نام پژوهشگر: خدیجه زیوری صفر
خدیجه زیوری صفر جعفر دلشاد
اغتراب و جلای وطن پیشینه ای به قدمت آفرینش انسان دارد. همزمان با شکل گیری جوامع اولیه، بحرانهایی نیز شکل گرفت که به نحوی منجر به جلای وطن شد. اصولاً قوم عرب و به ویژه فرهیختگان و روشنفکران از اغتراب رنج می برند، و در برابر آن واکنش های مختلفی نشان می دهند، از جمله: کناره گیری از واقعیت زندگی، تسلیم در برابر نظام حاکم و یا جذب شدن در سازمانها و تشکیلات آن، و یا سرکشی و نافرمانی و یا جلای وطن . با بررسی این شاعر عرب زبان، درمی یابیم که بازتاب جلای وطن برای او به صورت تبعید همراه با محدود ساختن زندگیش و نابسامانی اوضاع جامعه بوده است، و از آنجایی که شاعر از حساسیت و ظرافت طبع بالایی برخوردار است سریعتر از دیگران به این درد توجه می کند. اوضاع سیاسی حاکم بر عراق در سه دهه اخیر، بسیاری از فرهیختگان عراقی را ناگزیر به مهاجرت و ترک میهنشان ساخت. تا جایی که اغتراب از ویژگی های بارز شعر مهاجرین عراقی به شمار می آید. بلند الحیدری شاعر بزرگ عراقی به شدت از جلای وطن رنج می برد و با نهایت صبر و بردباری در برابر آن مقاومت می کند. این پژوهش ضمن ارائه نمونه هایی از اغتراب در شعر در دوره های زمانی مختلف، به بررسی اغتراب، انواع و علل آن در شعر بلند الحیدری می پردازد.