نام پژوهشگر: مریم نیازی
مریم نیازی کمال شانظری
روش هم محلی نامتقارن و روش جواب های اساسی دو روش بدون شبکه بندی هستند که برای حل معادلات دیفرانسیل جزیی مورد استفاده قرار می گیرند. روش هم محلی نامتقارن یک روش بدون شبکه دامنه ای است که در آن جواب به صورت ترکیب خطی از توابع شعاعی پایه در نظر گرفته می شود.روش جواب های اساسی یک روش بدون شبکه مرزی است که در آن جواب به صورت ترکیب خطی از جواب های اساسی فرض می شود. در ایران پایان نامه، دو روش برای حل معادلات وابسته زمانی پیشنهاد شده است، روش اول بر اساس هم محلی نامتقارن عمل می کند، این روش با استفاده از توابع شعاعی پایه و هم محلی در نقاط مرزی و دامنه ای به حل معادلات وابسته زمانی می پردازد. این روش بر روی معادلات سهموی و هذلولوی با شرایط مرزی دیریکله و رابین کاربرد دارد. برای حل معادلات سهموی از یک روش تفاضل پیشرو و یک روش کرانک نیکلسون و برای معادلات هذلولوی از یک روش تفاضل مرکزی استفاده می شود. روش دوم بر اساس روش جواب های اساسی عمل می کند، در این روش، جواب های اساسی وابسته زمانی برای معادلات انتشار مستقیما به کار برده می شود تا جواب به صورت ترکیب خطی از جواب اساسی عملگر انتشار به دست آید، با جای گذاری نقاط میدان و نقاط چشمه در یک پله ی زمانی مفروض، جواب در طول زمان پیش می رود تا جواب مورد نظر به دست آید.
مریم نیازی شهرام لنجان نژادیان
هدف از پژوهش حاضر، تعیین میزان وابستگی الگوی emg عضله سه سر بازو به اطلاعات بینایی (مقدار نور) در دسترس در جلسات تمرین بود. آزمودنی های این پژوهش دانشجویان دختر داوطلب دانشگاه اصفهان بودند که هیچگونه سابقه ای در ورزش بسکتبال نداشتند. آزمودنی ها بر اساس امتیازات پیش آزمون در دو گروه شش نفره همسان سازی شدند. آزمودنی های گروه اول در شرایطی که روشنایی سالن به صورت طبیعی بود (بینایی کامل)، به تمرین پرداختند در حالی که گروه دوم در شرایطی که فقط سبد بسکتبال توسط یک منبع نور روشن شده بود (بینایی متمرکز روی هدف)، اقدام به پرتاب آزاد بسکتبال نمودند. آزمودنی های هر دو گروه به مدت 8 جلسه یک روز در میان و هر جلسه 10 پرتاب آزاد بسکتبال را در شرایط مربوط به گروه خود تمرین نمودند. هر دو گروه آموزش کلامی نیز دریافت می کردند. آزمون های یادداری (در وضعیت بینایی همسان با اکتساب) و انتقال (در وضعیت بینایی متفاوت با اکتساب) پس از اتمام جلسات تمرین انجام گرفت. در آزمون های یادداری و انتقال، هیچگونه بازخوردی درباره نحوه اجرای تکلیف ارائه نشد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس برای اندازه گیری های مکرر و آزمون t همبسته برای آزمایش فرضیه ویژگی تمرین استفاده شد. در کلیه آزمون های آماری سطح معناداری 0/05 = α در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که به لحاظ تغییر در الگوی سیگنال emg عضله سه سر بازویی تفاوت معنی داری بین دو گروه مورد بررسی وجود ندارد. هنگامی که شرایط بینایی در آزمون های انتقال تغییر کرد، اندازه میانگین سیگنال emg عضله سه سر بازویی آزمودنی ها مقدار کمتری را نسبت به جلسات تمرین نشان داد. از الگوی نتایج حاصل می توان این گونه استنتاج نمود که ظاهراً آزمودنی ها در مرحله اکتساب مهارت مورد نظر به اطلاعات در دسترس در هنگام تمرین وابسته شده اند. یافته ها موید فرضیه ویژگی تمرین است