نام پژوهشگر: کورش فتحی واجارگاه
مهرنوش خشنودی فر کورش فتحی واجارگاه
رشد شگفت انگیز و مطرح شدن نسل جدید آموزش از دور و پدیده بین المللی شدن آموزش مقوله هایی هستند که موجب تغییرجدی سناریوهای آموزش عالی دنیا شده اند. عواملی چون کم رنگ شدن مرزها و ایجاد جوامع بین المللی و تقاضای روزافزون برای دریافت آموزش مناسب جهت دست یابی به سطوح بالای تفکر و تحلیل و کسب صلاحیت های مناسب برای داشتن زندگی اجتماعی، حرفه ای و عاطفی موفق در جامعه ای جهانی، موجب شده اند که موسسات آموزش عالی برای پاسخ گویی به نیازهای آموزشی از بعد کیفی و کمّی و دوام و پیشرفت در رقابتهای جهانی، به صورت روز افزونی به سوی پدیده بین المللی شدن و جهانی شدن آموزش عالی و در قلب آن بین المللی شدن برنامه های درسی (هاراری،1992؛ نایت،1994) روی آورند. این امر برای کشور متمدنی چون ایران که در عرصه علوم، آموزش و مطالعات بین المللی دارای پیشینه است و با توجه به موقعیت جغراثیایی و سیاسی خود ظرفیت بالقوه خوبی برای میزبانی دانشجویان بین المللی و منطقه دارد، درخور تامل است. در صورتی که طبق آمار، تعداد کل دانشجویان بین المللی در ایران بسیار ناچیز است و این با اهداف سند چشم انداز 20 ساله، سیاستهای کلی توسعه که بر حضور و رقابت ایران در جامعه جهانی و افزایش اقتدار علمی ایران در منطقه و جهان تاکید دارند (سندچشم اندازایران، 1386) هم خوانی ندارد. از این رو تمرکز بر بین المللی شدن آموزش عالی ایران و برنامه های درسی آن امری ضروری است. از آنجا که در طی یک تا دو دهه اخیر، رویکرد آموزش از دور به مدد توانمندی هایی که با تکیه بر فناوری اطلاعات و ارتباطات به دست آورده، به عنوان یک راهبرد زنده و ماندنی برای حصول سریع و کم هزینه اهداف آموزشی ملی، در بسیاری از کشورها مورد توجه قرار گرفته است و با توجه به ماهیت منعطف و توانمندی که در پاسخ گویی به نیازهای آموزشی یادگیرندگان دارد، به نظر می رسد که می تواند فرصت های زیادی را برای بین المللی کردن برنامه های درسی نیز فراهم آورد. در پژوهش حاضر با استفاده از نظرات مدیران، اساتید، دانشجویان، طی انجام 12مصاحبه انفرادی و برگزاری 2جلسه گروههای کانونی و تکمیل پرسشنامه توسط 543 نفر از اساتید و دانشجویان دانشگاههای شهر تهران، ضمن بررسی دلایل ضرورت پرداختن به بین المللی سازی برنامه درسی آموزش از دور در آموزش عالی ایران(بادا)، به شناسایی و بررسی عوامل تاثیر گذار بر فرایند بادا، شرایط، منابع و امکانات لازم برای آن، فرصت های موجود، موانع و محدودیت های موجود، موضوعات درسی مناسب برای این امر و راهبردهای موثر در آن پرداخته و در نهایت، الگویی برای بادا ارائه گردیده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی مطالعه از طریق طبقه بندی و تفسیر داه ها و در بخش کمّی با استفاده از آمار توصیفی، آزمون t تک گروهی، آزمون رتبه بندی فریدمن و تحلیل واریانس صورت گرفته است. نتایج حاصل از یافته های پژوهش بیانگر آنند که روند جهانی شدن و لزوم شناساندن فرهنگ و تمدن ایران زمین به جهانیان، مهم ترین دلایل چنین حرکتی محسوب می شوند و مزیت هایی چون انعطاف پذیری بالا و گذر از مرزها در رویکرد آموزش از دور می تواند آن را به عنوان راهبردی اثر گذار در کنار آموزش حضوری (رویکرد ترکیبی) برای این امر مورد توجه قرار دهد. از مهم ترین عواملی که می توانند فرایند بادا را تحت تاثیر قرار دهند، میزان همکاری ها ی علمی دانشگاهها در سطح بین المللی، زبان، سیاست های کلان آموزش عالی و صلاحیت اساتید و مدیران به علاوه تکافوی منابع مالی و انسانی و وجود زیر ساخت های فنی و تکنولوژیک هستند و تفاوت نگرش های سیاسی و اقتصادی در داخل به علاوه عدم انعطاف پذیری و به روز نبودن قوانین جاری، از مهم ترین محدودیت ها محسوب می شوند. در حالیکه استفاده از مزیت های فرهنگی در سطح منطقه در کنار وجود اساتید توانمند و دانشگاههای معتبر در ایران، از فرصتهای قابل اتکا در این راستا محسوب می شوند. بر اساس نتایج، انجام مطالعات تطبیقی، عضویت در کنوانسیون های بین المللی، ایجاد تشکیلات تخصصی در وزارت علوم، به علاوه استفاده از منابع علمی جدید و بر گرفته از فرهنگهای گوناگون، که با شیوه های مبتنی بر اصول یادگیرنده – محوری، تعلیم و تربیت انتقادی و یادگیری فعال، جهت اصلاح تفکر و نگاه دانشجویان و دستیابی به فراشناخت و شایستگیهای میان فرهنگی ارائه می شوند، در موضوعات درسی علوم تجربی، علوم میان رشته ای و علوم ایرانی به عنوان بهترین راهبردها توصیه می گردند.
فرزانه حاجتمند کورش فتحی واجارگاه
1ـ میزان مطلوبیت برنامه درسی دوره دکترای اخلاق پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی ایران با توجه به عناصر ده گانه اکر به چه میزان است؟ 2ـ تفاوت بین دیدگاه استادان و دانشجویان در مورد کیفیت درونی برنامه درسی دوره دکترای اخلاق پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی ایران چقدر می باشد؟ 3ـ کیفیت درونی برنامه درسی واحد های درسی رشته اخلاق پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی ایران چگونه است؟ در راستای پاسخگویی به سوالهای پژوهش به جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی پرداخته شده است. در جمع آوری اطلاعات میدانی از ابزار اندازه گیری پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دوره دکترای اخلاق پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و شیراز که تعداد آنها 45 نفر و اعضای هیأت علمی و استادان سه دانشگاه مذکور که مسئولیت تدریس دوره مذکور را بر عهده دارند 25 نفر می باشند. برای انتخاب نمونه آماری از جدول مورگان استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات پرسشنامه از روشهای آماری که شامل آمار توصیفی: جدول فراوانی، توصیف درصد، نمودار ستونی و آمار استنباطی: آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن می باشد استفاده شد. جهت اجرای آزمونهای مطرح شده از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج و یافته های به دست آمده از تحقیق نشان داد که کیفیت درونی برنامه درسی رشته اخلاق پزشکی در سطح نامطلوب قرار دارد همچنین تفاوت معناداری بین عناصر منطق یا چرایی، محتوا، فعالیت های یادگیری و روش های تدریس مشاهده شد بطوریکه اساتید نسبت به دانشجویان در مورد عنصر منطق یا چرایی و روش های تدریس نظرات مناسب تری دارند و در مولفه های محتوا و فعالیت های یادگیری نظرات دانشجویان مساعدتر بود واحدهای درسی رشته اخلاق نیز متناسب ارزیابی شد به طوریکه واحد درسی فقه پزشکی دارای کیفیت بهتر و در اولویت اول و نیز واحد درسی اخلاق در مدیریت نظام سلامت دارای کیفیت پایین تر و درانتهای اولویت واقع شد. این امر ضرورت انجام دادن تغییرات و اصلاحات لازم را در برنامه درسی رشته اخلاق پزشکی خاطرنشان می سازد.
سهراب نجفی جمیله علم الهدی
پژوهش حاضر به بررسی جایگاه خانواده (مفهوم خانواده) در محتوای کتابهای درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم. تعلمیات اجتماعی و هدیه های آسمانی دوره ابتدایی می پردازد. روش پژوهش این پژوهش تحلیل محتوا می باشد. چامعه و نمونه آماری کل کتابهای درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم تعلیمات اجتماعی و هدیه های آسمانی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 78-88 است. که جامعه و نمونه بر هر منطبق می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش استفاده از جدول تحلیل محتوا می باشد. مفاهیم مورد نظر در این جدول با توجه به مفاهیم خانواده که در کتاب های درسی وجود داشته و همچنین مطالعه کتابها و مقالات مرتبط با خانواده انتخاب شده است اطلاعات موجود در جدول تحلیل محتوا در سه عبد (متن، تصویر، پرسش) می باشد روش تجزیه و تحلیل براساس داده ها و اطلاعات به دست آمده از جدول تحلیل محتوا و آمار توصیفی مربوط به سوالات تحقیق می باشد که این اطلاعات براساس اهداف پیش بینی شده و سوالات مطرح شده در این تحقیق مورد تجزیه و تحلیل و تفسیر قرار گرفته اند. در ابتدا با بررسی و مطلاعه ادبیات خانواده و بررسی کتاب های درسی مذکور 9 مفهوم برای قرار گرفتن در جدول تحلیل محتوا انتخاب شده است. بعد از تجزیه تحلیل این 9 مفهوم با استفاده از جدول مربوطه مشخص شد که 5/31 درصد از کل محتوای کتاب های درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم تعلمیات اجتماعی و هدیه های آسمانی در ارتباط با مفاهیم خانواده هستند و 94/69 درصد به سایر مفاهیم غیرمرتبط با خانواده تعلق دارد. کل مفاهیم مرتبط با خاناده در این 17 جلد کتاب، 1054 مورد بوده است که 69/92 درصد آن در بعد متن 24/38 در بعد تصویر و 5/69 در بعد پرسش ارائه شده است.
الهام تقی پور کلور محبوبه عارفی
این تحقیق با هدف شناسایی رویکرد غالب برنامه درسی معلمان مدارس ابتدایی منطقه شهر قدس شهریار در سال تحصیلی 87-88 انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق معلمان دوره ابتدایی منطقه شهر قدس شهریار بودند که از میان آنها تعداد 181 نفر به عنوان نمونه تحقیق و به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته که حاوی 35 سوال و بر طبق مقیاس لیکرت تنظیم شده است استفاده شد. روایی پرسشنامه با نظر خواهی 9 نفر از اساتید و متخصصان برنامه ریزی درسی مورد بررسی و در نهایت مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسش نامه نیز با اجرای آزمایشی بر روی تعداد 30 نفر از معلمان با استفاده از آلفای کرونباخ 0/89 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رویکرد غالب برنامه درسی از دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی با توجه سه عنصر برنامه درسی دیدگاه رفتارگرایی ارزیابی شده است و میزان به کارگیری رویکردهای برنامه درسی در فرایند یاددهی یادگیری به ترتیب دیدگاه رفتارگرایی دیدگاه فرایند شناختی و دیدگاه انسان گرایی تعیین شد همچنین بین نظرات افراد در رابطه با رویکرد غالب بر حسب متغیرهایی همچون جنسیت و مدرک تحصیلی تفاوت معنی داری وجود داشت اما بین متغیرهایی همچون پایه های تحصیلی، رشته تحصیلی و سابقه کار تفاوت معنی داری وجود نداشت.
رحمت اله خسروی محمود مهرمحمدی
هدف پژوهش حاضر از یک طرف طراحی و اعتبار سنجی الگوی آزادسازی تصمیم گیری برای برنامه درسی بر اساس نظریه شوآب و ویژگی های نظام آموزشی ایران و از طرف دیگر امکان سنجی چگونگی کاربرد این الگو برای حوزه یادگیری ریاضیات دوره دوم متوسطه در استان زنجان است. برای نیل به این هدف از روش های مختلفی استفاده شده است. در گام نخست برای تبیین و نقد آزادسازی برنامه درسی بر اساس نظریه شوآب از روش کیفی«جستار نظر¬ورزانه»، برای ارزیابی و تحلیل ویژگی های نظام برنامه¬ریزی درسی ایران از نظر ساختار تصمیم گیری از روش کیفی «پژوهش ارزشیابی: سنجش موقعیتی»، و برای تدوین اشکال اولیه آزادسازی برنامه درسی از روش «پژوهش تلفیقی:¬ سنتز پژوهی» استفاده شده است. در گام بعد، برای ارزیابی کیفیت الگوی اولیه از منظر کنشگران برنامه درسی و تدوین الگوی نهایی از رویکرد پژوهشی کیفی و روش مصاحبه استفاده شده است. سرانجام برای تعیین نتایج حاصل از کاربست الگوی طراحی شده برای حوزه یادگیری ریاضیات دوره دوم متوسطه در استان زنجان از رویکرد پژوهشی کیفی و روش «پژوهش معطوف به عمل فکورانه» استفاده شده است. جامعه و نمونه پژوهش حاضر نیز همانند روش ها متنوع است. بدین صورت که جامعه نخست، یک جامعه متنی است که در آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری موارد مطلوب، آثار علمی شوآب و همچنین اسناد و مطالعات مربوط به ویژگی های نظام برنامه¬ریزی درسی ایران مورد مطالعه قرارگرفته است. جامعه دوم شامل کلیه کنشگران برنامه درسی است که همزمان عضو گروه ویژه مطالعاتی «شوآب و عمل فکورانه در برنامه درسی» هستند. روش نمونه گیری در این جامعه، به صورت هدفمند از نوع موارد ویژه است. درنهایت، جامعه سوم شامل تمام متخصصانی است که در دانشگاه ها و همچنین مناطق مختلف سازمان آموزش وپرورش استان زنجان در حوزه یادگیری ریاضیات دوره دوم متوسطه و همچنین در حوزه¬های جامعه شناسی، روان شناسی تربیتی، و برنامه ریزی درسی مشغول به فعالیت هستند. روش نمونه گیری در جامعه سوم، نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری زنجیره ای است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل بررسی اسناد و متون علمی، مصاحبه گروه کانونی و گزارش های مراجع تخصصی هستند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تجزیه وتحلیل تأملی و روش تحلیل محتوای مضمونی انجام شده است. مهم ترین یافته های پژوهش عبارت اند از: 1- بر اساس نظریه شوآب، هر چه خاستگاه تصمیم گیری درباره برنامه درسی به صحنه یا عرصه ای که با این تصمیم ها سر و کار عملی دارند (برای مثال مدرسه یا منطقه) نزدیک باشد، تصمیمات معتبرتر و موثرتر خواهند بود؛ 2- در نظام برنامه ریزی درسی ایران، در عمل، تولید و اعتباربخشی برنامه های درسی عمدتاً در تشکیلات مرکزی صورت می گیرد؛ 3- آزادسازی تصمیم گیری درباره عناصر برنامه درسی در نظام برنامه ریزی درسی ایران شامل هفت شکل است:تک¬وضعیتی(یک گونه)، چند¬وضعیتی(چهار¬گونه)، بی¬وضعیتی(ده¬گونه)، ترکیبی از تک¬وضعیتی- چند¬وضعیتی(چهار¬گونه)، ترکیبی از تک¬وضعیتی- بی¬وضعیتی (ده¬گونه)، ترکیبی از چند وضعیتی- بی وضعیتی(چهل¬گونه)، و ترکیبی از تک¬وضعیتی- چند¬وضعیتی- بی-وضعیتی(چهل¬گونه)؛ و 4- استان زنجان از لحاظ وضعیت دانشگاه ها و متخصصان دانشگاهی، وضعیت معلمان ازنظر تجارب علمی و عملی، و وضعیت دانش آموزان و خانواده های آن ها این ظرفیت را دارد که برای برنامه درسی ریاضیات دوره دوم متوسطه تصمیم گیری کند.
فریبا فیروزبخت ملیحه آشتیانی
چکیده ندارد.
رحمت اله خسروی ملیحه آشتیانی
چکیده ندارد.
زینب شرف کورش فتحی واجارگاه
چکیده ندارد.
سمیرا اسلانی کتولی محمد یمنی دوزی سرخابی
چکیده ندارد.
سمیه امیری محبوبه عارفی
چکیده ندارد.
حمید کاطمی کورش فتحی واجارگاه
چکیده ندارد.
زهرا پهلوان محمدعلی جلیل فتح آبادی
چکیده ندارد.
زهرا سلطانی محبوبه عارفی
چکیده ندارد.
علی نجات کیانی کورش فتحی واجارگاه
چکیده ندارد.
مرضیه جراحی محمود ابوالقاسمی
چکیده ندارد.
ویدا ابراهیمی کورش فتحی واجارگاه
چکیده ندارد.
آیت الله سعادت طلب کورش فتحی واجارگاه
چکیده ندارد.
لیلا کرمیانی کورش فتحی واجارگاه
چکیده ندارد.
فروز جلیلی نیا کورش فتحی واجارگاه
چکیده ندارد.
هدیه محبت کورش فتحی واجارگاه
چکیده ندارد.
عذرا زارع کورش فتحی واجارگاه
چکیده ندارد.
علی ترقی جاه کورش فتحی واجارگاه
چکیده ندارد.
کورش فتحی واجارگاه مهرناز شهرآرای
هدف این تحقیق بررسی میزان بکارگیری روش ارائه فعال در محتوای کتب علوم تجربی دوره ابتدائی میباشد. به این منظور نحوه ارائه محتوا (متن، پرسش و تکلیف و تصویر و نمودار) در کتب درسی مورد بررسی قرار گرفتند. دراین تحقیق از روش " تحلیل محتوا " به شکل تجزیه و تحلیل کمی استفاده شده است . این روش توسط "ویلیام رومی" برای بررسی کتب علوم پیشنهاد گردیده است و ازطریق آن میتوان میزان ارائه فعال محتوا را مورد بررسی قرار داد. جامعه آماری این تحقیق کتب علوم تجربی دوره ابتدائی انتخاب گردید. امابعلت اینکه در کتاب پایه اول تغییراتی در حال انجام میباشد، این کتاب از جامعه حذف گردید. در نتیجه کتب علوم تجربی پایه های دوم تا پنجم جامعه این تحقیق را تشکیل دادند. اطلاعات مربوط بنحوه ارائه محتوای کتب علوم تجربی پایه های دوم تا پنجم با استفاده از طرح پیشنهاد شده بوسیله " ویلیام رومی " جمع آوری شده در تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضریب درگیری با محتوا که بوسیله ویلیام رومی پیشنهاد شده استفاده گردید. (ضریب درگیری مطلوب حدفاصلی 4ˆ0 و 5ˆ1 میباشد) علاوه براین، از روشهای آمار توصیفی از قبیل فراوانی،درصدگیری و رسوم نمودار نیز استفاده شده است . بررسیهای انجام شده نشان میدهد که : -1 متن کتب علوم تجربی دوره ابتدائی از ضرایب درگیری مطلوبی برخوردار نیستند. و دراکثر موارد ضریب حاصله نشانگر ارائه غیر فعال متن کتب میباشد. -2 تصاویر و نمودارهای کتب علوم تجربی نیز دارای ضرایب مطلوبی نبوده و بصورت غیرفعال ارائه شده اند. -3 پرسش ها و تکالیف آخر فصل از لحاظ ارائه فعال در وضع بهتری میباشند. با توجه به عدم استفاده از روش ارائه فعال در کتب علوم تجربی دوره ابتدائی : الف - درارتباط با برنامه ریزی درسی کتب پیشنهاد می شود: -1 در نحوه ارائه متن کتب علوم تجربی دوره ابتدائی تجدیدنظر صورت گرفته و از تکنیک های ارائه فعال محتوا استفاده شود. -2 در نحوه ارائه تصاویر و نمودارهای این کتب نیز تجدید نظر صورت گرفته و بصورت فعال ارائه گردند. ب - درارتباط با تحقیقات آینده پیشنهاد میشود : -1 در خصوص نحوه ارائه محتوای سایر کتب دوره ابتدائی تحقیق صورت پذیرد. -2 درخصوص شناسائی معیارهای معتبر ارائه فعال محتوای کتب تحقیق انجام شود.