نام پژوهشگر: زهرا تدین
زهرا تدین محمدرضا سرمدی
چکیده : این پژوهش با هدف بررسی برنامه درسی دوره کارشناسی رشته شیمی دانشگاههایی از کشورهای آمریکا ، کانادا و انگلیس از نظر عناوین و محتوای دروس و مقایسه آن با برنامه درسی این رشته در ایران انجام شده است. برای رسیدن به این هدف با توجه به تعدد دانشگاهها در کشورهای مورد مطالعه ، چهار دانشگاه از بین دانشگاههای معتبر این کشورها با توجه به رتبه بندی وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری که در آنها رشته شیمی در مقطع کارشناسی دائر است ، انتخاب شدند. دانشگاهها ی منتخب شامل دانشگاه آریزونا،ام.آی .تی. ،اوهایو و فلوریدا از کشور آمریکا ، دانشگاه آلبرتا ، اوتاوا و بریتیش کلمبیا از کشور کانادا و دانشگاه لیورپول ، منچستر و یورک از کشور انگلیس بودند. علاوه بر این ، دانشگاههای باز انگلیس و آتاباسکا به منظور بررسی وضعیت این رشته در دانشگاههای دارای سیستم آموزش از دور انتخاب شدند. پس از انتخاب دانشگاهها، بر اساس روش مطالعه تطبیقی جرج بردی ، نسبت به جمع آوری اطلاعات در خصوص گرایشها و عناوین و سر فصل دروس رشته شیمی بر اساس برنامه موجود در سایت آنها،دسته بندی اطلاعات ، تجزیه و تحلیل و مقایسه آنها با برنامه درسی رشته شیمی در ایران اقدام و به سوالات تحقیق پاسخ داده شده است. نتایجی که از این پژوهش حاصل شد این بود که، گرایشهای ارائه شده در رشته شیمی در ایران با دانشگاه آریزونا و ام.آی.تی. یکسان است ولی در دانشگاههای اوهایو، بریتیش کلمبیا، لیورپول، منچستر، یورک و دانشگاه باز انگلیس گرایشهای متعددی بر اساس وضعیت و نیاز کشورهای مورد مطالعه ، در این رشته ارائه می شود و در دانشگاههای آلبرتا و اوتاوا در رشته شیمی بر اساس نوع آموزش و تعداد نیمسالهای تحصیلی که دانشجو می گذراند ، سه نوع مدرک تحصیلی به فارغ التحصیلان اعطا می شود. از نظر عناوین و سرفصل دروس ، دروسی که مربوط به مفاهیم پایه در شیمی است شامل شیمی آلی ، شیمی معدنی، شیمی فیزیک و شیمی تجزیه در همه دانشگاهها مشابه با دانشگاههای ایران ارائه می شود و تفاوت در نوع ارائه درسها و تاکید روی بعضی از مباحث کاربردی و تعداد واحد ها و ساعات درسی منظور شده برای هر درس است .تفاوت چشمگیری که بین برنامه درسی این دانشگاهها با برنامه این رشته در ایران مشاهده می شود ، تاکید آنها بر کاربرد شیمی در صنعت و انجام کارهای پژوهشی می باشد.در دانشگاههایی که گرایشهای متعددی وجود دارد ، متناسب با نوع گرایشها ، واحد های درسی از تنوع بیشتری نسبت به واحدهای درسی ارائه شده در برنامه درسی ایران برخوردار است. آموزش در دانشگاههای سنتی مورد مطالعه در کشور انگلیس مشابه آنچه که به عنوان طرح تجمیع در دانشگاه پیام نور در رشته شیمی پیشنهاد شده است ، می باشد. در دانشگاههای باز مورد مطالعه ، تفاوت عمده در نوع پذیرش دانشجو و استفاده از ابزار و رسانه های کمک آموزشی با توجه به فناوری روز و حمایت و پشتیبانی از دانشجو برای طی دوره کارشناسی در این دانشگاهها است.
زهرا تدین سید کاظم موسوی
محمدرضا شفیعی کدکنی (م.سرشک) یکی از پرمایه ترین و آگاه ترین شاعران روزگار ماست. وی شاعری را با غزل و مجموعه ی "زمزمه ها" آغاز می کند که نمودار توانایی و آگاهی وی از شعر کلاسیک فارسی است و به خصوص قدرت او را در غزل سرائی تأیید می کند؛ با وجود این، به زودی قالب و بیان شعر سنتی را رها کرده و به سوی شکل و زبان شعر نیمائی روی می آورد و نیز شعر غنائی و تغزلی را تقریبا ً کنار می گذارد و به شعر اجتماعی و حماسی جدید می پردازد. در سطح "زبانی" او مایه ی فراوانی را که از زبان و ادب فارسی اندوخته دارد،نشان می دهد. این توانایی گاه حاصل اُنس وی با زبان دری - زبان دیرین مردم خراسان- است. زبان شعری شفیعی کدکنی نرم و پرتوان است و هرگز به دنبال وزن های عجیب و غریب نمی رود و نیز قافیه رابه دلیل تناسب آوائی،موسیقیائی ومعنائی والبته باضرورت نگرش نیمائی به عنوان عنصری ضروری در شعر، تلقی می کند. به طور کل شعر او را می توان ازلحاظ انسجام در شکل ظاهر وتناسب درون ساختاری از موفق ترین اشعار روزگار دانست. در سطح "ادبی" تسلط و علاقه ی وی نسبت به سنت ادب فارسی نمودار است. اما با اینکه تمام آرایه های ادبی در شعر او به زیبایی جای خود را باز می کنند اشعار وی از تصنّع و تکلّف به دور است؛ و استفاده ی به اندازه و بجای او از صور خیال که پدیدآورنده ی موسیقی معنوی شعر است به گونه ای دلکش و پرتأثیر دیده می شود. طبیعت و تشبیه در اشعار م. سرشک جایگاه ویژه ای دارد؛ اصولا ً برای شفیعی، طبیعت حالت تمثیلی دارد و آنرا با انسان می آمیزد. این عشق به طبیعت و همه ی مظاهر آن در همه ی اشعار وی دراشکال مختلف جلوه گر است. علاقه ی فراوان وی به تشبیه او را به کاربرد انواع تشبیه وامی دارد و این کاربرد، خوانش وبه همراه آن دریافت سریع را برای خواننده دارد. در سطح فکری پس از تحول و تحویل از غزل های عاشقانه که بزرگترین مایه ی الهام اشعار اوست؛ به عنوان شاعری آگاه، روشن بین و اجتماعی به اشعار اجتماعی، حماسی و انسانی می پردازد. وی دردهای اجتماع را گاه با طبیعت که همدم دیرینه ی اوست در میان می گذاردو به سوگ می نشیند و بنابر تعهد و مسئولیتی که در برابر جامعه و مردم دارد با خشم و خروش پیام و رسالت اجتماعی خود را ابلاغ می کند.
زهرا تدین سید امیرمسعود شهرام نیا
هویت به معنای چیستی و کیستی انسان،به عبارتی انسان بدون هویت،معنا ندارد.هویت را مجموعه عناصری از شخصیت فرد تشکیل میدهند که به او امکان میدهد تا موضع خود را نسبت به جهان و دیگران مشخص کند.فرد صاحب هویت،تصویری خاص و روشن از خود و جامعه و مسائل اطراف خود دارد.هویت پدیده ای ساکن نیست،بلکه سیال بودن و چند لایه بودن از ویژگیهای هویت است و همین سیال بودن در عین حال که سبب پویایی هویت میشود در عین حال آن را در معرض خطر نیز قرا میدهد.خطری که میتواند سبب بحران هویت شود و بحران هویت پدیده یا احساسی است که با نوعی بی ثباتی،اختلال در کارکردها یا اجزا موجود در نظام یا گسیختگی ساختی در یک من فردی یا اجتماعی دیده می شود. بحران هویت میتواند ناشی از عوامل داخلی یا خارجی باشد،منظور از عوامل داخلی یا درونی عواملی است که از دورن هویت برمیخیزد و معمولا از تضاد و ناسازگاری میان مولفه ها ی هویتی ناشی میشود و منظور از عوامل بیرونی عواملی است که از برخورد یک یا چند عامل خارج از لایه ها ی هویتی با هویت و لایه ها ی آن سبب ایجاد بحران هویت در فرد و اجتماع میشوند.معمولا در بحرانهای هویتی ابتدا یک عامل بیرونی باعث شروع بحران هویت میشود.در عین حال باید توجه داشت که بحران هویت تنها مربوط به یک فرد یا یک جامعه خاص نیست بلکه این بحران میتواند در هر جامعه ای وجود داشته باشد و مسلم اینکه با توجه به اینکه هر جامعه ای هویت و مولفه ها ی هویتی خاص خود را دارد،بحران هویت هر جامعه هم مختص همان جامعه است.در اینجا ما مقوله بحران هویت را در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی با غرب امروزی مقایسه می کنیم.برای این منظور ابتدا مولفه ها ی هویتی را در ایران و غرب در بستر تاریخی بررسی کرده،سپس بحران هویت را بررسی و مقایسه نموده ایم عوامل بیرونی و درونی را بصورت جداگانه بررسی کرده ایم،امروزه شاید بتوان گفت با توجه به اینکه در عصر جهانی شدن هستیم،با توجه به ویژگیهای این عصر،پدیده جهانی شدن خود پررنگترین عامل بیرونی در ایجاد بحران هویت در هر جامعه و برای هر هویتی باشد.البته عوامل درونی هم که ناشی از ناسازگاری میان لایه ها ی هویتی است را نیز نمیتوان نادیده گرفت.برای این منظور از آرای داریوش شایگان و هربرت مارکوزه نیز کمک گرفته ایم،به زعم شایگان که یک ایرانی است،انسان امروزی دارای هویتی چندگانه و چهل تکه است و به زعم مارکوزه که غربی است انسان امروزی تک ساحتی است.روش این پژوهش کتابخانه ای و مقایسه ای است. در این پژوهش ابتدا مولفه ها ی هویتی و بحران هویت در جمهوری اسلامی ایران و غرب توصیف می شود و سپس به تحلیل و مقایسه این دو نوع بحران هویت و راهکارهای آنها پرداخته می شود.نگارنده سعی دارد با استفاده از ابزار کتابخانه ای و از طریق مطالعه کتب،نشریات و مجلات تخصصی، جستجوی اینترنتی و روزنامه ها به گردآوری اطلاعات مورد نیاز بپردازد.