نام پژوهشگر: صادق نصری
شهناز جلوخانی نیارکی صادق نصری
در پژوهش حاضر سعی بر این بوده است تا مدیران دبیرستانهای دخترانه دولتی را از نظر سبک های شناخته شده مدیریت تعارض مورد مطالعه و بررسی قرار داده و سپس رابطه آن را با اثربخشی آنها بررسی نماید. فرضیه های مورد بررسی در این تحقیق عبارتند از: 1) بین راهبرد عدم مقابله با میزان اثربخشی مدیران رابطه منفی وجود دارد. 2) بین راهبرد راه حل گرایی با میزان اثربخشی مدیران رابطه مثبت وجود دارد. 3) بین راهبرد کنترل با میزان اثربخشی مدیران رابطه منفی وجود دارد.4) بین سبک های مدیریت تعارض با میزان اثربخشی مدیران رابطه وجود دارد. تحقیق حاضر از نظر هدف، تحقیق کاربردی و از لحاظ روش مطالعه ای توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش را تعداد 13498 نفر از کارکنان ( دبیران، معاونین آموزشی و پرورشی، مربیان تربیتی، مشاوران، دفترداران، متصدیان آزمایشگاه و متصدیان کارگاه، کتابداران)دبیرستانهای دخترانه دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 87-86 تشکیل داده اند. نمونه پژوهش مشتمل بر 379 نفر بوده است که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق آموزش و پرورش شهر تهران، مناطق 3، 4، 5، 6 و 18 انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات عبارت بودند از: الف) پرسشنامه سنجش سبک های مدیریت تعارض رابینز، (1999). ب) پرسشنامه سنجش اثربخشی جمشیدی، ( 1379). براساس بررسی های انجام شده ابزارهای پژوهش از روایی و پایایی قابل توجه برخوردار بودند. داده های به دست آمده از پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی( شامل انواع جدول فراوانی ها، میانگین و انحراف معیار و ضریب همبستگی پاره ای) و هم چنین رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برخی از نتایج پژوهش عبارت بودند از: 1) بین راهبرد عدم مقابله و اثربخشی ارتباط معناداری وجود دارد.2) بین راهبرد راه حل گرایی و اثربخشی ارتباط معناداری وجود دارد.3) بین راهبرد کنترل و اثربخشی ارتباط معناداری وجود دارد.4) ارتباط معناداری بین راهبرد های مدیریت تعارض و اثربخشی وجود دارد.
محمدمهدی افرازنده صادق نصری
موضوع انگیزش بالقوه شغل و رابطه آن با رضایت شغلی از مقوله های مهم و حیاتی در سازمانهای امروزی است. هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه انگیزش بالقوه شغل و رضایت شغلی در بین کارکنان صف و ستاد شهر قزوین بوده است. متغیر پیش بین در این تحقیق، انگیزش بالقوه شغل و مولفه های آن شامل «تنوع مهارتها، اهمیت وظیفه، هویت وظیفه، استقلال عمل و بازخورد شغلی» و متغیر ملاک، رضایت شغلی بود. همچنین در این تحقیق رابطه میان جنسیت، پست سازمانی و دوره های تحصیلی سه گانه با متغیر انگیزش بالقوه شغل و رضایت شغلی مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل صف و ستاد شهر قزوین در سال تحصیلی 87-1388 بوده است. که تعداد آنها 5953 نفر می باشد. حجم نمونه 485 نفر بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها دو پرسشنامه انگیزش بالقوه شغل و رضایت شغلی بود که ضریب همسانی آنها به ترتیب(81 /0 و 0/93) به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و روشهای آمار توصیفی مانند ضریب همبستگی پیرسون و آمار استنباطی شامل رگرسیون چند متغیره، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون شفه و آزمونt استفاده شد. یافته های پژوهش این تحقیق عبارتند از : 1- بین انگیزش بالقوه شغل و رضایت شغلی کارکنان صف و ستاد آموزش و پرورش رابطه مثبت وجود دارد(0/289 =r) 2- از بین مولفه های انگیزش بالقوه شغل متغیرهای تنوع مهارت و استقلال شغلی بیشترین تأثیر را بر رضایت شغلی داشته اند. 3- رضایت شغلی کارکنان زن از کارکنان مرد بیشتر بود. 4- انگیزش بالقوه شغل کارکنان صف از کارکنان ستادی بیشتر بود. 5- انگیزش بالقوه شغل و رضایت شغلی معلمان دوره متوسطه از معلمان دوره ابتدایی و راهنمایی کمتر است.
سمیرا سیدی فاطمه احمدی کلاته
شیوه کنونی سنتی آموزش فیزیک، نتوانسته است وظیفه خطیر یادگیری و آموزش برای عموم دانش آموزان را به نحو مطلوب انجام دهد، پس بهره گیری از روشهای فعال تدریس به منظور نزدیکتر کردن علم فیزیک به محیط طبیعی زندگی دانش آموزان و عینی تر کردن علم فیزیک و تحقق یادگیری مفهومی و معنادار و کمک به ساخت طرحواره های دانشی صحیح در ساختار ذهنی دانش آموزان الزامی است. بنابراین استفاده از آزمایشگاه و وسایل آزمایشگاهی در تدریس علم فیزیک ضرورت دارد. اما با توجه به در دسترس و کافی نبودن امکانات آزمایشگاهی مدارس و نیز غیر ملموس بودن این وسایل در صحنه زندگی روزمره دانش آموزان، استفاده از دست سازه های ساخته شده با وسایل و ابزارهای ساده پیشنهاد می گردد. در این تحقیق تأثیر استفاده از دست سازه ها بر یادگیری دانش آموزان پایه اول متوسطه در مبحث شکست نور بررسی شده است. شیوه تحقیق از نوع شبه آزمایشی به روش طرح چهار گروهی سولومون می باشد و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهرستان دهگلان و حومه آن به تعداد 527 نفر است. نمونه آماری شامل چهار گروه است که مجموعاً 97 نفر هستند. انتخاب مدارس از میان دبیرستانهای دخترانه شهرستان و نیز انتخاب گروهها و اختصاص آنها به گروههای آزمایش و گواه در طرح سولومون، به روش تصادفی ساده است. در گروههای آزمایش تدریس همراه با استفاده از دست سازه ها است. ابزار جمع آوری داده پیش آزمون و پس آزمون هر کدام شامل 18سوال محقق ساخته است که روایی و پایایی آنها در حد مطلوبی سنجیده شد. نتایج حاصل از تحلیلهای آماری، در سطح% 5 (05/0 > p ) تفاوت معنی داری را بین گروههای گواه و آزمایش در زمینه های یادگیری و کاربرد نشان داده است، که نشان دهنده موثرتر بودن استفاده از دست سازه ها در یادگیری و سطح کاربرد در مبحث شکست نور نسبت به روش سنتی است.
شهریار عزتی صادق نصری
چکیده: هدف از انجام این پژوهش تعیین ارتباط ویژگی کمال گرایی با کارآیی و تمایل به تفویض اختیار در مدیران ستادی آموزش و پرورش استان زنجان در سال تحصیلی 88-87 بوده است. متغیر پیش بین در این تحقیق, کمال گرایی و مولفه های آن شامل « کمال گرایی خودمدار, کمال گرایی دیگر مدار, کمال گرایی جامعه مدار » و متغیرهای ملاک, کارآیی و تفویض اختیار بوده است. روش تحقیق, توصیفی و از نوع همبستگی بوده است و به لحاظ هدف از نوع تحقیق کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه بوده است: 1- کلیه مدیران و معاونان ستادی سازمان و ادارات آموزش و پرورش استان زنجان که تعداد آنها 58 نفر(1نفر زن و 57 نفر مرد) بوده است. 2- کلیه کارکنان زیر مجموعه سازمان و ادارات آموزش و پرورش استان زنجان که تعدا آنها 867 نفر(109 نفر زن و 758 نفر مرد) بوده است. روش نمونه گیری در گروه مدیران و معاونان و همچنین کارکنان روش سرشماری بوده است. حجم نمونه(مدیرانی که در پژوهش شرکت کردند) 49 نفر بوده اند که تعداد 1 نفر از آنان زن و 48 نفر مرد بوده اند. حجم نمونه در گروه کارکنان 195 نفر(14 نفر زن و 181 نفر مرد) بوده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات, پرسشنامه کمال گرایی چند بعدی(هویت و فلت, 1991), پرسشنامه کارآیی مدیران و پرسشنامه تفویض اختیار مدیران بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها که با استفاده از نرم افزارspss(نسخه 16) انجام شده است, از روش های آمار توصیفی شامل فراوانی,درصد, میانگین و انحراف معیار و روش های آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون, تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد که با افزایش ویژگی کمال گرایی جامعه مدار در مدیران و معاونان مورد مطالعه, میزان کارآیی و تمایل به تفویض اختیار در آنان کاهش می یابد. برخی از یافته های پژوهشی این تحقیق عبارت است از : 1- اکثر مدیران مورد مطالعه از لحاظ ویژگی کمال گرایی در سطح متوسطی قرار داشتند. 2- اکثر مدیران مورد مطالعه از لحاظ کارآیی و تمایل به تفویض اختیار در سطح متوسطی قرار داشتند. 3- بین کمال گرایی خودمدار و کمال گرایی دیگرمدار با کارآیی مدیران مورد مطالعه رابطه معناداری وجود نداشته است. 4- بین کمال گرایی جامعه مدار و کمال گرایی کل با کارآیی مدیران مورد مطالعه رابطه منفی و معنادار وجود داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که حدود 10 درصد از واریانس متغیر کارآیی توسط متغیر کمال گرایی جامعه مدار تبیین و توجیه شده است. 5- بین کمال گرایی خودمدار و کمال گرایی دیگرمدار و کمال گرایی کل با تمایل به تفویض اختیار در مدیران مورد مطالعه, رابطه معناداری وجود نداشته است. 6- بین کمال گرایی جامعه مدار و تمایل به تفویض اختیار در مدیران مورد مطالعه رابطه منفی و معنادار وجود داشته است. 7- بین تمایل به تفویض اختیار در مدیران مورد مطالعه و کارآیی آنان رابطه مثبت و معنادار وجود داشته است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داده است که حدود 42 درصد از واریانس متغیر کارآیی توسط متغیر تفویض اختیار تبیین و توجیه شده است. کلید واژه ها : 1- کمال گرایی 2-کمال گرایی خودمدار 3- کمال گرایی دیگرمدار 4- کمال گرایی جامعه مدار 5- کارآیی 6- تفویض اختیار
محمد عزیزیان صادق نصری
هدف از این پژوهش بررسی میزان تناسب برنامه آموزشی دوره های کوتاه مدت ضمن خدمت علوم با نیاز های آموزشی معلمان از دیدگاه دبیران تجربی اسلامشهر بوده است. در راستای پاسخگوی به هدف مذکور، پنج سوال که به بررسی دانش محتوایی ، توانایی مدرسان ، افزایش توانایی حرفه ای معلمان، رضایت معلمان از دوره و تفاوت جنسیت می پردازد، مطرح گردید. جامعه آماری شامل کلیه معلمان علوم تجربی که در دوره های ضمن علوم خدمت شرکت کرده بودند. شیوه نمونه گیری بر اساس سرشماری بوده است و تعداد 147 نفر از معلمان در ضمن خدمت علوم تجربی شرکت کرده اند.روش پژوهش توصیفی – پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دانش محتوایی و پرسشنامه نگرش سنج با روایی قابل قبول و ضریب همسانی درونی به ترتیب 94/. و 97/. استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که : 1) دوره های ضمن خدمت علوم با نیازهای آموزشی معلمان متناسب نبوده است 2) دوره های ضمن خدمت علوم دانش محتوایی را در حد متوسط در معلمان ایجاد کرده است3) مدرسان دوره ها از تواناییهای لازم برخوردار نبوده اند 4) این دوره ها توانایی حرفه ای معلمان علوم را افزایش نداده است 5) این دوره ها در رضایت معلمان از دوره موثر نبوده است 6) بین دیدگاه های معلمان زن و مرد در خصوص دوره های ضمن خدمت تفاوت معناداری مشاهده نشد
فائزه حیدری غلامعلی احمدی
هدف پژوهش حاضر«شناسایی مشکلات فرایند ارزش یابی برنامه های درسی از نظرکارشناسان و مدیران برنامه ریزی درسی وزارت آموزش و پرورش» بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارشناسان دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی در دو شاخه نظری و فنی حرفه ای (90 نفر) و مدیران گروه های مختلف دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی (27نفر) بود. به دلیل محدود بودن جامعه ی آماری نمونه گیری انجام نشد وکل جامعه ی آماری به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته و مصاحبه ساختاریافته بود. پرسشنامه شامل دو بخش: میزان آشنایی کارشناسان با فرایند ارزش یابی برنامه های درسی و بررسی نظرات آنها در مورد مشکلات فرایند ارزش یابی برنامه های درسی بود. مصاحبه ی ساختار یافته جهت سنجش نظر مدیران به کارگرفته شد.
معصومه حسن پور صادق نصری
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 90-1388می باشد. سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر پیش بین و رفتارشهروندی سازمانی معلمان به عنوان متغیر ملاک مد نظر بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش377 نفر از "معلمان مقطع متوسطه" شهر کرمانشاه می باشدکه به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سرمایه اجتماعی فرجی ده سرخی(1389) و رفتار شهروندی سازمانی پوداسکوف و همکاران (1990) استفاده شده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی(تحلیل رگرسیون چند متغیری و آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 1-بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان دوره متوسطه شهر کرمانشاه رابطه مثبت وجود دارد 2- بین ابعاد سرمایه اجتماعی شامل بعد شناختی، رابطه ای و ساختاری و رفتار شهروندی سازمانی معلمان رابطه معناداری وجود دارد. بعد رابطه ای دارای بیشترین رابطه وبعد شناختی دارای کمترین رابطه با رفتار شهروندی سازمانی معلمان می باشد.3- بعد رابطه ای سرمایه اجتماعی 21درصد واریانس رفتار شهروندی را تبیین نموده است . 4- بین میزان سرمایه اجتماعی معلمان زن و مرد دوره متوسطه شهر کرمانشاه تفاوت معنادار وجود ندارد. 5- معلمان زن دارای رفتار شهروندی سازمانی بالاتری نسبت به معلمان مرد هستند. کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی، رفتار شهروندی سازمانی معلمان، بعد شناختی، بعد رابطه ای، بعد ساختاری.
سهیلا احمدی صادق نصری
این تحقیق به منظور بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان مقطع متوسطه ارومیه انجام شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان مقطع متوسطه شاغل در مدارس دولتی شهر ارومیه می باشد که از میان آنان 322 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند . برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه تعهد سازمانی(می یر و آلن? 1987) و رفتار شهروندی سازمانی(پودساکوف و همکاران 1990?) استفاده گردیده است . اگرچه تحقیقات قبلی نشان داده اند که هیچ تهدیدی برای روایی و پایایی ابزار وجود ندارد? با این وجود پایایی هر کدام از ابزارها از طریق ضریب آلفای کرانباخ محاسبه گردید که برای پرسشنامه تعهد سازمانی 81/0 و برای پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی 83/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی? ضریب همبستگی پیرسون ?آزمون t و رگرسیون استفاده گردید. و نتایج نشان دادند که : 1- تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان بالاتر از متوسط می باشد. 2- بین تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان دوره متوسطه ارومیه رابطه مثبت وجود دارد . 3- بین هر سه مولفه تعهد سازمانی( تعهد عاطفی?تعهد مستمر و تعهد هنجاری) و رفتار شهروندی سازمانی همبستگی وجود دارد ولی فقط تعهد عاطفی و هنجاری قدرت پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی را در جهت مثبت را دارند. 4) ارتباط تعهد سازمانی با ابعاد رفتار شهروندی سازمانی به غیر از جوانمردی معنا دار است و 5) بین مردان و زنان از نظر تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی تفاوت معنا دار وجود ندارد. کلید واژه ها: تعهد سازمانی ? رفتار شهروندی سازمانی? تعهد عاطفی ?تعهد مستمر? تعهد هنجاری.
هادی کرد صادق نصری
چکیده هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک های رهبری تحولی و تبادلی مدیران و تعهد سازمانی معلمان در مدارس راهنمایی شهر کرمانشاه بوده است . روش تحقیق توصیفی-همبستگی بوده ؛ نمونه آماری مشتمل بر 163 مدیر و 317 دبیر بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند .جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعهد سازمانی مودی و استیرز (1979)و پرسشنامه رهبری تحولی تبادلی وارنر و بارک استفاده شده است .ضریب آلفای کرانباخ برای پرسشنامه تعهد سازمانی 86% و برای پرسشنامه سبک رهبری 94/. برای رهبری تحولی و 4/94 /. برای رهبری تبادلی بدست آمد که نشان دهنده پایایی مناسب ابزار بوده است . برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید و نتایج زیر حاصل شد: • بین سبک رهبری تحولی مدیران مدارس و تعهد سازمانی معلمان آنها رابطه ی منفی معناداری، در سطح 01/0 = ? وجود داشته است. • . بین سبک رهبری تبادلی مدیران مدارس و تعهد سازمانی معلمان آنها رابطه ی مثبت معناداری، در سطح 01/0 = ? وجود داشته است • بین سبک های رهبری تبادلی و تحولی بین سطوح مختلف سابقه مدیریت تفاوت معنی داری وجود دارد. • بین سبک های رهبری مدیران بر حسب جنسیت تفاوت وجود نداشته است . کلید واژه ها: سبک رهبری ، سبک رهبری تحولی،سبک رهبری تبادلی، تعهد سازمانی،
فریده نوری صادق رضا ساکی
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط دانش و عملکرد پژوهشی و همچنین مهارت های شغلی مدیران با میزان گرایش به پژوهش در بین دبیران دوره متوسطه شهرستان زاهدان انجام شده است. روش پژوهش براساس هدف از نوع کاربردی است و با توجه به روش گرد آوری داده ها ،این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد.جامعه ی آماری پژوهش شامل 151 نفر از مدیران متوسطه به همراه 1513 نفر از دبیران بود و با استفاده از فرمول کرجسی و کوکران و نمونه گیری در دسترس تعداد 108نفر از مدیران و 306نفر از دبیران انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها بااستفاده از پرسشنامه دانش وعملکرد پژوهشی مدیران (پرسشنامه های محقق ساخته دانش وعملکرد پژوهشی )و مهارت های شغلی مدیران با پرسشنامه ناصری (1388) و گرایش به پژوهش دبیران نیز با پرسشنامه محقق ساخته دانش پژوهشی جمع آوری واز طریق شاخص های آماری توصیفی فراوانی، درصد و میانگین از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t برای مقایسه میانگین ها و همچنین تحلیل واریانس برای پاسخگویی به سوالات پژوهش استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش 1- بین دانش پژوهشی مدیران به عنوان متغیرمستقل و میزان گرایش به پژوهش در بین دبیران به عنوان متغیر وابسته رابطه معنی داری وجود ندارد .2- بین عملکرد پژوهشی مدیر با میزان گرایش به پژوهش دبیران رابطه معناداری وجود دارد.3- بین مهارتهای شغلی مدیر با میزان گرایش به پژوهش در بین دبیران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد .4-متغیرهای مستقل عملکرد پژوهشی و مهارت های فنی مدیر می توانند پیش بینی کننده ی متغیر وابسته یعنی میزان گرایش معلمان به پژوهش باشند.
فریده نوری صادق رضا ساکی
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط دانش و عملکرد پژوهشی و همچنین مهارت های شغلی مدیران با میزان گرایش به پژوهش در بین دبیران دوره متوسطه شهرستان زاهدان انجام شده است. روش پژوهش براساس هدف از نوع کاربردی است و با توجه به روش گرد آوری داده ها ،این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد.جامعه ی آماری پژوهش شامل 151 نفر از مدیران متوسطه به همراه 1513 نفر از دبیران بود و با استفاده از فرمول کرجسی و کوکران و نمونه گیری در دسترس تعداد 108نفر از مدیران و 306نفر از دبیران انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها بااستفاده از پرسشنامه دانش وعملکرد پژوهشی مدیران (پرسشنامه های محقق ساخته دانش وعملکرد پژوهشی )و مهارت های شغلی مدیران با پرسشنامه ناصری (1388) و گرایش به پژوهش دبیران نیز با پرسشنامه محقق ساخته دانش پژوهشی جمع آوری واز طریق شاخص های آماری توصیفی فراوانی، درصد و میانگین از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t برای مقایسه میانگین ها و همچنین تحلیل واریانس برای پاسخگویی به سوالات پژوهش استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش 1- بین دانش پژوهشی مدیران به عنوان متغیرمستقل و میزان گرایش به پژوهش در بین دبیران به عنوان متغیر وابسته رابطه معنی داری وجود ندارد .2- بین عملکرد پژوهشی مدیر با میزان گرایش به پژوهش دبیران رابطه معناداری وجود دارد.3- بین مهارتهای شغلی مدیر با میزان گرایش به پژوهش در بین دبیران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد .4-متغیرهای مستقل عملکرد پژوهشی و مهارت های فنی مدیر می توانند پیش بینی کننده ی متغیر وابسته یعنی میزان گرایش معلمان به پژوهش باشند.
محمد رفیعی اصل صادق نصری
چکیده در تحقیق حاضر سعی بر این بوده است تا همبستگی بین متغیرهای سرسختی روان شناختی و انگیزه پیشرفت را در دانش آموزان مقطع متوسطه مورد بررسی قرار داده و سپس این رابطه در دانش آموزان شهری و روستایی مورد مقایسه قرار گیرد. تحقیق حاضر از نظرهدف، تحقیق کاربردی و از لحاظ روش مطالعه ای همبستگی و علّی- مقایسه ای بوده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شاخه نظری شهرستان های ایذه و باغملک در سال تحصیلی 90-89 تشکیل داده اند. نمونه تحقیق مشتمل بر 293 نفر بوده است که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات عبارت بودند از: الف)پرسشنامه سرسختی روان شناختی اهواز ب) پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس. براساس بررسی های انجام شده، ابزارهای تحقیق از روایی و پایایی قابل توجه برخوردار بودند. داده های به دست آمده از تحقیق با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون t استودنت و z فیشر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برخی از نتایج تحقیق عبارت بودند از: 1) بین سرسختی روان شناختی و انگیزه پیشرفت ارتباط معناداری وجود دارد.2) بین میزان رابطه سرسختی روان شناختی با انگیزه پیشرفت در دانش آموزان شهری و روستایی تفاوت وجود ندارد.3) بین میزان رابطه سرسختی روان شناختی با انگیزه پیشرفت در دانش آموزان دختر و پسر تفاوت دارد. کلید واژه ها: سرسختی روان شناختی، انگیزه پیشرفت، دانش آموزان شهری و روستایی، جنسیت.
مجتبی صادقی حداد رضا ساکی
هدف اصلی این پژوهش، بررسی موانع توسعه مدیریت مشارکتی در مدارس متوسطه شهر اصفهان از دیدگاه مدیران و دبیران در سال تحصیلی 90-89 می باشد. به طور کلی موانع مشارکت در این پژوهش به سه دسته تقسیم شده اند: 1) عوامل مربوط به مدیریت 2) عوامل مربوط به نیروی انسانی 3) عوامل مربوط به محیط و ماهیت کار. این موانع تحت عنوان یک پرسش نامه 36 سوالی مطرح شده است که به هر یک از آنها 12 سوال اختصاص داده شده است. همچنین برای تعیین میزان تأثیر هر یک از آنها بر مدیریت مشارکتی از یک پیوستار پنج درجه ای استفاده شده است که نمره 1 به معنای حداقل (خیلی کم) و نمره پنج به معنای حداکثر (خیلی زیاد) می باشد. سپس به منظور تحقق هدف پژوهش، ابتدا گروه نمونه ای از مدیران مدارس متوسطه (205 نفر) و دبیران مدارس متوسطه (361 نفر) انتخاب کرده و پرسش نامه موانع توسعه مدیریت مشارکتی، طبق یک طیف لیکرت پنج تایی، در گروه نمونه مذکور اجرا گردید. لازم به ذکر است که روش انجام پژوهش، توصیفی- پیمایشی بوده است. ابتدا به منظور اندازه گیری پایایی پرسش نامه، 40 پرسش نامه در نمونه آزمایشی توزیع و جمع آوری شد. سپس با روش آلفای کرونباخ به اندازه گیری میزان پایایی آن در مورد هر یک از موانع پرداختیم: نتایج به دست آمده در مورد سوالات مربوط به عوامل مدیریت، نیروی انسانی و محیط و ماهیت کار به ترتیب: 73/0 ، 86/0 و 79/0 بود. پس از اجرای پرسش نامه در گروه نمونه، نتایج از طریق آمار توصیفی و استنباطی نظیر آزمون t ، تحلیل واریانس یک راهه با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش چهار سوال مطرح و پاسخ داده شد: در سوال اول به بررسی عوامل مدیریتی که مانع شکل گیری و توسعه مدیریت مشارکتی می شوند پرداختیم. با توجه به نتایج به دست آمده می توان چنین نتیجه گرفت که عوامل مدیریتی مانع مدیریت مشارکتی در مدارس بیش تر از حد متوسط است. در سوال دوم به بررسی عوامل مربوط به کارکنان که مانع توسعه مدیریت مشارکتی می شوند پرداختیم. طبق نتایج به دست آمده با استفاده از t تک نمونه ای می توان دریافت که عوامل مربوط به کارکنان که مانع اجرای مدیریت مشارکتی در مدارس می باشند از حد متوسط بالاتر است. در سوال سوم به بررسی عوامل مربوط به محیط و ماهیت کار در مدارس متوسطه که مانع توسعه مدیریت مشارکتی می شوند پرداختیم. طبق نتایج به دست آمده می توان دریافت که عوامل مربوط به محیط و ماهیت کار مانع مدیریت مشارکتی در مدارس بالاتر از حد متوسط است. در سوال چهارم به بررسی نظر کارکنان در ارتباط با عوامل مدیریتی، کارکنان، محیط و ماهیت کار که مانع توسعه مدیریت مشارکتی می شود، برحسب سن، پست سازمانی، رشته تحصیلی، میزان تحصیلات و سابقه خدمت پرداختیم. بررسی ها نشان داد که بین نظر کارکنان در ارتباط با عوامل مدیریتی، کارکنان، محیط و ماهیت کار بر حسب متغیرهای ذکر شده تفاوت معناداری مشاهده نمی شود.
فاطمه اسدالهی علی رضا عصاره
روش تدریس نوین زبان که توسط متخصصان آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی مورد بحث قرار گرفته است رویکرد ارتباطی آموزش زبان می باشد . این رویکرد بیشتر بر قواعد به کار گیری زبان متکی است تا قواعد دستوری و نمایانگر این واقعیت است که دانستن یک زبان و توانایی به کار گرفتن آن مفهوم یکسانی ندارند . رویکرد ارتباطی در یادگیری مهارت های زبان توصیه می شود و در طرح فرضیه های این تحقیق و انجام این تجربه به کار گرفته شده است . هدف از این پژوهش مقایسه رویکرد ارتباطی آموزش زبان و شیوه سنتی دستور- ترجمه و مقایسه میزان اثر بخشی آنها در یاد گیری چهار مهارت اصلی زبان ( خواندن ، نوشتن ، گوش دادن و صحبت کردن ) وسه مهارت فرعی زبان ( دستور ، لغت و تلفظ ) دانش آموزان دختر و پسر سال اول دبیرستان بود . فرضیه اصلی تحقیق این بود که میزان اثر بخشی رویکرد ارتباطی آموزش زبان بر یادگیری مهارت های زبان دانش آموزان نسبت به روش سنتی دستور- ترجمه بیشتر است . به منظور تائید یا رد فرضیه اصلی تحقیق از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است . جامعه آماری کلیه دانش آموزان سال اول یک دبیرستان پسرانه و یک دبیرستان دخترانه در شهرستان اراک بودند . جامعه نمونه تحقیق جامعه در دسترس بود که از دو کلاس در دبیرستان پسرانه و دو کلاس در دبیرستان دخترانه با تعداد 120 نفر انتخاب شدند . آنها بر اساس معدل سال سوم راهنمایی آنها به طور همگون در چهار کلاس سازماندهی شده بودند . نمرات پیش آزمون آزمودنی ها مبین این واقعیت بود که همه در یک سطح قرار داشتند . دو گروه با تعداد60 نفر ( 30 نفر دختر و 30 نفر پسر ) به شیوه ارتباطی با استفاده از طرح درسهایی که تهیه شده بود آموزش دیدند و دو گروه دیگر با تعداد60 نفر ( 30 نفر دختر و 30 نفر پسر ) به شیوه مرسوم و سنتی دستور – ترجمه در طی 16 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند . ابزار تحقیق شامل آزمون های پیش رفت تحصیلی محقق ساخته (پیش آزمون و پس آزمون ) با 52 سوال کتبی مختص به مهارت های خواندن ، نوشتن ، تلفظ ، دستور ، لغت و 20 سوال شفاهی مربوط به مهارت های صحبت کردن و گوش دادن بود . روایی آزمون ها با روش صوری و محتوایی تعیین گردید . پایایی آزمون کتبی 82% و پایایی آزمون شفاهی 85% به روش بازآزمایی محاسبه شد . داده های آزمون از طریق تحلیل آماری مانوا مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند . نتایج تجربه نشان داد ، گروه آزمایشی که به روش رویکرد ارتباطی آموزش دیدند ، نسبت به گروهی که به شیوه سنتی دستور - ترجمه آموزش دیده بودند به طور معنادار نمرات پس آزمون بالاتری در هفت مهارت زبان کسب کردند . متغیرجنسیت تاثیری بر نتایج آزمون جز در مهارت دستور نداشت . میانگین نمرات مهارت دستور آزمودنی های دختر در مرحله پس آزمون بیشتر از پسران بود. تعامل دو متغیر شیوه تدریس و جنسیت نیز برنتایج تاثیر نداشته است . کلمات کلیدی : رویکرد ارتباطی آموزش زبان انگلیسی / شیوه دستور- ترجمه/ مهارت های زبان / یادگیری
منوچهر چراغیان رادی صادق نصری
این پژوهش با هدف بررسی رابطه متغیرهای خودکارآمدی،فراشناخت، با متغیر ارزیابی حل مسئله دانش آموزان مقطع متوسطه شهریار در سال تحصیلی90-1389 به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. نمونه آماری شامل496 دانش آموز(275 دختر و 221 پسر) بود که به روش خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از: الف) مقیاس ارزیابی حل مسئله هپنر و پترسون(1988)، ب) مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر(1982)، ج) مقیاس فراشناخت اونیل و عابدی(1996). داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که 1- بین خودکارآمدی و ارزیابی حل مسئله رابطه مستقیم و غیرمستقیم وجود دارد. 3- بین فراشناخت و ارزیابی حل مسئله رابطه مستقیم وجود دارد. 4- بین خودکارآمدی و فراشناخت رابطه مستقیم وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد که مولفه های خودکارآمدی و فراشناخت در مجموع 43 درصد واریانس ارزیابی حل مسئله را پیش بینی می کنند و به ترتیب متغیرهای مقاومت در برابر موانع، نظارت و نظم دهی بیشترین سهم تبیین متغیر اریابی حل مسئله را به خود اختصاص داده اند. همچنین مولفه های خودکارآمدی 25 درصد واریانس فراشناخت را تبیین می کنند. کلید واژه ها: خودکارآمدی، فراشناخت، ارزیابی حل مسئله، مدل یابی ساختاری
علیرضا خورشید صادق نصری
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و سبک های یادگیری دانش آموزان متوسطه نظری بود. جامعه آماری این تحقیق شامل دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه نظری شهرستان بیجار در سال تحصیلی 89-90 بود که از میان آنان، تعداد 315 نفر (شامل150 دختر و 165 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. متغیر پیش بینی کننده، ویژگی های شخصیتی و متغیر ملاک، سبک یادگیری افراد بود، بنابراین برای جمع آوری داده ها از روش تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شد. جهت تعیین ویژگی های شخصیتی آزمودنی ها از آزمون پنج عامل بزرگ شخصیت نئو (مک کری و کاستا،1992) و برای شناسایی سبک های یادگیری دانش آموزان از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب(1985) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی، رگرسیون لوجستیک، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون خی دو، آزمونt گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون پیگیری شفه استفاده شده است. نتایج نشان داد که ویژگی شخصیتی برون گرایی با سبک یادگیری همگرا همبستگی منفی دارد. ویژگی شخصیتی موافق بودن، با سبک یادگیری واگرا همبستگی منفی دارد. ویژگی های شخصیتی روان رنجور خویی و گشودگی به تجربه با هیچ یک از سبک های یادگیری، رابطه معناداری ندارند. همچنین مشخص شد که میان ویژگی های شخصیتی دانش آموزان دختر و پسر و همچنین میان سبک های یادگیری آنان تفاوت معنی داری وجود ندارد و رابطه میان ویژگی های شخصیتی و سبک یادگیری دانش آموزان با رشته تحصیلی آنها نیز معنادار نبود. متغیر پایه تحصیلی، از میان پنج ویژگی بزرگ شخصیتی، تنها با عامل با وجدان بودن همبستگی مثبت دارد.
کمال سلیمی فریده حمیدی
یکی از حوزه هایی که راهبردهای فراشناختی می تواند در آن کاربرد داشته باشد و موثر واقع شود،حوزه ی خواندن و درک مطلب حاصل از آن است.از آن جا که در اواخر دوره ی راهنمایی و متوسطه و دانشگاه فراگیران با متون خواندنی سروکار دارند،خواندن راهبردی می تواند به درک مطلب آن ها کمک کند.هدف از پژوهش حاضر،بررسی ارتباط فراشناخت با درک مطلب خواندن در دانش آموزان پایه ی سوم راهنمایی بود.جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی سوم راهنمایی شهرستان دیواندره در سال تحصیلی90-89 بودکه از میان آنهاتعداد300 دانش آموز در شش مدرسه راهنمایی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. همچنین به منظور سنجش فراشناخت از آزمون فراشناخت خواندن پاریس و جاکوبز(1994) و به منظورارزیابی درک مطلب خواندن نیز از سه تکلیف(درک محتوای متن،کامل کردن و دریافت اشتباهات) استفاده شد. داده ها به کمک روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره گام گام تحلیل شد.یافته ها نشان داد که فراشناخت با درک مطلب خواندن در هردو جنس تحصیلی رابطه مثبت بالایی دارد(62/0=r). همچنین 23 درصد درک مطلب خواندن از طریق ارزشیابی تبیین می شود و متغیرفراشناخت در کل می تواند 38 درصد تغییرات درک مطلب را تبیین نماید.
محمد بیاناتی صادق نصری
این پژوهش با هدف آزمون مدل روابط علّی سبک های انگیزشی، خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه شهر کرج انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های شهر کرج و تعداد نمونه 400 نفر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه مقیاس انگیزش تحصیلی ams، والرند و همکاران (1992)، پرسشنامه خودکارآمدی نظامی، میتوس، جروسلم و رالف شوارز (1992)، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیم بوفارد و همکاران (1995) استفاده شد. پس از تایید مدل های اندازه گیری متغیرهای نهفته و برازش مدل تابع ساختاری، نتایج نشان داد که مدل مورد آزمون، برازش مناسبی با داده ها دارد. ضمن اینکه مشخص شد متغیر خودکارآمدی به عنوان متغیر تعدیل کننده در بین متغیر های سبک های انگیزشی و خودتنظیمی تحصیلی عمل می کند. همچنین مشخص شد خودکارامدی بر روی خودتنظیمی تحصیلی تاثر دارد. و سبک های انگیزشی بر خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی تاثیر معنادار دارد.
حمید قلی نیا قلزم موسی محمودی صاحبی
هدف این تحقیق شناسایی معیارهای ارزیابی عملکرد تدریس استاد با تاکید بر آموزش مهندسی عمران و همچنین تعیین دیدگاههای دانشجویان و اساتید، نسبت به معیارهای ارزیابی عملکرد اساتید در نظام ارزیابی بوده است. معیارهای ارزیابی عملکرد، شامل شاخص های: معیارهای بررسی طرح درس، معیارهای رفتار حرفه ای، معیارهای سئوالات امتحانی، معیارهای رفتار اجتماعی، معیارهای بررسی موردی از دانش آموختگان، و معیارهای عملکرد استاد در دروس کارگاهی، آزمایشگاهی، پروژه و پایان نامه های دانشجویی در ارزیابی تدریس استادبود. تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل دانشجویان و اساتید دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در دسترس بود. از بین دانشجویان 340 نفر و ازبین اساتید 106 نفر به طور تصادفی ساده، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از فرم نظرسنجی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss نسخه 16 انجام شده است، و با توجه به سئوالات تحقیق از آمار توصیفی و آزمون t استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در حیطه ی معیارهای طرح درس از نظر دانشجویان ارائه جزوه درسی و از نظر اساتید برنامه زمان بندی برای تدریس در جلسات کلاسی و از نظر هر دوگروه میزان رعایت سرفصل دروس تعیین شده در طرح درس، در حیطه ی معیارهای رفتار حرفه ای از نظر دانشجویان پاسخگویی صحیح به سوالات و استفاده از مثال های مناسب و از نظر اساتید استفاده بهینه از وقت کلاس و از نظر هر دو گروه مدیریت و توانایی برقراری نظم در کلاس، در حیطه ی معیارهای عملکرد استاد در دروس عملی از نظر هر دو گروه میزان مهارت های عملی در دروس کارگاهی و آزمایشگاهی، میزان مشارکت و سرپرستی پروژه ها و پایان نامه های دانشجویی، در حیطه ی معیارهای رفتار اجتماعی از نظر هر دو گروه مراعات احترام متقابل و رفتار اجتماعی با دانشجویان، در حیطه ی معیارهای سوالات امتحانی از نظر هر دو گروه ارتباط امتحان با مواد درسی ارائه شده، و پوشش دادن سوالات امتحانی به سرفصل های درس از مهمترین ویژگیها ی عملکرد استاد در تدریس بوده است.
راشد فتوحی صادق نصری
چکیده در ابتدا هدف بررسی میزان شیوع اضطراب امتحان در شهرستان گرمی مدنظر قرارگرفته است و جامعه آماری در مرحله همه گیر شناسی 600 نفر بوده است که به شیوه سرشماری مورد ارزیابی دقیق قرارگرفته اند. هدف اصلی پژوهش در مرحله دوم مقایسه اثر بخشی دو روش درمان شناختی- رفتاری و آموزش راهبردهای مطالعه در سه گروه از دانش آموزان دارای اضطراب امتحان می باشد. جامعه آماری این تحقیق 140 نفر از دانش آموزان پسر پیش دانشگاهی مبتلا به اضطراب امتحان ساکن شهرستان گرمی در سال تحصیلی 90-91 بوده و نمونه آماری تحقیق هم 60 نفر از دانش آموزان جامعه آماری بوده است که به روش تصادفی انتخاب شده اند. این نمونه آماری از لحاظ متغیرکنترل یعنی سن وجنس و پایه تحصیلی کنترل شده اند. متغیر مستقل شامل مداخلات درمانی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه بوده است. و متغیر وابسته در این پژوهش نگرانی، هیجان پذیری واضطراب امتحان بوده است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، و مصاحبه بالینی سازمان یافته بوده است. مدل آزمایش، طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل با اندازه گیری مکرر بوده است.تجزیه وتحلیل اطلاعات و داده ها، به وسیله روش های آماری توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(تحلیل واریانس چند متغیره) با استفاده از برنامه نرم افزار بر روی این دانش آموزان انجام شده است و نتایج زیر به دست آمده است: شیوع اضطراب امتحان در دانش آموزان پیش دانشگاهی پسر 3/23درصد می باشد. روش درمان شناختی- رفتاری در کاهش اضطراب امتحان موثر بوده واین تاثیر بیشتر در مولفه هیجان پذیری و اضطراب امتحان کل بوده است و درمولفه نگرانی تاثیری نداشته است. روش آموزش راهبردهای مطالعه درکاهش اضطراب امتحان موثر بوده واین تاثیر بیشتر در مولفه هیجان پذیری و اضطراب امتحان کل بوده است و در مولفه نگرانی تاثیری نداشته است. روش درمان شناختی- رفتاری در مقایسه با روش آموزش راهبردهای مطالعه در کاهش علایم اضطراب امتحان اثر بخشی بیشتری داشته است و این تاثیر بیشتر در مولفه هیجان پذیری و اضطراب امتحان کل بوده است ودر مولفه نگرانی تاثیری نداشته است. واژه های کلیدی:درمان شناختی- رفتاری، راهبردهای مطالعه،اضطراب امتحان،نگرانی، هیجان پذیری
مسلم امیری فریده حمیدی
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و خودکارآمدی با رضایت شغلی دبیران دبیرستان بود. جامعه این تحقیق شامل کلیه دبیران مقطع متوسطه شهر کرمانشاه در سال تحصیلی91-90 بود که از میان آنان تعداد 300 نفر(شامل 142 مرد و 158 زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. متغیرهای پیش بین، هوش هیجانی و خودکارآمدی، و متغیر ملاک، رضایت شغلی بود. برای گردآوری داده ها از روش تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ(1995)، خودکارآمدی شرر(1982) و شاخص توصیف شغلی jdi (1994) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش گام به گام،z فیشر و آزمون t گروه های مستقل استفاده شده است. یافته ها نشان داد که ضریب همبستگی بین هوش هیجانی و رضایت شغلی(204/0r=) و خودکارآمدی و رضایت شغلی(21/0r=) در سطح خطای 01/0 معنی دار است. همچنین رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین، فقط خودکارآمدی، آن هم به میزان 4/4 درصد پیش بینی کننده واریانس رضایت شغلی است. از بین مولفه های هوش هیجانی، فقط خودآگاهی قادر به تبیین و پیش بینی واریانس رضایت شغلی است. خودکارآمدی، از میان مولفه های رضایت شغلی، فقط پیش بینی کننده واریانس مولفه های ماهیت کار، سرپرست و همکار است. از میان مولفه های هوش هیجانی، خودآگاهی و هوشیاری اجتماعی می توانند واریانس مولفه ماهیت کار را پیش بینی کنند. همچنین خودآگاهی، پیش بینی کننده مولفه های سرپرست و ارتقاء نیز می باشد. خودکنترلی هم قادر به تبیین و پیش بینی واریانس مولفه همکار است. بین رابطه هوش هیجانی و رضایت شغلی، و بین رابطه خودکارآمدی و رضایت شغلی، به تفکیک جنس تفاوت وجود ندارد. بین هوش هیجانی معلمان و نیز خودکارآمدی معلمان به تفکیک جنس تفاوت وجود ندارد، اما بین رضایت شغلی آنان به تفکیک جنس تفاوت معناداری وجود دارد. در بحث از یافته ها می توان گفت که هرچه میزان هوش هیجانی(مخصوصاً مولفه خودآگاهی) و خودکارآمدی دبیران بالاتر باشد، رضایت شغلی آنان نیز بیشتر می شود و بالعکس. بنابراین آموزش متغیرهای هوش هیجانی و خودکارآمدی برای افزایش رضایت شغلی دبیران ضروری است.
نسرین محمدی حیدر صادقی
کمردرد بیماری شایعی است به طوری که شیوع آن به بیش از 84 درصد می رسد. سر دسته علل ایجاد کننده کمردرد، کمردرد مزمن است که در اثر عملکرد فعاالیتی بد، وضعیت های بدنی نامناسب، فشارهای روانی و ... به وجود می آید درمان این بیماران اغلب در راستای کاهش درد، حفظ تحرک و به حداقل رساندن ناتوانی بیمار انجام می پذیرد هدف اصلی این تحقیق تأثیر و ماندگاری سه روش تمرینی تای چی، کششی و ویلیامز بر درد، ناتوانی و پارامترهای بیومکانیکی منتخب افراد مبتلا به کمردرد مزمن بود. این تحقیق نیمه تجربی که از نوع پیش آزمون- پس آزمون می باشد، روی 60 نفر از بیماران که به طور تصادفی از بیماران مبتلا به کمردرد مزمن معرفی شده به پزشک متخصص که به بخش فیزیوتراپی کلینیک درمانی امام رضا (ع) در شهرستان اسلام آباد غرب مراجعه کرده بودن و سپس به طور تصادفی به چهار گروه 15 نفره تقسیم شدند انجام گرفت. گروه تجربی اول برنامه تمرینات تای چی و گروه تجربی دوم برنامه تمرینات کششی و گروه تجربی سوم برنامه تمرینات ویلیامز را دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه برنامه تمرینی را انجام نداد. بیماران از لحاظ شدت درد (معیار vas)، ناتوانی (شاخص اسوستری)، تعادل ایستا (آزمون لک لک)، تعادل نیمه پویا (آزمون y)، تعادل پویا (آزمون t.g.u.g)، چابکی (دو رفت و برگشت 4 9)، توان (پرتاب توپ بدیسن بال)، سرعت (دو 18 متر)، استقامت عضلات فلکسور تنه (آزمون نگه داری بدن در زاویه 60 درجه)، استقامت عضلات اکستنسور تنه (تست بایرینگ سورنسن)، انعطاف پذیری (تست نشستن و خم شدن به جلو)، فلکشن و اکستنشن ستون فقرات (تست اصلاح شده شوبر) و فلکشن جانبی ستون فقرات به سمت راست و چپ (علامت گذاری روی ران) قبل از شروع تمرینات، بلافاصله پس از تمرینات و شش هفته پس از شش هفته بی تمرینی مورد بررسی قرار گرفتند و برای تعیین اثرات درون گروهی و بین گروهی از تحلیل واریانس چند متغیره (manova) و تعیین اثر عاملی دادهها از آزمون های مکرر در سطح معناداری 05/0 با استفاده از spss17 استفاده شد. براساس آنالیز داده ها این سه شیوه تمرینی بر شدت درد، ناتوانی، تعادل ایستا، تعادل نیمه پویا، تعادل پویا، چابکی، توان، سرعت، استقامت عضلات ستون فقرات (فلکسور و اکستنسور)، انعطاف پذیری و دامنه حرکتی (فلکشن، اکستنشن، فلکشن جانبی به سمت راست و چپ) موثر بود (05/0 .(? به نظر می رسد که اگر تمرینات تای چی، کششی و ویلیامز به مدت طولانی تری ادامه پیدا کند ماندگاری بیشتری در کاهش درد، ناتوانی و بهبود پارامترهای بیومکانیکی منتخب داشته باشد. کلید واژه ها : تمرینات تای چی، تمرینات کششی، تمرینات ویلیامز، پارامترهای بیومکانیکی، کمردرد مزمن
مسلم شاهرخی صادق نصری
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط کمال گرایی و اضطراب امتحان با اهمالکاری تحصیلی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید رجایی بوده است. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود.از بین دانشجویان کارشناسی تعداد 385 نفر (189 دختر و 196 پسر) به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و مقیاس اهمالکاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، پرسش نامه کمال گرایی هویت و فلت (1991) و پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیل برگر(1980) را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، رگرسیون همزمان، رگرسیون گام به گام، z فیشر و t دو گروهی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین کمال گرایی با اهمالکاری تحصیلی رابطه مثبت و معناداری (01/0 p<، 24/0 r= ) وجود دارد. همچنین بین اضطراب امتحان با اهمالکاری تحصیلی رابطه مثبت و معناداری (01/0p<، 21/0 r= ) وجود دارد. نتایج رگرسیون همزمان نشان دادکه متغیرهای کمال گرایی و اضطراب امتحان توانستند به طور معناداری (001/0>p و 65/6=379و5f) متغیر اهمالکاری تحصیلی را پیش بینی کنند و در مجموع این دو متغیر توانستند 8 درصد وارایانس متغیر اهمالکاری تحصیلی را تبیین کنند. با توجه به این یافته ها می توان گفت که با افزایش میزان کمال گرایی و اضطراب امتحان در دانشجویان میزان اهمالکاری تحصیلی نیز در آن ها افزایش می یابد.
سجاد اسکندری فریده حمیدی
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه هنرستان های شهر کرمانشاه می پردازد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان هنرستان های شهرستان کرمانشاه بود که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 448 دانش آموز(215 دختر و 233 پسر) انتخاب شدند. در این مطالعه جهت بررسی متغیرهای پژوهش از پرسش نامه هوش هیجانی شرینگ (1995) و پرسش نامه خلاقیت عابدی(1372)، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش آماری رگرسیون همزمان و آزمون z فیشر استفاده شد و نتایج زیر بدست آمد: نمره کلی هوش هیجانی و نمره کل خلاقیت می توانند به صورت مثبت و معنادار پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کند. از میان ابعاد هوش هیجانی مولفه های خودآگاهی، خودکنترلی و خودتنظیمی می توانند در سطح (001/0 p=) به صورت مثبت و معنادار پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کند. همچنین از میان ابعاد خلاقیت، ابعاد سیالی و ابتکار در سطح 001/0 pو بعد بسط در سطح 004/0 p< می توانند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کند. علاوه بر این بین رابطه خلاقیت و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین بین رابطه هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد. با توجه به این یافته ها می توان گفت با افزایش نمره هوش هیجانی و خلاقیت پیشرفت تحصیلی افزایش می یابد.
محسن فریادی محمد حسن پرداختچی
تحقیق حاضر با هدف بررسی را بطه مدیریت زمان واثر بخشی مدیران مدارس متوسطه پسرانه دولتی شهر کرج در سال تحصیلی 91-1390 انجام شده است. بدین منظور برای بررسی متغیر مدیریت زمان چهار مولفه هدف گذاری، اولویت بندی اهداف، اولویت بندی فعالیتها و برنامه ریزی مورد توجه قرار گرفته است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل مدیران و دبیران مدارس متوسطه پسرانه دولتی کرج بود که 51 مدیر و 255 دبیر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه مدیریت زمان و پرسشنامه اثربخشی مدیر که هر دو ابزار، دارای روایی و پایایی مناسب بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، از روش های آمار استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شده است.ضمنا واریانس تبیین شده توسط مدیریت زمان 0.12 بود. به طور کلی یافته های پژوهش نشان دادکه: بین مدیریت زمان واثربخشی رابطه معنادار وجود دارد. بین مولفه های مدیریت زمان و اثربخشی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین متغیرهای سابقه مدیریت و خدمت، رشته تحصیلی، سطح تحصیلات با مدیریت زمان و اثربخشی مدیران مورد مطالعه رابطه معنادار وجود ندارد.در پایان نتایج بدست آمده مورد بحث قرار گرفته و پیشنهاد هایی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
محمد شیری صادق نصری
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی و منابع قدرت مدیران با سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهر تهران می پردازد. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و معلمان زن و مرد دوره ی متوسطه نظری (عادی-دولتی) شهر تهران بود که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 100 مدیر و 300 معلم انتخاب شدند. متغیرهای پیش بینی کننده، ویژگی های شخصیتی و منابع قدرت و متغیر ملاک سلامت سازمانی مدارس بود. برای جمع آوری داده ها از روش تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شد. در این مطالعه جهت سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کری (1992)، پرسشنامه منابع قدرت فرنچ و ریون (1959) و پرسشنامه سلامت سازمانی هوی و فیلدمن (1990) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری آزمون رگرسیون همزمان و تی مستقل، استفاده شد. نتایج نشان داد از بین منابع قدرت مدیران، منبع قدرت قانونی و قدرت اجبار به صورت منفی و معنادار و منبع قدرت پاداش، قدرت تخصص و قدرت مرجعیت توانست به صورت مثبت و معنادار سلامت سازمانی را پیش بینی کند. همچنین این مولفه ها توانستند که 10/0 از واریانس متغیر سلامت سازمانی را پیش بینی کنند. علاوه بر این از میان ابعاد شخصیت بعد روان رنجوری به صورت منفی و معنادار و بعد گشودگی در تجربه و موافق بودن توانست به صورت مثبت و معنادار سلامت سازمانی را پیش بینی کند و در نهایت متغیر ابعاد شخصیت توانست 18/0 از واریانس متغیر وابسته را تبیین کند. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که استفاده از منابع قدرت پاداش، تخصص و مرجعیت باعث افزایش و منابع قدرت اجبار و قانونی باعث کاهش سلامت سازمانی می شوند. همچنین بعد شخصیتی روان رنجوری باعث کاهش و ابعاد شخصیتی گشودگی در تجربه و موافق بودن باعث افزایش سلامت سازمانی می شود.
علی اردلان محمد حسن پرداختچی
چکیده هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تیپ شخصیتی (aوb) و سبک رهبری مدیران مدارس متوسطه شهر تهران از دیدگاه معلمان بوده است. . روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل مدیران مدارس متوسطه ی نظری دولتی شهرتهران به تعداد 100 نفر ومعلمان به تعداد 300 نفر بود. در این پژوهش نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای بوده است.ابزار اندازه گیری این پژوهش شامل پرسشنامه ی تیپ شخصیتی (a و b ) ایوانسویچ و ماتسون(1980) و پرسشنامه ی سبک رهبری برنادز و متزکاس(1974) بوده است. پایایی این دو پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، برای پرسشنامه ی تیپ شخصیتی 87/. و برای پرسشنامه ی سبک رهبری 83/. بدست آمد. در این پژوهش علاوه بر آمار توصیفی، از آزمونهای t مستقل ، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس یکراهه برای مقایسه میانگین ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که: بین تیپ شخصیتیa و سبک رهبری وظیفه مدار رابطه وجود دارد. بین تیپ شخصیتی b وسبک رهبری رابطه مدار رابطه وجود دارد. واژه های کلیدی: تیپ شخصیت، تیپ شخصیتی a، تیپ شخصیتیb، سبک رهبری رابطه مدار، سبک رهبری وظیفه مدار
علی گراوند مریم صباغان
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش های تدریس کاوشگری پاژیل و مور بر سه متغیر یادگیری، نگرش و مهارت دانش آموزان در درس شیمی بوده است. موضوع درسی آموزش جدول پتانسیل الکترودی استاندارد و سلول الکتروشیمیایی درنظر گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق عبارت بود از کلیه دانش آموزان پسر سال چهارم در حال تحصیل شهرستان کوهدشت در سال تحصیلی91-90 که براساس آمار آموزش و پرورش شهرستان تعداد 120نفر بوده و به دلیل محدودیتهای پژوهشی از نمونه در دسترس که شامل 36نفر به صورت دو کلاس در گروه مور و یک گروه 35 نفره در دو کلاس برای پاژیل در اجرای طرح استفاده شد. ابزارهای سنجش شامل آزمون یادگیری و مقیاس نگرش سنج ،که در دو نوبت به صورت پیش آزمون وپس آزمون برگزار گردید و یک فرم مشاهده مهارت دانش آموزان که شامل 10شاخص است توسط مدرس واز طریق مشاهده وطرح پرسش از دانش آموز تکمیل شد.روایی آزمون یادگیری توسط چند تن از اساتید و دبیران مجرب شیمی بررسی و تأیید شد. روایی آزمون های نگرش سنج و مهارت بوسیله آزمون های استاندارد انجام شد . پایایی آزمون پیشرفت تحصیلی ،نگرش و مهارت با استفاده از نرم افزار spssو با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 712/. و 761/. و 764/. به دست آمد. با بررسی ضریب تمیز و دشواری ، سوالات ناهماهنگ و نا مناسب ، خیلی دشوار و خیلی ساده حذف شدند. پس از همسان سازی دانش آموزان بر اساس نمرات شیمی سال گذشته آنها ، به صورت تصادفی به دو گروه پاژیل و مور تقسیم شدند.جهت تحلیل توصیفی داده ها از شاخصهایی نظیر درصد فراوانی ، میانگین و همچنین از کوواریانس دو متغیر جهت بررسی معناداری تفاوت گروهها در افزایش دانش، مهارت های یادگیری و بهبود نگرش دانش آموزان و همچنین معناداری تفاوت نمره یادگیری و نگرش دانش آموزان در پیش آزمون و پس آزمون ،استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که : روش کاوشگری مور در افزایش یادگیری و نگرش نسبت به روش کاوشگری پاژیل تفاوت معناداری وجوددارد. یادگیری روش مور بیشتر از روش پاژیل بود امّا مهارت در دو گروه کاوشگری با هم تفاوت معناداری نداشت.
سید نصرت عظیمی بهرام صالح صدق پور
این پژوهش باهدف مدل یابی رابطه ساختاری هوش هیجانی با میانجیگری خود-تنظیمی، خود-کارآمدی برپیشرفت تحصیلی ریاضی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان سال سوم تجربی درسال تحصیلی1391-1390ناحیه 1و2شهراردبیل بوده است.پژوهش به روش توصیفی-همبستگی انجام شده است. حجم نمونه شامل400نفرکه از این تعداد264نفر دختر و136نفرپسر،که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند.ابزارهای سنجش عبارت بودازمقیاس ارزیابی هوش هیجانی سیبریا شرینگ(1996)،مقیاس ارزیابی خود-تنظیمی بوفارد(1995)،مقیاس ارزیابی خود-کارآمدی شرروهمکاران(1982)وآزمون پیشرفت تحصیلیریاضی محقق ساخته بود.دادهها بااستفاده از آمار توصیفی وآماراستنباطی(رگرسیون گام به گام وتحلیل مسیر)موردتجزیه وتحلیل قرارگرفتند.نتایج تحلیل مسیر نشان داد:1- بین خود-تنظیمی یادگیری دانشآموزان وپیشرفت ریاضی رابطه مثبت،مستقیم وجودداشت. 2- بین هوش هیجانی دانشآموزان وپیشرفت ریاضی رابطه مثبت،مستقیم وجودداشت. 3- بین هوش هیجانی وخود-تنظیمی یادگیری دانشآموزان رابطه مثبت،مستقیم وجود داشت. 4- بین هوش هیجانی ورفتارخود-کارآمدی دانشآموزان رابطه به صورت مثبت،مستقیم وغیرمستقیم وجودداشت.درمجموع متغیرمستقل خود تنظیمی27درصد واریانس متغیر وابسته پیشرفت ریاضی را پیشبینی و تبیین نمود.همچنین متغیر مستقل هوش هیجانی به میزان 18،2واریانس متغیر وابسته پیشرفت ریاضی را تبیین وپیشبینی و نمود.
حاتم دویران صادق نصری
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش های چند گانه با سبک یادگیری در بین دانش آموزان بوده است. روش تحقیق توصیفی نوع همبستگی و جامعه آماری عبارت بودند از کلیه دانش آموزان سوم دبیرستان که در سال تحصیلی 91-90 در شهر زنجان مشغول به تحصیل بودند. تعداد نمونه 350 نفر بود(پسر 182نفر و دختر 168 نفر) که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند . ابزار های سنجش شامل پرسشنامه هوش های چند گانه گاردنر و پرسشنامه سبک های یادگیری کلب بود . داده های پژوهش با استفاده از آمارتوصیفی (میانگین ،انحراف معیار، جداول فراوانی، همبستگی پیرسون) و آمار استنباطی ( رگرسیون لوجستیک، آزمون خی دو) تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که تنها هوش بدنی ـ جنبشی با سبک یادگیری انطباق یابنده رابطه مثبت دارد.
مجید نیازی ورنامخواستی جمشید جراره
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و انگیزش پیشرفت با سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر سال سوم مقطع متوسطه شهر تهران انجام پذیرفت. جامعه آماری متشکل از دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه مشغول به تحصیل در سال92-91 در شهر تهران بود. نمونه پژوهش شامل 341 دانش آموز با دامنه سنی 17 سال بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو، انگیزش پیشرفت هرمنس و پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (زیر مقیاس روابط مدرسه ای) استفاده شد. نتایج حاصل از محاسبه آلفای کرونباخ و باز آزمایی حاکی از روایی و اعتبار قابل قبول آزمون ها بود. نتایج تحقیق حاکی از عدم ارتباط معنادار بین انگیزش پیشرفت و سازگاری تحصیلی بود و یافته های حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد در گام سوم ابعاد روان نژندی،گشودگی و برون گرایی به عنوان بهترین متغیرهای پیش بین می توانند سازگاری تحصیلی را در دانش آموزان پیش بینی نمایند.یافته های جانبی تحقیق نیز حاکی از رابطه ی مثبت معنادار بین میزان تحصیلات والدین با سازگاری تحصیلی در فرزندان بود. کلمات کلیدی:ویژگی های شخصیتی،انگیزش، انگیزش پیشرفت، سازگاری، سازگاری تحصیلی
فروغ جاودان بهرام صالح صدق پور
این پژوهش به منظور فراتحلیل تحقیقات و پایان نامه های انجام یافته در ارتباط با نقش متغیر توانایی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. هدف کلی این پژوهش شناسایی نقش متغیرهای توانایی بر پیشرفت تحصیلی بود، جامعه آماری تحقیق حاضر شامل پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد و دکترا درزمینه ی پیشرفت تحصیلی، همچنین پژوهش ها یی که درمجلات علمی_پژوهشی و علمی_ترویجی معتبر چاپ شده اند، بود. از میان آنها 47 مطالعه (25 پایان نامه و 22 مقاله) به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه، پایاننامههای مورد بررسی و پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به صورت محتوایی و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ (??/?=?) مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق با استفاده از شیوه فراتحلیل به تجزیه و تحلیل داده هاپرداخته شد، روش های آمار توصیفی مورداستفاده برای متغیرهای این پژوهش عبارتنداز: فراوانی، درصد فراوانی.روش های تجزیه وتحلیل استنباطی داده ها عبارت است از: تعیین اندازه اثر مطالعات، برآورد فاصله 95 درصدی، مقدارz برای معناداری اندازه اثر، بررسی سوگیری انتشار، ترکیب اندازه های اثر، تحلیل همگنی مطالعات، بررسی آزمون z. نتایج فراتحلیل نشان داد که اثرات توانایی ها، مهارت ها و توانایی ها بر پیشرفت تحصیلی معناداربود. نتایج این تحقیق نشان داد که اندازه اثرعوامل محیطی بر پیشرفت تحصیلی معنادار نبود. نتایج مربوط به تحلیل همگنی نشان داد تنها مطالعات توانایی ناهمگن بود. در بررسی علت ناهمگنی تحلیل تعدیل کنندهها صورت گرفت. نتایج نشان داد سطح مطالعات، روش تحقیق، روش آماری و روش نمونه گیری نقش تعدیل کننده در این پژوهش نداشتند.
سید حبیب الله جزایری صادق نصری
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی فرایند های شناختی طبقه بندی اندرسون و کراتول از لحاظ تفکیک طبقاتی بود. جامعه آماری اساتید دانشگاه های تهران بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای شامل ده سوال جهت مصاحبه ار اساتید بود. از 8 نفر از اساتید مصاحبه به عمل آمد. نتایج نشان داد که 50% از اساتید معتقد بودند تفکیک بعضی از سطوح بیش از حد می باشد به طوری که بعضی سطوح اشتراک دارند و این اشتراک در بین سطوح فهمیدن و به کار بستن بیشتر می باشد و 37/5% چنین اعتقادی نداشتند.33% از اساتید در مورد تفکیک طبقاتی و تمیز بین خرده طبقات در طبقه بندی اندرسون نظر خوشبینانه و 55% نظر منتقدانه داشتند و معتقد بودند این طبقه بندی در عمل چندان قابل پیاده کردن نیست و حالت نظری دارد. 50% از اساتید معتقد بودند تعاریف طبقه ها و خرده طبقه ها به درستی از یکدیگر تفکیک نشده اند و 37/5% چنین اعتقادی نداشتند. 50% از اساتید در مورد نیاز به طبقه یا خرده طبقه ی جدید، نظر مثبت ابراز داشتند و 25% چنین اعتقادی نداشتند. 50% از اساتید معتقد بودند حل برخی از مسایل نیاز به تحلیل دارند. در آن صورت حل مسئله می تواند در هر دو طبقه (به کار بستن و تجزیه و تحلیل) قرار گیرد ولی 37/5% معتقد بودند که به کار بستن، حل مسئله نیست. یافته های جانبی بیانگر این است که اساتید نظرات متفاوتی را در مورد تفکیک طبقاتی در طبقه بندی اندرسون ابراز داشتند و اتفاق نظر جامعی در این مورد وجود نداشت. در کل نیمی از اساتید موافق این طبقه بندی بودند و نیمی دیگر منتقدانه به این طبقه بندی نگریستند.
نشمین رحیمی بهرام صالح صدق پور
این پژوهش به منظور فراتحلیل تحقیقات و پایان نامه های انجام یافته در ارتباط با نقش متغیّرهای آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. هدف کلّی این پژوهش شناسایی نقش متغیّرهای آموزشی بر پیشرفت تحصیلی بود، جامعه آماری این پژوهش شامل پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه های شهر تهران و همچنین مقالات چاپ شده در مجلّات علمی_پژوهشی و علمی_ترویجی در زمینه پیشرفت تحصیلی بود. از میان آن ها 71 پایاننامه و 12 مقاله چاپ شده به عنوان نمونه آماری روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطّلاعات در این مطالعه، پایاننامههای مورد برّرسی و پرسشنامه ی محقّق ساخته بود که روایی آن به صورت محتوایی و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ (??/?=?) مورد برّرسی قرار گرفت. در این تحقیق با استفاده از شیوه فراتحلیل به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد، روش های آمار توصیفی مورد استفاده برای متغیّرهای این پژوهش عبارتند از: فراوانی، درصد فراوانی. روش های تجزیه وتحلیل استنباطی داده ها عبارت است از: تعیین اندازه اثر مطالعات، برآورد فاصله 95 درصدی، مقدارz برای معناداری اندازه اثر، بررسی سوگیری انتشار، ترکیب اندازه های اثر، تحلیل همگنی مطالعات، بررسی آزمون z. نتایج فراتحلیل نشان داد که اثرات متغیّرهای آموزشی، بر پیشرفت تحصیلی معنادار بود. نتایج مربوط به تحلیل همگنی نشان داد تنها مطالعات متغیرهای آموزشی ناهمگن بود. در بررسی علت ناهمگنی تحلیل تعدیل کنندهها صورت گرفت. نتایج نشان داد سطح مطالعات، روش تحقیق، روش آماری و روش نمونه گیری نقش تعدیل کننده در این پژوهش نداشتند.
مرضیه دستی رضا ساکی
هدف کلی پژوهش حاضر تعیین رابطه سبک¬های رهبری تحولی – تبادلی مدیران با سکوت سازمانی دبیران مقطع راهنمایی شهرستان ری در سال تحصیلی 92-1391 است . روش پژوهش توصیفی-¬همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کلیه دبیران زن و مرد مقطع راهنمایی شهرستان ری به تعداد1374نفر شامل 468 دبیر مرد و 906 دبیر زن بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه¬ای تعداد312نفر از دبیران شامل198زن و114مرد به عنوان نمونه انتخاب شدند . ابزار مورد استفاده در این پژوهش دو پرسش¬نامه شامل پرسش¬نامه چند عاملی رهبری بس و اولیو(2000) و پرسش¬نامه محقق ¬ساخته سکوت سازمانی بود. پایایی پرسش¬نامه سبک¬های رهبری91/0و پرسش¬نامه سکوت سازمانی93/0از طریق آلفای کرانباخ تعیین شد. داده¬های پژوهش با استفاده از روش¬های رگرسیون همزمان و گام به گام ، آزمون t وابسته و مستقل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مهم¬ترین نتایج این پژوهش عبارتند از : 1- سبک های رهبری تحولی و تبادلی مدیران 10/0 سکوت سازمانی دبیران را پیش بینی نمود . 2- از بین مولفه های سبک رهبری تحولی، مولفه ترغیب ذهنی با سکوت سازمانی دبیران رابطه منفی و معنی داری داشت . 3- از بین مولفه های سبک رهبری تبادلی، مولفه مدیریت برمبنای استثنای منفعل با سکوت سازمانی دبیران رابطه مثبت و معنی داری داشت .
مرضیه دستی رضا ساکی
هدف کلی پژوهش حاضر تعیین رابطه سبک های رهبری تحولی – تبادلی مدیران با سکوت سازمانی دبیران مقطع راهنمایی شهرستان ری در سال تحصیلی 92-1391 است . روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کلیه دبیران زن و مرد مقطع راهنمایی شهرستان ری به تعداد1374نفر شامل 468 دبیر مرد و 906 دبیر زن بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد312نفر از دبیران شامل198زن و114مرد به عنوان نمونه انتخاب شدند . ابزار مورد استفاده در این پژوهش دو پرسش نامه شامل پرسش نامه چند عاملی رهبری بس و اولیو(2000) و پرسش نامه محقق ساخته سکوت سازمانی بود. پایایی پرسش نامه سبک های رهبری0/91و پرسش نامه سکوت سازمانی0/93از طریق آلفای کرانباخ تعیین شد. داده های پژوهش با استفاده از روش های رگرسیون همزمان و گام به گام ، آزمون t وابسته و مستقل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مهم ترین نتایج این پژوهش عبارتند از : 1- سبک های رهبری تحولی و تبادلی مدیران 0/10 سکوت سازمانی دبیران را پیش بینی نمود . 2- از بین مولفه های سبک رهبری تحولی، مولفه ترغیب ذهنی با سکوت سازمانی دبیران رابطه منفی و معنی داری داشت . 3- از بین مولفه های سبک رهبری تبادلی، مولفه مدیریت برمبنای استثنای منفعل با سکوت سازمانی دبیران رابطه مثبت و معنی داری داشت.
مریم اسماعیل نیا صادق نصری
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط ابعاد ادراک مدیریت پدرانه و احساس خودی بودن با عملکرد شغلی معلمان دبیرستان های دخترانه شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی معلمان دبیرستان های دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی 92-91 بود که تعداد آنها 9657 نفر می باشد. از میان آنان 350 نفر به روش نمونه¬گیری خوشه ای تصادفی به ¬عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ادراک مدیریت پدرانه چنگ و همکاران (2000) با 26 گویه ، پرسشنامه احساس خودی بودن استمپر و ماسترسون (2002) با 10گویه و پرسشنامه عملکرد شغلی براتی (1389) با 25 گویه بوده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها براساس نظر پنج نفر از متخصصان علوم تربیتی تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به تفکیک پرسشنامه های ادراک مدیریت پدرانه ، احساس خودی بودن و عملکرد شغلی به ترتیب 87/0 ، 861/0و 97/0 محاسبه گردید. برای بررسی فرضیه ها از همبستگی پیرسون و آزمون رگرگسیون گام به گام استفاده شد که مهم ترین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که ابعاد مدیریت خیرخواهانه با ضریب تبیین035/0 و اخلاق گرایانه با ضریب تبیین046/0 به طور مثبت و معنا دار می توانند عملکرد شغلی معلمان را پیش بینی کنند. همچنین احساس خودی بودن با ضریب تبیین 023/0به طور مثبت و معناداری می¬تواند عملکرد شغلی را پیش¬بینی کند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که ابعاد مدیریت خیرخواهانه و اخلاق گرا رابطه مثبت و معنادار و بعد اقتدارگرا رابطه منفی و معنادار با احساس خودی بودن دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که از میان ابعاد ادراک مدیریت پدرانه بعد خیرخواهانه با ضریب تبیین 035/0بهترین پیش بینی کننده عملکرد شغلی بود.
سودابه جهانی جعفری رضا ساکی
هدف پژوهش حاضر ، بررسی موانع اجرای طرح هوشمند سازی مدارس از دیدگاه مدیران و دبیران دوره متوسطه و کارشناسان فناوری ادارات آموزش و پرورش شهر تهران از ابعاد مالی ،پشتیبانی ، انسانی و سازمانی – مدیریتی بود .این پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی (زمینه یابی ) بوده و به لحاظ هدف در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد . جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مدیران، دبیران وکارشناسان فناوری ادارات آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 92-91 بود که تعداد آنها در حدود 5897 نفر می باشد که از میان آنان 410 با استفاده از جدول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی متناسب با حجم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت (5 درجه ای ) بوده وموانع که شامل 45 گویه ،7 گویه در ابعاد مالی ،9 گویه در ابعاد انسانی ، 14گویه درابعاد پشتیبانی و15 گویه در ابعاد سازمانی- مدیریتی را مورد سنجش قرار می دهد . پایایی آن نیز پس از اجرای مقدماتی بر روی 30 نفر از جامعه آماری ، از طریق آلفای کرونباخ (96/.) محاسبه شد .برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آمار توصیفی (میانگین ،انحراف معیار ،درصد فراوانی )وآمار استنباطی شامل آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس فرید من استفاده شده است روایی این ابزار به تایید اساتید راهنما و مشاور رسید و سپس از طریق تحلیل عامل اکتشافی محاسبه که مقدار شاخص کفایت نمونه گیری برابر با (92/.) و اندازه آزمون با درجه آزادی 990 ، که هردو معنادار بودند . یافته های این پژوهش نشان دادکه عوامل سازمانی - مدیریتی و عوامل مالی به ترتیب بیشترین وکمترین تاثیر گذاری رابر عدم اجرای هوشمندسازی مدارس داشته وعوامل پشتیبانی و انسانی هم در میان دو عامل بالا قرار گرفته است .
اکرم عاشوری صادق نصری
این مطالعه با هدف بررسی نقش ویژگی های شخصیتی ، سبک های هویت و تعهد در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای سه مرحله ای از بین دانش آموزان پایه سوم متوسطه دبیرستان های دولتی شهر تهران تعداد 450 نفر (225 دختر و 225 پسر) انتخاب شدند و به پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم(1984)، پنج عامل شخصیت نئو و سبک های پردازش هویت (برزونسکی،1989) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند گانه ( گام به گام و همزمان) استفاده شده است. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین اهمال کاری تحصیلی با روان رنجوری، انعطاف پذیری، سبک هویت سردرگم/ اجتنابی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین اهمال کاری تحصیلی با وظیفه شناسی، موافق بودن، برون گرایی، تعهد، سبک هویت هنجاری و سبک هویت اطلاعاتی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که وظیفه شناسی، روان رنجوری، انعطاف پذیری و تعهد توانستند به طور معناداری (000/0>p و 96/59=445و4f) متغیر اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی کنند و در مجموع این چهار متغیر توانستند 35 درصد از واریانس متغیر اهمال کاری تحصیلی را تبیین کنند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای پیش¬بین پژوهش، وظیفه شناسی دارای بزرگترین ضریب بتا برابر43/0- برای اهمال کاری تحصیلی می باشد.علی رغم وجود رابطه بین اهمال کاری تحصیلی با سبک های هویت، نقش سبک های هویت در پیش بینی اهمال کاری تحصیلی ناچیز دیده شد. با توجه به این یافته ها می توان گفت که با افزایش میزان روان رنجوری و انعطاف پذیری در دانش آموزان، میزان اهمال کاری تحصیلی نیز در آن ها افزایش می یابد و با افزایش میزان وظیفه شناسی و تعهد در دانش آموزان، میزان اهمال کاری تحصیلی در آن ها کاهش می یابد.
ایوب قورچائی صادق نصری
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی عوامل آموزشگاهی موثر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه انجام شد. بدین منظور تعداد600 نفر (302 دختر و 298 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دانش آموزان مقطع متوسطه استان گلستان که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شده و ابزار انگیزش تحصیلی (ams) والرند وهمکاران (1992)، پرسشنامه جو کلاس و مدرسه آلفرد و همکاران( 2004)، پرسشنامه رهبری معلم حسنیاتی و همکاران(2009)، پرسشنامه نحوه تدریس معلم فرج الهی(1383)، و پرسشنامه های محقق ساخته تشویق و تنبیه آموزشگاه و فعالیتهای فوق برنامه را پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی( تحلیل مسیر)، تحلیل شد و نتایج زیر بدست آمد: متغیرهای شرایط مطلوب آموزشگاهی (رضایت از آموزشگاه و برخورد مسئولان )، نحوه تدریس معلم ، جوکلاس و مدرسه، شیوه رهبری معلم، تشویق و تنبیه آموزشگاه و فعالیتهای فوق برنامه ارتباط معناداری با انگیزش تحصیلی دارند و تنها فاصله خانه تا مدرسه بود که ارتباط معناداری نداشته است. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که تمام متغیرهای معنادار به صورت مستقیم یا غیر مستقیم و کلی بر انگیزش تاثیر داشته است. که از میان این متغیرها، جو مدرسه، رهبری معلم و تشویق و تنبیه آموزشگاه به صورت مستقیم بیشترین تاثیر را بر انگیزش دانش آموزان داشته است. متغیر های جو کلاس، شرایط مطلوب مدرسه و فعالیتهای فوق برنامه نیز به واسطه و میانجی متغیرهای جو مدرسه، رهبری معلم و تشویق و تنبیه آموزشگاه به صورت غیر مستقیم بر انگیزش دانش آموزان تاثیر گذار بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که متغیر های جو مدرسه، رهبری معلم و تشویق و تنبیه آموزشگاه مهمترین عوامل پیش بینی کننده انگیزش تحصیلی به حساب می آیند و در مجموع 16 درصد از واریانس انگیزش تحصیلی راتبیین می کنند. کلید واژه ها: انگیزش تحصیلی، عوامل آموزشگاهی، شرایط مطلوب مدرسه، جوکلاس و مدرسه، شیوه رهبری معلم، تشویق و تنبیه آموزشگاه، نحوه تدریس معلم، فعالیتهای فوق برنامه
مریم حمیدی صادق نصری
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی خانواده، جو عاطفی خانواده و شیوه های فرزندپروری با انگیزش تحصیلی انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. برای انجام این تحقیق 600 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات، از 4 پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند و همکارانams))، جو عاطفی خانواده (حقیقی، 1381)، پرسشنامه محقق ساخته شیوه های فرزندپروری، پرسشنامه محقق ساخته شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. بر اساس پیشینه تحقیقات انجام شده، مدل اولیه ای برای بررسی روابط بین متغیرهای موثر بر انگیزش تحصیلی در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد. نتایج نشان داد که جو عاطفی، شرایط اقتصادی، شرایط اجتماعی و شرایط فرهنگی بر شیوه های فرزندپروری تاثیر مستقیم و معناداری دارند. در حالی که از بین شرایط خانوادگی فقط شرایط اقتصادی بر جو عاطفی تاثیر مستقیم و معناداری داشت. تاثیر جو عاطفی و شرایط اقتصادی بر انگیزش تحصیلی به صورت مستقیم معنادار بود. شرایط اجتماعی، شرایط فرهنگی و جو عاطفی بر انگیزش تحصیلی به صورت غیرمستقیم تاثیر معنا¬داری داشتند. نتایج تحقیق نشان می دهد که شرایط خانوادگی مورد مطالعه 19 درصد از متغیر انگیزش تحصیلی را تبیین و پیش بینی می کند.
فاطمه شهیدی فرد صادق نصری
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فردی مرتبط با انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه انجام شده است. بدین منظور تعداد 760 نفر (391 دختر و 369 پسر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شده اند. جهت گردآوری اطلاعات از ابزار انگیزش تحصیلی (ams) والرند و همکاران (1992)، ویژگی های شخصیتی نئو فرم کوتاه (neo.ffi) مک کری و کاستا (1992)، پرسشنامه محقق ساخته نگرش نسبت به مدرسه و تحصیل، منبع کنترل (nsie) نوویکی و استریکلند (1973)، سلامت روانی (ghq.12) گلدبرگ و هیلر (1970)، عزت نفس (rse) روزنبرگ (1965) و خودکارآمدی تحصیلی(ase) مک ایلروی و بانتینگ (2002) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه سلسله مراتبی و آزمون t برای گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که از ده متغیر مورد مطالعه، به ترتیب متغیرهای نگرش دانش آموز نسبت به مدرسه و تحصیل، خودکارآمدی تحصیلی، مسئولیت پذیری، گشودگی به تجربه و برونگرایی با انگیزش تحصیلی رابطه معناداری دارند و در مجموع 45 درصد از واریانس متغیر انگیزش تحصیلی را تبیین می کنند. ولی متغیرهای موافق بودن، روان رنجوری، منبع کنترل، سلامت روانی و عزت نفس با انگیزش تحصیلی رابطه معناداری نداشتند. همچنین نتایج آزمون t بیانگر این است که تفاوت معناداری از لحاظ انگیزش تحصیلی بین گروه دختران و پسران وجود ندارد. کلید واژه ها: انگیزش تحصیلی، عوامل فردی، ویژگی های شخصیتی، نگرش نسبت به مدرسه و تحصیل، منبع کنترل، سلامت روانی، عزت نفس، خودکارآمدی تحصیلی
حمیده نعمتی امیرکلایی رضا ساکی
توانمندی،خودکارآمدی و عملکرد شغلی متغیرهایی هستند که تاثیر به سزایی بر اثربخشی و موفقیت یک سازمان دارند.وجود سازمانهای مناسب در هر جامعه ای که بتوانند با کارآمدی و اثربخشی از عهده ی وظایف خود برآیند از مهمترین وسایل دستیابی به پیشرفت است.کارآمدی و اثربخشی در وظایف ،عملکرد شغلی مطلوب را خلق می کند.بنابراین، سازمانها برای نیل به کارآمدی و توانمندی در انجام وظایف و در نهایت بهبود عملکرد شغلی اعضای خود باید بر عواملی متمرکز شوند که موجبات عملکرد شغلی مطلوب را فراهم کنند.در این رابطه،عملکرد شغلی معلمان از متغیرهای مهم در بهره وری نظام آموزشی محسوب شده(شمس،1382) و اساسی ترین عامل برای ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق هدف های آموزشی است(شعبانی،1382). زیرا معلمی یکی از مشاغل مهم و اساسی هر جامعه ای محسوب می شود و مسئولیت هدایت و پرورش یک نسل بر عهده معلمان جامعه است.تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین توانمندی و خودکارآمدی با عملکرد شغلی دبیران مدارس متوسطه دخترانه در شهر تهران انجام شده است.روش تحقیق از نوع توصیفی –همبستگی بوده است.جامعه آماری تحقیق شامل دبیران مدارس متوسطه دخترانه دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 92-91 بود که تعداد آنها در حدود 9657 نفر بوده است.از این تعداد ، بر اساس فرمول کوکران، 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند.روش نمونه گیری در این تحقیق روش خوشه ای چند مرحله ای بوده است.ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق شامل 1) پرسشنامه احساس توانمندی اسپریتزر(1995) با 14 گویه،2) پرسشنامه خودکارآمدیاسچانن-موران و ولفولک(2001) با 23 گویه،3) پرسشنامه عملکرد شغلی محقق ساخته(1389) با 25 گویه بود که پایایی آنان از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت.جهت تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چند متغیری استفاده شد.عمده ترین یافته های تحقیق از طریق آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد از بین ابعاد توانمندی،بعد موثر بودن با ضریب تبیین 36/0 می تواند عملکرد شغلی را پیش بینی کند و همچنین از بین مولفه های خودکارآمدی ،مولفه درگیر کردن با ضریب تبیین 52/0 می تواند عملکرد شغلی را پیش بینی کند.
حمیده نعمتی امیرکلایی رضا ساکی
تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین توانمندی و خودکارآمدی با عملکرد شغلی دبیران مدارس متوسطه دخترانه در شهر تهران انجام شده است.روش تحقیق از نوع توصیفی –همبستگی بوده است.جامعه آماری تحقیق شامل دبیران مدارس متوسطه دخترانه دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 92-91 بود که تعداد آنها در حدود 9657 نفر بوده است.از این تعداد ، بر اساس فرمول کوکران، 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند.روش نمونه گیری در این تحقیق روش خوشه ای چند مرحله ای بوده است.ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق شامل 1) پرسشنامه احساس توانمندی اسپریتزر(1995) با 14 گویه،2) پرسشنامه خودکارآمدیاسچانن-موران و ولفولک(2001) با 23 گویه،3) پرسشنامه عملکرد شغلی محقق ساخته(1389) با 25 گویه بود که پایایی آنان از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت.جهت تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چند متغیری استفاده شد.عمده ترین یافته های تحقیق از طریق آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد از بین ابعاد توانمندی،بعد موثر بودن با ضریب تبیین 36/0 می تواند عملکرد شغلی را پیش بینی کند و همچنین از بین مولفه های خودکارآمدی ،مولفه درگیر کردن با ضریب تبیین 52/0 می تواند عملکرد شغلی را پیش بینی کند.توانمندی،خودکارآمدی و عملکرد شغلی متغیرهایی هستند که تاثیر به سزایی بر اثربخشی و موفقیت یک سازمان دارند.وجود سازمانهای مناسب در هر جامعه ای که بتوانند با کارآمدی و اثربخشی از عهده ی وظایف خود برآیند از مهمترین وسایل دستیابی به پیشرفت است.کارآمدی و اثربخشی در وظایف ،عملکرد شغلی مطلوب را خلق می کند.بنابراین، سازمانها برای نیل به کارآمدی و توانمندی در انجام وظایف و در نهایت بهبود عملکرد شغلی اعضای خود باید بر عواملی متمرکز شوند که موجبات عملکرد شغلی مطلوب را فراهم کنند.
جعفر جعفری لارهنگ صادق نصری
هدف این پژوهش مقایسه مهارتهای خلاقیت و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس هوشمند و عادی مقطع متوسطه شهر تهران بوده است. طرح پژوهش توصیفی و از نوع علی – مقایسه ای است. جامعه آماری، دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 90-91 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، دو مدرسه هوشمند و عادی انتخاب شدند. سپس از این دو مدرسه 500 نفر دانش آموز به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، آزمون سنجش خلاقیت تورنس و پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس است. برای آزمون بین متغیرهای تحقیق از آزمونt مستقل ، آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد . با توجه به تحلیل داده ها در مورد فرضیه ها، نتایج نشان داد¬ که میانگین خلاقیت و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس هوشمند بالاتر از دانش آموزان مدارس عادی است.همچنین مهارتهای سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری دانش آموزان مدارس هوشمند نیز بیشتر از دانش آموزان مدارس عادی بود.
زهرا شیردل فریده حمیدی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله بر کمکطلبی تحصیلی و خودکارآمدی دانشآموزان بود. این پژوهش نیمهآزمایشی و از نوع گروه کنترل نابرابر است. جامعه آماری این پژوهش شامل 1391 مشغول به تحصیل بودند. - کلیه دانشآموزان دختر دبیرستانهای قائمشهر بوده، که در سال تحصیلی 92 آزمودنیهای پژوهش شامل 50 دانشآموز دختر که از میان دانشآموزان دبیرستانهای قائمشهر به صورت خوشهای چند مرحلهای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل( 25 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. برای (gses) اندازهگیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه رفتار کمکطلبی و مقیاس خودکارآمدی عمومی استفاده شد، همچنین آموزش مهارت حل مسأله طی هشت جلسه( 2ساعته) به مدت یک ماه استفاده گردید. مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. (mancova) دادهها با استفاده از آمار توصیفی و روش کوواریانس نتایج نشان داد که آموزش مهارت حل مسأله بر کمکطلبی وخودکارآمدی دانشآموزان موثر است، به طوری که باعث افزایش پذیرش کمکطلبی، کاهش اجتناب از کمکطلبی و افزایش خودکارآمدی دانشآموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه بهبود عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارد.
رقیه کریمی لیچاهی صادق نصری
هدف این پژوهش اثربخشی روش ادراکی-حرکتی و روش چند حسی دربهبود مهارت خواندن دانش آموزان نارساخوان پایه ی دوم ابتدایی بود. پژوهش از نوع آزمایشی با سه گروه ( دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) باپیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان نارساخوان پایه ی دوم ابتدایی شهرستان رشت که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل بودند و به مرکز مشکلات یادگیری این شهر مراجعه کرده بودند. ازمیان مراجعه کنندگان به مرکز نمونه ای به حجم60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه(20 دانش آموز روش ادراکی- حرکتی،20 دانش آموز روش چندحسی و20دانش آموزگروه گواه)جایگزین شدند. سپس آزمون تشخیصی خواندن نماو آزمون هوش وکسلر کودکان بر روی هر سه گروه اجراگردید.شرکت کنندگان گروه های آزمایش در16 جلسه 60 دقیقه ای، توسط روش چند حسی و ادراکی- حرکتی ، آموزش دریافت کردند.در پایان آموزش آزمون تشخیصی خواندن بر روی هر سه گروه اجرا گردید و داده ها با نرم افزار spss19 و آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند.نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نمرات پس آزمون در آزمون خواندن بیانگر تفاوت معنی دار میان گروه ها است. نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که روش آموزش چند حسی موجب بهبود مهارت خواندن دانش آموزان نارساخوان نسبت به گروه ادراکی-حرکتی شده است(001/0>p).
حسن کاظمی رضا ساکی
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در ادارات آموزش و پرورش شهر کرمانشاه بوده است. در این پژوهش از روش توصیفی - پیمایشی استفاده شده است . جامعه آماری پژوهش را کارکنان حوزه ستاد اداره کل وکلیه کارکنان اجرایی ادارات آموزش و پرورش شهر کرمانشاه تشکیل می دهد که تعداد آن ها 390 نفر بود و در سال تحصیلی 1393-1392مشغول به انجام خدمت بودند که از این تعداد (356) نفرمردو تعداد (34) نفرزن بودند، ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه محقق ساخته21 سوالی می باشد که توسط کارکنان ادارات آموزش و پرورش تکمیل گردیده است. نتایج حاصل از سوال اصلی پژوهش نشان داد که گروه نمونه شامل کارکنان حوزه ستاد و اجرا وضعیت استقرار مدیریت دانش را پایین تر از میانگین و حد مطلوب ارزیابی کرده اند. همچنین گروه نمونه وضعیت استقرار مدیریت دانش در ابعاد سیاست ها و راهبردهای مدیریت دانش، سیستم های رهبری مدیریت دانش، اخذ و تحصیل مدیریت دانش، نظام سیستم های تشویق و پاداش دهی و نظام ارتباطی مدیریت دانش را پایین تر از میانگین و حد مطلوب ارزیابی کرده اند. علاوه بر این نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که گروه نمونه شامل کارکنان حوزه ستاد و اجرا وضعیت استقرار مدیریت دانش در بعد نظام آموزش مدیریت دانش در حد قابل قبولی ارزیابی کرده اند.
مریم عطائی فریده حمیدی
پژوهش حاضر با هدف، بررسی رابطه راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و خود پنداره ریاضی دانش آموزان با انگیزه پیشرفت ریاضی دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشآموزان دختر سوم دبیرستانهای تهران در سال 1392-1391 میباشد. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است . نمونه مورد بررسی شامل 410 دانشآموز دختر میباشد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه یادگیری خود تنظیم، پرسشنامه خود پنداره ریاضی و پرسشنامه انگیزه پیشرفت ریاضی استفاده شده است. دادهها با استفاده ازآمار توصیفی(میانگین،انحراف معیار، همبستگی) و تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دادکه قویترین پیش بینی کننده انگیزه پیشرفت رغبتی ریاضی ،متغیر خود پنداره است که این متغیر به تنهایی 52 درصد از واریانس انگیزه رغبتی ریاضی را تبیین میکند در حالی که خود تنظیمی تنها 6 درصد سهم در پیش بینی انگیزه رغبتی دارد. همچنین نتایج نشان دادکه خود پنداره ریاضی به تنهایی 76 درصد از کل تغییرات انگیزه اجتنابی را تبیین میکند. از بین مولفه های خود پنداره مولفه لذت 62 درصد از واریانس انگیزه رغبتی ریاضی و 70 درصداز انگیزه اجتنابی راتبیین میکندکه البته این مولفه با انگیزه اجتنابی ریاضی رابطه معکوس و معنا دار دارد. نتیجه اینکه بیشترین عامل پیش بینی کننده انگیزه پیشرفت ریاضی باز نمایی ذهنی افراد از توان شخصی خود آنان (خود پنداره) است.
عباس جامعی قمصری رضا ساکی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه¬ بین عدالت سازمانی و تعهد سازمانی با عملکرد شغلی دبیران دوره متوسطه دبیرستان¬های پسرانه شهرستان کاشان در سال تحصیلی 93-92 انجام گرفته است.با توجه به وجود حدود 800 دبیر، نمونه آماری با تعیین حجم نمونه از طریق جدول مورگان 261 نفر به روش تصادفی ساده بدست می¬آید. برای اندازه گیری عدالت سازمانی از پرسشنامه استاندارد نیهوف و مورمن، برای اندازه گیری تعهد سازمانی از پرسشنامه استاندارد سه بعدی مدل آلن و می یر و برای اندازه گیری عملکرد شغلی ازپرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه به-وسیله اساتید صاحب نظر تأیید گردید و برای تأیید پایایی، آلفای کرونباخ هر سه پرسشنامه محاسبه گردید. این مقادیر برای پرسشنامه¬ عدالت سازمانی92/0 و پرسشنامه¬ تعهد سازمانی73/0 و پرسشنامه¬ عملکرد شغلی 87/0بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون همزمان و رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج ضریب همبستگی و رگرسیون همزمان318/0 r = نشان داد که بین عدالت سازمانی و تعهد سازمانی با عملکرد شغلی دبیران رابطه مثبت و معنادار وجود داردو بین عدالت سازمانی با309/0 r = و مولفه¬های عدالت سازمانیبا عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد وبین تعهد سازمانی با 345/0 r = و مولفه¬های تعهد سازمانی با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان دادکه بهترین پیش¬بینی¬کننده¬عملکرد شغلی دبیران از میان مولفه¬های عدالت سازمانی، مولفهعدالت مراوده ای با 323/0r = است و بهترین پیش بینی¬کننده¬ عملکرد شغلی دبیران از میان مولفه¬های تعهد سازمانی، مولفهتعهد عاطفی با318/0 r = است
زینب طافی صادق نصری
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عملکرد پژوهش سراهای دانش آموزی از دیدگاه دبیران، مدیران و عوامل پژوهش سراهای شهرستان های استان تهران در سال تحصیلی 93-92 است. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 370 نفر از دبیران و مدیران مدارس دوره متوسطه شهرستان های استان تهران است که به طور تصادفی انتخاب شدند و107 نفر از عوامل پژوهش سراها که از آن ها سرشماری شده است. ابزار جمع آوری داده ها،پرسشنامه محقق ساخته با 39 گویه به صورت مقیاس 5 درجه ای لیکرت است. پایایی پرسشنامه پس از اجرای مقدماتی، با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. که بر اساس آن میزان ضریب پایایی کلی سوالات پرسشنامه 0/94 به دست آمد که نشان می دهد از همسانی درونی بالایی برخوردار است. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوایی مشخص گردید. به عبارت دیگر گویه های پرسشنامه به اساتید حوزه علوم تربیتی ارائه گردید و در خصوص گویه ها نظرخواهی به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش t تک نمونه ای استفاده شده است. به طور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادندکه دبیران،عملکرد پژوهش سراهای دانش آموزی را ضعیف، مدیران در حد متوسط و عوامل پژوهش سراها، عملکرد این مراکز را خوب ارزیابی کرده اند.در خصوص مولفه آشنایی، میزان آشنایی دبیران ضعیف و مدیران در حد متوسط است. مولفه های میزان تحقق اهداف و وظایف، از نظر دبیران ضعیف، مدیران در حد متوسط و عوامل پژوهش سرا خوب است. و نهایتاً نظر دبیران درباره امکانات این مراکز ضعیف، مدیران متوسط و عوامل پژوهش سرا خوبمی باشد. نتایج این پژوهش می تواند در بهبود عملکرد پژوهش سراهای دانش آموزی تأثیر بسزایی داشته باشد.
عارف محمدی جمشید جراره
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی بازی های گروهی در خلاقیت و کنترل پرخاشگری کودکان پیش دبستانی انجام شد. طرح پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس ازمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره پیش دبستانی شهرستان دهلران در سال تحصیلی 94-1393 بوده است. حجم نمونه 60 نفر دانش آموز دوره پیش دبستانی (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گرد اوری داده ها از پرسشنامه های خلاقیت تورنس و پرخاشگری شهیم استفاده شد. جهت تحلیل یافته ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بازی های گروهی بر کاهش تمامی مولفه های پرخاشگری (61f=؛51و1df=؛01/0p<) و53/0?= و نیز افزایش مولفه های ابتکار، بسط و انعطاف پذیری (مولفه های خلاقیت) تاثیر معنی دار داشته است (73f=؛51و1df=؛01/0p<)و57/0?= اما تاثیر بازی های گروهی بر مولفه سیالی معنادار نبوده است (79/1f=؛51و1df=؛01/0p<)و03/0?= با توجه به اثر بخش بودن بازی های گروهی بر خلاقیت و پرخاشگری، لذا به درمانگران حوزه کودک و مشاوران مدارس پیشنهاد می شود که این روش درمانی در جهت افزایش خلاقیت و کاهش پرخاشگری استفاده نمایند.
مهرداد پیروزنیا صادق نصری
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر کیفیت بخشی به آموزش های ضمن خدمت در دانشگاه شهید رجایی بوده است. با عنایت به موضوع انتخابی، این پژوهش به طور کلی پژوهش "توصیفی (غیر آزمایشی)" است که موضوع آن بررسی شاخص های موثر بر کیفیت و اثربخشی دوره های ضمن خدمت و ارایه پیشنهادهایی کاربردپذیر در عرصه عملی است. به کمک این روش راه کارهای کیفیت بخشی به دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان دانشگاه شهید رجایی شناسایی و پیشنهادات کاربردی ارایه گردید. بدین جهت این پژوهش در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد. براساس ادبیات پژوهش 5 شاخص با عناوین نیازسنجی آموزشی، تهیه اهداف و محتوای آموزش، شرایط و امکانات آموزشی، راهبردهای یاددهی – یادگیری، ارزشیابی، و مولفه های آنها در دو بخش وضع موجود و وضع مطلوب مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها در بخش های مختلف از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده، که پرسشنامه (الف) برای جمع آوری داده های وضع موجود و پرسشنامه (ب) جهت جمع آوری داده های شناسایی راه های کیفیت بخشی به کار برده شد هر دو پرسشنامه دارای روایی و پایایی مناسبی بودند. جامعه آماری، کلیه کارکنان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی که آموزش های ضمن خدمت را گذرانده اند، تعداد این افراد حدودا 223 نفر بود و نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی و با استفاده از جدول مورگان انجام و در نهایت 128 پرسشنامه کامل دریافت که به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، فراوانی درصد نسبی) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و آزمون مجذور کای) استفاده شد. یافته ها حاکی است که مهم ترین عامل برای کیفیت بخشی به دوره های ضمن خدمت در دانشگاه به مدرسین دوره و کم اهمیت ترین عامل به استفاده از آموزش از راه دور و مجازی اختصاص یافت. و اولویت های شاخص ها نیز به ترتیب: رویکردهای یاددهی - یادگیری، نیازسنجی آموزشی، شرایط و امکانات آموزشی رفاهی، هدف گذاری و تعیین محتوای مناسب و در نهایت ارزشیابی از دوره ها تعیین شد. در پایان الگوی نظری آموزش های ضمن خدمت در دانشگاه شهید رجائی براساس یافته های پژوهش پیشنهاد و ترسیم گردید.
اسماعیل خلیل طهماسبی جمشید جراره
مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد لازاروس درافزایش بهزیستی ذهنی ورضایت از زندگی دانش آموزان دوم متوسطه موثر بوده است
جمشید نبوی نیا علیرضا عصاره
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین رهبری تحول آفرین، حمایت سازمانی ادراک شده و رفتار شهروندی سازمانی در مدارس شهرستان بهارستان استان تهران بود. جامعه آماری آن معلمان مدارس مقاطع (دبستان،متوسطه اول،متوسطه دوم) شهرستان بهارستان در نظر گرفته شد. براساس جدول مورگان، تعداد 306 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری رهبری تحول آفرین از گویه های ابزار استاندارد چند عاملی رهبری باس واَولیو(2000)؛ برای اندازه گیری حمایت سازمانی ادراک شده از پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده آیزنبرگ وهمکاران (1996) و برای اندازه گیری رفتار شهروندی سازمانی از پرسشنامه پادساکوف (1990) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری گام به گام صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین رهبری تحول آفرین مدیران و مولفه های آن با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین حمایت سازمانی ادراک شده با رفتار شهروندی سازمانی معلمان رابطه مثبت و معنی داری به دست آمد. ابعاد ملاحظات فردی، انگیزش الهام بخش و رفتارهای آرمانی رهبری تحول آفرین، توانایی پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی را داشتند. حمایت سازمانی ادراک شده پیش بینی کننده مطلوبی برای رفتار شهروندی سازمانی معلمان جامعه مورد پژوهش نمی باشد.
لیلا خدابنده لو صادق نصری
این پژوهش با هدف پیشبینی خودناتوانسازی تحصیلی بر اساس ابعاد انگیزش تحصیلی و سبک- های هویت در دانشآموزان مقطع متوسطه شهر همدان انجام شده است. جامعهی آماری این پژوهش کلیهی دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانهای دولتی شهر همدان و تعداد نمونه 193 نفر بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه مقیاس خودناتوانسازی تحصیلی میدگلی و همکاران ) 222 (، مقیاس انگیزش تحصیلی ams والرند و همکاران ) 3990 ( و پرسشنامهی سبکهای هویت برزونسکی ) 3990 ( استفاده شد. دادهها به وسیلهی ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ابعاد انگیزش تحصیلی و سبکهای هویت با خودناتوانسازی تحصیلی رابطهی معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان ابعاد انگیزش تحصیلی، بیانگیزگی بهترین پیشبین برای خودناتوانسازی تحصیلی است و از میان سبکهای هویت، سبک هویت سردرگم/اجتنابی و سبک هویت هنجاری در دو گام خودناتوانسازی تحصیلی را پیش بینی میکنند. در مجموع یافتهها بیانگر آن است که میتوان با کاهش بیانگیزگی در مدارس و کاهش گرایش دانش- آموزان به سبک هویت سردرگم/اجتنابی از آثار زیانبار رفتارهای خودناتوانسازی تحصیلی جلوگیری به عمل آورد.
محمد گل محمدی صادق نصری
چکیده هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر بهزیستی روانشناختی و خطرپذیری داتش آموزان پسر پایه اول مقطع متوسطه منطقه جلگه رخ تربت حیدریه بود. پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان سال اول مقطع متوسطه منطقه رخ شهرستان تربت حیدریه بود که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضرخوشه ای چند مرحله ای بود. بدین صورت که از بین مدارس متوسطه منطقه جلگه رخ تربت حیدریه یک مدرسه انتخاب شد و کلیه دانش آموزان پایه اول این مدرسه( 140n=) به وسیله پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف( 1989) و خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی و احمدآبادی( 1387) ارزیابی شدند. دانش آموزان نمراتی با یک انحراف معیار پایین تر از میانگین را در پرسشنامه بهزیستی روانشناختی و یک انحراف معیار بالاتر در پرسشنامه خطرپذیری کسب نمودند و پس از آن از بین دانش آموزان 36 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش گماشته شدند. در مورد گروه آزمایش 8 جلسه آموزش مهارت های زندگی اجرا شد، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمودند. پس از اتمام جلسات هردو گروه با پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و خطرپذیری در مرحله پس آزمون ارزیابی شدند. داده های حاصل با روش تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه پس از انجام مداخله آزمایشی در متغیرهای بهزیستی روانشناختی( 69/7f= و 61/0=?) و خطرپذیری( 93/30f= و90/0=?) تفاوت معنی داری وجود دارد( 001/0>p). با توجه به یافته ها می توان گفت آموزش مهارت های زندگی برای افزایش بهزیستی روانشناختی و کاهش خطرپذیری در دانش آموزان موثر است. کلید واژه: مهارت های زندگی، بهزیستی روانشناختی، خطرپذیری
هیدا قاسمی همامی صادق نصری
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین نظام های مغزی/ رفتاری و کمال گرایی با ارزیابی حل مسئله و سبک های تصمیم گیری بود. این پژوهش کاربردی و روش پژوهش از نوع همبستگی بود. ابتدا تعداد 247 نفر از کارکنان کارخانه تولید فولاد در اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه bas/bis کارور و وایت (1994)، پرسشنامه کمال گرایی هویت و فلت (1991)، پرسشنامه ارزیابی حل مسئله هپنر و پترسون (1982) و پرسشنامه سبک های تصمیم گیری عمومی اسکات و بروس(1995) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و روش تحلیل همبستگی کانونی استفاده شد و نتایج نشان داد ترکیب خطی مناسبی بین متغیرهای کانونی نظام های رفتاری مغز و کمال گرایی با مجموعه ارزیابی حل مسئله و سبک های تصمیم گیری وجود دارد. طبق نتایج به دست آمده ، بین مجموعه کانونی نظام های رفتاری و کمال گرایی با ارزیابی حل مسئله و سبک های تصمیم گیری به مقدار 743/0 همبستگی وجوددارد و مجموعه متغیرهای نظام های رفتاری مغز وکمال گرایی توانستند به میزان 55% واریانس بین دو مجموعه را تبیین کنند.
بهرام محمدی فریده حمیدی
چکیده ندارد.
سجاد رکاب اسلامی زاده فرزانه نوروزی لرکی
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش نظریه حل مسأله ریاضی شونفیلد به معلمان بر روش تدریس آنها و همچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام شد. فرضیات مطرح شده در این تحقیق شامل موارد زیر بود: 1- آموزش نظریه حل مسأله شونفیلد به معلمان در بهبود باورهای معلمان ریاضی موثر است. 2-آموزش نظریه حل مسأله شونفیلد به معلمان سبب بهبود طرح درس آنها می شود. 3- آموزش نظریه حل مسأله شونفیلد به معلمان در بهبود باورهای دانش آموزان موثر است. 4- آموزش نظریه حل مسأله شونفیلد به معلمان در پیشرفت حل مسأله دانش آموزان موثر است. نمونه آماری پژوهش شامل 8 معلم (زن و مرد) بود، که در سال تحصیلی 87-86 به تدریس حسابان اشتغال داشتند. این معلمان به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. 4 معلم که تحت آموزش بر پایه نظریه حل مسأله ریاضی شونفیلد قرار گرفتند به عنوان گروه آزمایش و 4 معلم دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. روش تحقیق انجام شده نیمه تجربی و بر اساس طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جهت بررسی روش تدریس معلمان دو گروه از پرسشنامه و طرح درس و همچنین به منظور آگاهی از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هر گروه از پرسشنامه و آزمون حل مسأله ریاضی استفاده شد. به منظور تحلیل توصیفی داده ها از شاخص های درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و به منظور تحلیل استنباطی داده ها از آزمون t، جهت مقایسه نمرات پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد بین باور های معلمان در رابطه با ماهیت ریاضی، قبل و بعد از آموزش حل مسأله تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما در باور های برخی از معلمان در رابطه با تدریس ریاضی تفاوت معنی داری در سطح 0/05 مشاهده شد. همچنین باور های دانش آموزان این معلمان در برخی از حوزه ها به صورت معنی دار(در سطح 0/05) بهبود یافت. مقایسه نمرات آزمون حل مسأله ریاضی در دو گروه کنترل و گواه نیز نشان داد، دانش آموزان گروه آزمایش در پس آزمون عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. مقایسه پیش آزمون و پس آزمون حل مسأله ریاضی در گروه آزمایش نیز نشان داد دانش آموزانی که معلم آنها در روش تدریس خود تغییر ایجاد کرده اند عملکرد بهتری در آزمون حل مسأله داشتند.
مرتضی نریمانی زمان آبادی غلامعلی احمدی
لازمه سرعت بخشی به تغییرات از دید آرگریس ( 1999) وجود مدیرانی است که دارای دو نوع توانایی فنی ( آگاهی از برنامه ریزی ، هدایت وکنترل وبسیج امکانات منابع انسانی ومالی ) وتوانایی انسانی( میزان اگاهی از فنون ومهارتهای تحلیل روابط بین گروهی ونفوذ در آنها ) باشند. وهمچنین اندرسون معتقد است برای تبدیل مدیران به رهبران تغییر هشیار یا رهبری تغییر آگاهانه و هشیارانه باید عرصه های توسعه از جمله عرصه ی دانش ( اطلاعات ، الگوها ، روش های تفکر) ، عرصه ی عمل ( مهارت ها ، توانایی ها ؛ و فعالیت ها ) و عرصه ی زیستن ، بودن ( سبک ها ، چارچوب ذهنی ، و ویژگی های شخصیتی ) را در طراحی برنامه آموزی مدیران درنظر گرفت . هدف این پژوهش بررسی میزان دانش ، نوع نگرش (مثبت یا منفی ) ، میزان مهارت و عملکرد مدیران ( روسا و معاونان ) اداره های آموزش وپرورش استان اصفهان درزمینه تغییر و مدیریت می باشد . در راستای پاسخگویی به هدف مذکور ، سه سوال که به بررسی میزان دانش ، نگرش و نوع نگرش ، مهارت و عملکرد مدیران نسبت به هریک از مقوله های مراحل مدیریت تغییر و یک سئوال هم به بررسی وجود یا عدم وجود رابطه بین سه متغیر ( دانش ، نگرش و مهارت ) با متغیر عملکرد می پردازدمطرح گردیده شد . که جهت پاسخگویی به سئوالات از مجموع800نفر جامعه آماری 390 نفر نمونه آماری ،شامل 84 نفر مدیر و 306 نفر کارشناس مسئول به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند . روش پژوهش توصیفی – پیمایشی بوده و بر ای جمع آوری داده های مورد نیاز از آزمون دانش ، پرسشنامه نگرش ، پرسشنامه مهارت و پرسشنامه عملکرد با روایی قابل قبول و ضریب پایایی به ترتیب 0/88 ، 0/96 ، 0/86 و 0/98 استفاده شده است . نتایج این پژوهش نشان داد که 52 درصد مدیران دانش شان نسبت به تغییر و مراحل چهارگانه ( درک تغییر ، برنامه ریزی، اجرای برنامه تغییر و تثبیت تغییر ) مدیریت تغییر ، ( میانگینی برابر با 10/62 ) ؛ و 78/57 درصد مدیران نسبت به تغییر و مدیریت تغییر دارای نگرش مثبت و 21/43 درصد آنها نیاز به درک بیشتر ( نگرشی نه مثبت و نه منفی بلکه در حالت خنثی ) داشته اند . همچنین ، 72 درصد مدیران مهارت شان در مدیریت تغییر و مراحل آن ( میانگینی برابر با 72/95 ) و 71 درصد مدیران عملکردشان در مدیریت تغییر( میانگینی برابر با 42/90 ) . بین متغیر های دانش ، نگرش و مهارت و عملکرد مدیریتی رابطه ای یافت نگردید ، بلکه بین نگرش و مهارت ضریب همبستگی یافت شد که در مجموع نگرش 29درصد واریانس مهارت را تبیین نمود . ونتیجه جانبی حاکی از این بود که 5/47درصد مدیران رشته تحصیلی شان مرتبط با پست سازمانی فعلی شان بوده و 52/5 درصد آنها غیر مرتبط با پست فعلی شان بوده است .
حسین بویراحمدی اصل صادق نصری
افت تحصیلی یکی از پدیده های پیچیده ی انسانی – اجتماعی و چند عاملی است که برای شناسایی علت آن نمی توان به یک عامل بسنده نمود بلکه عوامل و فاکتورهای متعدد فردی ، آموزشگاهی و خانوادگی - اجتماعی در ارتباط با آن در حوزه ی تعلیم و تربیت وجود دارد . پژوهش حاضر به منظور دستیابی به هدف شناسایی ویژگی های فردی مدیر و عوامل سازمانی مرتبط با افت تحصیلی در پایه ی اول مدارس متوسطه نظری استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی 1387 – 1386انجام شد . به منظور دست یابی به هدف پژوهش ، 2 فرضیه کلی و فرضیه های فرعی زیر تدوین شد : • بین مهارتهای فنی ، انسانی و ادراکی مدیر ، و افت تحصیلی دانش آموزان پایه اول رابطه ی معنی دار آماری وجود دارد . • بین ویژگی های شخصیتی ( برون گرایی ، سازگاری ، روان رنجورخویی ، پذیرش ، وظیفه شناسی ) مدیر و افت تحصیلی دانش آموزان پایه اول رابطه ی معنی دار آماری وجود دارد . • بین کارآیی مدیر ، سوابق آموزشی ، سوابق مدیریتی ، رشته تحصیلی و میزان تحصیلات مدیر و افت تحصیلی دانش آموزان پایه اول رابطه ی معنی دار آماری وجود دارد . • بین عوامل سازمانی ( تفویض اختیار ، ثبات مدیریت ، معلمان حق التدریس ، مأمور به تحصیل ، سرباز معلم ، معلمان غیربومی ) و افت تحصیلی دانش آموزان پایه اول رابطه ی معنی دار آماری وجود دارد . جامعه ی آماری شامل کلیه ی مدیران و دبیران مدارس متوسطه نظری استان که تعدادشان به ترتیب 227 و 4238 نفر بود . روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است . روش پژوهش همبستگی است . ابزار اندازه گیری شامل 2 پرسشنامه ( ویژگی های شخصیتی و تفویض اختیار ) برای مدیران ، و 2 پرسشنامه ( مهارتهای مدیریت ، و کارآیی مدیران ) برای دبیران بوده است . برای تعیین شاخص افت تحصیلی از درصد مردودین پایه اول متوسطه استفاده گردید و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی ( میانگین ، انحراف معیار ، نمودارها ، جداول ، فراوانی و درصد ) و آمار استنباطی ( ضریب همبستگی ، آزمون t گروههای مستقل ، تحلیل واریانس ( anova) ، ضریب رگرسیون با کمک نرم افزارspss استفاده گردید . پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات ، مشخص شد که ویژگی های فردی مدیر و متغیرهای سازمانی انتخاب شده، به طور مستقیم در میزان مردودین پایه اول تأثیر ندارد و باید سایر عوامل و فاکتورهای موثر بر افت را بررسی نمود . بنا بر این ، دو فرضیه کلی و فرضیه های فرعی ، رد شدند . اما بین مهارتهای فنی و ادراکی مدیر با کارآیی و بین ویژگی شخصیتی برون گرایی مدیر با کارآیی و بین سابقه مدیریتی مدیران با کارآیی مدیران ، رابطه معنا دار آماری مشاهده گردید .