نام پژوهشگر: مریم حقیقی
سمیه خدارحمی امیر حسین خوشگفتار منش
در شرایط تنشهای محیطی نظیر شوری و سمیت فلزات سنگین، گونه های اکسیژن فعال افزایش می یابد. این گونه ها منجر به تخریب و آسیب به لیپیدها، پروتئینها و اسیدهای نوکلئیک سلول شده، سوخت و ساز سلولی را دچار اختلال می کنند. این فرضیه وجود دارد که سیلسیم باعث کاهش خسارت های ناشی از تنش های محیطی نظیر شوری و فلزات سنگین نظیر کادمیم می شود. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تغذیه سیلسیم بر رشد، عملکرد وکاهش خسارت اکسیداتیو ناشی از تنش شوری و سمیت کادمیم در دو ژنوتیپ خیار (cucumis sativus l.) شامل نگین و سوپردامینوس اجرا شد. این آزمایش هیدروپونیک در گلخانه مرکز کشت بدون خاک دانشگاه صنعتی اصفهان به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملأ تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها عبارت بودند از دو سطح شوری (صفر و 50 میلی مولار نمک کلرید سدیم)، دو سطح سیلسیم (صفر و 1 میلی-مولار)، دو سطح کادمیم (صفر و 5 میکرومولار کلرید کادمیم) و دو رقم خیار (یک رقم گلخانه ای، نگین و یک رقم مزرعه-ای، سوپردامینوس). در هر دو آزمایش تنش شوری و کادمیم باعث کاهش معنی دار وزن خشک و مرطوب شاخساره خیار شد اگر چه این کاهش در رقم سوپردامینوس بیشتر از رقم نگین بود. شوری و کادمیم همچنین سبب ایجاد خسارت اکسیداتیو بر روی غشاء سلولی شد، که نشانه آن افزایش غلظت مالون د آلدهید بود. شوری و کادمیم با تخریب غشاء سلولی منجر به افزایش جذب و انتقال یونهای سمی سدیم به شاخساره و کاهش پتاسیم، کلسیم و منیزیم شاخساره خیار شده و از این طریق منجر به خسارت شد. شوری باعث کاهش معنی دار فعالیت آنزیم های پالاینده کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و افزایش آنزیم گوآکول پراکسیداز برگ خیار شد در حالی که کادمیم دو آنزیم آسکوربات پراکسیداز و گوآکول پراکسیداز را کاهش داد. تغذیه سیلسیم منجر به افزایش فعالیت آنزیم های پالاینده گونه های فعال اکسیژنی شامل کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گوآکول پراکسیداز شد. در همین ارتباط، پراکسیداسیون چربی و غلظت مالن د آلدهید در بوته های خیار تغذیه شده با سیلسیم کمتر از بوته های تغذیه نشده با سیلسیم بود. فعالیت بالاتر آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گوآکول پراکسیداز در رقم نگین در مقایسه با رقم سوپردامینوس و در نتیجه خسارت اکسیداتیو کمتر وارد شده به غشاء سلولی، ممکن است علت بیشتر بودن تحمل این رقم در مقابل تنش شوری و سمیت کادمیم باشد. نتایج دو آزمایش نشان داد که افزایش تیمار شوری و کادمیم بعد از مرحله گلدهی به گلدان ها (آزمایش دوم)، آسیب بیشتری نسبت به اعمال تیمارها 20 روز بعد از کشت (آزمایش اول) به گیاه وارد کرد.
هدا بهمن زیاری مهران شیروانی
چکیده نیکل به عنوان جدیدترین عنصرغذایی مورد نیاز گیاهان عالی، در مقادیر بسیارکم برای رشد بهینه گیاه مورد نیاز است. کود اوره یکی از مهمترین و پرمصرفترین کودهای نیتروژن دار در کشاورزی امروزی بوده و کاربرد آن برای کشت گیاهان در مزرعه به اثبات رسیده است. اطلاعات و دانش ما در مورد اثرهای زیستی نیکل بر پتانسیل تولید گیاهان هنوز بسیار محدود است اما به هر حال با اثبات ضرورت نیکل در گونههای متنوع گیاهی و افزایش کاربرد کود اوره به عنوان منبع نیتروژن، اهمیت شناخت ویژگیهای شیمیایی و زیستی نیکل و تاثیر آن بر پتانسیل تولید محصولات کشاورزی و همچنین اثرهای زیستی سطوح مختلف کمبود تا سمیت نیکل بر خسارت اکسیداتیو و پاسخ آنتیاکسیداتیو گیاه به ویژه سبزیجات آشکار می باشد. بنابراین پژوهش حاضر با اهداف بررسی سطوح مختلف نیکل و منبع نیتروژن بر رشد و عملکرد، برخی شاخصهای کیفی میوه و ظرفیت آنتیاکسیداتیو در دو رقم خیار مزرعهای (سوپردامینوس) و گلخانهای( نگین) به عنوان یکی از سبزیجاتی که هم مصرف خوراکی و هم مصرف تجاری دارد، انجام شد. در این پژوهش نیتروژن از دو منبع اوره و نیتراتآمونیوم تأمینشد.سطوح نیکل شامل (صفر،100،50 و 200 میکرومولار از منبع کلریدنیکل) بود. بوتههای خیار طی دو مرحله برداشت شدند. مرحله اول (50 روز پس از جوانه زنی) و مرحله دوم (100 روز پس از جوانه زنی) در هر مرحله عملکرد وزن تر شاخساره و ریشه خیار اندازهگیری شد. میوههای خیار نیز به طور جداگانه برای اندازهگیری برخی شاخصهای کیفی میوه برداشت شد. آزمایشهایی نظیر اندازهگیری غلظت اوره، فعالیت آنزیم اورهآز برگ، غلظت آهن، روی و نیکل شاخساره، فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانت شامل(کاتالاز،گایاکول پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز)، غلظت مالون دیآلدهید (پراکسیداسیون لیپیدها) و برخیشاخصهای کیفی میوه شامل( غلظت اسیدآسکوربیک، مقدارکل جامدات محلول و سفتی بافت میوه) انجام شد. نتایج نشان داد در رقم سوپردامینوس صرفنظر از منبع نیتروژن،کاربرد 50 میکرومولار تاثیر معنیداری بر عملکرد وزن خشک ریشه و شاخساره و میوه نداشت. در رقم نگین، کاربرد 50 میکرومولار نیکل سبب افزایش معنیدار عملکرد وزن خشک ریشه و شاخساره در تیمار اوره در مقایسه با شاهد شد. در حالیکه در تیمار نیتراتآمونیوم تاثیری بر عملکرد وزن خشک ریشه و شاخساره و میوه نداشت. در هر دو رقم خیارافزایش غلظت نیکل به 100 و 200 میکرومولار سبب کاهش معنیدار وزن خشک ریشه و شاخساره و میوه و ظرفیت آنتیاکسیدانتی خیار شد.کاربرد 50 میکرو مولار نیکل، صرفنظر از منبع نیتروژن در هر دو رقم خیار سبب افزایش معنیدار فعالیت آنزیم اورهآز و کاهش غلظت اوره شاخساره در مقایسه با شاهد (تیمار بدون نیکل) شد. اما غلظتهای بالاتر نیکل صرفنظر از منبع نیتروژن، در هر دو رقم خیار سبب کاهش معنیدار فعالیت آنزیم اورهآز و افزایش غلظت اوره شاخساره در مقایسه با سطح 50 میکرومولار نیکل شد. در رقم سوپردامینوس مزرعهای، بیشترین عملکرد میوه، مقدارکل جامدات محلول وسفتی بافت میوه مربوط به سطح 50 میکرومولار نیکل است که با شاهد (تیمار بدون نیکل) تفاوت معنیدار نداشت. صرفنظر از منبع نیتروژن،کاربرد نیکل در محلول غذایی سبب افزایش ویتامین ث ( اسیدآسکوربیک) میوه در دو رقم خیار در مقایسه با شاهد (تیمار بدون نیکل) شد. بر اساس نتایج این پژوهش، افزودن نیکل در سطوحکم، بسته به رقم خیار و منبع نیتروژن مصرفی، سبب بهبود عملکردکمی وکیفیت میوه میشود. همچنین تاثیر زیادبود نیکل بر رشد و عملکرد خیار بسته به رقم گیاه و منبع نیتروژن متفاوت است. کلمات کلیدی: نیکل، خسارت اکسیداتیو،سبزیجات، اوره، اسید آسکوربیک، خیار
مریم حقیقی حسن معلمی
چکیده مسأله علیت از کهن ترین مسائلی است که ذهن انسان در طول تاریخ بدان مشغول بوده است، اهمیت این اصل بدان جاست که آن را به عنوان فطرت عقل در برابر فطرت دل به کار می برند. می توان ادعا کرد که شالوده اصلی یافته های بشر، در طول تاریخ، مدیون اصل علیت است. این مسأله در فلسفه و حکمت اسلامی همواره مورد بحث بوده و چالش هایی بین حکما و متکلمان، ایجاد کرده است. یکی از مهم ترین چالش ها اشکالاتی است که غزالی پیرامون علیت مطرح کرده است. غزالی از متفکران اشعری بود. در نگاه اول به نظر می رسد او منکر این اصل است، ولی با تأمل در سخنانش روشن می شود که او اصل علیت را پذیرفته ولی آن را در موجودات عالم جسمانی جاری ندانسته، تنها آن را در واسطه بین خداوند و موجودات می پذیرد.علامه طباطبایی به عنوان حکیم و فیلسوف بزرگ معاصر، با احاطه بر همه تفکرات پیش از خود از اصل علیت دفاع کرده و به شبهات پیرامون آن پاسخ داده است. علامه معتقد است پایه زندگی انسان و هر موجود جانداری، بر قانون علیت استوار است.اصل علیت در دیدگاه علامه، یک اصل واقعی است و چنین نیست که ساخته ذهن و عادت باشد.علامه بحث علیت را در دو بخش تصور و تصدیق مطرح کرده است. در بخش تصدیق علی رغم مشرب اصالت وجودی، ایشان از طریق تحلیل ماهیت به اثبات اصل علیت می پردازد. علامه هم چنین از طریق وجود رابط و مستقل نیز به اثبات اصل علیت پرداخته است. آراء غزالی و علامه علی رغم وجوه مغایرت فراوان، دارای تشابهات اندکی نیز هست که از جمله آن اثبات علیت در رابطه بین خداوند و معلولات و درپاره ای از موارد استفاده از دلیل نقلی برای اثبات اصل علیت است.
مریم حقیقی
در فصل دوم، یک روش اسپکتروفتومتریک جدید و حساس برای اندازه گیری نیتریت، بر اساس واکنش اصلاح شده ی گریس، به وسیله ی روش طراحی ترکیب مرکزی (ccd) معرفی شده است. روش طراحی ترکیب مرکزی، به طراحی یک سری آزمایش برای تعیین شرایط بهینه واکنش در سیستم های با چند متغیر می پردازد. متغیر های مورد بررسی در این کار، غلظت واکنشگر های 3- نیترو آنیلین به عنوان عامل دی آزوئه شونده، 1-نفتیل آمین به عنوان عامل مزدوج شونده، دما و ph واکنش است. گستره ی خطی منحنی کالیبراسیون برای اندازه گیری نیتریت با این روش، از 7/1-01/0 و حد تشخیص، 00049/0 میلی گرم بر لیتر است. از این روش برای اندازه گیری نیتریت در نمونه های آب شهر، آب باران و پساب استفاده شده است. در فصل سوم به مطالعه ی سینیتیک واکنش اصلاح شده ی گریس، در اندازه گیری نیتریت، توسط روش های کمومتریکس پرداخته شده است. سینیتیک این واکنش در ph=1و دمای c°25 بررسی شده است. غلظت نیتریت، 3- نیترو آنیلین و 1-نفتیل آمین مشابه آنچه که در واکنش های سینیتیک مرتبه دوم بررسی می شود، انتخاب شده است. بررسی داده ها بر اساس روش تفکیک منحنی چند متغیره-حداقل مربعات متناوب (mcr-als) و روش آنالیز اجزاء اصلی (pca) انجام شده است. نتایج بررسی داده ها نشان می دهد که سینیتیک واکنش از مکانیسم دو مرحله ای پیروی می کند، و این دو مرحله مرتبه دوم نیز می باشند. همچنین از روش های مدل سخت (hm) و مدل سخت کلی برای تصحیح نیم رخ واکنشگر ها، حد واسط ها، محصولات ونیز محاسبه ی ثابت سرعت استفاده شده است. در فصل چهارم، یک روش جدید و حساس اسپکتروفتومتریک برای اندازه گیری نیتریت، توسط حسگر نوری طراحی شده بر اساس واکنش گریس معرفی شده است. این روش بر پایه ی تثبیت کردن واکنشگر های رنگزای 3-نیتروآنیلین و 1-نفتیل آمین روی غشای انعطاف پذیر پلی وینیل کلرید (pvc) است. مقدار جذب های بدست آمده در این روش به مکانیسم واکنش گریس، غلظت واکنشگرهای مورد استفاده، ترکیبات غشاء و ph محلول بستگی دارد، شرایط بهینه ی طراحی این حسگر نیز مورد بررسی قرار گرفت. حسگر نوری تهیه شده در این کار قادر به تشخیص نیتریت در گستره ی خطی منحنی کالیبراسیون، از 4-1/0 میلی گرم بر لیتر است. زمان پاسخ برای این روش بسیار کوتاه است. از این روش برای اندازه گیری نیتریت در نمونه های آب و پساب استفاده شده است. در فصل پنجم، یک روش جدید و حساس اسپکتروفتومتریک برای اندازه گیری همزمان یون های نیتریت و نیترات معرفی شده است. این روش، بر اساس واکنش یون های نیتریت و نیترات با واکنشگر 2و4- زایلنول درحضور اسید سولفوریک غلیظ است. با توجه به هم پوشانی شدید طیف های مربوط به محصولات واکنش این دو یون با واکنشگر، برای اندازه گیری نیتریت و نیترات در مخلوط دوتایی آن ها از روش حداقل مربعات جزئی (pls) استفاده شده است. مخلوط های دوتایی نیترات و نیتریت توسط روش، طراحی شبکه ی تک با درجه شبکه ی یک، انجام شده است. برای بررسی اعتبار مدل حداقل مربعات جزئی، از 17 نمونه برای مرحله کالیبراسیون و از 8 نمونه برای مرحله پیش بینی استفاده شده و معیار q2988/0 و 976/0 برای نیتریت و نیترات بدست آمده است. گستره ی خطی برای منحنی کالیبراسیون به ترتیب از 20-2/0 و 7-5/0 میلی گرم بر لیتر برای نیتریت و نیترات است. از این روش برای اندازه گیری نیتریت و نیترات در نمونه های آب استفاده شده است.
زهرا سرائیان مریم حقیقی
هیدروکربن های نفتی از جمله آلاینده های آلی بوده که موجب آلودگی خاک ها می شوند. تنش هایی که در اثر حضور این ترکیبات به گیاهان وارد می شود موجب شده تا کشت گیاه و ایجاد فضای سبز در چنین مناطقی با مشکل روبرو گردد. حضور پوشش گیاهی و توسعه ریشه گیاهان در خاک های آلوده به مواد نفتی سبب افزایش تراکم و فعالیت میکروارگانیسم ها در خاک شده و تخریب آلاینده های خاک را افزایش می دهد. در این پژوهش به منظور یافتن گیاه مناسب جهت استفاده در خاک های آلوده به هیدروکربن های نفتی، ابتدا درصد، سرعت و میانگین روز جوانه زنی بذر سه گیاه زینتی بومی علف گندمی بیابانی (desertorum agropyron)، ملیکا (melica persica) و پوآی پیازدار (poa bulbosa) در خاک با سطوح مختلف آلودگی به لجن های نفتی مورد مطالعه قرار گرفت. تیمارهای آلودگی عبارت بود از تیمار 1t (خاک غیرآلوده) و تیمارهای 2t، 3t و 4t (به ترتیب خاک حاوی 20، 40 و 80 درصد حجمی لجن نفتی در خاک برابر با 1/2، 87/3 و 25/12 درصد وزنی هیدروکربن های نفتی در خاک). این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد حضور لجن نفتی در خاک تا سطح 20% تأثیر معنی داری بر درصد و سرعت جوانه زنی علف گندمی نداشت، درحالی که درصد و سرعت جوانه زنی دو گیاه دیگر را به طور معنی داری کاهش داد. در انتهای این آزمایش گیاه علف گندمی به دلیل داشتن بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی در خاک های آلوده، جهت انجام آزمایش های بیشتر انتخاب و توان رشد و گیاه پالایی آن در مقایسه با دو گونه بومی و غیربومی برموداگراس مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه های تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. نتایج نشان داد وجود 20% لجن نفتی در خاک سبب افزایش رشد علف گندمی نسبت به تیمار شاهد شد، درحالی که رشد گونه های برموداگرس را به طور معنی داری کاهش داد. افزایش بیشتر میزان آلاینده ها، سبب کاهش معنی دار رشد کلیه گیاهان شد. کیفیت ظاهری چمن (رنگ، تراکم و بافت) با افزایش میزان آلاینده های خاک کاهش یافت و در مجموع بهترین کیفیت ظاهری در خاک های آلوده مربوط به برموداگراس غیربومی بود. میزان کلروفیل کل علف گندمی در تیمار 2t تفاوت معنی داری با تیمار شاهد نداشت، درحالی که در هر دو گونه برموداگرس حضور لجن نفتی به میزان 20% در خاک، میزان کلروفیل کل را به طور معنی داری کاهش داد. حضور آلاینده های نفتی در خاک، تولید پرولین در گیاهان را به طور معنی داری نسبت به خاک غیرآلوده افزایش داد. همچنین با افزایش در میزان آلاینده های خاک، فعالیت آنزیم های کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز ابتدا افزایش و سپس کاهش پیدا کرد. در انتهای آزمایش مشاهده شد که بیشترین و کمترین زیست توده ریشه به ترتیب متعلق به برموداگراس بومی و علف گندمی بود. حضور 20 و 40 درصد لجن نفتی در خاک، عملکرد ریشه علف گندمی را نسبت به تیمار شاهد کاهش، اما عملکرد ریشه گونه های برموداگراس را افزایش داد. عمق نفوذ و تراکم ریشه علف گندمی با حضور آلاینده ها کاهش، درحالی که در هر دو گونه برموداگراس افزایش یافت. نتایج همچنین نشان داد حضور آلاینده های نفتی و گیاهان، سبب افزایش معنی دار در فعالیت میکروارگانیسم ها نسبت به خاک غیرآلوده و بدون گیاه شد، به گونه ای که بیشترین میزان کربن تولیدشده در اثر فعالیت میکروارگانیسم های خاک، در ریزوسفر گونه های برموداگراس در تیمار با بیشترین میزان آلودگی (80% لجن) مشاهده شد. حضور پوشش گیاهی نقش موثر و معنی داری در تجزیه و تخریب آلاینده های نفتی در خاک داشت، به طوری که میزان کل هیدروکربن های نفتی حذف شده از ریزوسفر هر سه گیاه مورد مطالعه بیش از نمونه بدون گیاه بود. تأثیر ریزوسفر گونه های برموداگراس در حذف آلاینده های نفتی خاک به طور معنی داری بیشتر از ریزوسفر علف گندمی بود. در مجموع به نظر می رسد برموداگراس غیربومی به دلیل داشتن کیفیت بالاتر و توان گیاه پالایی بیشتر در خاک های آلوده در میان گیاهان مورد بررسی مناسب ترین گیاه جهت ایجاد یک پوشش سبز در مناطق با خاک های آلوده به هیدروکربن های نفتی است.
آتنا شیبانی راد مریم حقیقی
با توجه به نیاز جمعیت رو به رشد بشر به غذا، کشت و کار محصولات کشاورزی از جمله سبزیجات در شرایط محیطی نامساعد نیز گسترش یافته است. از این رو گیاهان در معرض شرایط دمایی، تغذیه ای و اقلیمی نامطلوب و غیر بهینه قرار دارند و مقدار تولید بسته به نوع و توانایی گیاه برای سازگاری با شرایط تنش متفاوت است. به منظور بررسی اثر تنش دماهای نامناسب در ناحیه ریشه و کمبود نیتروژن در محیط کشت این آزمایش با دو گیاه کاهو و فلفل دلمه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه های پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان با سه سطح نیتروژن محلول غذایی (50، 75 و 100) درصد محلول غذایی جانسون و سه تیمار دمای ریشه (?c25± ، ?c15 ± و ?c 35±) با پنج تکرار برای هر تیمار به اجرا در آمد. نتایج نشان داد که با کاهش سطح نیتروژن محلول غذایی در هر دو گیاه در دمای ریشه 35 درجه سانتی گراد مقدار نیتروژن بیش تری جذب گردیده و به دنبال آن مقدار اوره و نیترات بالاتری در بافت های هوایی تجمع یافته است. علاه بر این در دمای 15 و 25 درجه سلسیوس با کاهش غلظت نیتروژن محیط کشت غلظت بالاتری از عناصر فسفر و پتاسیم در بافت های هوایی مشاهده شد. بالاترین مقدار زی توده در دمای بهینه رشد ریشه (25 درجه سلسیوس) و 100 درصد غلظت محلول غذایی جانسون مشاهده شد و در هر سه دمای اعمال شده با کاهش غلظت نیتروژن محلول غذایی رشد هر دو گیاه کم شد. غلظت ترکیبات فنولی در عصاره شاخساره و ریشه در فلفل دلمه ای در دو دمای 15 و 25 درجه سلسیوس با کاهش میزان نیتروژن افزایش یافت اما در کاهو تنها در دمای 15 درجه سلسیوس مقادیر بالایی از ترکیبات فنولی دیده شد. در هر سه دما با کاهش غلظت نیتروژن از مقدار شاخص کلروفیل در فلفل دلمه کاسته شد و البته این کاهش در تیمارهای غذایی در هر دو گیاه در دمای ریشه 35 درجه سلسیوس شدیدتر بود. شدت فتوسنتز در هر سه سطح نیتروژن دمای ریشه 15 درجه سلسیوس در فلفل دلمه و هر سه سطح نیتروژن دمای ریشه 35 درجه سلسیوس در کاهو دارای بالاترین مقدار بود. شدت تعرق در غلظت 50 درصد نیتروژن محلول غذایی جانسون در هر سه دمای اعمال شده بر ریشه کاهو دارای بیش ترین مقدار بود این در حالی است که در فلفل دلمه ای تعرق در هر سه سطح نیتروژن محلول غذایی در دمای ریشه 35 درجه سلسیوس مقادیر بالایی را نشان داد. در نهایت می توان نتیجه گرفت که متابولیسم نیتروژن در این دو گیاه تحت شرایط کمبود نیتروژن در دمای بالا کم تر تحت تاثیر قرار گرفته و دمای پایین اثر تخریبی بیش تری در متابولیسم نیتروژن این دو گیاه دارد.
رضا ابوالقاسمی موسی سلگی
نانو فناوری در تعریفی بسیار ساده، یعنی فناوری¬هایی که در ابعاد نانومتری عمل می¬کنند. کاربرد¬ها و توانایی¬های بالقوه در فناوری نانو، امید¬ها و چشم انداز¬های جدیدی در راستای حفظ محیط زیست ایجاد نموده است. میزان ضایعات گیاهی از جمله پسماند¬های گیاهان دارویی یکی از بزرگترین مشکلات زیست محیطی سال¬های اخیر کشور است. در فرآیند توسعه صنعتی - اقتصادی استفاده از پسماند¬ها و بازیافت آنها به محصولات با ارزش، یک امر ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی روش¬های مدیریت پسماند¬های کشاورزی با تاکید بر بازیافت و سنتز نانوذرات روی و سپس کاربرد این نانوذرات بعنوان منبع روی در محلول غذایی برای گوجه فرنگی انجام گردید. در مطالعه حاضر از پسماند¬های گیاهان دارویی مختلف به منظور تولید نانوذرات روی استفاده شد. طی بررسی¬های اولیه انجام گرفته روی عصاره پسماند¬های گیاهان موجود، مشخص شد که از بین عصاره¬ی گیاهان دارویی کاسنی، ختمی، آویشن و مشگک، عصاره پسماند آویشن (timus vulgaris) برای سنتز نانو¬اکسید¬روی و عصاره پسماند مشگک (ducrosia anethifolia) برای سنتز نانو¬سولفیدروی مناسب است. بدین منظور عصاره پسماند¬های گیاهی تهیه و این عصاره در مرحله بعدی برای سنتز نانوذرات اکسید و سولفید روی استفاده شد. نانو پودر¬های تولید شده با استفاده از رنگ ظاهری، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، اسپکتروفتومتری uv-vis، ftir و پرتو اشعه ایکس (xrd) مشخصه یابی گردیدند. بررسی حاصل از دستگاه uv-vis نشان داد که در محدوده¬ی جذبی مورد انتظار برای نانوذرات، جذب صورت گرفته است. نتایج میکروسکوپ الکترونی روبشی بیانگر تولید موفقیت آمیز نانوذرات از پسماند¬های گیاهان دارویی است. در نهایت مشخصه یابی نانوذرات نشان داد که پسماند آویشن توانایی تولید نانو¬ذرات¬اکسید¬روی و پسماند مشگک توانایی تولید نانو¬ذرات¬ سولفیدروی را دارد. در آزمایش بعد کارایی نانوذرات تولیدی بعنوان منبع تامین کننده روی در کشت هیدروپونیک گوجه فرنگی با استات روی و سولفات روی تجاری موجود در بازار مقایسه شد. به¬همین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه¬های پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان با چهار منبع روی (سولفات روی، استات روی، نانواکسیدروی و نانوسولفید ¬روی) و سه سطح روی (2 ، 1 و 0/2 میکرومولار) با سه تکرار برای هر تیمار به اجرا درآمد. نتایج نشان داد قطر ساقه، شاخص سبزینگی، فتوسنتز، تعداد برگ، تعداد گل، ارتفاع بوته، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه، حجم ریشه، غلظت روی اندام هوایی بطور معنی داری تحت تاثیر منبع تامین روی قرار گرفت. همچنین ارتفاع بوته، وزن تر اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه و غلظت روی اندام هوایی بطور معنی داری تحت تاثیر سطوح مختلف روی قرار گرفت. برهمکنش بین منابع و سطوح مختلف روی بر وزن تر و خشک اندام هوایی معنی دار شد. مقایسه میانگین¬ها نشان داد بیشترین مقدار در کلیه صفات اندازه گیری شده بجز قطر ساقه، مربوط به تیمار نانو سولفیدروی بود. بیشترین میزان قطر ساقه در تیمار نانواکسیدروی و کمترین میزان در سولفات روی دیده شد. کمترین میزان فتوسنتز، تعداد برگ، ارتفاع بوته و حجم ریشه در تیمار سولفات روی مشاهده شد. بیشترین و کمترین وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه به¬ترتیب در تیمارهای نانو سولفیدروی و سولفات روی (شاهد) مشاهده شد. همچنین با افزایش غلظت روی روند صعودی در وزن تر اندام هوایی و وزن تر و خشک ریشه دیده شد. بیشترین شاخص سبزینگی مربوط به غلظت 2 میکرومولار و کمترین شاخص سبزینگی در غلظت 0/2 میکرومولار مشاهده شد. غلظت روی در اندام هوایی با افزایش سطح روی در محلول غذایی بطور معنی داری افزایش یافت. بر اساس نتایج بدست آمده گیاه گوجه فرنگی در محلول غذایی حاوی نانوذرات سولفید روی، رشد و عملکرد نهایی بیشتری در مقایسه با شاهد داشت. علاوه بر این نانواکسید روی نیز برتری عملکرد در مقایسه با شاهد را نشان داد ولی این برتری به اندازه نانو سولفیدروی نبود. بطور کلی می¬توان بیان کرد نانوذرات سولفیدروی تولیدی با استفاده از روش سبز به¬دلیل اینکه در کلیه صفات مورد اندازه گیری برتری نشان داد، منبع مناسبی برای تامین روی مورد نیاز گوجه فرنگی در محلول جانسون می¬باشد.
مهرنوش میرحکاک اصفهانی بدرالدین ابراهیم سید طباطبایی
تره (allium ampeloprasum) گیاهی تک لپه و از خانواده لیلیاسه می باشد. از نظر گیاهشناسی دوساله محسوب شده ولی در تولید تجاری به عنوان گیاهی یکساله با طول عمر کوتاه کشت می گردد. تره ایرانی یک سبزی برگی پرمصرف با خواص غذایی و دارویی است. بخشی از این خواص به محتوای فنول کل و میزان فعالیت آنتی اکسیدانی آن نسبت داده می شود. علیرغم اهمیت اقتصادی و دارویی این گیاه، مطالعات مولکولی بسیار محدودی به منظور بررسی تنوع ژنتیکی تره ایرانی صورت گرفته است. به نظر می رسد ارزیابی روابط مولکولی توده های اهلی و وحشی با استفاده از نشانگرهای ژنتیکی، می تواند در شناسایی ویژگی های ارزشمند این گیاه بومی اثرگذار باشد. علاوه بر این، اندازه گیری فعالیت آنتی اکسیدانی این گیاه به انضمام مقایسه های مولکولی، دیدگاهی جامع تر و درکی عمیق تر راجع به این گیاه فراهم می آورد. در پژوهش حاضر، توده های زراعی دستگرد، زاینده رود، شادگانی و شهرضا، و توده های وحشی ایلام، بابل، ساری و جهرم و یک توده تره فرنگی به عنوان توده خارج گروهی با استفاده از نشانگر srap مورد ارزیابی قرار گرفت. ده ترکیب آغازگری استفاده شده در این توده ها 397 نوار تکثیر کرد که همگی چندشکل بودند. میانگین محتوی اطلاعات چندشکل برای کل ترکیبات آغازگری 232/0 محاسبه شد. تجزیه خوشه ای با استفاده ازماتریس تشابه دایس و روش upgmaبا ضریب همبستگی کوفنتیک 916/0 انجام گرفت. نمودار خوشه ای حاصل، توده های زراعی و وحشی را به خوبی از هم تفکیک کرد و توده وحشی ایلام نیز از همه توده ها جدا شد. با توجه به اینکه توده های زراعی و وحشی ایرانی هرکدام از زیرگونه ای متفاوت معرفی شده اند، می توان احتمال داد که توده ایلام زیرگونه متمایزی داشته باشد. نتایج حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی (pca) توزیع یکنواخت نشانگر در سراسر ژنوم را نشان داد. به منظور بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی در این تحقیق پس از استخراج عصاره متانولی توده های مذکور، اندازه گیری کل ترکیبات فنولی توسط اسپکتروفوتومتری با روش فولین - سیوکالتو انجام شد و خاصیت آنتی اکسیدانی توسط مدل سیستم dpph (2,2-diphenyl-1-picrylhydrazyl) ارزیابی گردید. میزان ترکیبات فنولی در توده های تره ایرانی چندان بالا نبود و از 535/6 تا 716/19 میلی گرم تانیک اسید/ گرم ماده خشک متغیر بود. توده دستگرد و پس از آن توده ساری و توده ایلام بیشترین مقدار فنول کل را به خود اختصاص دادند. نتایج dpph به صورت درصد ممانعت کنندگی رادیکال آزاد dpph گزارش شد. توده ایلام بیشترین فعالیت را از این منظر به خود اختصاص داد. توده وحشی ایلام که در تجزیه خوشه ای داده های srap از سایر توده ها به طور جداگانه دسته بندی شده بود، بالاترین فعالیت آنتی اکسیدانی را به خود اختصاص داد؛ بطوریکه فعالیت آنتی اکسیدانی آن تفاوت زیادی با استاندارد bhtنداشت. نتایج حاصل نشاندهنده ویژگی های خاص و منحصربفرد این توده وحشی است.
ندا چنانی جواد کرامت
طی سالهای اخیر علاقه ی زیادی به استفاده از غذاهای آماده به مصرف پدید آمده که این امر به دلیل زندگی مدرن امروزی، وضعیت شغلی و وقت کم در طبخ مواد غذایی در آشپزخانه است. با توجه به ارزش غذایی بسیار بالای سبزیجات و اهمیت مصرف آنها نیاز است میزان تغییرات ترکیبات مغذی سبزیجات در طی فرایندهای مختلف به منظور تولید سبزیجات آماده مصرف مورد بررسی قرار گیرد. فلفل دلمه ای، کرفس وکلم منابع غنی ویتامین های مختلف به خصوص ویتامین cبوده و سرشار از آنتی اکسیدان ها و خاصیت ضد سرطانی و ضد کلسترولی زیادی هستند. در این تحقیق اثر فرایندهای شستشو، آنزیم بری و انبارداری به مدت 6 ماه به صورت منجمد بر میزان کل ترکیبات فنولیک و فعالیت آنتی اکسیدانی، ویتامین c، خاکستر و عناصر معدنی، بافت و رنگ فلفل،کلم و کرفس بررسی شد. آنزیم بری نمونه ها به دو روش استفاده از آب جوش و بخاردهی و انجماد به دو روش خانگی و نیمه صنعتی انجام شد. طبق نتایج بدست آمده در این تحقیق میزان ویتامینc کرفس و کلم در اثر شستشو کاهش پیدا کرد ولی در فلفل شستشو تغییری در میزان آن ایجاد نکرد. فرایند آنزیم بری در هر سه نوع سبزی موجب کاهش معنی دار در میزان ویتامینc شد. در کرفس نمونه های آنزیم بری شده با بخار در تمام زمانها میزان ویتامین c بیشتری نسبت به نمونه های آنزیم بری شده با آب جوش داشتند ولی در فلفل و کلم نمونه های آنزیم بری شده با آب جوش در تمام زمان ها میزان بالاتری از ویتامین c نسبت به نمونه های آنزیم بری شده با بخار داشتند. نوع فریزر اختلاف معنی داری در میزان ویتامین cهر سه سبزی ایجاد نکرد. میزان ترکیبات فنولیک کلم وکرفس در اثر شستشو کاهش پیدا کرد ولی در فلفل شستشو بر میزان این ترکیبات تاثیر معنی داری نداشت. آنزیم بری در هر سه نوع سبزی موجب کاهش معنی دار در میزان ترکیبات فنولیک شد. در فلفل و کرفس میزان ترکیبات فنولیک نمونه های آنزیم بری شده با آب جوش بیشتر از نمونه های آنزیم بری شده با بخار بود. نوع فریزر اختلاف معنی داری در میزان ترکیبات فنولیک هر سه سبزی ایجاد نکرد و میزان ترکیبات فنولیک فلفل،کلم وکرفس در طی زمان انبارداری کاهش پیدا کرد. میزان فعالیت آنتی اکسیدانی فلفل،کلم و کرفس در اثر شستشو تغییر معنی داری نکرد. آنزیم بری کردن در هر سه نوع سبزی موجب کاهش معنی دار در میزان فعالیت آنتی اکسیدانی شد. در کلم و کرفس نمونه های آنزیم بری شده با بخار فعالیت آنتی اکسیدانی بیشتری نسبت به نمونه های آنزیم بری شده با آب جوش داشتند ولی در فلفل نوع آنزیم بری موجب اختلاف معنی داری در میزان فعالیت آنتی اکسیدانی نشد. میزان فعالیت آنتی اکسیدانی فلفل،کلم وکرفس در طی زمان انبارداری کاهش پیداکرد. در فلفل در اثر شستشو تغییر معنی داری در بافت نمونه ها ایجاد نشد ولی در کلم و کرفس شستشو موجب نرم شدن بافت نمونه ها شد.آنزیم بری در هر سه نوع سبزی موجب کاهش سفتی و نرمتر شدن بافت نمونه ها شد. به طور کلی نمونه های آنزیم بری شده با بخار بافت سفت تری نسبت به نمونه های آنزیم بری شده با آب جوش داشتند. در اثر انجماد در طی زمان انبارداری میزان نیروی برشی کاهش پیدا کرد و بافت نمونه ها نرمتر شد. در فلفل و کرفس شستشو، آنزیم بری و روش آنزیم بری بر پارامترهای رنگ تاثیر معنی داری نداشت. در کلم شستشو بر میزان ضریب l و ضریب a تاثیر معنی داری نداشت ولی موجب افزایش ضریب b شد. آنزیم بری بر ضریب l تاثیر معنی داری نداشت ولی موجب افزایش ضریب b و کاهش ضریب a نمونه ها شد.
فاطمه شریف حسن مریم حقیقی
در کار حاضر پیل سوختی غشاء تبادل پروتونی تک کاناله به صورت سه بعدی مدل سازی شده است. به منظور مدل سازی معادلات نفوذ، مومنتم و انتقال جرم برای سمت کاتد و آند نوشته و به صورت همزمان حل می شود. سینتیک انتخابی برای واکنش ها با توجه به کاتالیست پلاتین انتخاب شده است. مدل سازی توسط نرم افزار انسیس فلوئنت ویرایش 15 انجام شد و شبیه سازی صورت گرفت. درنهایت منحنی پلاریزاسیون آن رسم گردید. همچنین نتایج مدل به صورت کانتورهای غلظت مولی، دما، آنتالپی و آنتروپی آورده شد. در ادامه تحلیل اگزرژی روی سیستم پیل سوختی صورت گرفت و نمودارهای مربوط به کار، برگشت ناپذیری و بازده ی اگزرژی رسم شدند. نتایج حاکی از آن هستند که افزایش دما و فشار و کاهش ضخامت غشاء موجب افزایش کار و بازده اگزرژی و کاهش برگشت ناپذیری می شوند. همچنین با افزایش چگالی جریان، ابتدا کار افزایش و سپس کاهش می یابد. همچنین افزایش چگالی جریان موجب افزایش برگشت ناپذیری و کاهش بازده ی اگزرژی می شود. در ادامه، بهینه سازی تک هدفه ی چهار متغیره با هدف حداکثر کردن کار گرفته شده از سیستم و بازده اگزرژی و حداقل کردن برگشت ناپذیری ترمودینامیکی با استفاده از نرم افزار متلب و شاخه الگوریتم ژنتیک آن انجام گردید. همچنین بهینه سازی چندهدفه ی چهار متغیره نیز صورت گرفت.
بهزاد عبدالهی پور حسین شریعت مدا
مواد ارگانیک به دلیل عوارض جانبی کمتر نسبت به مواد شیمیایی، جهت استفاده در کاربردهای مختلف ازجمله تولیدات صنعتی و کشاورزی روزبه روز بیشتر موردتوجه قرار می گیرند. سرکه چوب، ماده حاصل از سرد شدن دوده ی آتش به عنوان ماده ای صد در صد ارگانیک می تواند جایگزین مناسبی برای جایگزین نمودن بخشی از مواد شیمیایی مورداستفاده در صنعت کشاورزی معرفی گردد. پژوهش حاضر در سال 1393 طی دو آزمایش جداگانه در قالب طرح کاملاً تصادفی به منظور بررسی تأثیر سرکه چوب کاج بر خصوصیات رشد فتوسنتزی و فیزیولوژیک گیاهان میوه-ای و برگی، خیار و ریحان با 6 تیمار3333،2500،2000،1250،0 و mg/l 5000 با 4 تکرار طراحی و اجرا گردید. آزمایش اول به صورت آزمایشگاهی بر روی بذرهای خیار و ریحان به صورت پرایمینگ و آزمایش دوم به صورت گلدانی در آزمایشگاه و گلخانه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد.
مینا رحمانی مریم حقیقی
مبدل حرارتی صفحه ای پره دار یکی از پرکاربردترین مبدلهای حرارتی می باشد که بدلیل بازدهی حرارتی بالا، نسبت سطح به حجم بالا و وزن پایین بسیار مورد توجه قرار گرفته است. تحقیقات فراوانی در راستای بهبود عملکرد و افزایش بازدهی این مبدل ها صورت پذیرفته است. به این منظور شناخت دقیقی از عوامل موثر بر طراحی و عملکرد این مبدل ها ضروری می باشد. مطالعات نشان می دهد، در این مبدل های حرارتی رابطه غیرمستقیم بین نرخ انتقال حرارت و افت فشار وجود دارد. چنانچه، دبی گازهای ورودی بیشتر گردد انتقال حرارت بیشتری صورت پذیرفته و در نتیجه سطح کمتری برای دستیابی به بازدهی حرارتی مورد نظر نیاز است. از سوی دیگر افزایش دبی گازهای ورودی باعث افزایش افت فشار در مبدل شده که در نتیجه موجب افزایش انرژی مصرفی در کمپرسورها می گردد. به دلیل تقابل اثرات انتقال حرارت و افت فشار، مساله بهینه سازی در مبدل های حرارتی مطرح می گردد، به عبارت دیگر می بایست پارامترهای موثر بر طراحی مبدل به گونه ای انتخاب گردند که هزینه کلی مبدل کاهش یابد. هدف از کار حاضر بهینه سازی عملکرد مبدل حرارتی صفحه ای پره دار است. تابع هدف، تلفیقی از فشرده سازی سطح و کمینه سازی هزینه کلی سالیانه (شامل هزینه ثابت و هزینه عملیاتی) و اتلافات اگزرژی و هزینه اگزرژی ناشی از اختلاف دما و افت فشار می باشد. به منظور بهینه سازی، ابتدا طراحی و تحلیل حرارتی و هیدرولیکی مبدل انجام می شود. مشخصات هندسی مبدل مانند ابعاد مبدل، ابعاد پره ها و فرکانس تکرار پره ها به عنوان متغیرهای طراحی در نظر گرفته می شود. در این پروژه برای بهینه سازی مبدل حرارتی از الگوریتم بهینه سازی ژنتیک استفاده شده است. به همین منظور از قسمت ابزار بهینه سازی در نرم افزار متلب و روش حل ژنتیک الگوریتم استفاده شده است. در اولین قدم تمامی فرمول بندی های هیدرولیکی و حرارتی به زبان متلب نوشته شده کد مربوطه آماده می گردد. در تابع نوشته شده پارامترهای طراحی مشخص شده و بر اساس این پارامترها، توابع هدف و قیود محاسبه می گردند. در این تحقیق علاوه بر استفاده از الگوریتم بهینه سازی ژنتیک، یک کد بهینه سازی مستقیم نیز استفاده شده است
شکوفه رضایی منصوره زاهدی تبریزی
مطالعه ی تئوری تابعی چگال (dft) برای بررسی قدرت پیوند هیدروژنی درون مولکولی ?و ? - بیس [( ?- آمینو اتیل )آمینو بنزو [g]فتالازین 10و5 - دی ان تری هیدروکلرید] (bbr 2894) و ?و? - بیس [( ?- دی اتیل آمینو اتیل )آمینو بنزو [g] فتالازین 10و5 - دی ان ] (bbr 2853) و?و?- بیس [(?-آمینو اتیل) ] بنزو [g] کینوکسالین 10و5 -دی ان تری هیدروکلرید ] (a) انجام شد بهینه سازی کامل ، جابه جایی شیمیایی پروتون وطیف ارتعاشی وطیف دوتره آنها مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی دقیق تر از برنامه aim 2000 استفاده شده است. تجزیه وتحلیل دقیق تر با استفاده از برنامه aim 2000 انجام شد. محاسبات نشان می دهد که مولکول های bbr 2894 ، bbr 2853 و a قدرت پیوند هیدروژنی درون مولکولی یکسانی دارند.