نام پژوهشگر: راحله سلطانی
راحله سلطانی عباس قنبری نیاکی
گرلین و ابستاتین، دو پپتید معدی- روده ای مشتق از پرپروگرلین هستند. گرلین اثرات مثبتی روی توازن انرژی، تحریک جذب غذا، ترشح اسید معدی و جنبش معدی- روده ای دارد؛ در حالیکه ابستاتین اعمالی مخالف و عکس اثرات گرلین را نشان می دهد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر کاهش atp و گلیکوژن کبد بر سطوح استراحتی گرلین و ابستاتین پلاسما در موشهای نر صحرایی تمرین کرده بوده است. بدین منظور 40 سر موش نر صحرایی نژاد ویستار به دو گروه تمرین(20) و کنترل(20) تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت 10 هفته، 5 روز در هفته تحت تمرین روی تردمیل قرار گرفتند. در روز انجام تزریق گروه های مربوطه به زیر گروه های تزریق اتیونین و سالین: کنترل- سالین(sc)، تمرین- سالین(st)، کنترل- اتیونین(ec)، و تمرین- اتیونین(et) تقسیم شدند. کلیه محاسبات با بهره گیری از نرم افزار15 spss انجام گرفت و اختلاف در سطح معنی داری 0/05 پذیرفته شد. نتایج این تحقیق نشان دهنده این بود که سطوح استراحتی گرلین پلاسما در اثر کاهش atp و گلیکوژن کبد افزایش یافته است؛ در حالیکه در غلظت ابستاتین تغییر معنی داری مشاهده نشد. علیرغم وجود رابطه مستقیم بین میزان ابستاتین و سطحatp و گلیکوژن کبد و همینطور وجود رابطه معکوس بین میزان گرلین و سطحatp و گلیکوژن کبد رابطه های به دست آمده از لحاظ آماری معنی داری نبود. در مجموع می توان چنین نتیجه گرفت که بر خلاف گرلین، ابستاتین را نمی توان یک عامل مهم و قابل ملاحظه در تنظیم و تعادل انرژی کوتاه مدت به حساب آورد. این احتمال وجود دارد که در کنار گرلین، ابستاتین بتواند به عنوان عاملی در تنظیم و تعادل انرژی در بلند مدت تلقی گردد.