نام پژوهشگر: یوسف فاریابی
یوسف فاریابی غلامعلی حاتم
آدمی در طول عمر خود شاهد مرگ انسانها بوده و این مسأله همواره برای بشر رنج و اندوه فراوان در پی داشته است. بشر برای کاهش درد و رنج خود و جاودانه ماندن در جهانِ دیگر، اقدام به اجرای آیینها و مناسک ویژه نموده است تا بتواند اندکی از اضطراب خود نسبت به مرگ را بکاهد؛ تنوع فرهنگی و تاریخی باعث شده که آیینها و شیوههای تدفین و همچنین باورها و اعتقادات انسانها نسبت به روح و جهان پس از مرگ متفاوت باشد. هندیها مردگان خود را میسوزاندند تا روح آنها آزاد و به سوی بهشت برود. یونانیها در دهان مرده سکه می- گذاشتند تا پیرمردی قایقران به نام شارون در قبال گرفتن سکه، روح مرده را به جهان دیگر ببرد. میزتکها (از اقوام کهن مکزیک) در قبور مردگان خود جسد سگ میگذاشتند تا روح متوفی را به جهان دیگر ببرد. ساکنان دره آمازون سعی می کردند تا با خوردن خاکستر و گوشت مردگان، دلیری و شجاعت آنها را به خود انتقال دهند. ساکنان فلات مرکزی ایران مردگان را در کنار اجاق دفن میکردند تا موجب برکت و رزق و روزی شود. جهان پس از مرگ، همواره برای بشر معما بوده و نتوانسته تصویر مشخصی از آن ارائه دهد. یونانیها و بابلیها، قلمرو مردگان را قعر زمین میدانستند. رومیها و یونانیها اعتقاد داشتند که ارواح مردگان به طبقات بالای آسمان میرود. چینیها دامنه کوه تایشان را سرزمین مردگان میدانستند و مصریها کوه تالیبی را سرزمین اموات می- دانستند. در مجموع مسائلی چون بهشت و جهنم، سنجش اعمال، جهان پس از مرگ و ... در باورها و اعتقادات ملل مختلف به صورت مشترک وجود دارد.