نام پژوهشگر: زهرا حامدی
زهرا حامدی سیمین فصیحی
در رساله حاضر ضمن بررسی شاخصه¬های ایدئولوژی حاکمیت پهلوی اول که بر بنیان تمرکزگرایی، ناسیونالیسم، سکولاریسم(عرفی¬گرایی) و غرب¬گرایی استوار بود، تأثیر آن¬ها بر متون و مواد درسی مورد ارزیابی قرار گرفته است. این رساله با رویکرد پژوهش های تاریخی و با بهره¬ای آزاد از نظریه لویی آلتوسر جامعه-شناس فرانسوی و روش تحلیل گفتمان به تجزیه و تحلیل محتوای مطالب ارایه شده در خلال متن پرداخته است.به اعتقاد آلتوسر نهاد آموزش از دستگاه های ایدئولوژیک دولتی است که حاکمیت ها آن را تحت تاثیر ویژگی های خود قرار می دهند. اصلی¬ترین مبحث این رساله شیوه بروز و ظهور بنیان¬های فکری یاد شده در متون و مواد درسی( در حوزه علوم انسانی) است. در این رساله به بررسی چگونگی تأثیر ایدئولوژی تمرکزگرا بر تدوین متون درسی بر تدوین متون درسی با تکیه بر زبان فارسی به عنوان زبان واحد پرداخته شده است. از دیگر مواردی که در این رساله مورد پژوهش قرار گرفته تأثیر ایدئولوژی هایی مانند ایدئولوژی ملی گرایانه، عرفی گرایانه و غرب گرایانه بر کتابهای درسی تاریخ، فارسی، جغرافیا و شرعیات در دو مقطع تحصیلی دبستان و دبیرستان است. آموزش زنان و گنجاندن مواد درسی جدید نظیر پیشاهنگی وسرودهای مدارس با تاثیر پذیری از شرایط حاکمیت عرصه ی دیگری از مطالب این رساله است. حاصل مطلب این است که ایدئولوژی ملی گرایانه (با وجوه باستان¬گرایی با تکیه بر نژاد آریا شاه¬پرستی، میهن¬محوری، ایران¬گرایی) و ایدئولوژی عرفی¬گرایانه و غرب گرایانه (مورد اخیر در سطحی محدودتر) متن¬های درسی به ویژه تاریخ و فارسی را تحت تأثیر قرار داد وشرایط اثر گذار حاکمیت موجب آفرینش مجدد متن ها وبار ایدئولوژیک یافتن آن ها شدو هرچه به پایان این دوره نزدیک می شود بر شدت این تأثیرگذاری¬ها افزوده شده و بدون شک حوزه علوم انسانی مناسب ترین بستر برای این تأثیرگذاری¬ها بود. در مجموع محتوای کتاب¬های درسی که بر بنیاد ایدئولوژی حاکمیت پهلوی تدوین یافته بود در راستای توجیه اهداف حکومت و کسب اعتبار و مشروعیت مورد بهره¬برداری قرار گرفت.
زهرا حامدی جلیل باباپور خیرالدین
هدف از این مطالعـه تعــیین اثربخشـی روش های نوروسایکـولوژی hss+has درافزایش کارآمدی خوانـدن دانش آموزان نارساخـوان نوع ادراکی و زبان شناختی پایه های سوم، چهارم و پنجم ابتدایی شهر کرج می باشد. این پژوهش از نوع آزمایشی تک آزمودنی می باشد. تعـداد 12 نفر دانش آموز، ازطریق مصاحبه بالینـی، آزمون هوش وآزمون روخوانــــی متون و درک مطلب تشخیص اختلال خواندن را دریافت کردند و در دو گروه ادراکی(p) و زبان شناختی (l) قرار گرفتند. شرکت کنندگان تکالیف نوروسایکولــوژی را در 30 جلسه بـــــه صورت انفــــــرادی دریافت کردند. آزمون روخوانـی متون و درک مطلــب در پـــیش آزمون و پــس آزمون استفـــاده شـد. آزمون پیگیـــری پس از گذشت یک ماه به اجرا در آمد. نتایــج نشان داد کـــه دانش آموزان در پس آزمون نسبت بـه پیش آزمون در آزمون روخوانـی متــون و درک مطلب بهتر عمل کرده انــــد. کاربرد این شیوه های درمانی موجب پایداری اثرات درمان پس از گذشت یک ماه در این کودکان شد. نتایـــــج حـاضر اهمیت کار با تکالیف نوروسایکولوژی را مورد تاکید قرارمی دهد که استفـاده از روش هـای hss+has می توانـــــد کارآمدی خواندن را در افراد نارساخوان نوع ادراکی و زبان شناختی افزایش دهد.