نام پژوهشگر: احمد بهشتی
زینب نادی احمد بهشتی
چکیده امام فخر رازی (544-606ه) و صدرالمتألهین شیرازی (979-1050ه)دو اندیشمند بزرگ در تاریخ اسلام هستند، که از دو نظام کلامی و اعتقادی متفاوت متأثرند.این دو نظام به ویژه در تحلیل صفات باری تعالی،تفاوت های مبنایی دارند. مراد از مطالعه تطبیقی نظریه های این دو اندیشمند، توصیف و تبیین مواضع خلاف و وفاق اندیشه های این دو بزرگوار است. جبریا اختیار دامنه ی تحقیق حاضر است که فخر رازی ظاهراً به دلایلی قایل به جبر شده و آیات موهم جبررا محکم دانسته و آیات دیگر را تأویل می کند. اما ملا صدرا با قریحه ی خاص خود و با پیروی از ائمه ی اطهار قایل به امر بین امرین می باشد و در این اثنا، حالات عرفانی خاصی با او همراه شده است. قابل ذکر است اهمیّت و پیچیدگی این بحث، باعث شده که هر دو اندیشمند در نظریه های خود گاهی دچار فراز و نشیب های شده اند. فخر رازی که در گروه اشاعره است و قایل به جبر می باشد در تفسیر بعضی آیات قایل به اختیار شده است. ملاصدرا هم در بعضی موارد بیان می کند که این مسئله فقط برای کسانی قابل درک است که سالک در طریق باشند،و در جای دیگر امر بین امرین را نظریه ی صحیح اعلام می کند که برای غیر سالک هم قابل فهم است. به هر حال این دو اندیشمند هر کدام به نحوی مسبب تفکر و تدبّر دیگران در آیات و روایات شدند. واژگان کلیدی:جبر،اختیار،امربین امرین،فخررازی،ملاصدرا
مهدی فرمانیان آرانی احمد بهشتی
سلفیه عنوان جریانی از اصحاب حدیث اهل سنت با گرایش های گوناگون است که عقل را در فهم الهیات شایسته ندانسته، بر نقل تأکید فراوان دارد. این جریان فکری معتقد است که فهم سلف صالح سه قرن اول هجری از همه فهم ها ـ متکلمان، فلاسفه، عرفا و دیگر مذاهب ـ بهتر، خالص تر و به حق و حقیقت نزدیک تر است و دیگر فهم ها ـ بالاخص عقل گرایان و شهودیان ـ از خلوص خالی است. سلفیه اصطلاحی است که اگرچه در یکصد سال اخیر رواج یافته و بیشتر به کار می رود، اما ریشه در تفکر حدیث گرایان ظاهرگرا دارد و آرای جدید ابن تیمیه، ابن قیم، ابن الوزیر را به عنوان تفکر سلف مطرح می سازد. مبانی فکری را می توان در چهار بخش هستی شناسی، معرفت شناسی، معناشناسی و روش شناسی تقسیم کرد، ولی باید متذکر شد که در تفکر سلفیان این چهار بخش آنچنان به هم تنیده که تفکیک آنها کمی مشکل و گاه با تداخل همراه است. در هستی شناسی، سلفیان تقسیم هستی به محسوس و غیر محسوس را نمی پذیرند و معتقدند تمام هستی، محسوس است، اما تقسیم هستی به غیب و شهود به علت وجود این الفاظ در قرآن را می پذیرند. در مبانی معرفت شناسی، از منابع شناخت، فقط نقل را قبول دارند و برای عقل در موضوعات ماورای طبیعت نقشی قائل نیستند. روش سلفیه توجه تام به فهم سلف و ظاهرگرایی است و در معناشناسی تأویل و مجاز را در متون مقدس منکرند. پذیرش این مبانی فکری، موجب پذیرش خدایی انسانوار و فهمی تشبیهی ـ تجسیمی در باب ذات و اسماء و صفات خداوند شده و پیروان این اندیشه را چنان جزم گرا کرده که تنها خود را حق دانسته و دیگران را باطل محض؛ اما دلایل آنان در باب خلوص فهم آنها، به شدت مورد نقد دیگر جریان های فکری اسلامی قرار گرفته است. این پایان نامه به تبیین و نقد این مبانی می پردازد. کلیدواژه ها: سلف، عقل، نقل، تأویل، ظاهر، مجردات، حقیقت و مجاز.
رضا کیلانی احمد بهشتی
چکیده : این پژوهش بر محور "تبیین آفرینش از منظر فلسفه و کلام اسلامی و بررسی تطبیقی آن با قرآن کریم" نگاشته شده است . مساله اصلی در این پژوهش آن است که آفرینش جهان را از منظر کلام اسلامی ( نظریه خلق از عدم ) و از منظر فلسفه اسلامی ( نظریه فیض ) تبیین نموده ، ضمن تبیین دیدگاه قرآن در مساله آفرینش ، در تحلیل نهایی به بررسی تطبیقی این دو دیدگاه با قرآن کریم بپردازد. تاکید در تبیین دیدگاه فلاسفه بر صدرالمتالهین و در تبیین دیدگاه قرآنی، بر المیزان است . دو تفسیر از شیعه ( تبییان و مجمع البیان ) و دو تفسیر از اهل تسنن ( مفاتیح الغیب و کشاف ) در کنار المیزان ، به صورت جامع ، و تفاسیر دیگر، به صورت پراکنده مورد استفاده قرار گرفته است . این پژوهش ، از حیث روش ، تلفیقی از دو روش تکوین تدریجی مفاهیم و نظریات و مطالعه نظام های فلسفی و کلامی است . حاصل پژوهش آن است که از آیات کلام الله مجید ، چه آیاتی که دلالت بر آفرینش تدریجی آسمان ها وزمین دارد و چه آیاتی که به صورت مطلق ، دلالت بر آفرینش ابداعی حق تعالی نسبت به موجودات دارد ، نمی توان به صورت قطعی، هیچ یک از نظریات "خلق از عدم" و "فیض " را بر دیگری ترجیح داد ، جز اینکه با ملاحظه قواعد عقلی و شواهد قرآنی و التزام به انسجام مجموعه آموزه های اعتقادی ، می توان احتمال ترجیح نظریه فیض بر نظریه خلق از عدم را تقویت نموده ، با پذیرش حرکت در جوهر اشیاء ، دیدگاه صدرالمتالهین را در حدوث زمانی ، بر دیگر دیدگاهها ، ترجیح دهیم .
حمیدرضا خادمی احمد بهشتی
از تلاش های فراوانی که ابن سینا در راستای تحلیل خودآگاهی آغازین به کار برده، می توان فهمید که وی خودآگاهی آغازین را همچون اصلی بنیادین در فلسفه خویش در نظر گرفته و معتقد است که خودآگاهی به عنوان نخستین فعلیتی که نفس پیدا می کند، هرگز از آن جدا نمی شود. از این منظر خودآگاهی، خصیصه ذاتی وجود انسانی و نیز عنصر سازنده ساختار وجودی اوست. از منظر ابن سینا ادراکات حصولی که در آنها فاعل شناسا به صورت و مفهوم ذهنی اشیاء دسترسی دارد، هیچگاه از طرف خودش ضمانتی برای صحت ندارد و چنانچه معلوم بالذات و معلوم بالعرض مطابقت داشته باشد، می توان گفت علم به موجود خارجی محقق شده است. بدین سان عقل از طریق استلزام به تحقق خارجی محسوسات بالعرض و واقعیات مادی حکم می کند. هر چند ابن سینا یافتن سرچشمه های اصلی پیدایش تصورات و مفاهیم گوناگون را، بهترین راه تبیین چگونگی امکان معرفت می داند، در عین حال در نقد شک گرایی، با توجه به اصل تناقض و اصل معناداری الفاظ و زبان، برخورد با شکاک را وظیفه فیلسوف و از طریق محاوره می داند. از این منظر مسأله اصلی معرفت شناسی، مسأله منشأ معرفت است. ابن سینا شش منبع معرفتی عمده را مورد بررسی قرار می دهد که عبارتند از: حواس ظاهری (ادراک حسی)، حواس باطنی، عقل، حدس، شهود و گواهی. دیدگاه ابن سینا پیرامون داده های حواس، تقریری از واقع گرایی نامستقیم محسوب می شود. کیفیت های محسوس در این دیدگاه، کیفیت های اشیاء بیرونی اند که به واسطه صورت های ذهنی ادراک می شوند. از مهمترین کارکردهای شناختی معطوف به حواس باطنی می توان به صدور حکم به وجود یک یا چند کیفیت برای شئ واحد و دریافت مغایرت اشیاء محسوس با یکدیگر، تفاوت میان ادراک صورت و ادراک معنا، اندوزش، بازیابی و یادآوری فعالیت ها و امور ذهنی، اشاره کرد. ابن سینا با تحلیل معرفت، و تفاوت میان ادراک صورت و معنا اگرچه صراحتاً نامی از حیث التفاتی ذهن به میان نیاورده است. آموزه او چیزی جز این نیست. نزد وی ادراک همواره رو به سوی متعلقی دارد. به دیگر سخن ادراک صرفاً فرآیندی منفعل نیست بلکه مدرِک به ادراکات خویش در هر سطحی آگاهی دارد. در بحث از عقل، با توجه به کارکردهای عقل عملی و عقل نظری، بیان شده است که مراتب عقل نظری در حقیقت بحثی معرفت شناختی یا به عبارت دیگر معرفت شناسی عقل است وقتی اولیات برای نفس حاصل شد، ابن سینا عقل انسان را در این مرحله عقل بالملکه می نامد. ابن سینا با توجه به تمایز میان کارکردهای عقل در مفهوم سازی و حکم، بیان می دارد، گزاره یا معرفتی پیشین است که در تصدیق و پذیرش، از حیث تصدیق و پذیرش، به حواس و تجربه حسی نیازی نداشته باشد و گرنه مانعی ندارد که از نظر مفاهیم بر تجربه حسی مبتنی باشد. بدین ترتیب از منظر وی مفاهیم فلسفی و منطقی به لحاظ تحقق مفاهیم ثانیه هستند و پس از مفاهیم اولی و حسی از راه مقایسه و سنجش و انتزاع حاصل می شوند. یکی دیگر از منابع معرفتی نزد ابن سینا حدس می باشد. هر چند حدسیات در تصدیقات کاربرد دارند اما حدس می تواند مجرای معرفت تصوری و تصدیقی، هر دو قرار گیرد. در معرفت حدسی حد وسط علت نتیجه نیست بلکه حد وسط و نتیجه در معیت هم درک می شوند در حالی که در معرفت فکری حد وسط بر نتیجه مقدم خواهد بود. منبع معرفتی شهود در آراء ابن سینا به معنای علم بدیهی و علم حضوری قابل نسبت سنجی است. اگر شهود را به معنای علمی که از راه واسطه حاصل نشده (غیر استنتاجی) معنا کرد، شامل هر دو قسم فوق می گردد. یکی دیگر از منابع معرفت، گواهی است. به نظر می رسد دیدگاه ابن سینا در این باره شبیه دیدگاه استنتاج گرایانه پیرامون گواهی باشد، زیرا از منظر ابن سینا گواهی تنها در شرایط خاصی می تواند به مخاطبانش شناخت بدهد، این مطلب اشاره به این نکته دارد که پذیرش گواهی بر درایت و تأمل عقلانی مبتنی است و بدون این عقلانیت ویژه نمی توان بدان تمسک و استناد نمود. کلید واژه: معرفت شناسی، امکان معرفت، منابع معرفت، واقع نمایی، ابن سینا.
محمدعلی راغبی مسلم داوری
این پایان نامه پیرامون سلسله سندهای کتب اربعه یعنی کتاب های کافی، فقیه، تهذیب و استبصار بحث کرده و آنها را از نقطه نظر صحت یا ضعف مورد شرح و بررسی قرار داده است. نخستین فصل این پایان نامه از پنج بخش تشکیل شده است که بخش اوّل آن معنا و مفهوم واژه صحیح را نزد علمای گذشته مورد بررسی قرار داده که بر اساس عقیده آنها صحیح همان خبر معتبر است و به عوامل و انگیزه هایی اشاره می کند که باعث شد تا علما از این نظر عدول کرده و آن را به معنای خبر متصل به معصوم علیه السلام که شخص عادل و شیعه امامی آن را نقل می کند، ذکر نمایند و در این پایان نامه واژه صحیح به هر دو معنا به کار برده شده است. در بخش دوم، طریق ویژه ای برای بدست آوردن موثق بودن راوی از طریق نص معصومین علیهم السلام یا یکی از علمای متقدم و یا توسط ادعای اجماع از طرف علمای متقدم مورد بحث و بررسی قرار گرفته و از توثیقات عامه که هفت مورد از آن مورد قبول بوده، سخن به میان آمده است. در بخش سوم تحقیقی در اصول اربعمائه و میزان اعتبار آن به همراه بررسی طرق صحیح این اصول و کتابهای مشهور و معمول صورت گرفته است که با در نظر گرفتن جایگاه رفیع و ارزشمندی که کتب اربعه دارند، مشخص می شود که تعداد زیادی از این کتابها فاقد ضعف می باشند. در بخش چهارم نظریه تعویض سند مورد بررسی قرار گرفته که براساس آن قسمتی ازروایت که سقیم و یا ضعیف بوده با قسمت صحیح دیگر آن جایگزین می گردد ؛ به نحوی که اگر ضعفی در یکی از راویان کتب اربعه یافت شد و پس از آن، روایت شخص موثقی مشخص گردید، اقدام به جایگزینی طریق صحیح به جای ضعیف می شود و بدین ترتیب تعداد بسیار زیادی از رجال کتب اربعه طبق مبانی و نظریه هایی که در این فصل اختیار شده، مورد وثوق قرار می گیرند و فصل نخست، پایه و مبنای سه فصل بعدی به شمار می آید. فصل دوم تمامی طرق شیخ کلینی و اسانید آن را مورد بحث و بررسی قرار می دهد که این یکی از مهمترین ویژگی ها و امتیازات این پایان نامه بوده و براساس تحقیقات صورت گرفته در این فصل، بسیاری از روایات کافی را می توان حکم به صحت و اعتبار آن داد. در فصل سوم، 406 طریق شیخ صدوق در مشیخه الفقیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته که در نتیجه 389 مورد آن معتبر و 17 مورد آن غیر معتبر می باشد و در فصل چهارم، 582 طریق شیخ طوسی نقل شده که برپایه تحقیقات صورت گرفته در این فصل، 549 طریق معتبر و 33 طریق غیر معتبر می باشد. واژگان کلیدی : کتب اربعه، طریق، صحیح، ضعیف، موثق و تصحیح
محمد کاظمی احمد بهشتی
الفصل الاول من هذا البحث تناولنا فیه المسائل و الموضوعات التی لها نوع من ارلارتباط بموظوع البحث مثل المعنی الغوی للفظ (الخلود) و لفظ (جهنم) و نبذه تاریخیه حول موضوع البحث و الخلود فی جهنم عند الادیان بالاضافه الی تناول منهج البحث واهمیته والهدف منه و مشکلاته و غیره من المسائل. و فی الفصل الثانی تطرقنا الی آراء المفسرین حول موضوع البحث و ذلک فی ثلاثه محاور اسسیه ففی المحور الاوی تم طرح أدله المثبتین للخلود فی جهنم و هذه الادله هی دلاله لفظ (الخلود) و لفظ (المقیم) علی دوام العقاب و دلاله عدم الخروج من النار أوعدم الغیبه منها علی دوام البقاء فیها و کذالک دلاله نفی الموت فی النار ودلاله المنع من دخول الجنه او حرمتها علیهم علی أبدیه البقاء فی النار، و فی المحور الثانی استعرضنا فیه ادله المخالفین للخلود فی جهنم والتحقیق فی هذه الادله و هی دلاله الاستثناء من الخلود علی انقطاع العذاب و دلاله اللبث أحقابا فی النار علی عدم أبدیته، اما المحور الثالث حیث استعرضنا فیه اقسام المخلدین فی النار و کانت خمسه اقسام و هی الکفار و المشرکون و المنافقون و الغارقون فی الذنوب و قاتل العمد و آکل الربا. و فی الفصل الثالث فقد تم دراسه آراء المتکلمین حول الخلود فی جهنم و قسمناه الی محورین اساسیین، تناولنا فی المحور الاول آراء المذاهب الاسلامیه الرئسیه من اللریقین السنه و الشیعه و غیر هم حول موضوع البحث و هذه المذاهب هی المعتزله و الخوارج والاشاعره و الماتریدیه و السلفیه والشیعه الامامیه و الزیدیه و اخیرا الاسماعیلیه، و فی المحور الثانی طرحنا فیه آراء المخالفین للخلود فی جهنم مع التحقیق حول هذه الاراءو بیان بطلانها بادله عقلیه و نقلیه و االفصل الرابع یشمل عرضا تحلیلیا لاراء الفلاسفه من المثبتین و المخالفین للخلود فی جهنم ویتضمن آراء تسعه منهم من المتقدمین و المتاخرین و المعاصرین. والفصل الخامس و هو الاخیر قدمنا فیه خلاصه النتائج التی توصلنا الیها فی الفصل السابق.والذی دعانی الی اختیار هذا الموضوع هوکونه أولا مرتبطا بالمسائل الاعتقادیه بحیث یشکل الجزء الاساسی من عقیده المعاد و ثانیا جامعیته و اشتماله علی جوانب متعدده من العلوم الانسانیه و بالاخص الجانب القرانی و التفسیری حیث یشکل القرآن الکریم المصدر الرئیسی للعقائی الاسلامیه و بالاخص الاعتقاد بالمعاد و بالیوم الاخر و المسائل المرتبطه به و قد قیل بان موضوع المعاد و جزئیاته من ذکر الموت و البرزخ و المیزان و الصراط و الحش و الجنه و النار و ما فیهما من النعم و النقم و غیره من المسائل یشکل ثلث القرآن و هوما یجعلنا ان نصب اهتمامنا أولا بالقرآن و تفسیره حتی یکون هوالمعیار فی کل أبحاثنا الکلامیه و الفلسفیه
محمد نذیر احمد بهشتی
پایان نامه حاضر که عنوان نظام خانواده در قرآن به خود اختصاص داده است مشتمل بر فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در پایان و دارای شش فصل و پیشگفتار می باشد هدف در این پایان نامه بیان این حقیقت است که قرآن مجید خطوط اصلی نظام خانواده را برای انسانها ترسیم نموده است چرا که از دیدگاه قرآن مجید هر چیزی بویژه انسانها طوری آفریده شده اند که همسرگزینی در سرشت و آفرینش آنها نهاده شده است. خداوند در ذات زوجها و جفت ها از هر نوعی که باشند کشش و جاذبه و رابطه عاشقانه به یکدیگر برقرار نموده است و این میل به یکدیگر تحت نظام و سیستمی خاص چه در نظام تکوین و چه در نظام تشریع منجر به ازدواج و جفت گیری و تکثیر نوع می شود. یکی از مکتبهایی که برای انسان سازندگی فوق العاده ای دارد محیط خانه است لذا علماء اخلاق یکی از عرصه های مهم برای رشد فضایل اخلاقی خانواده را بر می شمارند خانواده از منظر قرآن پایگاه آرامش لتسکنواالیها و زمینه سازی برای نزول الطاف و رحمت خداوند می باشد.. اسلام خانواده ای را توصیه می کند که در آن بین اعضاء خانواده تعادل و مشارکت وجود داشته باشد. تشکیل خانواده و ازدواج در بینش الهی پیمانی مقدس و به تعبیر قرآن کریم میثاقی غلیظ است که در سایه آن نه تنها رابطه جنسی بلکه رابطه عاطفی و معنوی بین زن و شوهر پدید می آید. نهاد خانواده یک ضرورت اجتماعی است که نقش موثری در رشد و تکامل همه جانبه جامعه دارد لذا می بینیم که بسیاری از ادیان و مکاتب اجتماعی خانواده را مهمترین عامل برای رشد شکوفایی جوامع و یا سقوط آنها می شناسند. رشته حیات خانواه آن چنان باید محکم باشد که هیچ عاملی جزء مرگ نتواند آن را از هم بگسلد یکی از عوامل حفظ و امنیت خانواده رعایت حقوق یکدیگر توسط زوجین است و این امر باعث صمیمیت و صفا گردیده زندگی را گرم و عادی نگه می دارد. کار جدیدی که در این پژوهش صورت نگرفته این است که خانواده را در ادیان مختلف الهی و غیرالهی و همچنین در جوامع مختلف کنونی در فصلی جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است و در فصل آخر خانواده های را از قران بعنوان نمونه برای دیگر خانواده ها آورده شده است.
علی سروری مجد احمد بهشتی
ادیان الهی و آیین های غیرالهی و نیز فیلسوفان بشری برای ساختن جامعه مطلوب توصیه ها و برنامه هایی را ارائه کرده اند. قرآن و عترت دو منبع اصلی معارف و دو هدیه بی بدیل الهی به بشر و راهنما به بهترین و استوارترین راه کمال و سعادت انسان تا پایان جهانند. لذا یکی از بزرگترین نعمت ها و منت های پروردگار نسبت به بندگانش بعثت رسول اکرم(ص) و نصب اوصیای ایشان یعنی امامان معصوم از جانب اویند. نصب آنان اکمال دین و اتمام نعمت است. خداوند تعالی به امامان ویژگی های منحصر به فردی داده که در صورت بهره مندی کامل بشر، از آن ذوات مقدس، آرزوی دیرینه او یعنی جامعه آرمانی تحقق خواهد یافت. سوال اصلی ما در این رساله، این است که نظریه امامت (در مذهب شیعه اثنی عشری) مبتنی بر آموزه های قرآن و عترت چه نقشی در تحقق جامعه آرمانی ایفا می کند؟ جامعه آرمانی به استناد قرآن و روایات، جامعه ای است که مردم در اندیشه و عمل ولایت الهی را پذیرفته اند؛ امام حاکم است و مردم ولایت پذیرند؛ هدف و تلاش آن جامعه رشد معنوی و مادی بشر است؛ دائما در حال رشد و شکوفایی است؛ میزان معرفت دینی مردم بالاست؛ کرامت انسان ها در آن رعایت می شود؛ مردم و مسوولان عدالت و تقوای الهی را در تمام شوون آن به پا می دارند؛ استکبار ستیزند، با ظلم مبارزه و مظلوم را یاری می کنند؛ انسانها نسبت به یکدیگر محبت دارند و به هم احسان می کنند؛ اهل عفو و صفح اند؛ اهل صبر و استقامت برای حق و تواصی عمومی به حق و صبرند؛ در مسائل فردی و اجتماعی با افراد ذی صلاح مشورت می کنند؛ سلامت، بهداشت، نظم و امنیت برقرار است؛ تلاش در تولید و قناعت در مصرف، فرهنگ عمومی جامعه است. اصل امامت در مکتب شیعه اثنی عشری، تحقق بخش شاخص هایی است که از جامعه آرمانیِِ مورد نظر قرآن و عترت بیان شد. لذا برای تحلیل این موضوع ویژگی های امام مورد بررسی قرار گرفته است. ویژگی های امام در ارتباط با تحقق جامعه آرمانی به دو دسته کلی تقسیم می شوند: ویژگی های ناظر به مقام امامت و ویژگی های ناظر به هدایت خلق. ویژگی های ناظر به مقام امامت عبارتند از : نصب الهی، عصمت، علم، ولایت، ابتلاء، صبر و یقین؛ و ویژگی های ناظر به هدایت خلق عبارتند از : هدایت علمی، هدایت به امر، ساست و حکومت، هدایت دینی و دفاع از دین باوران، پدری دلسوز و مهربان واصلاح جهانی امام با حاکمیت الهی خود، علاوه بر مدیریت جامعه، هدایت علمی و هدایت به امر می فرماید؛ عقل و علم را در جامعه رشد می دهد و با ابزار سیاست و حکومت، عدالت را برپا و به اصلاح جهانی می پردازد. اصل امامت، در آموزه های مکتب شیعه اثنی عشری تحقق بخش آن جامعه برای اعتلای اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است. هر کدام از مواردی که ذکر شد نیز زیر شاخه هایی دارند؛ که در حد مجال و هدف اصلی رساله، به آن ها پرداخته شده است.
سعید علیزاده احمد بهشتی
در پاسخ به این سوال که «نیابت و قلمرو آن در عصر غیبت کبری، چه تبیین و پاسخی به شبهات پیرامون آن از ناحیه فرقه های بابیت، بهائیت و صوفیه دارد؟» تحقیق حاضر بر اساس مبانی و دلایل، با تاکید بر روش توصیفی و تحلیلی و با هدف دستیابی به زوایای مغفول عنصر نیابت در عصر غیبت کبری ، به پاسخ شبهات مزبور می پردازد. اندیشه استمرار رهبری دینی ، به رغم آغاز آن از زمان پیامبر(ص) و مسلم بودن آن در تاریخ شیعه در مقاطعی بعد از رحلت آنحضرت(ص)و نیز غیبت امام عصر(عج)، با تعارضاتی مواجه شده و وضعیت رهبری دینی را دچار بحران کرده است. البته اگر چه غیبت امام(ع) نافی حضور پنهان وی در میان مردم نیست؛ لکن به دلیل طولانی بودن آن، وجود رهبری آشکار از ناحیه ایشان ضروری می نماید. این مفهوم که در فرهنگ شیعی با نام «نیابت» شهرت دارد، به رغم فقهی بودن برخی اجزای آن، بالذات موضوعی کلامی بوده و فرع بر اصل امامت است و بر اساس آن، فقهاء نائبان عام امام(ع) در عصر غیبت کبری هستند و رهبری همه جانبه دین در این عصر، بر عهده آنان بوده و دیگران سهمی در آن ندارند. از دستاوردهای این تحقیق کشف غفلت از ظرفیت عنصر نیابت و به همین دلیل رفع سوءبهره از آن از ناحیه دیگران است و لهذا، توسط فرقه هایی از جمله؛ بابیت، بهائیت و صوفیه... با شبهاتی و تعارضاتی مواجه گشته است؛ چنانکه بر اساس عقاید شیخ احمد احسایی ، شیخیه کرمان نظریه رکن رابع را به جای نیابت خاص نشانده و این امر، خواه ناخواه بستر ظهور فرقه هایی همچون بابیت و صوفیه ... شده است. با اینکه با شروع غیبت کبری ، دوره نیابت خاص سپری شده است به زعم بابیت، نیابت مقبول همچنان نیابت خاص است از دیدگاه صوفیه نیز، نیابت بر مبنای ولایت شمسیه و قمریه، تفسیر می شود و اقطاب آنان از ولایت قمریه (نیابت خاص) برخور دارند؛ اما این اندیشه هم، به دلیل اعتقاد آنان مبنی بر عمومی بودن ولایت باطل است.
محمدرضا ظفری عادل ساریخانی
تفسیر کیفری اساس تهافت آراء محاکم است، ولی در قانون هنوز ماهیت تفسیر معلوم نیست؛ شاید مقنن معیارهای تفسیری را شخصی بداند، اما مجال اعتراض به آراء قضات و نفس رأی وحدت رویه در دیوان ثابت می کند که تفسیر حاصل عواملی است و با تعیین آنها، ضوابط کلی تفسیری بدست می آید. در این رساله، نگارنده تلاش می کند با روش نقلی- عقلی، عوامل تفسیری کیفری شامل نظریه تفسیری، منابع تفسیری و قواعد تفسیری را تبیین نماید. نظریه تفسیری قصد مقنن را راجع به متن قانون جزا انعکاس می دهد. در نتیجه، هرگاه قاضی بتواند قصد قانونگذار را از متن قانون بدست آورد، فعالیت تفسیری وی به پایان می رسد. در نظام کیفری امامیه نظریه توحیدی قانونگذار باید در قصد وی منعکس گردد. دادرس به کمک دانش تفسیر یا هرمنیوتیک می تواند قصد یا هدف مقنن را از شش منبع تفسیری استنباط کند: مقنن، زمینه او، متن قانون، دادرس، زمینه او، و فهم دادرسان دیگر از متن. دادرس از این منابع می تواند راه های کشف قصد مقنن را بدست آورد؛ این راه ها، همان قواعد تفسیری اند که عبارتند از قواعد عام زبان شناسی و اصول حقوق کیفری.
احمدعلی بلاغی احمد بهشتی
این رساله در صدد بررسی و مقایسه قرآن و عهد جدید پیرامون شخصیت حضرت عیسی(ع) و جایگاه او می باشد. حضرت عیسی(ع) شخصیت بزرگی است که قرآن و عهد جدید هر دو گفتگو کرده اند. مباحث جمع آوری در این زمینه در هفت فصل و یک مقدمه و خلاصه گیری آن تهیه و ترتیب یافته است. قرآن و عهد جدید درباره شخصیت حضرت عیسی(ع) در برخی موارد مشترک اند و در برخی موارد اختلاف دارند. حضرت عیسی(ع) از بزرگترین پیامبران الهی است که دارای کتاب و شریعت و معجزات بسیاری بوده است. در قرآن کریم این پیامبر اولوالعزم دارای دو نام است. نام نخست مسیح است که 11 بار در موارد مختلف در قرآن آمده است و نام عیسی 25 بار در قرآن به کار رفته است و هم چنین این دو نام مبارک آن حضرت در عهد جدید آمده است. کیفیت ولادت حضرت عیسی و اخبار از آن در هر دو کتاب بیان شده است که عبارتند از: چگونگی حمل مریم و بارداری او با این تفاوت که عهد جدید نام زد بودن مریم برای شخصی به نام یوسف و هم چنین همسر ذکریا از بارداری مریم با خبر شده و زمان و مکان ولادت عیسی را بیان می کند ولی قرآن اینها را ذکر نمی کند بلکه حالات و نگرانی های مریم در دوره ی وضع حمل و بعد از حمل و پس از تولد نوزاد و در خصوص معجزاتی که خداوند بعد از وضع حمل رخ داد و مانند اینها را ذکر میکند. عناوینی که هر دو کتاب (قرآن و عهد جدید) ذکر گردیده است. قرآن حضرت عیسی را با ویژه بنی و رسول و رسول الی بنی اسرائیل معرفی می نماید و دعوت او را منحصر به بنی اسرائیل و شروع نبوت او را از کودکی می داند ولی عهد جدید نبوت او را پس از تعمید بدست یحیی می داند. هر دو کتاب او را موید تورات و نوشته های پیامبران قبل از خود و بشارت دهنده پیامبر بعد از خود ذکر می کند. تفاوت عمده این است که عهد جدید در موارد متعدد او را پسر خدا یا خداوند بیان می کند که قرآن مجید آنرا شرک می داند و الوهیت را از ساحت مقدس عیسی نفی می کند. خصوصیات عیسی(ع) در قرآن و عهد جدید ذکر نموده اند مانند تواضع – دعا و نماز. ویژگیهای فقط در قرآن ذکر گردیده است مانند نیکوکاری نسبت به مادر، تقرب، وجاهت عیسی، راستگویی، صابر بودن، عبد بودن و مبارک بودن و پرداخت زکات. خصوصیاتی که فقط عهد جدید آنرا بیان می کند مانند محبت نمودن، عطوفت و مهربانی نسبت به خطاکاران، عدالت اجتماعی، روش هدیه یا صدقه دادن … معجزات عیسی. یکی از راههای که اثبات نبوت و ارتباط انسان با جهان بالا این است که مدعی چنین مقامی دارای آیت و معجزه ای باشد قرآن گواهی می دهد که پیامبران به چنین دلیلی مجهزه و آماده بوده اند. و عهد جدید هم به شکل گسترده ای معجزه های عیسی را اشاره می کند معجزاتی که هر دو کتاب بیان می کند مانند زنده کردن مرده، شفای بیماران و کور مادرزاد. معجزاتی که فقط قرآن آنرا ذکر می کند عبارتند از: سخن گفتن عیسی در گهواره، ساختن پرنده گلی و اخبار غیبی و عهد جدید هم معجزاتی را ذکر می کند که در قرآن نیامده مانند تبدیل آب به شراب، راه رفتن بروی آب، صید ماهی کثیر، خشکانیدن درخت انجیر، خارج کردن دیو از دیوانگان تفاوت عمده این است که قرآن علت آوردن معجزه را اثبات نبوت عیسی می داند و آنرا مقید به اذن خدا نموده است ولی عهد جدید ترحم و دلسوزی عیسی به حال محتاجان و آنرا بسته به اراده شخصی عیسی دانسته شده است. سرانجام عیسی – قرآن مجید قائل به کشتن و صلیب کشیدن عیسی نمی باشد و این قضیه را رد می کند بلکه می گوید که دشمنان در مورد مسیح دچار اشتباه شده اند ولی عهد جدید بطور مفصل به این ماجرا پرداخته است. در عهد جدید بطور واضع سخن از رجعت و فدا شدن عیسی آمده است و قرآن از آن اشاره نکرده است چرا که از نظر قرآن حضرت مسیح نه مرده است. و نیز عقیده فدا و قربانی شدن عیسی را رد می کند. بشارتهای عیسی. هر دو کتاب (قرآن و عهد جدید) ذکر کرده است که عبارتند از: بشارت آمدن پیامبر آخر الزمان(ص) و منجی نهائی و عهد جدید بیشتر به ریز قضایا پرداخته می شود و از کلیات و به اصطلاح جهت مندی تاریخ اصلاً ذکری به میان نمی آید و نیز در بیانات عهد جدید تناقضاتی دیده می شود. در حالی که بر عکس آن قرآن بیشتر به کلیات پرداخته می شود و جزئیات غیر مرتبط با کلیات را اصلاً ذکر نمی کند. چون که قرآن کتاب تاریخی نیست.
زهرا شریف احمد بهشتی
چکیده ندارد.
طاهره رحمانی دهنوی احمد بهشتی
چکیده ندارد.
محبوبه بابامیری سید محمد فنایی اشکوری
چکیده ندارد.
محمدعلی شریفی اسدی احمد بهشتی
چکیده ندارد.
اصغر ترابی احمد بهشتی
چکیده ندارد.
گلین مرادپور طالشی محمدمهدی گرجیان
چکیده ندارد.
نرجس کرمی احمد بهشتی
چکیده ندارد.
محمدداود علوی احمد بهشتی
چکیده ندارد.
مریم سلیمانی محمدمهدی گرجیان
چکیده ندارد.
مجتبی بیگلری احمد بهشتی
در این پژوهش ، به تطبیق و مقایسه ی آراء و اندیشه های دو محدث بزرگ یعنی ؛ احمدبن حنبل و شیخ صدوق ، از دو مذهب بزرگ اسلامی پرداخته ایم . مباحث تطبیقی و مقایسه ای بدین معنایند که آراء مختلف دو یا چند اندیشمند و یا دویا چند مکتب فکری، مورد مقایسه و سنجش قرار می گیرند ، روش ما در این تحقیق ، استخراج آراء و عقاید این دو دانشمند نص گرا از میان آثار به جا مانده ی از ایشان ، روایات و احادیث نقل شده و معتمَد آنان و در برخی موارد، آثار شارحان اندیشه های آنها ، و آنگاه ، مقایسه و تطبیق یافته ها بدون هیچ قضاوتی و نقدی و گزینشی است . شیخ صدوق ، از نظر فکری ، متعلق به مکتب اخباریان متقدم قم و احمدبن حنبل هم، از بزرگترین محدثان و نص گرایان پیرو طریقه ی اصحاب الحدیث است . نگرش هر دو به اخبار و احادیث ، با اختلاف درجات ، تا حدودی یکسان است ، لکن پایبندی بی چون و چرای ابن حنبل به ظواهر نصوص و پرهیز از هر گونه تاویل و برداشت درایی در فهم آنها و اثبات معانی همه نصوص بر وجه حقیقی و نه مجاز ، او را از صدوق متمایز می سازد ، و به دلیل همین رویکرد خاص ، صعوبت استخراج آراء کلامی وی به روشنی قابل درک است . هرچند شیخ صدوق هم به مانند ابن حنبل ، هرگونه مباحثه و مجادله کلامی را در حوزه عقاید ممنوع می شمارد ، اما در مواردی بسیار به طرح این نوع از مباحث پرداخته که خود تفاوت مبانی معرفت شناسی آنان را از حیث حجیت عقل و اعتبار آن در فهم کتاب و سنت روشن می سازد.
محمدحسین رضوی احمد بهشتی
عمده ترین نتایج این تحقیق عبارتست از: 1 - به لحاظ اطلاعات تاریخی و مستند ورزش نقش مهمی در سلامت افراد و نیز سالم سازی اجتماع دارد. 2 - از مطالعات سیر تاریخی ورزش در میان ملل چنین برمی آید که ورزش همیشه به عنوان وسیله ای برای گذران اوقات فراغت بوده است . 3 - ورزش در نزد اقوام و ملل وسیله ای برای آماده سازی رزمی و دفاعی تلقی شده است . 4 - ورزش و مسابقات در میان ملل هماره به عنوان عاملی برای انسجام اجتماعی و سیاسی و نیز تفاخر ملی مطرح بوده است . 5 - عمده ترین عوامل و عناصر فرهنگی حاکم بر مسابقات و رقابتهای ورزشی شناسایی شده در این تحقیق عبارت است از: خشونت ، تجارت ، سیاست ، حرفه ای شدن، دوپینگ و .. 6 - به علت حاکم شدن فرهنگ مادی(از نوع عوامل و عناصر یادشده در بند 5) برفضای مسابقات و رقابتهای ورزشی، ورزش از اصالت و ماهیت انسانی و اخلاقی خود دور مانده است . 7 - به لحاظ فرهنگ اسلامی نه پرورش تن به تنهایی و نه پرورش صرف ذهن و نه حتی پرورش توامان تن و ذهن اهمیت دارد، بلکه پرورش تن وقتی موثر و مفید واقع می شود که ویژگیها و خصایص اخلاقی و انسانی که به واقع تمام آنها در پذیرش آیه مبارکه " انالله و اناالیه راجعون" خلاصه می شود، مورد توجه ورزشکار و بر ورزشکار قرار گیرد.
علی کریمی احمد بهشتی
علم کلام یکی از علوم اسلامی است که درباره اصول دین بحث می کند و فرقه های مثل اشاعره و معزله و شیعه درباره مسائل کلامی نظریات خود را بیان داشته اند. زمخشری نیز یکی از ادبیان و متکلمان قرن پنجم و ششم بوده است که سالها در کنار کعبه زندگی کرده و به "جارالله" مشهور شده است و نزد ابومضراصفهانی تحصیل کرده است . وی تا هنگام نگارش تقسیر، معتزلی مذهب بوده و اندیشه های خود را در این باره ذیل آیات قرآن یادآوری کرده است . وی در فقه نیز بر مذهب ؟؟ بوده است . ایشان در تفسیرالکشاف جنبه های اعجاز بیانی و بلاغی قرآن را به نمایش گذاشته است . او در این تفسیر به مباحثی چون نظریه ثبوت و حادث و قدیم و بعضی دیگر از امور عامه بطور اشاره وار پرداخته و درباره اثبات ذات خدا و صفات کمالی او یعنی قدرت ، علم، اراده، سمع و بصر، حیات ، کلام و جز آن عقاید خود را نوشته است . وی همه اشیا را حادث و یگانه موجود قدیم را خدا می نامد و مثل سایر معتزله به روش عقلی مسایل مربوط به خدا را تفسیر می کند وی در باب افعال خدا هم قائل به حسن و قبح عقلی شده و خدا را عادل و جهان واجب می داند وی انسان را مختار و افعال خدا را دارای می خواند. نبوت عامه و اعجاز را عقال پذیرفته و فرشتگان را افضل از پیامبران دانسته و کرامت را منکر شده است . وی به اثبات نبوت پیغمبر پرداخته کلام خدا را حادث و معجزه جاوید می داند. زمخشری، امامت ابوبکر را پذیرفته و به تاویل آیات ولایت و اطاعت و مباهله و سایر آیات پرداخته و معاد را قطعی و آن را اثبات می کند. درباره ثواب و عقاب و وعد وعید مثل معترله با عقل افراطی راه پیموده است . وی شفاعت را بر گناهکاران بدون توبه نمی پذیرد و احباط را پذیرفته و فاسق را داخل در منزلت بین منزلین می داند. وی خلود کافر را در غذاب معتقد است و توبه را باعث تکفیر گناهان می داند. زمخشری بین بودن فاسق را در این می داند که در نکاح و ارث و غسل حکم مومن داشته و در بیزاری از او حکم کافر دارد. وی امر به معروف را تابع مامور به می داند و نهی از منکر را واجب می شمرد و شرایط آن را از حدیث امام علی (ع) نقل می کند و نهایتا تقیه را جایز نمی داند.
علی حیدری احمد بهشتی
چکیده ندارد.
حسن متفکر احمد بهشتی
عنوان این پایان نامه "بررسی قوه خیال از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا" است ، در آن آرا و نظرات دو فیلسوف نامدار و عظیم الشان جهان اسلام درباره قوه خیال مورد بررسی و تطبیق قرار گرفته است . قوه خیال یکی از قوای مدرکه باطنی نفس در انسان است که تجرد آن مورد اختلاف این دو شخصیت برجسته، بی نظیر و صاحب مکتب در فلسفه اسلامی واقع شده است . استاد شهید مرتضی مطهری درباره ابن سینا، رئیس مکتب مشاء می گوید: (بوعلی حسین بن عبدالله ابن سینا اعجوبه دهر و نادره روزگار شناختش یک عمر و شناساندنش کتابی بسیار قطور می خواهد) و درباره ملاصدرا بنیان گذار و قهرمان حکمت متعالیه گفته است : (محمدبن ابراهیم قوامی شیرازی معروف به ملاصدرا و صدرالمتالمین حکیم الهی و فیلسوف رباین بی نظیری [است ] که حکمت الهی را وارد مرحله جدیدی کرد) ابن سینا مانند فلاسفه قبلی در مجموع ارا و نظرات خود بر مادی بودن قوه خیال و سایر قوای باطنی نفس در انسان معتقد شده و استدلال نموده است ، اگر چه در کتاب المباحثات خود در مادی بودن آن تشکیک نموده و بر تجردش دلیل آورده است . ولی صدرالمتالهین معتقد است قوه خیال و سایر قوای باطنی نفس در انسان مجرد از ماده اند و بر تجرد آن دلایل و براهین زیادی اقامه کرده و نیز به تمامی دلایل شیخ الرئیس و جمهور مبنی بر مادی بودن قوه خیال، پاسخ داده است اثبات تجرد قوه خیال از لحاظ "معرفه النفس " و "معادشناسی" دارای اهمیت فوق العاده ای است و درباه هر یک از آن دو نتایج و فواید مهمی را در پی دارد و مبنای حل بسیاری از مسایل در این دو موضوع اساسی است . این پایان نامه در سه فصل تدوین یافته است : فصل اول، تعاریف و کلیات است و جایگاه ویژه قوه خیال را تبیین می کند. فصل دوم، به دلایل مادی و مجرد بودن قوه خیال اختصاص دارد و دلایل ابن سینا را در مادی بودن قوه خیال به همراه پاسخ ملاصدرا و دلایل صدرا را در تجرد آن بیان می کند. فصل سوم، برخی از نتایج و فواید تجرد قوه خیال را در دو بعد "معرفه النفس فلسفی" و "معادشناسی" یادآرود می شود و اهمیت آنها را بیان می کند و نیز به برخی از معضلات و مشکلاتی که اعتقاد به مادی بودن قوه خیال در انسان شناسی و معاد جسمانی در پی دارد اشاره دارد.
علی ناییچی احمد بهشتی
خدای متعال دارای صفات متعدد است . صفات باریتعالی عین ذات او است . و لذا این صفات در مفهوم با هم فرق می کنند اما در مصداق یکی هستند. علم یکی از صفات مهم باریتعالی است . که در مورد خدای متعال به معنای حضور و وجود است . او به ذاتش عالم است . چون هر چیزی که مادی نباشد و قائم به ذات باشد، مجرد است . هر مجردی عاقل است . پس خدای متعال که مادی نیست و قائم به ذات است در مرتبه اعلی تجرد قرار دارد. بنابراین او عالم است . اما علم خدای متعال به ما سوی، علم فعلی تام است که علت پیدایش مخلوقات است و علم به علت ، علت است از برای علم به معلول و از طرف دیگر علت نسبت به معلول در مرتبه بالاتری از وجود قرار دارد. بنابراین هر صفت کمالیه که معول دارد علت به نحو اعلی آنرا دارا است . علم یکی از صفات کمالیه است که مخلوقات دارند پس خدای متعال این صفت را به نحو کاملترش دارا می باشد. اما مشائین مخصوصا ابن سینا در کیفیت علم باری به ما سوی به صور مرتسمه قائل شده که در واقع صورتی از اشیا در علم باری موجود است و باعث خلقت اشای می شود گر چه در نهایت این نظریه رد شد علم باریتعالی به جزئیات تعلق می گیرد. منتهی ابن سینا و ابن رشد و اکویناس معتقدند که خدای متعادل جزئیات زمانی را به نحو کلی می داند. علم باری ثابت است گر چه موجودات مادی زمانی که مخلوق باری هستند تغییر می کند اما علم باری نسبت به آنان تغیر نمی کند زیرا او بر کل هستی احاطه دارد و علت پیدایش آنهاست بنابراین بوسیله تغییر در موجودات مادی، تغییری در علم او حاصل نمی شود. اما علم باری در رابطه با ممکنات اینگونه است که صفت ممکن در مورد خدای متعال معنی ندارد، چون نسبت او به مخلوقات نسبت وجوب است بنابراین صفت امکان نسبت به کسانی صادق است که به کل عالم هستی احاطه نداشته باشد. والا موجودی که بر کل عالم هستی تسلط دارد. او از حال - آینده گذشته همه موجودات آگاه است . خدای متعال به شرور عالم است با توجه به اینکه عالم هستی، خیر است شرور در عالم مادیات وجود دارد. گر چه شر امری عدمی است اما در عالم ماده یک امر نسبی می باشد و لذا شر نسبت به خیر سنجیده می شود. حکما مشا مخصوصا اکویناس معتقد است خدای متعال شر را به وسیله خیر می شناسد. به نظر می رسد، که انسان می تواند صفاتی را که در قرآن به خداوند نسبت داده شده را درک کند. و علم در مورد خدای متعال به معنای حضور و وجود است . و گرنه صفت علم برای ذات باری تعالی صادق نیست . خدای متعال عالم است چون در مرتبه اعلی از تجرد قرار دارد. و هر کمالی که مخلوقات دارند به طریق اولی او دارا است . زیرا علت تامه آنها می باشد پس او عالم است او بر کل عالم هستی تسلط دارد و علت پیدایش مخلوقات است . بنابراین به غیر عالم است . اما برخلاف نظریه ابن سینا، تمام موجودات نزد باری حضور دارند. و لذا نظریه صور مرتسمه باطل است . خدای متعال ما سوی خودش را به تفصیل می داند و لذا به نظر بنده ابن سینا منکر علیم باری به جزئیات زمانی نیست . اما اینکه او قایل شده خدای متعال جزئیات زمانی را به صورت کلی می داند قابل تامل است . صفت ممکن در مورد خدای متعال صادق نیست بنابراین او به ذات اش و به غیر عالم است .
علی اکبر شایسته نژاد احمد بهشتی
در این رساله نخست به بررسی مفاهیم لغوی هریک از دو واژه فلاح و فوز پرداخته ایم و مقایسه ای میان آندو بعمل آورده ایم . سپس بطور مشروح پیرامون عوامل و موجبات فلاح و تبیین فوز و امتیازات فائزین و موجبات و نتایج آن سخن گفته ایم . و مقایسه ای میان فلاح وفوز و وجوه تشابه و امتیاز آنها بعمل آورده ایم در پایان بحث مختصری پیرامون عوامل سعادت آفرین انسان در کشمکش با دنیای تکنولوژی و لزوم بهره گیری از قرآن و ائمه برای رستن از هر نوع قید و بند اسارت و ورود به زندگی انسانی نموده ایم و ضرورت انطباق صورت انسانی با سیرت و ظاهر و با باطن را یادآور شده ایم و با این نتیجه : برای دستیابی به رضوان الهی که بالاترین انگیزه تلاش و منشاء همه خیرات و برکات است راهی جز فعالیت و تلاش مستمر و عالمانه در ابعاد فردی و اجتماعی و هماهنگ با محراب آفرینش وجودندارد.
حسن افتخار زاده احمد بهشتی
در این رساله سیر تاریخی مسئله عدل الهی از آغاز اسلام و عوامل و ریشه های اسلامی پیدایش اختلاف در این مسئله در بین مسلمین و بریدگی و قطع رابطه با منابع اولیه و اصیل معارف اسلامی، سوء استفاده های سیاسی و مذهبی به وسیله دستگاه خلافت ، پیدایش حوزه های علمیه بصره و کوفه، ظهور فرق کلامی و مکاتب فکری و اعتقادی هم چون معتزلیان و اشاعره، درگیری درباره مسائلی همچون امامت و عدل و گناه کبیره قضاء و قدر، عقائد معتزلیان، دراین باره و موضوع استطاعت و قدرت انسان در افعال خودش ، دیدگاه متکلمین، دراین باره و موضوع استطاعت و قدرت انسان در افعال خودش ، دیدگاه متکلمین معتزلی در مسئلهء عدل بعد از فراغت از اصل وجود خدا و فقط به عنوان اثبات صفت عدل برای خداوند است و تبیین تفاوت اساسی طرح بحث عدل بین متکلمین و فلاسفه و اختلاف دید این دو گروه دراین زمینه بحث شده است .
عین الله خادمی احمد بهشتی
رساله مشتمل بر یک مقدمه و دو بخش است . در مقدمهء رساله فوق بین فلسفه و کلام از دیدگاه اندیشمندان اسلامی مطرح شده و سپس شیوه کار نگارنده در این رساله بیان گردیده. در بخش اول، ابتدا شیوه های مختلف متکلمین درباره اثبات وجود خدا مورد نقد و بررسی قرار گرفته و سپس طرق مختلف اثبات وجود خدا توسط فلاسفه، منجمله برهان صدیقین و مراحل تکاملی آن مورد بحث قرار گرفته است . در بخش دوم رساله ابتدا بطور مفصل مباحث کلی صفات - آیا می توان برای خدا صفتی اثبات کرد یا نه ؟ معیار اثبات یا نفی صفاتی برای خدا چیست ؟ صفات زائد بر ذاتند یا عین ذات - بطور تطبیقی مورد بررسی و سپس به مقایسه و تطبیق تئوریهای مختلف متکلمین و فلاسفه درباره تک تک صفات کمالیه پرداخته شده است .
محمد روضاتی احمد بهشتی
دراین رساله آراء و نظریات ابن سینا درباره ذاتی و عرضی در باب برهان و ایساغوجی بطور مشروح بیان گردیده و علاوه براین در مبحث "ذاتی باب برهان " سخنان صدرالمتالهین (ره) در دفاع از شیخ الرئیس ذکر شده، و نیز نظریه مرحوم علامه طباطبائی دربارهء "ذاتی باب برهان" مورد نقد و بررسی قرارگرفته است . در مقدمهء رسالهء مزبور به تاریخچه پیدایش منطق و تطورات آن تا زمان ابن سینا بطور خلاصه پرداخته شده است .
سید کاوه حجت احمد بهشتی
دراین رساله مسئله فطرت ، تا آنجاکه مقدور بوده است ازنظر قرآن و فلسفه مورد بحث قرار گرفته و دربحث فلسفی، فطرت ادراکی و فطرت احساسی تحقیق شده است . همچنین ضمن اینکه منابع اصلی، منابع اسلامی بوده است ، به نظریات فلاسفهء غرب نیز اشاراتی رفته است .
رمضان مهدوی آزادبنی احمد بهشتی
عنوان پایان نامه حاضر بررسی تطبیقی مساله نفس در دیدگاه شیخ الرئیس ابن سینا و فخررازی است . در این تحقیق مساله نفس از سه منظر در آثار و دیدگاه دو اندیشمند مسلمان ابن سینا و فخررازی تعقیب گردید. در منظر اول تجلیل معنایی و مفهومی خود نفس می باشد که در بخش اول طی چند فصل بررسی گردید. در منظر دوم مساله هستی شناسی مورد توجه قرار گرفت که آیا وجود نفس با پشتوانه های عقلانی قابل دفاع می باشد یا نه. در منظر سوم مساله اوصاف و ویژگیهای نفس مطرح گردید. اوصافی چون تجرد نفس ، وحدت نفس ، تعقل نفس ، رابطه نفس و بدون و بقاء نفس مورد ملاحظه قرار گرفت . در خاتمه وجوه افتراق در اندیشمند مسلمان، ابن سینا و فخررازی در مورد مسائل علم النفس مورد توجه قرار گرفت . در بخش اول برای معقول نشان دادن ورود به بحث از علم النفس در فصل اول ملاحظه ای تاریخی به بحث نفس در یونان و روم شده است و در آن کوشیده شد تا نظر برخی از فیلسوفان بطور کلی در باب نفس گفته شود. در خاتمه بحث نیز قبل از بیان نتیجه گیری بطور مختصر جهت مرور دوباره بحث شاکله آراء ابن سینا در علم النفس و شاکله آراء فخررازی در علم النفس بطور جداگانه مطرح شد.
سجاد ایزدهی احمد بهشتی
از دیرباز این پرسش اذهان آدمیان را به خود مشغول داشته است که چه کسی حق و صلاحیت حکمرانی بر جوامع انسانی را داراست و طبیعتا هر قوم و مکتبی براساس پیش فرضهای اعتقادی و قومی خود پاسخی به این پرسش داده اند . عده ای قدرتمندترین فرد را و عده ای دانشمندترین کس را سزاوار این منصب دانستند . برخی انتخاب و رای مردمان را تنها رکن به رسمیت شناخته شدن حکم معرفی نمودند و برخی دیگر حق انتخاب حاکم را از اموری دانستند که فقط بر عهده خداوند است و مردمان در این مورد حقی ندارندبلکه تنها موظف به اطاعت از حاکم منسوب از جانب خداوند هستند. و ما در مقام پاسخ به این پرسش اساسی و دیرینه دست به دامان کتاب عظیم نهج البلاغه شدیم .
بابک قرالی احمد بهشتی
این پایان نامه در چهار فصل تنظیم شده است : فصل اول به شواهد قرآنی و روائی برآفرینش مدام اختصاص دارد . فصل دوم به پیشینه بحث آفرینش مدام در جهان اسلام و شیوع آن در میان متکلمین ، عرفا و فلاسفه بویژه فلاسفه اسلامی اختصاص دارد. فصل سوم بحثی فشرده از حرکت جوهری و تبعات آن است که زمینه را برای ورود به فصل چهارم که تبیین فلسفی ارتباط آفرینش مدام با حرکت جوهری را در پی دارد ، آماده می کند که با عنوان مذکور در فصل چهارم ، شاهد تفاوت دیدگاه عرفا و فلاسفه پیش از ملا صدرا در مساله آفرینش مدام و در بخشهای بعدی افتراقات تجدد امثال با حرکت جوهری خواهیم بود و نهایتا در بخش پایانی این فصل با طرح ارکان تبیین نظریه آفرینش مدام در ارتباط با حرکت جوهری رساله خاتمه می یابد.
افشین یوسف گمرکچی احمد بهشتی
رشد یک امر نسبی است و در هر مورد معنای خاص خود را دارد مثل رشد فرهنگی ، رشد ملی ، رشد مالی و ... و معنای جامعی که موضوع بحث رساله است عبارت است از توانایی بهره برداری صحیح از امکانات مادی و معنوی . در کلمات فقهای اسلام در دو مورد برای صحت و نفوذ افعال حقوقی و تصرفات اشخاص رشد شرط دانسته شده و به آن تصریح شده : یکی در مورد تصرفات مال یو دیگری در مورد ازدواج. یعنی افراد مادام که از رشد برخوردار نباشند و سفیه باشند نمی توانند در اموال خود تصرف کنند ، و در مورد ازدواج خود تصمیم بگیرند. نکته بسیار مهم این که در کلمات فقها این مساله طرح نشده که آیا مراد از رشد در ازدواج تنها رشد مالی است یا این که علاوه برآن رشد در امر نکاح هم شرط است . تنها کسی که این مساله را مطرح کرده است صاحب عروه است ، و مختار او هم این است که علاوه بر رشد مالی ، رشد در امر نکاح هم شرط است . در مورد ملاک نفوذ تصرفات مالی هم ثابت شده که ملاک اصلی همان رشد است و بلوغ مدخلیت ندارد و ذکر آن هم در لسان شرع تنها به خاطر اماره بودن آن است . از آنجا که ممکن است این شبهه در ذهن پدید آید که چرا در اصل مکلف بودن انسان رشد شرط دانسته نشده در حالیکه عقل شرط تکلیف دانسته شده در پاسخ این سوال توضیح داده ایم که رشد یک امر اکتسابی است لذا شرط تکلیف قرار نگرفته برخلاف عقل که قابل اکتساب نیست . در مورد اینکه چرا رشد در امور کیفری معتبر دانسته نشده ، بیان کرده ایم که رشد در امور کیفری ممکن است خیلی زودتر از رشد در امور مالی بدست آید ، به عبارت دیگر حتی افرادی هم که در امور مالی رشد ندارند قبح بسیاری از امور کیفری را درک می کنند ، لذا می توان گفت حتی افراد سفیه در امور مالی ، رشد به معنای رشد کیفری را دارا می باشند هر چند از رشد مالی برخوردار نباشند. همچنین در مبحثی تحت عنوان رشد سیاسی، جایگاه فقهی این مبحث توضیح داده شده و بیان شده که با الهام از تعالیم دینی می توان نتیجه گرفت که تحصیل رشد در امور سیاسی و اجتماعی امری لازم است و بدون برخورداری از آن انسان نمی تواند تکلیف الهی خود را ادا کند و برخوردار بودن از رشد سیاسی ، شرط اساسی برای برخورداری از حق دخالت در تعیین مقدرات و سرنوشت جامعه است .
رضا نوروزی احمد بهشتی
دنیا به عنوان جایگاهی که هر انسانی ، در آن قرار خواهد گرفت، و برهه ای از حیات انسانی خود را در ان سپری خواهد کرد، از اهمیت خاصی برخوردار است، تا جایی که ذهن هیچ انسانی از سوال پیرامون دنیا به عنوان جایگاه فعلی او، خالی نیست. از اینرو ، تحقیق فوق پیرامون دنیا صورت گرفته است.از طرف دیگر در جامعه اسلامی ما، توجه به دنیا و تبیین رابطه صحیح با دنیا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است ، چرا که دنیاگرایی یا همان رابطه مذموم با دنیا ، از آفات بزرگ انقلاب اسلامی به حساب می آید و رابطه ممدوح با دنیا مایه پیشرفت ، عظمت و عزت خواهد شد، لذا جامعه ما ، توجه و تامل بیشتری در این رابطه دارد. در این تحقیق ، دو محور عمده در مورد دنیا، از دیدگاه امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه ، مورد بررسی قرار می گیرد.1-شناخت دنیا.2-تبیین ارتباط انسان با دنیا.
هما مسعودی مجید معارف
نیاز بشر به تربیت امری است انکارناپذیر.لاکن تربیتی شایسته و درخور مقام خلیفه اللهی انسان است که مطابق با فطرت الهی او باشد تا از این راه به کمال وجودی خویش نایل آید. از اینرو موضوع تربیت تمام انبیا انسان است. این تحقیق در جهت اعتلای هدف یاد شده ضمن معرفی وارسته ترین انسانها یعنی انبیا ، به عنوان الگوهای به کمال رسیده، تمام سعی و تلاش را صرف این مهم داشته که علاوه بر ارائه مبانی و اصول تربیتی به عنوان دو مقوله مجزا از هم به بررسی سیره این مربیان بزرگ از طریق انطباق دادن با مبانی و اصول متناسب با هر سیره به طور جداگانه پرداخته است.
فروغ طلاکوبی مجید معارف
قرآن و حدیث دو گوهر گران بها و دو دریای بیکران اند که هرگز از هم جدایی بر نمی تابند و در کنار هم عامل هدایت اند، از این رو نقش حدیث در کنار قرآن بر هیچ کس پوشیده نیست . حدیث مبین و مفسر کلام الهی است، لکن در برهه ای از تاریخ اندیشه های ناصواب و آرای تاریک و مجهول در پس نقاب حدیث و روایت رخ نمودند و جریان های سیاسی و فکری متعددی بویژه غلات آگاهانه و سازمان یافته با تمسک به حدیث و روایت پدیدار گشتند. از اینرو بحث و تحقیق پیرامون این جریان کاملا ضروری به نظر می رسد. در این نبشتار ابتدا به کلیاتی از قبیل تعاریف مربوط به غلو و جعل و وضع پرداخته و سپس با بیان سابقه تاریخی غلات عقاید کلی این گروه را یادآور شده ، همچنین به بررسی علل و انگیزه های جعل حدیث و اهداف و نیات این گروه در این راستا پرداخته و نمونه هایی از احادیث جعلی در باره مسائل متنوع و گوناگون نقل نموده و در خاتمه موقعیت این احادیث را در کتب موجود مورد بررسی قرار داده است.
فرشته غلامعلی مجدآبادی احمد بهشتی
هر دینی خود را بطور مستقیم از طریق نمادهایی معرفی می کند.قبله نمادی از ادیان الهی است که از طریق آن دین معرفی می گردد و به ماورای خود اشاره می کند .لذا تنها بر معنای ظاهریش حمل نمی شود. موضوع قبله تشریع شریعت های الهی است.هر طایفه ای قبله ای دارد که خداوند آنرا مشخص کرده است.اهمیت قبله به قدری است که اصولا پذیرش دین آن قبله . در لغت قبله اسم عمل است بر وزن فعله که بر هیات فعل دلالت دارد. پس قبله به طرز ایستادن و روبرو شدن با چیزی که با حضور ذهن انجام گیرد، گویند و چون عبادت ما رو به مکانی که خداوند به عنوان قبله تشریع فرموده ، باید با حضور ذهن و دل صورت گیرد ، از اسم این عمل اسم مکان قصد می گردد و مکانی را قبله گویند به اعتبار اینکه مورد اقبال و توجه قرار می گیرد و "مایقبل الیه " است.قبله با علوم دیگر ارتباط پیدا می کند لذا از علوم ریاضی، هندسه، جغرافیا و هیات برای شناخت جهت قبله می توان بهره برد. همچنین قبله در علم معماری تاثیر می گذارد بنابراین کشورهای اسلامی که قبله ای واحد دارند ، معماری شهرهایشان بسیار نزدیک است.
حمیده انصاری احمد بهشتی
در این پایان نامه به بحث خداشناسی پرداخته شده است.
یونس جهانبخش احمد بهشتی
قرآن به عنوان مجموعه ای و حیانی و آخرین کتاب آسمانی خدای علیم، دربردارنده اصول اساسی مورد نیاز همه انسانها در تمامی دوران می باشد. تمسک به قرآن و پذیرفتن دین اسلام آنگاه میسور است و عقلانی می نماید که نقصان یا بطلان سایر مذاهب و ادیان روشن گردد. نزول آخرین کتاب و ارسال آخرین پیامبر به این معنا است که هر آنچه مورد نیاز بشر است بیان شده است. و این تکلفی خود بشر است که باید با استفاده از عقل فطری و خدادادی خویش به استنباط و کندوکاو در امور اساسی خویش بپردازد و خویشتن را به سرچشمه وحی متصل نماید.در طول تاریخ بشر، خداوند متعال پیامبران را همراه با دلایل آشکار برای هدایت انسانها فرستاد. در میان پیامبران زیادی که خداوند ارسال نمودند فقط چند نفر بوده اند که شایستگی لقب ((اولوالعزم)) را داشته اند. البته معارف، احکام و قوانین دینی که توسط آن رسولان گرامی الهی برای بشر آورده شده در طول تاریخ به تدریح با آموزه های ناقص بشری آمیخته گشت و این اختلاط گاه چنان قوی بوده که آن قسمتی را که خود بشر با توانایی علمی خود نگاشته بود، الهامی و مقدس دانستند. قرآن کریم به عنوان آخرین صحیفه و مکتوب نازل شده از ساحت ربوبی، در آیات نورانی اش به انحرافات و کجرویهای پیروان ادیان آسمانی در حوزه های فکری، رفتاری و اجتماعی اشارات و تصریحات ظریف و قاطعی دارند. تبویب و تنظیم آیات قرآنی در این زمینه دارای نتایج سودمندی در همه ابعاد می باشد. اولین نتیجه پژوهش در این وادی اثبات حقانیت و وحیانی بودن قرآن کریم می باشد. یعنی انسان با قرائت و کندوکاوی درباره عقاید اهل کتاب به حقانیت قرآن و الهامی بودن آن اعتراف می نماید.
صدیقه موحد احمد بهشتی
این رساله شامل یک مقدمه و دو بخش می باشد. مقدمه: بحثهای اهمیت و فایده موضوع، بحث واژه ها، پیشینه بحث، روش بحث را دربرمی گیرد. بخش اول، کلیات مباحث نظری، شامل سه فصل می شود.فصل اول: پاداش و کیفر از نظر عقلی و فلسفی که بحث تجسم اعمال در دنیا و برزخ و آخرت را دربرمی گیرد. فصل دوم: پاداش و کیفر از نظر کلامی: که شامل بحثهای وجوب یا عدم پاداش و کیفر، دوام یا انقطاع پاداش و کیفر و تطابق یا عدم تطابق پاداش و کیفر با اعمال را دربرمی گیرد. فصل سوم: پاداش و کیفر از نظر تربیتی، شامل بحثهای ((آثار تربیتی معاد در گفتار دانشمندان و علما اخلاق))، و ((آثار تربیتی معاد در قرآن)) و ((اثر تربیتی ایمان به معاد و پاداش وکیفر در روایات)) می گردد. بخش دوم: پاداش و کیفر در قرآن که دارای سه فصل می باشد.فصل چهارم: پاداش و کیفر با ملاحظه اصناف مردم که بطور اجمال از چند گروه از سعدا و اشقیا صحبت می کند. فصل پنجم: پاداش و کیفر را با ملاحظه ملکات نفسانی بررسی می کد. فصل ششم: بحث از چند نمونه پاداش و کیفر دنیوی را مورد مداقه قرار می دهد.
محمود منتظری مقدم احمد بهشتی
رساله حاضر در چند بخش سازماندهی شده است:بخش اول با عنوان مقدمات به معرفی چیستی منطق پرداخت است. هدف کلی از آوردن این بخش آشنایی با اموری است که دانستن آنها موجب زیادت بصیرت در فراگیری علم منطق می شود. بخش دوم منطق تصورات است. هدف کلی از عرضه این بخش فراگیری ((روش درست تعریف)) است. آگاهی از مباحث مقدماتی تعریف، شناخت تعریف و اقسام و شرایط آن و نیز آشنایی با تقسیم و قواعد آن برای دستیابی به هدف مذکور ضروری و لازم است. بخش سوم با عنوان منطق تصدیقات به منظور تبیین روش درست استدلال و استنتاج تنظیم شده است. آگاهی از مباحث مقدماتی استدلال، شناخت استدلال، اقسام و شرایط آن، آشنایی با ضوابط منطقی حاکم بر استنتاج، فراگیری قوانین کلی اندیشه و کاربرد آنها در استدلالهای معتبر منطقی در این بخش منظور بوده است. بخش چهارم با عنوان صناعات خمس به بررسی ماده استدلال پرداخته است. فراگیری روش درست سامان دهی ماده استدلال از طریق اشنایی با مواد آن و فراگیری فن برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه هدف این بخش بوده است.
هادی واسعی احمد بهشتی
این رساله در هفت فصل به مباحثی از گناه پرداخته شده است که فصل اول آن اختصاص دارد به تعریف گناه و حقیقت آن، و اثبات این مبنا که گناه یعنی درگیری با نظام هدایتی الهی.فصل دوم، به ارکان گناه اشاره دارد و به بررسی سه رکن در گناه یعنی ((علم)) و ((اراده)) و ((عمل)) پرداخته شده است.در فصل سوم، گناه به دو تقسیم طولی و عرضی تقسیم گردید،در تقسیم طولیگفته شد ایا گناه دارای حقیقتی متواطی است یا مقولبه تشکیک است.و در تقسیم عرضی گناه ازدید اعتقادای و اخلاقی و فقهی و سیاسی به این مسئله نگاه شد.فصل بعدی به آثار گناه می پردازد و آثار دنیوی و اخروی آن را مورد گفتگو قرار می دهد و در آثار دنیوی به اثر گناه بر فرد و اجتماع و اثر آن بر طبیعت و حوادث طبیعی و بهم خوردن نظم آن اشاره دارد.بحث از عصمت انبیا و شبه ارتکاب گناه پیامبران موضوع فصل پنجم است. که در این فصل به تنزیه انبیا (ع) و نیز بحث گناه نخستین که مربوط به آدم و حوا است پرداخته شده و شبهاتی که پیرامون عدم عصمت انبیا مطرح است جواب داده شده است. نجات از گناه و از تبعات، آن و راههای نجاتی مانند توبه و اسغفار و شفاعت و.. از مباحث فصل ششم می باشد.و در فصل هفتن نگاهی بسیار مختصر و تطبیقی به گناه و تئوری نجات در سایر ادیان، آمده و در پایان کلید واژه هایی آورده شده است که به شرح و توضیح معانی لغوی و اصطلاحی واژه های گناه می پردازد.
حسن سراج زاده احمد بهشتی
البته بحث در ذات و صفات و افعال حق تعالی، در نهج البلاغه بسیار پردامنه و عمیق مطرح شده است ولی آنچه در این تحقیق مورد توجه واقع شده است، بحث درباره ذات حق تعالی می باشد، درباره صفات و افعال خداوند در نهج البلاغه، که بحث مبسوط تری را می طلبد، در این جا به طور مستقل بحثی به میان نیامده است. در اینجا کوشش شده است در حد توان و فهم و وقت خویش مباحثی را درباره اصلی وجود خدا و ادله اثبات خدا در دو بخش مطرح نماییم. در بخش اول، که دارای دو فصل است، به استدلال بر وجود خدا و حدود و شناخت او اشاره می شود، لذا در فصل اول به امکان و وجود استدلال بر اصل وجود خدا، پرداخته شده و بیان شده است که علی رغم دیدگاه بعضی که معقتدند در اسلام، برای اثبات وجود خدا، از استدلالهای برهانی و عقلی معهود، استفاده نشده است، در قرآن ونهج البلاغه چنین استدلالهایی وجود دارد گرچه به شکل صغرا و کبرای منطقی نباشد. در فصل دوم به حد توانایی انسان بر شناخت خدا و صفات او پرداخته شده است، و ضمن رد گرایشهای تشبیه افراطی و تنزیه تفریطی به دیدگاه امام علی (ع) که گرایش میانه در این مساله است، یعنی ((لاتشبیه و لا تعطیل بل امر بین الامرین)) اشاره شده است. در بخش دوم، که مجموعا هفت فصل را شامل می شود، به براهین و ادله اثبات وجود خدا از دیدگاه امام علی(ع) در نهج البلاغه پرداخته شده است.در فصل سوم، از طریق برهان حدوث، و شواهدی که در نهج البلاغه وجود دارد یا تقریرهای مختلف به اثبات خداوند ازلی و واجب الوجود پرداخته شده است. در سه فصل چهارم، پنجم و ششم، از راه درون و مطالعه در نفس و حالاتی که در نفس برای انسان از فسخ و نقض نیت ها حاصل می شود، پی به وجود خدا برده شده است. لذا در فصل چهارم، از راه فطرت خداشناسی و اینکه هر انسان به مقتضای و ساختمان روحی خود خدا را می شناسد و شناخت خدا در سرشت و ذات او نهاده شده است، با چهار شاهد از نهج البلاغه و چهار گروه از آیات، یکی دیگر از راههای خداشناسی تبیین شده است. در فصل پنجم، از راه معرفت نفس و خودشناسی با ذکر شواهدی از قرآن و نهج البلاغه به دو طریق، یکی مطالعه در خلقت بدن و شگفتیهایی که در آفرینش انسان وجود دارد و دیگری مطالعه در روح و نفس مجرد و حدوث آن، به نزدیکترین راهها به سوی پروردگار اشاره شده است. در فصل ششم، به سه راه دیگر بر وجود و شناخت خداوند در کلام اختصاصی حضرت علی (ع) که از طریق مطالعه در حالات روحی و روانی انسان حاصل می شود، اشاره شده است؛ اول، از راه فسخ عزیمت ها و تصمیم هایی که انسان مصمم به انجام آنها بوده است. دوم: از راه باز شدن گره ها و رفع مشکلات روحی و روانی و اجتماعی در زندگی انسان و سوم: از راه نقض و به هم خوردن اراده ها و نیت ها، که همگی نشان از وجود نیرویی باقدرت و علم بی نهایت در ماورا اراده و قدرت انسان دارد. در فصل هفتم: برخلاف بقیه برهان ها و راههای اثبات وجود خدا، که از مقدمات غیر عقلی استفاده شده، به برهان امکان و وجوب پرداخته شده است و در آن با مقدمات عقلی، خداوند واجب الوجود اثبا گردیده است.
یوسف حیدری چناری احمد بهشتی
مساله ارتباط خدا و عالم یکی از مباحث مهم فلسفی است که هم در فلسفه غرب و هم در فرهنگ و علوم اسلامی مورد توجه و نظریه پردازی اندیشمندان قرار گرفته است. با مطالعه و تامل در دیدگاههای فیلسوفان غرب در این مساله پی می بریم که نظریاتشان با اصل توحید الهی سازگار نیست. اندیشمندان مسلمان به تبیین این مساله در جهتی سازگار با توحید الهی پرداخته اند. نظریه متکلمین اسلامی در این مساله دارای نقش می باشد اما متکلمین با طرح سوالات و ایرادات دقیق، زمینه های تعقل و نظریه پردازی دقیق فلاسفه مسلمان در این زمینه را فراهم کرده اند. فیلسوف بزرگ اسلامی، ابن سینا در این مساله از مفاهیم و اصطلاحات فلسفه ارسطو و احیانا افلوطین استفاده می کند مانند، ؛علیت؛، ؛قاعده الواحد؛، ؛عقول و افلاک؛ و غیره، ولی معنائی خاص مطابق با مبانی فلسفه اسلامی که قبل از او کندی و فارابی و ... تاسیس کرده اند، ارائه می دهد. صدر المتالهین در مساله ارتباط خدا و عالم، از همین فلسفی رایج و برخی مفاهیم خاص فلسفه خود-مانند، اصالت وجود، حرکت جوهری، مساله جعل، وجود رابط داشتن معلومات و غیره -استفاده می کند. البته او در بکارگیری مفاهیم فلسفی رایج هم معنائی خاص از آنها مطابق با مبانی و اصول حکمت متعالیه خودش اراده می کند. اگر چه ابن سینا هم به آن اصطلاحات و مفاهیم به معنی صدرائی اش رسیده است ولی این صدرالمتالهین بوده که این مفاهیم را مبانی فلسفه خود قرار داد. صدرالمتالهین در مساله ارتباط خدا و عالم خواسته است که همان نظریه عرفا (اینکه عالم تجلی و ظهور حق تعالی است) را با استفاده از این مفاهیم فلسفی اثبات کند. نتیجه نهایی بحث این است که اگر چه متکلیمن و ابن سینا خواستند در این مساله (ارتباط خدا و عالم) نظریه ای مطابق با اصل توحید الهی ارائه دهند لکن نظریه صدرالمتالهین بسیار سازگارتر با اصل توحید الهی و مبانی اسلامی است و نواقص نظریات متکلمین و ابن سینا را دارا نمی باشد.
عبدالله موحدی محب محمدباقر حجتی
مباحث این نوشته در قالب چهاربخش تنظیم شده است و هر بخش مشتمل بر دو یا سه فصل است. بحث واژه شناسی حکمت و موارد گوناگون کاربرد آن درعرف دانشوران مسلمان و نقطه آغاز پیدایش حکمت در حوزه زبان و سیر تدوین حکمت نامه ها از آغاز تا این زمان ، قسمتهای مختلف فصل نخست بخش اول را تشکیل می دهد.فصل دوم به بررسی واژه مثل و امثال در لغت و قرآن و عرف ملتها به صورت عام و امت اسلام و متون اسلامی به طور اخص می پردازد. سپس گذری بر سیر تدوین امثال توسط مسلمانان از آغاز تا عصر حاضر دارد.-در بخش دوم با نزدیک شدن به محور اصلی نخستین فصل را پس از اشاره ای گذرا به واقعی بودن اعلام و قصه های قرآنی به بحثی دراز دامن پیرامون مغایرت لقمان حکیم قرآنی با لقمان بن عاد اساطیری -که موضوع بعضی از امثال مستهجن جاهلی است-اختصاص داده و در فصل دوم ، پس از گفتاری کوتاه پیرامون راز انتساب سخنهای ناب به شخصیت ها، نگاهی به احتمال پیوند حکمتهای لقمانی با آموزه های حکمی مندرج در منابع اهل کتاب صورت گرفته است.-بحث لقمان در آئینه روایات و منابع اسلامی فصل نخست بخش سوم را ویژه خود ساخته است و در فصل دوم ، بیشتر برای شناسایی ابعاد شخصیت این حکیم الهی به روایات شیعه مراجعه شده است.فصل سوم این بخش ، بحث مستقلی در مقایسه لقمان با ازوپ ، احیقار، بلعم باعور و الکمئون و ... انجام گرفته و در پایان هر مقایسه ، مغایرت جدی شخصیت لقمان با افراد یادشده مطرح و اختیار شده است، ضمن اینکه در واقعیت تاریخی لقمان قصه پرداز پدیدآورنده امثال لقمان معروف در دنیای غرب به صورت جدی تردید شده است.بخش چهارم دارای تمهیدی است مشتمل بر نکاتی چند به صورت درآمدی بر فصل پایانی که به عنوان فصل نخست این بخش تلقی شده و فصل آخر که طولانی ترین فصل و مقصود عمده نگارش این نوشتار است، به دسته بندی حکمتهای قابل دسترسی منسوب به لقمان در منابع اسلامی براساس عناوینی که عموما در حکمتهای قابل دسترسی منسوب به لقمان در منابع اسلامی براساس عناوینی که عموما در حکمت عملی مطرح است پرداخته شده و در مسیر ، گذری بر بعضی از متون منسوب به اهل کتاب نیز صورت گرفته و بدین صورت مجموعه ای مشتمل بر چهل باب پرداخته شده است.
محمد علی اسدتاش احمد بهشتی
اضداد لغوی کلماتی هستند از نوع مشترک لفظی که دو معنی متقابل دارند . این الفاظ ابتدا در مقابل یک قدرجامع و مفهوم مشترک وضع شده و بعد به مناسبت وجود آن وجه مشترک درهر دو معنی متقابل استعمال شده است . در این پایان نامه ویژگی ممتاز این گونه واژه ها در آیات قرآن کریم بررسی شده است .