نام پژوهشگر: سعیده کریمی
سعیده کریمی محمدتقی دیاری
در مود فهم قرآن، نظرات متعددی ارائه شده است. عده ای را عقیده بر آن است که قرآن، کتابی نامفهوم است. گروهی در صدد بیان معانی باطنی قرآن کریم برآمده و دست به تأویلات مخرب و لجام گسیخته زده اند. هدف در این نوشتار شناخت عوامل و زمینه های پیدایش فهم های متعدد در طول تاریخ و یافتن نقاط ضعف و انحرافی از یک سو و بهره گیری از شیوه های معتبر در دانش فهم قرآن است؛ تا از این طریق به رأی معتدل و میانه ای در زمینه ی فهم قرآن دست یافت.اختلاف در فهم قرآن که پس از رحلت پیامبر(ص) آغاز شد، در عصر تابعان رشد و گسترش بیشتری یافت. بحث های کلامی به علت فتح کشورهای جدید و برخورد مسلمانان با فرقه های مختلف اوج گرفت و در زمان خلفا، فلسفه ی یونانی به عربی منتقل شد. از این جهت در عهد عباسیان بحث های عقلی و فلسفی رشد کرد و در همین زمان هم تصوف، ظاهر شد و بعضی از مردم به ریاضت و مجاهدت با نفس روی آوردند. در این میان، گروه سومی از مردم به حدیث روی آوردند و فهم قرآن را منحصر در معصوم(ع) دانستند. این در حالی است که در عصر ما بر اثر توسعه ی علوم و دانش های تجربی، و برخورد با فرهنگ غرب به تفسیر علمی و هرمنوتیکی روی آوردند.در پی این تغییر و تحولات، هر گروهی با گرایش فکری خاص خود به تفسیر قرآن روی آوردند؛ گروهی با روایات، عده ای با مباحث کلامی، برخی با مباحث عقلی و فلسفی و عده ای دیگر با صوفی گری به تفسیر قرآن پرداختند. از این رو عوامل داخلی و خارجی متعددی دست به دست هم دادند و اختلاف در فهم قرآن پدید آمد.بررسی شیوه های گوناگون، در فهم قرآن نشان می دهد که بسیاری از مطالب آنان خالی از انحرافات و خطاهای فکری نیست، زیرا در میان آنها تحمیل آرا و افکار، یا تفسیر به رأی نیز به چشم می خورد و این خود خطری بزرگ برای دین اسلام و معارف حقیقی قرآن محسوب می گردد. اگر چه پیشرفت و گسترش مباحث علمی و دینی را نمی توان نادیده گرفت. اگر عوامل اختلاف در فهم قرآن به صورت منسجم جمع بندی شود و از زوایای مختلف و بدون یک جانبه نگری، از سر تعمّق به مسائل، نظری افکنده شود، می توان به شیوه ی صحیح فهم قرآن دست یافت. توجه به مباحثی از قبیل تفسیر به رأی، تأویل، معرفت ظاهری، معرفت درونی، باطن و هرمنوتیک نشان می دهد که شیوه ی صحیح در فهم قرآن در گرو خود داری از تحمیل پیش فرض ها و آراء در فهم قرآن، جاری نمودن قرآن در همه ی زمان ها و مکان ها و توجه به شأن و منزلت والای اهل بیت پیامبر(ص) می باشد.
سعیده کریمی سید محمد شبیری
در طی دو قرن گذشته به ویژه نیم قرن اخیر، فعالیت های انسان در کره زمین از چنان ابعادی برخوردار شده است که آثار و پیامد های آن بیش از پیش بقای او و سایر موجودات را در معرض انواع تهدیدها و بسیاری از نظام های طبیعی را که حاصل میلیون ها سال تکامل هستند، در معرض انواع مخاطرات قرار داده است. استفاده از سیستم آموزشی می تواند یکی از این راهکارهای حرکت در جهت حفظ محیط زیست و منابع آن باشد. از طریق آموزش می توان توصیفاتی برای استفاده از منابع و ثروتهای ملی ارائه داد، می توان مهارتها و نگرشهای مورد نیاز برای رسیدن به سطح بالاتری از مسئولیتهای اجتماعی و درک عمیقتری از کیفیت زندگی ایجاد نمود و در رابطه با مسئولیتهای اجتماعی می توان مشاغل جدیدی که لازمه دستیابی به پایداری زیست محیطی است ایجاد نمود. احداث یک مدرسه زیست محیطی می تواند یکی از راه های ارائه آموزش به کودکان از سنین پایین و نهادینه کردن فرهنگ محافظت از محیط زیست در آنان می باشد. در اینگونه مدارس باید کلیه فعالیتهای آموزشی، پرورشی و تمامی خدمات خود اعم از امور اداری، مالی ،آزمایشگاهها، کارگاهها و... را به سمتی هدایت کند که متناسب با اهداف عالیه توسعه پایدار و حفظ محیط زیست باشد. در این مطالعه نیز سعی شده است که با توجه به تجربیات سایر کشورها و جمع آوری اطلاعات هم در زمینه نحوه آموزش محیط زیست و هم چگونگی مدیریت این مدارس، در پایان الگوی مناسبی جهت ایجاد این مدارس که قابلیت اجرا در کشور را نیز داشته باشد ارائه شده است. این الگو شامل 10 گام یا مرحله زیر می باشد: 1. آغاز به کار با نماینده بنیاد fee در کشور و عضویت در این نهاد2. رعایت استاندارد در طراحی ساختمان مدرسه و احداث بام سبز3. تشکیل کمیته زیست محیطی با حضور کارشناسان آموزش محیط زیست و اجرای 7 مرحله ایجاد مدرسه زیست محیطی 4. تعیین خط مشی یا مرامنامه 5. برگزاری دوره آموزشی درباره مسائل زیست محیطی جهت مربیان مدرسه 6. رعایت استانداردهای ایمنی 7. ایجاد ارتباط شبکه ای با دیگر مدارس زیست محیطی ملی و خارجی 8. ایجاد مشارکت با نهادهای ذیربط چون سازمان حفاظت محیط زیست و شهرداری 9. اصلاح الگوی مصرف در بخش های مختلف مدرسه 10. انتشار خبرنامه، پوستر و نصب اعلانات زیست محیطی در سطح مدرسه و برگزاری مسابقات مرتبط با مسائل زیست محیطی
سعیده کریمی محمدحسین سرایی
امکانات و ظرفیت های موجود در محلات شهری در طی سالیان متمادی به وجود آمده اند؛ در محلات قدیمی شهرها به دلایل مختلفی از حداکثر توان این ظرفیت ها و امکانات استفاده به عمل نمی آید. ظرفیت های توسعه محله ای عموما در محلات قدیمی موجود هستند ولی به دلیل عدم شناخت و به کارگیری این ظرفیت ها، توسعه در این محلات اتفاق نمی افتد. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی امکان تحریک توسعه محله شش بادگیری می باشد که در این راستا، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده-است. ظرفیت های ساختاری- کالبدی محله با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی ahp در تلفیق با سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) مورد تحلیل قرار گرفته است. در بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تحریک توسعه محله ای از تکنیک پرسشنامه و ضریب هم بستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که عوامل موثر در تعیین ظرفیت های ساختاری- کالبدی توسعه محله، کاربری موجود اراضی، کیفیت ابنیه، قدمت ابنیه، مصالح، اندازه قطعات و دانه بندی، تعداد طبقات، ارزش معماری و تاریخی بناها، و نفوذپذیری و دسترسی می باشند که با توجه به تعیین اهمیت آن ها بر اساس نظرات کارشناسان و محاسبه وزن آن ها به روش ahp، مشخص شد که شاخص کاربری موجود با ضریب اهمیت 0.312 بیش ترین تاثیر و شاخص تعداد طبقات با ضریب 0.057 تاثیر ناچیزی در سنجش ظرفیت های ساختاری- کالبدی توسعه محله مورد مطالعه دارند. هم چنین با تهیه نقشه های مربوط به هر یک از شاخص ها و روی هم اندازی آن ها با اعمال وزن محاسبه شده، نقشه ای تهیه شد که اراضی محله را در سه دسته بر اساس اولویت توسعه دسته بندی کرده است. در بررسی نقش سرمایه اجتماعی در توسعه محله با توجه به نتایج به دست آمده، نمی توان به صورت قاطع بیان داشت که می توان با تقویت سرمایه اجتماعی به توسعه محله ای دست یافت، اما به سبب نزدیک به معنادار بودن این رابطه و معناداری مولفه مشارکت مدنی، می توان بیان داشت توجه به مفهوم ذهنی سرمایه اجتماعی، شرط انکارناپذیر تحقق عینی توسعه محله ای است، یعنی دست یابی به توسعه در محله بدون توجه به پتانسیل های نهادی و انسانی و بهره گیری از تمامی ظرفیت های فردی و گروهی امری غیر قابل اجراست.
سعیده کریمی خلیل قاضی زاده
هرمنوتیک به مثابه هنر درک و تفسیر متون از حوزه های فلسفی است که پیوند نزدیکی با ترجمه دارد، چرا که ترجمه نیز نیازمند درک متن و نتیجه تفسیر مترجم از متن اصلی است. کتاب "هرمنوتیک وحرکت شاعرانه" کتابی است که از مجموع ده مقاله حول محور زبان و ترجمه پذیری زبان تشکیل شده است. مسئولیت گردآوری مقالات این کتاب بر عهده دنیس اشمیت بوده که خود از متفکران این حوزه می باشد. مقالاتی که در این مجلد گرد آمده اند همگی به نحوی با مساله ترجمه سروکار دارند، گروهی از مقالات به مفهوم نظری ترجمه می پردازند و ارتباط ترجمه با فلسفه، ترجمه و شعر یا ارتباط زبان و فرهنگ را بررسی می کنند، و گروهی دیگر به عمل ترجمه می پردازند و با دیدگاهی فلسفی متن ترجمه شده مدنظر را به نقد می کشانند. با توجه به اینکه ترجمه حاضر تنها ترجمه موجود از کتاب هرمنوتیک و حرکت شاعرانه می باشد، امید است که ترجمه این کتاب بتواند مورد استفاده علاقه مندان حوزه فلسفه قرار بگیرد.
سعیده کریمی مقصود امیری
چکیده ندارد.