نام پژوهشگر: حمزه عالمی چراغعلی
حمزه عالمی چراغعلی ابوالقاسم طاهری
فساد سیاسی یکی از عوامل و پدیده های مهم در مشروعیت یک نظام سیاسی است. به میزان افزایش این پدیده در هر نظام سیاسی، نمودهای کاهش مشروعیت این نظام افزایش یافته و در نقطه مقابل اعتماد ملی آن کاهش می یابد و آن نظام در آستانه فروپاشی قرار می گیرد. سوء استفاده از امکانات عمومی برای رسیدن به منافع خصوصی جان کلام تمامی تعاریف فساد سیاسی است. مطالعه این پدیده در مورد فروپاشی رژیم پهلوی به عنوان یکی از وقایع مهم سیاسی در نیمه دوم قرن بیستم، مسأله ای است که در این تحقیق دنبال می شود. مطالعه رفتار کارگزاران رژیم پهلوی و شخص رضا شاه و محمدرضا شاه نشان می دهد که فساد سیاسی عنصری مهم و گره خورده با تمامی سطوح سیاست، اقتصاد و فرهنگ این نظام سیاسی است؛ تغییرات فرمایشی قانون اساسی به نفع استبداد، خنثی کردن مجلس شورای ملی از کارکرد اصلی خود، برخورد استبدادی با دولت، عدم توجه به کارگزاران حکومتی، کنار زدن کارگزاران مستقل، برخورد استبدادی با برنامه ها، مقابله با مطبوعات، انتخابات فرمایشی، مقابله با آزادیهای سیاسی- اجتماعی، مقابله با احزاب مردمی و تشکیل احزاب فرمایشی، پلیس سیاسی و سرکوب اجتماعی و اسلام ستیزی از جمله مصادیق فساد سیاسی است که مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. این مصادیق از طریق عوامل واسطه ای و یا به صورت مستقیم سبب ایجاد نارضایتی و شکاف دولت- ملت شد و به عبارتی پایه های فروپاشی رژیم پهلوی را فراهم نمود.