نام پژوهشگر: حسین حاجی بیگلو
حسین حاجی بیگلو بهروز رضایی منش
آینده نگری و جهانی شدن بازارها موجب تغییرات شگرفی دردنیای تجارت شده است.استفاده روز افزون از فناوری اطلاعات و حرکت صنایع به سمت شرکتهای کوچک و متوسط را می توان بخشی از این تغییرات دانست. بنابراین در دنیایی که خصوصیت ویژه آن تحولات سریع و مداوم است داشتن دیدگاهی استراتژیک در استفاده از ابزارها و امکانات لازم و ضروری است.در عرصه استراتژیک دو دیدگاه مهم – بازار محور و منبع محور-را می توان بعنوان بستر و خاستگاه استراتژیها در نظر گرفت که در سالهای اخیر اثبات برتری یک دیدگاه بر دیگری مباحث فراوانی را موجب شده است. صنعت خودرو سازی را "صنعت صنعتها" و صنعت قطعه سازی خودرو را موتور محرک و عامل توانمند ساز آن دانسته اند.لذادر صنعت قطعه سازی خودرو که صنعتی بسیار سرمایه بر و پر هزینه است استفاده از دیدگاههای استراتژیک لازم و ضروری است.شرکتهای کوچک و متوسط صنعت قطعه سازی خودرو که اکثرا با کمبود شدید منابع نیزمواجه هستند لاجرم برای بقا در بازار بشدت رقابتی، نیازمند استفاده از ابزارها و راهکارهایی برای افزایش توان رقابتی خود می باشند.استفاده از فناوری اطلاعات یک از این راهکارها است که لازم است مبتنی بر دیدگاههای استراتژیک باشد.استراتژیهای فناوری اطلاعات این شرکتها می تواند بر پایه هر یک از این دو دیدگاه بنا شوند. تحقیق حاضر با تکیه بر ادبیات استراتژی موجود به بررسی این موضوع پرداخته است که استفاده از کدام یک از این دیدگاهها به عملکرد بهتری درشرکتهای کوچک و متوسط صنعت قطعه سازی خودرو منجر می گردد.اطلاعات تحلیل شده به کمک پرسشنامه از شرکتهای کوچک و متوسط قطعه ساز مستقر در استان تهران گردآوری شده است.بر اساس نتایج تحقیق، استفاده از دیدگاه منبع محور درطراحی استراتژیهای فناوری اطلاعات شرکتهای کوچک و متوسط صنعت قطعه سازی خودرو، عملکرد بهتری را نسبت به استراتژیهای فناوری اطلاعات مبتنی بر دیدگاه بازار محور ایجاد می نماید.
حسین حاجی بیگلو مهدی خجسته پور
چکیده خرده مالکی و عدم دسترسی به ماشین ها و نهاده های مورد نیاز کشاورزی، توسعه کشاورزی را با چالشی جدی روبه رو کرده است. در سال های اخیر لزوم توجه به تعاونی های تولید روستایی به عنوان نوعی از مالکیت اراضـی به منـزله یکی از عوامل مهم توسـعه کشاورزی تاکید شده است که با شکل گیری این شرکت ها در حقیقت بستر ایجاد و تکامل سایر فعالیت ها فراهم می شود. در این تحقیق نقش تعاونی های تولید شهرستان نیشابور در فعالیت های قبل از کاشت، کاشت، داشت، برداشت، پس از برداشت و خدمات ترویجی در روند توسعهی کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به آسیب شناسی تعاونی های تولید روستایی از دیدگاه مدیران عامل نیز پرداخته شد. برای این منظور تمام شرکتهای موجود در سطح شهرستان انتخاب و اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با اعضای این شرکت ها و مدیران عامل آن ها جمع آوری شد. ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه72/0 بدست آمد. که مبین اعتبار پرسشنامه است. تفاوت رتبه بندی نیاز کشاورزان و موفقیت تعاونیها با استفاده از آزمون ویلکاکسون بررسی شد. میانگین عملکرد تعاونی ها در مراحل قبل از کاشت، کاشت، داشت، برداشت، پس از برداشت و خدمات ترویجی به ترتیب 98/16، 37/32، 49/27، 53/44، 35/21 و 18/24 محاسبه شد. عملکرد تعاونی های تولید شهرستان نیشابور در مرحله برداشت بیش تر از مراحل دیگر بوده و بعد از مرحله برداشت در مراحل کاشت و داشت نسبتا بهتر بود. کم ترین میزان عملکرد تعاونی ها نیز مربوط به مرحله قبل از کاشت بود. همچنین پنج مورد آسیب جدی تعاونی های تولید را تهدید می کنند به گونهای که بی توجهی به آن ها می تواند آینده این نظام تولیدی را به خطر اندازد.