نام پژوهشگر: وحید مدحت
وحید مدحت حسین پیرنجم الدین
شعر دارای ویژگی های خاص خود است و بالطبع مترجم شعر باید فهم درستی از خصوصیاتی داشته باشد که زبان شعر را متمایز می کند. شعر به رعایت وزن و قافیه محدود نمی شود. شعر سپید شعری است که از چنین جنبه هایی به دور است اما هنوز شعریت خود را دارد. بنا به نظر لیچ آن چه شعر را می آفریند هنجارگریزی های زبانی است که شاعر در شعر خود به کار می برد و بنابراین هنجارگریزی زبانی از نظر او ابزار آفرینش شعر تلقی می شود. لیچ هشت نوع هنجارگریزی زبانی را برمی شمرد. از آنجایی که در شعر صورت و محتوا از هم جدایی ناپذیرند مترجم باید تا آنجا که می تواند این دو را در ترجمه انتقال دهد. نیز از نظر هنجارگریزی های زبانی مترجم باید به این موارد توجه داشته حتی المقدور آنها را در ترجمه انتقال دهد. تاکنون توجه کمی به موضوع هنجارگریزی شعر در ارتباط با ترجمه شده است، از این رو مطالعه حاضر بر آن است تا به موضوع هنجارگریزی زبانی پرداخته آنها را در دو گزیده از اشعار شاملو به ترجمه پاپان متین و کیانوش بررسی کند تا مشخص سازد که اولا در خلال ترجمه این هنجارگریزی ها دستخوش چه تغییراتی شده اند و دو دیگر اینکه آیا مترجمین مذکور توانسته اند این عناصر شعری را انتقال دهند یا نه. بررسی صورت گرفته نشان داد که هنجارگریزی های معنایی، تاریخی و واژگانی عناصر مسلط و تعیین کننده ی سبک شعر شاملوست. با این همه، در هر دو ترجمه تنها هنجارگریزی معنایی به میزان زیادی انتقال یافته و اکثر موارد هنجارگریزی های واژگانی و تاریخی نادیده گرفته شده است، که این خود حاکی از آن است که این ترجمه ها از نظر انتقال عناصر سبکی شعر شاملو کاستی های زیادی داشته اند.