نام پژوهشگر: مریم علی پور
مریم علی پور محسن آیتی
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه صلاحیت های حرفه ای معلم و خود راهبری دانش آموزان متوسطه شهر بیرجند بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل 7883 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه (شاخه نظری) شهر بیرجند است که در سال تحصیلی 89-88 در این شهر مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 384 نفر (192 دختر و 192 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با نسبت های یکسان انتخاب شدند. میزان خود راهبری دانش آموزان با استفاده از مقیاس خود ارزیابی برای یادگیری خود راهبر ویلیامسون که 60 گویه و 5 حیطه ی آگاهی، استراتژی های یادگیری، فعالیت های یادگیری، ارزیابی و مهارت های درون شخصی را در بر می گیرد، سنجیده شده است. صلاحیت حرفه ای معلم نیز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس استانداردهای وضعیت کیفی معلم، تبیین شده در کتاب راهنمای تمرین تدریس لورنس و همکاران سنجیده شد. این استانداردها در سه محور کلی «ارزش های حرفه ای»، «دانش و درک» و «تدریس» شکل یافته است. پایایی پرسشنامه ویلیامسون قبلاً تأیید شده است در عین حال محاسبه آلفای کرانباخ برای داده های پژوهش حاضر مقدار90/0را برای کل پرسشنامه به دست می دهد که حاکی از اعتبار بسیار خوب پرسشنامه است. پایایی پرسشنامه صلاحیت های حرفه ای معلم نیز که یک پرسشنامه محقق ساخته است 89/. به دست آمده است. یافته های حاصل از این پژوهش وضعیت خود راهبری دانش آموزان را با توجه به مولفه های صلاحیت حرفه ای معلم بررسی کرده است که نتایج روابط معناداری را نشان می دهد. نتایج ماتریس همبستگی و تحلیل ساختاری بین متغیرهای مدل نشان داد که همه مولفه های صلاحیت حرفه ای معلم با مولفه های خود راهبری دانش آموزان در ارتباط هستند. از بین مولفه های صلاحیت حرفه ای معلم «دانش و درک» و «تدریس معلم» نسبت به مولفه «ارزش ها و عمل حرفه ای معلم» بیشترین ارتباط را با خود راهبری دانش آموزان داشته اند. بنابراین انتظار بر این است که با بالا رفتن هر یک از مولفه های صلاحیت حرفه ای معلم بر مقدار خود راهبری فراگیران نیز افزوده شود. مرور کلی یافته های پژوهش مشخص می کند که صلاحیت های حرفه ای معلم عامل مهمی است که در ایجاد انگیزه و کاربرد و استفاده از خود راهبری دانش آموزان نقش دارد. علاوه بر این پژوهش نشان می دهد که صلاحیت حرفه ای معلم در بین مولفه های خود راهبری فراگیران، بیشترین اثر را بر روی فعالیت یادگیری دانش آموزان داشته و کمترین اثر مربوط به استراتژی یادگیری است. معلم با ایجاد شرایط کلاسی جذاب و محیطی حمایت کننده باعث می شود باورهای دانش آموز قوی تر شده و عملکرد تحصیلی بهتری داشته باشند. یافته ها حاکی از این است که با آگاهی از استراتژی موثر به گونه ای اثرگذار و با به کارگیری روش های فعال تدریس و توجه به علایق و انگیزه فراگیر روند خود راهبری تسهیل می شود معلمانی در این زمینه موفق ترند که از مهارت های حرفه ای لازم برخوردار باشند.
مریم علی پور لطفعلی معصومی مقدم
ساختار بدن انسان در ظا هر متقارن به نظر می رسد، ا ما ا ندام های داخلی مثل قلب، کلیه و... به صورت نا-متقارن قرار گرفته ا ند. ساختار مغز نیز در ظا هر متقا ر ن به نظر می رسد ولی دو نیمکره ی مغزی از دیدگاه عملکردی به صورت نا متقارن فعالیت می کنند. این نامتقارن بودن مغز ممکن است بر بسیاری از مهارت های شناختی نظیر حافظه، پردازش اطلاعات و تظاهر فعالیت های نیمکره ها موثر باشد. در کل نتایج بدست آمده حاکی از آن بود کهنا متقارنبودن نیمکره های مغزی بر زمان واکنش تشکیل حافظه ی کوتاه مدت سیاه و سفید داوطلبین تاثیری معنی دار نداشت. در راست دست ها (غالبیت نیمکره ی چپ ) کمترین زمان واکنش در نیمکره ی چپ به ثبت رسید در حالیکه در چپ دست ها ( غالبیت نیمکره ی راست ) سریعترین زمان واکنش در نیمکره ی راست مشاهده گردید و در همکاری مشترک نیمکره ها زمان واکنش در هر دو گروه یکسان بود. در استنتاجی دیگر از دیدگاه جنسیت، زمان و اکنش نیمکره ی چپ در هر دو جنس مذکر و مو-نث اختلاف معنی داری نسبت به هم نداشتند. زمان واکنش نیمکره ی راست و همکاری مشترک نیمکره ها در مذ کر ها نسبت به مونث هاکمتر مشاهده گردید.در افراد مذکر سرعت انتقال اطلاعات بین نیمکره ها سبب برتری این افراد در افزایش سرعت تشکیل حافظه در نیمکره ی راست می شود.
مریم علی پور فرهاد ساسانی
هر چیزی که گفته یا نوشته می شود دارای بار ایدئولوژیک است. در واقع تمام چیزهایی که گفته یا نوشته می شود درون ساختار زبانی خود دربردارنده ی باورها و نگاه ایدئولوژیک خاص گوینده یا نویسنده ی آن است. اما این انتقال و القای ایدئولوژی گاه به صورت پنهان و در لایه های زیرین زبان صورت می گیرد و تنها به کمک ابزارهای زبان شناختی و تحلیل انتقادی گفتمان است که می توان برای آشکارسازی آن ها اقدام نمود. قانون اساسی نیز به عنوان قانون مادر در هر نظام و کشور دربرگیرنده ی تفکر و ایدئولوژی تدوین گران آن و تحت تأثیر بافت فرهنگی و اجتماعی نشأت گرفته از آن است. در این پژوهش با استفاده ازدستورنقش-گرای نظام مند هلیدی و مدل بازنمایی کنش گران اجتماعی ون لیوون به بررسی و مقایسه ی گفتمان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی مشروطه پرداخته شده است.بررسی و تحلیل محورهای کانونی استخراج شده از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی مشروطه و متمم آن که شامل حکومت و زیرشاخه های مربوط به آن (مانند جمهوری اسلامی، سلطنت، ولایت فقیه، پادشاه و غیره)، زنان، خانواده، حقوق ملت، نظارت، اقتصاد، مالکیت، اقلیت ها، شوراها و قانون اساسی بود، نشان داد که در هر دو قانون اساسی محورهایی مرکزی وجود دارد که تمامی اصول حول آن شکل گرفته اند. این محورها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اسلام، رهبر و ملت و در قانون اساسی مشروطه و متمم آن مجلس، سلطنت، پادشاهو ملتاست.در قسمت دوم تحلیل داده ها، نتایج نشان داد که فرآیند مادی و پس از آن فرآیند رابطه ای هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی و هم در قانون اساسی مشروطه و متمم آن از بالاترین میزان وقوع برخورداراند. کم ترین بسامد هم در هر دو قانون متعلق به فرآیند ذهنی است.بررسی آغازگرها در قسمت سوم از تحلیل داده ها حاکی از آن بود که هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی و هم در قانون اساسی مشروطه و متمم آن تعداد آغازگرهای ساده بیش تر از آغازگرهای چندگانه است. هم در قانون اساسی جمهوری اسلامی و هم در قانون اساسی مشروطه و متمم آن قانون آغازگر تجربی و پس از آن آغازگر متنی از بالاترین میزان توزیع برخورداراند. کم ترین میزان وقوع در دو قانون مزبور مربوط به آغازگر بینافردی است. به علاوه در هر دو قانون ترکیب آغازگرهای متنی +تجربی بیش از سایر امکانات ترکیب دیده می شود. از دیگر دستاوردهای این پژوهش این است که دو کارگزاری که بیش ترین وقوع را در جایگاه آغازگر داشته اند، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رییس جمهور و در قانون اساسی مشروطه، پادشاه است.
مریم علی پور قاسم اسدپور اتوئی
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر پیش تیمار شستشوی خرده چوب های صنوبر و ممرز بر قابلیت رنگبری خمیرکاغذ شیمیایی- مکانیکی انجام شد. پیش تیمار با آب داغ خالص و نیز محلول قلیایی انجام شد. خرده چوب های پیش تیمار شده و شاهد با استفاده از روش شیمیایی- مکانیکی به خمیرکاغذ تبدیل شدند. نتایج مرحله پیش تیمار نشان داد که در هر دو گونه کاهش جرم طی پیش تیمار با آب داغ کمتر از پیش تیمار با قلیا شد. بازده خمیرکاغذ حاصل از خرده چوب های ممرز و صنوبر پیش تیمار شده نسبت به نمونه شاهد افزایش یافت. نتایج حاصل از اندازه گیری خواص نوری نشان داد که درجه روشنی نمونه های پیش تیمار شده در هر دو گونه قبل و بعد از رنگبری نسبت به نمونه شاهد افزایش یافت. ماتی در نمونه های پیش تیمار شده با آب داغ افزایش و طی پیش تیمار با محلول قلیایی کاهش یافت. در نمونه های پیش تیمار شده با آب داغ و محلول قلیایی شاخص مقامت در برابر کشش گونه ممرز و صنوبر نسبت به نمونه شاهد به ترتیب افزایش و کاهش یافت. پیش تیمار با آب داغ و پیش تیمار با محلول قلیایی بر شاخص مقاومت در برابر ترکیدن و شاخص مقاومت در برابر پاره شدن گونه ممرز و صنوبر نسبت به نمونه شاهد تاثیر معنی داری نداشت.
مریم علی پور سعید قماشی
محور قرار دادن طرح ها و فعالیت هایی که سازمان های مردم نهاد به موجب قوانین و آیین نامه ها به منظور پیشگیری از بزه کاری انجام می دهند و نیز پاسخ گویی به این سوالات که این سازمان ها چگونه و با الهام از کدام مدل پیشگیری، می توانند در امر پیشگیری از بزه کاری زنان ایفای نقش نمایند و در راستای این مدل از پیشگیری چه خدماتی ارائه می دهند، از جمله اهدافی است که تحقیق مذکور در راستای پاسخ به آن ها تدوین یافته است. واژگان کلیدی: سازمان های مردم نهاد، پیشگیری از جرم، سیاست جنایی مشارکتی، بزه کاری زنان، جامعه مدنی
مریم علی پور علی اکبر خانیانی
چکیده ندارد.