نام پژوهشگر: مهناز علی اکبری
زرین فاخر عجب شیر مهین شریفی
بی شک یکی از مهمترین غایات و اغراض وضع قوانین و تشریع ادیان و بعثت انبیاء، بازداشتن مردم از ذلت و خواری و نائل ساختن ایشان به فضایل اخلاقی وصفات شریف و ستوده می باشد.عزت نفس یکی از فضایل اخلاقی ارزشمند است که بر اندیشه، احساس و رفتار انسان اثر می گذارد. فرد عاقل و هوشیار نفس و روح خود را بزرگ می داند چرا که خداوند از روح خود در او دمیده است و در او استعدادهای بالاتر از اینها وجود دارد. این چنین انسانی به پستی ها و اخلاق رذیله تن در نداده و اجازه تحقیر شدن مقابل دیگران را نمی دهد و هر چه را که غیر خداست کم می داند. مفهوم عزت نفس در قرآن و حدیث با واژه های گوناگونی مانند: کرامت نفس، مناعت طبع، نفاست نفس و... به کار رفته است. از مهم ترین عنصرهای تشکیل دهنده شخصیت عزیزالنفس، می توان به چگونگی بینش وی نسبت به هستی نام برد. همچنین اطاعت و بندگی، توکل، قناعت، قطع امید کردن از مردم، تقوا، ایمان و... در به دست آوردن و افزایش کرامت نفس نقش موثری ایفا می کند و اسلام نیز بر ایجاد این زمینه ها تأکیددارد. آنچه مسلم است عزت حقیقی بالاصاله مخصوص خدا بوده ، به مقتضای فیض و رحمت لایتناهی خود مراتبی از آن را به انسان های شایسته تفویض می کند. واژگان کلیدی: عزت نفس – کرامت نفس - ذلت نفس- نفاست نفس
شبنم مدنی حسین زارع
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش تکنیک تفکر مثبت بر ارزشهای میان فردی و مشکلات بین شخصی می پردازد. برای رسیدن به این هدف سوال هایی مطرح شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشکده مهندسی معدن دانشگاه صنعتی امیرکبیر است که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه مورد مطالعه شامل 40 نفر از دانشجویان دانشکده معدن می باشد که به دلیل مشکلات نمونه گیری تصادفی، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مقیاس مشکلات بین شخصی و آزمون بررسی ارزشهای میان فردی (siv) استفاده شد. این پژوهش با استفاده از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه طراحی و اجرا شده است و به منظور تحلیل آماری نتایج پژوهش از آزمون کوواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد آموزش تفکر مثبت در بهبود مشکلات بین فردی تاثیر داشته اما در خرده مقیاس ها به تنهایی تاثیر نداشته است. نتایج تحلیل کوواریانس نیز نشان می دهد که در مورد تاثیر آموزش تفکر مثبت بر ارزشهای میان فردی این متغیر مستقل تنها در بهبود وابستگی (یکی از زیر مولفه های ارزشهای میان فردی) تاثیر داشته است.
شهرزاد صفار شرق علیرضا آقا یوسفی
دراین پژوهش به "تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر بهزیستی روانی، راهبردهای مقابله ای و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی" پرداخته شد. دراین پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. نمونه آماری 50 نفر از مادران کودکان عقب مانده ذهنی مرکز توانبخشی بهار وابسته به مرکز بهزیستی تهران ،بوده است که در دو گروه 25 نفره به عنوان گروه آزمایش و گواه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها نیز از پرسشنامه راههای مقابله ای لازاروس و فولکمن، نشانگر بهزیستی شخصی مقیاس بزرگسالان(pwi-a) و پرسشنامه سنجش سازگاری اجتماعی بل استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد ونتایج پژوهش نشان داد که: آموزش مهارتهای زندگی، درهمه موارد به جز رضایت از روابط فردی، سطح بهزیستی روانی مادران کودکان عقب مانده ذهنی را تغییری نداد وتنها در مورد رضایت از روابط فردی با اطمینان 95 درصد می توان گفت که تاثیر معناداری مشاهده شد. آموزش مهارتهای زندگی راهبردهای مقابله ای و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی را تغییر نداد.
خدیجه یمینی شاد مهناز علی اکبری
" (!) *+ #, # (-. (. /# ,!) $# &#$%# /# 3 4# 5# # ./, .# 01 # , . # 2 4# ) # $4,9 $.(4 % 6" 78 9 ; , <!<+ =# $. 4 *## /# >4$.. b 6!? !c 4# $# d# , ! a . ?@ 4 . 4# e , f /# ! ) # $# , ! g!4f / c+ (. 5! # . 9 4 j, h8 , , ! hi. ! $# b$4 0 lk9l !m.l 6n n f /# . 5!k # #, ) g!4f qr. #s# !p o /# q # # , % " , / 9 # ,f t.,# ) # 5. /#. 9 # ,#u@ # ! 5!n , 9 #s# f . gv4 9 ,# / !#u $rv% >4$.l *4 =# =# b$4 @ =# 9! f *<. , $& 4 # 9 . . =# 9 #up #. ,% 7 9 !% .9 9 *9v # % n# -&# /# . % , 6n 4 h4 . ,# 9! q#% /# wv =!# ## # % $! , .4# , . 9 . x.% #, 6n q#% /# d!" > =%f =, #, 6n =# v8r. =u"s# #& l6n yn$r. v8r. !. . 9 . m4 6n *<. , #, % o /# # 9 & dr l 4, n l9 . 6n z #, / ./ 9. ## .9 . 6n qu <!o >! c /#
الهه ذوقی فیاض احمد علی پور
امروزه به واسطه افزایش میزان ناباروری زوج ها و بی سرپرستی کودکان، فرزندخواندگی بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های فرزندخواندگی برکاهش تنیدگی و تغییر سبک های مقابله ای زوجین متقاضی فرزندخواندگی انجام گرفته است. پژوهش حاضر ازنوع طرح های نیمه آزمایشی است. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی فرزندخواندگی بوده که از خرداد88 لغایت خرداد89 به سازمان بهزیستی خراسان رضوی مراجعه نموده اند و زوجینی که واجد معیارهای پژوهش بوده به شیوه نمونه در دسترس انتخاب وپرسش نامه اضطراب کتل و سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن توسط آن ها تکمیل شده و از بین آن ها تعداد 28 نفر را که دارای نمره ی خام بیشتر از35 درتست اضطراب و سبک مقابله هیجان مدار در پرسشنامه سبک های مقابله بودند، انتخاب و به روش گمارش تصادفی در2گروه آزمایش وکنترل جایگزین شدند. سپس 8 جلسه آموزش مهارت های فرزندخواندگی برای گروه ازمایش اجرا گردید. گروه کنترل روند عادی مراحل اداری را سپری نمودند. بعد از اجرای مداخله، میزان تنیدگی و سبک های مقابله 2گروه مجددا اندازه گیری شد و مدت 6 هفته بعد به منظور بررسی گذر زمان برروی گروه آزمایش آزمون پیگیری اجرا شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس یک راهه و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها نشان می دهد که نمرات پس آزمون گروه آزمایش درهرآزمون به طور معنی داری با نمرات پس آزمون گروه گواه متفاوت است، به عبارت دیگر میان دو گروه نمونه آزمایش و کنترل، از نظر تفاوت نمرات دو آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت. در نهایت می توان نتیجه گیری کرد آموزش مهارت های فرزتدخواندگی می تواند موجب کاهش میزان تنیدگی گروه آزمایش گردیده و باعث شده افراد در مقابله با تنیدگی بیشتر از سبک های مقابله مساله مدار استفاده کنند. کلید واژه ها: مهارت های فرزندخواندگی، تنیدگی، سبک های مقابله، زوجین متقاضی فرزند
فاطمه قراء زیبایی مهناز علی اکبری
یکی از بیماریهای قرن حاضر که متاسفانه اکثراً جوانها، خصوصا دختران و زنان جوان به آن مبتلا می شوند بیماری مولتیپل اسکلروزیس (multiple sclerosis) است. به علت ماهیت ناتوان کننده این بیماری و همچنین پیش آگهی ناخوشایندی که در انتظار مبتلایان به آن است ، بروز اختلالات روانشناختی از قبیل افسردگی ، ناامیدی، اضطراب واسترس چندان دور از ذهن نیست. با توجه به ارتباط تأیید شده ای که بین سلامت روانی و جسمی در یک فرد وجود دارد هدف این پژوهش بررسی تأثیر معنا درمانی گروهی بر میزان کاهش استرس ادراک شده و افزایش امید به زندگی در بیماران مبتلا به ام اس می باشد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل) است و نمونه ای به حجم 20 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل (10 نفر آزمایش و 10 نفر کنترل) از بیماران مبتلا به ام اس "عضو انجمن ام اس ایران" با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی با احتساب معیارهای ورود به نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن(cohen) و امید به زندگی اشنایدر (snyder) ، در این پژوهش به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده گردید. نتایجی که از روش تحلیل کوواریانس بدست آمد، نشان داد که روش معنا درمانی گروهی در کاهش استرس ادراک شده و افزایش امید به زندگی بیماران ام اس تاثیر داشته است (p<0/01) به نحوی که نمرات استرس ادراک شده آنها در پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش و نمرات امید به زندگی گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون به طور معناداری افزایش معناداری داشته است. با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخش بودن معنادرمانی بر کاهش استرس ادراک شده و افزایش امید به زندگی بیماران ام اس، پژوهش حاضر می تواند در رسیدن به یک راه حل موثر برای کاهش استرس و نا امیدی و به طور کلی بهبود وضعیت روانی بیماران مبتلا به ام اس، راه گشا باشد. به علاوه بررسی صورت گرفته در این پژوهش ، پیرامون معنا درمانی ، به شناخت هر چه بیشتر دانشجویان و علاقه مندان روانشناسی از جوانب این شیوه درمانی کمک خواهد کرد. نتایج این پژوهش می تواند برای طیف گسترده ای از افراد و نهادهایی که با بیماران مبتلا به ام اس سر و کار دارند قابل استفاده باشد. ائم از خانواده این بیماران ، پرسنل بیمارستانها و کادر درمانی مربوط و همچنین انجمنهای حمایت از بیماری ام اس و حتی مسولین سیاستگذاری در حیطه ارتقاء سطح بهداشت روانی جامعه.
الیکا پیمانفر مهناز علی اکبری
چکیده پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سطوح مختلف نگرش مذهبی بر شادکامی ، احساس معنادر زندگی و احساس تنهایی سالمندان شهرستان ارومیه پرداخته است. برای این منظور از بین سالمندان این شهرستان 221 نفر (181مرد و 40 زن) به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و کلیه آزمودنی ها به پرسشنامه های نگرش مذهبی دکتر خدایاری فرد و همکاران ، پرسشنامه معنابخش بودن زندگی دکتر صالحی ، پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه تنهایی ucla راسل پاسخ دادند.جهت تحلیل آماری داده ها روشهای تحلیل واریانس یک راهه و روش پیگیری شفه مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که سطوح مختلف نگرش مذهبی بر احساس معناداری در زندگی تاثیر متفاوتی دارند.افراد دارای سطوح بالای نگرش مذهبی ، احساس معنای بیشتری در زندگی را تجربه می کردند .بعلاوه نگرش مذهبی برکاهش احساس تنهایی تاثیر مثبت دارد و بین سطوح مختلف نگرش مذهبی از نظر تاثیر بر احساس تنهایی تفاوت معنی داری مشاهده شد.به این صورت که افراد دارای سطوح بالای نگرش مذهبی احساس تنهایی کمتری را گزارش نمودند. بعلاوه بین افراد دارای سطوح بالای نگرش مذهبی با افراد دارای سطوح متوسط نگرش مذهبی تفاوت معنی داری از نظر میزان شادکامی مشاهده شد ولی بین سطوح بالا و پایین و سطوح پایین و متوسط تفاوت معناداری دیده نشد. در بخش یافته های جانبی مشاهده شد که هیچکدام از متغیرهای جنسیت ، تعداد فرزندان ، وضعیت تاهل ، میزان درآمد و میزان تحصیلات بر احساس معنا در زندگی و شادکامی و احساس تنهایی تاثیر معناداری نداشت.
مژده کریمی فرهاد شقاقی
چکیده: هدف: این پژوهش به منظور ساخت و استاندارد سازی مقیاس سنجش رضایت از ارتباط نوجوان با والدین از دیدگاه نوجوان و مقایس? آن در دبیرستانهای شهر تهران انجام گرفته است. در این بررسی تعداد 644 دانش آموز دبیرستانی شرکت داشتند که بر اساس متغیرهای جنسیت، موقعیت جغرافیایی و شاخه تحصیلی به روش خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه ای 55 سوالی که بر اساس زمینه یابی اولیه از نوجوانان و مفاهیم موجود در زمینه روابط میان نوجوان و والدین و مشکلات ارتباطی آنها طرح شده بود، روی آزمودنیها اجرا گردید. داده های بدست آمده توسط نرم افزار spss در سطح معنی داری 01/0?? مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ضریب آلفای کرونباخ در ارتباط با مادر 95/0 و در ارتباط با پدر 97/0 بدست آمد که نشان از پایایی و تجانس درونی خوب این مقیاس دارد. پس از بررسی و تأیید روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، تعداد پنج عامل در 53 ماده بدست آمد که با توجه به مفاهیم سوالات نامگذاری شدند. همبستگی مقیاس با مقیاس رابط? ولی- فرزندی (pcrs) بین فرمهای مادر 696/0- و بین فرمهای پدر 666/0- بدست آمد که روایی همزمان این مقیاس را تأیید می کند. نقطه برش مقیاس به طور کلی و هر یک از مولفه های مقیاس بر اساس دامنه اطمینان بدست آمد. متغیر جنسیت در میزان رضایت از ارتباط با مادران موثر و در ارتباط با پدران ناموثر شناخته شد. متغیر های موقعیت جغرافیایی و شاخه تحصیلی و سن والدین نیز تأثیر معنی داری در نمرات این مقیاس نداشتند. اما بین معدل درسی دانش آموز و میزان رضایت از ارتباط با والدین همبستگی معناداری مشاهده شد. بین پدران و مادران نیز در جلب رضایت نوجوانان تفاوتی مشاهده نشد. در شش سوال مقیاس نیز انتظارات نوجوانان از والدین تفاوت داشت. همچنین در بررسی مقیاس رابط? ولی- فرزندی (pcrs)، در فرم مادر ضریب آلفای 906/0 و در فرم پدر 926/0 نشان از پایایی مقیاس دارد. روایی سازه این مقیاس نیز به روش تحلیل عوامل تأیید و نقطه برش مقیاس نعیین گردید.
پونه صدقانی مهناز علی اکبری
به انجام عملی ناچار کند و راه گریزی از آن نباشد. منابع فقهی و نظرات حقوق دانان و نیز انعکاس آنها در تدوین قانون جزایی ایران ، از مسائلی است که به نظر می رسد با گذشت زمان نیاز به تحقیق و تفحص جدیدی داشته باشد . در این پایان نامه تلاش شده است مبانی و ادله حجیت قاعده اضطرار از کتاب ، سنت ، اجماع و عقل و همچنین نظریات حقوق دانان مورد بررسی قرار گیرد . آثار اضطرار و شرایط تحقق اضطرار
فریبا مهرداد فر مهناز علی اکبری
چکیده در پژوهش حاضر اثربخشی توانبخشی روانی دوساهو برتعامل اجتماعی در کودکان فلج مغزی 7تا15 سال شهر قزوین مورد بررسی قرار گرفته است . به این منظور 20نفر از کودکان cp که شرایط شرکت در این پژوهش را داشتند انتخاب گردیده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدندو از هر دو پیش آزمون (پرسشنامه تعامل اجتماعی) گرفته شد، سپس با گروه آزمایشی به مدت دو هفته و هر هفته سه جلسه تمرینات دوسا انجام شد ، و برای گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت . سپس از هر دو گروه پس آزمون (پرسشنامه تعامل اجتماعی) گرفته شد.جهت تحلیل آماری داده ها برای فرضیه اصلی از تحلیل کو واریانس و برای فرضیه های فرعی از تحلیل واریانس چند متغیری (مانکوا) استفاده شد.نتایج نشان دهنده تاثیر معنادار روش توانبخشی روانی دوسا بر تعامل اجتماعی کودکان cpدر هر سه زیر گروه تعامل با خود ، خانواده و دیگران بوده است .نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از روشهای روانشناختی و بکارگیری تلاش و اراده در کودکانcp می توان به آنها در بهبود تعاملات اجتماعی کمک کرد.لذا می توان به خانواده ها و دیگر مسئولین تعلیم و تربیت استثنایی پیشنهاد کرد که با بکارگیری روشهای موثر به تعاملات اجتماعی این کودکان بیشتر توجه کنند.
زهرا دهدار علی زاده محمدی
این پژوهش به منظور بررسی تاثیر هنردرمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و افزایش عزت نفس در پسران مقطع دبستان با طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری کلیه پسران مقطع چهارم و پنجم دبستان فردوسی بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزان همان دبستان بودند که به روش نمونه گیری انتخاب تصادفی ساده انتخاب شدند که به طور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. اجرای مداخله به مدت 10 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری کودک 7-11 ساله در مدرسه (فرم معلمان) و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت بود. سنجش اول پرسشنامه پرخاشگری و عزت نفس پیش از مداخله بود و سنجش دوم یا پس آزمون بعد از مداخله صورت گرفت. در بخش توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمون تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد که هنردرمانی بر کاهش پرخاشگری و مولفه های آن (عملی، کلامی، گوشه گیری) و ضمنا افزایش مولفه همکاری و همچنین افزایش عزت نفس و مولفه های آن(عمومی، اجتماعی، خانوادگی، تحصیلی) در پسران مقطع دبستان موثر است.
سمیه ساعدی مرغملکی علی اصغر کاکوجویباری
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی اصلاح افکار خودکار منفی برافزایش مهارتهای اجتماعی دانش آموزان نابینا در شهر اصفهان بود . جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان نابینای شهر اصفهان که در سال تحصیلی 1392-1391 در مقطع چهارم ، پنجم و ششم ابتدایی در سال تحصیلی 92-391 مشغول به تحصیل بودند در ابتدا برای انتخاب نمونه ، کل جامعه آماری تحت پیش آزمون قرار گرفتند سپس از بین این جامعه 20نفر(10 دختر،10 پسر ) که پایین ترین نمره را در آزمون مهارت های اجتماعی بدست آورده بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند در مرحله بعدی ، این نمونه انتخابی با استفاده از روش همتاسازی و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (5 دخترو 5پسر)وکنترل(5 دخترو 5پسر)،جایگزین شدند.همچنین این دو گروه از نظر سن ابتلا به نابینایی ، نمرات پیش آزمون das،فرهنگ و وضعیت مالی نیز تا حدودی برابر بودند . ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش ، فرم معلم آزمون مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (1) و مقیاس نگرشهای ناکار آمد (2)بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون به کار گرفته شد . دانش آموزان شرکت کننده در گروه آزمایش در هشت جلسه آموزش گروهی اصلاح افکار خودکار ، شرکت کردند. پیش بینی شده بود که بین مهارتهای اجتماعی و نگرشهای ناکار آمد رابطه وجود دارد و اصلاح افکار خودکار می تواند مهارتهای اجتماعی را افزایش دهد و منجر به کاهش نگرشهای ناکار آمد شود. برای تعیین رابطه بین مهارتهای اجتماعی و نگرشهای ناکار آمد از روش همبستگی پیرسون استفاده شد . نتایج نشان داد بین مهارتهای اجتماعی و نگرشهای نا کار آمد رابطه منفی معناداری وجود دارد . همچنین برای بررسی تاثیر آموزش گروهی اصلاح افکار خودکار منفی بر متغیرهای وابسته ،تحلیل کوواریانس به کار رفت . نتایج ااین تحقیق نیز نشان دادبین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون مهارتهای اجتماعی و نگرشهای نا کار آمد تفاوتهای معنی دارد وجود دارد
مریم هاشمی محمد اورکی
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی مداخله ذهن آگاهی یکپارچه با رفتار درمانی شناختی بر بهبود ی وپیشگیری ا ز عودبیماران مبتلا به اختلال دوقطبی انجام شده است. روش: این مطالعه برروی 25 نفر از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به روش نمونه گیری تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه گوا ه تقسیم شدند، اجراشد. قبل از اجرای مداخله تمام شرکت کننده ها پرسشنامه چک لیست اختلالات روانی(scl-90-r)و پرسشنامه غربالگری مانیای یونگ را پرنمودند. سپس یک گروه آزمایشی تحت مداخله درمانی ذهن آگاهی یکپارچه با درمان شناختی رفتاری و گروه آزمایشی دیگرتحت درمان شناختی رفتاری طی8 جلسه قرار گرفتند؛ گروه گواه درانتظار درمان هیچ نوع مداخله رواندرمانی دریافت ننمودند. پس ازاجرای مداخله و سه ماه بعد از اجرای مداخله های روان درمانی، شرکت کننده ها دوباره پرسشنامه ها را پرنمودند. یافته ها: درمان مداخله ذهن آگاهی یکپارچه با رفتار درمانی شناختی و رفتاردرمانی شناختی، نسبت به دارودرمانی منجر به افزایش رفتارهای سازش یافته تر و کاهش شدت رفتار مانیایی و در نتیجه کاهش میزان عود دربیماران دوقطبی تحت دارودرمانی می شود. نتیجه گیری: اجرای روان درمانی بهمراه دارو درمانی باعث کاهش رفتارهای ناخوشایندو مانیا و درنتیجه احساس سلامتی و رضایتمندی بیشتر در افراد مبتلا می شود. واژه های کلیدی: بهبودی، پیشگیری از عود، اختلال دوقطبی، ذهن آگاهی یکپارچه با رفتار درمانی شناختی، رفتار درمانی شناختی
مهناز درنجفی شیرازی مهناز علی اکبری
چکیده هدف اساسی این پژوهش بررسی تأثیرقصه گویی بر هوش اخلاقی کودکان دختر 4-6 ساله در شهر اصفهان می¬باشد. جامعه این پژوهش را کلیه مهدهای کودک شهر اصفهان تشکیل می دهد .نمونه ها از بین کودکان 4-6 ساله سه مهدکودک در شهر اصفهان بطور تصادفی انتخاب شدند و سپس از بین کودکان4-6 آنها 30 کودک به طور تصادفی انتخاب و در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از نظر اجرا و گردآوری اطلاعات روش آزمایشی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته میکله بوربا می باشد که دارای 77 سوال است که توسط والدین تکمیل می گردد و پایایی و روایی آن مورد تأیید اساتید قرار گرفت. اعتبار این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 0.95 به دست آمد. با استفاده از نرم افزار spss و استفاده از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی، داده ها تحلیل شده و نتایج نشان داد که در فرضیه اول این پژوهش "قصه گویی" بر "افزایش همدلی کودکان" تأثیر دارد، در فرضیه دوم این تحقیق "قصه گویی" بر "افزایش خویشتنداری کودکان" تأثیر ندارد، در فرضیه سوم "قصه گویی" بر " افزایش وجدان کودکان" تأثیر دارد، در فرضیه چهارم "قصه گویی" بر "افزایش احترام کودکان" تأثیر دارد ، در فرضیه پنجم "قصه گویی" بر "افزایش مهربانی کودکان" تأثیر ندارد، در فرضیه ششم پژوهش "قصه گویی" بر " افزایش بردباری کودکان" تأثیر دارد و در فرضیه هفتم پژوهش "قصه گویی" بر " افزایش عدالت کودکان" تأثیر دارد. کلمات کلیدی: قصه گویی، هوش اخلاقی، همدلی، خویشتنداری، وجدان، احترام، مهربانی، بردباری، عدالت
اندیشه گلشن علی اصغر کاکوجویبلری
هدف: این پژوهش به منظور بررسی تاثیر مشاوره گروهی به روش تحلیل رفتار متقابل بر افزایش نگرش های صمیمانه و کاهش افسردگی در زنان 20 تا40 ساله معلول افسرده شهر کاشان انجام شد. مواد و روش: در این تحقیق به شیوه نیمه تجربی، از بین معلولان زن افسرده مرکز کاشانه مهر کاشان در سال 1393، 40 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش(20 نفر) و گواه(20 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها در این پژوهش از پرسش نامه نگرش های صمیمانه تریدول و پرسش نامه افسردگی بک استفاده شد. به این ترتیب پیش از برگزاری اولین جلسه آموزش، با استفاده از پرسش نامه ها در هر دو گروه آزمایش و گواه، پیش آزمون اجرا شد، سپس برای گروه آزمایش 8 جلسه 120 دقیقه ای آموزش تحلیل رفتار متقابل برگزار شد. در هر یک از جلسات یکی از مهارت های اساسی مدل اریک برن آموزش داده شد و بلافاصله بعد از اتمام جلسات آموزشی بر روی هر دو گروه آزمایش و گواه پس آزمون و یک ماه پس از آن آزمون پیگیری انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش مشاوره گروهی به روش تحلیل رفتار متقابل، سبب کاهش معنی دار افسردگی( 01/0 ?? ) و نیز افزایش معنی دار نگرش صمیمانه و اجزاء آن(شامل صمیمیت عاطفی و صمیمیت ذهنی) ( 01/0 ? p ) در زنان معلول می گردد. بررسی ضرائب همبستگی نشان داد که افسردگی و نگرش صمیمانه ضریب همبستگی منفی و معنی داری را در سطح 1 درصد آماری داشتند(93/0- r =) یا به عبارتی با افزایش نگرش صمیمانه، افسردگی به طور معنی داری کاهش یافت. نتیجه گیری: از نتایج این تحقیق چنین استنباط می گردد که آموزش زنان معلول افسرده به شیوه تحلیل رفتار متقابل، می تواند به طور موثری سبب افزایش نگرش صمیمانه و کاهش افسردگی در آنان گردد؛ لذا پیشنهاد می شود از این شیوه آموزشی برای کاهش افسردگی افراد معلول در مراکز بهزیستی و کلینیک ها استفاده شود.
افسانه سرتیپ زاده مهناز علی اکبری
موضوع: ترس واضطراب مرگ به عنوان یکی از شایعترین اضطراب¬ها در جوامع امروز است، و بنابرآمارها 50 تا 75درصد افراد سنین بالا در جوامع غربی از ترس ونگرانی در مورد مرگ رنج می¬برند. از دیگر موضوع¬های مطرح در روان شناسی مثبت، تاب¬آوری است. تاب¬آوری جایگاه ویژه¬ای در حوزه های روان شناسی تحول،روان شناسی خانواده و بهداشت روان دارد. هدف:پژوهش حاضر به بررسی تأثیرمعنویت درمانی براضطراب مرگ و تاب¬آوری سالمندان مقیم خانه سالمندان شهر اصفهان می¬پردازد. روش:این مطالعه نیمه¬آزمایشی وبا¬?طرح پیش¬آزمون،پس¬آزمون–پی¬گیری با گروه¬کنترل می¬باشد. ازمیان داوطلبان شرکت دراین پژوهش وازکسانی که در مقیاس اضطراب مرگ تمپلرنمره بیشتر از7 ودر مقیاس تاب آوری کانردیویدسون نمره کمتراز50 کسب نمودند، 20 نفر به صورت تصادفی به دو گروه 10نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پس از برگزاری 8 جلسه معنویت درمانی با تأکید بر دیدگاه اسلام پس¬آزمون و یک ماه بعد پی¬گیری انجام گردیدونتایج به روش تجزیه وتحلیل واریانس اندازه گیری¬های مکرروبا استفاده از نرم افزارspss مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: معنویت درمانی باعث کاهش اضطراب مرگ سالمندان در مرحله پس¬آزمون در سطح معناداری 002/0ودرمرحله پی¬گیری در سطح معناداری 001/0>گردید.هم چنین معنویت¬درمانی باعث افزایش تاب¬آوری سالمندان در مرحله پس¬آزمون در سطح معناداری 001/0> ودرمرحله پی-گیری در سطح معناداری001/0>گردید. نتیجه گیری:معنویت¬درمانی روش مناسبی جهت کاهش اضطراب مرگ وافزایش تاب¬آوری سالمندان مقیم خانه سالمندان می¬باشد و باتوجه به تناسب آن با بافت فرهنگی و مذهبی ایران پیشنهاد می¬گردد، در سایر سالمندان نیزجهت کاهش اضطراب مرگ وافزایش تاب¬آوری مورد استفاده قرار گیرد.
صفورا صادقی مزیدی مهناز علی اکبری
پژوهش حاضر با هدف تعین اثر بخشی دو روش آموزش تنظیم هیجان و مهارتهای مقابله ای با استرس در کاهش شدت درد و بهبود کیفیت زندگی در زنان مبتلا به کمر درد مزمن انجام شد . این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است . جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان مبتلا به کمر درد مزمن مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان فسا تشکیل می دهند . بدین منظور تعداد 60 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند . در ابتدا از هر سه گروه پیش آزمون گرفته شد . سپس برای یک گروه آموزش تنظیم هیجان و برای گروه آزمایشی دیگر آموزش مهارتهای مقابله با استرس انجام شد . در این مدت گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند و پس از اتمام آموزش از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد . پس از اجرای پژوهش برای تحلیل نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد . یافته ها نشان دادند که هر دو روش مداخله ای می تواند در کاهش علائم درد و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به کمر درد مزمن موثر واقع گردد . همچنین گروه کنترل نسبت به گروههای آزمایشی شدت درد بیشتر و کیفیت زندگی پایین تری نشان دادند .
مریم ایزدی حسین زارع
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارت حل مسئله به شیوه گروهی بر کاهش تفکرات غیر منطقی است که در یکی از دانشگاههای پیام نور استان مازندران ( دانشگاه پیام نور رینه ) به صورت در دسترس، انجام شد. از میان 1200دانشجو و160 نفر دانشجوی رشته حقوق100نفردانشجوی دختر، به عنوان در دسترس ، بین سنین 19 الی 22 سال انتخاب شدند تا به به پرسشنامه تفکرات غیر منطقی جونز به عنوان یک ابزار غربالگری پاسخ دهند. با توجه به پرسشنامه جونز( به روش لیکرت) افرادی که بر اساس نمره های این آزمون در نقطه برش بالاتر از 300 قرار داشتند، به عنوان افراد دارای تفکرات غیر منطقی از جمعیت عادی تفکیک و به عنوان جامعه آماری پژوهش تعریف شدند و ازمیان آنها تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه (آزمایش و گواه ) قرار گرفتند. در گام بعدی ، برنامه آموزش مهارت حل مسئله به عنوان متغیر مستقل، توسط محقق (که خود دوره آموزشی کارگاه مهارت حل مسئله را بصورت الکترونیکی در سایت چگونه ؟ زیر نظر دانشگاه صنعتی شریف بود را گذراند و همچنین مطالعه کتابی تحت عنوان درمان با روش حل مسئله( بر اساس الگوی دزوریلا و گلد فرید)بود را نیز مطالعه نمود) در طول 1 ماه و نیم و در قالب 8 جلسه 1ساعت و نیم برای 15 عضو گروه آزمایش ارائه شد، در حالی که گروه گواه به امید دریافت برنامه ی مورد نظر در لیست انتظار مانده به رفتار عادی خود ادامه دادند، بعد از اعمال متغیر مستقل ، آزمون های پس از مداخله برای اعضای هر دو گروه ( آزمایش و گواه ) اجرا و فرایند جمع آوری داده ها کامل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون پارامتریک تحلیل کواریانس، شامل آزمون شاپیروویلک جهت بررسی نرمال بودن توزیع نمرات گروه نمونه در جامعه و آزمون لوین جهت بررسی تساوی واریانس ها تحلیل گردیده اند. همچنین اثر پیش آزمون با استفاده از روش تحلیل کواریانس کنترل گردیده است. در نهایت فرضیه های پژوهش با این روش آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاضر ، بر موثر بودن برنامه آموزش مهارت حل مسئله دلالت دارد و در فرضیه اصلی مشخص شد، اجرای برنامه آموزشی مهارت حل مساله با رویکرد شناختی رفتاری به شیوه گروهی موجب کاهش تفکرات غیر منطقی آزمودنی ها می شود. و در مورد خرده مقیاسها نشان داد که آموزش مهارت حل مساله بر کاهش ضرورت تایید از دیگران، انتظار بیش از حد از خود، سرزنش خود، واکنش به ناکامی، بی مسئولیتی عاطفی ، اجتناب از مسائل، وابستگی ، ناامیدی نسبت به تغییر و کمال گرایی اثر مثبت دارد ولی درمورد خرده مقیاس دل مشغولی زیاد همراه با اضطراب اثر ندارد.
زهره جم نژاد فرهاد شقاقی
چکیده ندارد.
شیرین کیقبادی مهناز علی اکبری
چکیده ندارد.
مجتبی دلیر مهناز علی اکبری
چکیده ندارد.
فرزانه صادقیان علیرضا آقایوسفی
چکیده ندارد.