نام پژوهشگر: ایران باغبان
علی نویدیان محمدرضا عابدی
هدف. از این پژوهش تعیین میزان اثربخشی مصاحبه انگیزشی گروهی بر رفتار و عملکرد مراجعان مبتلا به اختلال وسواسی- جبری ، پرفشاری خون و اضافه وزن و چاقی در سال 88-1387 در شهر اصفهان بود. روش پژوهش. پژوهش حاضر نیمه تجربی بوده و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و آزمایش استفاده شده است. جامعه پژوهش. جامعه آماری این پژوهش سه گروه بودند: 1- کلیه افرادی که به خاطر طرح غربالگری سندرم متابولیک به یکی از درمانگاه های شهر اصفهان مراجعه کرده بودند و فشار خونی در حد پیش پرفشاری و یا پرفشاری خون مرحله اول داشتند.2- کلیه کارکنان شرکت پلی آکریل اصفهان که به استناد اطلاعات موجود در پرونده های بهداشتی و با توجه به نمایه توده بدنی در گروه افراد اضافه وزن و چاقی قرار داشتند.3- کلیه مراجعان با تشخیص اختلال وسواسی- جبری که توسط روانپزشکان، روانشناسان بالینی و مشاوران در کلاس های وسواس که به طور متمرکز و تخصصی در مرکز مشاوره پارسه اصفهان برگزار شده ، شرکت نموده بودند. نمونه پژوهش. نمونه آماری این تحقیق شامل 132 نفر( 31 نفر اختلال وسواسی – جبری، 40 نفر با مشکل اضافه وزن و چاقی و 61 نفر مبتلا به پرفشاری خون) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از طریق گمارش تصادفی به گروه های گواه و آزمایش اختصاص یافتند. ابزارپژوهش. از ابزارهای فشارسنج ، ترازو ، قد سنج دیواری ، پرسشنامه های عادات غذایی، مقیاس ناتوانی شیهان، پرسشنامه خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن و پرسشنامه نیمه ساختار یافته یل بروان در این پژوهش استفاده شده است. تحلیل آماری. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق و اثربخشی مصاحبه انگیزشی، باتوجه به فراهم بودن پیش فرض ها( همگنی واریانس ها و نرمال بودن) از آزمون کوواریانس و برای تعیین ماندگاری تفاوت ایجاد شده توسط مصاحبه انگیزشی، از آزمون t گروه های وابسته استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که در گروه های آزمایش نسبت به گروه های گواه، در شاخص های سلامتی (فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، وزن، نمایه توده بدنی) و ارتقاء عملکرد رفتاری (پای بندی بیشتر به رژیم های کنترل کننده فشار خون) بهبود ایجاد شد و افزایش خودکارآمدی سبک زندگی مربوط به کنترل رفتار خوردن در موقعیت های وسوسه کننده خوردن، کاهش قابل ملاحظه در ناتوانی عملکردی و کاهش شدت علایم وسواسی – جبری) ایجاد شده است. گرچه تاثیر ایجاد شده در برخی گروه ها با گذشت مدت زمانی پس از مداخله، از ماندگاری خوبی برخوردار نبود. نتیجه گیری. نتایج مطالعه نشان داد که افزودن مصاحبه انگیزشی به درمان های معمول مانند درمان شناختی توام با مواجه سازی، آموزش سبک زندگی سالم برای کنترل و پیشگیری از پرفشاری خون و آموزش تغذیه در برنامه های کاهش وزن ، باعث افزایش قابل توجه اثربخشی این قبیل درمان ها می شود.
امیرصالح امین جعفری ایران باغبان
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه کیفیت زندگی خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور کارمندان دانشگاه اصفهان و ارائه الگو در خانواده های دوسرشاغل در سال 1388 بود. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری نیز، شامل کلیه کارمندان دانشگاه اصفهان بود. از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد که پس از توزیع 820 عدد پرسشنامه 500 عدد ازآنها برگشت داده شد که 400 عدد مربوط به خانواده های دوسرشاغل و 100 عدد مربوط به خانواده های تک نان آور می شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (whoqol-100 ) بود که در تحقیقات پیشین از پایایی و اعتبار مطلوبی برخوردار بود. نتایج حاصل از تحلیل آزمون مانوا و رگرسیون به روش گام به گام نشان داد: تفاوت نمرات دو گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور معنادار می باشد (0/006=p). همچنین تفاوت حیطه های اصلی کیفیت زندگی تنها در حیطه های سطح استقلال (0/01=p)، روابط اجتماعی (0/003=p)، محیط (0/001=p) دو گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور معنادار می باشد. تفاوت 25 خرده مقیاس کیفیت زندگی نیز تنها در خرده مقیاسهای سلامت عمومی (023/0p=)، فعالیتهای شناختی(0/012=p)، عزت نفس (0/08=p)، حرکت (0/047=p)، فعالیتهای روزمره ی زندگی (0/048=p)، ظرفیت کار (0/013=p)، حمایت اجتماعی (0/01>p)، فعالیت جنسی (0/049=p)، منابع مالی (0/013=p)، بهداشت و سلامت اجتماعی (0/033=p)، محیط خانه (0/01>p)، محیط فیزیکی (0/007=p)، حمل و نقل (0/001=p) دو گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور معنادار می باشد. تفاوت نمرات دو گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور با توجه به عامل جنسیت معنادار نمی باشد (0/145=p). اما تفاوت حیطه های اصلی کیفیت زندگی با توجه به عامل جنسیت تنها در حیطه های جسمی(0/004=p) و روانی(0/005=p) دو گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور معنادار می باشد. همچنین تفاوت 25 خرده مقیاس کیفیت زندگی تنها در خرده مقیاسهای درد و ناراحتی (046/0=p)، انرژی و خستگی (0/003=p)، خواب و استراحت (0/047=p)، فعالیتهای شناختی (0/013=p)، تصویر بدنی و ظاهر (0/01>p) دو گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور با توجه به عامل جنسیت معنادار می باشد. تفاوت نمرات زنان دو گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور معنادار می باشد (0/003=p). همچنین تفاوت حیطه های اصلی کیفیت زندگی تنها در حیطه های روانی (0/022=p) و سطح استقلال (0/002=p) و روابط اجتماعی (0/002=p) و محیط (0/015=p) زنان گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور معنادار می باشد. تفاوت 25 خرده مقیاس کیفیت زندگی نیز تنها در خرده مقیاسهای سلامت عمومی (0/004=p)، فعالیتهای شناختی (0/02=p)، احساسات منفی (0/037=p)، فعالیتهای روزمره ی زندگی (0/014=p)، وابستگی به دارو و یا درمانها (0/018=p)، ظرفیت کار (0/011=p)، حمایت اجتماعی (0/01>p)، فعالیت جنسی (0/049=p)، بهداشت و سلامت اجتماعی (0/05=p)، محیط خانه (0/003=p)، محیط فیزیکی (0/048=p)، حمل و نقل (0/04=p) زنان دو گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور معنادار می باشد. تفاوت نمرات مردان دو گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور معنادار نمی باشد (0/363=p). اما تفاوت حیطه های اصلی کیفیت زندگی تنها در حیطه محیط (0/03=p) مردان گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور معنادار می باشد. تفاوت 25 خرده مقیاس کیفیت زندگی نیز تنها در خرده مقیاسهای محیط خانه (0/009=p)، حمل و نقل (0/004=p) مردان گروه خانواده های دوسرشاغل و تک نان آور معنادار می باشد. از بین 25 خرده مقیاس کیفیت زندگی به ترتیب تنها 8 خرده مقیاس سلامت عمومی، احساسات مثبت، خواب و استراحت، عزت نفس، فرصت فراغت، احساسات منفی، انرژی و خستگی، درد و ناراحتی نقش معناداری در پیش بینی نمره بهزیستی روانی دارند. همچنین 9 خرده مقیاس احساسات مثبت، محیط خانه، فعالیت جنسی، معنویات، ایمنی و امنیت جسمانی، فرصت فراغت، ظرفیت کار، محیط فیزیکی و حمل و نقل نقش معناداری در پیش بینی نمره رضایت از زندگی؛ 6 خرده مقیاس احساسات مثبت، روابط شخصی، محیط خانه، فعالیت جنسی، معنویات، ایمنی و امنیت جسمانی نقش معناداری در پیش بینی نمره رضایت از زندگی خانوادگی؛ 6 خرده مقیاس روابط شخصی، فعالیت جنسی، ایمنی و امنیت جسمانی، محیط خانه، بهداشت و سلامت اجتماعی، منابع مالی نقش معناداری در پیش بینی نمره رضایت از زندگی زناشویی و 6 خرده مقیاس سلامت عمومی، فرصت کسب اطلاعات و مهارتهای جدید، محیط خانه، ظرفیت کار، حرکت، حمل و نقل نقش معناداری در پیش بینی نمره رضایت از زندگی شغلی دارند.
بهاره هفت شایجانی ایران باغبان
هدف اصلی این پژوهش ،هنجاریابی و تعیین روایی و پایایی پرسشنامه دغدغه های شغلی سوپر میان معلمان شهر اصفهان بود. برای این منظور 273 نفر معلم از مدارس 5 ناحیه شهر اصفهان در سال تحصیلی 88-87 بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند . روش تحقیق ، هنجاریابی از نوع آزمون سازی و جامعه آماری کلیه معلمان سه دوره تحصیلی شهر اصفهان بود. ضرایب پایایی مقیاس های سوپر بوسیله آلفای کرونباخ و روش بازآزمایی محاسبه شد . نتایج نشان داد که ضرایب آلفا بین 0/91 تا 0/93 برای مراحل و بین 0/76 تا 0/90برای زیر مراحل بدست آمد. پایایی باز آزمایی برای مقیاس ها بین 0/71 تا 0/86 برای مراحل و بین 0/69 تا 0/86 برای زیر مراحل محاسبه شد . روایی پرسشنامه از طریق همبستگی بین پرسشنامه دغدغه های شغلی و نگرانی انتخاب شغل و درماندگی انتخاب شغل بدست آمد. نتایج نشان داد که همبستگی معنادار و مثبتی بین پرسشنامه دغدغه ها و نگرانی انتخاب شغل ( 0/39=r و 0/01>p) و بین پرسشنامه دغدغه ها با درماندگی انتخاب شغل (0/54=r و 0/01>p) وجود دارد. سرانجام رتبه های درصدی و نمرات t به منظور هنجارهای پرسشنامه بدست آمد.با استناد به این نتایج می توان ادعا کرد که پرسشنامه از روایی و پایایی کافی در این نمونه و پژوهش برخوردار است و می توان آن را در کارهای پژوهشی ، راهنمایی و مشاوره استفاده کرد.
مهدی اکبرزاده محمدرضا عابدی
این پژوهش با هدف هنجاریابی، و بررسی روایی و پایایی فرم رجحان به مشاغل سیاهه کروی فردی (op-pgi) در دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. این مطالعه به روش توصیفی ( از نوع آزمون سازی)است. در این مطالعه نمونه ای 640 نفری از دانشجویان دانشگاه اصفهان (321 مرد و 319 زن) به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. 109 نفر (13 مرد و 96 زن) op-pgi را همراه با رغبت سنج تحصیلی و شغلی هالند، و و 531 نفر (308 مرد و 223 زن) دیگر تنها op-pgi را تکمیل نمودند. نتایج بدست آمده از بررسی همسانی درونی (آلفای کرونباخ و دونیمه سازی)، پایایی مناسبی را در تمامی مقیاسهای اصلی(18 مقیاس) ، تلفیقی(17 مقیاس) نشان داد (71/0=min؛ 90/0=max؛ 82/0=m؛ 05/0=sd). نتایج بررسی ضرایب همبستگی مقیاسهای اصلی و تلفیقی op-pgi با مقیاسهای riasec رغبت سنج تحصیلی شغلی هالند، وجود روایی مناسبی را در تمام مقیاسهای اصلی و تلفیقی op-pgi نشان داد. وجود تفاوت های بین گروه های آموزشی در مقیاسهای riasec ، مقیاسهای پردیگر (افراد، اشیاء، داده ها، اندیشه ها)، و مقیاسهای هاگان (مردم آمیزی و همرنگی) نیز از وجود روایی در مقیاسهای اصلی و تلفیقی op-pgi حمایت کرد. نتایج آزمون گمارش تصادفی الگوهای ترتیبی فرض شده روابط نیز شواهد مناسبی از وجود روایی ساختاری در مقیاسهای op-pgi و همچنین برازش معنادار (02/0=p برای مدل هالند؛ 0004/0=p برای مدل دایره ای تریسی؛ و 001/0=p برای مدل کروی) مدل هالند ( 71/0=ci برای مردان؛ 75/0=ci برای زنان؛ 72/0=ci برای مجموع زنان و مردان)، مدل دایره ای هشت تیپی تریسی( 71/0=ci برای مردان؛ 76/0=ci برای زنان؛ 78/0=ci برای مجموع) ، و مدل کروی (55/0=ci برای مردان؛ 56/0=ci برای زنان؛ و 57/0=ci برای مجموع) نشان داد. برای تبدیل نمرات خام به نمرات استاندارد t در هر یک از مقیاسها، فرمولی ارایه شد. نتایج این مطالعه بر حمایتهای بین فرهنگی از اعتبار مدل هالند، مدل دایره ای تریسی، و مدل کروی تیپ شناسی مسیر شغلی ، و همچنین از کفایت op-pgi در سنجش رغبتهای شغلی افزود. برخی پیشنهادات نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
عزیمه رحمانی خواجه لنگی ایران باغبان
هدف اصلی پژوهش حاضر،هنجاریابی، تعیین روایی وپایایی پرسشنامه های رضایت بخشی ورضایتمندی شغلی مینه سوتا برای معلمان مقاطع ابتدایی،راهنمایی ودبیرستان شهر اصفهان بوده است.به همین منظور،600 معلم از مدارس ناحیه چهارآموزش وپرورش به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روش مورد استفاده در این پژوهش،هنجاریابی از نوع آزمون سازی بود. بنابراین اساس،به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، ضریب پایایی مقیاسهای رضایتمندی ورضایت بخشی شغلی مینه سوتا به شیوه آلفای کرونباخ وبازآزمایی محاسبه شده که نتایج، نشان دهنده پایایی به روش آلفا بین0/62تا 0/84 برای مقیاسهای رضایتمندی شغلی مینه سوتا(فرم بلند)،0/68 تا 0/84 برای مقیاسهای رضایتمندی شغلی مینه سوتا(فرم کوتاه) و0/34تا 0/86 برای مقیاسهای رضایت بخشی شغلی مینه سوتا بوده است. پایایی بازآزمایی نیزبین0/61تا0/81برای مقیاسهای رضایتمندی شغلی مینه سوتا(فرم بلند)،0/39تا0/07 برای مقیاسهای رضایتمندی شغلی مینه سوتا(فرم کوتاه) و0/55تا0/07 برای مقیاسهای رضایت بخشی شغلی مینه سوتا محاسبه گردید. روایی این مقیاسها از چهار طریق محاسبه شد.1- از طریق محاسبه ی همبستگی بین مقیاسهای رضایتمندی شغلی مینه سوتا(فرم بلند وکوتاه) ومقیاسهای پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت.نتایج نشان داد که بین مقیاسهای این سه پرسشنامه ومقیاسهای پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت همبستگی منفی ومعنادار وجود دارد. 2- از طریق محاسبه همبستگی متقابل مقیاسهای پرسشنامه های رضایتمندی شغلی (فرم بلند وکوتاه)و رضایت بخشی شغلی مینه سوتا. نتایج نشان داد که همبستگی بین مقیاسهای رضایتمندی شغلی مینه سوتا(فرم بلند وکوتاه)،مثبت ومعنادار است و همبستگی بین مقیاسهای رضایت بخشی شغلی مینه سوتا نیز مثبت ومعناداربود. 3-از طریق مقایسه میانگین معلمان مقاطع مختلف.نتایج نشان داد که درهر سه پرسشنامه ، بین مقاطع تحصیلی دراغلب مقیاسها تفاوت معنادار وجود ندارد. 4- از طریق مقایسه میانگین معلمان مرد وزن.نتایج نشان داد که در اغلب مقیاسهای هر سه پرسشنامه، بین دوجنس تفاوت معناداری وجود ندارد. ودر نهایت، رتبه های درصدی ونمرات استاندارد tبه عنوان هنجارهای پرسشنامه های رضایتمندی ورضایت بخشی شغلی مینه سوتا محاسبه گردید.در مجموع، با توجه به نتایج این پژوهش، می توان اذعان داشت که پرسشنامه های رضایتمندی ورضایت بخشی شغلی مینه سوتا دارای روایی وپایایی قابل قبول بوده ومی توان از آنها به عنوان پرسشنامه رضایتمندی ورضایت بخشی شغلی در کارهای پژوهشی، راهنمایی ومشاوره استفاده کرد.
سیدعلی کاظمی ورزنه محمدرضا عابدی
هدف اصلی پژوهش حاضر،هنجاریابی، تعیین روایی وپایایی پرسشنامه رغبت و مهارت کمپبل برای دانش آموزان دوره متوسطه نظری شهر اصفهان بوده است. به همین منظور 400 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ایی انتخاب شدند. روش مورد استفاده در این پژوهش هنجاریابی از نوع آزمون سازی است. نتایج نشان دهنده پایایی به روش آلفا بین72/0 تا 76/0 برای مقیاسهای جهتگیری رغبت،72/0 تا 76/0 برای مقیاسهای جهت گیری مهارت، 72/0 تا 82/0 برای 29 مقیاس رغبت اصلی، 73/0 تا 88/0 برای 29 مقیاس مهارت می باشد. پایایی بازآزمایی نیز بین 80/ تا 98/0 برای مقیاسهای جهت گیری رغبت، 85/0تا94/0 برای مقیاسهای جهت گیری مهارت، 80/ 0تا 96/0 برای 29 مقیاس رغبت و82 /0 تا 97/0 برای 29 مقیاس مهارت محاسبه گردید. روایی هریک از مقیاسهای رغبت و مهارت کمپبل به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. روایی مقیاسهای جهت گیری رغبت به چند طریق محاسبه گردید. 1- از طریق محاسبه همبستگی بین مقیاسهای جهت گیری رغبت با مقیاسهای فرم کوتاه رغبت سنج تحصیلی- شغلی. نتایج نشان داد که بین مقیاسهای جهت گیری رغبت با مقیاسهای فرم کوتاه رغبت سنج تحصیلی- شغلی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد .دامنه ضرایب بین 32/0 تا 61/0 بود 2- ازطریق مقایسه میانگین دانش آموزان دختر وپسر. نتایج نشان داد که در برخی از زمینه ها بین دوجنس تفاوت معنادار وجود دارد.3- ازطریق محاسبه همبستگی بین مقیاسهای جهت گیری رغبت با مقیاسهای جهت گیری مهارت.ضرایب روایی بین دو مجموعه از مقیاسهای رغبت و مهارت دارای دامنه ایی بین54/0 تا 66/0 و در سطح 01/0 معنی دار بود. روایی دومین مجموعه از مقیاسهای رغبت و مهارت کمپبل یعنی مقیاسهای جهت گیری مهارت از دو طریق مورد بررسی قرار گرفت: 1-از طریق محاسبه همبستگی بین مقیاسهای جهت گیری مهارت با پرسشنامه باور به مهارتها. ضرایب روایی بین دو مقیاسهای مهارت و پرسشنامه باور به مهارتها دارای دامنه ایی بین43/0 تا 74/0 ودر سطح 01/0 معنی دار بود.2-از طریق محاسبه همبستگی بین مقیاسهای جهت گیری مهارت و مقیاسهای جهت گیری رغبت. نتایج نشان دادکه بین مقیاس های جهت گیری مهارت و مقیاسهای جهت گیری رغبت همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. روایی سومین مجموعه از مقیاسهای رغبت و مهارت کمپبل یعنی 29 مقیاس رغبت اصلی از طریق محاسبه همبستگی بین این مجموعه از مقیاسها و 29 مقیاس مهارت اصلی بررسی شد نتایج نشان داد که بین 29 مقیاس رغبت و مهارت همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. روایی چهارمین مجموعه از مقیاسهای کمپبل یعنی 29 مقیاس مهارت از طریق محاسبه همبستگی بین این مجموعه از مقیاسها و 29 مقیاس رغبت اصلی بررسی شد نتایج نشان داد که بین 29 مقیاس مهارت و رغبت همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و در نهایت برای تبدیل نمرات خام به نمرات استانداردt فرمولی ارائه شد. در مجموع با توجه به نتایج این پژوهش می توان اذعان داشت که پرسشنامه رغبت و مهارت کمپبل در جامعه موردپژوهش دارای روایی و پایایی قابل قبولی بوده و می توان از آن به عنوان پرسشنامه رغبت و مهارت درکارهای پژوهشی،راهنمایی ومشاوره استفاده کرد. کلید واژه ها: هنجاریابی، روایی و پایایی، پرسشنامه رغبت و مهارت کمپبل، رغبتهای شغلی و مهارت
فاطمه امینی سولاری ایران باغبان
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی روایت درمانی به شیوه ی زوجی بر رضایت زناشویی زوجین شهر اصفهان بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری شامل کلیه والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال 1389 بودند. به منظور اجرای طرح پژوهشی، ابتدا از میان مناطق پنج گانه و منطقه جی آموزش و پرورش شهر اصفهان، ناحیه دو به صورت تصادفی انتخاب گردید و سپس از میان دبستان های این ناحیه ، یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد. از میان مقاطع اول تا سوم دبستان مذکور، پس از ارائه فراخوان، 80 زوج دعوت و سپس پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچ (فرم بلند) به عنوان پیش آزمون بر روی آنان اجرا و 30 زوج که نمرات پایین تری در رضایت زناشویی کسب کرده بودند، انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، هر کدام 15 زوج، جای گرفتند. شرط ورود، داشتن میزان تحصیلات حداقل ابتدایی و عدم ابتلا به بیماریهای روانی و مصرف داروهای روانشناختی بود. زوجین گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت روایت درمانی به شیوه ی زوجی قرار گرفتند و درپایان دوره ی آموزشی از زوجین هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. درنهایت جلسه پیگیری یک ماه بعد برای هر دو گروه اجرا شد.تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارspss و روش آماری کواریانس انجام پذیرفت. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که روایت درمانی به شیوه ی زوجی بر رضایت زناشویی زوجین در مرحله پس آزمون و پی گیری به صورت معناداری اثر گذار بود.همچنین در مرحله ی پس آزمون، بر تمامی ابعاد پرسشنامه ی انریچ به جز تحریف آرمانی و نقشهای مساوات طلبی، تأثیر معناداری داشت.در مرحله ی پی گیری، خرده مقیاس تحریف آرمانی نیز معنادار گشت. نتیجه ی دیگر این بود که اثربخشی روایت درمانی بر رضایت زناشویی زنان و مردان ، یکسان بود. بنابراین،روایت درمانی زوجی درجهت شناسایی و تغییر روایتهای منفی، عمل می کند و باعث بهبود رضایت زناشویی زوجین می گردد. در گفتار اول پایان نامه به پیشینه ی نظری رضایت زناشویی شامل تعریف، انواع الگوهای ارتباطی زوجین، رضایت زناشویی در مراحل مختلف زندگی، عوامل موثر بر رضایت زناشویی، چگونگی شکل گیری نارضایتی زناشویی و واکنشهای مربوط به آن و درنهایت رویکردهای عمده در زوج درمانی، پرداخته شد. در گفتار دوم درمورد پیشینه ی روایت درمانی شامل سه قسمت اصلی دیدگاههای پسامدرن،روایت و بالاخره روایت درمانی، بحث شد.در قسمت اول به مباحثی چون معرفی دیدگاههای پست مدرن، سازه نگری، نقش زبان، شکل خانواده درمانیهای کنونی و انواع مکاتب پست مدرن، اشاره شد.در قسمت بعدی، تعریف روایت، ویژگیهای یک روایت خوب،روایتهای فردی و فرهنگی،داستان مملو از مشکل، معانی روایت در فرهنگ لغات معتبر فارسی و درنهایت نگاهی اجمالی به روایت در ادبیات فارسی، مورد بحث قرار گرفت. و اما در بخش سوم، مباحث اصلی روایت درمانی همچون تاریخچه، چهره های پیشگام، تعاریف، نظریات، اصول درمان،مفروضات، فرآیندها، اصطلاحات، اهداف، درمان و مراحل آن، فنون، مباحث مربوط به مراجع، استعاره و معنا، مقایسه ی دیدگاه روایت درمانی با رویکرد شناختی و درمانهای مدرن، و درنهایت یک ارزیابی کلی از این دیدگاه، ارائه گردید.
غفار بهارلو عذرا اعتمادی
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین عملکرد ازدواج با سازگاری زناشویی و مقایسه آنها در بین اقوام فارس، بختیاری و کرد بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زن و شوهرهای سه قوم فارس، بختیاری و کرد در سال 1388 می باشد و به منظور جمع آوری داده های پژوهش 300نفر زن و شوهر (از هر قوم 100 نفر زن و شوهر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های عملکرد ازدواج (mfai) و سازگاری زناشویی (rdas) بود. فرضیه های اصلی پژوهش شامل مقایسه میانگین عملکرد ازدواج و مولفه های آن و سازگاری زناشویی و ابعاد آن در میان سه قوم فارس، بختیاری و کرد و همچنین بررسی رابطه بین عملکرد ازدواج به عنوان متغیر پیش بین و سازگاری زناشویی به عنوان متغیر ملاک در جامعه آماری پژوهش بود. نتایج پژوهش با تحلیل آزمون t، تحلیل واریانس، رگرسیون و آزمون تعقیبی شفه به وسیله نرم افزار spss نشان داد که بین سه قومیت (فارس، بختیاری و کرد)، در متغیرهای ابراز عاطفی، فرزندپروری، اقتصاد و مسائل مالی، ارزشها، عملکرد کلی و همچنین عملکرد ازدواج تفاوت معنادار وجود دارد(05/0?<) و همچنین بین اقوام مورد مطالعه در متغیرهای انسجام، رضایت، و سازگاری زناشویی تفاوت معنادار وجود دارد(05/0?<). همچنین نتایج نشان داد مولفه های، ارتباط، نقش، اقتصاد و مسائل مالی ، و عملکرد کلی، برای سازگاری زناشویی و مولفه های ارتباط و مراقبت جسمانی و روانی برای انسجام و مولفه های ارتباط، نقش، اقتصاد و مسائل مالی، خانواده و دوستان و عملکرد کلی برای توافق و مولفه های نقش و خانواده و دوستان برای رضایت دارای توان پیش بینی معنادار بوده اند. عملکرد ازدواج بر اساس متغیرهای تعداد فرزند و در آمد دارای تفاوت معنادار بود(05/0?<). و سازگاری زناشویی بر اساس متغیر تعداد فرزند نیز دارای تفاوت معنادار بود (05/0?<).
زینب رضایی مریم فاتحی زاده
هدف این پژوهش بررسی تاثیر رویکرد راه حل محور بر کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای علائم اختلال شخصیت مرزی بود. این پژوهش از نوع تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش زنان دارای علائم اختلال شخصیت مرزی شهرستان خمینی شهر در سال 88-89 بود. نمونه این پژوهش 30 نفر بودند که از بین این جامعه به صورت تصادفی،بر اساس نمره کسب شده در مقیاس شخصیت مرزی (stb) انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.در ابتدا نیز از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد و به دنبال آن زنان گروه آزمایش به مدت شش جلسه تحت درمان به شیوه راه حل محور قرار گرفتند. و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزار اندازه گیری ، شامل چهار پرسشنامه سازگاری زندگی زناشویی، شادمانی زندگی زناشویی،رضایت زناشویی و مقیاس شخصیت مرزی بود. داده ها توسط نرم افزار spss و روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که مشاوره راه حل محور بر کیفیت زندگی زناشویی ،شادمانی زندگی زناشویی، سازگاری زناشویی و رضایت زناشویی زنان دارای علائم اختلال شخصیت مرزی معنادار بود .نتیجه این پژوهش نشان داد که رویکرد مشاوره راه حل محور می تواند باعث افزایش کیفیت زندگی زناشویی زنان دارای علائم اختلال شخصیت مرزی گردد.
لیلا حکیمی تهرانی ایران باغبان
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی و بهزیستی ذهنی زنان متأهل شهر اصفهان بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری، شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز فرهنگی صاحب الزمان در شهر اصفهان با تجربه ی حداقل یکسال زندگی مشترک در سال 1389 بود. نمونه در این پژوهش 40 نفر از بانوان متأهل بودند که از بین داوطلبین ثبت نام کننده در طرح مذکور انتخاب شده (این افراد نمرات بالاتری نسبت به سایر افراد در پرسشنامه تعارض کسب کردند) و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش گردیدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش عبارت بود از پرسشنامه تعارض زناشویی با پنج حیطه ی: تفاوت ادراکی، تعاملات، قدرت/کنترل، عواطف/ نیازها و عوامل محیطی و پرسشنامه بهزیستی ذهنی با چهار حیطه ی: سرزندگی، اراده، روان رنجوری و استرس- افسردگی. گروه آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت یکبار در هفته، تحت آموزش گروهی امنیت هیجانی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار spss و روش آماری تحلیل کواریانس انجام پذیرفت. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی زنان و نیز ی ابعاد آن در مرحله پس آزمون به صورت معناداری اثرگذار بود (05/0p<). همچنین یافته ها نشان داد آموزش امنیت هیجانی بر بهزیستی ذهنی زنان در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری نداشته است، اما آموزش امنیت هیجانی بر دو بعد از ابعاد بهزیستی ذهنی شامل اراده و روان رنجوری به صورت معناداری اثرگذار بوده است و در دو بعد سرزندگی و استرس- افسردگی تأثیر معناداری نداشته است. بنابراین، می توان گفت آموزش امنیت هیجانی درجهت کاهش تعارضات زوجین و دو بعد از ابعاد بهزیستی ذهنی شامل اراده و روان رنجوری موثر می باشد.
حسین صادقی ایران باغبان
هدف اصلی پژوهش حاضر، هنجاریابی، تعیین روایی و پایایی فرم کوتاه پرسشنامه رغبت سنج استرانگ- اصفهان برای دانش آموزان سال سوم راهنمایی واول دبیرستان شهراصفهان بوده است. به همین منظور تعداد 1000 نفراز دانش آموز به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج نشان دهنده پایایی به روش آلفا بین 50/ تا 81/0 برای موضوع های کلی 39/0 تا 96/0 برای مقیاس های رغبت اصلی و 31/0 تا 82/0 برای مقیاس های سبک فردی بوده است. پایایی بازآزمایی نیز بین 52/0 تا 91/0 برای موضوع های کلی 31/ تا 90/ برای مقیاس های رغبت اصلی 37/0 تا 87/0 برای مقیاس های سبک فردی محاسبه گردید. روایی هریک از مقیاس های استرانگ نیزبه طور جداگانه به روش مختلف مورد محاسبه قرار گرفت. روایی موضوع های کلی ضریب همبستگی بین 49/ تا 75/. روایی دومین مجموعه ازمقیاس های فرم کوتاه پرسشنامه رغبت سنج استرانگ- اصفهان از طریق بررسی همبستگی آن با مقیاس های پرسشنامه رغبت ومهارت کمپل محاسبه گردید. نتایج نشان داد مقیاس هایی که تحت یک رغبت کلی مثلا اجتماعی طبقه بندی شده اند با رغبت اجتماعی در پرسشنامه رغبت و مهارت کمپل همبستگی دارد. روایی سومین مجموعه از مقیاس های پرسشنامه یعنی مقیاس های سبک فردی از طریق همبستگی این مجموعه با مقیاس های رغبت پرسشنامه رغبت ومهارت کمپل محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بین مقیاس های سبک فردی با مقیاس های مشابه در پرسشنامه رغبت ومهارت کمپل همبستگی مثبت ومعنادار وجود دارد ودرنهایت رتبه های درصدی و نمرات t استاندارد به عنوان هنجارهای فرم کوتاه پرسشنامه رغبت سنج استرانگ – اصفهان در 9 طبقه به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی محاسبه گردید.
زهرا یوسفی ایران باغبان
چکیده هدف از این پژوهش بررسی روابط متغیرهای فردی، شناختی- اجتماعی و بین فردی (شخصیت، خودکارآمدی و جهت گیری هدف و حمایت اجتماعی) با انطباق پذیری مسیر شغلی بود. همچنین این پژوهش بر آن بود تا تاثیر غیرمستقیم شخصیت، جهت گیری هدف و حمایت اجتماعی را از طریق خودکارآمدی بر انطباق پذیری مسیر شغلی بررسی نماید. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری کلیه ی دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1389 بود. از این جامعه نمونه ای 475 نفری از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ی پنج عاملی نئو (neo-ffi)، مقیاس های جهت گیری هدف، خودکارآمدی عمومی، حمایت اجتماعی و پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی بود. داده های گردآوری شده از طریق آمار توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل مدل سازی معادله ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد همه ی متغیرهای برون زا تاثیر معنادار بر انطباق پذیری مسیرشغلی دارند. شخصیت نسبت به سایر متغیرها نقش تعیین کننده تر و موثرتری در تبیین واریانس انطباق پذیری مسیرشغلی دارد و به طور غیر مستقیم از طریق خودکارآمدی نیز بر انطباق پذیری مسیر شغلی موثر است. خودکارآمدی بعد از شخصیت نسبت به ابعاد جهت گیری هدف و حمایت- اجتماعی تاثیر بیشتری در تبیین انطباق پذیری مسیر شغلی دارد. خودکارآمدی میانجی تاثیر غیر مستقیم شخصیت، ابعاد جهت گیری هدف و حمایت اجتماعی بر انطباق پذیری مسیر شغلی بود. از بین ابعاد جهت گیری هدف، جهت گیری هدف یادگیری بیشتر از جهت گیری اجتنابی بر انطباق-پذیری مسیرشغلی موثر است و جهت گیری هدف اثبات عملکرد اثر معناداری بر انطباق پذیری مسیر شغلی ندارد. در مدل مفروضی که خودکارآمدی میانجی تاثیر غیر مستقیم شخصیت، ابعاد جهت گیری هدف و حمایت اجتماعی بر انطباق پذیری مسیر شغلی است، حمایت اجتماعی تاثیر غیر مستقیم معنادار بر انطباق پذیری مسیر شغلی ندارد. گرچه حمایت اجتماعی به تنهایی بر انطباق پذیری مسیر شغلی اثر مثبت و معنادار دارد اما در ارتباط با شخصیت اثرش منفی و معنادار می شود. همچنین در مدل مفروضی که شخصیت، خودکارآمدی، ابعاد جهت گیری هدف و حمایت اجتماعی به طور مجزا و مرتبط بر شخصیت موثرند تنها اثر خودکارآمدی و شخصیت بر انطباق پذیری معنادار و مثبت است و حمایت اجتماعی و ابعاد جهت گیری هدف اثر مستقیم معناداری بر انطباق پذیری مسیر شغلی ندارند. به طورکلی واریانس انطباق پذیری مسیر شغلی به ترتیب با متغیرهای شخصیت، خودکارآمدی، حمایت اجتماعی، جهت گیری هدف یادگیری و جهت گیری هدف اجتنابی توضیح داده می شود. از یافته های این پژوهش می توان برای انتخاب کارکنان، آموزش کارکنان و هدایت دانشجویان برای انتخاب دقیق تر مسیر شغلی استفاده کرد.
زهرا جعفری ایران باغبان
هدف اصلی این پژوهش ساخت، هنجاریابی، بررسی روایی و پایایی پرسشنامه باور به مهارت های مسیرشغلی در دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان بوده است. به همین منظور 600 نفر از دانش آموزان از دبیرستان های نواحی پنجگانه شهر اصفهان به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش مورداستفاده در این پژوهش هنجاریابی از نوع آزمون سازی بود. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه باور به مهارت های بتز و پرسش نامه باور به مهارت های میسر شغلی. بر این اساس به منظور دست یابی به اهداف پژوهش ضریب پایایی مقیاس های پرسشنامه باور به مهارت های مسیرشغلی به شیوه آلفای کرونباخ محاسبه شده که نتایج نشان دهنده پایایی به روش آلفا 91/0 برای مقیاس های پرسشنامه باور به مهارت های مسیرشغلی است. یافته های پژوهش نشان داد که روایی پرسشنامه باور به مهارت های مسیرشغلی از طریق همبستگی بین مقیاس های این پرسش نامه و مقیاس های پرسشنامه باور به مهارت های مسیرشغلی بتز محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بین مقیاس های پرسشنامه باور به مهارت های بتز و پرسشنامه باور به مهارت های مسیرشغلی همبستگی مثبت و معنا دار وجود دارد و بالاترین ضریب همبستگی 261/0 به دست آمده است و درنهایت رتبه های درصدی و نمرات استاندارد ابتدا به صورت کلی وسپس به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی به عنوان هنجارهای پرسشنامه باور به مهارت های مسیرشغلی محاسبه گردید. در مجموع با توجه به نتایج این پژوهش می توان اذعان داشت که پرسشنامه باور به مهارت های مسیرشغلی در جامعه پژوهش دارای روایی و پایایی قابل قبول بوده و می توان به عنوان پرسشنامه باور به مهارت های مسیرشغلی در کارهای پژوهشی، راهنمایی و مشاوره از آن استفاده کرد.
زهرا محققیان ایران باغبان
چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر، هنجاریابی ، تعیین روایی و پایایی فرم کوتاه آزمون تشخیص استعداد برای دانش آموزان سال سوم و اول دبیرستان شهر اصفهان بود. به همین منظور 390 دانش آموز از نواحی پنجگانه شهر اصفهان به شیوه نمونه گیری خوشه ای از نواحی 5 گانه شهر اصفهان انتخاب شدند. روش مورد استفاده در این پژوهش هنجاریابی از نوع آزمون سازی بود. بر این اساس به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، ضریب پایایی خرده آزمون های فرم کوتاه آزمون تشخیص استعدادبه شیوه تنصیف محاسبه شده که نتایج نشان دهنده پایایی بین 69/0 تا 90/0 بود. روایی خرده آزمون ها به چهار طریق محاسبه گردید 1- از طریق همبستگی بین خرده آزمون های فرم کوتاه آزمون تشخیص استعداد و خرده آزمون های فرم اصلی که در سال 1373 توسط براهنی ساخته شده بود.نتایج نشان داد که بین خرده آزمون های فرم کوتاه و فرم اصلی همبستگی معنی دار وجود دارد. دامنه ضرایب بین33/0 تا 60/0متغیر بود. 2- از طریق همبستگی بین خرده آزمون های فرم کوتاه آزمون تشخیص استعداد و آزمون ریون بزرگسالان که این همبستگی تنها در مورد خرده آزمون معنی واژه ها و استدلال کلامی معنی دار بود. 3- از طریق همبستگی بین خرده آزمون های فرم کوتاه آزمون تشخیص استعداد و معدل درسی که این همبستگی در 8 خرده آزمون مثبت و معنی دار بود و تنها در سه خرده آزمون آخر این همبستگی معنی دار نبود. 4- از طریق محاسبه همبستگی بین خرده آزمونهای فرم کوتاه آزمون تشخیص استعداد و نمرات دروس مختلف اول دبیرستان . این همبستگی درخرده آزمونهای معنی واژه ها و استدلال کلامی با بیشتر دروس همبستگی مثبت و معنی دار دروس دین و زندگی با هیچ کدام از دروس همبستگی معنی دار نداشت. در نهایت رتبه های درصدی و نمرات استاندارد iq با میانگین 100 و انحراف معیار 15 به عنوان هنجارهای فرم کوتاه آزمون تشخیص استعداد محاسبه گردید. در مجموع با توجه به نتایج این پژوهش می توان اذعان داشت که فرم کوتاه آزمون تشخیص استعداد در جامعه مورد پژوهش دارای روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن به عنوان آزمون تشخیص استعداد در کارهای پژوهشی و راهنمایی و مشاوره استفاده کرد. کلیدواژه ها:
راشین رجایی ایران باغبان
هدف پژوهش حاضر پی شبینی رشد مسیر شغلی دانش آموزان دختر دبیرستانی نجف آباد بود . روش پژوهش توصیفی و از ???? بود . - نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر دبیرستانی نجف آباد در سال تحصیلی ?? ??? نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی به صورت خوش های و به طور ت صادفی انتخاب شدند . ابزار انداز هگیری شامل ?) بود . تجزیه و تحلیل ?) و پرسشنامه ی رشد مسیر شغلی کرید و پاتون ( ??? پرسشنامه ی هوش هیجانی بار -ا ن ( ??? داد هها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین، فراوانی، انحراف معیا ر) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش ورود و گام به گام ) صورت گرفت . تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که : ? - هوش هیجانی کل و مولف ههای حل مشکل، روابط بین فردی، انعطا فپذیری، مسئولیت پذیری و عزت نفس م یتوانند رشد مسیر شغلی دان شآموزان را پی شبینی کنند ، اما پیشرفت تحصیلی توانایی این پیش بینی را ندارد . ? - بین هوش هیجانی کل و همچنین مولفه های حل مشکل، خوش بختی، تحمل فشار روانی، روابط بی نفردی، خوش بینی و انعطا فپذیری با رشد مسیر شغلی دانش آموزان همبستگی معناداری وجود دارد . ? - بین رشد مسیر شغلی و پیشرفت تحصیلی دان شآموزان همبستگی معناداری وجود دارد . ? - بین رشد مسیر شغلی دانش آموزان با پای هی تحصیلی و وضع اج تماعی خانواده همبستگی معناداری وجود دارد . ? - بین هوش هیجانی کل و همچنین مولفه های تحمل فشار روانی، خودشکوفایی، عزت نفس، مسئولیت پذیری و واق عگرایی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان همبستگی معناداری وجود دارد . کلیدواژه ها : رشد مسیر شغلی، هوش هیجانی، پیشرفت تحصیلی
علی اکبر ظفری زاده ایران باغبان
خودپنداره شغلی بخشی از خودپنداره کلی فرد است و بیشتر با قسمتی از «خود» که دارای نیازها، ارزش ها، علایق، توانایی و شخصیت است، مرتبط می باشد. هدف این پژوهش تدوین الگوی آموزش مهارت های هوش هیجانی و بررسی اثربخشی این الگو بر خودپنداره شغلی دانش آموزان است. روش تحقیق این پژوهش برای تدوین الگوی آموزش مهارت های هوش هیجانی، از نوع کیفی و استفاده از تئوری مفهوم سازی است. در این روش، کتاب های هوش هیجانی، پایان نامه ها و مقالات در دسترس در این زمینه تا سال 1390 مورد مطالعه قرار گرفت و از طریق سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی مرسوم در روش یاد شده، الگوی تحقیق به دست آمده است و برای بررسی اثربخشی الگوی آموزش مهارت های هوش هیجانی بر خودپنداره شغلی به روش کمی عمل شد. این قسمت پژوهش بر حسب هدف، در مقوله پژوهش های کاربردی و بر حسب طرح تحقیق، در مقوله طرح آزمایشی دو گروهی (آزمایش و گواه) و انتصاب تصادفی با پیش آزمون، پس آزمون قرار می گیرد. با توجه به احتمال ریزش شرکت کنندگان دو گروه، برای هر گروه 34 نفر نمونه اولیه در نظر گرفته شد.جامعه ی آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اردل و همچنین تمامی متون هوش هیجانی تا سال 1390 می باشد. برای انتخاب نمونه ی دانش آموزی از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و برای انتخاب نمونه ی متون از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. ابزار این پژوهش مقیاس درجه بندی حرفه ای (vrs) می باشد که برای اندازه گیری خودپنداره شغلی به کار گرفته شده است. پس از تدوین الگوی آموزش مهارت های هوش هیجانی، این الگو بر گروه آزمایش اعمال شد. فرضیه ی پژوهش این بود که آموزش الگوی مهارت های هوش هیجانی باعث افزایش خودپنداره شغلی دانش آموزان می گردد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های هوش هیجانی بر خودپنداره دانش آموزان دبیرستانی موثر واقع شد و تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد (01/0p<).
فاطمه سمیعی محمدرضا عابدی
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی سیر تحول، موانع درک شده و عوامل موثر بر آرزوهای شغلی کودکان و نوجوانان شهر اصفهان بود. جامعه ی آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه ی کودکان 5 تا 11 سال و نوجوانان 12 تا 18 سال شهر اصفهان اعم از دختر و پسر در چهار مقطع پیش دبستانی، دبستان، راهنمایی و متوسطه در سال تحصیلی 90-1389 بودند. آزمودنی های شرکت کننده در این پژوهش و گروه نمونه 120 نفر (58 دختر و 62 پسر) شامل 10 نفر در مقطع پیش دبستان، 50 نفر در مقطع دبستان (10 نفر در هر پایه ی تحصیلی)، 30 نفر در مقطع راهنمایی (10 نفر در هر پایه ی تحصیلی) و 30 نفر در مقطع متوسطه (10 نفر در هر پایه ی تحصیلی) انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی و ابزار مورد استفاده فرم مصاحبه ی نیمه سازمان یافته بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس- کیودا (max-qda) مقوله بندی شد و با استفاده از روش های آماری ناپارامتریک مانند مجذور خی دو و ضریب همبستگی کرامر در نرم افزار spss-16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در مقطع پیش دبستانی شغل پزشکی اولین آرزوی شغلی کودکان دختر و شغل پلیس اولین آرزوی شغلی کودکان پسر بود. متغیر اصلی تأثیرگذار بر آرزوهای شغلی آنها متغیر اندازه و قدرت و میزان آشنایی کودکان با مشاغل بیشتر در خصوص فعالیت هایی بوده که در مشاغل انجام می شود. در مقطع دبستان نیز شغل پزشکی، اولین آرزوی شغلی کودکان دختر و شغل پلیس اولین آرزوی شغلی کودکان پسر بود. متغیر اصلی تأثیرگذار بر آرزوهای شغلی آنها به ترتیب متغیر منزلت شغل، کلیشه های جنسیتی و اندازه و قدرت و میزان آشنایی کودکان با مشاغل در زمینه ی فعالیت شغلی و مکان شغل بود و موانعی که این کودکان بر سر راه تحقق آرزوهای خود احساس می کردند، بیشتر موانع فردی مانند عدم توانایی و عدم علاقه بود. در مقطع راهنمایی به طور کلی، شغل پزشکی اولین آرزوی شغلی نوجوانان بود و بعد از آن مهندسی قرار داشت. همچنین، شغل پزشکی، اولین آرزوی شغلی نوجوانان دختر و شغل مهندسی اولین آرزوی شغلی نوجوانان پسر بود. متغیر اصلی تأثیرگذار بر آرزوهای شغلی آنها متغیر خود درونی و منحصر بفرد و میزان آشنایی نوجوانان به مشاغل خیلی زیاد بود. یافته های حاصل از این پژوهش در مقطع متوسطه بیانگر این است که مانند مقطع راهنمایی شغل پزشکی، اولین آرزوی شغلی نوجوانان به طور کلی و دختران به طور خاص و در پسران شغل مهندسی، اولین آرزوی شغلی آنها بود. متغیر اصلی تأثیرگذار بر آرزوهای شغلی آنها متغیر خود درونی و منحصر به فرد و میزان آشنایی نوجوانان به مشاغل خیلی زیاد بود. موانع درک شده بر سر راه تحقق آرزوهای شغلی نوجوانان مقطع راهنمایی و متوسطه در درجه ی اول موانع فردی، سپس موانع خانوادگی و در مرحله ی بعد موانع شغلی و اجتماعی بود. به طور کلی، از میان عوامل موثر بر آرزوهای شغلی رابطه ی بین انتظارات والدین با آرزوهای شغلی معنادار (05/0p<) و میزان این رابطه 30 درصد بود. بنابراین، می توان گفت آرزوهای شغلی کودکان و نوجوانان شهر اصفهان بر اساس نظریه ی گاتفردسون متحول می گردد.
مسعود دیاریان سید احمد احمدی
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر علاقه اجتماعی، دینداری، ویژگیهای شخصیتی و عوامل دموگرافیک بر کیفیت رابطه زناشویی بود .جامعه پژوهش، زوجین 20 تا 50 ساله شهر اصفهان و با حداقل دو سال سابقه ازدواج و نمونه پژوهش 408 نفر (204 زوج) بود که به صورت تصادفی درمناطق مختلف سطح شهرانتخاب شدند. روش پژوهش نیز، همبستگی از نوع مدل سازی معادله ساختاری بود. ابزارهای پژوهش: فرم مشخصات دموگرافیک ، پرسشنامه پنج عامل شخصیت نئو (کاستر و مک کری، 1992) ، پرسشنامه کیفیت ادراک شده از ابعاد زناشویی (فلیچر و همکاران، 2000) ، پرسشنامه علاقه اجتماعی (گریور و همکاران ، 1973 ) و پرسشنامه دینداری (خدایاری فرد و همکاران ، 1385). نتایج: تاثیر مثبت دینداری و علاقه اجتماعی برکیفیت ر ابطه زناشویی و نیز تاثیرمنفی روان رنجوری و تاثیر مثبت برونگرایی برکیفیت رابطه زناشویی را نشان داد. ویژگیهای دموگرافیک دراین پژوهش تاثیری برکیفیت رابطه زناشویی نداشت. همچنین دربررسی مدل ارائه شده توسط پژوهش این یافته به دست آمد که دینداری و ویژگیهای شخصیتی از طریق علاقه اجتماعی برکیفیت رابطه زناشویی تاثیر می گذارند. بدین ترتیب که دینداری و برخی ویژگیهای شخصیتی باعث افزایش میزان علاقه اجتماعی در زوجین و درنتیجه افزایش کیفیت رابطه زناشویی آنان خواهد شد. از دیگر یافته های این پژوهش ، تاثیرمثبت دینداری برعلاقه اجتماعی و نیز تاثیرمنفی روان رنجورخویی برعلاقه اجتماعی و تاثیرمثبت برون گرایی، تجربه گرایی و توافق پذیری برعلاقه اجتماعی بود. بدین ترتیب مدل پیشنهادی در رابطه با پیش بینی کیفیت رابطه زناشویی درپژوهش حاضر تایید گردید و علاقه اجتماعی نقش محوری دراین مدل یافت.
شیما پاشا ایران باغبان
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های رشد مسیر شغلی (خودآگاهی، کشف و طرح ریزی) بر خودپنداره تحصیلی و رشد مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود. در این جامعه یک نمونه 30 نفری به صورت نمونه در دسترس انتخاب شد که به صورت تصادفی 15 نفر از آنها در گروه آزمایش و 15 نفر آنها در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل آزمون خودآگاهی مسیر شغلی (کرمانی، 1390)، مقیاس خودپنداره تحصیلی (رینولدز، رامیرز، ماگرینا و آلن،1980) و پرسشنامه رشد مسیر شغلی فرم کوتاه ویرایش استرالیا (کرید و پاتون، 2004) بود. داده های گردآوری شده از طریق آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی با روش تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های رشد مسیر شغلی بر خودپنداره تحصیلی دانشجویان موثر بوده است. همچنین آموزش مهارت های رشد مسیر شغلی بر بعد خودآگاهی رشد مسیر شغلی و ابعاد مکاشفه و طرح ریزی رشد مسیر شغلی دانشجویان نیز موثر بوده است.
صفورا ریاحی نسب ایران باغبان
چکیده هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های تحصیلی ـ شغلی بر سازگاری اجتماعی و سلامت روان دانش آموزان دختر پایه سوم دبیرستان رشته ادبیات منطقه کوهپایه در شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده است بدین منظور 40 نفر از دانش آموزان براساس نمره سازگاری اجتماعی و بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند، سپس گروه آزمایش در 6 جلسه آموزشی قرار گرفتند، اما در گروه کنترل این آموزش ها ارائه نگردید. هر گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش دو پرسشنامه سلامت عمومی و سازگاری اجتماعی کالیفرنیا است. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های تحصیلی- شغلی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون به طور معناداری (17%p<) سبب افزایش نمرات پرسشنامه سازگاری اجتماعی شده بود و در آزمون سلامت روان نیز آموزش ها در مرحله پس آزمون معنادار (35%p<) بود و سبب کاهش نمرا ت و در نتیجه بهبود سلامت روان شده بود.
زینب رستمی ایران باغبان
هدف این پژوهش مقایسه ی مسیر شغلی افراد مبتلا به اختلالات شخصیت، اختلال خلقی دوقطبی و افراد عادی شهر اصفهان بود. این تحقیق به روش درونه ای انجام گرفت و نمونه ی پژوهش شامل 15 نفربود که در هر سه گروه به طور مساوی 5 نفر جایگزین شدند. بعد از مشخص سازی گروه ها برای تعیین مسیر شغلی افراد با هر کدام به طور جداگانه مصاحبه شد و پرسشنامه های توانایی های انطباق پذیری مسیر شغلی- فرم بین المللی، موقعیت مسیر شغلی من، افکار مسیر شغلی و پرسشنامه ی بالینی چندمحوری میلون توسط آن ها تکمیل شد. داده ها با روش تحلیل واریانس یک راهه و روش کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج کمی پژوهش نشان داد که بین مسیر شغلی افراد مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی و افراد عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. هم چنین نتایج تحلیل های کیفی پژوهش نیز نشان داد که بین مسیر شغلی افراد مبتلا به اختلالات تشخصیت و اختلال خلقی دوقطبی با افراد عادی در هر سه مرحله و هفت حیطه ی آن انتخاب (خودآگاهی، کشف، طرح ریزی)، انتقال (اجرا)، انطباق پذیری (نقش، اشتیاق، رهایی) تفاوت وجود دارد.
سمانه معین ایران باغبان
هدف این پژوهش بررسی تأثیر بازی های عزت نفس بر انطباق پذیری مسیر شغلی دانش آموزان دختر مقطع دبستان شهر اصفهان بود. این تحقیق نیمه تجربی بوده و نمونه ی پژوهش شامل 30 دانش آموز کلاس سوم دبستان بود که به صورت روش انتخاب تصادفی چندمرحله ای در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه ی انطباق پذیری مسیر شغلی کودکان و مقیاس عزت نفس روزنبرگ بود. متغیر مستقل بازی های عزت نفس بود که در دوازده جلسه گروهی برای دانش آموزان در گروه آزمایش اعمال شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بازی های عزت نفس بر انطباق پذیری مسیر شغلی کودکان موثر نبوده است (05/0 p). همچنین این بازی ها بر افزایش عزت نفس کودکان تاثیر داشته است (05/0 p). در نتیجه می توان گفت از بازی های عزت نفس در رابطه با انطباق پذیری مسیر شغلی کودکان باید با احتیاط بیشتری استفاده کرد.
شیدا سلطان زاده ایران باغبان
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین مولفه های سرمایه ی روان شناختی(امید، خودکارآمدی، تاب آوری، خوش بینی) و انطباق پذیری مسیر شغلی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و آزمودنی های پژوهش 230 نفر از کارکنان شاغل در شرکت صنایع گیتی پسند استان اصفهان بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی انطباق پذیری مسیر شغلی، پرسشنامه ی خوش بینی- بدبینی، پرسشنامه ی تاب آوری، مقیاس امید بزرگسالان، پرسشنامه ی خودکارآمدی عمومی، بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل رگرسیون و همبستگی استفاده شد.نتایج بررسی یافته ها نشان داد که بین مولفه های سرمایه ی روان شناختی یعنی امید، خودکارآمدی، تاب آوری و خوش بینی با انطباق پذیری مسیر شغلی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد (01/0p<).
عبدالرحیم کسایی اصفهانی ایران باغبان
مقایسه تأثیر الگوهای آموزشی سنتی، مدرن و فرامدرن مشاوره ی مسیر شغلی بر انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان تاریخ دفاع : 27/8/91 هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ومقایسه تاثیر الگوهای آموزشی سنتی، مدرن وفرامدرن مشاوره مسیر شغلی بر انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 90-91 بوده است. بدین منظور ابتدا از میان دانشکده های مختلف دانشگاه اصفهان به صورت تصادفی خوشه ای چهار گروه انتخاب شده ودر سه گروه آزمایش ویک گروه کنترل پانزده نفری به صورت تصادفی منظم قرار گرفتند. افراد گروه های آزمایش هشت جلسه دو ساعته آموزش مشاوره مسیر شغلی بر مبنای رویکرد های سنتی، مدرن و فرا مدرن دریافت کردند. ابزاری که در این پژوهش به عنوان پیش آزمون وپس آزمون استفاده شد پرسشنامه انطباق پذیری محقق ساخته بود که شامل پنج خرده مقیاس دغدغه، تسلط، کنجکاوی، اعتماد و تعهد است. به منظور تحلیل داده ها از شاخص های میانگین و انحراف معیار وجهت آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار سه گروه آموزش الگوی سنتی، مدرن وفرامدرن مشاوره مسیر شغلی در نمره کل انطباق پذیری با گروه گواه (بدون آموزش) مشاوره مسیر شغلی است (001/0>p) . در مورد ابعاد انطباق پذیری مسیر شغلی نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار سه گروه آموزش مشاوره مسیر شغلی بر اساس رویکرد سنتی، مدرن وفرامدرن با گروه گواه در مورد دغدغه (001/0>p) ، کنترل (001/0>p) ، کنجکاوی (001/0>p) وتعهد (005/0>p) است. در مورد بعد اعتماد (129/0>p) نتایج تفاوت معناداری میان گروه ها نشان نمی دهد. درمورد مقایسه تک تک گروه های آموزش با یکدیگر نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار گروه سنتی با گروه مدرن وفرامدرن در مورد نمره کل انطباق پذیری است (001/0>p) . در مورد ابعاد نیز گروه سنتی در مورد بعد های اعتماد وتعهد تفاوت معناداری با گروه مدرن و فرامدرن نشان نمی دهد ولی در مورد بعدهای دغدغه، کنترل وکنجکاوی این تفاوت معناداردارد. گروه آموزش مدرن وفرامدرن نیز تفاوت معناداری نشان ندادند (1/0>p) . در مجموع گروه آموزش مشاوره مسیر شغلی بر اساس رویکرد فرامدرن بیشترین تفاوت معنادار با سایر گروه ها را در مورد ابعاد انطباق پذیری مسیر شغلی نشان داد. از یافته های این پژوهش می توان برای افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان وسایر اقشار جامعه استفاده کرد. واژه های کلیدی: انطباق پذیری مسیر شغلی، مشاوره مسیر شغلی
سهراب عبدی زرین محمد رضا عابدی
هدف این تحقیق پیش بینی مشاغل انتخابی دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 91-1390: بررسی مدل انتخاب در نظریه شناختی اجتماعی مسیر شغلی(scct) بود. بنیاد نظری تحقیق بر اساس شش تیپ شخصیتی هالند(واقع گرایی، جستجوگری، هنری، اجتماعی، تهوری و قراردادی-riasec-) و نظریه شناختی اجتماعی مسیر شغلی(scct) بود. بدین منظور از کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 تعداد 650 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های تحقیق اجرا گردید. پرسشنامه های تحقیق شامل پرسشنامه دموگرافیک و مجموعه پرسشنامه های مدل شناختی- اجتماعی مسیر شغلی(لنت و همکاران، 2003) بود که این پرسشنامه ها شامل پرسشنامه رغبت های مسیر شغلی، خودکارآمدی، انتظارات پیامد و مشاغل انتخابی بود و همینطور دو پرسشنامه حمایت اجتماعی و موانع اجتماعی(لنت و همکاران، 2001) اجرا شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و روایی ترجمه و پایایی این مجموعه پرسشنامه ها با ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد. برای بررسی پایایی مقیاسها از نرم افزار spss-16 و برای بررسی برازش مدل از نرم افزار amos-16 استفاده شد. در هر شش مدل تحقیق، مقدار شاخص های مجذورکای (x2)اعداد کوچک و قابل قبولی بودند. همچنین مقادیر شاخص های برازندگی تطبیقی(cfi)، نیکویی برازش(gfi) ، نیکویی برازش تعدیل شده (agfi) و هنجار شده ی برازندگی (nfi) بیشتر از 90/. بدست آمد که نشان دهنده برازش خوب مدل ها بود. مقدار شاخص ریشه دوم میانگین مربعات باقیمانده (rmsea) در تمام مدلها کمتر از 10/. بود که مقدار مطلوب برای تمام مدل ها به حساب می آید. در اکثر مدل های تحقیق، در بین پیش بینی کننده های رغبت، انتظارات پیامد و خودکارآمدی نقش قابل توجهی داشتند. خودکارآمدی به میزان بالایی توانایی پیش بینی انتظارات پیامد را داشت. ابتدا رغبت و بعد انتظارات پیامد به میزان بالایی توانایی پیش بینی مشاغل انتخابی را داشتند. واریانس خودکارآمدی تا حدودی از طریق حمایت اجتماعی پیش بینی می شد. نقش مستقیم خودکارآمدی، موانع اجتماعی و حمایت اجتماعی در پیش بینی واریانس مشاغل انتخابی معنادار نبود اما خودکارآمدی و حمایت اجتماعی بصورت غیرمستقیم در مشاغل انتخابی نقش داشتند. درکل برازش مدل های تحقیق مطلوب بود و اعتبار بین فرهنگی این مدل همانند مطالعات لنت و همکاران در پرتغال(2010)، آمریکا(2010) و ایتالیا(2003) تایید شد. کاربرد مدل انتخاب و پرسشنامه های آن در مورد دانش آموزان دبیرستانی با رعایت جوانب احتیاط جهت هدایت تحصیلی آنان توصیه می شود، همینطور پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در رابطه با این مدل در مورد دانش آموزان صورت گیرد.
علی راکی ایران باغبان
هدف از پژوهش حاضر تدوین الگوی بومی مشاوره مسیر شغلی برای دانش آموزان مقطع دبیرستان و بررسی اثربخشی آن بر خودآگاهی، اطلاعات شغلی و خودکارآمدی انتخاب رشته این دانش آموزان بود. روش: جامعه آماری در روش کیفی شامل: کتب و متون، متخصصان، مشاوران، معلمان و کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان در جزیره خارک و شهر اصفهان در سال تحصیلی91-1390 و در روش کمی شامل: کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان در جزیره خارک در سال تحصیلی91-1390بود. حجم پنج نمونه در روش کیفی با توجه به نوع نمونه گیری تا حد کفایت پیش رفت و در روش کمی حجم نمونه 30 دانش آموز بوده که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) جایگزین شدند. نمونه گیری پنج جامعه روش کیفی نمونه گیری هدفمند و در روش کمی نمونه گیری تصادفی خوشه ای بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودآگاهی مسیر شغلی، پرسشنامه سنجش اطلاعات مسیر شغلی و پرسشنامه خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کیفی و هم چنین از روش کمی تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش الگوی بومی مشاوره مسیر شغلی که شامل خود آگاهی (ارزشها، مهارتها، رغبتها، شخصیت و استعداد)، کشف مسیر شغلی و طرح ریزی مسیر شغلی بود، تدوین شد و همچنین نتایج نشان داد که الگوی بومی مشاوره مسیر شغلی بر خودآگاهی، اطلاعات شغلی و خودکارآمدی انتخاب رشته دانش آموزان مقطع دبیرستان موثر بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تدوین الگوی بومی مشاوره مسیر شغلی توانسته به دانش آموزان کمک کند تا از طریق هدایت و راهنمایی مناسب مشاوران، شناخت صحیح خود و همچنین از طریق آشنایی با رشته ها و مشاغل گوناگون، در انتخاب های مهم زندگی از جمله انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل با موفقیت عمل کنند.
امید عیسی نژاد فاطمه بهرامی
هدف این پژوهش، تدوین مدل بومی آموزش راهبردهای مقابله ای زناشویی و بررسی اثربخشی آن بر کیفیت روابط زناشویی، راهبردهای مقابله ای زناشویی و استرس در زنان دارای سرطان سینه و همسران آنها در مقایسه با آموزش ارتقای روابط زوجین و آموزش زوجین به شیوه شناختی رفتاری بود. روش پژوهش آمیخته(کیفی- کمی) بود. در بخش اول مصاحبه نیمه ساختاریافته با 9 نفر صورت گرفت و بر اساس آن مدل بومی آموزش ارتقای راهبردهای مقابله ای زناشویی تدوین شد. بخش دوم به منظور بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ها و به روش زمینه یابی و همبستگی انجام شد. بدین منظور نمونه ای 300 نفری از میان افراد متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراها به شیوه تصادفی انتخاب شد. روش بخش آخر پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این بخش 64 زوج در سه گروه آزمایش(16 نفر) و یک گروه گواه(16 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. متغیرهای مستقل در سه برنامه گروهی شامل مدل بومی آموزش راهبردهای مقابله ای، مدل ارتقای روابط و مدل مقابله زوجی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری بود که هر کدام در یک گروه و در 6 جلسه اجرا شد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری زناشویی(rdas)، پرسشنامه استرس(pss) و پرسشنامه راهبردهای مقابله ای زناشویی(mci) بود. روایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری بررسی و تایید شد. یافته های بخش کیفی پژوهش و مصاحبه های صورت گرفته نشان داد که بیماران سرطان سینه و همسران آنها در 6 مقوله شامل فشارهای مربوط به نحوه برخورد و رفتار با همسر، فشارهای مربوط به نحوه برخورد همسر با بیماری، درگیری ذهنی در مورد نحوه برخورد و واکنش همسر، فشارهای مربوط فرزندان، فشارهای مربوط به آینده روابط زناشویی و حفظ آن و فشارهای مربوط به نحوه برخورد اطرافیان و نحوه ارتباط با آنها مقابله می نمایند. بر اساس این 6 مقوله، با مفهوم سازی زوجی سرطان سینه در چارچوب نظریه سیستمی، مدل بومی آموزش راهبردهای مقابله ای زوجی برای زوجین تدوین شد و اثربخشی آن با مدل شناختی رفتاری و مدل ارتقای روابط مقایسه گردید. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که که هر سه مدل بر بهبود راهبردهای مقابله ای زوجی(01/0>p) ، استرس(01/0>p) و کیفیت روابط زناشویی(01/0>p) تاثیر دارند. تاثیر مدل بومی راهبردهای مقابله ای زناشویی بیش از دو مدل دیگر بود. در کیفیت روابط زناشویی و ابعاد آن تاثیر مدل شناختی رفتاری بیش از سایر مدلها بود. نتایج پیگیری پس از یک ماه نشان داد که بین گروه های آزمایش با گروه گواه در هر سه متغیر تفاوت وجود دارد (01/0>p) و اثر بخشی مداخلات بعد از یک ماه باقی مانده بود.
حمیده عبدالحسینی ایران باغبان
هدف از پژوهش حاضر رابطه ساده و چندگانه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با رشد مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. این پزوهش از نوع همبستگی است. تعداد 362 دانشجویان دانشگاه اصفهان به شیوه تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که 11طرحواره های ناسازگار اولیه (محرومیت هیجانی، انزوای اجتماعی، نقص، شکست، وابستگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، خودتحول نیافته، اطاعت، بازداری هیجانی، استحقاق، خویشتن داری) با رشد مسیر شغلی، رابطه معکوس و معناداری دارند. بدین معنا که بالا بودن نمره 11طرحواره های ناسازگار اولیه با کاهش رشد مسیر شغلی همراه است(01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای مورد بررسی، طرحواره شکست 4 درصد از رشد مسیر شغلی را تبیین می کنند (01/0p<).
مجید غفاری سید احمد احمدی
هدف: هدف این پژوهش توصیفی-همبستگی، بررسی روابط بهزیستی معنوی، عدالت زناشویی، عوامل محافظ خانواده و توانمندی خانواده در یک مدل نظری پیشنهادی چند متغیره ی ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام افراد متاهل صاحب فرزند شهر اصفهان در سال 1391، در دهه اول ازدواج با حداقل هشت کلاس سواد و فرزند/فرزندان کمتر از 7 سال بود. سیصد و نود و پنج نفر (273 زن، 122 مرد) در دامنه سنی 17 تا 52 سال (2/5 ± 08/32) با روش نمونه گیری چند مرحله ای از مناطق مختلف سطح شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار پژوهش فرم مشخصات دموگرافیک، مقیاس بهزیستی معنوی (swbs؛ پالوتزیان و الیسن، 1982)، مقیاس عدالت زناشویی (mjs؛ غفاری، فاتحی زاده، احمدی، قاسمی و باغبان، 2013)، سیاهه عوامل محافظ خانواده (ifpf؛ گاردنر، هیوبر، استاینر، واسکوئز و سویج، 2008) و مقیاس توانمندی خانواده (fss؛ شام، بولمن، یوریچ و هاچ، 2001) بود. روش های آماری مورد استفاده شامل آمار توصیفی و تحلیل استنباطی به روش مدل سازی معادله ساختاری بود. فرضیه اصلی این پژوهش این بود که توانمندی خانواده از طریق تأثیر مستقیم و غیر مستقیم بهزیستی معنوی (از طریق تأثیر بر عدالت زناشویی و عوامل محافظ خانواده)، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم عدالت زناشویی (از طریق تأثیر بر عوامل محافظ خانواده) و تأثیر مستقیم عوامل محافظ خانواده قابل تبیین است. نتایج مربوط به فرضیه های پژوهش نشان داد که مدل های مفهومی پیشنهادی برای تمام فرضیه های پژوهش برازش مناسبی با داده های پژوهش دارد. مدل مفهومی نهایی 85 درصد واریانس توانمندی خانواده را تبیین نمود. ضریب تأثیر کل عدالت زناشویی بر توانمندی خانواده نسبت به بهزیستی معنوی و عوامل محافظ خانواده بیشتر بود (001/0>p). تفاوت ضریب تأثیر بهزیستی معنوی بر عدالت زناشویی، عوامل محافظ خانواده و توانمندی خانواده در مدل های مفهومی مربوط به برخی از فرضیه های پژوهش بین زنان و مردان معنی دار بود (05/0> p). در کل با توجه به نتایج به نظر می رسد که در حضور عدالت زناشویی تأثیر مستقیم بهزیستی معنوی و عوامل محافظ خانواده بر توانمندی خانواده قوی نیست. تبیین های مربوط به تفاوت ضرایب تأثیر بین زنان و مردان ارائه شده است.
مریم عاقلی ایران باغبان
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سبک های تصمیم گیری مسیر شغلی در دانشجویان دانشگاه اصفهان بوده است. سبک های تصمیم گیری مسیر شغلی فرایند انتخاب صحیح شغل توسط فرد می باشد . سبک دلبستگی، الگویی تفهیم یافته از پاسخ به روابط صمیمانه فرد است که تصور می شود تجربیات قبلی روابط صمیمانه منعکس می کند و در طول زمان ثبات نسبی دارد. نمونه آماری این پژوهش تعداد 362 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند که به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک های تصمیم گیری شغلی هارن (1978) و پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور(1987) می باشد. روش تحقیق ،پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه انجام شد. نتایج نشان داد که بین سبک تصمیم گیری شغلی منطقی و سبک دلبستگی اجتنابی رابطه معکوس معنادار وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین سبک تصمیم گیری شغلی شهودی با سبک دلبستگی دوسوگرا رابطه مثبت معنادار وجود دارد و بین سبک تصمیم گیری شغلی وابسته و سبک دلبستگی دوسوگرا رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
مطهره موسوی دستجردی محمدرضا عابدی
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مشاوره مسیر شغلی سازه گرا بر قابلیت استخدام دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان بود که در سال 91-92 مشغول به تحصیل بودند. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشویان دختر دانشگاه اصفهان بود. تعداد 20 نفر با استفاده از شیوه نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و بصورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته قابلیت استخدام استفاده شد و داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. داده ها نشان داد که مشاوره مسیر شغلی سازه گرا بر قابلیت استخدام و ابعاد فرعی هویت مسیر شغلی، انطباق پذیری شخصی(خودکارامدی، خوش بینی، منبع کنترل درونی و تمایل به یادگیری) موثر بوده است. اما بر ابعاد فرعی هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی و همچنین خرده بعد گشودگی به تغییرات تاثیری نداشته است.
سمانه سلیمی ایران باغبان
هدف این پژوهش بررسی و مقایسهی تأثیر دو شیوه ی مشاورهی مسیر شغلی مدرن و مشاورهی مسیر شغلی فرامدرن بر کار هیجانی و تنظیم هیجان معلمان مشغول به خدمت در شهر اصفهان در سال تحصیلی 92-91 بود. روش پژوهش از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. 30 معلم به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه مشاورهی مسیر شغلی مدرن، مشاورهی مسیر شغلی فرامدرن و گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه 10 نفر). داده با استفاده از پرسشنامه ی کارهیجانی معلمان براون (2011) و پرسشنامه ی تنظیم هیجان گراس و جان(2003) گرداوری شد و با استفاده از نرم افزارspss و تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی lsd تحلیل شد. معلمان یکی از گروه های آزمایش به صورت هفتگی در هفت جلسه مشاوره مسیر شغلی مدرن شرکت کردند و معلمان گروه دیگر به صورت هفتگی در نه جلسه مشاوره مسیر شغلی فرامدرن شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که هم مشاورهی مسیر شغلی فرامدرن و هم مشاورهی مسیر شغلی مدرن بر اقدام صادقانه (001/0 p <) ، اقدام سطحی(001/0p <)، ارزیابی مجدد (001/0 p <) و فرونشانی (001/0 p <) تاثیر معناداری داشتند. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد مشاورهی مسیر شغلی فرامدرن اقدام صادقانه را به طور معناداری بیشتر افزایش میدهد (004/0 p <)، اما بین دو شیوه در تاثیر گذاری بر اقدام سطحی، ارزیابی مجدد و فرونشانی تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0 p <). هم چنین نتایج حاکی از این بود که هیچ یک از دو شیوهی مشاوره بر اقدام عمقی (05/0 p <)، بر ادراک از قوانین نمایش هیجانهای منفی (05/0 p <)، همچنین بر ادراک از قوانین نمایش هیجانهای مثبت تاثیر معناداری نداشتند (05/0 p <). نتیجه گیری: مشاوره مسیر شغلی مدرن و فرامدرن می توانند اقدام صادقانه ، ارزیابی مجدد را افزایش دهند و هم چنین می توانند اقدام سطحی و فرونشانی را کاهش دهند.
نجمه محموددهنوی ایران باغبان
هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی دین و معنویت با رشد مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود. بدین منظور، 362 نفر (226 نفر زن و 136 نفر مرد) از دانشجویان دانشگاه اصفهان به شیوه طبقه ای متناسب با حجم جامعه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه معنویت، آزمون جهت گیری مذهبی، پرسشنامه رشد مسیر شغلی و پرسشنامه خودآگاهی مسیر شغلی بود. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که معنویت و دین با رشد مسیر شغلی رابطه مستقیم و معنادار دارند. بدین معنا که بالا بودن نمره معنویت و دین با افزایش رشد مسیر شغلی همراه است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، معنویت(9/7درصد) و دین( 8/2درصد) توان پیش بینی رشد مسیر شغلی را دارد. همچنین بین ابعاد معنویت(قدرت برتر، خود، دیگران و جهان هستی) و ابعاد دین(عقاید- مناسک و اخلاق) با رشد مسیر شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ بعد "خود" (2/ 10 درصد) و دو بعد عقاید- مناسک و اخلاق،(6/11 درصد) توان پیش بینی رشد مسیر شغلی را دارند.
رضوان صالحی نجف آبادی ایران باغبان
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل مشاوره تحصیلی برای دانش¬آموزان سال اول دبیرستان و تاثیر مشاوره مبتنی بر این مدل بر موفقیت تحصیلی آنان بوده که در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول عوامل موثر بر موفقیت تحصیلی شناسائی و مدل مفهومی موفقیت تحصیلی مفروض شد. بدین منظور 40 نفر از والدین دانش¬آموزانِ موفق، 15 نفر از معلمان و 15 نفر از متخصصان رشته¬های روان-شناسی و مشاوره در یک مصاحبه نیمه ساختار یافته شرکت کردند. علاوه بر این، متون مرتبط نیز مطالعه شد. داده¬های حاصل از مصاحبه با روش نظریه زمینه¬ای و متون به روش تحلیلِ محتوای کیفی، تحلیل شدند و مقوله¬های اصلی موفقیت تحصیلی استخراج شد. بدین ترتیب عوامل موفقیت تحصیلی در چهار مقوله اصلی کدگذاری شده که هر کدام دارای مقوله¬های فرعی دیگری می¬شد. مقوله¬های اصلی بدست آمده عبارتند از: 1- عوامل فردی پایدار شامل مقوله¬های فرعی هوش، شخصیت و رغبت؛ 2- عوامل فردی ناپایدار شامل خودپنداره تحصیلی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی، اهمالکاری تحصیلی، مهارتهای تحصیلی، انگیزه پیشرفت، انطباق¬پذیری مسیر شغلی و هوش هیجانی؛ 3- عوامل خانوادگی شامل شیوه فرزندپروری، مشارکت والدین، دلبستگی و وضعیت اجتماعی اقتصادی؛ 4- عوامل مربوط به جو تحصیلی شامل ادراک از جو مدرسه و جامعه. در مرحله دوم به منظور بررسی روابط ساختاری بین متغیرهای بدست آمده، 437 نفر(234 دختر و 203 پسر) از دانش¬آموزان سال اول دبیرستان شهرکرد به شیوه تصادفی خوشه¬ای انتخاب شده و به پرسشنامه¬های پژوهش پاسخ دادند. نتایج تحلیل داده¬ها با روش رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین عوامل ذکر شده، متغیرهای مهارتهای تحصیلی، خودپنداره تحصیلی، هوش، رغبتِ جستجوگری، انگیزه پیشرفت و اهمالکاری تحصیلی 55 درصد از واریانس بعد عینی موفقیت تحصیلی و متغیرهای خودپنداره تحصیلی، مهارتهای تحصیلی، اشتیاق تحصیلی، شیوه فرزندپروری(مادر)، شخصیت و اهمالکاری تحصیلی 46 درصد از واریانس بعد ذهنی موفقیت تحصیلی را تبیین می¬کنند. سپس با بهره¬گیری از نرم¬افزار amos20 و روش تحلیلِ مسیر، روابط ساختاری بین این متغیرها آزمون شده و مدلهای جداگانه¬ای برای دانش-آموزان دختر و پسر بر اساس دو بعد عینی و ذهنی موفقیت تحصیلی تدوین شد. در مرحله سوم بر اساس مدلها فرمتِ جلسات مشاوره تحصیلی تهیه شد و با تائید آن توسط متخصصان برای پاسخ به فرضیه های پژوهش مبنی بر تاثیر مشاوره تحصیلی مبتنی بر مدلهای تدوین شده، از بین کلاسهای اول دبیرستان شهرکرد، یک کلاس دخترانه و یک کلاس پسرانه انتخاب و هرکدام در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش دختران در 12 جلسه مشاوره تحصیلی و گروه آزمایش پسران در 10 جلسه مشاوره شرکت کردند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که مشاوره تحصیلی تنها بر عملکرد تحصیلی موثر بوده و بر نمره کل بعد عینی و ذهنی موفقیت تحصیلی در هر دو جنس موثر نبوده است. با توجه به نتایج بدست آمده می¬توان از مدلهای مفهومی و ساختاری بدست آمده در برنامه¬ریزی جهت افزایش عملکرد تحصیلی دانش¬آموزان استفاده کرد.
زهرا هلاکویی محمدرضا عابدی
هدف پزوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی وراهنمایی بر اساس ارزش های کاری سوپر بود. برای نیل به این هدف ، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. به منظور تحلیل و مقایسه ی کتاب ها، محقق 15 مقوله را مورد استفاده قرار داد. برای روایی ابزار فوق از نظرات متخصصان استفاده شد.یافته ها نشان داد در میان مولفه ها، ارزش تحریک عقلانی بیشترین و ارزش سبک زندگی کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده است. به ارزش های تنوع و امنیت توجه نشده است. از میان کتاب ها، کتاب علوم بیشترین و کتاب قران کمترین توجه را به مفهوم ارزش های کاری سوپر داشته اند. در میان پایه های تحصیلی دوره ی ابتدایی پایه ی چهارم بیشترین و پایه ی اول کمترین توجه را به ارزش های کاری سوپر داشته است. فراوانی ارزش های کاری سوپر در بین پایه های تحصیلی دوره راهنمایی روند کاهشی دارد و با افزایش پایه فراوانی ارزش های کاری کاهش می یابد. روش امار غیر پارامتریک نشان داد بین ماده های درسی، پایه های تحصیلی دوره ابتدایی و پایه های دوره راهنمایی همچنین بین دوره ابتدایی و دوره راهنمایی به لحاظ توجه به مفهوم ارزش های کاری تفاوت معنا دار وجود دارد.
محبوبه حکیمیان جزی ایران باغبان
در این پژوهش رابطه ی بین راهبردهای کاریابی و تیپ های شخصیت اینوگرام بررسی شده است.
نهال احمدی ایران باغبان
چکیده ندارد.
قصه جلالی ایران باغبان
چکیده ندارد.
فهیمه غلامعلیان احمد احمدی
چکیده ندارد.
زینب الله توکلی ایران باغبان
چکیده ندارد.
فاطمه صادقیان محمد رضا عابدی
چکیده ندارد.
مرضیه ملکیها ایران باغبان
چکیده ندارد.
فرحناز نظری محمدرضا عابدی
چکیده ندارد.
علی پورعباس محمدرضا عابدی
چکیده ندارد.
لیلا شکوهنده ایران باغبان
چکیده ندارد.
مریم شجاعی ایران باغبان
چکیده ندارد.
رضوان سعادت محمدرضا عابدی
چکیده ندارد.