نام پژوهشگر: حسن منافی
حسن منافی محمدرضا نیشابوری
در سالهای اخیر خشکسالی و کمبود بارندگی یکی از مشکلات اساسی بسیاری از کشورهای جهان بوده است که تولید محصولات کشاورزی را محدود میسازد. یکی از راه حلهای مناسب برای مقابله با تنش خشکی، برقراری رابطه همزیستی گیاهان با قارچهای میکوریز می باشد. این قارچها با فعالیت های گسترده ای که در داخل ریشه و هم چنین خاک دارند، رشد گیاهان را تحت تأثیر قرار میدهند. بدین منظور آزمایشی به صورت گلخانه ای در یک خاک استریل با گیاه گوجهفرنگی(رقم بهتا) و با دو گونه قارچ میکوریز شامل: glomus intraradices(gi) و glomus etunicatum(ge) انجام شد و پس از استقرار گیاهان، سه سطح رطوبت خاک شامل: fc9/0fc –(d0)،fc 7/0-fc8/0(d1) و fc55/0-fc65/0(d2) به گیاهان اعمال گردید. تلقیح گیاهان با gi و ge وزن خشک بخش هوایی را به ترتیب 5/14 و 2/16 درصد نسبت به شاهد افزایش داد و با کاهش رطوبت خاک وزن خشک بخش هوایی کاهش یافت. قارچ های میکوریزی محتوای نسبی آب برگ(rwc)، پتانسیل آب برگ(lwp) و هدایت روزنه ای(gs) را به طور معنی داری(01/0p <) افزایش دادند و با کاهش رطوبت خاک میزان هر سه متغیر کاهش یافت. گیاهان تلقیح شده با قارچ های میکوریزی در هر سه سطح رطوبتی غلظت فسفر بخش هوایی بیشتری نسبت به گیاهان شاهد داشتند و در مورد پتاسیم بخش هوایی، تنها قارچ geبه طور معنی داری پتاسیم بخش هوایی را افزایش داد و با کاهش رطوبت خاک، هر دو کاهش یافتند. با کاهش رطوبت خاک، درصد کلنیزاسیون میکوریزی هر دو گونه قارچ کاهش یافت در حالی طول هیف هر دو گونه قارچ در خاک، افزایش پیدا کرد. قارچهای میکوریزی ساختمان خاک را بهبود بخشیدند به طوری که گونه های قارچی gi و ge، میزان was را به ترتیب 6 و 9 درصد و میزان mwd را به ترتیب 27 و 82 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند هم چنین با افزایش سطح تنش، was نیز افزایش یافت. اثر سطوح رطوبتی بر ظرفیت نگهداری آب در حالت اشباع و مکشهای 5، 10 و 1500 کیلوپاسکال و هم چنین آب قابل استفاده گیاه(awc) معنی دار نشد و اثر قارچ تنها بر ظرفیت نگهداری آب در مکشهای 10 و 1500 کیلوپاسکال معنی دار شد(05/0p <). هدایت هیدرولیکی اشباع(ks) تحت تأثیر گونه های قارچی gi و ge قرار گرفت و به ترتیب 5/16 و 5/19 درصد نسبت به شاهد افزایش پیدا کرد. هدایت هیدرولیکی غیر اشباع خاک یا k(h) در مکش های 5 و 10 کیلوپاسکال بر آورد گردید و صرفنظر از سطوح رطوبتی، قارچهای giوge ،k(h ) خاک را در مکش 5 کیلوپاسکال به ترتیب 26 و 31 درصد و در مکش 10 کیلوپاسکال 32 و 40 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق میتوان به نقش ارزشمند قارچهای am در افزایش رشد گوجهفرنگی در شرایط تنش کمبود آب و بهبود خواص هیدرولیکی خاک اشاره نمود.
اصغر باقری تیمور رستمی شاهراجی
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی نقش ژنوتیپ و محیط در تنوع مرفولوژیک صفات میوه و برگ گونه بارانک در جنگلهای ارسباران بود. برای این منظور، به تعداد کافی برگ و میوه از 30 درخت بارانک از سه جمعیت در جنگلهای ارسباران واقع در ارتفاعات 1350، 1600و 1950 متر از سطح دریا جمع آوری گردید. پس از اندازه گیری خصوصیات مرفولوژیکی، داده های حاصل از اندازه گیری صفات مختلف بر اساس طرح آشیانه ای با استفاده از بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. اجزای واریانس محیطی و واریانس ژنتیکی بر اساس امید ریاضی میانگین مربعات بر آورد گردیدند. نتایج تجزیه داداه ها نشان داد که همه صفات به جز صفات عمق لب های کناری و تعداد دانه در هر میوه به طور معنی داری در رویشگاهها تفاوت داشتند (p<0.01)، اما تفاوت بین ژنوتیپ های (درخت های) درون رویشگاه ها فقط از نظر صفات شکل برگ، شکل قاعده برگ و وزن میوه معنی دار (p<0.01) بود. درون جمعیت منطقه یک (تنباکولو) اختلاف بین پایه ها فقط از نظر شکل برگ ، شکل قاعده برگ، زاویه قاعده برگ و عمق لب های کناری، در جمعیت منطقه 2(هوش) اختلاف بین پایه ها تنها در خصوصیات زاویه قاعده برگ (p <0.05) و عمق لب های کناری (p <0.01) و در جمعیت منطقه انیق اختلاف بین پایه ها از نظر صفات طول دمبرگ و شکل برگ (p <0.05) و شکل قاعده برگ، زاویه قاعده برگ و عمق لب های کناری(p <0.01) معنی دار شد. مقدار وراثت پذیری صفات از حداقل 13/0 برای صفت عمق لب های کناری تا حداکثر 0.92 برای صفت زاویه قاعده برگ در نوسان بود. نتایج این تحقیق نشان داد که تنوع درون جمعیتی بارانک کم و تنوع بین جمعیتی آن بالا می باشد، همچنین وراثت پذیری صفات شکل برگ، زاویه قاعده برگ، تعداد دانه در هر میوه و وزن دانه ها از سایر صفات بیشتر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که از نظر صفات ذکر شده بیشتر تنوع موجود در جمعیت ها ناشی از تفاوت های ژنوتیپی بوده و محیط نقش کمتری داشت