این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی از نوع آزمون- کنترل است که با هدف ارزشیابی تاثیر برنامه آموزش بهداشت برمیزان آگاهی، نگرش، عملکرد وکچلی سر در دانش آموزان پسر ابتدایی شهر چابهار در سال 87-86 انجام پذیرفته است. ابزار و روش گردآوری داده ها در این تحقیق شامل پرسشنامه، برگه مشاهده مستقیم رفتار و نمونه برداری آزمایشگاهی از پوست وموی سر (آزمایش لام مستقیم و کشت ) می باشد. اطلاعات مربوط به واحدهای مورد مطالعه در دو مرحله گردآوری شده است. در این مطالعه با توجه به حجم نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی دو دبستان پسرانه چابهار انتخاب و براساس مطالعات انجام شده 115 دانش آموز کلاس سوم (55 نفر گروه آزمون- 60 نفر گروه کنترل) که از هر لحاظ همسان بودند جهت بررسی در نظر گرفته شدند. فراوانی ابتلا به کچلی سر در دو گروه همسان بود (گروه مورد 20% و گروه کنترل 3/18 % ) پس از انجام آزمون اولیه براساس داده های به دست آمده برنامه و محتوای آموزشی تهیه شد و سپس در گروه آزمون مداخله آموزشی به عمل آمد. بعد از دو ماه آزمون ثانویه انجام گرفت. برنامه آموزشی شامل یک جلسه برای معلمان گروه آزمون، هشت جلسه نیم ساعته برای دانش آموزان توسط معلم و محقق و یک جلسه برای مادران بود. یافته های به دست آمده اختلاف معنی داری را در مورد تاثیر برنامه آموزش بهداشت بر افزایش آگاهی، نگرش و عملکرد بهداشتی دانش آموزان گروه مورد نشان می دهد(0001/0>p).میزان آلودگی در گروه آزمون به 5/5 % رسید (008/0= p ) ولی در گروه کنترل هیچ تغییری نشان نداد. همچنین در این تحقیق بین آلودگی به کچلی سر و وزن(001/0= p)، نوع پوست(0001/0 >p ) تحصیلات پدر(0001/0 >p ) وتحصیلات مادر( 003/0= p ) ارتباط معنی داری به دست آمد. مطالعه انجام شده نشان می دهد که برنامه آموزش بهداشت در افزایش آگاهی، نگرش، عملکرد و کاهش آلودگی به کچلی سر در واحدهای تحت مطالعه تاثیر مثبت داشته است.

برای تحقق سلامت فرد و جامعه، آموزش سلامت فرصت های آگاهانه برای یادگیری دانش و مهارت های سالم بودن، از طریق انواعی از ارتباطات، به منظور بهبود سواد بهداشتی فراهم می کند، تا افراد بتوانند برای مراقبت از خود توانمند باشند. در این تحقیق هدف، طراحی الگوی کاربردرسانه ها و روش های آموزشی در آموزش سلامت بود. تا سیستم متولی امر آموزش سلامت با به کار گیری آن در ارائه خدمات آموزشی آگاهانه، هدفمند و تخصصی تر عمل نماید. این تحقیق از نوع آمیخته به روش اکتشافی انجام شد. در این روش تحیقی در دو مرحله انجام می شود. مرحله اول برای طراحی الگو ها به روش کیفی از نوع گرندد تئوری استفاده شد و مرحله دوم برای اعتبار سنجی هر دو الگو به روش پیمایشی انجام شد. در مرحله اول 48 نفر از متخصصان و مرحله دوم 41 نفر از کارشناسان و خبرگان آموزش سلامت مشارکت داشتند. برای جمع آوری اطلاعات درمرحله اول از مصاحبه باز پاسخ چند مرحله ای، منابع علمی و اسناد، در مرحله دوم از پرسش نامه که روایی و پایایی آن سنجیده شده استفاده گردید. برای تحلیل داده ها در مرحله اول از کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در مرحله دوم از آمار توصیفی( فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی( آزمون دوجمله ای ) استفاده شد. یافته های تحقیق در مرحله اول به طراحی دو الگو برای رسانه ها و روش های آموزشی در آموزش سلامت منتهی شد. این الگوها از چهار مرحله با 6 مولفه اصلی تشکیل شده اند الگوی رسانه ها از 42 زیر مقوله وروش های آموزشی از 41 زیر مقوله تشکیل شده اند. طبق نظر خبرگان الگوهای مذکور با سطح معنا داری کمتر از 005/ داری اهمیت هستند و از اعتبار برخودار ند. بنا براین، الگوهای مذکور می توانند در کاربرد رسانه ها و روش های آموزشی در آموزش سلامت کاربرد داشته باشند و پاسخ گوی نیاز خبرگان و کارشناسان در سیستم آموزش سلامت باشند.

در چند سال اخیر تبلیغات زیادی در خصوص پیوستن اقشار مردم به بیمه های مختلف به عمل آمده ولی کماکان شاهد مشکلات عدیده ای در این زمینه می باشیم. در این مطالعه به بررسی پزشکان به عقد قرارداد با بیمه پرداخته و با استفاده از یک پرسشنامه 15 سوالی به 138 پزشک مراجعه و پرسشنامه تکمیل گردید. نتایج حاکی از آن است که 86/4 درصد از پزشکان با بیمه قرارداد داشتند و کمترین درصد قرارداد مربوط به دندانپزشکان بود. میانگین مدت قرارداد 4 سال با انحراف معیار 3/71 بوده است . اکثر پزشکان با بیمه خدمات درمانی قرارداد داشتند بیشتر پزشکان بلافاصله پس از شروع به کار با یکی از بیمه های قرارداد بسته بودند. 59 درصد پزشکان قوانین را می دانستند. پرداخت بموقع حق ویزیت مهمترین تعهد بیمه نسبت به پزشک ذکر شده بود. از بیمه خدمات درمانی بعنوان بهیترین و پس از آن کمیته امداد و تامین اجتماعی را نام برده اند. 40/8 درصد از پزشکان با سازمان بیمه مشکلاتی را داشته اند. 33/8 درصد جهت حل مشکل به اداره بیمه مراجعه کرده و 32 درصد آنها موفق به حل مشکل خود شده اند. اکثریت پزشکان در طول مدت قرارداد خود با بیمه از آن رضایت داشتند. شایسته است که سازمان بیمه در ارتقا و گسترش فرهنگ بیمه و فراگیر کردن بیمه در میان همه اقشار نسبت به جلب رضایت پزشک و مراجعین به وی تلاش نماید و به عنوان حلقه ای کارگشا در ین میان عمل نمایند.

هپاتیت b یکی از شایعترین بیماریهای عفونی شدید در دنیا می باشد این بیماری صد بار عفونی تر از ایدز می باشد. در حالیکه هپاتیت با یک واکسن ایمن و موثر قابل پیشگیری است . طبق گزارش who هپاتیت b باعث بیش از یک میلیون مرگ در سال می شود. در یک مطالعه مقطعی با توجه به اهمیت رفتاری بهداشتی نیازهای آموزشی 235 نفر مراجعه کننده به درمانگاه هپاتیت زاهدان با تکمیل پرسش نامه از طریق مصاحبه تعیین گردید. 57 درصد این افراد مرد، 70 درصد متاهل، میانگین سن 29/1 سال، میانگین سواد 6/8 کلاس ، 6/9 درصد سابقه ابتلا به بیماری، 13/9 درصد سابقه ابتلا در خانواده داشتند میانگین نمره آگاهی از هفت علامت بیماری 1/63 بود و این حالی است که 51/1 درصد هیچکدام از علائم را نمی شناختند. 52/8 درصد از مسری بودن بیماری، 56/2 درصد از راههای انتقال بیماری و 57/2 درصد از عوارض بیماری و 62/5 درصد از وجود واکسن هپاتیت بی اطلاع بودند. افراد مورد مطالعه از 24 امتیاز میانگین نمره 5/72 کسب کرده اند. آگاهی از هپاتیت در زنان، در گروههای با سواد بالاتر، در کارمندان، در افرادی که سابقه ابتلا به بیماری داشتند، افرادی که آموزش دیده بودند و افرادی که منبع کسب اطلاع آنها پزشک بود بیشتر از دیگران بود. در پایان اهداف یادگیری بر اساس نیازها مشخص گردید و روشهای آموزشی و ارزشیابی بر اساس اهداف در برنامه آموزشی مد نظر قرار گرفت .

این مطالعه بررسی پیامدهای جنین و اوایل نوزادی در تولد اولین فرزند در مادران مراجعه کننده به زایشگاه قدس زاهدان است . در این مطالعه که مطالعه ای مقطعی از نوع توصیفی-تحلیلی است فراوانی مرگ و میر پری ناتال، iugr زایمان پرترم، آنومالیهای مادرزادی، زجر جنینی، چند قلویی و آپگارا در سنین مختلف مادر تعیین کرده و ارتباط آن را با سن مادر بررسی می کنیم. در این مطالعه پرونده 500 زن نخست زای زایشگاه قدس مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات لازم مانند سن مادر، و سن حاملگی، جنس و وزن و آپگار نوزاد و آنومالیهای مادرزادی و دیسترس جنینی و نوع زایمان و علت سزارین بدست آمد. سن مادران 12-42 سال با میانگین 21/86 بود. 23/6 درصد مادران زیر 18 سال بودند. مرگ و میر پری ناتال 4/6 درصد بود که در سنین کمتر از 18 سال بیشتر است . انسیدانس عوارض جنینی از قبیل iugr و wlbw با p 0/0613 و آنومالیهای مادرزادی (کلاب فوت ) و آپگار کمتر از 5 با p 0/0345 در مادران کمتر از 18 سال و زایمان پرترم با p 0/02996 در مادران کمتر از 18 سال و بالاتر از 35 سال بیشتر بود.

به منظور ارزیابی نیازهای آموزشی در مورد بلوغ و تنظیم خانواده و همچنین بررسی آگاهی، نگرش و رفتارهای بهداشتی دوران بلوغ مطالعه ای توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی روی 213 دانش آموز دختر دبیرستانهای زاهدان انجام شد. متغیرهای مورد مطالعه شامل میزان آگاهی، نحوه نگرش و رفتارهای بهداشتی دختران (متغیرهای وابسته)، و همچنین پایه تحصیلات والدین، و نوع منابع اطلاع رسانی به دانش آموزان (متغیرهای مستقل) بوده است . نمونه ها از بین دختران دانش آموز دبیرستانهای زاهدان در سطوح اول و دوم و سوم دبیرستان و رشته تجربی انتخاب شد. نتایج نشان می دهد که سطح آگاهی بیشتر افراد تحت مطالعه نسبت به مسائل دوران بلوغ پایین بوده است . از مجموع نمونه ها نزدیک به نیمی از افراد دارای نگرش منفی نسبت به قاعدگی بودند و فقط 53/9 درصد نسبت به مشکلات جسمی یا روحی از قاعدگی آگاهی داشتند. در مورد رفتارهای بهداشتی 57/2 درصد آنان در دوران قاعدگی از دوش گرفتن و حمام کردن خودداری می کنند و 66/5 درصد از شستشوی دستگاه تناسلی در این دوره امنتاع می ورزند. در مورد سطح سواد والدین، مادران (29/2 درصد) در مقایسه با پدران (15 درصد) بیشتر بی سواد بودند و در مجموع 76 درصد این دانش آموزان دارای سواد متوسط (سیکل و پایین تر) بودند. در جمع بندی نتایج حاصله مشاهده می شود که سطح آگاهی دختران درباره بلوغ و نحوه نگرش مثبت و رفتارهای صحیح بهداشتی آنان نسبت به این پدیده، بسیار پایین تر از حد انتظار است که این امر می تواند به علت انتقال اطلاعات صحیح از والدین (بخصوص مادر که مهمترین منبع اطلاع رسانی است )، به دختران باشد و این خود می تواند ناشی از ضعف آگاهی، پایین بودن سطح تحصیلات و همچنین عدم وجود ارتباط صحیح و نزدیک بین والدین و فرزندان نوجوانشان باشد. برای رفع این مشکل لازم است از طرق مختلف از جمله کتب ، نشریات اختصاصی، جلسات آموزشی و مشاوره های حضوری، اطلاعات لازم در اختیار والدین و دختران نوجوان گذاشته شود. علاوه بر آن، چون در این مطالعه، بیشتر دختران (53/9 درصد) مادر به عنوان بهترین منبع دریافت اطلاعات دانسته اند، بنابراین اهمیت برقراری ارتباط صمیمانه بین مادر و دختر اطلاع مادر از این مسائل، به خوبی مشخص می شود.

به منظور ارزیابی سطح آگاهی زنان تحت عمل سزارین نسبت به چگونگی مراقبت از زخم سزارین و عوارض آن در صورت عدم مراقبت صحیح پس از ترخیص از زایشگاه، مطالعه ای توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی بر روی 145 زن بستری در زایشگاه قدس زاهدان انجام شد. متغیرهای مورد مطالعه شامل میزان آگاهی، نحوه برخورد بیماران بازخم جراحی و میزان تحصیلات و منابع اطلاع رسانی به آنها بوده است . نتایج نشان می دهد که سطح آگاهی زنان سزارینی نسبت به مراقبت از زخم و عوارض زخم جراحی پایین بوده است . میانگین آگاهی آنها 7/2 با انحراف معیار 2/6 نمره بود. آگاهی زنان با مدت بستری قبل از عمل با p 0.003 و r 0.415 ارتباط معنی دار و مثبتی را نشان داد. میانگین آگاهی افرادی که سابقه جراحی قبلی داشتند با گروهی که این سابقه را نداشتند، تفاوتی نداشت . آگاهی زنان بی سواد با p<0.05 از سایر گروهها کمتر بود. 69 درصد بیماران اظهار داشتند که زخم آنها بعد از ترخیص ، نیاز به پانسمان دارد. فقط 61/4 درصد از بیماران نسبت به امکان شستن زخم سزارین آگاهی داشتند. 70/7 درصد بیماران از زمان دقیق استحمام بعد از عمل آگاهی نداشتند. 53/3 درصد از زنان از زمان بهبود زخم اطلاع داشتند. در جمع بندی نتایج حاصله مشاهده می شود که سطح آگاهی زنان تحت عمل سزارین و نحوه برخورد آنها با زخم پایین تر از جد مورد انتظار است و این امر می تواند به علت عدم انتقال صحیح اطلاعات از پزشک و پرسنل بهداشتی بیمارستان به بیماران باشد و همچنین می تواند به علت پایین بودن سطح تحصیلات باشد. برای رفع این مشکل لازم است از طرق مختلف از جمله کتب ، نشریات اختصاصی و جلسات آموزشی، اطلاعات لازم در اختیار این بیماران قرار گیرد.

رشد سریع و شتابان جمعیت در جهان امروزه بعنوان اساسی ترین مانع توسعه اجتماعی و اقتصادی در کشورها مطرح است و متاسفانه در این میان بیشترین آسیب متوجه کشورهای در حال توسعه است . از سال 1365 به بعد و به ویژه در سال 1368 که سیاست روشنی از سوی دولت برای تعدیل نرخ رشد جمعیت اتخاذ شد، با افزایش آگاهی مردم و فراهم آمدن امکانات پیشگیری از حاملگی، رشد جمعیت رو به کاهش گذشت . و از کتومی یک روش بی خطر و موثر برای پیشگیری دائمی از حاملگی است و در مدت کمتر از 20 دقیقه به کمک یک جراحی کوچک در مردان قابل انجام است . و از کتومی نسبت به توبکتومی عوارض کمتری دارد و راحتتر صورت می گیرد. در شهرستان زاهدان از سال 1374 به بعد در مرکز تخصصی تنظیم خانواده عمل جراحی وازکتومی بصورت n.s.v انجام گرفته است که مشخصات دموگرافیک کلیه افراد در فرمهای آن مرکز موجود است . این مطالعه بصورت cross-sectional یا مقطعی از نوع توصیفی می باشد که از فرمهای فوق استفاده شده است . نتایج این بررسی به شرح زیر است : متوسط سن مردان وازکتومی شده 39/27 با انحراف معیار 8/72 بود. متوسط سن همسران افراد وازکتومی شده 34/17 با انحراف معیار 6/92 بود. سن اکثر افراد فوق و همسران آنها زیر 40 سال بود.

ناشنوایی یکی از معضلاتی است که می تواند سیستم و ساختار خانواده، روابط کارکردهای آنرا شدیدا متاثر سازد. لذا اهمیت و ضرورت دارد تا مشکلات خانواده های آنان مورد مطالعه قرار گرفته و راه حلهای علمی، سودمند و موثر بر آن پیش بینی شود. این پژوهش از نوع پس رویدادی است که به منظور بررسی مشکلات و استرس های حاصل از داشتن کودک ناشنوا تدوین شده است . اهداف کاربردی پژوهش : -1 پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی خانواده و اعضای آن -2 ارائه برنامه توانبخشی منسجم و مفید متناسب و آسیب های روانی شناخته شده در خانواده روش : آزمودنیهای والدین 40 کودک ناشنوا بین 3 تا 18 ساله ای بودند که از بین ناشنوایان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر زاهدان به تساوی جنس و مقاطع سنی مختلف به روش تصدفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های از پرسشنامه استرس و منابع فرم کوتاه فر در یک و همکاران که خاص خانواده های دارای کودک معلول می باشد استفاده شده است . داده ها با استفاده از روشهای آماری تحت آنالیز توصیفی و تحلیلی قرار گرفت . یافته های پژوهش عبارت است از: -1 والدین دارای دختر در مقایسه با والدین دارای فرزند پسر تحت فشار روانی بیشتری هستند. -2 مادران دارای فرزند ناشنوا نسبت به پدران آنها تحت فشار روانی بیشتری هستند. -3 سن فرزند ناشنوا بر میزان استری وارده تاثیر مثبتی ندارد.

لازمه پیشرفت تحصیلی مناسب و زندگی موفقیت آمیز برخورداری از آرامش و امنیت خاطر در ابعاد زیستی، روانی و اجتماعی است مشکلات مختلف دانشجویان نه تنها وقت و توجه مطلوب و مشارکت در فعالیتهای آموزشی کلاس را کاهش خواهد داد بلکه برچگونگی رشد شخصیت آنان نیز اثر می گذارد وجود مشکلات گوناگون همچون مشکلات اقتصادی، خانوادگی، آموزشی، رفاهی و.. مانع اصلی ظهور توانائیها و استعدادهای بالقوه دانشجویان و شکوفایی اندیشه های خلاق است لذا ضروری به نظر می رسد که به گونه ای مسائل و مشکلات دانشجویان مورد بررسی قرار گیرد بدین منظور مطالعه ای بر روی دانشجویان پزشکی مقیم خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با هدف تعیین نظرات دانشجویان در مورد مسائل محیط آموزشی، رفاهی آینده فارغ التحصیلی انجام می گیرد. نوع مطالعه: مقطعی (توصیفی) cross--sectional می باشد. روش نمونه گیری تصادفی از نوع منظم systematic خواهد بود به گونه ای که کلیه خوابگاههای محل استقرار دانشجویان تعداد متناسب با جمعیت آن در نمونه لحاظ شود. نتایج بد ست آمده نشان می دهد که بیشترین مسئله در مورد محیط و امکانات مربوط به بهداشت در ساف سرویس ، نحوه برخورد کارکنان دانشگاه و بیمارستانها با دانشجویان، محیط فیزیکی کلاسها، عدم وجود مرکز یا مرجعی برای رسیدگی به مشکلات دانشجویان، عدم دسترسی به پزشک متخصص و وجود تبعیض نسبت به دانشجو در دانشگاه بوده است . در مورد آینده فارغ التحصیلی نتایج حاصله حاکی از وجود نگرانی در مورد آینده حرفه ای می باشد که می تواند در کیفیت آموزشی و پیشرفت دانشجو نقش منفی ایفا کند. در مورد مسائل مربوط به خوابگاه و امور رفاهی اکثریت دانشجویان از وضعیت بهداشتی خوابگاه نگران هستند و تعداد کثیری معتقدند که محیط خوابگاه ملال آور است . نگرانی در مورد وضعیت تغذیه ریاد است عدم وجود انضباط در خوابگاه، گرفتن خوابگاه، از مشکلات بعدی و مشکل مطالعه در خوابگاه و استراحت در خوابگاه و تلفن پس از آن مطرح می باشد که البته با توجه به اظهارات ، کمتر ایجاد نگرانی نموده اند اکثریت دانشجویان از وجود امنیت در خوابگاه رضایت داشته اند که حاکی از تدابیر صحیح و مورد قبول در این زمینه می باشد.

هدف از انجام این طرح تحقیقاتی که یک مطالعه مقطعی می باشد تعیین وضعیت مصرف خودسرانه دارو در مردم شهر زاهدان در سال 78 بود که به وسیله تنظیم پرسشنامه هایی که در آن خصوصیات دموگرافیک و سوالات مربوط به علل خودمصرفی دارو، عوارض دارویی و میزان اطلاع مردم از آن، موارد خود مصرفی دارو و بیشترین داروهای مورد استفاده در خودمصرفی دارو و همچنین بیشترین داروهای موجود در منازل بود، انجام گردید و سپس در طول یک ماه توسط 245 نفر از مردم در درمانگاهها، بیمارستانها بطور حضوری و مصاحبه ای تکمیل گردید و نتایج زیر بدست آمد: بیشترین موردی که باعث خودمصرفی دارو در مردم می شد، سرماخوردگی و سپس سرفه بود. بیشترین علت خودمصرفی دارو در مردم بی خطر دانستن بیماری بود. 77درصد مردم از عوارض داروئی اطلاع نداشتند. بیشترین علتی که باعث مراجعه سریع بیمار به پزشک می شد، سوزش ادرار و سپس استفراغ و اسهال و در مرحله بعد تب بود. 51/8 درصد از افراد دارو را تا زمان برطرف شدن علائم و فقط 20درصد آنها دارو را تا مدت زمان لازم برای هر دارو مصرف می کردند. بیشترین داروهای مصرفی در خوددرمانی را مسکن ها و تب برها و سپس آنتی بیوتیک ها تشکیل می دادند. بیشترین داروهای موجود در منازل مسکن ها و سپس آنتی بیوتیک ها بودند. میزان تحصیلات ، جنس و سن با خودمصرفی دارو بدون مراجعه به پزشک و همچنین مراجعه سریع به پزشک بدون مصرف دارو ارتباطی نشان ندادند. با توجه به آمار فوق نتیجه می گیریم که خودمصرفی دارو یک امر شایع در بین مردم م باشد که در بین سطوح مختلف طبقاتی نیز تفاوتی ندارد. بنابراین پیشنهاد می شود که اقدامات بیشتری در رابطه با افزایش سطح آگاهی مردم در رابطه با فرهنگ صحیح مصرف دارو انجام می شود.

نتیجه تحقیق نشاندهنده سطح بسیار پائین سواد در بین زنان افغانی مهاجر می باشد. سن بسیار پائین ازدواج و باروری در بین زنان مهاجر افغانی یکی دیگر از عوامل بوده و همچنین عدم رعایت فاصله گذاری مناسب در بین حاملگی ها، و سطح پائین آگاهیها در باره برنامه های تنظیم خانواده از عوامل دیگر در این بخش است . لذا توصیه می شود به شرایط فرهنگی، اجتماعی و بهداشتی جامعه مهاجرین افغانی در برنامه ریزیها و تبلیغات و گسترش آموزش همراه با توزیع وسایل جلوگیری از بارداری بیشتر توجه شود.

این تحقیق یک مطالعه نیمه تجربی است ، که با هدف بررسی میزان تاثیر آموزش بهداشت در چهارچوب الگوی اعتقاد بهداشتی در تشخیص و بهبود رفتارهای پیشگیری کننده از بیماری مالاریا انجام شده است . بدین منظور از دهستان سوران در شهرستان سراوان دو روستای تجربی از حومه سراوان دو روستای مشابه به عنوان روستاهای شاهد تعیین گردید. از هر گروه قبل از مداخله و بعد از آن هر بار 200 خانوار مطالعه شد. براساس نیازهای آموزشی که در ارزیابی اولیه براساس مدل اعتقاد بهداشتی بدست آمد. به کلیه زنان خانه دار روستا به طریق بحث گروهی و به دانش آموزان از طریق سخنرانی و نمایش فلیپ چارت از بهمن 1375 تا نیمه فروردین 1376 آموزش داده شد و پس از شش ماه نتایج آموزش مورد ارزشیابی قرار گرفت . قبل از مداخله نتایج حاکی از بالا بودن تهدید درک شده از مالاریا می باشد. مهمترین منافع درک شده از استفاده پشه بند جلوگیری از آزار نیش پشه بود و مهمترین مانع درک شده خوابیدن در خانه و استفاده از پنکه و کولر بود. آگاهی زنان بعد از مداخله در روستاهای تجربی افزایش بیشتری نسبت به روستاهای شاهد نشان داد (p0.0000) کلیه رفتارهای پیشگیری کننده از جمله استفاده از پشه بند، مراجعه به خانه بهداشت در صورت مشاهده علائم، استفاده از توری درب و پنجره، تهیه دارو از خانه بهداشت ، مصرف کامل دارو، بعد از مداخله در روستاهای تجربی افزایش معنی داری نشان داد. رفتارهای پیشگیری کننده با هیچکدام از متغیرهای حساسیت و شدت درک شده و آگاهی ارتباط معنی دار نشان نداد. راهنما برای عمل به عنوان یکی از اجزاء الگوی اعتقاد بهداشتی در بهبود رفتارهای مورد نظر نقش مهمی ایفا نمود، بدین ترتیب که روش آموزشی مورد استفاده و برقراری ارتباط مناسب با فراگیران نقش عمده ای در پیروی از رفتارهای پیشگیری کننده ایفا نمود.

پژوهش حاضر میزان تداوم تغذیه با شیرمادر را در 2007کودک 2-6 ساله در شهر زاهدان مورد مطالعه قرار داد. در این مطالعه حدود 4/89درصد جمعیت مورد مطالعه ایرانی بودند که 5/41درصد جمعیت مورد مطالعه کمتر از سه سال و 5/58درصد آنها بالای سه سال سن داشتند.5/78درصد مادران بین 18-35سال سن داشتند. 38درصد مادران بی سواد و 90درصد خانه دار بودند. سن شروع غذای کمکی در 61درصد بعد از شش ماهگی بوده است . 91درصد مادران زایمان طبیعی داشتند. 47درصد کودکان فرزند دوم تا چهارم خانواده بودند. وزن هنگام تولد در 74درصد جمعیت مورد مطالعه بین 3500-2500 گرم بود. با استفاده از نمودار کاپلان مایر میزان تداوم تغذیه با شیر مادر در 3ماهگی ، 6ماهگی ، 12ماهگی، 18ماهگی و 24ماهگی به ترتیب 7/95درصد، 6/91درصد ، 7/81درصد ، 4/54درصد و 2درصد تعیین گردیده است.

اسهال از جمله علل عمده مرگ و میر در کشورهای جهان سوم است در این میان اسهال باکتریال از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. احراز شیوه صحیح درمان که کمترین عوارض و بهترین کمپلیانس را در بیمار همراه داشته باشد و همچنین هزینه کمتری نیز به بیمار تحمیل نماید عاقلانه به نظر می رسد . در این راستا این طرح مورد اجرا قرار گرفت. در این تحقیق افراد به دو شکل و بطور راندوم با سپیروفلوکساسین تک دوز 15میلی گرم برای هر کیلوگرم و درمان روتین به مدت 5 روز با 5/7میلی گرم برای هر میلی گرم تحت درمان قرار گرفته اند. در نهایت موارد با کشت مثبت کمپیلوباکتر با توجه به عدم پاسخ به درمان تک دوز از طرح خارج گردید.

مقدمه: تاکنون دارویی اساسی جهت درمان و واکسن موثری برای پیشگیری از ایدز کشف نگردیده، تنها راه پیشگیری از اشاعه این بلای قرن، آموزش وسیع و همه جانبه مردم و جامعه پزشکی می باشد. روش کار: با توجه به نقش موثر پرستاران در زمینه پیشگیری و مراقبت از بیماران و نقش آموزشی آنان در مبارزه با ایدز مطالعه ای مداخله ای در سال 1380 صورت گرفت تا میزان تاثیر برنامه های آموزشی در تغییر آگاهی و نگرش پرستاران و بهیاران را مورد بررسی قرار دهد. نیازهای آموزشی کلیه پرستاران و بهیاران بیمارستان تخصصی عفونی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان که 33 نفر بودند با تکمیل پرسشنامه ارزیابی شد. سپس 17 نفر از آنان در یک پان آموزشی به مدت یکساعت و نیم شرکت داشتند که نتایج حاصل از آن پس از تکمیل مجدد پرسشنامه با گروه کنترل مقایسه شد. نتایج: کل نمره سوالات آگاهی 21 بود که در گروه آموزش دیده از میانگین ‏‎8/5+-2/6‎‏ به ‏‎17/8+-3‎‏ بعد از آموزش رسید ‏‎(p<0.001)‎‏. گروه شاهد از میانگین 6/1+-8/6 به 3+-4/9 نمره تغییر یافت. ‏‎(p<0.001)‎‏. میانگین تغییر سطح آگاهی در گروه آموزش دیده و در گروه شاهد قبل و بعد از آموزش به ترتیب 3/9 و 6/2 نمره بود که تفاوت معنی داری مشاهده شد. ‏‎(p<0.001)‎‏. میانگین تغییر نگرش در گروه آموزش دیده 4 نمره و در گروه شاهد 2 نمره بود که تفاوت معنی داری مشاهده شد. ‏‎(p<0.001)‎‏. میانگین تغییر نگرش در گروه آموزش دیده 4 نمره و در گروه شاهد 2 نمره بود که تفاوت معنی دار مشاهده شد. ‏‎(p<0.045)‎‏ . نتیجه گری: این مطالعه نشان داد که با وجود اهمیت بیماری و جدیت در مبارزه با آن، سطح آگاهی پرسنل بهداشتی به خصوص در مورد نحوه مبارزه با ویروس ایدز در سطح پایین بوده و با آموزشهای کوتاه مدت می توان ضمن تغییر آگاهی آنان از بیماری، میزان نگرانی این گروه را در مورد مراقبت از بیماران ایدز کاست. آموزشهای مداوم و مناسب در این زمینه باید مورد توجه مدیران قرار گرفته و برنامه ریزی فوری و جدی در مورد آن صورت گیرد.

نزدیک به یک سوم حاملگیها در کشور و یک چهرام آن در استان ناخواسته است. این مطالعه فراوانی و علل حاملگیهای ناخواسته در مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی درمانی شهر زاهدان در سال 1379 را مورد بررسی قرار داد. مطالعه بصورت مقطعی روی 560 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی زاهدان با تکمیل پرسشنامه به طریق مصاحبه انجام شد. بطور کلی فراوانی حاملگیهای ناخواسته در جامعه مورد مطالعه 9/25 درصد بود که از این مقدار 41 درصد از نظر مادر 3 درصد از نظر پدر و 56 درصد از نظر هر دو ناخواسته بودند. 80 درصد از زنانی که حاملگی ناخواسته داشتند از روش جلوگیری استفاده می کردند و طریقه استفاده در 56 درصد آنان غلط بود میانگین سن زنان مورد مطالعه 28 سال و حداقل سن زنان 14 و حداکثر آن 55 سال بود. نتایج نشان دادند شیوع حاملگی ناخواسته در زنان با سن بالاتر بیشتر است. حدود 57 درصد از زنان مورد مطالعه در حد بیسواد و ابتدایی بودندو آزمون ‏‎t-test‎‏ با 025/0 = ‏‎p‎‏ ارتباط آماری معنی داری نشان داد به این ترتیب که حاملگی ناخواسته در زنان با سطح سواد پایین تر بیشتر از زنان با سطح سواد بالاتر بود. حاملگیهای ناخواسته با شغل، مذهب و ملیت زنان مورد مطالعه ارتباط آماری معنی داری نشان نداد. بیشترین روش جلوگیری استفاده شده در حاملگیهای ناخواسته روش قرص بود (6/58 درصد) که در 3/53 درصد بطریقه غلط استفاده شده بود دلیل ناخواسته بودن حاملگی را حدود 5/25 درصد از زنان کافی بودن تعداد فرزندان 25 درصد بدلیل تمایل به رعایت فاصله بین فرزندان و 12 درصد بدلیل مشکلات اقتصادی می دانستند. 69 درصد از زنان پس از حاملگی ناخواسته هیچ اقدامی انجام ندادند 27 درصد اقدامی انجام داده ولی موفقیت آمیز نبوده و 4 درصد موفق به سقط شدند. نتایج نشان داد وقوع حاملگی ناخواسته را می توان با مشاوره و آموزش مناسب کاهش داد که نیازمند توجه مسئولین و مدیران می باشد.