نام پژوهشگر: محمود ایزدی
نسیم محمدی ساسان راستگو
محدودیت ازدیاد نخل خرما از طریق پاجوش بخصوص در مورد ارقام مرغوب مانند برحی، مانعی جدی در برنامه توسعه کشت نخل خرما است. امروزه تکنیک کشت بافت گیاهی به عنوان یک روش تجاری ازدیاد، مواد گیاهی مورد نیاز تعدادی از ارقام را تأمین می نماید. با وجود این، یک مشکل اصلی ازدیاد با این تکنیک، ظهور ناهنجاری های فنوتیپی مانند سطوح پایین میوه نشینی و تشکیل میوه های چند برچه ای است. سطوح پایین میوه نشینی طبیعی به واسطه تولید زیاد میوه های سه برچه ای و ریزش زیاد میوه چه ها بویژه در گیاهان کشت بافتی رقم برحی و تعدادی ارقام مستعد دیگر معمول است که منجر به زیان اقتصادی می شود. این ناهنجاری ممکن است به گرده افشانی غیر موثر و یا گرده ناسازگار با گل های ماده نسبت داده شود. از این رو به منظور بهبود میوه نشینی طبیعی، عملکرد و کیفیت میوه، اثر پنج منبع گرده مختلف (بریم، فرد4، جارویس، زاهدی و شاهانی) در دو زمان متفاوت گرده افشانی (زمان باز شدن طبیعی اسپات و دو روز پس از باز شدن طبیعی اسپات) روی پایه های 12 ساله کشت بافتی رقم برحی در شرایط منطقه دشتستان بررسی گردید. این پژوهش به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار طرح ریزی و اجرا شد. پنج هفته پس از گرده افشانی صفات میوه نشینی، در مرحله خلال صفات فیزیکی میوه و بذر، و در مرحله پس از برداشت، ویژگی های شیمیایی میوه اندازه گیری شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که گرده افشانی با گرده زاهدی در مقایسه با سایر منابع گرده موجب افزایش معنی داری در میانگین میوه نشینی طبیعی شد، در حالی که میانگین وزن و اندازه میوه در سطح قابل قبولی باقی ماند. گرده شاهانی حداکثر اندازه و وزن میوه را سبب شد در حالی که درصد میوه نشینی طبیعی و درصد رسیدگی خوشه را کاهش داد. گرده جارویس منتج به بهترین صفات کیفی میوه یعنی بیش ترین درصد مواد جامد محلول tss))، قندهای احیاکننده و قند کل، حداکثر درصد رطوبت میوه و نسبت وزنی گوشت به بذر شد ضمن اینکه یکی از تیمارهای برتر این پژوهش از لحاظ میوه نشینی طبیعی بود. گرده افشانی با گرده جارویس، درصد میوه های رسیده خوشه را به طور قابل توجهی افزایش داد در حالی که از لحاظ اندازه و وزن میوه تفاوت معنی داری با گرده شاهانی نداشت. اثر زمان گرده افشانی بر همه صفات اندازه گیری شده به استثنای اسیدیته قابل تیتراسیون، tss، ph عصاره میوه، نسبت طول به قطر میوه و نسبت وزنی گوشت به بذر معنی دار بود. به طورکلی، گرده زاهدی بهترین انتخاب برای افزایش میوه نشینی و عملکرد اقتصادی، گرده جارویس مناسب ترین برای بهره گیری از اثرات متازنیایی و گرده افشانی در زمان باز شدن طبیعی اسپات به عنوان بهترین زمان گرده افشانی نتیجه گیری شدند.
محمود ایزدی محمد تقی آساد
چکیده ندارد.
محمود ایزدی عنایت الله تفضلی
خرمای کبکاب یکی از ارقام مشهور خرما و رقم اصلی نخلستان های استان بوشهر می باشد. این پژوهش به منظور افزایش خواص کمی و کیفی و کاهش ضایعات میوه خرمای کبکاب در دو منطقه از شهرستان دشتستان (برازجان و سعدآباد) صورت گرفت . از سه تنظیم کننده رشد گیاهی شامل بنزیل آدنین (0، 25، 50 و 100 میلی گرم در لیتر)، نفتالین استامید (0، 25، 50، 100 میلی گرم در لیتر) و 2، -4 دی ایزوپروپیل استر (0، 10، 20، 30 میلی گرم در لیتر) دو هفته پس از گرده افشانی استفاده گردید. پژوهش در سال 1377 به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 12 تیمار و 4 تکرار در هر منطقه به صورت جداگانه انجام گرفت ، برای این منظور در هر منطقه 12 اصله نخل و روی هر نخل چهار خوشه در نظر گرفته شد. میانگین ها با استفاده از آزمون دانکن با یکدیگر مقایسه شدند. در این پژوهش صفات کمی و کیفی زیر اندازه گیری شد: وزن، طول، قطر هسته و میوه (خلال و تمار)، وزن گوشت ، نسبت گوشت به هسته، درصد مواد جامد محلول، وزن خوشه، درصد ریزش میوه ها و درصد میوه های رسیده در خوشه. در بسیاری از صفات بین میانگین دو منطقه اختلاف معنی دار مشاهده شد. با استفاده از آزمون بارتلت و تجزیه مرکب هیچگونه برهمکنشی بین منطقه و تیمارها مشاهده نشد. این موضوع موید اثر ثابت تیمارها در دو منطقه می باشد. به نظر می رسد اختلاف بین میانگین صفات در دو منطقه ناشی از تفاوت بین شرایط آب و هوایی و زراعی دو منطقه باشد. در هر دو منطقه تنظیم کننده های رشد باعث افزایش وزن، طول و قطر خلال و تمار نسبت به شاهد (غلظت صفر میلی گرم در لیتر) شدند. اثر تنظیم کننده های رشد با افزایش غلظت در این زمینه افزایش یافت . بیشترین تاثیر در افزایش وزن و اندازه میوه در این پژوهش مربوط به تیمار 2، -4 دی (30 میلی گرم در لیتر) بود. همچنین هر سه تنظیم کننده رشد باعث افزایش وزن گوشت میوه و نسبت گوشت به هسته در مرحله خلال و تمار گردیدند. اگر چه اختلاف بعضی از تیمارها با شاهد در این زمینه از لحاظ آماری معنی دار نبود. هیچکدام از تیمارها بر وزن، طول و قطر هسته، درصد مواد جامد محلول و وزن خوشه تاثیر نداشتند. تیمار بنزیل آدنین باعث افزایش درصد میوه های رسیده در خوشه گردید. بالاترین درصد میوه های رسیده در خوشه مربوط به تیمار بنزیل آدنین (100 میلی گرم در لیتر) بود. تیمارهای اکسینی (نفتالین استامید و 2، -4 دی) درصد میوه رسیده در خوشه کاهش یافت . کمترین درصد میوه های رسیده در خوشه مربوط به تیمار نفتالین استامید (100 میلی گرم در لیتر) بود. هر سه تنظیم کننده رشد درصد ریزش میوه ها را افزایش دادند و با افزایش غلظت تنظیم کننده های رشد ریزش میوه ها بیشتر گردید. بالاترین تاثیر را در این مورد تیمار 2، -4 دی (30 میلی گرم در لیتر) داشت .