نام پژوهشگر: محمدرضا دوستان
نرگس محمدباقری پروانه شفیع نیا
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر سطوح متفاوت تداخل زمینه ای (تمرین مسدود و تصادفی) بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت های ساده و پیچیده بسکتبال در دختران و پسران بوده است. بدین منظور، 80 آزمودنی (40 دختر و 40 پسر) از میان دانش آموزان مدارس راهنمایی آموزش و پرورش ناحیه یک شهر اهواز(7800n= ) انتخاب و هر کدام از دو جنس بطور تصادفی به چهار گروه تمرین مسدود ساده،مسدود پیچیده، تصادفی ساده و تصادفی پیچیده تقسیم شدند. این تحقیق شامل چهار مرحله پیش آزمون، پس آزمون، یادداری و انتقال بود. تکالیف مورد نظر در این تحقیق شامل سه مهارت بسکتبال (پاس دو دست داخل سینه، شوت یک دست و دریبل) بود. در تحقیق حاضر به منظور ارزیابی و نمره دادن به سه مهارت پاس دو دست داخل سینه، شوت یک دست و دریبل بسکتبال از مجموعه آزمون بسکتبال ایفرد (aahper) (1992)، همچنین آزمون دریبل درجا استفاده شد. که ضریب روایی آزمون برابر 97/0 می باشد و ضرایب پایایی آن برای پاس سینه ای، شوت ثابت یک دست، دریبل و دریبل درجا به ترتیب، 79/0 ، 83/0، 94/0 و 85/0 به دست آمد. آزمودنی ها بعد از اجرای مرحله پیش آزمون، به مدت 10 جلسه در 5 هفته متوالی به تمرین پرداختند. پس آزمون بلافاصله بعد از پایان جلسات تمرینی و آزمون یادداری و انتقال 48 ساعت بعد از پایان مرحله اکتساب انجام گرفت. نتایج آزمون های آماری (t مستقل، تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر و آزمون پیگردی lsd)، نشان داد که، سطوح متفاوت تداخل زمینه ای(تمرین مسدود و تصادفی) بطور معنی داری بر اکتساب، یادداری و انتقال هر سه مهارت ساده و پیچیده تأثیر گذار بود. برتری تمرین تصادفی نسبت به مسدود تنها در مهارت پاس ساده در پسران معنی دار بود. به علاوه در مهارت های پاس پیچیده در دختران و پسران و دریبل پیچیده در دختران برتری معنی داری به نفع تمرین مسدود بدست آمد. در مقایسه دو جنس در مهارت های شوت و پاس پیچیده بوسیله تمرین مسدود و شوت و پاس ساده بوسیله تمرین تصادفی، پسرها برتری معنی داری نسبت به دخترها داشتند. این پژوهش پیشنهاد می کند که، مربیان بهتر است برای آموزش مهارت های ساده بسکتبال به افراد مبتدی از هر دو روش تمرین مسدود و تصادفی و برای آموزش مهارت های پیچیده بسکتبال به افراد مبتدی از تمرین مسدود استفاده کنند.
زینب صیدی سیده ناهید شتاب بوشهری
زمینه و هدف: خودناتوان سازی عبارت از انجام یا عدم انجام کاری به منظور عذرتراشی برای شکست احتمالی است. به طور کلی خودناتوان سازی ممکن است موجب عملکرد معیوب گردد، و در ورزشکاران یکی از عوامل موثر بر افت عملکرد ورزشی به شمار می آید. خودناتوان سازی تاکنون در ورزشکاران ایران مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین عزت نفس و خودکارآمدی با راهبردهای خودناتوان سازی و ارتباط این راهبردها با عملکرد ورزشی بازیکنان دختر تیم فوتسال ملی حفاری اهواز می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه تجربی بوده که به شیوه سرشماری در یک نمونه 30 نفری از بازیکنان دختر فوتسالیست اجرا گردید. ابراز تحقیق شامل مقیاس خودناتوان سازی جونز و رودوالت، سیاهه عزت نفس روزنبرگ، پرسش نامه خودکارآمدی شرر و آدامز، و همچنین آزمون ارزیابی مهارت فوتسال بود. داده های جمع آوری با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفتند. سطح معنی-داری(a=./.5) تعیین شد. یافته ها: نتایج نشان داد که عزت نفس و خودکار آمدی با خودناتوان سازی رفتاری و ادعایی و همچنین راهبردهای خودناتوان سازی با عملکرد ورزشی بازیکنان دختر تیم فوتسال ملی حفاری اهواز همستگی منفی دارند. نتایج رگرسیون چند متغییره نشان داد که قوی ترین متغیرهای پیش بینی کننده های خودناتوانی سازی به ترتیب عزت نفس و خودکارآمدی می باشند و از بین راهبردهای خودناتوان سازی، نوع رفتاری به طور معنی داری واریانس عملکرد ورزشی را تبیین می کند و نوع ادعایی نقشی در تبیین این واریانس ندارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق توصیه می شود که مربیان، ورزشکاران و سایر دست اندرکاران ورزشی زمینه و عوامل ایجاد کننده خودناتون سازی، مخصوصا نوع رفتاری را شناسایی کنند و اقدام عملی جهت ممانعت و پیشگری از این عوامل انجام گیرد.
محمدرضا دوستان محمدعلی اصلانخانی
چکیده ندارد.