نام پژوهشگر: محمد شیخی
ابوالفضل امانیان محمد شیخی
دراین تحقیق ما به دنبال آن هستیم که سبک زندگی حاشیه ای و نوع رفتارها، ارزشها و باورهای حاشیه نشینان فقیر در شهرتبریز چه تا چه اندازه با سطح و شدت فقر آنان همبسته است؟ لذا زیر بنای اصلی این تحقیق انتخاب و مسئولیت شخصی در ارتباط با فقر می باشد که با شاخص های متغیر اصلی عاملیت انسانی سنجش می شود. دیدگاههای مختلف در رابطه با فقر و عاملیت انسانی بررسی و رویکرهای عاملیت گرا مبتنی بر کنش موثر فردی در چارچوب نظری انتخاب و فرضیات تحقیق تدوین شده اند.روش تحقیق ما توصیفی و تحلیل همبستگی از نوع پس رویدادی به روش میدانی پیمایش می باشد. تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه ساختاری با استفاده از پرسشنامه است.جامعه آماری ما شامل کلیه ساکنین مناطق حاشیه نشین شهر تبریز می باشد. برای برآورد حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و دواس، تعداد 390 نفر از سرپرستان خانوار مهاجرین حاشیه نشین را انتخاب نموده ایم. روش نمونه گیری احتمالی چند مرحله ای است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند و از آزمونهای سطح ترتیبی – ترتیبی برای جداول متقاطع توافقی همبستگی در سطح رتبه ای مانند تای سامرز و آزمون همبستگی جزئی پیرسون، تحلیل چند متغیره رگرسیونی و تحلیل مسیر استفاده شده است. خلاصه ای از نتایج تحقیق به شرح زیر است:تحقیق حاضر شامل هفت فرضیه می باشد که ارتباط متغیرهای میل به پیشرفت و میل به کنترل محیط با شدت فقر بصورت معکوس تایید شد و متغیرهای نگرش به فقر، وابستگی عاطفی، استبداد پذیری، سازگاری و تقدیرگرایی همبستگی مستقیم با شدت فقر اقتصادی دارند. نتایج تحلیل چند متغیره رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای وارد شده عاملیت انسانی توانسته اند 14/2 درصد از تغییرات متغیر وابسته فقراقتصادی را تبیین کنند و بیش از 85 درصد از تغییرات فقر اقتصادی از محدوده متغیرهای عاملیتی خارج بوده است. مهم ترین پیش بینی کننده فقر اقتصادی متغیر میل به پیشرفت بوده است و متغیرهای نگرش به فقر، استبداد پذیری،نگرش به فقر، وابستگی عاطفی و سازگاری با محیط و ... در رده های بعدی قرار دارند.
ندا مهاجرانی حسین راغفر
این پژوهش با هدف بررسی و شناخت شاخص های توسعه پایدار در ایران و رابطه آنها با برخی از مسائل زنان به عنوان شناخت وضعیت زنان جهت توانمندسازی آنان به عنوان ابزار و اهداف توسعه پایدار ارائه گردیده است. سه رکن اصلی در توسعه پایدار شاخص های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی می باشد که مهمترین مسئله در هر کدام از این شاخص ها، تاثیر جنسیت می باشد. بررسی مسائل زنان نیز با دو شاخص توسعه جنسیتی و توانمندسازی زنان مشخص می شود که در این تحقیق رابطه بین این شاخص ها مورد بررسی قرار می گیرد. در این تحقیق تنها دو شاخص اقتصادی و اجتماعی برای توسعه پایدار استفاده می شود که رابطه ابعاد آنها با ابعاد توسعه جنسیتی و توانمندسازی زنان سنجیده می شود. روش استفاده شده در این تحقیق تحلیل داده های ثانویه می باشد که داده ها از مراکز آمار و بانک مرکزی ایران است استخراج شده است. جامعه آماری در این پژوهش نیز، اطلاعات آماری و اسنادی مربوط به کل زنان کشور در همه سنین و همچنین آمارهایی در مورد جمعیت کل کشور، تولید ناخالص داخلی، تعداد نشریات منتشره و تعداد خانوار زیر خط فقر بین سالهای 1363 تا 1385 می باشد. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان می دهد که تاثیر تحصیلات زنان بر شاخص های اقتصادی و اجتماعی توسعه پایدار بسیار زیاد است. همچنین سهم مشارکت زنان در مشاغل مدیریتی و حرفه ای در ایران بسیار کم و متعاقبا تاثیر آن بر شاخص های توسعه پایدار اندک است.
مژده اکبری پور پرویز پیران
چکیده این پژوهش با موضوع تأثیر فضای عمومی شهر تهران در کنترل اجتماعی زنان و مسئله تداوم تفکیک جنسیتی فضاها و محدودیت زنان در دسترسی به فضاهای عمومی، با هدف شناخت چگونگی تأثیر فضای عمومی در زندگی زنان کوشید تا با روش تحقیق کیفی، بر پایه نظریه مبنایی با بهکارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و یاری تجارب زنان در فضاهای عمومی با استفاده از عکس، از چگونگی تأثیر فضاهای عمومی شهر تهران در زندگی روزمره زنان، شناخت حاصل نماید. در این تحقیق با 29 زن در سنین متفاوت و طبقات مختلف مصاحبه شده است؛ با کدگذاری این مصاحبهها و تجزیه آنها مقولههایی یه دست آمده که با کنار هم چیدن آنها، پدیده در حال ظهور در زندگی زنان حاصل شد. این پدیده که قابلیت تعمیم ندارد؛ نشان میدهد که فضای عمومی شهر تهران زنان را به فضاهای محصور عمومی و اندرونیهای عمومی(فضاهای زنانه عمومی) و خصوصی(خانه، فضاهای زنانه خانگی) سوق میدهد. بدین ترتیب که نگاه محدود مسئولین در فضاهای عمومی با استراتژی محرومیت و تفکیک حوزه اختیارات زنان را کنترل نموده و استفاده محدود آنان را از فضاهای عمومی در پی دارد. و در فضای تعاملات اجتماعی نیز جنسیت با سلطه بر زنان موجب اعمال محدودیتهایی بر زنان میگردد که فضاها و فعالیتهای آنان را تحت کنترل قرار میدهد. این در حصار قرار گرفتن موجب محبوبیت فضاهای محصور در بین زنان میگردد. کلید واژه ها : فضاهای عمومی ، کنترل اجتماعی ، فضاهای اندرونی ، فضاهای محصور
محمد شیخی محمد مولایی
عمدتا رشد اقتصادی پایدار تحولات دانش و فناوری و سرمایه انسانی را توضیح می دهد.که از جمله این تحولات می توان به فعالیت های تحقیق و توسعه اشاره کرد. رشد بهره وری کل عوامل در صنعت هر کشور عمدتا" به سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، نرخ ارز موثر، مواد مصرفی خارجی، سرمایه گذاری روی تحقیق و توسعه و صرفه-جویی ناشی از مقیاس بستگی دارد. هدف اصلی این پژوهش، محاسبه بهره وری کل عوامل به تفکیک زیربخش های صنعت نساجی و پوشاک و نیز بررسی عوامل موثر در افزایش بهره وری کل عوامل تولید صنعت نساجی و پوشاک است. به این منظور از یک پنل آماری 9زیرگروه صنعت نساجی و پوشاک طی سالهای (1386-1372) و در چارچوب یک مدل اقتصاد سنجی لگاریتمی چند متغیره استفاده شده است. در کنار محاسبه بهره وری کل عوامل تولید صنعت نساجی و پوشاک تأثیر متغیرهایی مانند سرمایه انسانی متخصص، نرخ ارز موثر واقعی، سهم مالکیت خصوصی، مواد مصرفی خارجی، سهم ماشین آلات از کل تولید، صرفه جویی ناشی از مقیاس، خدمات آموزشی و هزینه های تحقیق و توسعه بر روی بهره وری کل عوامل تولید زیربخش های صنعت نساجی و پوشاک بررسی شده است. در برآورد موجودی سرمایه برای هر صنعت از مدل نمایی استفاده شده است. نتایج حاصل از این مدل رگرسیون حاکی از آن است که در دوره مطالعه سرمایه انسانی متخصص، مالکیت خصوصی، مواد مصرفی خارجی، ماشین آلات، صرفه جویی ناشی از مقیاس، خدمات آموزشی و هزینه های تخقیق و توسعه بر روی بهره وری کل تأثیر مثبت و معنادار داشته که در این میان بیشترین تأثیر مربوط به متغیر مالکیت خصوصی و کمترین تأثیر مربوط به هزینه های تحقیق و توسعه است. نرخ ارز موثر واقعی و نیز مالکیت عمومی بر روی بهره وری کل عوامل تأثیر منفی و معنادار داشتند.
اکبر ویسی محمد شیخی
برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه وکاهش نابرابری منطقه ای،از موضوعات وبحثهای بسیار مهم وجدی در کشورهای در حال توسعه می باشد.لازمه برنامه ریزی منطقه ای،شناسایی جایگاه مناطق و استانها نسبت به یکدیگر از لحاظ شاخص های مهم توسعه است. تا نابرابری وتفاوت های منطقه ای آنها نسبت به هم مشخص شود. شناخت ودرک تفاوتهای موجودمیان مناطق واستانهای مختلف ایران از نظرمیزان برخورداری آنها از امکانات ، فعالیتها و خدمات گوناگون به منظور شناخت سطح توسعه و محرومیت آنها ، میزان فاصله هر منطقه یا استان از اهداف تعیین شده،کاهش نابرابری های منطقه ای، تنظیم برنامه های متناسب با شرایط و امکانات هر منطقه ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در این پژوهش به بررسی عوامل عمده موثر بر نابرابری های منطقه ای استانهای ایران با تاکید بر استان کردستان با هدف شناسایی وتأثیر این عوامل بر نابرابری منطقه ای پرداخته شده است.سوال اصلی پژوهش این است که عوامل موثر بر نابرابریهای منطقه ای در بین استانهای ایران به طور کلی واستان کردستان به طور اخص کدامند؟چارچوب نظری پژوهش،شامل نظریه هایی از جمله قطب رشد،مرکز-پیرامون وتئوری زنگوله ای شکل یاuمعکوس است که از دل نظریه های فوق متغیرهای کمبود امکانات زیرساختی وزیربنایی،منابع طبیعی وتوانهای محیطی،کمبود امنیت وسیاستگذاری وضعف نظام مدیریتی وبرنامه ریزی استخراج شد.جامعه آماری را استانهای ایران در طی سالهای 1375 و1385 تشکیل می دهند.نمونه با جامعه آماری برابر وشامل تمام استانهای ایران می باشد.برای جمع آوری اطلاعات از سالنامه های آماری مرکز آمار ایران وسایر سازمانهای مرتبط از جمله معاونت نظارت وراهبردی ریاست جمهوری استفاده شده است.پس از جمع آوری اطلاعات نیز با استفاده از، روش تحلیل عاملی ورگرسیون دست به تحلیل زدیم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بین زیرساختها و کمبود امکانات زیربنایی با نابرابری منطقه ای رابطه معناداری وجود دارد.وشکاف شدید،بین استانهای کشورطی سالهای مورد مطالعه وجود دارد. واژگان کلیدی:نابرابری منطقه ای،توسعه ، توسعه منطقه ای، امکانات زیرساختی وزیربنایی، سیاستگذاری، ضعف نظام مدیریتی وبرنامه ریزی، منابع طبیعی وتوانهای محیطی، امنیت
لیلا کهنسال محمد شیخی
نظام مدیریت مجموعه شهری به عنوان مسئول اداره و توسعه همه جانبه و پایدار مجموعه شهری تعریف می شودکه شامل نهادها ، فرایندها وسیاست هایی که بر مجموعه شهری اثر می گذارند می باشد ، همچنین شامل ساختار فضایی که توسط این نهادها ، فرایندها وسیاستها ایجاد می شود ، نیز می گردد. با توجه به اینکه پژوهش حاضر ، توصیفی می باشد ، جهت جمع آوری اطلاعات و داده ها از مطالعات اسنادی مربوط به مدیریت مناطق کلان شهری جهان و تهران استفاده گردیده و برای تکمیل آنها از مصاحبه با اساتید و صاحبنظران آشنا با موضوع استفاده گردیده است. نکته مهمی که از بررسی مدیریت مناطق کلان شهری در جهان می توان بیان کرد حرکت به سمت حکمروایی است . به سمت الگویی انعطاف پذیر و پویا که در آن فرایندهای همکاری در حل مسائل منطقه از نکات مهم می باشد و حرکتی از پایین به بالا می باشد. در ضمن با بررسی مدیریت مجموعه شهری در ایران و جهان می توان به این نتیجه رسید که این مدیریت متاثر از روابط و مولفه های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی می باشد و از آن جا که ایران دارای نظام سیاسی متمرکز می باشد فاقد نهادهای مدیریت مجموعه شهری مستقل و خودگردان می باشد. مدیریت منطقه کلان شهری در ایران دارای مسائل و مشکلات فراوانی می باشد که می توان مهمترین آنها را ، وجود سازمان ها و نهادهای متعدد و ناهماهنگ در مدیریت مجموعه ، فقدان یا ضعف جایگاه ذاتی و ارتباطی نهادهای شهروندی و نهادهای انتفاعی و غیر انتفاعی و بخش های مردمی ، نقش پررنگ روابط عمودی نسبت به روابط افقی میان سازمانها ، خلا و نقص سازمانی در مدیریت فضای خارج از محدوده حریم شهرها ، اختصاص بیشتر احکام قانونی به تنظیم شرایط و ضوابط تحولات خود شهرها ذکر کرد. نظام مدیریتی که با توجه به اصول و مبانی نظری مدیریت مجموعه شهری ، اهداف و راهبردهای تعیین شده برای آن می توان در نظر گرفت مدیریت یکپارچه ای می باشد که تمامی حوزه های جغرافیایی و عملکردی و مدیریتی منطقه را تحت پوشش خود قرار داده و از کلیه نیروهای منطقه جهت مدیریت استفاده نمایدو ضمن اصلاح و تغییر قوانین و مقررات حاکم بر منطقه زمینه حضور بخش های خصوصی وngoها و شهروندان را فراهم نماید.
عطیه میرزاملکی شهلا کاظمی پور
در تحقیق حاضر موضوع مورد بررسی وضعیت مهاجرت در استان تهران با استفاده از ماتریس مهاجرتی استانی برای سالهای 1385-1375با تاکید بر الگوی توسعه یافتگی منطقه ای است. روش مطالعه اسنادی است. به این صورت که اطلاعات وداده های پژوهش حاضر از نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس ومسکن1385، ماتریس مهاجرتی دهه 1385-1375 و نیز سالنامه آماری مرکز آمار ایران در سال 1385 استخراج شده است. تجزیه وتحلیل نتایج توسط نرم افزار spss انجام شده است. درصد مهاجرپذیری ومهاجرفرستی استان تهران به عنوان متغییر وابسته تحقیق و شاخص های توسعه،توسعه انسانی،بیکاری،رشدجمعیت وفاصله استانهای کشور وشهرستانهای استان تهران به عنوان متغییرهای مستقل مورد ارزیابی قرار گرفته، فرضیات تحقیق را برای متغییر ها مورد بررسی در سطح سنجش فاصله ای توسط آزمون همبستگی پیرسون و متغیرهای در سطح اسمی و رتبه ای توسط آزمون خی دو و اسپرمن مورد سنجش قرار داده،به نتایج زیر دست یافتیم. بین درصد مهاجران وارد شده به استان تهران از سایر استان هاوشاخص فاصله ورشد جمعیتی رابطه معکوس ومعناداری برقرار است. بین درصد مهاجران وارد شده از استان تهران به سایر استان ها وشاخص توسعه انسانی وتوسعه رابطه معناداری برقرار است.وهمچنین بین درصد مهاجران وارد شده از استان تهران به سایر استان ها وشاخص های رشد جمعیت وبعدمسافت،میزان بیکاری رابطه معکوس ومعنا داری برقرار می باشد. بین درصد مهاجران وارد شده به شهرستان های استان تهران از استان تهران وشاخص توسعه انسانی وتوسعه رابطه معنا داری برقرار است. اصطلاحات کلیدی :مهاجرت داخلی،گرایش به مهاجرت به استان تهران،شاخص توسعه انسانی،شاخص توسعه،شاخص بیکاری،شاخص رشدجمعیتی،فاصله استان ها تا استان تهران وفاصله شهرستان های استان تهران تا شهر تهران.
افسانه رستمی محمد شیخی
تا کنون روند گردش کار طرح های منطقه ای بر اساس رویکرد متداولی بوده است که در آن پس از بررسی های وضع موجود و انجام تجزیه تحلیل ها برنامه هایی برای اجرا تدوین می-شوند. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از رویکردهای نوین برنامه ریزی منطقه ای به بازنگری طرحی انجام شده پرداخته شود. گرچه در سطح برنامه ریزی شهری رویکرد برنامه-ریزی استراتژیک در غالب cds در برخی شهرهای ایران به کار گرفته شده است، اما از دیدگاه محقق، برنامه ریزی استراتژیک در شکلrds نیز قابلیت تدوین دارد. بنابراین در راه استفاده از رویکرد نوین rds، مدلی بکارگرفته شده است و این پژوهش تمام هدف خود را بر استفاده درست از این مدل و آشنا نمودن مخاطبان و خوانندگان آن با فرایند و چگونگی کاربست مدل در منطقه غرب فارس قرار داده است و با رویکرد برنامه ریزی استراتژیک به بازنگری طرح جامع عمران ناحیه ای غرب فارس، انجام شده توسط مهندسان مشاور پرداراز پرداخته است. از این حیث اگرچه طی طریق به شیوه ذکر گشته خالی از نقصان نیست، لیکن چشم پوشی از اشکالات و درک این مهم که بکارگیری مدلی جدید منطبق بر رویکردهای نوین محوریت پژوهش را تشکیل می دهد، می تواند در زمان حال کارگشا، ثمرده و امید آفرین و برای آینده زمینه ساز پژوهش های مکمل و فتح بابی برای استفاده صحیح تر و عمیق تر از مدل مورد استفاده باشد.
مریم مسکینی محمد شیخی
مناطق ساحلی از پربارترین و پویاترین منابع اکولوژیکی و بستر فعالیت های عظیم اقتصادی و اجتماعی به شمار می روند. این پژوهش به " ارزیابی توسعه ساحلی و ارائه الگوی توسعه متناسب مناطق ساحلی" در سواحل استان گیلان و اختصاصا ساحل بندر انزلی می پردازد. رویکرد اصلی در این پژوهش رویکرد کالبدی و منطقه ای است. در مباحث تئوریک، تلفیقی از رویکردهای نظری توسعه ساحلی که از اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم مطرح شده و بر مواردی چون گسترش مباحث برنامه ریزی کاربری زمین در توسعه مناطق ساحلی، مفهوم ناسازگاری در منطقه بندی کاربری های ساحلی، تقویت مفهوم توسعه پایدار و نظام های قانونی و اجرایی موثر در توسعه مناطق ساحلی و همچنین استراتژی های توسعه متناسب در ساماندهی مناطق ساحلی، در قالب تحلیل شبکه ای از متغیرها و الگوهای روابط بین عناصر در سطوح مختلف محیط های ساحلی به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی ـ توسعه ای است. روش تحقیق نیز تلفیقی بوده و از روش اسنادی ـ کتابخانه ای (تحلیل ثانویه)، مشاهده با استفاده از تصاویر، نقشه ها، عکس های هوایی و پیمایش در قالب مصاحبه عمیق با صاحبنظران بهره گرفته شده است. متغیر مستقل این پژوهش توسعه ساحلی و متغیر وابسته فرآیند توسعه ساحلی که دربرگیرنده ارتباطات متقابل توسعه ساحلی و متغیرهای موثر بر آن یعنی تراکم جمعیت، میزان مهاجرت، قوانین، ضوابط و مقررات، طرح ها و برنامه های اجرایی، نوع فعالیت ها، تعداد شاغلین، آلودگی منابع طبیعی، تغییر کاربری های طبیعی، جرم توسعه (تغییرات زمین های ساخته شده به کل زمین)، توسعه سکونتگاه ها و شبکه راه ها است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که توسعه های شکل گرفته در منطقه ساحلی انزلی بر اساس اصول توسعه پایدار نبوده و علی رغم وجود مقررات و قوانین کارآمد به دلیل عدم وجود سیستم مدیریتی و نظارتی، توسعه نامتوازن و خارج از توان محیطی شکل گرفته است. به این ترتیب بر مبنای توان محیطی محدوده ساحلی انزلی الگوی توسعه مطلوب بر مبنای اصول توسعه پایدار با مدل قابلیت سنجی زمین برای منطقه مورد بررسی ارائه گردید. بر اساس این مدل نقش اصلی منطقه ساحلی گردشگری ـ بندری تعیین شده است. واژه های کلیدی: منطقه ساحلی، توسعه ساحلی، مدیریت ساحلی، برنامه ریزی ساحلی، الگوی توسعه پایدار
مسلم شجاعی محمود ضیایی
تحقیق حاضر در پاسخ به اشکالی که در طرح های مختلف گردشگری کشور اعم از، طرح ملی گردشگری ایران، طرح جامع گردشگری استان ها و طرح تفصیلی شهرستان ها نظر محقق را به خود جلب کرده بود، تهیه شد. این ایراد در طرح ها و پروژه های گردشگری به عدم سطح بندی و یا سطح بندی گسسته و بدون چارچوب علمی مقصدهای گردشگری بر می گردد. با علم به این موضوع، شناسایی و اولویت بندی شاخص ها و روش سطح بندی مقصدها در استان مازندران هدف اصلی این تحقیق در نظر گرفته شد. برای شناسایی شاخص های سطح بندی، ادبیات داخلی و خارجی گردشگری مورد بررسی قرار گرفتند که جدید و نو بودن موضوع را در ادبیات گردشگری نشان دادند. شاخص های شناسایی شده به وسیله نظرات کارشناسان و صاحب نظران داخلی تدقین و غربال شدند. در ادامه به کمک نرم افزار spss تکنیک های آماری مختلفی از جمله تحلیل خوشه ای و تحلیل عاملی بر روی آمارها و داده های گردآوری شده از منطقه مورد مطالعه – استان مازندران- آزمون شدند که به سطح بندی مقصدها و اولویت بندی شاخص ها منجر گردید. در این تحقیق 31 شاخص و 8 عامل برای سطح بندی مقصدهای گردشگری استان مازندران شناسایی و اولویت بندی شدند. علاوه بر این، به منظور شناسایی سطح بهینه در فرایند سطح بندی، از نرم افزار matlab استفاده شد که قرارگیری شهرستان های استان مازندران در 5 سطح را نشان داد. نتایج تحقیق نیز به وسیله نقشه های استخراج شده از نرم افزار gis و عکس های ماهواره ای نمایش داده شدند.
فاطمه انتظاری غلامرضا لطیفی
بر اساس نتایج تحقیق، شهر جدید اندیشه به هدف پیش بینی شده در طرح جامع در رابطه با جذب جمعیت رسیده است اما در رابطه با جذب جمعیت کلانشهر تهران ،50 درصد از خانوارهای ساکن درشهر، سرریز جمعیت شهر تهران بوده اند و نیمی دیگر از سایر مناطق به این شهر آمده اند. شهر جدید اندیشه تنها پاسخگوی شرایط خوابگاهی شاغلان شهر تهران بوده و بیش از 50 درصد سرپرستان خانوار در شهر تهران مشغول به کارند.در رابطه با هدف ارائه ی مسکن ارزانتر ، تنها 4/23 درصد از از خانوارهای شهر به دلیل خرید مسکن ارزانتر در این شهر ساکن شده اند و دلیل اکثر خانوارها برای سکونت در این شهر امکانات زیستی بهتر بوده است. نحوه ی تملک مسکن خانوارها در این شهر و مقایسه ی آن با نحوه ی تملک مسکن در محل قبلی سکونت آنها نیز نشان دهنده ی ان است که تفاوت چندانی در نحوه ی تملک مسکن شخصی در شهر جدید اندیشه نسبت به به مکان قبلی سکونت وجود ندارد.، خدمات شهری در این شهر چندان در سطح بالا و مناسبی قرار ندارد و اکثر ساکنین این خدمات را در سطح قابل قبول می دانند.
نادر مروتی پرویز پیران
این تحقیق در پی بررسی رویکردها و نظریات موجود درباره چگونگی شکل گیری سکونتگاههای غیررسمی، شناسایی عوامل موثر بر آن و نهایتاً تحلیل آنها با توجه به داده های مربوط به شرایط کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی و ارائه پیشنهادات و رویکردی مناسب برای ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی جامعه مورد مطالعه(حوزه شهری سنندج) است. چارچوب نظری این تحقیق به گونه ای ترکیبی انتخاب شده است و سعی بر در نظرگرفتن نظریاتی است که بر سطوح مختلف تحلیل ( کلان، میانه و خرد)، عدم تعادل های فضایی و نیز نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی تاکید داشته اند. تحقیق از نوع کاربردی بوده و روش تحقیق نیز اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه سکونتگاههای غیررسمی حوزه شهری شهر سنندج می باشد. محله عباس آباد به عنوان محله هدف برای مطالعه بیشتر و جزئی تر و نهایتا برای ارائه راهکار انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و فوکوس گروپ استفاده شده است. نتایج تحقیق به صورت زیر بوده است: الگوی شکل گیری سکونتگاه و محله مورد بررسی بر اساس الگوی مهاجرت روستا- شهر بوده است. که این مهاجرت نیز تا حدود زیادی مبتنی بر همپیوندیهای خویشاوندی و نیز همولایتی بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد که بین ذهنیت ساکنین نسبت به محله خود و میزان تمایل آنها به همکاری و مشارکت در حل مسائل و مشکلات محله رابطه معناداری وجود دارد. در مجموع می توان بیان داشت که عدم تعادلهای منطقه ای و فقر روستایی، مهاجرت روستا- شهر، هم پیوندی های قومی، فرهنگی و خویشاوندی به عنوان عاملی در تسریع در روند مهاجرت روستا- شهر، رشد شتابان شهری و ناتوانی شهر از ارائه خدمات یکسان به همه اقشار اجتماعی از مجموعه عوامل شکل گیری و تسریع در روند رو به رشد سکونتگاه مورد بررسی بوده است.
حسین کمیلی محمد شیخی
پایداری فقر و محرومیت در مناطقی از کشورهای مختلف، مشاهده شده است و بیشتر در چنین مواردی است که مطالعه علل محرومیت، اهمیت یافته است. پدیده پایداری فقر، در مناطقی از کشور ایران نیز به چشم می خورد؛ مثلا استان سیستان و بلوچستان، منطقه ای است که علیرغم تخصیص بخش قابل توجهی از اعتبارات ملی و استانی و قابلیت های خوبی مثل توسعه بازرگانی و ترانزیت در مرزهای آبی و خاکی، همچنان توسعه نیافته ترین منطقه کشور به حساب می آید. هرچند این محرومیت در ابعادی بهبود یافته است لیکن به معنی جامع آن، همچنان پا برجاست. در این پژوهش، مفهوم "حداقل" نقش مهمی در ارائه تعریف منتخب برای محرومیت و اقشار محروم، داشته است چنانچه محرومیت به معنی عدم برخورداری از حداقل نیازهای مادی و عینی لازم برای حیات و محرومیت اصلی مورد مطالعه، روستائیان بوده اند. شاخص های سنجش محرومیت در دو دسته خانوار و منطقه تعریف شده اند که از جمله شاخص های منطقه می توان به دسترسی به زیرساخت های مختلف و از شاخص های خانوار به سطح سواد و سطح درآمد اشاره نمود. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل ثانوی و مطالعات کتابخانه ای، با مراجعه به اسناد و گزارش های مختلف، و استناد به آماره های گوناگون، سعی کرده است میزان تناسب سیاست های محرومیت زدایی اتخاذ شده تا پایان برنامه سوم توسعه را با شرایط و علل محرومیت در منطقه بررسی کرده و نتایج و اثرات اجرای سیاست های سه گانه معطوف به خانوار، منطقه و بخش اقتصادی را در کاهش فقر و محرومیت بررسی نماید. با مراجعه به اسناد مختلف، چهار مورد به عنوان علل و محدودیت های اصلی محرومیت استان قابل شناسایی می باشند؛ فقر منابع طبیعی و کمبود آب، همجواری با دو کشور پر مشکل و آسیب زای افغانستان و پاکستان، نرخ بالای رشد جمعیت و پراکنش نامناسب جمعیت در پهنه استان. که عامل نرخ رشد جمعیت را می توان عامل فرهنگی و بقیه موارد علل ساختاری دانست. نتایج این پژوهش، نشانگر توجه نسبی سیاست ها و راهبردهای محرومیت زدایی، به شرایط منطقه و علل محرومیت در استان، می باشد و بررسی شاخص ها نیز بیانگر بهبود نسبی شاخص های محرومیت منطقه و عدم توفیق این سیاست ها در بهبود محرومیت خانوار است به این معنا که سیاستهای معطوف به خانوار مثل نرخ رشد جمعیت و اشتغال، وضعیت مطلوبی ندارند که این خود – به دلیل اهمیت اشتغال کشاورزی در روستاهای استان- نشانگر عدم کارآیی سیاست های بخش کشاورزی نیز هست. در این میان، توجه سیاست ها به علل فرهنگی کمتر بوده و علل ساختاری ای که از دایره مدیریت استان، خارج هستند مثل خشکسالی های پیاپی و نیز ناامنی های تحمیلی از بیرون مرزها، اثرات جبران ناپذیر خود را بر جای گذاشته اند.
عاطفه آریان هادی خانیکی
این پایاننامه با عنوان "ارتباطات و مشارکت شهروندان در توسعه شهری" در پی شناسایی دیدگاه کارشناسان کارشناسان ارتباطات و مدیریت شهری پیرامون موضوع مشارکت شهروندان در نظام اطلاع رسانی شهر تهران است.از این رو مهمترین اهداف این پژوهش را میتوان علاوه بر دستیابی به دیدگاههای قابل تامل کارشناسان، در این نکته دانست که شبکههای اطلاعرسانی شهری، برای استمرار حیات پویای شهری، از چه اهمیتی برخوردارند. در این پژوهش به اقتضای بررسی موضوع مشارکت شهروندی،شبکههای اطلاعرسانی و رخداد این دو مقوله در زیستگاه شهری، از سه بنیان نظری استفاده شده است.نظریه ارتباطات مشارکتی سرواس،نظریه جامعه شبکه ای کاستلز و نظریه برنامهریزی ارتباطی هیلی.جامعه آماری این پژوهش،کارشناسان ارتباطات و مدیریت شهری میباشند.برای گردآوری اطلاعات(سنجش نگرش کارشناسان)از پرسشنامه استفاده شده است و دادهها با تحلیل عاملی،توصیف و تفسیر شده است. به نظر میرسد مهمترین یافته این پژوهش اختلاف نظر قابل ملاحظه کارشناسان ارتباطات و مدیریت شهری پیرامون مشارکت شهروندان در نظام اطلاع رسانی شهر تهران است. این نتیجه بیانگر آن است که در نگاه کلان، کارشناسان ارتباطات و مدیریت شهری، به سختی می توانند پیرامون مشارکت شهروندان به اتفاق نظر دست یابند.بررسی دیدگاههای کارشناسان در این پژوهش نشان میدهد به دلیل حاکم بودن الگوی سنتی مدیریت شهری در تهران،نظریه ارتباطات مشارکتی تایید نمیشود،چرا که دیدگاه کارشناسان نشان میدهد الگوی سنتی و مکانیکی ارتباطاتی در شهر تهران حاکم است،نه الگوی ارگانیک و مشارکتی.از سوی دیگر با توجه به دیدگاه نسبتا متفاوت کارشناسان با قطعیت کامل نمی توان از رد شدن نظریه برنامه ریزی ارتباطی سخن گفت و نهایتا نظریه جامعه شبکه ای نیز در این پژوهش تایید نمیشود. چرا که از نگاه کارشناسان، شهر تهران با جامعه شبکهای فاصله معناداری دارد و نتوانسته به ضرورت شبکه در جامعه شبکهای دست یاید.
مهسا شهسواریان محمد شیخی
پدیده ی توسعه ی پراکنده شهری یکی از نیروهای عمده ی موثر بر تغییرات کاربری زمین در جهان است. پراکنده رویی یکی از اشکال آشفته و ناکارآمد رشد شهر است که آرایش فضایی برنامه ریزی نشده داشته و در کشورهای توسعه یافته بر اتومبیل شخصی متکی است. بیشتر کلان شهرها و مناطق شهری با سرعتی بیش از سرعت افزایش جمعیت محدوده های خود را افزایش می دهند و اراضی پیرامونی را به خود اضافه می کنند و در نتیجه مقادیر بسیاری از زمین های زراعی و منابع طبیعی به منظور رشد شهر مورد استفاده قرار گرفته است، در حالی که به ازای سکونت هر نفر در شهر زمین بیش از اندازه ی لازم مورد استفاده قرار گرفته است. پرسشی که با مشاهده ی این پدیده مطرح می شود آن است که به چه دلیل رشد محدوده ی شهرها با سرعتی بیش از رشد جمعیت آنها اتفاق می افتند؟ ضرورت علمی این پژوهش شناسایی عوامل ایجاد کننده ی پدیده ی پراکنده رویی در قلمرو مورد مطالعه و برداشتن گامی در راستای شناخت هر چه بهتر پدیده ی پراکنده رویی است. همچنین از لحاظ ضرورت کاربردی بسیاری از مطالعات نشان داده است که مسائل به وجود آمده توسط چنین الگوی رشدی که به شهرها تحمیل می شوند هزینه های سنگینی را برای شهر، اعم از ساکنین یا مدیران شهری در پی دارند. این پژوهش کار خود را با پرسشهایی آغاز کرده است که پاسخ اولیه ی آنها با استفاده از مطالعه ی اکتشافی دیدگاهها و نظرات صاحب نظران بدست آمده اند. سپس با بدست آوردن مدل مفهومی از ادبیات نظری به عنوان بنیان نظری پژوهش، متغیرهایی که از دیدگاه این چارچوب باید مورد توجه و برنامه ریزی قرار گیرند در تحلیل اولیه ی جمعیتی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی با روشهای کمی و کیفی قرار گرفته و نتایج حاصل از این تحلیل ها نیز از طریق فراتحلیل swot وارد فرآیند برنامه ریزی استراتژیک شده اند. بنابراین هدف از انجام این پژوهش بدست آوردن دیدی روشن تر و جامع تر نسبت به شرایط رشد و گسترش فضایی شهر بوده و با توجه به رویکرد و هدف این پژوهش بهترین مسیر برای انجام کار روش توصیفی است. چرا که پژوهش توصیفی هم می تواند کل نگر و هم جزء نگر باشد و می تواند با پرسش های از پیش تعیین شده و دامنه ی محدود پژوهش آغاز شود. رویکرد توصیفی برای تبیین و مطالعه ی پدیده هایی که به صورت طبیعی رخ می دهند و قابل کنترل و آزمایش نیستند مفیدتر است. به منظور استفاده از روش توصیفی در این پژوهش به مطالعه ی موردی پرداخته ایم که روشی سیستماتیک برای پرداختن به یک پدیده، جمع آوری داده درباره ی آن و تحلیل داده ها و گزارش نتایج است.در درون مطالعه ی موردی از روش اسنادی و کتابخانه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. داده های مورد استفاده در این پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای و با استفاده از طرح های پیشین جامع و تفصیلی مصوب کرج و نیز مطالعات مهندسین مشاور پرداراز در راستای طرح ساماندهی حریم شهر کرج جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل اولیه ی جمعیتی، اقتصادی، کالبدی و حقوقی از روشهای عمدتاً کیفی و تحلیل عمقی استفاده شده است. همچنین با استفاده از روش هم سنجی تصویری نسبت به پراکنش جغرافیایی و وضعیت فضایی اطلاعات و داده ها در سطح شهر و حریم آن به استنتاج و تحلیل دست یافته ایم. نتایج حاصل از این تحلیل عمقی و شناخت از ویژگی های اجتماعی- جمعیتی، اقتصادی- فعالیتی، کالبدی- فضایی و مدیریتی- حقوقی به صورت جداول قوت، ضعف، فرصت و تهدید در هر زمینه استخراج شده و این جداول به عنوان ورودی تحلیل ثانویه با استفاده از مدل خلاصه تحلیل عوامل استراتژیک(sfas) مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور طی مراحل برنامه ریزی استراتژیک و تدوین چشم انداز، از میان مدلهای موجود برای چشم اندازسازی، مدل "ارگون" را برگزیده است و بر مبنای آن چشم انداز حوزه شهری کرج را تدوین کرده است و پس از تدوین چشم انداز، برای دستیابی به راهبردها و فراتحلیل یافته های حاصل از sfas، از مدل تحلیل swot استفاده شده است. در پایان آنچه به دست می آید مهمترین عوامل اثر گذار بر شکل گیری الگوی رشد پراکنده در محدوده و حریم شهر کرج است که به ترتیب اهمیت عبارتند از: 1. فساد اقتصادی، ولع مالکیت زمین و زمین خواری 2. گرانی مسکن و کمبود مسکن برای اقشار کم درآمد در داخل محدوده شهر 3. تفاوت معنی دار قیمت زمین میان محدوده ی شهر و حریم شهر 4. فقدان مدیریت یکپارچه و تداخل وظایف سازمان ها و نهادهای مسئول و در نتیجه ضعف نظارت موثر بر گسترش شهر کرج
آرزو کاظمی صفت محمد شیخی
در رساله حاضر هدف اصلی شناسایی گونه های متفاوت سکونتگاههای غیر رسمی در سطح شهرستان تهران ، با تاکید بر راهکارهای ساماندهی مبتنی بر توانمندسازی سکونتگاههای غیر رسمی می باشد . بدین منظور چارچوب نظری مدلی ترکیبی از نظریات مکتب اقتصاد سیاسی فضا و نظریات ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاههای غیر رسمی بوده است. بدین منظور مطالعه میدانی در 2 بخش صورت گرفته است بخش اول مطالعه میدانی از سکونتگاههای غیر رسمی خجیر و کرشت از بخشداری مرکزی ، و سکونتگاههای مرتضی گرد ، رشید آباد ، دانگه ، باغ رضوان ، میان آبادو خورائین از بخشداری آفتاب و سکونتگاههای غیر رسمی تپه اکبری ، اسلام آباد شمالی و فرحزاد از شهر تهران ،از این رو فرمی با عنوان شناسنامه محلات تدوین گردید و پس از تکمیل آنها در محلات ،با استخراج اطلاعات و شناخت مشخصه های اصلی و بررسی شباهت ها و تفاوت ها ، سکونتگاههای مورد مطالعه در 4 گونه اصلی دسته بندی شده اند. 1) روستا – شهرها 2) روستای خارج از محدوده شهر 3)بافت حاشیه ای و کاملا خودرو 4) سکونتگاههای غیر رسمی درون شهری . در بخش دوم ، پس از انجام گونه شناسی ،بخشی از سکونتگاههای غیر رسمی واقع در بافت محله فرحزاد به عنوان نمونه موردی از گونه روستاهای غیر رسمی درون شهری مورد مطالعه قرار گرفته است . روش به کار رفته ،پیمایش از طریق تکمیل پرسشنامه می باشد . جامعه آماری 590 خانوار و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 147 خانوار محاسبه گردیده است.در انتها برای تحلیل و استخراج داده های پرسشنامه نرم افزار spss مورد استفاده قرار گرفته است .در فصل آخر بعد از معرفی گونه ها و مشخصه های اصلی هرکدام که سوالات اصلی تحقیق بوده اند،راه حل های کلی ساماندهی در سه بخش ساماندهی اجتماعی ، ساماندهی اقتصادی و ساماندهی کالبدی (بر روی نقشه پیشنهادی ) ارائه گردیده است . کلمات کلیدی : سکونتگاههای غیررسمی ، گونه شناسی ، ساماندهی و توانمندسازی
حمیده سادات میربهشت مقام محمد شیخی
تحقیق حاضر سعی دارد به بررسی پدیده اسکان غیررسمی در نمونه موردی اسلام آباد واقع در منطقه 2 تهران بپردازد. سپس در راستای ساماندهی این سکونتگاه با ارائه راهکارها و پیشنهادات در جهت بهبود وضعیت سکونت ساکنین گام بردارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی ویژگی های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی اسلام آباد بعنوان یک سکونتگاه غیررسمی و ارائه راهکار جهت ساماندهی آن است. در فصل اول این تحقیق به کلیات تحقیق، در فصل دوم به مبانی نظری پیرامون اسکان غیررسمی و نحوه برخورد با این پدیده و در فصل سوم به شناخت روش تحقیق پرداخته شده است. در فصل چهارم نیز ویژگی های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی اسلام آباد تحت عنوان بررسی نمونه موردی مورد بررسی قرار گرفته و انطباق پذیری این ویژگی ها با مشخصه های اسکان غیررسمی بر مبنای مدل anp سنجیده شده است، در نهایت در فصل پایانی، تحلیل نهایی و پاسخ سوالات، نتیجه گیری و ارائه راهبرد انجام گرفته است و بمنظور تحقق راهبردها و ساماندهی محدوده پیشنهادات برنامه ای مدیریت نهادی و مشارکت مردمی و طراحی کاربری خدماتی مطرح می شود. در قسمت پایانی نیز پرسشنامه های خانوارها و عکس های گرفته شده از سکونتگاه غیررسمی اسلام آباد و فهرست منابع ضمیمه گردیده است. لازم به ذکر است در بررسی نمونه موردی انواع معیارها و زیرمعیارهای مربوط به محورهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مطابق نظر کارشناسان مطرح گردیده و تحلیل یافته ها برمبنای فرآیند تحلیل شبکه ای (anp) می باشد و روش تحقیق در این تحقیق روش پیمایشی است. امید است این تحقیق بتواند مطالعه و حرکتی در جهت لحاظ کردن مسأله اسکان غیر رسمی در برنامه ریزی ها بوده و سیاست تشریک مساعی با ساکنان این سکونتگاه جهت ساماندهی و بهسازی این گونه بافت های نابسامان شهری را فراهم آورد.
نازنین دلنواز محمد شیخی
نوشتار حاضر درپی بررسی فرایند های تعامل نهادی در ساختار مدیریت مناطق شهری است. براین اساس، با هدف امکان پذیری تشریک مساعی به عنوان یکی از ارکان الگوی حکمروایی نظریات نومنطقه گرایی، به بررسی تعامل نهادی سازمان های دولتی و عمومی (به عنوان سازمان های اصلی دخیل در مدیریت منطقه ی شهری در ایران) بر اساس قواعد رسمی و غیررسمی مورد تاکید نظریات نهادگرایی جدید پرداخته است. شاخص ارزیابی تعاملات نهادی، بر اساس نظریه ی عقلانیت ارتباطی هابرماس، شاخص ترکیبی گفتگوی عقلانی است. این شاخص ترکیبی از متغیر های فقدان توافق به عنوان پیش فرض تشکیل گفتگو، قابل درک بودن گفتار، موثق بودن منابع، اعتماد به گوینده و برابری در بیان گفتار به عنوان شرایط شکل گیری استدلال و عدم وجود فشار های بیرونی و دسترسی برابر به شرایط گفتگو به عنوان شرایط شکل گیری محیط گفتگو تشکیل شده است. قلمرو نمونه در این پژوهش، منطقه ی شهری قزوین، موضوع مورد مناقشه ی آن، فرایند تعیین حریم و سازمان های دخیل در موضوع نمونه، استانداری و سازمان مسکن وشهرسازی به عنوان سازمان های دولتی و شهرداری به عناون سازمان عمومی است. روش مورد استفاده، پژوهش موردی بر اساس تکنیک های جمع آوری داده های اسنادی، آرشیوی، مصاحبه و پرسش نامه است. برای تحلیل یافته های بدست آمده نیز از روش ارکان تشریح و زیر سیستم های تحلیلی مانند پیمایش و آزمون های همبستگی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر، براساس موضوع تعیین حریم شهر قزوین، در دو سطح سازمانی (میانی)، برگرفته از قواعد رسمی حاکم و سطح فردی (خرد)، برگرفته از قواعد غیررسمی، بر اساس متغیر های ذکر شده ارزیابی شده است. سطح ساختاری (کلان) نیز ثابت درنظر گرفته شده است. براین اساس، در سطح سازمانی، احکام قانونی مانند قانون تعریف محدوده و حریم شهر ها مصوب 1384 و طرح ها و برنامه هایی مانند طرح جامع به عنوان مرجع تصویب حریم مورد ارزیابی قرار گرفته و به علت خلاهای قانونی موجود، فرایندی برای تشکیل گفتگوی عقلانی را بدست نمی دهد؛ اگرچه مانعی برای تشکیل آن نیز نیست. در سطح فردی نیز ارزش ها و هنجار های سازمان های نمونه مورد بررسی قرار گرفت. بررسی ها نشان داد که ارزش ها در جهت مناسب برای شکل گیری گفتگوی عقلانی است؛ اما هنجار هایی مانند گفتگوی برابر، دسترسی برابر به شرایط گفتگو و اعتماد به گوینده، در این جهت شکل نگرفته است. همچنین آزمون های همبستگی نشان داده است که بین تعدادی از این ارزش ها و هنجار های مطرح شده رابطه ی معنی دار وجود ندارد که نشان می دهد کنش های سازمانی بر اساس ارزش های آن شکل نگرفته است. به طور کلی به نظر می رسد که فرایند گفتگوی عقلانی در چارچوب تعاملات نهادی مربوط به تعیین حریم شهر قزوین صورت نگرفته است. بر اساس مدل مفهومی و یافته های ذکر شده می توان مدل امکان پذیر برای شکل گیری تعاملات نهادی سازمان ها را نیز طراحی کرد. براین اساس، با ایجاد عرصه ای عمومی برای حضور داوطلبانه ی سازمان هایی که بر سر موضوعی دچار عدم توافق هستند، می توان در سطح سازمانی، شرایط شکل گیری گفتگوی عقلانی را فراهم کرد. همچنین درونی کردن ارزش های سازمانی به منظور شکل گیری این فرایند در سطح فردی نیز لازم به نظر می رسد. درونی سازی را می توان از طریق ایجاد انسجام سازمانی و آموزش های درون سازمانی امکان پذیر کرد.
مژگان کاوه محمد شیخی
مهاجرت های روستا به شهر یکی از پدیده های رایج در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته می-باشد. این شکل از مهاجرت در ایران علت تبدیل بسیاری از روستاها به شهر بوده است. بر همین اساس پایان نامه ی حاضر نگاهی به روند تبدیل روستا به شهر دارد. شهر قدس از جمله شهرهایی است که سابقه ی روستایی دارد و به همین دلیل از ویژگی های کالبدی، اقتصادی و خدماتی خاصی برخوردار می باشد. در این راستا از دو روش کمی و کیفی استفاده شده است، در روش کمی، محقق به نظرسنجی از شهروندان با توجه به سه مولفه ی اقتصادی، خدماتی و کالبدی شهرقدس پرداخته است. در روش کیفی با استفاده از داده ها و اطلاعات موجود در مرکز آمار ایران، طرح هادی شهر قدس به عنوان آخرین طرح مصوب شهر، قدم زنی عرضی در منطقه و نیز تحلیل عکس، به شناسایی وضع موجود شهر قدس در ابعاد ذکر شده، پرداخته شده است. مطالعات انجام شده در ارتباط با شهرقدس حاکی از این است که: - بیش تر به معیار جمعیت برای تبدیل روستا به شهر توجه شده، از همین جهت بسیاری از زیرساخت های اقتصادی، خدماتی و به خصوص کالبدی با مشکلات زیادی روبرو هستند. - به دلیل بافت صنعتی شهر قدس علاوه بر بستر جمعیتی، عامل اقتصادی نیز موثر بوده است و زیرساخت های خدماتی و کالبدی متناسب با این دو مولفه رشد نداشته است؛ که موجب بروز وضعیتی دوگانه و رشدی ناموزون شده است. - شهر قدس در حال گذار از جامعه روستایی به سمت جامعه شهری می باشد. در بعضی از محله-های شهر، تقابل کالبد شهری و روستایی دیده می شود و می توان شهر قدس را به گونه ای شهرنما نامید که فقط شکل و کالبد در حال تغییر می باشد. واژگان کلیدی: شهر ، روستا ، نظام شهری ، شهرنشینی ، شهر میانی ، ملاک های شناخت شهر از روستا
غلام رشیدی زاده سعید وصالی
چکیده امروزه توسعه ومباحث مربوط به آن با سطوح وساختارهای مختلف جوامع پیوند خورده است، به گونه ای که به مهمترین معیار شناخت وبررسی جوامع وکشورهای مختلف مبدل شده است، که دراین میان رفاه اجتماعی از مهمترین مقولات توسعه اجتماعی واقتصادی محسوب می شود که درطول سالیان اخیر توجه کلیه ی برنامه ریزان اجتماعی دراقصی نقاط جهان را به خود معطوف کرده است واین مقوله درکشور ما چند سالی است که مورد توجه برنامه ریزان اجتماعی قرارگرفته است. وبرای رسیدنبه توسعه مخصوصا توسعه اجتماعی برنامه های زیادی به صورت پنج ساله از سوی دولت وسازمان برنامه ریزی وبودجه طرح ریزی شده است، که به نظر نگارنده هرچند تلاشهایی صورت گرفته ولی به علت عدم نظارت کافی عملیاتی نشده یا کمتر عملیاتی شده اند، که تحقیق حاضر یک تحقیق اسنادی، تاریخی وتطبیقی است که شاخص های رفاه اجتماعی در دوبرنامه پنج ساله دوم وسوم توسعه رابا توجه به مستندات قانونی هر دوبرنامه وبانگاهی به لحاظ عملیاتی شدن این شاخص ها درشهرستان گیلان غرب را بررسی نموده است. دراین تحقیق بادیدی انتقادی برنامه های رفاهی مطرح شده دربرنامه های پنج ساله دوم وسوم توسعه در شهرستان گیلان غرب مورد بررسی وتحلیل قرار گرفته اند وبا توجه به نظریه آنومی مرتون تجزیه وتحلیل شده است تامیزان همنوایی میان اهداف ووسایل رفاهی سنجیده شود.آنچه که ازتحقیق حاضر استنتاج شده است این است که در هردو برنامه توسعه به مسائل رفاه اجتماعی توجه شده است و بیش از 65درصد این برنامه ها مخصوصا برنامه سوم درشهرستان گیلان غرب عملیاتی شده اند وتنها نکته جالب درکمتر عملیاتی شدن این برنامه ها به نظر نگارنده عدم نظارت کافی براجرای این برنامه ها در شهرستان گیلان غرب می باشد. واژگان کلیدی: رفاه اجتماعی، برنامه ریزی، شاخص، اشتغال وبیکاری، توسعه انسانی، توسعه
شهناز شیردلیان حجت الله عبدالملکی
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر معافیت های مالیاتی بر توسعه ی منطقه ای کشور است. یکی از اهداف معافیتهای مالیاتی منطقه ای، توسعه و تقویت بنیه اقتصادی مناطق خاص می باشد. در این روش، دولت، با برقراری سیاست حمایت از سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی مناطق مورد نظر، زمینه را برای انتقال سرمایه و سایر منابع به مناطق مذکور، فراهم می کند .در واقع، اعمال معافیتهای مالیاتی یکی از مهمترین سیاستهای مالی به شمار می رود که علاوه بر تنظیم جریان مصارف و منابع عمومی، اهدافی مانند اشتغال کامل، تثبیت قیمتها، رشد اقتصاد ملی و منطقه را نیز دنبال می کند. مساله اصلی که تحقیق حاضر در پاسخ به آن انجام شده است، بررسی تاثیر معافیت های مالیاتی نواحی محروم کشور (موضوع ماده 132 ق.م.م) است. به این منظور پس از بررسی مبانی نظری تاثیر معافیت های مالیاتی بر توسعه منطقه ای، فرضیه تحقیق با استفاده از روش اقتصاد سنجی و تکنیک داده های تلفیقی مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که عامل معافیت های مالیاتی (موضوع ماده 132 ق.م.م) اثری بر سطح توسعه یافتگی استان های کشور نداشته است. ورود عامل معافیت های مالیاتی موضوع ماده مذکور در مدل تحلیل عوامل موثر بر سطح توسعه انسانی در استان های کشور، باعث بروز خطای تصریح گردید؛ خطایی که با اعمال تغییراتی در مدل- از جمله حذف آن عامل- بهبود یافت. بدینوسیله نتیجه گیری می شود: معافیت های مالیاتی مناطق محروم (موضوع ماده 132 ق.م.م) تا کنون اثر قابل توجهی در توسعه منطقه ای کشور نداشته است که می تواند به جهت کم بودن قدرت تحریک این سیاست، کم بودن دوره زمانی اجرای این قانون (تا کنون) و یا عدم حساسیت سرمایه گذاری و تولید در مناطق، نسبت به قوانین مالیاتی باشد.
ایمان قلندریان گلخطمی غلامرضا لطیفی
در این پژوهش برآنیم اتفاقات و تغییرات تاثیرگذار بر نظام شهرسازی و شهرهای کشور را بررسی و مطالعه نماییم. دوره مورد بررسی فاصله انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی ایران می باشد. مطالعات به طور کلی در سه دوره زمانی قاجاریه(پس از ناصرالدین شاه)، پهلوی اول و پهلوی دوم صورت گرفته است. با توجه متفاوت بودن رویکردها در دوره پهلوی دوم، این قسمت نیز به سه دوره مشخصِ از 1320 تا کودتا، از کودتا تا انقلاب سفید، و از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی ایران تقسیم شده است. پس از ارائه کلیات تحقیق در فصل اول، به ارائه مبانی نظری و مطالعه نمونه موردی در بخش دوم می پردازیم. روش ما در این پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تفکر حاکم بر کشور، توسعه و پیشرفت را مانند کالایی قابل صدور تلقی می کند و از طریق اشاعه نمودهای کالبدی به دنبال تسری توسعه در کشور می باشد. الگویی که برای جامعه ای مولد شکل گرفته مورد استفاده کشوری سنتی قرار می گیرد. شهر در این دوران به پیروی از استانداردهای نوگرایی برنامه ریزی می شود. بوجود آمدن ساختار برنامه ریزی و تهیه برنامه های عمرانی و تهیه طرح جامع و ساخت شهرک های سکونتی نمونه ای از آن می باشند. اما با توجه به اینکه به بسترها و زمینه ها توجهی نمی شود مسائل و مشکلات حادتر می شوند.
مهتاب رحمان پناه محمد شیخی
تنظیم رابطه بین انسان، فضا و فعالیت های انسان در فضا به منظور بهره برداری درخور و پایدار از جمیع امکانات انساتی و فضایی سرزمین در جهت بهبود وضعیت مادی و معنوی اجتماع، مهم ترین دغدغه برنامه ریزان و سیاستگذاران در دهه اخیر بوده است. تنوع فرآیندهای تأثیرگذار بر تکوین فضا سبب تنوع در ساختار فضایی شهرها می شود که بازتاب آن در ساخت کالبدی محل ها و نواحی تجلی می یابد. به گونه ای که در کشورهای جهان سوم و به ویژه ایران تحت تاثیر همزمان نیروهای اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی خاصی در چهارچوب نظام اجتماعی اقتصادی کنونی و گذشته، اشکال مختلف در فضای جغرافیایی کشور نمایان می گردد. در این مطالعه در راستای اهداف مورد نظر، براساس تحلیل کمی و کیفی، چگونگی تأثیرگذاری فرآیندهای مختلف بر سازمان یابی فضایی حاکم بر نظام شهری استان مازندران و عوامل موثر بر این روند مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تحلیل نظام شهری منطقه، چهارچوبی نیز برای تبیین نظام کارآمد شهری آتی منطقه با اتکاء بر قابلیت ها و توانمندیهای محیطی ارائه گردیده است. روش مورد استفاده،به صورت روشهای توصیفی و تحلیلی، توأمان می باشد. در ابتدا از تئوریها و دیدگاه های تحلیل نظام شهری برپایه رویکردهای مطالعه اسنادی و منابع کتابخانه ای استفاده شده و سپس به شناسایی ویژگیهای منطقه مورد مطالعه پرداخته می شود. در بخش کاربردی تحقیق، به منظور نحوه تأثیر ساختار شهرها بر سطح توسعه منطقه مورد مطالعه از مدل های رایج ومنتخب همچون آمار استنباطی و تحلیلی از جمله تحلیل عاملی و مدل رتبه – اندازه، استفاده شده و به کمک نرم افزارهایی مانند arcgis,excel , spss به تجزیه و تحلیل نظام شهری منطقه استان مازندران پرداخته شده است و در نهایت در قالب نمودارها، جداول و نقشه های متعدد تنظیم گردیده و تدوین نهایی تحقیق انجام می شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که شبکه ی شهری استان دارای توزیع منطقی جمعیت شهری در پهنه ی جغرافیایی استان نیست البته در منطقه پدیده نخست شهری نیز وجود نداشته، بلکه الگوی خوشه ای از چند شهر برتر نظام سلسله مراتب شهری را نشان می دهد. در پایان نیز جهت برنامه ریزی بهینه نظام شهری استان، با استفاده از نتایج مدلها، پیشنهاداتی ارائه شده است. واژگان کلیدی: نظام شهری، توازن منطقه ای، اندازه شهر، ماهیت نظام های شهری و منطقه ای، سیستم های شهری.
محسن آقازاده مهدی مدیری
پیشگیری و رعایت تمهیدات پیشگیری، آماده سازی و مصون نمودن عوامل انسانی و انسان ساز در مقابل هر نوع بحرانی، نشان دهنده تدبیر است. این موضوع در طول تاریخ، از ذهن مدبران دور نمانده و همیشه فاتحان و قهرمانان افسانه ای از اقدامات تدافعی قبل از وقوع حادثه بهره جسته اند. در شرایط کنونی که تعداد وقوع بحران ها و آسیب ها به شدت افزایش یافته است و روز به روز در حال تغییر است، بنابراین ضرورت مداقه در خصوص موضوع پدافند غیر عامل کاری بس هوشمندانه است. متاسفانه در کشورمان با وجود پشت سرگذاشتن هشت سال دفاع مقدس و داشتن تجارب ارزشمند در برابر بلایای طبیعی، همچنان شاهد آسیب پذیری شهرهایمان در برابر انواع بحران ها هستیم. شهر ری نیز از قاعده مستثنی نبوده و علاوه بر مواجه بودن با تهدیدات عمومی انسانی همانند تمام شهرهای ایران، از دیدگاه مخاطرات طبیعی از جمله وجود گسل های فعال و احتمال بالای سیل و آتش سوزی نیز در شرایط نامناسبی به سر می برد. این امر اهمیت توجه بیشتر به ضروریات پدافند غیرعامل را در برنامه ریزی توسعه ای شهر ایفا می کند. به طور کلی، سیر این پژوهش، بر استفاده از ظرفیت ها و مبانی پدافند غیرعامل در جهت تعیین الزامات پدافند برنامه-ریزی توسعه محدوده های شهری، بنا گردیده است. در این ارتباط، جهت شناخت پتانسیل ها، ضعف ها و قوت های موجود به بررسی محدوده، با تحلیل swot، پرداخته شده است. با استفاده از نتایج بخش تحلیل، محصول نهایی پژوهش را که همان تعیین الزامات پدافند غیرعامل بوده و همچنین تعیین الگوی توسعه پدافندی برای محدوده پژوهش بدست آمده است. و در انتها و به طور خلاصه از دستاوردهای تحقیق می توان به پدیدار آمدن چارچوبی کلی در راستای الزامات مورد پدافندغیرعامل در برنامه ریزی توسعه ای برای شهر ری و به طور عمومی برای شهرهای دیگر اشاره داشت که این الزامات در قالب یک مجموعه شامل ارائه الگوی توسعه شهر در قالب پدافند، تعیین الزامات در سطوح مختلف و تبیین ضوابط طراحی و اجرا اشاره داشت. واژگان کلیدی: پدافند غیرعامل- توسعه پایدار- برنامه ریزی شهری و منطقه ای- بحران- شهر ری?
فاطمه السادات هاشمی نژاد محمود جمعه پور
سیاست ایجاد و توسعه شهرک های صنعتی در نزدیکی مراکز شهری کوچک ، روستا ـ شهرها و مراکز روستایی ، با هدف تسریع صنعتی شدن کشور و ایجاد توسعه فراگیر و جامع در منطقه از طریق ایجاد اشتغال، بهبود وضعیت درآمدی ،ارتقا کیفیت زندگی و رفاه مردم ، کاهش نابرابری در دسترسی به خدمات از یک سو و بهبود کمیت و کیفیت تولید ، افزایش کارایی ، رشد تکنولوژی تولید و تقویت روابط تولیدی از سوی دیگر مطرح گردید . موفقیت شهرک های صنعتی در دستیابی به این اهداف نیاز به بررسی دارد ، به همین منظور در پژوهش حاضر شهرک صنعتی خیر آباد (شماره 3 اراک ) واقع در منطقه ای با پیشینه صنعتی و مجاور مناطق روستایی با هدف بررسی تأثیر ایجاد و توسعه شهرک صنعتی خیرآباد بر توسعه منطقه پیرامون ,تمرکززدایی و تعادل های منطقه ای مورد مطالعه قرار گرفته است . برای بررسی این موضوع از روش پیمایش استفاده گردیده است ، داده های مورد نیاز با پرسشنامه ، مشاهده ، مصاحبه عمیق و اطلاعات اسنادی گردآوری گردیده اند و به توصیف و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و gis پرداخته ایم . نتایج بدست آمده از تحقیق ،حاکی از عدم موفقیت شهرک صنعتی خیرآباد در دستیابی به ابعاد مختلف توسعه منطقه ای که شامل بعد اقتصادی ، اجتماعی و محیطی است ، می باشد و این شهرک صنعتی عملکرد موفقی در دستیابی به اهداف شهرک های صنعتی نداشته است و با استقرار و توسعه ی آن در نزیکی مراکز روستایی و شهری کوچک ، توسعه ی این نواحی و دستیابی به تعادل منطقه ای محقق نشده است. بهبود وضعیت شهرک های صنعتی و موفقیت آن ها در دستیابی به اهداف خود ، شناخت توان ها و قابلیت های منطقه وبهره گیری از آن ها در روند صنعتی شدن منطقه از یک سو و برنامه ریزی صحیح منطقه ای در راستای تحقق تمرکززدایی صنعتی و به دنبال آن تمرکز زدایی جمعیتی از سوی دیگر ضروری است. کلید وازه : شهرک صنعتی ، توسعه منطقه ای ، تعادل منطقه ای ، خوشه صنعتی ، خیر آباد
شاهده شفیعی محمود جمعه پور
با توجه به اهمیت وجود سد مخزنی دز در منطقه و اهداف اولیه جهت احداث و ساخت آن انتظار می رود دست کم تا سالهای پایانی عمر مفید سد دز و بازدهی مناسب سد و شبکه آبیاری، حیات اقتصادی و اجتماعی منطقه ادامه یابد. با توجه به مشکلات فنی که ساختمان سد مانند هر سازه دیگری به آن دچار می شود مخزن سد دز نیز دچار رسوبگذاری است که این امر موجب کاهش حجم مخزن و پیامدهای نامطلوب بعدی می گردد.در این تحقیق ضمن توجه دادن مسئولان به امکان وقوع کاهش شدید بازدهی سد دز به دلیل کاهش حجم مخزن و نبودن جایگزینی برای آن،درباره بخشی از پیامدهای نامطلوب خارج شدن سد دز از منابع آب شهرستان دزفول را از دیدگاه کارشناسان و بهره برداران بحث نموده و پیشنهادها و راهکارهایی نیز ارائه می گردد.در این تحقیق با استفاده از روشهای پرسشنامه،مصاحبه و بهره گیری از نرم افزارهای برنامه ریزی منابع آب(hec-resim) به این نتایج نزدیک شده و با ارائه آنها وضعیت اشتغال، مهاجرت و جایگزینهای جامعه هدف را در صورت کاهش بازدهی سد دز شرح داده شود.نتایج پرسشنامه ها استخراج و از طریق نرم افزار spssمورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.همچنین مصاحبه های انجام شده مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نتایج به دست آمده از مصاحبه به صورت کمی نیز ارائه گردیده است.یافته های تحقیق نشانگر وابستگی مستقیم منطقه و نواحی روستایی آن به وجود سد و شبکه آبیاری دز بوده و با توجه به گستردگی اراضی تحت پوشش شبکه آبیاری اشتغال ایجاد شده از طریق کشاورزی خرد،باغداری و شرکتهای کشت و صنعت منطقه بسیار قابل توجه بوده و در صورت وقوع تنش آبی در آینده، تعادل اقتصادی و اجتماعی منطقه و به ویژه اشتغال گروه بهره برداران مستقیم و غیر مستقیم به مخاطره خواهد افتاد. لازم است تمهیدات و راهکارهایی جهت پیش بینی و متعاقبا مقابله با پیامدهای نامطلوب کاهش بازدهی سد دز در منطقه اندیشیده شود که این تحقیق به سهم خود به ارائه بخشی از این پیشنهادات و راهکارها پرداخته است.
مریم اولیایی ترشیز محمد شیخی
در کشور پهناور ایران تنوع منابع،اقلیم وقومیت ها نشان از این دارد که توسعه منطقه ای نه تنها یکسان رخ نخواهد داد، که فرآیندهای منجر به توسعه نیز متفاوت خواهند بود این تفاوت در فرآیندها می بایست نشات گرفته از تفاوت های هر منطقه و یکپارچگی پهنه های متفاوت باشد. مهمترین مولفه های این یکپارچه سازی برای هر واحد متفاوت اجتماع، محیط طبیعی و اقتصاد (رابطه بین اجتماع ومحیط طبیعی) می باشد. این پژوهش در پی یافتن آن پهنه های فضایی است که مناسبترین قلمرو این یکپارچگی باشند . در ازای پهنه های گفته شده در کشور تجارب مختلفی از تقسیمات سرزمینی را منطقه بندی های صورت گرفته تا کنون ارائه داده اند، هرکدام در پی برقرای سطحی از یکپارچگی، و نتیجه معمولا در ارائه تعاریف مختلفی از منطقه و در پی آن تقسیمات متعدد منطقه ای خلاصه شده است که منجر به تغییرات مداوم در کالبد سرزمین از قبیل مرزها و محیط فیزیکی مناطق شده، تغییراتی که عمدتا بدون توجه به تعلقات سرزمینی مردمانش وبه گونه ای غیرارگانیک انجام پذیرفته است. خطوطی که در نتیجه این تقسیمات غیرارگانیک برچشم انداز کشور ترسیم می شوند حقیقت طبیعت سرزمین را نامرئی وغیرقابل مشاهده ساخته است. چنانچه آغاز توسعه را فرایندی محلی – مردمی بینگاریم تعیین پهنه های گفته شده مبنای متفاوتی برای یکپارچگی خواهند داشت که هدف عمده آن توسعه اجتماعات محلی در همیاری منطقه ایست . پژوهش حاضر در راستای پاسخگویی به دو سوال در حوزه های نظری و کاربردی صورت گرفته است: سوال اول) در پرتو دیدگاههای نوین توسعه منطقه ای آیا امکان کاربرد نظریه زیست منطقه گرایی در ایران وجود دارد ؟ سوال دوم) در صورت امکان کاربرد ،آیا آنگونه که در ادبیات این نظریه ادعا می شود آیا تعیین محدوده / تحدید حدود زیست منطقه ها به عنوان یک واحد فضایی امکان پذیر است؟ به منظور پاسخ دهی به سوالات مذکور، از روش های اسنادی دربخش تئوری وروش ناحیه بندی کارتوگرافیکی (هم پوشانی لایه های مختلف اطلاعاتی در محیطgisدر بخش عملی استفاده شده است. نتایج تحقیق، امکان کاربرد این نظریه را از لحاظ تئوری وعملی در ایران تایید می کنند. در این خصوص زیست منطقه گرایی مهمترین فاکتورهای لازم را جهت منطقه بندی مطلوب وپایدار سرزمینی پوشش می دهد و در بعد عملی نیز با توجه به مجموعه داده های در دسترس امکان نمایش زیست منطقه ها به عنوان تجلی فضایی نظریه زیست منطقه گرایی مورد تایید مطالعه حاضر قرار گرفت .
فاطمه ندیری محمود جمعه پور
مطالعه روابط شهر و روستا از مهم ترین مباحث در برنامه ریزی های منطقه ای و روستایی است؛ زیرا با مطالعه و شناخت کلی و همه جانبه از یک ناحیه و با کشف استعدادها و توانایی های بالقوه موجود در محل می توان راه حل های مناسبی برای رفع تناقض ها و اختلافات منطقه ای و خصوصاً تضادهای آشکار بین شهرها و روستاها پیدا کرد. تعاملات بین شهر و روستا پیچیده و غالباً مبهم است و نبود درک درست از تار و پود این روابط، مشکلات فراوانی را بوجود می آورد. هدف این پژوهش تبیین الگوی روابط متقابل شهر و روستا در استان قم و نحوه تأثیر آن بر روند بار مهاجرتی است. این پژوهش از نوع تحقیقات اکتشافی است که فرض خاص و تائید یا رد آن امکان پذیر نیست ولی فرض کلی بر این است که روابط نابرابر شهر و روستا به لحاظ اقتصادی- فرهنگی - سیاسی و جمعیتی موجب مهاجرت روستائیان به شهر شده است. در این پژوهش از دو روش مصاحبه و پیمایش استفاده شده است. در روش پیمایش، به صورت مقطعی و با روش نمونه گیری خوشه ای با حجم نمونه 228 نفر در 7 روستا در بین سرپرست خانوار روستاهای دو دهستان دستجرد و قنوات انجام شده است. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش از طریق اسناد و پرسشنامه می باشد. برای تحلیل بین متغیرهای تحقیق از آماره های مقیاس میانگین ها، همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که شهر قم و شهرهای مجاور واقع در استان قم هیچ گونه تأثیری در بهبود خدمات رسانی به روستاهای پیرامون نداشته اند. اکثر پاسخگویان معتقدند که شهر قم موجب بهبود وضعیت تثبیت جمعیت و کاهش مهاجرت شده است، همچنین اکثر افراد نمونه معتقدند که شهر قم موجب بهبود روابط شهر و روستا در استان قم شده است. نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد که درصد کمی از تغییرات مهاجرت توسط متغیرهای مستقل تبیین شده است. بنابراین هیچ کدام از متغیرهای مستقل رابطه معناداری با مهاجرت ندارند.
محمود باقری زمانی محمد شیخی
تغییرات حاکمیتی در بدو انقلاب و موضوعات مرتبط با جنگ تحمیلی و اثرات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بر درآمد مردم کشور تسریع در رشد مهاجرت به اطراف شهر های بزرگ جهت دسترسی به اشتغال ودرآمد را صورت داد .. امروزه شاهد رشد این سکونت گاه های خودرو با فواصل 5-29 کیلومتری اطراف تهران بزرگ هستیم. سکونت گاههای خودرو با تجمعی از اقشار کم درآمد واکثراً با مشاغل غیر رسمی ونازل وشیوه ای از شهر نشینی ناپایدار همراهند که زمینه ی مناسبی برای بروز آسیب های اجتماعی به شمار می رود .که سرعت شکل گیری این سکونت گاهها از برنامه ریزی و شکل گیری زیر ساخت ها پیشی گرفته است .در این پژوهش سعی در بررسی تاثیرات عوامل موثر بر شکل گیری ودگرگونی سکونتگاههای خودرو است شهر نسیم شهر به عنوان یکی از این شهر ها مورد مطالعه ما است. هدف ما در این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت شهری به عنوان یکی از هدایتگران اصلی بر بهبود وضعیت سکونتگاه و همچنین تاثیر برنامه های توسعه وعمران (طرح ها ی هادی وجامع ) بر سازمان دهی تغییرات کالبدی شهر است.
پریسا سرچمی محمد شیخی
هدف از این تحقیق بررسی میزان آمادگی الکترونیکی شهرداری میانه به عنوان شهرداری یک شهر میانی می باشد تا با شناسایی و ارزیابی وضعیت موجود خود از منظر آمادگی الکترونیکی، برنامه ریزی های راهبردی مناسب برای نیل به وضعیت مطلوب اتخاذ کنند. همچنین مجموعه ای از شاخص های اساسی و اوزان را برای ارزیابی آمادگی الکترونیکی مشخص کرده و ارائه می کند.
گلناز فرشادپور محمد شیخی
توزیع فضایی نامتعادل جمعیت، مهاجرت های بی رویه به سمت کلانشهرها و عدم تعادل در توزیع امکانات و فرصت های اقتصادی در سطح مناطق منجر به تمرکز روی ایده شهرهای میانی به عنوان یکی از رویکردهای موثر برنامه ریزی منطقه ای شده است. شهرهایی که می توانند در نظام شهری با توانایی جذب جمعیت و فعالیت از تمرکز جلوگیری نمایند و به تعادل در سطح منطقه کمک نمایند. هدف این تحقیق، بررسی و شناخت قابلیت ها، ویژگی ها و نقش شهرهای میانی استان تهران در توسعه ی فضایی و جایگاه آنها در نظام سلسله مراتب شهری و منطقه ای این استان است. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تبیینی انجام شده است. برای تحقق هدف با استفاده از مدل های جمعیتی مانند ضریب آنتروپی، توان جمعیتی شهرهای میانی و با استفاده از مدلهای اقتصادی مانند ضریب مکانی و مدل تغییر سهم، توان اقتصادی این شهرها مورد بررسی قرار گرفت. مدل نقطه جدایی نیز به منظور بررسی تغییر حوزه نفوذ شهرهای میانی استان طی دو دهه ی اخیر مورد استفاده قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد بیشتر شهرهای میانی استان تهران که تعدادی از آنها شهرهای خودرو می باشند و در سالهای اخیر نرخ های رشد بسیار بالایی را تجربه نموده اند، با جاذبه ی جمعیتی نسبتاً بالا و جذب مهاجر در سالهای اخیر تا حدی در حرکت به سوی تعادل منطقه ای موثر بوده اند. همچنین این شهرها در بخش های صنعت و خدمات می توانند تا حدودی جوابگوی نیازهای شغلی جمعیت در سطح منطقه باشند و از مهاجرت به قصد اشتغال به سوی شهر اول منطقه بکاهند. نتایج مقایسه حوزه ی نفوذ شهرهای میانی استان تهران و شهر تهران نشان داد که از حوزه نفوذ شهر تهران طی دو دهه ی اخیرکاسته شده و به حوزه نفوذ شهرهای میانی افزوده شده است. اگرچه شهرهای میانی استان با پذیرش بخشی از جریان جمعیت و مهاجرت به کلان شهر تهران باعث کاهش سرریزهای جمعیتی این شهر در سال های اخیر شده اند، اما هنوز مسیر بسیار طولانی در راه ایجاد تعادل و توسعه در سطح استان دارند. در این زمینه نیاز به توجه به این شهرها و تجهیز آنها به خدمات رفاهی به منظور بالا بردن جاذبه ی جمعیتی و واگذاری بخشی از نقش های خدماتی و اداری به آنها در تقسیم کار منطقه ای وجود دارد و این می تواند از تمرکز فعالیت ها در تهران بکاهد.
زهرا ترابی دشتی محمد شیخی
فرآیند طی شده در این پژوهش در قالب 6 فصل ارائه شده است. فصل اول به کلیات و بیان مسئله پژوهش می پردازد. در فصل دوم، چارچوب نظری و پیشینه پژوهش معرفی می شود. روش تحقیق، جامعه آماری و روش های گردآوری اطلاعات در فصل سه بیان می شود. فصل چهارم به بررسی و شناخت نمونه مطالعاتی و معیارهای امنیت محیطی در آن می پردازد. در فصل پنجم یافته های پژوهش تحلیل و ارزیابی می شود و در فصل ششم، نتایج این تحلیل به ارائه پیشنهاداتی در جهت دستیابی به هدف پژوهش منتهی می شود.
سمیه درستکام غلامرضا لطیفی
نظام برنامه ریزی در ایران در طول تاریخِ 64 ساله ی خود از 1327 تا 1391، همواره دربردارنده ی تمرکز و برنامه ریزی ازبالا به پایین بوده است. بدین ترتیب با افزایش درآمدهای نفتی، مساله ی نظام برنامه ریزی این بوده است که چگونه پول نفت را سرمایه گذاری یا هزینه کنیم؟ در این مسیر با دوگانه ی توسعه ی ملی و توسعه ی منطقه ای مواجه ایم. پرسش بنیادین پژوهش پیش رو، پرسش از نسبت میان برنامه ریزی منطقه ای و برنامه های عمران و توسعه، پیش و پس از انقلاب است که نگارنده با روش تحلیل اسنادی به بررسی آن پرداخته است. دوگانه ی دیگری که در علم برنامه ریزی توسعه منطقه ای مطرح است، تمرکز و عدم تمرکز است. نگارنده معتقد است عدم تمرکز در برنامه های چهارم و پنجم پیش از انقلاب و برنامه های پس از انقلاب به صورت تمرکز زدایی از تهران و چند شهر دیگر و تمرکز بر سایر نواحی فهم شده است. در این تحقیق در جهت تحلیل ارزیابی دوگانه ی مذکور، میان سه سطح تفکیک شده است: سطح نخست ناظر بر مطالعات برنامه، سطح دوم برنامه-ریزی و سطح سوم در ساز و کار اجرایی برنامه است. پایان نامه نتیجه می گیرد تجربه ی تاریخی ایران نشان می دهد الگوی موفق برنامه ریزی، تمرکز در مطالعات به وسیله ی بخش های غیر دولتی، برنامه ریزی به وسیله ی سازمان های منطقه ای فرابخشی و فرا استانی(مناطق بزرگ برنامه) مستقر در مناطق و ایجاد دفاتر نیاز سنجی و هماهنگی در استانداری ها جهت ایجاد هماهنگی میان سازمان های منطقه ای و ساختارهای سیاسی اداری محلی. در این زمینه تجربه ی برنامه ی دوم پیش از انقلاب می تواند الگوی مناسبی برای این منظور به شمار آید البته با حفظ ارتباط میان مناطق. بررسی روندها در تاریخ برنامه ریزی کشور نشان می دهد: زمانبندی برنامه ها از 7 سال به 5 سال، روند فعالیت شرکت های مهندسین مشاور از خارجی به داخلی تغییر یافته است. برنامه های ملی دو بار (1337 و 1353) مورد بازنگری قرار گرفته اند که افزایش درآمد نفت در هر دو بازنگری موثر بوده است. روند فعالیت سازمان های توسعه منطقه ای از عمران ناحیه ای به سوی برنامه ریزی جامع منطقه ای برای مناطق بزرگ در سال های پیش از انقلاب و طرح های مناطق کوچک در سالهای پس از انقلاب تحول یافته است که بیان گر نقش و جایگاه برنامه ریزی منطقه ای در برنامه های ملی است. برنامه های پس از انقلاب بیش از آن که منطقه-ای باشند، بخشی اند و این اصل در خصوص برنامه ی سوم پیش از انقلاب نیز صادق است.
محمد گلشاهی نوبیجار محمد شیخی
هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی محتوای درسی رشته کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری در ایران و ارتباط این دروس با فعالیت حرفه ای فارغ التحصیلان و شناخت نقاط ضعف آموزش برنامه ریزی شهری در ایران است. روش پژوهش:ابتدا با استفاده اسناد برنامه های آموزشی مصوب دوره های مختلف و اطلاعات تاریخی چگونگی ورود رشته شهرسازی به ایران به بررسی محتوای دروس ارایه شده برای رشته برنامه ریزی شهری در ایران پرداخته شده است، سپس با استفاده از نمونه آماری از طریق استفاده از پرسشنامه، از فارغ التحصیلان این رشته بررسی نقاط ضعف و قوت آموزش برنامه ریزی شهری در ایران انجام شده به سوالات پژوهش پاسخ داده شد. نتیجه گیری:محتوای دروس رشته برنامه ریزی شهری در ایران به نیاز های جامعه ایران پاسخ نمی دهد، دسیپلین آموزشی در ایران برنامه ریزی را در بُعد تکنیکی بدون توجه اجتماعی و سیاسی مد نظر قرار داده است. بیشتر فارغ التحصیلان رشته ی برنامه ریزی شهری هنگام ورود به بازار حرفه ای دچار مشکلاتی می شوند که در دوره آموزش دانشگاهی به آنها نپرداخته اند. غالب این فارغ التحصیلان به استفاده صرف از تکنیک ها واقف هستند اما پشتوانه نظری در کاربرد این تکنیک ها ندارند، لذا عموما در هنگام کار حرفه ای نمی دانند که از تکنیک ها چطور استفاده کنند.
سجاد عزیزی کریم سرا محمد شیخی
توسعه یافتگی یا عدم توسعه یافتگی مناطق با توجه به توزیع فضایی ناهمگن منابع و شرایط اقتصادی اجتماعی، فرهنگی و اقلیمی آن مناطق دارای طبقات مختلفی است یا به عبارتی توان بالقوه مناطق در بخشهای مختلف توسعه ای مانند کشاورزی، خدمات، صنعت و... با یکدیگر برابر نخواهد بودو هر قسمت امکان بالقوه متفاوتی نسبت به سایر بخشهای منطقه خواهد داشت لذا این سخن، نابرابری به وجود آمده ناشی از توانایی بهره مندی مناطق را از فرصت های برابر معنا می بخشد. لذا در راستای هدف تحلیل نابرابری ها در منطقه گیلان نخست مبانی نظری و دیدگاه ها و رویکرد ها مورد بررسی قرار میگیرد و سپس به بررسی تجارب تحلیل نابرابری در ایران و جهان پرداخته خواهد شد و در فصل سوم متدولوژی و روش شناسی پژوهش که به نحوه جمع آوری و روش تحقیق اشاره داشته و مدل مورد نظر را معرفی می کند پرداخته خواهد شد و همچنین شاخص ها انتخاب و طبقه بندی می گردد. در فصل چهارم نمونه موردی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت و شاخص ها در استان گیلان بررسی گردیده تا در خصوص کاربست مدل به صورت ماتریس اطلاعات گردآوری گردد با بسط مدل در خصوص شاخص ها در پایان به نتیجه حاصله در خصوص تحلیل نابرابری که نشان دهنده وجود نابرابری در منطقه میباشد پرداخته خواهد گردید.
صحابه قربانی محمد شیخی
در هر زمینه ای برنامه ریزی جزء لاینفک زندگی بوده و محصولی از اندیشه،هنر و خردورزی انسان به شمار می آید.ضرورت بکارگیری انواع برنامه ریزی ها برای توسعه اقتصادی،اجتماعی و کالبدی جوامع امروزی مقوله ای است که در باب آن مطالب بسیاری به رشته تحریر در آمده است.و از آنجمله است برنامه ریزی در جهت رسیدن به توسعه پایدار.در این مسیر شهرستان دماوند از توابع استان تهران با توجه به وضعیت ویژه اقلیمی و نزدیکی به تهران(60کیلومتر)که طی سالهای اخیر از رشد جمعیتی قابل ملاحظه ای برخوردار گشته و مورد توجه ساکنین تهران برای گذران اوقات فراغت درخانه های دوم و یا سکونت دائم مردماناین کلانشهر شده است و این در حالی است که شهرستان دماوند با توجه به رشد اخیر آن از توسعه در خور قابلیت هایش برخوردار نگشته است.و با عنایت به مدت زمانی که از شهرو شهرستان شدن آن در همجواری شهرتهرانمی گذرد همچنان در مراحل اولیه توسعه بوده و نیازهای اساسی آن خدمات،فرهنگی،بهداشتی-درمانی و.. در سطح بسیار ضعیف باقی است.لذا تفاوت چشمگیر دو قطب شرقی و غربی استان تهران(دماوند و کرج) موجبات بررسی این موضوع را فراهم نمود.که طی بررسی های بعمل آمده از جمله دلایل اصلی امرفقدان طرح توسعه ناحیه ای می باشد که از پیامدهای آنعدم مدیریت یکپارچه منطقه ای،ناهمخوانی و غیرمنطبق بودن ضوابط با شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر شهرستان و توسعه ناپایدار شناسایی شده است.که با توجه به بررسی های میدانی ،کتابخانه ای،مطالعه شهرستان در فضای gis ،بررسی طرح های شهری( کیلان،آبسرد و دماوند)،مطالعه قوانین،بررسی وظایف برخی نهادهای دخیل در امر توسعه منطقه (از قبیل شهرداری ها، جهاد کشاورزی و فرمانداری)و گفتگو با مسئولین، کارشناسان و برخی افراد بومی نقاط قوت،ضعف،فرصت ها و تهدیدات منطقه و ضعف قوانین موجود شناسایی و مشخص گردید که ضوابط موجود در طرح های شهری و قوانینمربوط به حفظ اراضی در راستا و چارچوب توسعه کلی منطقه تهیه نشده و نه تنها مشکلی را حل نکرده بلکه صورت مساله اصلی که تغییرات کاربری و توسعه سریع و بی برنامه است را پاک و عرصه را بر یکی از عوامل موثر بر توسعه منطقه که گردشکری می باشد نیز تنگ نموده.بدین جهت برای حل مشکل منظور راهکارهایی از جمله پیشنهاد تهیه طرح ناحیه ای، بازنگری ضوابط باتوجه به شرایط حاکم بر منطقه،تمرکزمدیریت منطقه و تاکید بر پرداختن به وظایف از طرف هر نهاد به جهت رفع مشکل آن بخش از جمله مشکل کشاورزی از طرف جهاد کشاورزی ارائه شد.
ساسان روشناس محمد شیخی
تمرکز جمعیت و فعالیت در شهرها و توسعه بی رویه آن ها اولین نتیجه اش، مسائل زیست محیطی بوده که به اشکال مختلف آلودگی هوا، آب، خاک و ... نمود پیدا کرده است. در بعد اجتماعی و اقتصادی توسعه ناموزون و بی برنامه نیز، مسائلی نظیر توزیع نامتعادل و نارسای خدمات و امکانات، تفاوت های فاحش در ارزش زمین و مسکن و ... شده است. بنابراین یکی از مسائل و بحران های روبرو با جوامع در حال توسعه و روبه رشد، توسعه ناموزون و بدون برنامه شهرهاست که این توسعه گاه حالتی غیررسمی نیز می یابد. بدین ترتیب نظریه ها و روش های گوناگون شهرسازی، به ویژه بعد از انقلاب صنعتی همواره در جستجوی الگوهای مناسب نظم دهی مجدد شهرها و همگون با توسعه آتی آن ها بوده اند. از نخستین حرکات برنامه ریزی و طراحی شهری برای کاهش تراکم، آلودگی و مشکلات ناشی از فشارهای توسعه هدایت گسترش و توسعه شهر بوده است.اما تا کنون مدلی برای هدایت رشد شهر با توجه به روند چندین ساله رشد شهر و معیارهای برنامه ریزی ارائه نشده است. در واقع هدایت رشد شهر صرفاً به اختصاص زمین هایی در خارج از شهر و آماده سازی آن ها برای سکونت ختم شده است.در پژوهش حاضر سعی بر این شده است، که مدلی برای هدایت رشد و توسعه شهر تدوین شود. به نحوی که ابتدا با استفاده از مدل اتوماتای سلولی و با استفاده از معیارهای برنامه ریزی، رشد شهر به گونه ای که هم دارای جذابیت برای ساکنین و بازگشت سرمایه برای سرمایه گذاران باشد و هم آثار مخرب زیست محیطی کمی نیز داشته باشد، پیش بینی شده و سپس این توسعه جدید شهر با استفاده از مدل چیدمان فضا، به ساختار موجود شهر پیوند بخورد. شهر چالوس نیز به عنوان یکی از شهرهایی که به علت ویژگی های توریستی و محیطی با رشد بی رویه ای در سال های اخیر مواجه بوده است و همچنین وجود اراضی با ارزش کشاورزی در مرکز شهر و اراضی حفاظت شده زیست محیطی در جنوب شهر، به عنوان نمونه موردی پژوهش انتخاب شده است
حمید کشاورز محمد شیخی
در سال های اخیر، نوسازی بافت های فرسوده شهری چالشی مهم فراروی مدیران، پژوهشگران و برنامه ریزان شهری بوده است؛زیرا نوسازی آنها با موانع و مسائلی روبروست که موجب پیچدگی و کند شدن روند نوسازی این بافت ها می شوند. این پژوهش با هدف ارائه راهکارهایی برای تسهیل و تسریع نوسازی به بررسی این موانع و تبیین چگونگی اثر گذاری آنها بر نوسازی پرداخته است. ایده اصلی پژوهش اینست که موفقیت یا عدم موفقیت نوسازی با رویکرد مشارکتی، به رفتار و تصمیم گیری مالکان بافت های فرسوده بستگی دارد. از اینرو برای درکی بهتر از موانع می بایست به نوسازی از دید آنها پرداخته شود و رفتار عقلایی اصلی-ترین کنشگران دخیل در نوسازی بافت های فرسوده(مردم یا همان مالکان) مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. به منظور تحلیل رفتار عقلایی این دسته از کنشگران نوسازی،رویکرد اقتصاد نهادگرا مورد استفاده قرار گرفت. و با استفاده از دو ابزار پرسشنامه و مشاهده میدانی در دو محله جمهوری و اسکندری منطقه 11 شهر تهران، داده های لازم جهت تحلیل و بررسی فرآیند تصمیم گیری مالکان و مولفه های تاثیر گذار برآن ،فراهم آمد. یافته های پژوهش نشان داد که تردید و تعلل مالکان در تصمیم گیری برای اقدام به نوسازی- بویژه نوسازی تجمیعی- است که موجب کندی و توقف روند نوسازی بافت های فرسوده می شود. و این تردید و تاخیر در تصمیم گیری از نقص اطلاعات از فرآیند،منافع و هزینه های نوسازی، ضعف انگیزه-های اجتماعی برای نوسازی و بی اعتمادی به دولت و شهرداری بعلاوه بی ثباتی شرایط ناشی می-شود؛که بر مبنای چارچوب نظری پژوهش برآمده از نقص و ناکارآمدی چارچوب نهادی موثر بر نوسازی هستند.بنابراین اقدامات و راهکارهای پیشنهادی باید در جهت کارآمدی چارچوب نهادی و کاهش هزینه ها و عدم اطمینان های نوسازی باشد.
یونس صالحی علی خاکساری
همواره بصورت نظری حمل و نقل بعنوان یکی از مهمترین زیرساخت های توسعه تلقی شده است . راه نیز بعنوان یکی از مهمترین بخش های حمل و نقل کشور تاثیر بسیاری در توسعه یک منطقه ایفاء و واگرایی و همگرایی یک منطقه را ایجاد نموده است .همچنین راه دارای نقش های دیگری ازقبیل 1- کمک به ایجاد اقتصاد 2- توزیع منافع اقتصادی است . با وجود نقش پر رنگ تئوریک راه در توسعه ، اما سهم راه در بین شاخص ها ی دیگر توسعه بصورت کمی و اماری مورد بررسی و مداقه قرار نگرفته است قطعا دانستن سهم راه در توسعه میتواند یاریگر برنامه ریزان منطقه ای در برنامه ریزی صحیح تلقی گردد. در این تحقیق از نظریه رشد از داخل، نظریات میردال در خصوص قطب های توسعه، مدل داده و ستانده. نقش حمل و نقل در توسعه منطقه ای به عنوان چارچوب تحقیق بهره گرفته است و سعی شده است از یک سو با بهره گیری از تکنیک رگرسیون جایگاه و سهم تراکم راه در بین شاخص های دیگر توسعه استان بوشهر مورد تحقیق قرار گیرد ، در این مدل شاخص های بخش های مختلف از طریق روش مولفه ای اصلی وزن دهی و شاخص بخش از ترکیب زیر شاخص ها حاصل گردید و سپس مجددا شاخصهای بخش های مختلف وزن دهی تا شاخص ترکیبی توسعه بدست اید ، این شاخص بعنوان متغیر وابسته و شاخص های دیگر توسعه بعنوان متغیر مستقل وارد مدل گردیده و ضریب بتا بعنوان سهم هر شاخص در نظر گرفته شد ه است . از سوی دیگر با استفاده ار فاصله اقلیدوسی و ضریب تاکسونومی میزان همگرایی و واگرایی بین شهرستانهای استان بوشهر و بین استان بوشهر واستانهای همجوار قبل و بعد از بهبود راه مورد بررسی قرار گرفت این تحقیق اهداف کلان و خردی به شرح ذیل داشته که سعی شده است نتایج بر اساس انها ارایه گردد الف - اهداف کلان : – ارزیابی نقش راه بر توسعه استان بوشهر و ارایه راهکارهای لازم . ب- اهداف خرد : 1 - بررسی وضعیت حمل و نقل جاده ای استان بوشهر و مسایل و مشکلات آن . 2 - تعیین میزان رابطه زیر ساخت حمل و نقل جاده ای بر شاخصهای توسعه . 4- تعیین و اولویت بندی نوع مناسب حمل و نقل جاده ای در استان بوشهر . 5 - تعیین میزان ارتباط حمل و نقل جاده ای با زیر شاخصهای بخشهای کشاورزی ، بهداشت ، آموزش و ..... . 6 – بررسی شاخص تراکم راه استان و مقایسه ان با استانهای دیگر کشور . 7-بررسی میزان همگرایی درون منطقه ای با بهبود حمل و نقل . 8- تعیین سهم تراکم راه در بین شاخص های دیگر توسعه . بر اساس این تحقیق موارد ذیل نتیجه گیری شد -طبق بررسی بعمل آمده در استان بوشهر از سال 53 تا سال 89 کیفیت راهها استان بهبود زیادی یافته بطوری که سهم بزرگراه در راههای استان از صفر درصد در سال 1353 به 25 درصد در سال 88 ارتقاء می یابد اما سهم راههای روستایی در سال 1353معادل 68 درصد بوده که این مقدار به 48 درصد تنزل مینماید کاهش سهم راهای روستایی با توجه به تاثیر زیاد آن بر توسعه کشاورزی مهمترین ضعف در این استان محسوب می گردد همچنین سطح دسترسی به استانهای همجوار به دلیل صعب العبور بودن قسمتی از راه مواصلاتی ( محور برازجان -کارزون) از هنوزاز کیفیت لازم برخوردار نمی باشد ،که نیاز است نسبت به بهبود سطح دسترسی در این محور اقدام اساسی صورت گیرد . - تراکم راه استان بوشهر در سال 90 معادل 16.8 بوده در حالی این رقم در کشور 20.6 می باشد پایینتر بودن این رقم نشانگر آن است که تراکم راه در استان بوشهر از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده و ضرورت دارد این رقم حداقل معادل سطح ملی ارتقاء یابد قابل ذکر است که در اکثر موارد تراکم راه در استان بوشهر از میانگین کشوری پایین تر است بجز در زمینه بزرگراه که از میانگین کشوری بالاتر است. . - با توجه به شاخص های و مدل مورداستفاده ، حمل و نقل جاده ای با سهمی معادل 28 درصد سومین بخش تاثیر گذار در توسعه استان بوشهر بوده و 72درصد دیگر باقیمانده مربوط شاخص های دیگرمی باشد . در این زمینه آموزش با41 درصد اولین و صنعت با 34 درصد دومین بخش تاثیر گذار بر توسعه استان بوشهر تلقی میگردد ،کشاورزی با 9 درصد ،بهداشت و درمان با 5 درصد چهارمین و پنجمین بخش محسوب میگردند -مهمترین بخش تاثیر گذار بر توسعه استان بوشهر آموزش میباشد که نشان میدهد یکی از اساسی ترین ابعاد توسعه استان بوشهر، بعد فرهنگی بوده و ضرورت دارد در سال های اتی نسبت به ارتقاء آن اهتمام لازم معمول نمود. - با توجه به ارتباط زیاد تولید ناخالص داخلی با سایر شاخص های توسعه و رابطه معنی دار راه و تولید ناخالص استان با ضریب همبستگی 80 درصد میتوان نتیجه گیری کرد که راهی میتواند به توسعه بیانجامد که باعث افزایش درامد گردد و زمانی راه میتواند درامد منطفه را افزایش دهد که باعث افزایش کنش متقابل و یا تعاملات فیمابین یک منطقه ویا یک شهر با پیرامون خود گردد - اگرچه راه با شاخص های دیگر توسعه رابطه ای بین 51درصد تا 90درصد در سطح معنی داری 95 درصد برقرار نموده است اما بررسی اثر خالص تراکم راه مشخص نمود که ارتباط معنی داری بین راه و شاخص های بهداشتی درمانی وجود ندارد به دیگر سخن بهبود و افرایش راه باعث افزایش تعداد بیمارستان ،تعداد پزشک ،تعداد تخت بیمارستانی ،تعداد درمانگاه ،میزان مرگ و میر کودگان زیر یکسال نگردیده است ، که میتوان نتیجه گیری نمود بهبود این شاخص ها بیشتر مربوط به عوامل دیگر اقتصادی و سیاسی می باشد . - در بخش صنعت راه با میانگین اشتغال در هر واحد تولیدی ارتباط معنی داری نداشته و با میانگین سرمایه گذاری ارتباط معنی داری برقرار نموده است بررسی اثر خالص راه نشان می دهد که بهبود راه باعث افزایش سرمایه گراری صنعتی در استان بوشهر می گردد اما میزان اشتغال را را تحت تاثیر قرار نمی دهد. این موضوع یکی ازمشکلات اساسی استان بوشهر تلقی میگردد - در بخش کشاورزی راه با برخی از محصولات کشاورزی مانند گوجه فرنگی ،سبزیجات ،پیاز ارتباط داشته و با بقیه محصولات ارتباط معنی داری نداشته است .در این زمینه راه بر خرما که یکی از مهمترین محصولات استان می باشد تاثیر ی نداشته که میتوان نتیجه گیری نمود به دلیل ساختار سنتی بخش کشاورزی بهبود زیر ساخت های اساسی کشاورزی نتوانسته است منجر به افزایش بهره وری خرمای استان شود . -راه روستایی بیشترین ارتباط (بالا ترین ضریب همبستگی )را با بهره وری محصولات کشاورزی داشته که نشان می دهد جهت افزایش بهره وری محصولات کشاورزی بهبود راه روستایی ضروری است - با افرایش تراکم و بهبود کیفیت راه تولید ناخالص بخش حمل و نقل و تولید ناخالص کل افرایش یافته است که نشان می دهد جهت افزایش درامد استان افزایش تراکم و بهبود آن اساسی بنظر می رسد . - هرچه اهمیت محور های مواصلاتی بیشتر گردد تجمع خدمات نیز در آن بیشتر شده است .یا هر چه کیفیت راه بیشتر گردد ، شاخص های اقتصادی از رونق بیشتری برخوردار بوده است . - با بهبود راه میزان همگرایی بین شهرستانهای و مرکز استان بوشهر در سال 85 نسبت به 65 افزایش یافته است که نشان می دهد و با افزایش و بهبود راه توزیع منافع حاصله (توزیع کیک بزرگ)به طرز بهتری صورت پذیرفته و نابرابری کاهش یافته است . - با بهبود حمل و نقل نسبت جنسی موجود در استان بوشهر افزایش می یابد که نشانگر ان است بهبود حمل و نقل مهاجرت نیروی کار مناطق دیگر را به استان بوشهر تشدید نموده است . - با بهبود و افزایش تراکم راه میزان همگرایی بین منطقه ای (همگرایی بوشهر و دیگر استان ها)بیشتر شده است. همچنین فاصله توسعه استانهای هم مرز بوشهر در سال 90 نسبت به سطح ملی و فاصله این استانها نسبت به یکدیگر کاهش یافته است که نشانگر افزایش همگرایی بین منطقه می باشد .
نجمه آقا محسنی فشمی محمد شیخی
کلانشهرها در همه جای دنیا به دلیل دارا بودن انواع صرفه های اقتصادی و به تبع جاذبه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، جمعیت و فعالیت ها را به سمت خود کشیده و متمرکز می نمایند. اما در بیشتر موارد به ویژه در مورد کشورهای در حال توسعه این تمرکز با شرایط و زیرساخت های کلانشهرها هماهنگ نبوده و مسائلی را ایجاد می نمایند. در این پژوهش که با هدف بررسی سیاست های تمرکززدایی از کلانشهر تهران با تأکید بر ارزیابی سیاست انتقال پایتخت اداری – سیاسی، انجام شده است، به جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق مطالعات اسنادی، مربوط به وضعیت و میزان تمرکز (جمعیتی و فعالیتی) در پایتخت (تهران) و نیز سیاست های تمرکززدایی موجود درباره تهران و بحث های مرتبط با انتقال پایتخت در ایران و جهان، پرداخته و در راستای ارزیابی سیاست انتقال پایتخت اداری – سیاسی از تهران، از مصاحبه با کارشناسان و اساتید در این حوزه استفاده گردیده است. آنچه به دست آمده، بیانگر این است که علیرغم اقدامات انجام شده جهت کنترل و کاهش تمرکز جمعیت و فعالیت در تهران و نزولی بودن نرخ رشد جمعیت در شهر و منطقه شهری آن، تراکم جمعیتی بسیار بالا بوده و جمعیت موجود در آن در شرایط مناسبی زندگی نمی کند(انواع آلودگی، ترافیک و ...) همچنین تهران هنوز هم در اکثر فعالیت های اقتصادی، قطب کشور محسوب شده و نسبت به سایر نقاط کشور تمرکز بالایی را نشان می دهد و این ها بیانگر نیاز این کلانشهر به اقداماتی جهت کنترل تمرکزها و ساماندهی به وضعیت موجود آن می باشد. اما ارزیابی سیاست انتقال پایتخت اداری- سیاسی از تهران نشان داد که این اقدام نمی تواند بر کاهش تمرکزهای موجود در این کلانشهر موثر واقع گردد و تبعات منفی آن بسیار بیشتر خواهد بود. به عنوان سیاست های پیشنهادی جهت تمرکززدایی از تهران، دو سطح مدنظر بوده است: سیاست های تمرکززدایی در سطح فراتر از تهران و در سطح ملی و نیز سیاست هایی در سطح کلانشهر تهران در راستای تمرکززدایی و ساماندهی آن.این مهم می باشد که در تمامی اقدامات مورد نظر در این حوزه، تناقض های برنامه ها برطرف شده و از نگاه های تضعیف گرایانه نسبت به تهران دوری گردد و با توجه به نقش ها و چشم اندازهای مورد نظر برای این کلانشهر در راستای نوع و میزان جمعیت و فعالیت های آن تصمیم گیری گردد.
مریم عباسی سورشجانی علی خاکساری
با گذشت زمان صنعت گردشگری آن چنان درخشش و توجیه اقتصادی پیدا کرده که پس از صنایع نفت و حمل و نقل رتبه پرسود ترین صنایع را به خود اختصاص داده است. با وجودی که ایران از لحاظ منابع تاریخی، فرهنگی و طبیعی جزء 10 کشور اول دنیاست اما تنها کمتر از یک درصد سهم درآمد جهانی از صنعت توریسم را به خود اختصاص داده است. استان چهارمحال و بختیاری خصوصا شهرستان کوهرنگ سرزمینی زیبا با آب و هوای دلپذیر و محصور در کوه های مرتفع که در سلسله جبال زاگرس واقع شده است. وضعیت مناسب اقلیمی منطقه موقعیت مطلوبی جهت رشد و توسعه بخش های گردشگری فراهم کرده است. در این پژوهش از روش دلفی به منظور شناسایی و اولویت بندی پهنه دارای بالاترین پتانسیل گردشگری و همچنین از روش برنامه ریزی راهبردی برای ارائه راهکارهای توسعه گردشگری در منطقه کوهرنگ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل های صورت گرفته در تحقیق حاکی از آن است که آبشار چشمه کوهرنگ، آبشار شیخ علی خان، غاریخی چما، چشمه دیمه، امامزاده سر آقاسید، پیست اسکی چلگرد، دشت لاله های واژگون، از جمله جاذبه های گردشگری منطقه می باشد. در مقابل این جاذبه ها امکانات و زیر ساخت های گردشگری بسیار محدود می باشد و در بعضی موارد وجود ندارد و بازدید کنندگان تنها امکان استفاده از تاسیسات شهری چلگرد را دارند. آمار ارائه شده توسط میراث فرهنگی استان چهارمحال و بختیاری نشان می دهد که در رابطه با زیر ساخت های گردشگری از جمله واحدهای اقامتی، آژانس های گردشگری، پایانه ها، پارکینگ و... منطقه کوهرنگ با کمبودهایی مواجه است. همچنین مهمترین دغدغه در رابطه با اثرات منفی گردشگری کوهرنگ تخریب پوشش گیاهی، به خطر انداختن حیات جانوری و آلودگی زیست محیطی است . و در مقابل اثرات مثبتی چون اشتغال زایی و توجه مسئولین به حفاظت بیشتر از منطقه کوهرنگ را در پی خواهد داشت. شناسایی پهنه دارای بالاترین پتانسیل گردشگری با استفاده از معیارهایی موثر در این زمینه که عبارتند از: توپوگرافی، قابلیت اراضی، زیرساخت ها، جاذبه های گردشگری، با توجه به عواملی چون شیب، اقلیم منطقه با بهره گیری از نرم افزار gis انجام گرفت. ظرفیت تحمل فیزیکی و واقعی منطقه بر اساس مساحت محدوده پیشنهادی، نوع گردشگری در منطقه عوامل محدود کننده با توجه به شاخص هایی چون عوامل زیست محیطی، عوامل فرهنگی اجتماعی، عوامل زیرساختی و...برآورد شده که این رقم برابر با 30029 نفر در طی هفته است. از سوی دیگر مبادرت به شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدها موجود در گردشگری منطقه کوهرنگ نموده سپس با توجه به اطلاعات بدست آمده از جدول swot ، و همچنین وزن دهی و اولویت بندی عوامل مطروحه به ارائه راهبرد در جهت توسعه گردشگری منطقه کوهرنگ پرداخته است. که با توجه به مطالعات انجام شده جهت توسعه گردشگری منطقه مورد مطالعه راهبرد محافظه کارانه باید در اولویت برنامه های توسعه گردشگری قرار گیرد.
آزاده ر’وفی بیتا جمالپور
یکی از ویژگی های فضاهای عمومی دسترسی بدون محدودیت برای عموم افراد است.این تعریف به این معنی است که کلیه اقشار جامعه از هر گروه، سن،جنسیت و ... بتوانند بدون هیچ گونه محدودیتی امکان استفاده از این فضاها را داشته باشند.اما در ایران نیز مانند بسیاری از جوامع ،زنان به دلیل حاکمیت ارزش های مرد سالارانه، در استفاده از فضاهای شهری با محرومیت مواجه شده اند و در حقیقت حق زنان به واسطه جنسیتشان، نسبت به شهر از بین می رود.در این میان ایجاد فضاهای جنسیتی مانند بوستان های بانوان، می تواند با فراهم کردن بستری برای زنان راه حل مناسبی برای دست یابی آن ها به حقشان نسبت به شهر باشد،به این ترتیب سوال اصلی پژوهش شکل می گیرد : آیا حضور زنان در فضاهای جنسیتی می تواند حق آن ها را نسبت به شهر ارتقاء دهد؟ برای پاسخ به این سوال، این پایان نامه با تأکید بر بوستان های بانوان و به صورت موردی بوستان بهشت مادران واقع در منطقه 3 شهردای تهران را مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد.روش تحقیق از نوع پیمایشی و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه و مشاهده می باشد.دو پرسش نامه با مقیاس لیکرت تهیه شد که یکی هنگامی که پارک مخصوص بانوان است و دیگری در روزهای تعطیل که پارک خانوادگی است پر شده است.برای آزمون فرضیات از آزمون همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است.سپس با استفاده از آزمون تی مستقل و آزمون من ویتنی شاخص های موثر بر متغیرها در دو حالت بانوان و مختلط با یکدیگر مقایسه شدند.نتایج پژوهش نشان میدهد عوامل موثر بر حضور زنان در فضا شامل امنیت،دسترسی،امکانتحرکوداشتنآشکاریوصدامی باشد.همچنین راحتی،تعهدوتعلقعواملتقویتکنندهوترس،هنجارهایفرهنگیومذهبی،روابطقدرتونداشتنقدرتتصمیمگیریوحق انتخابعواملمحدودکنندهدستیابیحقزناننسبتبهشهرخواهدبود.علاوه بر آن هنگامی که پارک به بانوان اختصاص داردشاخص های امنیت،امکانتحرکوداشتنآشکاریوصدا،راحتی،تعهد،تعلق و بیشتر است و احساس ترس، نداشتن قدرت تصمیم گیری و هنجارهای فرهنگی و مذهبی کمتر.شاخص های دسترسی و روابط قدرت تفاوت معنی داری در دو حالت بانوان و مختلط ندارند
ازاده هادیزاده ابوتراب طالبی
رشد سریع شهرنشینی و گسترش شهرها به خصوص در شهرهای بزرگ و مادر شهرهای کشور، باعث مسایلی نظیر : توزیع نامتعادل و نارسایی خدمات و امکانات، تفاوتهای فاحش در قیمت زمین و مسکن و شرایط زیستی آن و در پایان، اختلاف طبقاتی و جدایی گزینی اجتماعی و اقتصادی شده است. جایگاه مدیریت شهری در روند توسعه شهر و بهبود سکونتگاه های شهری نقش بسیار مهم وتعیین کننده دارد.. این مورد بیشتر از این جهت اهمیت دارد که نحوه مدیریت بر جریان مطلوب زندگی شهری می تواند در بهبود سکونتگاه های انسانی و پایداری توسعه شهری ، مهمترین نقش را ایفا کند سیاستگذاری اجتماعی ، جنبه های مختلف زندگی را در ارزش ها و تعهدات انسان ها در جامعه ای که زندگی می کنند مورد توجه قرار میدهد . بنابراین سیاست گذاری اجتماعی، همیشه با کوشش های عملی درگیر است تا نظم اجتماعی را از وضع موجود به وضع مطلوب تغییر دهد. در مکتب اصلاح گرایی عقیده بر آن است که بهسازی و ساماندهی محیط شهری باید از درون همین جوامع صورت پذیرد. در این پژوهش به تخصیص امکانات ثانویه شهری ( با در نظر گرفتن این مطلب که کلیه امکانات اولیه معیشتی درشهر نظیر خدمات ارائه آب تصفیه شده ، برق ، گاز و تلفن ارائه گردیده است) یعنی ارائه خدمات آموزشی، بهداشتی – درمانی ، تفریحی ( وجود فضاهای سبز ، سالن های سینما ، شهر بازی ، اماکن ورزشی ، کتابخانه و...) ، توجه به اوقات فراغت ساکنین ، امکان تهیه کلیه نیازهای پوشاک و مواد غذایی و... و میزان بهره مندی و رضایت ساکنین از این خدمات پرداخته شده است. همچنین از آنجایی که نوع بافت جمعیتی این شهر را افراد بازنشسته ، شاغل در شهرهای اطراف و نزدیک علی الخصوص تهران تشکیل میدهند آیا امکانات ویژه ای برای زنان خانه دار ، سالمندان و کودکان در نظر گرفته شده است طوری که فضاهای شهری محل تبادلات فرهنگی ، اجتماعی ساکنین شود و احساس امنیت اجتماعی و آرامش خاطر داشته باشند.چه عواملی موجب رضایت ساکنین از خدمات رفاهی شده است و راهکارهای افزایش این رضایت و تقویت خدمات رفاهی ارائه شده در راستای رفع وابستگی ساکنین به شهرهای بزرگ اطراف، به خصوص تهران ، در جهت رفع نیازهای خود چیست ؟ نتایج بدست آمده این پژوهش نشان دادند که نوع و کیفیت خدمات ارائه شده در شهر جدید مطالعه موردی متناسب با نیاز و جمعیت ساکنان نمی باشد. این کمبود باعث بهره مندی کمتر ساکنان از خدمات رفاهی ارائه شده در شهر جدید و مراجعه مکرر آنها به شهرهای اطراف جهت برطرف کردن نیازهای درمانی ، آموزشی ، تفریحی شده است .
نصیبه قاسمیان بورخیلی محمد شیخی
اسکان غیررسمی را می توان به فضای خاصی از زندگی اطلاق کرد که در جهات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی، حقوقی، سابقه استقرار و نحوه شکل گیری با بخش های مجاور تفاوت اساسی دارد. هدف اصلی این پژوهش گونه شناسی ساخت و بافت و سیر تحول کالبدی سکونتگاه های غیررسمی اسلامشهر است. جهت دستیابی به این هدف ابتدا به شناسایی بافت های موجود در اسلامشهر پرداخته شده است. با توجه به شاخص های تعیین شده جهت گونه شناسی بافت، در شهر اسلامشهر 5 گونه بافت شناسایی شده است که از بین آنها گونه های 1 تا 4 به نوعی بافت غیر رسمی محسوب می شوند و هر یک از آنها ویژگی ها و مشخصات متفاوت و منحصر به فردی دارند. گونه های بافت شناسایی شده حاکی از این امر است که سکونتگاه مورد بررسی از بافت یکپارچه ای برخوردار نمی باشد. با توجه به مجموع مشخصات ساختمانی مطرح شده در هر یک از چهار گونه غیر رسمی می توان گفت با حرکت از گونه 1 به سمت گونه 2 و گونه 4 ، شاهد وضعیت قابل قبول تری از مشخصات و ویژگی های ساختمانی هستیم و بر مطلوبیت آنها افزوده می شود. علاوه بر این گونه 3 نیز که در حال شکل گیری است مشخصات ساختمانی شبیه به گونه 1 را دارد. بررسی وضعیت ساختار فضایی بافت و میزان رعایت سلسله مراتب در بین آنها ، نشان دهنده میزان مطلوبیت وضعیت ساختار فضایی بافت است. وضعیت گونه ها بر اساس وضعیت ساختار فضایی از مطلوب ترین به نا مطلوب ترین عبارتند از : گونه 4، گونه 2، گونه 1 و گونه 3. ساختار فضایی این بافت ها نشان داد که با گذشت زمان ساختار فضایی از انسجام بیشتری برخوردار گردیده است. علاوه بر موارد مطرح شده، وضعیت تراکم، ریزدانگی و سازه نیز در بافت بهبود یافته است. این امر حاکی از تاثیر طرح های توسعه شهری بر بهبود وضعیت کالبدی شهر است. در نهایت باید گفت که بافت گونه 1، 2 و 4 در 5 پهنه از شهر در مجاورت یکدیگر شکل گرفته اند که این امر نمایانگر یک سیر گذار کالبدی در شکل گیری بافت است. در این گذار کالبدی بافت های غیر رسمی از شکل ارگانیک خارج شده و به سمت نوعی نظم حرکت کرده اند.
سکینه احمد یزدی محمود جمعه پور
سیاست ایجاد و توسعه شهرک های صنعتی در نزدیکی مراکز شهری کوچک، روستا-شهرها و مراکز روستایی، با هدف تسریع صنعتی شدن کشور و ایجاد توسعه فراگیر و جامع در منطقه از طریق ایجاد اشتغال بهبود کمیت و کیفیت تولید، افزایش کارایی، رشد تکنولوژی تولید و تقویت روابط تولیدی از سوی دیگر مطرح گردید. موفقیت شهرک های صنعتی در دستیابی به این اهداف نیاز به بررسی دارد. و به همین منظور در پژوهش حاضر شهرک های صنعتی (شمس آباد) واقع در منطقه ای با پیشینه صنعتی و مجاور مناطق روستایی با هدف بررسی تاثیر ایجاد و توسعه شهرک صنعتی شمس آباد بر توسعه منطقه پیرامون، تمرکززدایی و تعادل های منطقه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. برای بررسی این موضوع از روش پیمایش استفاده گردیده است، داده های مورد نیاز با پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه عمیق و اطلاعات اسنادی گردآوری گردیده اند و به توصیف و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spssوgis پرداخته ایم. نتایج بدست آمده از تحقیق، حاکی از عدم موفقیت شهرک صنعتی شمس آباد در دستیابی به ابعاد مختلف توسعه منطقه ای که شامل بعد اقتصادی، اجتماعی و محیطی است، می باشد و این شهرک صنعتی عملکرد موفقی در دستیابی به اهداف شهرک های صنعتی نداشته است و با استقرار و توسعه ی آن در نزدیکی مراکز روستایی و شهری کوچک، توسعه این نواحی و دستیابی به تعادل منطقه ای محقق نشده است.
مهین السادات رضویان غلامرضا کاظمیان
مدیریت منطقه ای و فقدان دید یکپارچه نگر در سطح مناطق شهری بعنوان یکی از رویکردهای مهم در نظام برنامه ریزی ایران مورد غفلت واقع شده است. از طرفی مطالعات و پژوهش های اندکی هم که در این زمینه انجام شده، بیشتر در خصوص کلان شهر ها و مجموعه های شهری صورت گرفته است در حالی که شهرهای میانی و نواحی پیرامونی وابسته به آن به عنوان حلقه واسط میان کلان شهرها و شهرهای کوچک در صورت اعمال مدیریت منطقه ای می توانند نقش عمده ای را در روند توسعه مناطق و در نهایت توسعه پایدار ایفا کند. از آنجا که تفرق سیاسی یکی از مهمترین چالشهای مدیریت این نواحی قلمداد می شود برای مقابله با آن مدل های مدیریتی متعددی تحت عنوان منطقه گرایی یا حکمروایی منطقه ای ارائه شده است. این پژوهش در پی تحلیل و ارائه الگوی مدیریت منطقه ای برای نواحی شهری با مرکزیت شهر های میانی است. یافته های بدست آمده از مطالعه، سه نوع مدل منطقه گرایی را ارائه داده است. مدل ایده آل، مدل مطلوب و مدل ممکن. مدل ایده آل بدست آمده در این تحقیق، مدل ساختاری است که مدلی است آرمانی. در این الگو تقسیمات کشوری و منطقه بندی ها بر اساس واقعیت های علمی، عملکردی صورت خواهد گرفت نه بصورت انتزاعی؛ به همین دلیل لازم است تغییرات کلی در ساختار سیاسی و اداری کشور صورت گیرد. مدل بدست آمده مطلوب ایجاد نهاد فرادست منطقه ای با حضور تمامی ذی نفعان ناحیه ای است. ؛ این مدل بیشتر در صدد بالابردن سطح مشارکت، همکاری و تعامل نهادهای موجود در منطقه از طریق دخالت دادن بیشتر عناصر ناحیه ای و مشارکت نهادهای محلی و به نوعی تمرکز زدایی از سطح استان به سطح ناحیه است از طریق ایجاد نهاد جدیدی در سطح ناحیه . تشکیل شورا منطقه ای در استانداری مدل ممکن استخراج شده از نتایج تحقیق است. شورایی متشکل از نماینده شهرداری های ناحیه، شوراهای شهرستان فرمانداران، سازمانها و دستگاهی اداری و بخش خصوصی. هدف شوراهای منطقه ای افزایش ارتباطات، همکاری و هماهنگی میان حکومت های محلی در حوزه برنامه ریزی و برنامه های اجرایی در سطح موضوعات منطقه ای است.این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی و کیفی است؛ و از دو روش اسنادی،کتابخانه ای و ایزار مصاحبه عمقی در آن استفاده شده است. نتایج تحقیق، امکان کاربرد این نظریه ها و مدل های منطقه گرایی را از لحاظ تئوری در ایران تایید می کنند. ولی در بعد عملی مدلهایی که در نتیجه تحقیق بدست آمد جهت اجرایی شدن نیازمند به حرکتی تدریجی و گام به گام دارند
رقیه خواجوند بدیعی علی خاکساری
ایده افزایش تراکم ساختمانی یکی از تمهیداتی است که مدیران و برنامه ریزان شهری جهت حل معضل اسکان و کمبود فضا برای جمعیت رو به رشد شهرها اندیشیده اند. اما این پدیده در کنار بسیاری از مزایای اقتصادی ، کالبدی و... ، تبعات و پیامدهایی را به دنبال داشته که یکی از مهم ترین این پیامدها ، مشکلات حمل و نقلی و افزایش ترافیک شهرها می باشد. این معضلات در مرکز شهرها به دلیل کمبود زمین و قیمت بالای آن و همچنین به دلیل وجود کاربری های جاذب شهری و فراشهری مشهودتر است. در تحقیق پیش رو ، با ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی ؛ ضمن بیان مبانی نظری و تحقیقات پیشینی که در ارتباط با تراکم ساختمانی و حمل و نقل شهری انجام شده است ، از ایده ها و نظریات پیشین مدد گرفته و ضمن تدوین چارچوب نظری تحقیق، به بررسی معیارهای این چارچوب نظری در منطقه مرکزی شهر ساری پرداخته شده است.در ادامه با توجه به تأثیر افزایش تراکم ساختمانی بر ترافیک شهری ، به بررسی میزان این تأثیر در محدود مورد مطالعه پرداخته ایم و به این نتیجه دست یافته ایم که بیش از نیمی از بار ترافیکی موجود، ناشی از افزایش تراکم ساختمانی می باشد و اگر تراکم ساختمانی براساس طرح تفصیلی مصوب شهر افزایش می یافت ، میزان ترافیک شهری آن به مراتب کمتر از وضعیت اتفاق می افتاد. نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش تراکم ساختمانی ، با توجه به اینکه در کاربری های جاذب سفر اتفاق افتاده ، منجر به افزایش تقاضای سفر شده و این امر با توجه به نبود گزینه های مختلف حمل و نقلی و ضعف و کمبود ناوگان حمل و نقل عمومی ، موجب افزایش حجم ترافیک در محدوده شده است. یافته ها حاکی از آن است که اگر سایر عوامل کنترل گردند ، افزایش تراکم ساختمانی به تنهایی نمی تواند موجب افزایش ترافیک گردد.بنابراین با توجه به اینکه افزایش تراکم ساختمانی ، یکی از ملزومات ایجاد سرزندگی و پویایی مرکز شهرهاست ، با دید گاه صرف مهندسی حمل و نقل نمی توان مشکلات موجود را رفع نمود. در ادامه محقق ؛ با توجه به یافته های تحقیق و نظریه های حمل ونقل پایدار شهری با دیدگاهی شهرسازانه، به ارائه راهکارهایی جهت رفع این معضلات در مرکز شهر ساری پرداخته است.
امیرمسعود کاوند محمد شیخی
این تحقیق به منظور ارزیابی از میزان تاثیر مشارکت شهروندی بر بهبود وضعیت عدالت فضایی در شهرداری منطقه 8 تهران انجام گردیده است. روش تحقیق به صورت اکتشافی و کتابخانه ای است که با بررسی اطلاعات کالبدی منطقه 8 و همچنین با مصاحبه و پرسشنامه از شورایاران محلات منطقه 8 انجام گردید. امروز در شهر تهران راههایی برای ارتباط مستقیم مدیران شهری با شهروندان وجود دارد مانند سامانه تلفنی 137، سامانه تلفنی 1888 و همچنین تماس با شورایاران. این راههای ارتباطی به همراه میزان مشارکت در انتخابات شورایاری محلات به عنوان شاخصهای مشارکت شهروندی در نظر گرفته شد. میزان افزایش سرانه فضاهای فرهنگی، ورزشی و فضای سبز از سال 1380 (سال شروع به کار شورایاران) نیز به عنوان شاخص بهبود عدالت فضایی قرار داده شد. فرضیه اصلی تحقیق این بود که بین میزان مشارکت شهروندی و افزایش عدالت فضایی در محلات منطقه 8 ارتباط مستقیم وجود دارد. برقراری ارتباط آماری بین این شاخصها به روش تحلیل بار عاملی و رگرسیون، ارتباط معنا داری بین این دو مقوله را در منطقه 8 شهرداری تهران نشان نداد.
معصومه شاه حسینی مریم شریفیان ثانی
مفهوم توسعه ، مفهوم پیچیده ایست ، که در طی دوره های مختلف تکامل یافته است و با مفاهیمی همچون رفاه اجتماعی همراه گشته است . رویکردها و دیدگاه های متفاوتی به منظور بالا بردن سطح توسعه و رفاه اجتماعی در کشور های جهان ، به خصوص کشور های در حال توسعه ارائه شده است . آنچه چند دهه بعد مورد توجه قرار گرفت ، این موضوع بود که صرف رسیدن به توسعه، نمی توانیم اطمینان داشته باشیم که رفاه عمومی در تمام مناطق کشور بالا است . از این زمان ، بحث توسعه منطقه ای مطرح شد و دیدگاه هایی جهت رفع نابرابری فضایی در کشورها ارائه گردید . به منظور سنجش سطح توسعه و رفاه اجتماعی ، شاخص های اجتماعی ابزار مناسبی برای سنجش توسعه و رفاه اجتماعی هستند .تحقیق حاضر ، با استفاده از این شاخص ها ، به سطح بندی توسعه استان های کشور ، از سال 1375 تا 1390 پرداخته است . هدف از این محاسبات پی بردن به تحولات نحوه توزیع شاخص های توسعه و رفاه اجتماعی در استان های کشور است . روش : روش به کار رفته در این تحقیق برای سطح بندی توسعه ، ساخت شاخص ترکیبی است . برای ساخت شاخص ترکیبی پنج مرحله انتخاب متغیرها ، رفع اختلاف مقیاس ( روش تقسیم بر میانگین ) ، وزن دهی (روش تحلیل عاملی ) ، تجمیع و سطح بندی ، طی شده است . یافته ها و نتایج : طبق نتایج این تحقیق در سال 1375 و 85 استان تهران رتبه اول و در سال 1390 استان یزد رتبه اول شاخص ترکیبی را دارند و استان سیستان و بلوچستان در هر سه سال در جایگاه آخر قرار دارد . با توجه به کاهش مقدار ضریب اختلاف (cv) شاخص ترکیبی ، از سال 1375 تا 1385 و 1390 ، نابرابری در توزیع شاخص ترکیبی در طول این سال ها کاهش یافته است . در سه دوره مورد مطالعه ، با توجه به نقشه ها ، استان های مرکزی و نوار شمالی ، همواره در شاخص ترکیبی در سطوح بالاتر قرار دارند و استان های حاشیه ای در سطوح پایین تر .
عادل شریفی محمد شیخی
محله جولان یکی از محلات تاریخی در شهر همدان است که در اوائل دهه ی 70شمسی به عنوان یکی از محلات مسئله دار شناخته شد. و برای آن طرحهای متعدد بهسازی و نوسازی ارائه گردید. طرحی که در طی آن بخشی از آن محله جولان مورد بهسازی ونوسازی قرارگرفت. حال با گذشت حدود دو دهه از اجرای این طرح لازم است به مقایسه مولفه های موثر بر کیفیت محیطی در دو بخش بهسازی ونوسازی شده و نشده در این محله بپردازیم. نوع تحقیق پژوهشی– کاربردی و روش کار پیمایشی و از طریق پرسشنامه می باشد وحجم نمونه 349 نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین و بصورت تصادفی انتخاب گردید. و از طریق نرم افزار spss وآزمون تحلیل مسیر که در واقع ترکیبی از آزمون های رگرسیون چند متغیره و دو متغیره است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل داده بیانگر این می باشد که متغیرهای دل بستگی مکانی در بخش بهسازی ونوسازی نشده موثرترین متغیر و متغیر خدمات تجاری موثرترین متغیر در بخش بهسازی ونوسازی شده است که می توان بیان نمود دو متغیر فضای سبز و خدمات تفریحی در ارتقای کیفیت محیطی در بخش بهسازی و نوسازی نشده و متغیر خوانایی در بخش بهساز ی ونوسازی شده، موثر نمی باشند.
پرویز رسولی علی خاکساری رفسنجانی
این پژوهش با هدف مقایسه ی پایداری محله های ارگانیک قدیمی و محله های جدید برنامه ریزی شده و با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه ی محله های قطارچیان و 19-4 شهر سنندج می پردازد تا نتایج تحقیق بتوانند در تحقیقات و برنامه های آتی مورد کاربرد قرار گیرد.بطور کلی در این پژوهش مجموعه ای از شاخص های عینی و ذهنی مورد بررسی قرار گرفته که گویه های ذهنی با روش پیمایش و از طریق پرسش نامه و گویه های عینی با روش کتابخانه ای و مشاهده ی میدانی جمع آوری شده اند و نتایج داده های جمع آوری شده با ابزارهای spss، gis و excel مورد تحلیل قرار گرفته است.نتیجه ی نهایی پژوهش با تأکید بر شاخص های ذهنی و از طریق آزمون تی نمونه های مستقل استخراج شده است. نتایج پژوهش حاکی از پایداری بیشتر محله ی جدید برنامه ریزی شده نسبت به محله ی قدیمی بود اما از لحاظ شاخص-ها،برخی جنبه ها در قطارچیان پایدارتر از 19-4 بود.شاخص های کالبدی-زیباشناختی، تنوع مسکن،ایمنی،کیفیت معابر،امنیت،مشارکت،سرزندگی و محله ی قدیمی از لحاظ شاخص های دسترسی و کیفیت خدمات تفریحی-رفاهی،حس تعلق،تعاملات اجتماعی،هویت، دسترسی به حمل و نقل عمومی نسبت به دیگری وضعیت مطلوبتری داشتند.
مهلا لشکری محمد شیخی
در تهیه و تدوین این پایان نامه، به منظور ایجاد زمینه ای مناسب برای انتخاب کاراترین راهکارهای توانمندسازی اسکان غیررسمی کشور، همچنین جلوگیری از تکرار راهکارهای نامناسب آزمون شده، با استفاده از روش تحلیل تطبیقی متون به بررسی راهکارهای ساماندهی اسکان غیررسمی در کشورهای درحال توسعه می پردازیم. در کشورهای مورد مطالعه، راهکارهای ساماندهی از اولین مواجهه با اسکان غیررسمی تاکنون مورد بررسی قرار گرفته است. از این بررسی ها، چند عامل مشخص در موفقیت راهکارهای مورد استفاده استخراج شده است. برای ساماندهی اسکان غیررسمی ایران می بایست از راهکاری ترکیبی با توجه به عوامل استخراج شده استفاده کرد. از طرفی تحقق پذیری طرح و برنامه های توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی تا حد زیادی وابسته به برخوردهای مناسب و اعتمادساز از سوی نهادهای مدیریت شهری به همراه برنامه ریزی مناسب جهت بهسازی و نوسازی این سکونتگاه ها می باشد.
شیرین آتوت محمود جمعه پور
هدف این رساله، بررسی و تحلیل رابطه ی بین سطح توسعه یافتگی و مهاجرفرستی در شهرستان های استان آذربایجان شرقی است. روش پژوهش جزء تحقیقات «توصیفی ـ تحلیلی» است و روش اسنادی برای جمع آوری به کارگرفته شده و جهت دسترسی به داده ها از منایع آماری معتبر و موثق استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از دو روش تکسونومی عددی در نرم افزار spss و روش ضریب همبستگی اسپرمن صورت گرفته و با استفاده از نرم افزار gis نقشه-های مورد نیاز تهیه شده است. بر اساس یافته های پژوهش شهرستان های استان آذربایجان شرقی از سطح پائینی از توسعه برخوردارند و میزان بالایی از مهاجرفرستی را دارند. ضریب همبستگی بین دو متغیر برابر با 0.62- می باشد و نشان می-دهد که رابطه ای معکوس قوی و معنادار بین توسعه یافتگی و مهاجرت برقرار می باشد. این رابطه در سطح توان اقتصادی نیز با ضریب همبستگی 0.68- درصد معنادار است. وجود رابطه ضعیف بین سطح برخورداری از خدمات که برابر با 0.48- می باشد نشانگر این است که میزان بالای خدمات در شهرستان ها تاثیر چندانی نمی تواند بر کاهش مهاجرت داشته باشد.
احسان مردوخ روحانی جعفر هزارجریبی
در این رساله، سیاستگذاری آموزش عالی از سال 1357 تا سال 1390 بررسی شده است. برای این منظور تاثیر مطالبات انقلاب 1357، پیامدهای خواسته و ناخواسته این سیاستگذاری، زمینه تحقق آن و نیز مکانیسم اثرگذاری آن – که در جهت کنترل اجتماعی است- تحلیل گردیده است.
خدیجه علیزاده محمد عبدالهی
تغییرات سریع و گسترده ی شهر تهران، در برهه های متفاوت تاریخی، آن را با مسائل اجتماعی متفاوت روبرو ساخته است. به عبارتی با تحولات شهر، کم و کیف مسائل اجتماعی آن نیز تحول یافته و از شرایط اجتماعی تأثیر پذیرفته است. در این رساله ما برآن بودیم تا به بررسی چیستی مسائل اجتماعی در برهه های زمانی متفاوت دوران پس از انقلاب تا به امروز بپردازیم و تأثیر شرایط اجتماعی را بر آنها بررسی کنیم. درواقع توجه خود را برگذشته معطوف می داریم؛ با پذیرش این مطلب که برای شناخت روند آینده ی مسائل اجتماعی جهت یافتن راه حل هایی برای کاهش آنها، نیازمند بررسی سیر تاریخی اشان هستیم. با توجه به رویکرد سازه گرایانه ی اجتماعی و با توجه به ویژگی نسبی بودن و تاریخی بودن مسائل اجتماعی، در پژوهش حاضر منظور از مسئله اجتماعی، شرایط مشکل زائی است که شایع باشد و بتوان آن را تغییر داد و باید آن را تغییر داد. این مشکلات در طی فرایندی تاریخی ایجاد شده اند و شرایط اجتماعی نیز در تبدیل شدن آنها به مسئله اجتماعی موثر بوده است. رساله ی حاضر برمبنای این تعریف و با بکارگیری دو روش فراتحلیل و کتابخانه ای، انجام شده است. بر اساس یافته ها، مهم ترین مسئله ی تهران در سال های آغازین انقلاب و دوران جنگ (1368-1357) مسائل جمعیتی، در دوران سازندگی (1376-1368) مسائل زنان، در دوران اصلاحات (1384-1376 ) مسئله ی کاهش مشارکت اجتماعی و سیاسی و در سالهای اخیر (1384 تا امروز)، نبود یا کاهش سرمایه اجتماعی و مولفه های آن نظیر اعتماد و حمایت اجتماعی بوده است. در بررسی نسبت موجود میان مسئله ی اجتماعی هر دوره و شرایط حاکم بر همان دوره مشخص شد که آنچه در تهران به صورت یک مسئله ی اجتماعی ظهور کرده، بیش از هر چیز، تحت تأثیر اقدامات و سیاست های دولت ها بوده است. از طرفی، در این سال ها مشکلات اجتماعی، بیش از مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به عنوان مسئله ی اجتماعی مطرح شده و هم چنین مسائل اجتماعی در این دوران، بیشتر در ردیف موانع توسعه قرار می گیرند.
طاهره اسدی محمد شیخی
مسکن به عنوان سرپناه از دیرباز مورد توجه بشر بوده است. اهمیت این کالا بدان حد است که در مجموعه سه گانه خوراک،پوشاک ومسکن همواره به عنوان یکی از نیازهای اصلی آن معرفی شده است.مسکن مناسب به فضایی گفته می شود که بتواند زمینه ی لازم برای رشد فردی وجمعی هر فرد را فراهم کند. به نحوی که آنها بتوانند برحسب نیازهای روحی وروانی خود ونوع فعالیت مورد نظر، حریم لازم را بیایند. هدف از این پژوهش بررسی میزان موفقیت مسکن مهر شهرجدید پردیس دراین مقوله می باشد.در این مسیر پس از بررسی دیدگا های مرتبط با تامین مسکن کم درامدها،به تکمیل پرسشنامه از دیدگاه ساکنین مسکن مهر وبررسی مزایا ومعایب طرح از دید آنها می پردازیم ودر نهایت با شناخت مسکن مهر پردیس وبررسی اجتماعی وکالبدی آن سطح رضایت مردم از مسکن مهر وتمایل به ادامه ی آن سنجیده می شود.
آناهیتا نظامی محمد شیخی
حس تعلق به مکان از اصلی ترین عوامل اثرگذار بر روابط فرد با مکان است. این حس دربرگیرنده ی عوامل گوناگونی است که کیفیت زندگی فرد در مکان را متاثر می سازد. وجود حس تعلق و یا عدم وجود آن می تواند بر رفتارهای افراد در مواجه با مکان بسیار اثرگذار باشد. این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه عوامل موثر بر حس تعلق به مکان در میان ساکنین شهر جدید پرند(اسکان رسمی) و نسیم شهر(اسکان غیررسمی) انجام گرفته است.
محمد شیخی عصمت بابایی
learning english is very popular all over the world nowadays and it is considered a high prestigious language among citizens of different societies. one of the most important materials for learning a new language are textbooks. the debate that whether learning a new language is natural and neutral or ideological and influential on people’s worldviews, has always been of great importance.
مهسا صدیقی محمد شیخی
شهر بستری است که زندگی در آن جریان دارد و انسان به عنوان شکل دهنده این گستره موثر برآن و تاثیر پذیر از آن میباشد. هر فضای شهری به عنوان بخشی مهم از این گستره ، . با توجه به ماهیت و ویژگی های کیفی خود میتواند در نوع ارتباط انسان و یا به معنایی شهروند تاثیرگذار باشد ونقش موثری در شکل گیری رفتارهای اجتماعی شهروندان ایفا کند. وقتی از فضای عمومی در شهرها و ارتباط آن با حیات اجتماعی صحبت میکنیم دو نوع مفهوم از فضا در ذهن شکل میگیرد. نخست فضای عمومی در بعد فیزیکی آن است که شامل پارکهآ، خیابانها، میادین وبازار و...است ، دوم در واقع فضایی ذهنی است که به منظور آزادیهای سیاسی و فضای لازم برای شکل گیری تشکلهای مدنی و مستقل از دولت بازمیگردد اما درپژوهش حاضر منظور از فضای عمومی فضا در معنای نخست آن است . روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است که ابتدا به بررسی ادبیات مربوط به فضای عمومی و زندگی اجتماعی پرداخته شده و سپس ارتباط میان این دو از دیدگاه برنامه ریزی شهری تحلیل شده . در این تحقیق از روش مصاحبه و تکنیک فیلمبرداری با دوربین های زمان گذار جهت بدست آوردن نوع رفتار مردم در فضای عمومی استفاده میگردد . نمونه پژوهی ما میدان هفت حوض تهران انتخاب شده است بر اساس نتایج تحقیق فضاهای عمومی شهری با توجه به کارکردها و فعالیتها ، جاذبه ها و کیفیت های خود بر کنش ها و روابط اجتماعی میان کاربران فضا و شهروندان دارای اثر باشد و بدین ترتیب فضاهای عمومی بستر اصلی شکل گیری جامعه مدنی در شهرها میباشند. واژگان کلیدی : زندگی اجتماعی ، فضاهای عمومی شهری ، روابط اجتماعی ، ویلیام وایت
فرنگیس قمری محمد شیخی
چکیده ندارد.
زهرا مرادی حسین راغفر
چکیده ندارد.
آزاده سجادی محمد شیخی
چکیده ندارد.
سمیه زندیه زهره دانشپور
چکیده ندارد.
فاطمه چاوشی شبستری غلامرضا لطیفی
چکیده ندارد.
میترا عظیمی محمد شیخی
امروزه بسیاری از کارشناسان برنامه ریزی و نظریه پردازان علوم منطقه ای پذیرفته اندعلاوه بر روستا و شهر، منطقه شهری نیز به یک فرم جدید اسکان نوع بشر تبدیل شده است.منطقه های شهری تفاوت های عمده ساختاری و عملکردی با روستا و شهر، بطور منفرد دارند. به همین دلیل لازم است تا با رویکردهای متناسب با این مناطق، برنامه ریزی ها صورت گیرد. این مناطق از توان نهفته ای برخوردارند که بروز آن مشروط به شناخت و تعیین صحیح محدوده منطقه شهری و سپس برنامه ریزی و مدیریت متناسب برای آنهاست. بدیهی است به منظور دستیابی به یک برنامه ریزی صحیح برای یک منطقه شهری، می بایست مرز و محدوده آن مطابق با موازین علمی تعیین شود. اما در عمل، شناسایی این محدوده ها بیشتر با استفاده از تقسیمات سیاسی- اداری صورت می گیرد.در ایران نیز، از سال 1374 منطقه های شهری به رسمیت شناخته شدند و تلاش های گوناگونی جهت دستیابی به محدوده صحیح این مناطق آغاز شد. از آنجا که منطقه شهری تهران همواره اصلی ترین و بزرگترین منطقه شهری در کل کشور محسوب می شود و دارای عملکردهای منطقه ای، ملی و فراملی است، تعیین محدوده آن مطمح نظر این پژوهش قرار گرفت. نوشته حاضر سعی دارد پس از بررسی کلیه روش های مرسوم(نظیر روش تجلیل جریان، مدل های مبتنی بر مدل جاذبه، روش های جغرافیایی و نقشه و عکس های هوایی) در تعیین محدوده منطقه های شهری و ذکر کاستی ها و نواقص این روش ها، از روش تحلیل عاملی به عنوان روش تکمیلی در تعیین مرز و محدوده منطقه شهری تهران(صرفاً بر اساس شاخص های اقتصادی و اجتماعی) استفاده کند. در تعیین محدوده منطقه شهری تهران مقیاس تحلیل شاخص ها در سطح شهرستان است. به این ترتیب که 63 شاخص اقتصادی و اجتماعی در سطح شهرستان استخراج و سپس با استفاده از نرم افزار spss ، تحلیل عاملی اجرا شد. در نهایت نتایج برآمده از تحلیل عاملی، به نقشه gis استان تهران لینک داده شد و پس از تهیه لایه های مختلف، خروجی پژوهش در قالب نقشه نمایش استخراج شد. مطالعات این پژوهش نشان داد که با استفاده از روش تحلیل عاملی، محدوده منطقه شهری تهران برابر با محدوده کل استان تهران به جز شهرستان های فیروزکوه و نظرآباد است. در انتها تعیین مرز و محدوده منطقه های شهری بر طبق موازین علمی، استفاده از روش تحلیل عاملی به عنوان روش تکمیلی در کنار سایر روش های مرسوم تعیین محدوده های منطقه شهری، بکارگیری شاخص های فرهنگی و سیاسی در انجام تحلیل عاملی در پژوهش های آتی، در زمره پیشنهادات تحقیق بیان شده است.
محمد شیخی اسفندیار خراط زبردست
با گسترش فزاینده سکونتگاههای خودرو و دگرگونی آنچه تا پیش از این حاشیه نشینی، آلونک نشینی و امثال آن نامیده می شد. نتایج زیر از پایان نامه ذیل حاصل می شود: 1 - سکونتگاههای خودرو در ایران با ویژگیهایی چون شکل گیری در اراضی غیررسمی(اما غیرقانونی)، داشتن امنیت تصرف ، مکان گزینی در فاصله ای مشخص از کلانشهر اما در حوزه نفوذ مستقیم و در طول محورهای اصلی منشعب از آن، استقلال نسبی، کاهش ارتباط خدماتی با مادرشهر، به رسمیت شناخته شدن و شکل گیری سازمان سیاسی - اداری ، خروج از چرخه مسکن نابهنجار و گذار تدریجی به سوی بازار رسمی زمین و مسکن و ... نوعی تغییر شکلی و حتی محتوائی نسبت به پدیده آلونک نشینی محسوب می شود. 2 - این سکونتگاهها سه مرحله عام را طی می کنند: شکل گیری، دگرگونی و انسجام نسبی که نحوه طی فرایند، طول زمان طی مراحل و فواصل آنها متفاوت بوده، به تبعیت از عوامل داخلی و خارجی رشد محصولات کالبدی متفاوتی را در پی خواهد داشت . 3 - علیرغم تغییر ویژگیها، آنها حتی در مراحل بعدی رشد خود واجد ویژگیهای عام شهر و جامعه شهری نبوده و بلکه جوهره رشد خودرو آنها را در جائی بین شهر و روستا قرار داده و به عنوان الگوئی جدید از سکونت و سکونگاه تعریف می کند.