نام پژوهشگر: جواد کیاحیرتی
جواد کیاحیرتی جواد کاشانی
امروزه تامین اجتماعی و گسترش آن برای تمام افراد جامعه یکی از دغدغه های اصلی دولتهای رفاه به شمار می رود و چه بسا می توان آن را تامین کننده امنیت اجتماعی در هر کشوری دانست. از همین روی تامین منابع مالی جهت پوشش هزینه های اجتماعی نیز از مسائل و مشکلات مهم دولت ها و سازمان های بیمه ای می باشد. در ایران هرچند دولت بر سازمان تامین اجتماعی نظارت دارد و در برخی مواقع کمک هایی نقدی و غیر نقدی نیز به آن ارائه می نماید اما در مجموع و بر خلاف دولت های رفاه در جوامع پیشرفته باید دولت را بار خاطر دانست تا یار شاطر! بنابراین سازمان تامین اجتماعی بیش از هرچیز در ارائه خدمات بیمه ای به درآمدهای خود که اصلی ترین آن دریافت حق بیمه است متکی می باشد. تضمین و تسهیل وصول این اصلی ترین منابع درآمدی سازمان تامین اجتماعی در قسمت های مختلف مورد توجه و حمایت های مقنن قرار گرفته است. یکی از این حمایت ها در ماده 37 قانون تامین اجتماعی در نظر گرفته شده که به نحوی طلب سازمان را طلب ممتازه قرار داده و با گسترش دایره مدیونین به تضمین و تسهیل وصول حق بیمه در نقل و انتقال موسسات و کارگاهای مشمول تامین اجتماعی کمک شایانی نموده است. نقد و بررسی این ماده و مقایسه آن با سایر تاسیسات حقوقی مشابه در قوانین ایران هدف اصلی این پایان نامه است.
جواد کیاحیرتی رجبعلی رعیتی دماوندی
مطالعه ی کنونی به بررسی تغییر در باورهای زبان آموزان ایرانی نسبت به خواندن به زبان انگلیسی در طول یک ترم (درس زبان عمومی) و با الهام از نظریه اجتماعی ـ فرهنگی پرداخته است. به منظور انجام این تحقیق، هشت دانشجوی خانم به عنوان شرکت کننده در این مطالعه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق نوشتن یادداشت های هفتگی دانشجویان و همچنین روش تفکر با صدای بلند صورت پذیرفت. در راستای جمع آوری کیفی داده ها، تحلیل کیفی آن ها نیز بر اساس نظریه ی پایه ور انجام شد. یافته ها نشان دادند که باورهای زبان آموزان نسبت به خواندن در ابتدای ترم ساده بوده است، به طوری که آن ها نسبت به استراتژی های مورد استفاده در خواندن و درک متن آگاهی نسبی داشته و از نحوه ی به کارگیری آن ها اطلاعی نداشتند. داده ها حاکی از آن است که در آخر ترم، دانشجویان باورهای ساده انگارانه ی خود را نسبت به خواندن به زبان انگلیسی تغییر داده اند و سعی کرده اند تا از استراتژی هایی که در طول ترم فراگرفته اند، بهره ببرند. مطالعه ی حاضر دربردارنده ی این نکته است که باورها در طول زمان قابل تغییر بوده و این تغییر می بایست در چارچوب نظری خاص خود (نظریه ی اجتماعی ـ فرهنگی) مورد بررسی قرار گیرد؛ چرا که مطالعه ی باورها امری کاملا پیچیده به نظر می آید. در واقع، می توان به این نتیجه رسید که باورها در محیطی که تعامل در آن شکل می گیرد، می توانند دستخوش تغییرات باشند