نام پژوهشگر: فاطمه مختاری
فاطمه مختاری نوشاد قاسمی
چکیده هدف از انجام این پژوهش مقایسه سلامت روان و کیفیت زندگی سالمندان ساکن سرای سالمندان و عضو کانون بازنشستگی شهر شیراز (ساکن خانواده) وبررسی نقش متغیر های جمعیت شناختی در کیفیت زندگی و سلامت روان آنان است. روش پژوهش حاضرعلی– مقایسه ای است و جامعه آماری شامل کلیه سالمندان و عضو کانون بازنشستگی شهر شیراز در سال 1389 است. نمونه آماری شامل 60 سالمند ساکن در دو سرای سالمندان فرزانگان و فرشتگان است که به شیوه تصادفی انتخاب شدند و 60 سالمند عضو کانون بازنشستگی است که به شیوه جفت های جور شده با گروه اول از نظرمتغیرهای جمعیت شناختی انتخاب و همتاسازی شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از : پرسشنامه سلامت عمومی 28 – ,ghq پرسشنامه کیفیت زندگی 36 – sf و پرسشنامه محقق ساخته که هر سه پرسشنامه در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت و داده های آماری ثبت و از طریق شاخص های آماری t مستقل،تحلیل واریانس و آزمون همبستگی به کمک نرم افزار 15 – ssps فرضیات بررسی شدند. بر اساس نتایج بدست آمده سالمندان ساکن سرای سالمندان از نظر سلامت روان کلی و خرده مقیاس های آن، کیفیت زندگی و زیرمقیاس های آن و همچنین متغیر های جمعیت شناختی با سالمندان ساکن خانواده (عضو کانون بازنشستگی) تفاوت معنی داری داشتند. بدین معنی که در سلامت روان وخرده مقیاس های آن و همچنین در کیفیت زندگی و زیرمقیاس های آن،اعداد و میانگین از شرایط مطلوب تر سالمندان ساکن منزل(عضو کانون بازنشستگی )نسبت به سالمندان ساکن سرای سالمندان حمایت می کند.بنابراین تمام فرضیات پژوهش مبنی بر متفاوت بودن سلامت روان و کیفیت زندگی سالمندان ساکن سرای سالمندان با سالمندان عضو کانون بازنشستگی(ساکن منزل) مورد تایید قرار گرفتند. واژگان کلیدی : سلامت روان، کیفیت زندگی، سالمندان، سرای سالمندان،متغیر های جمعیت شناختی.
فاطمه مختاری سعاد ورسایی
نظریه ی لاسترنیک-اشنایرلمن نظریه ای برای نقاط بحرانی توابع هموار روی منیفلد های ریمانی با بعد متناهی است. در این نظریه شار گرادیان هر تابع خواص توپولوژیک منیفلد را به نقاط بحرانی آن تابع ربط می دهد. هدف، در این پایان نامه بسط نظریه اخیر برای طیف وسیع تری از شارهاست. در واقع در این پایان نامه مفهوم (cat(?,? را که تعمیمی از رسته لاسترنیک-اشنایرلمن است مطالعه می کنیم. این کمیت به فضای توپولوژیک ? وکلاس کوهمولوژی حقیقی (??h^1(?,x بستگی دارد. ثابت می کنیم که هر1-فرم بسته ? در این کلاس، در صورتی که میدان برداری شبه گرادیانی بدون دور هموکلنیکی داشته باشد، حداقل به اندازه(cat(?,?دارای صفر است.
فاطمه مختاری رضا یوسفی
بیماری دیابت یک اختلال سوخت وسازی است که احتمال بروز آن در سرتاسر دنیا روز به روز در حال افزایش است. یکی از راههای کاهش جذب قند پس از مصرف غذا و درمان این بیماری مهار آنزیم آلفاگلوکوسیداز است که آزاد شدن آلفا-دی- گلوکوپیرانوزید را از انتهای غیر کاهنده مواد کربوهیدراتی مختلف کاتالیز می کند. از این رو در بخش اول این پژوهش فعالیت مهارکنندگی پنج مشتق پلی هیدروکسی حلقه های هتروسیکل به هم چسبیده پیریمیدین، که دارای استخلاف آروماتیک و آلیفاتیک بودند روی این آنزیم پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از بین این ترکیبات، ترکیبات دارای استخلاف آروماتیک دارای فعالیت مهارکنندگی می باشد وترکیب حاوی استخلاف سولفونیل دارای فعالیت مهارکنندگی بیشتری است. همچنین سازوکار مهارکنندگی آن به صورت غیر رقابتی تعیین شد. پارامتر های ترمودینامیکی برهمکنش این ترکیب با آنزیم آلفا-گلوکوسیداز به روش فلورسانس تعیین شد. نتایج نشان داد که برهمکنش های آبگریز نقش مهمی در این اتصال دارند در حالیکه پیوند هیدروژنی دارای تا ثیرکمتری در این برهمکنش می باشد. ترکیبات آلی- فلزی (ارگانومتالیک) گروه مهمی از داروهای ضد سرطانی را تشکیل می دهند. از اینرو فعالیت ضد سرطانی کمپلکس های پلاتینی زیادی تاکنون بررسی شده از جمله می توان از داروی سیس پلاتین (cisplatin) نام برد که دارای اثرات جانبی زیادی است . بنابراین در بخش دوم این پژوهش میزان فعالیت القای مرگ سلولی دو کمپلکس پلاتینی(با عنوان کمپلکس- iو کمپلکس- ii) و برهمکنش این کمپلکس ها با آلبومین سرم انسانی به عنوان حامل عمومی داروها بررسی شد. بررسی شد. در این پژوهش مشاهده شد که کمپلکس -i فعالیت القای مرگ سلولی بیشتری در مقایسه با کمپلکس - ii بر روی سلول های سرطانی k562 دارد. و همچنین مطالعات طیف سنجی (طیف سنجی uv-vis و دورنگ نمایی دورانی ) نشان داد که کمپلکس- i تغییرات ساختاری کمتری در پروتئین آلبومین سرم انسانی نسبت به کمپلکس - ii ایجاد می کند.
فاطمه مختاری حسین مددی
کنترل بیولوژیک از جمله مسائلی است که امروزه به علت مضرات بیش از حد سموم شیمیایی، در کنترل آفات جایگاه ویژه ای یافته است. لذا درک بهتر از زیست شناسی و اکولوژی دشمنان طبیعی و همچنین شکارگران می تواند ما را در بکارگیری کنترل بیولوژیک بیشتر یاری نماید. در این تحقیق به بررسی واکنش عددی کفشدوزک hippodamia variegata goeze با تغذیه از شته سیاه باقلا (aphis fabae scopoli) پرداخته شد. جمع آوری کفشدوزک و شته سیاه باقلا به ترتیب از مزارع یونجه منطقه امزاجرد همدان و مزارع چغندر شهرستان صحنه کرمانشاه انجام شد. آزمایش ها درون پتری دیش های 9 سانتی متری دارای تهویه، با شش تیمار که شامل تراکم های 16، 32، 64، 96 و 128 عدد پوره شته جهت تغذیه کفشدوزک بود، انجام شد. هر یک از تیمار ها دارای 15 تکرار بودند. تمامی مراحل پرورش و آزمایش هم در شرایط ثابت (دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10±60 درصد و دوره نوری16ساعت روشنایی و8 ساعت تاریکی) انجام گردید. میزان تغذیه در دوران لاروی کفشدوزک با افزایش تراکم شکار، افزایش یافت ولی طول دوره زندگی پیش از بلوغ با افزایش تراکم رابطه معکوس داشت. واکنش عددی کفشدوزکh. variegata با تغذیه از شته a. fabae ازنوع غیر خطی وابسته به تراکم تاخیری بود. به عبارت دیگر میزان تخم گذاری کفشدوزک با افزایش تراکم شکار افزایش داشت ولی این افزایش در یک سطح مشخص به مقدار ثابتی میل می کرد. همچنین افزایش تغذیه کفشدوزک روی وزن، تعداد دسته های تخم، و اندازه تخم اثر مثبت و معنی داری دارد. نتایج بدست آمده رابطه بین تراکم شکار مصرف شده و تعداد نتاج تولید شده در کفشدوزک h. variegata را نشان داده و حاکی از این مطلب است که این کفشدوزک بدلیل دارا بودن فاکتورهای زیستی مورد نیاز شامل تکمیل دوره رشد و نمو مراحل مختلف رشدی، تخم گذاری منظم و زیاد حشرات ماده با تغذیه از طعمه مورد نظر، انتخاب مناسبی برای پرورش گونه مورد نظر کفشدوزک می باشد.
فاطمه مختاری مختار کمیلی
خسرو و شیرین یکی از زیبا ترین منظومه های داستانی در ادب فارسی است که نظامی شاعر نامور ایرانی با نوآوری و خلاقیت آن را سروده است. شعله نی ریزی یکی از شاعران ناشناخته است که به پیروی از نظامی، منظومه ی عاشقانه ی فرهاد و شیرین (خسرو و شیرین) را خلق کرده است. با مطالعه ی تطبیقی این دو اثر ارزشمند، ضمن آشنایی با اندیشه ها و باورهای شاعرانه اش می توان قدرت کلام و زیبایی سخن هر دو شاعر را درک کرده و نوآوری و خلّاقیّت های موجود در این آثار را ارزیابی کرد. خسرو و شیرین نظامی و خسرو و شیرین شعله از نظر موضوع داستان یکسان می باشند امّا با وجود اشتراکات در چهارچوب، در طرح و پرداخت دو روایت، تفاوت هایی به چشم می خورد. زبان دو منظومه نیز تفاوت هایی دارد و در مجموع می توان گفت زبان شعله ساده تر است. هر دو منظومه عشق آمیخته به عفت را توصیف کرده و ضمن تفسیر این عشق پاک، آثار عشق در آن ها تجلّی یافته است. خسرو و شیرین نظامی و شعله تنها افسانه و حکایت نیستند، بلکه مجموعه ای از حکمت ها و مضامین اخلاقی با تمثیل های کوتاه در آن ها بیان شده است. افسانه خسرو و شیرین دارای صحنه های بسیار زیباست و نظامی و شعله با تخیّل خود توصیفات زیبایی را ارایه داده اند. در فصل دوم رساله، مختصری درباره ی نظامی و شعله، احوال و عقاید و آثار آن ها نوشته شده است. در فصل سوم خلاصه ی داستان و ویژگی های زبانی و هم چنین آرایه های به کار برده شده در هر دو منظومه مورد بررسی قرار گرفته و توصیف ها با ذکر نمونه بیان شده است. فصل چهارم به ساختار کلّی داستان و تفاوت های روایی و هم چنین سیمای قهرمانان دو منظومه اختصاص دارد. در فصل پنجم تجلّی عشق درد و اثر مطرح گردیده و در فصل ششم مضامین دینی، اخلاقی و اجتماعی دو منظومه آورده شده است. آن چه که نگارنده ی این پایان نامه را به تطبیق خسرو و شیرین نظامی با خسرو و شیرین شعله وا داشت، جای خالی ای بود که در این زمینه احساس می شد؛ امید است مورد پسند ادب دوستان قرار گیرد.
فاطمه مختاری فهیمه اسفرجانی
چکیده فعالیت بدنی به همراه رژیم غذایی، پایه ای در درمان دیابت در نظر گرفته شده است. هدف از پژوهش حاضر تاثیر ترکیبی 12 هفته تمرین هوازی و مصرف بتاگلوکان جو بر قند و نیمرخ لیپیدی زنان دیابتی نوع دو بود. 24 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع دو با میانگین سنی 49 سال به صورت هدفمند انتخاب، و پس از پر کردن فرم های رضایت نامه، در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به سه گروه، کنترل (n=8)، گروه تجربی ورزش و تغذیه (n=8) و گروه تغذیه (n=8) تقسیم شدند. گروه تجربی تغذیه، در طول دوره آزمون، روزانه یک عدد نان جو با 4 گرم بتاگلوکان را به مدت 12 هفته مصرف کردند. گروه تجربی ورزش و تغذیه علاوه بر مصرف نان جو، در جلسات پیاده روی پیشرونده با شدت 60-70% حداکثر ضربان قلب بیشینه شرکت کردند. این برنامه با دو جلسه در هفته به مدت 20 دقیقه شروع و با یک روند افزایشی، به سه بار در هفته به مدت 60 دقیقه، پس از 12 هفته پایان یافت. گروه کنترل فعالیت منظمی انجام ندادند. متغیرهای اندازه گیری شده در این تحقیق شامل وزن، درصد چربی، قند خون، تری گلیسیرید،کلسترول، ldl، hdl، فشار خون سیستول ودیاستول بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آنوا) استفاده گردید. سطح معناداری برای همه آزمودنی ها 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق، کاهش معناداری را بر قند خون ناشتا در گروه ترکیب ورزش و تغذیه و گروه تغذیه در مقایسه با گروه کنترل نشان داد، در حالی که درتغییرات نیمرخ لیپیدی، فشار خون و ترکیب بدن هر دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان داد ترکیب تمرین هوازی و مصرف بتاگلوکان، و یا مصرف بتاگلوکان به تنهایی در رژیم غذایی می تواند سبب کاهش قند خون بیماران دیابتی نوع دو گردد. بنابراین باید در پیشگیری و بخشی از فرآیند درمان دیابت، به این عوامل توجه بیشتری نمود. کلید واژه ها: تمرین هوازی، دیابت نوع دو، نیمرخ لیپیدی، قند خون، بتاگلوکان جو.
فاطمه مختاری فریبرز معظمی
چکیده ندارد.
ندا جوشن فاطمه مختاری
چکیده ندارد.
مجتبی نجاریان علیرضا قاطع
چکیده ندارد.
کمال یزدی فاطمه مختاری
چکیده ندارد.
نعیمه غفاریان فاطمه مختاری
چکیده ندارد.
فاطمه مختاری کیوان محمود اقدمی
چکیده ندارد.
کمال یزدی فاطمه مختاری
چکیده ندارد.