نام پژوهشگر: جلال الدین رفیع فر
منا درانی انارستانی ابوعلی ودادهیر
غذایی که هر فرد مصرف می کند صرف نظر از آنکه سبب رفع گرسنگی است، بر وضعیت سلامت، کار، زندگی و موفقیت تأثیر می گذارد. گاه افراد به دلایل مختلف از شرایط تغذیه ای مساعدی برخوردار نیستند و این دلایل نیز صرفاً اقتصادی نیست و گاه سبک زندگی است که نوع ارتباط ما را با غذا تعیین می کند. وضعیت غذایی هر فرد متأثر از شبکه ای از عوامل است که از سطحی ترین تا نهفته ترین آنها را شامل می شود؛ سطحی ترین دلایل در حوز? اقتصادی قابل بررسی اند، اعم از میزان درآمد، نوع شغل، هزینه ها و غیره و یا حتی نوع غذایی که افراد مصرف می کنند، اما عوامل نهفته ای نیز وجود دارد که محدودیت، کیفیت و کمیت غذای فرد را مشخص می کند؛ عواملی مانند فرهنگ و باورها، سرمای? اجتماعی، هنجارهای اجتماعی، جنسیت و غیره. هدف این پژوهش یافتن دسته ای از عوامل نهفته است که بر امنیت غذایی فرد تأثیر می گذارد و از آنجا که نوع غذای افراد در خانواده تعیین می شود، واحد مورد بررسی خانواده است؛ بدین منظور تعداد 30 خانوار با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند و گردآوری داده از طریق انجام مصاحب? عمیق با سرپرست خانوار که زنان تحت پوشش کمیت? امام خمینی شهر تهران ساکن در منطقه 11 و 12 انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی متعارف استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها حاکی از آن است که در خانوارهای تک سرپرست کم درآمد که توسط مادر خانوار اداره می شود علاوه بر سرمای? مادی که خانواده در اختیار دارد؛ ویژگی های شخصیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتدار مادر، وضعیت تحصیلات و اشتغال وی در تعیین کیفیت تغذی? و امنیت غذایی افراد خانوار بیشترین تأثیر را دارد و به میزانی که افراد دیگر خانوار در فعالیت اقتصادی مشغول هستند امنیت غذایی خانوار از سطح امن و سالم به بدترین سطح و ناامنی غذایی شدید تغییر می یابد.
یاسر خدام خراسانی جلال الدین رفیع فر
در چند دهه ی اخیر از مشارکت اجتماعی بعنوان یکی از عوامل موثر در توسعه یاد شده است. توسعه ی مثبت و پایدار در شهرها، وابسته به مشارکت شهروندان در امور محله و شهر خویش است. با توجه به تنوع قومیتی، دینی و مذهبیای که در شهر تهران وجود دارد، چگونگی مشارکت جویی و مشارکت دهی اقلیتهای دینی در امور محله و شهر خویش یکی از سوالات جامعه شناسانهای است که قابلیت طرح دارد. اقلیت دینی ارمنی در هشتاد سال اخیر بطور برجسته در چندین محله ی تهران مستقر شده اند و در این تحقیق سعی شده است با استفاده از شیوه ی تحقیقات کیفی و روش تئوری زمینه ای، در مورد چگونگی مشارکت ارامنه در امور مدیریتی محله زرکش و عوامل تسهیل کننده و موانع آن به بحث بپردازیم. در این پژوهش به قصد بالا بردن بازده نظری از شیوه نمونه گیری نظری استفاده شده است و با بیست نفر از ارامنه در مورد موضوع مورد مطالعه مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت های نسبی هنجاری و ارزشی بین ارامنه و جامعه ی اکثریت، برخورداری از مدارس و انجمن های خاص ارامنه در کشورمان و برخی محرومیت هایی که در سطح جامعه اکثریت برای آنان وجود دارد، باعث شده است که ارامنه تبدیل به اقلیتی منزوی و درون گرا در جامعه شوند. آنان دارای گروه ها و سازمان های غیر دولتی ارمنی در ایران هستند و مدارس و کلیساهای خاص ارامنه را در اختیار دارند؛ که این امر سبب شده است آنان در درون گروه دینی و قومیتی خویش مشارکت بالایی داشته باشند اما در مواجهه با جامعه ی اکثریت همچنان کناره گیری را ترجیح دهند و بی اعتمادی میان آنان و جامعه اکثریت، دیواری نامرئی بوجود آورده است. از طرفی شهرداری که مدیریت شهری در ایران تا حد زیادی بر عهده اوست و داعیه ی برگزیدن رویکرد اجتماعی – فرهنگی در مواجهه با مسائل شهری دارد، سعی نموده از نمایندگان شورای محلی در مدیریت امور محله ها استفاده کند. اما به نظر می رسد که برای جلب بیشتر اعتماد و مشارکت ارامنه در محله زرکش، علاوه بر استفاده از نمایندگان ارامنه در شورای محلی نیاز به ساز و کار دیگری نیز داشته باشد. استفاده از رابط ها و کارشناسان اجتماعی- فرهنگی ارمنی در سازمان شهرداری در جهت شناختن بیشتر فرهنگی-اجتماعی این اقلیت و برقراری ارتباط صحیح با آنان و دخیل کردن بیش از پیش آنان در مدیریت امور محله شان لازم و ضروری به نظر می آید.
مهران ملک جلال الدین رفیع فر
چکیده برای درک معنایی تصاویر کهن، نیاز به شناخت مولفه های نمادینی است که زمانی چون زبان کلامی، معنایی مشخص در فرهنگ های کهن داشتند و به نوعی بازنمایی باورهای اسطوره ای بودند. در این باره، نمادشناسی تطبیقی می کوشد با ارائ? روشی علمی در تفسیر تصاویر، معنای این مولفه ها را روشن نماید و بر اساس تحلیل و رده بندی آن ها، به ارزش های نمادین فرهنگی دست یابد. این تحقیق بر آن است که به درک معنایی نقش نمادین عقاب و مار در دست ساخته های سنگ کلریتی جیرفت (هزاره سوم ق.م) به پردازد. در این راستا، پیش از هر چیز نیاز به درک بافت فرهنگی این دوران و شیوه های بازنمود باورهای آن است. در این تحقیق پس از بررسی کلیاتی از جیرفت، به بررسی ساختار نقش مورد پژوهش، یعنی نماد عقاب و مار پرداخته می شود، عقاب و مار بر اساس خصوصیات ویژه ای که در ذهن انسان کهن، فراطبیعی می نمود، به شکل نمادین با خدایان و به طور شاخص با ایزدبانوان همراه شده یا جایگزین آن ها گشتند، به عبارتی پرستش ایزدبانوان در دور? زمانی نسبتاً طولانی که ریشه در دوران پارینه سنگی دارد، در بسیاری از تمدن های کهن به صورت یک باور مسلط و به شکل بازنمودهای گوناگون مشاهده می گردد، و یکی از بازنمودهای بسیار شاخص آن ها، تصویرگری ایزدبانوان به همراه اجزائی از بدن پرنده و یا به شکل شاخص پرنده/عقاب است که به وسیل? مار همراهی می گردد، در این امتداد، نشانه های این باور مسلط را در جیرفت نیز می توان یافت. واژه های کلیدی: نماد، اسطوره، جادو، ایزدبانو، پرنده ، مار.
غلامحسین صالحی جلال الدین رفیع فر
وجود آسیاب آبی در مناطقی از سرزمین بختیاری که دارای رودخانه و چشمه سارهای پراب و یا فصلی هستند یک امر ضروری بمنظور ادامه حیات و بقا محسوب می گردد. دراین مناطق این فن سنتی و کهن از دیرباز رسالت تامین "نان" و سایر ملزومات بان را برعهده دارد. آسیاب دارای کارکردهای متنوع و فواید گوناگونی است و شامل چندین نوع از انواع ساده و دستی تا گسترده و پیچیده ترآن، یعنی، نوع آبی در اغلب مناطق بختیاری از ازمنه کهن ساخته و حفظ و حراست شده است برای ساختن انواع آسیاب آبی، گروه ها و افراد انسانی مختلفی، درگردآوری وسایل و ابزار آن ایفای نقش می کنند. دامنهء تهیه و تدارک اینگونه ابزار متنوع و مورد نیاز، بیرون از مرزها منطقهء ایست و ساکنین محلی را نیز در برمیگیرد. برای ساختن آسیاب ، تخصص و مهارت و روش و الگوهای متعددی بکار برده می شوند که اهمیت وسعت و قلمرو آنها از محدودیت های فردی و شخصی فراتر می روند. شعاع فعالیت و تراوشات فرهنگی و اشاعهء آنها در رشد و پرورش و قرب فرهنگی اقوام و طوایف بسی گسترده و وسیع و پردامنه است . از طریق این فنون و متفرعات آن که هدفش حداقل برآوردن یک نیاز (زیستی - اقتصادی) بوده می توان تا اعماق لایه های اجتماعی و فرهنگی افراد و گروه های انسانی راه یافت ، به سخن دیگر، این فن و اهمیت و نقش آن، هم چون ملاطی تمام عناصر فرهنگی و حتی خرده فرهنگهای اینگونه جوامع را به سایر اجتماعات و طوایف دیگر پیوند می دهد و سبب جوشش فرهنگی آنها می گردد. نقش آسیاب آبی در جوامع قومی گوناگون و نحوهء برخورد اجتماعی و فرهنگی آنان با یکدیگر و ارتباطات اقتصادی وابسته به آن بسیار حائز اهمیت است . این موضوع در قلمرو مردم شناختی واجد اهمیت تعمق و تامل بسیار می باشد. زیرا این فن و سایر فنون پیوسته به آن تنها به کارکرد تبدیل غلات به آرد مورد نیاز آنان محدود نمیشود، بلکه موجب ایجاد روابط اجتماعی و بسط روابط خانوادگی، ازدواج - مبادلهء اقتصادی برخورد فرهنگی - جنگ و نزاع - صلح و اتحاد و همبستگی مردم وابسته به طوایف و تیره ها را نیز در برمی گیرد. از سوی دیگر سبب پیوند و جوشش خانواده ها و فامیل و در نهایت تردد و رفت و آمدهای آفراد و انسجام ایلی و طایفه ای را نیز شامل می گردد . این گونه مسائل اجتماعی منجر به انواع همکاریها و تعاون و همیاری بین اقشار مردم - اولادها و خانواده ها و فامیل می گردد.