نام پژوهشگر: معصومه فرهاد
معصومه فرهاد سیدمحمدباقر نبوی
بندر امام به عنوان بزرگترین بندر ایران، دارای بالاترین رکورد تخلیه و بارگیری در کشور بوده، بنابراین با تردد و ترافیک سنگین کشتی ها روبروست. ضایعات حاصل از صادرات انواع کالاها، آلودگی های وارده از سوخت کشتی ها و پساب صنایع پتروشیمی، از جمله منابع آلاینده بالقوه منطقه محسوب می گردند. از جمله آلاینده های موجود در منطقه، می توان به هیدروکربن های نفتی و فلزات اشاره کرد. به علت خطرات بالایی که این آلاینده ها برای سلامت اکوسیستم منطقه دارند و با توجه به انتقال آلودگی در طول زنجیره غذایی بواسطه مصرف آبزیان آلوده، مطالعه سطح ناپاکی اینگونه آلاینده ها در محیط زیست و محیط های آبی بسیار حائز اهمیت می باشد. بطور کلی در پایش محیط های آبی از دوکفه ای ها به دلیل پراکنش وسیع، صافی خواری، تحرک کم و فقدان سیستم متابولیکی پیشرفته استفاده می شود. به منظور مطالعه آلودگی نفتی، غلظت tph، وانادیوم و نیکل به عنوان شاخص آلودگی نفتی در رسوب و دوکفه ای crassostrea gigas مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از رسوبات و صدف های 5 ایستگاه در بندر امام در بهمن 1388 و تیر ماه 1389 صورت گرفت. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه و آماده سازی آنها، میزان tphبا استفاده از دستگاه اسپکتروفلورومتر و میزان فلز نیکل با استفاده از دستگاه جذب اتمی و سنجش وانادیوم نیز به کمک کوره گرافیتی صورت گرفت. کربن آلی کل و دانه بندی رسوبات و فاکتورهای محیطی نیز در هر ایستگاه سنجیده شدند. نتایج نشان داد که غلظت tph، وانادیوم و نیکل در رسوبات به ترتیب 6/36-53/0، 2/48-35 و 4/79-3/59 میکروگرم بر گرم وزن خشک بوده و همچنین در بافت صدف ها نیز به ترتیب 502-1/24، 2-4/1 و 5/7-3 میکروگرم بر گرم وزن خشک بودند. دوکفه ای های منطقه از نظر tph در مقایسه با استاندارد who آلوده بوده اما رسوبات منطقه در مقایسه با استاندارد خلیج فارس غیر آلوده و کمی آلوده ارزیابی شد. رسوبات منطقه از نظر نیکل و وانادیوم می توانند اثرات زیان آوری بر روی جوامع بیولوژیک داشته باشد. دوکفه ای مورد مطالعه، از نظر دو فلز آلوده بوده و برای مصرف انسان مناسب نمی باشد. بین مقادیر tph در رسوب و بافت دوکفه ای همبستگی معنی دار و مستقیم مشاهده شد. بین میزان tph رسوبات و مقادیر رس و کربن آلی رسوبات همبستگی معنی داری ملاحظه نشد. همبستگی بین مقادیر وانادیوم در رسوب و بافت، معنی دار و مثبت بوده در حالیکه همبستگی بین مقادیر نیکل در رسوب و بافت معنی دار و منفی بود. نسبت وانادیوم به نیکل در رسوب و بافت دوکفه ای به ترتیب 81/0-46/0 و 66/0-26/0 بدست آمد که با مقدار این نسبت در هیچ یک از پایه های نفتی موجود در خلیج فارس مطابقت نداشت. بین غلظت هیدروکربن های نفتی با فلزات وانادیوم و نیکل در رسوب و بافت، همبستگی معنی داری مشاهده نشد. عدم وجود همبستگی بین مقادیر فلزات و tph در رسوب و دوکفه ای احتمالاً به دلیل لایروبی مکرر منطقه می باشد. با توجه به جابجایی مکرر رسوبات در این منطقه و پراکنش نسبتاً بالای دوکفه ای c. gigas به نظر می رسد پایش زیستی ترکیبات فوق به کمک c. gigas نسبت به سنجش و آنالیز شیمیایی رسوب از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.