر بافت شناسی روده، شمار اشرشیا کلی روده، فراسنجه های بیوشیمیایی خون و سیستم ایمنی مرغ های تخمگذارنشان داد.

بررسی علل متابولیکی و پاتوفیزیولوژیکی سقط جنین و مرده زایی در گاوهای شیری هلشتاین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  محسن رحیمی اندانی   حمید رضا رحمانی

برخی محققین سقط جنین و مرده زایی را یک مقوله صرفاً پاتولوژیک می دانند و در مطالعات خود فقط جنبه عفونی امر را در نظر می گیرند. بررسی با دیدگاه فیزیولوژیک می تواند کمک شایانی در رفع این مشکل کند. نمونه های این طرح طی چهار ماه از یک گاوداری صنعتی جمع آوری شد و بر روی خون مادر آزمایش شمارش کامل سلول های خون، اندازه گیری هورمون های تیروئیدی و آنزیم های کبدی انجام شد و بر روی جنین کشت محتویات شیردان، تست الیزای بافت مغز و مایع بطنی، اندازه گیری گلیکوژن کبد و بافت شناسی آن انجام شد. بررسی های ظاهری نیز بر روی مادر و گوساله صورت گرفت. داده ها به وسیله نرم افزار آماریsas(9.1) و رویه glm آنالیز شد. جهت نتیجه گیری منطقی تر میانگین گروه ها با مراجع نرمال فیزیولوژیک نیز مقایسه شد. نتایج نشان داد در گاوهایی که عارضه سقط جنین داشته اند مقدار هورمون تیروکسین به طور معنی دار (0001/0>p) بیشتر از گروه شاهد بوده است اما هورمون تری یدوتایرونین تفاوت معنی داری بین گروه سقط جنین و شاهد مربوطه نشان نداد. نسبت بین این دو هورمون نشان داد که این نسبت در گروه سقط جنین نسبت به شاهدش معنی دار نبود. در گاوهایی که عارضه مرده زایی داشتند مقدار دو هورمون تیروئیدی تیروکسین و تری یدوتایرونین تفاوت معنی داری نداشت اما نسبت بین دو هورمون در گروه مرده زایی به طور معنی دار (0001/0>p) کمتر از شاهدش بود. نتایج بررسی آنزیم های کبدی نشان داد بین گروه سقط جنین و شاهدش و مرده زایی و شاهدش تفاوت معنی داری از نظر sgot وجود ندارد.از نظر sgpt بین گروه های سقط جنین، مرده زایی و شاهد های مربوطه تفاوت (01/0>p) وجود داشت. در گروه سقط جنین تفاوت معنی داری از نظر تعداد گلبول های سفید، درصد لنفوسیت، ائوزینوفیل، نوتروفیل، نسبت نوتروفیل به لنفوسیت، تعداد لنفوسیت و تعداد نوتروفیل با گروه شاهد وجود ندارد. اما بین دو گروه از نظر درصد منوسیت و تعداد منوسیت و ائوزینوفیل تفاوت (01/0>p) وجود دارد. در گروه مرده زایی تعداد گلبول سفید، لنفوسیت، منوسیت، ائوزینوفیل درصد منوسیت و ائوزینوفیل با گروه شاهد تفاوت معنی داری نداشت. اما از نظر درصد لنفوسیت و نوتروفیل و نسبت بین این دو و تعداد نوتروفیل تفاوت گروه مرده زایی با شاهد مربوطه معنی دار (001/0>p) بود.گروه سقط جنین از نظر هماتوکریت، گلبول قرمز و هموگلوبین تفاوت معنی داری با گروه شاهد نداشت و در گروه مرده زاییاز نظر هر سه فاکتور هماتوکریت، گلبول قرمز و هموگلوبین تفاوت معنی داری (005/0>p) با گروه شاهد دیده شد.هیچ کدام از گروه های سقط جنین و مرده زایی و شاهد مربوطه تفاوت معنی داری از نظر میانگین حجم گلبول قرمز میانگین تعداد هموگلوبین در گلبول قرمز غلظت هموگلوبین در گلبول قرمز وجود نداشتند. سقط جنین از نظر سه فاکتور تعداد و حجم پلاکت و حاصل ضرب تعداد در حجم پلاکت تفاوت معنی داری (005/0>p) با گروه شاهد نداشت و در گروه مرده زایی تنها فاکتور حجم پلاکت معنی دار (05/0>p) شد. اسکور بافت کبد با سطح احتمال 06/0 درصد بین گروه سقط جنین و مرده زایی تفاوت دارد و از نظر گلیکوژن کبد نیز تفاوت معنی داری بین گروه سقط جنین و مرده زایی دیده نمی شود.بین گروه مرده زایی و شاهدش از نظر تعداد زایش، سن مادر، اسکور بدنی مادر، جنس، وزن و عرض سینه گوساله تفاوت معنی داری وجود ندارد طول آبستنی در مورد گاو مرده زا به طور معنی داری (0001/0>p) بیشتر از شاهد بود. بین گروه سقط جنین و شاهدش از نظر تعداد زایش، سن مادر تفاوت معنی داری وجود نداشت اما اسکور بدنی شاهد سقط جنین بیشتر (05/0>p) از سقط جنین بود بررسی میکروبی نشان داد که در گوساله های سقط جنین و مرده زایی 20 درصد جنین ها دارای عامل ویروسی ویروس اسهال گاوی (bvd) در بافت مغز خود بودند و در 10 در صد نیز مشکوک به حضور عامل بود و از نظر نئوسپورا نیز هیچ گوساله ایتیتر خون مثبت نداشت و اما از نظر محتویات شیردان در 45، 36 و 33 درصد گوساله ها به ترتیب حضور اشرشیاکلای انتروباکتر و کلبسیلا به اثبات رسید. نتایج نشان داد که در گاوهای سقط جنین ومرده زا کمبود و افزایش آنچنان قابل توجهی از نظر هورمون های تیروئیدی و آنزیم های کبدی موجود در پلاسما وجود ندارد. بررسی گلبول های سفید و آزمایشات تشخیص میکروبی در جنین و بررسی بافت کبد جنین نشان داد که با توسعه بهداشت هنوز هم عامل عفونی نقش اصلی را در بروز سقط و مرده زایی ایفا می کند. فاکتور های وابسته به گلبول قرمز نیز نشان داد که کمبود اکسیژن مزمنی در گاوهای مرده زا وجود داشته است و از نظر ذخیره گلیکوژن کبد نیز کمبود شدید در گوساله های مرده دیده شد که حاکی از سخت زایی و فعالیت عوامل عفونی در گروه گاو های مرده زا می تواند باشد