نام پژوهشگر: زهرا جمالی
زهرا جمالی مرتضی عتباتی
یک مطالعه رابطه ساختار- خاصیت برای پیش بینی دمای خوداشتعالی ترکیبات آلی پیشهاد شد. انواع توصیف کننده های مولکولی محاسبه شدند. روش رگرسیون مرحله ای برای انتخاب زیرگروه بهینه توصیف کننده هایی که مشارکت معناداری در خصوصیت دمای خوداشتعالی دارند، بکار برده شد. شبکه عصبی مصنوعی برای مدل کردن رابطه کمی موجود میان این توصیف کننده های انتخاب شده و خصوصیت دمای خود اشتعالی بکار برده شد. مدل نتیجه شده قدرت پیشگویی بالایی را با میانگین درصد خطای نسبی 91/8 و مجذور میانگین مربع خطای 55/37 برای دسته ارزیابی را نشان می دهد، که در محدوده خطاهای تجربی اندازه گیری دمای خوداشتعالی می باشد. و برای ارزیابی بیشتر روش پیشنهادی با روش خطی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج برتری روش غیرخطی پیشنهادی را نشان می دهند. در ادامه شبکه عصبی در مطالعه ساختار- فعالیت برای پیشگویی فعالیت مهارکننده های سیکلواکسیژناز-2 مورد استفاده قرار گرفت. مشتقات یک مهارکننده اختصاصی سیکلواکسیژناز-2 برای مطالعه انتخاب شدند. علاوه بر توصیف کننده های محاسبه شده با نرم افزار دراگون، چهار توصیف کننده تجربی جمع آوری شده از مراجع در مرحله انتخاب زیر گروه بهینه توصیف کننده ها مورد استفاده قرار گرفته است. رگرسیون مرحله ای برای انتخاب زیرگروه بهینه توصیف کننده هایی که مشارکت معناداری در خصوصیت دمای خوداشتعالی دارند، بکار برده شد. میانگین درصد خطای نسبی 47/2 و مجذور میانگین مربع خطا 19/0 برای دسته ارزیابی نتیجه شده است. نهایتا قدرت پیشگویی روش با روش خطی مقایسه شد.
زهرا جمالی نسترن حاجی حیدری
با ثبات ترین مشخصه ای که می توان برای دنیای کنونی کسب و کار معرفی نمود، همانا تغییر حاکم بر آن است. چابکی توانایی بقا و پیشرفت در محیطی رقابتی با تغییرات پیوسته و غیر منتظره است. عوامل متعددی بر چابکی سازمانها موثر می باشد که یکی از آنها بکارگیری فناوری اطلاعات می باشد.گرچه پژوهش های بسیاری، تأثیر فناوری اطلاعات در توسعه و بهبود چابکی را ثابت کرده اند، اما این اثر در سطح فرآیندهای کسب و کار مورد ارزیابی قرار نگرفته است. چابکی فرآیند کسب و کار در این پژوهش، سازه ای متشکل از پاسخگویی، توانایی پیکره بندی مجدد، انطباق پذیری کارکنان و دید فرآیند محور در نظر گرفته شده است. بررسی تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر چابکی در سطح فرآیندهای کسب و کار، تمرکز اصلی این پژوهش است. پس از مرور ادبیات، مفهوم قابلیت فناوری اطلاعات در چهار بعد معماری فناوری اطلاعات ، زیرساخت فناوری اطلاعات ، منابع انسانی فناوری اطلاعات و منابع رابطه ای فناوری اطلاعات دسته بندی گشته و سپس تأثیر هریک از این ابعاد به همراه تأثیر جمعی آنها بر چابکی فرآیندهای کسب و کار، از دیدگاه کارشناسان، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که قابلیت های فناوری اطلاعات سازمان در جهت مثبتی بر چابکی در سطح فرآیندهای کسب و کار تأثیرگذار است. در ادامه مولفه های قابلیت فناوری اطلاعات بر اساس میزان تأثیر گذاری بر چابکی فرآیند کسب و کار رتبه بندی شده اند که نشان دهنده اولویت پرداختن به آنها در مسیر چابکی فرآیند است. در این رتبه بندی "منابع انسانی فناوری اطلاعات" در رتبه اول اهمیت قرار گرفته است و پس از آن به ترتیب مولفه های منابع رابطه ای فناوری اطلاعات، معماری فناوری اطلاعات و زیرساخت فناوری اطلاعات در رتبه های دوم تا چهارم اهمیت قرار دارند.
زهرا جمالی اسداله خورانی
اقلیم سیستم پیچیده ای است که عمدتا به دلیل افزایش گازهای گلخانه ای در حال تغییر است. مهم ترین اثر تغییراقلیم تاثیرگذاری آن بر پدیده های حدی جوی و اقلیمی نظیر طوفان، سیل، تگرگ و خشکسالی است. پدیده خشکسالی از جمله مشکلات روز کشور می باشد که منابع آب را با خطر مواجه کرده است. یقینا پدیده خشکسالی در سایه تغییرات اقلیمی در آینده روند متفاوتی خواهد داشت. در این تحقیق به بررسی تاثیر تغییراقلیم بر خشکسالی دو ایستگاه با شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی مختلف پرداخته شده است تا عملکرد سناریوهای مختلف در پیش بینی شدت خشکسالی در این ایستگاه ها بررسی شود. بدین منظور دو ایستگاه بندرعباس و شهرکرد انتخاب گردید. ابتدا پدیده تغییراقلیم در این دو ایستگاه، با استفاده از مدل hadcm3 تحت سه سناریوی a1b، a2 و b2 مورد بررسی قرار گرفت و جهت ریزگردانی داده ها از مدل lars-wg استفاده گردید. بعد از محاسبه داده های اقلیمی از قبیل متوسط کمینه دما، متوسط بیشینه دما، ساعت آفتابی و بارش شبیه سازی شده اقدام به محاسبه خشکسالی با استفاده از شاخص rdi برای دهه های آینده (2011-2040) و دوره پایه (1971-2000) شد. نتایج نشان می دهد که طبق تمام سناریوهای مورد مطالعه بارش در هر دو ایستگاه افزایش می یابد تنها در شهرکرد بارش تابستانه کاهش می یابد. بررسی پارامترهای مربوط به دما نیز نشان می دهد در تمام ماه های هر دو ایستگاه بویژه ماه های گرم پارامترهای دما افزایش می یابند که میزان این افزایش در ایستگاه شهرکرد بیش تر است. تبخیر و تعرق نیز مانند پارامترهای دما در هر دو ایستگاه بویِِِژه بندرعباس افزایش می یابد که میزان این افزایش نیز در ماه های گرم به دلیل افزایش بیش تر دما و افزایش ساعت روشنایی بیش تر است. در نهایت بررسی ها نشان می دهد طبق سناریوهای a1b و a2 خشکسالی در هر دو ایستگاه افزایش می یابد که میزان شدت خشکسالی در ایستگاه بندرعباس به دلیل افزایش بیش تر تبخیر و تعرق بیش تر است. این در حالیست که طبق سناریوی b1 شدت خشکسالی در ایستگاه شهرکرد کاهش می یابد و در ایستگاه بندرعباس افزایش می یابد.
زهرا جمالی محمود رضا همامی
اکوسیستم مناطق خشک شکننده و بی ثبات بوده و تغییر در پوشش گیاهی ممکن است، منجر به تغییری مداوم در شرایط خاک این مناطق گردد، به طوری که برای سالیان متمادی توانایی بازگشت به وضعیت اولیه¬اش را نداشته باشد. تداوم گیاهان به پراکنده شدن بذر و استقرار آنها در محل¬هایی که بتوانند جوانه بزنند و گیاهچه¬های مستقلی را بوجود آورند بستگی دارد. انتقال و پراکندگی بذر توسط مورچه¬های علفخوار یک عامل مهم در کاهش رقابت درون گونه¬ای و بین گونه¬ای، ورود به مناطق امن، مهاجرت موفق از دیگر جوامع، جلوگیری از انقراض، تعیین کننده غنا و تنوع گونه¬ای و پراکنش گونه¬های گیاهی در مقیاس محلی و ناحیه¬ای به شمار می رود. این مسئله بویژه در اکوسیستم¬های خشک و نیمه خشک که بسیاری از گونه¬های گیاهی از طریق زایشی زادآوری می¬کنند، حائز اهمیت است. به منظور بررسی پتانسیل انتقال بذر گیاهان توسط علفخواران با جثه متفاوت در زیستگاه¬های مرتعی منطقه مرکزی ایران، مورچه علفخوار ( messor species )و آهوی ایرانی(gazelle subgutturosa) در پارک ملی کلاه قاضی انتخاب شدند. ابتدا در منطقه مورد نظر 60 لانه مورچه انتخاب شد. سپس در هر زمان (فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، مهر و آبان) به طور تصادفی در هر یک از مکان¬های زیستگاهی انتخاب شده نمونه¬برد اری گردید (30 مکان مربوط به لانه¬های مورچه که در آنها سرگین آهو حضور دارد و 30 مکان مربوط به لانه¬های مورچه که در آنها سرگینی دیده نشد، در مجموع 360 نمونه ). نمونه¬ها به اتاق تاریک و خشک انتقال داده شد و در این مکان به مدت یک هفته در معرض جریان هوای آزاد قرار داده شدند. سپس تیمار سرمادهی برای شکستن خواب بذور و تحریک جوانه¬زنی آنها اعمال شد. ترکیب بذری نمونه¬های مختلف در آزمایش¬های جوانه زنی در گلخانه به مدت 8 ماه تعیین گردید. در مجموع 124037بذر متعلق به 63 گونه¬ گیاهی از 21 خانواده عمدتاً گیاهان یکساله در طول ماه¬های نمونه¬برداری انتقال یافتند. از این بین 52 گونه علفی، 9 گونه گندمی و 2 گونه بوته¬ای ثبت گردید. فرم رویشی گندمی با تعداد گونه کمتر میزان تراکم بالاتری داشت و فرم رویشی علفی با تعداد گونه بیشتر میزان تراکم کمتری را نشان داد. نتایج حاکی از بالاتر بودن تراکم بذری و غنای گونه¬ای گیاهی در لانه¬های مورچه بدون تجمع سرگین در ماه¬های اردیبهشت، خرداد و تیر و در لانه¬های با تجمع سرگین در ماه¬های فروردین، مهر و آبان نسبت به سایر ماه¬ها بود. نمونه¬های کشت شده حاصل از لانه¬های مورچه با حضور سرگین آهو دارای غنای گونه¬ای گیاهی بالاتر و لانه¬های مورچه بدون حضور سرگین آهو دارای تراکم بذری بالاتری بودند. نتایج حاصل از آنالیز خوشه¬ای و رج¬بندی به روش تجزیه مولفه¬های اصلی نیز نشان دادکه لانه¬ها از لحاظ تراکم در چهار گروه قرار می¬گیرند و ماه¬ها از لحاظ شباهت به یکدیگر به ترتیب فروردین و اردیبهشت ، ماه¬های تیر و خرداد و ماه¬های مهر و آبان می¬باشند. نتایج این تحقیق نشان داد که بذر گونه¬های متعددی از گیاهان از طریق مورچه علفخوار بین مناطق مختلف انتقال می¬یابد. باتوجه به تولیدمثل جنسی (یا بذری) اکثر گونه¬های موجود در پوشش گیاهی منطقه، این انتقال می¬تواند به ورود بذرهای مختلف گیاهان به بانک بذر خاک در شرایط نامساعد اقلیمی تا یافتن فرصت جوانه¬زنی مناسب در آینده و درنهایت به حفظ و ثبات پوشش گیاهی پارک کمک شایانی بنماید.
زهرا جمالی غلامرضا اسدی کرم
چکیده ندارد.
زهرا جمالی سیاوش مداینی
چکیده ندارد.