نام پژوهشگر: مریم حاجی قاضی استرآبادی
مریم حاجی قاضی استرآبادی محمدمهدی جعفری
امام علی (علیه السلام) پیشوای سخنوران و امیر ادیبان و خطیبان است، که گوی سبقت را از تمامی آنان ربوده و تمامی شاعران و نویسندگان را مسحور کلام زیبای خویش نموده است. کلام ایشان بی تکلف، سلیس و روان و سرشار از آفرینش های هنر معانی و بیان و بدیع است که تصویرآفرینی یکی از جلوه های آن به شمار می رود. راز گفتار زیبای ایشان را می توان در کلام وحی و روایات پیامبر گرامی اسلام جست و به بیانی دیگر، گفتار شیوای ایشان رنگی از علم خدا دارد و بویی از گفتار مصطفی(ص). تصویر آفرینی در قرآن کریم دارای دو رکن اساسی است که عبارتند از: الف) تخییل حسی و ب) تجسم هنری. در شیو? نخست، معانی و مفاهیم در قالب پدیده هایی محسوس تجلی یافته تا مخاطب مقصود آن را بهتر درک کند و در شیوه دوم مجردات و معنویات پس از پندارسازی در خیال مخاطب، به صورت تصاویری در پیش چشمان وی مجسم و شخصیت پردازی می شود. علاوه بر این قرآن کریم، از عناصر ادبی همچون مجاز ، تشبیه ، استعاره و کنایه نیز سرشار بوده که تمامی این عناصر، نقش به سزایی در تصویرآفرینی آیات این کتاب مقدس ایفا می کنند. سایر روش هایی که خداوند متعال در قرآن کریم از آن بهره گرفته؛ شیوه داستانی, رویارویی صحنه ها و مقایسه مفاهیم متضاد با یکدیگر, تشخیص و شخصیت دادن به اشیاء و پدیده های بی جان و یا معانی و مفاهیم که تجسم نامیده می شود که هر یک به سهم خود موجب آفرینش تصاویری بدیع و جذاب در ذهن مخاطب گشته است. گفتار رسول گرامی اسلام نیز که متأثر از کلام وحی است از این شیوه ها بی بهره نیست و آن حضرت نیز به فراخور شرایط و مقتضای کلام و حال مخاطب از این روش ها استفاده نموده اند. علاوه بر آنکه ایشان گاهی برای درک بهتر مخاطب, از اشیاء نیز استفاده کرده و گاهی اقدام به رسم اشکالی برای ایجاد درک بهتر از مقصود خویش نموده و یا از حرکات دست و انگشتان استفاده می کردند. حضرت علی (علیه السلام) نیز که در دامان آن بزرگوار پرورش یافته و روح کلام وحی با جسم و جان ایشان عجین گردیده , در کلام گهربار خود به وفور از این روش ها بهره برده و چنان ماهرانه از صنایع ادبی و شیوه های تصویر آفرینی استفاده کرده اند که الفاظ و کلمات به صورت تابلوهایی پویا و جاندار در پیش چشم مخاطب حاضر شده، گویا مخاطب از نزدیک نظاره گر ماجراست. شیوه های تصویر آفرینی ایشان عبارتند از: رویارویی صحنه ها با یکدیگر, محاوره و گفتگو، استفاده از حرکات دست و انگشتان، استفاده از رنگ ها، توصیف پدیده ها و جانبخشی به اشیاء(تشخیص). در شیوه نخست( رویارویی صحنه ها) امیرمومنان (علیه السلام) با کنار هم قرار دادن دو صحنه متضاد مخاطب را به داوری درباره آن ها می نشانند تا خود با مقایسه آن دو با یکدیگر آموزه های اخلاقی ایشان را با قدرت عقل و منطق پذیرفته و راه صحیح را انتخاب کند. در روش بعد (محاوره) که در مواردی انگشت شمار در نهج البلاغه دیده می شود ایشان از طریق گفتگو به تفهیم مطلب برای مخاطب پرداخته اند. شیوه بعدی استفاده از حرکات دست و انگشتان است که در مواردی اندک در نهج البلاغه مشاهده می شود. حضرت همچنین با نهایت ظرافت و با استفاده از رنگ ها موجب آفرینش تابلو هایی زیبا در ذهن مخاطب گشته اند. اما دو روش آخر( وصف و تشخیص) بیشترین نقش را در تصویرآفرینی کلام ایشان ایفا می کنند و سراسر نهج البلاغه، مملو از توصیفات زیبایی است که در عمق جان مخاطب نفوذ کرده و تأثیر می گذارد. در این شیوه ها حضرت جهت درک هرچه بیشتر مخاطب از موضوع مورد بحث، معانی و مفاهیم را به اشکال گوناگون به تصویر کشیده اند. ایشان گاهی با بهره گیری از طبیعت، به این امر مبادرت ورزیده و معانی را به زیباترین صورت ممکن در ذهن مخاطب مجسم می سازند. حیوانات, ابزار و وسایل زندگی و جنگ, مکان ها, پوشیدنی ها, نوشیدنی هاوحالات مختلف انسان و.... از جمله موارد دیگری هستند که برقامت الفاظ و کلمات ایشان جامه ای زیبا از جنس محسوسات پوشانیده و موجب آفرینش تابلوهایی زیبا در نظر مخاطب گردیده اند تا مخاطب را با مفهوم حق و حقیقت آشنا ساخته و او را به راه سعادت و هدایت رهنمون گردند.