نام پژوهشگر: مجید کیان ارثی
مجید کیان ارثی احمدرضا صیادی
تمرکز بازار، به عنوان مهم ترین جنبه ساختار بازار، معرف میزان رقابت یا انحصار در بازار است به طوری که هر چه درجه تمرکز بیشتر باشد موجب بروز رفتار انحصاری بیشتر و هرچه تمرکز کمتر باشد موجب رفتار رقابتی بیشتر بنگاه ها در بازار می شود. نفت به عنوان یکی از کالاهای استراتژیک و ضروری در سطح جهان مطرح است و بیشترین درآمد ایران از محل فروش نفت خام تامین می گردد. بنابراین شناخت ساختار بازار آن برای کشور ما ضروری به نظر می رسد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل ساختار بازار تولید، مصرف و تجارت جهانی نفت خام و فرآورده های اصلی نفت انجام شده است. در ابتدا تحلیلی از وضعیت عرضه و تقاضای جهانی نفت در آینده ارائه شده، سپس عملکرد بازار نفت ایران در داخل و در تجارت جهانی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس ساختار بازار از منظر تولید کنندگان و مصرف کنندگان نفت و فرآورده های آن ارزیابی شده است. در انتها به تحلیل ساختار بازار تجارت جهانی نفت و فرآورده های اصلی آن پرداخته شده است. بدین منظور و با توجه به نوع اطلاعات در دسترس از دو شاخص هرفیندال و نسبت تمرکز به طور همزمان برای ارزیابی درجه تمرکز استفاده شده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که ا ز سال 1990 تا سال 2009، هم در مورد تولید و هم در مورد مصرف نفت خام روند کلی تغییر ساختار بازار، کاسته شدن از میزان انحصار و افزایش قدرت رقابتی می باشد به طوری که در مورد تولید نفت خام، در ابتدا شاهد ساختار«انحصار چند جانبه» بوده ایم ولی در سال های انتهای دوره، ساختار به شکل «انحصار چند جانبه باز» بوده است. در مورد مصرف نفت خام که به نوعی بیانگر مصرف فرآورده های نفتی هم می باشد، با اینکه در تمام سال های این دوره، نوع ساختار بازار بدون تغییر و به شکل «انحصار چند جانبه» بوده است، لیکن پیوسته از میزان انحصار کاسته شده است. در کل مشخص گردید در طرف مصرف، شاهد تمرکز بالاتری نسبت به طرف تولید هستیم. در تولید فرآورده های نفتی یا به عبارت دیگر در پالایش، تمرکز پایینی وجود دارد و ساختار بازار به شکل «رقابت انحصاری» می-باشد. در بررسی ساختار بازار تجارت جهانی طی دوره 2003 تا 2008، سه گروه فرآورده انتخاب گردید. گروه اول نفت خام، این دسته، در واردات و صادرات دارای ساختار «انحصار چند جانبه» هستند. ولی واردات آن انحصار بالاتری دارد. گروه دوم فرآورده های تقطیری سبک هستند. واردات آن ها دارای ساختار «انحصار چند جانبه» و در صادرات دارای ساختار «انحصار چند جانبه باز» تا «رقابت انحصاری» هستند. در این مورد هم درجه تمرکز در واردات بالاتر است. گروه سوم، فرآورده های میان تقطیری هستند که در واردات و صادرات، ساختار بازاری مشابه و عموماً به شکل «انحصار چند جانبه باز» دارند.