نام پژوهشگر: احمد عباسپور
احمد عباسپور سهیل سرمدسعیدی
جهانی که در آن زندگی می کنیم هیچ گاه اینقدر متغییر و غیر قابل پیش بینی نبوده است. دگرگونی های عظیم و پی در پی در فن آوری، بحران های مالی و اقتصادی، مسائل صنعتی و رخدادهای سیاسی، جنبه هایی از این جهان ناپایدارند. برای پیشگویی وقایع دور از انتظار و اجتناب از غافلگیری دولت ها و شرکت ها از ابزار هوش راهبردی بهره جسته اند. هوش راهبردی فرایندی است رسمی، شامل پژوهش، گردآوری، پردازش اطلاعات و اشاعه دانش مفید برای مدیریت استراتژیک. هوش راهبردی به عنوان زیرسیستمی در کل بنگاه، نیاز به سازماندهی دارد. سوال اصلی این تحقیق این است که، چه عناصری در سازمان یا بنگاه اقتصادی، سازماندهی هوش استراتژیک را توصیف می کنند؟ و چه سطحی از این عوامل، باعث سازماندهی اثربخش هوش راهبردی در یک سازمان می شود؟ هدف کلی این تحقیق بررسی منابع سازمانی هوش استراتژیک است، به همین منظور در فصل اول اهداف، سوالات و فرضیه های تحقیق مطرح شده است. در فصل دوم با استفاده از روش اسنادی، به گردآوری اطلاعات در مورد هوش استراتژیک و کارکردها، اهداف و عوامل سازماندهی آن پرداخته شده است. درفصل سوم دلایل استفاده از روش توصیفی و روش میدانیِ فرضیه آزمایی به عنوان روش تحقیق برای این پژوهش، بیان شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ایست که با کمک تحلیل محتوایی و روش آلفای کرونباخ، پایایی و روایی آن بررسی و تایید شده است. قلمرو مکانی تحقیق گروه صنعتی و بازرگانی پارس آرا آمل بوده است و نمونه مورد استفاده در این تحقیق 18 تن از مدیران ارشد و اجرایی این شرکت می باشند. در فصل چهارم، برای تحلیل اطلاعات بدست آمده از آزمون فرض فازی استفاده شده است که تعمیم آزمون فرض کلاسیک می باشد و با استفاده از نرم افزار fuzzy teck، سیستم پشتیبان تصمیمی برای سازماندهی هوش استراتژیک در ون سازمان طراحی شده است. و سرانجام در فصل پنجم، اشاره شده است که با توجه به تحلیل های به عمل آمده، فرضیه های تحقیق با درجه درستی بالایی مورد تایید قرار گرفته اند.
احمد عباسپور عزت الله نادری
برنامه های درسی شامل اساسی ترین خط مشی های اجرائی برای دستیابی به هدفهای آموزش و پرورش هستند و باید در تهیهء آنها نهایت مراقبت و دقت نظر اعمال گردد تا به نحو مطلوب با شرایط رشد هماهنگ و جوابگوی نیازهای ناشی از تحولات روابط اجتماعی و اقتصادی باشند. با عنایت به اینکه کتاب درسی یکی از عناصر مهم آموزشی است و نقش مهمی در تامین اهداف آموزش کشور ایفا می نماید، پژوهش مورد نظر به بررسی عوامل موثر در تعیین محتوای کتب تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی از دیدگاه معلمان مولفان و کارشناسان می پردازد. اهداف کلی : هدفهای کلی تحقیق عبارتند از : الف) بررسی عواملی که در تعیین محتوای کتب تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی از دیدگاه معلمان، مولفان و کارشناسان موثر است . ب) جمع آوری اطلاعات و ارائه راه حل های مناسب برای مولفان و کارشناسان کتب تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی به منظور اصلاح تکمیل و تعدیل برنامه درسی تعلیمات اجتماعی .. در این تحقیق پژوهشگر به دنبال آن است تا برای هریک از سئوالات زیر پاسخ های مناسبی پیدا کند. -1 آیا محتوای کتب تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی باتوجه به اهداف آموزش اجتماعی در این دوره انتخاب شده است . -2 آیا محتوای کتب تعلیمات اجتماعی دورهء راهنمایی تحصیلی با توجه به نیازها و شرایط جامعه انتخاب شده است . -3 آیا محتوای کتب تعلیمات اجتماعی دورهء راهنمایی تحصیلی متناسب با توانائیهای ذهنی دانش آموزان انتخاب شده است ؟ -4 آیا محتوای کتب تعلیمات اجتماعی دورهء راهنمایی تحصیلی با توجه به ماهیت موضوع جهت پروراندن نگرش اجتماعی انتخاب شده است ؟ -5 آیا محتوای کتب تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی با توجه به عوامل موثر در یادگیری (انگیزه وشوق به یادگیری) انتخاب شده است . -6 آیا ارتباط و هماهنگی میان مطالب کتب تعلیمات اجتماعی دورهء راهنمایی تحصیلی با محتوای سایر کتب همان پایه وجود دارد؟ -7 آیا سلسله مراتب مفومی به منظور رعایت تسلسل منطقی مطالب کتب تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی رعایت شده است ؟ -8 آیا کتاب روش تدریس پیش بینی شده برای آموزش تعلیمات اجتماعی از محتوای مناسب (اهداف ، طرح درسهای نمونه، روشهای ارزشیابی) برخوردار است ؟ -9 آیا حجم مطالب ارائه شده در کتب تعلیمات اجتماعی دورهء راهنمایی تحصیلی با زمان اختصاص داده شده به موضوع (45 دقیقه در هفته) برای تدریس مناسب است ؟ -10 آیا معلمان، در تدرسی محتوای کتب تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تحصیلی با مشکلات خاصی مواجه هستند؟