نام پژوهشگر: بهنام دارایی زاده
بهنام دارایی زاده محمد شریف
بی گمان وصف "جهان شمولی" برای موازین درج شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر از ارکان اساسی این سند تاریخی است. این وصف و یا خصیصه سند عموماً مبتنی است بر نظریه حقوق طبیعی. نظریه ای که در طول سده های اخیر تحولات مختلفی داشته و با چالش های و نقد های مهمی نیز روبه گشته. یکی از این نقد ها نقدی است که با توسل به مبانی نظری مارکسیم صورت بندی شده است. مارکسیسم به مثابه یکی از بزرگ ترین جنبش های فکری و اجتماعی قرن بیستم، پیش از هر امر دیگری، پارادایمی است به نسبت جامع. پارادایمی که در قالب آن، این امکان وجود دارد که غالب مسائل مهم اجتماعی از جمله موازین حقوقی را به طور عام و آموزه های حقوق بشری را به طور خاص مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. با این نگاه و با توسل به تئوری ححقوقی پارادایم مارکسیسم سعی شده است نظریه جهان شمولی حقوق بشر به مثابه واقعینی عینی و خارجی به چالش گرفته شود