نام پژوهشگر: مصطفی مرادی
مصطفی مرادی بهمن سلیمانی
میدان نفتی پارسی در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان اهواز و در فروافتادگی دزفول شمالی قرار گرفته و توسط میادین نفتی پرنج، ماماتین و کوه بنگستان احاطه شده است. در این میدان بخش یک سازند گچساران، پوش سنگ مخزن آسماری محسوب می شود. ارزیابی توالی این بخش و تعیین عمق آن جهت پیش بینی عمق احتمالی ورود به مخزن، عملیات جداره گذاری و جلوگیری از هرزروی یا فوران گل حفاری ضروری به نظر می-رسد. لذا، این مطالعه با تکیه بر مطالعات پتروگرافی، پتروفیزیکی و ژئوشیمیایی به بررسی آن پرداخته است. مطالعه پتروگرافی مقاطع میکروسکوپی و نیز نمودارهای چاه پیمایی (لاگ های gr و sonic) پوش سنگ 28 حلقه چاه نشان می دهد که سنگ پوش در این میدان بطور عمده از لیتولوژی های انیدریت، نمک و مارن تشکیل شده و چند لایه شاخص آهکی و یک لایه شیل بیتومین دار نیز در تمامی چاه ها مشاهده می شود. لذا در نمودارهای چاه پیمایی می توان 6 افق کلیدی را شناسایی نمود. لیتولوژی های مذکور تنوع بافتی گسترده ای را نشان می دهند که ممکن است در حین رسوبگذاری و یا از فرایندهای دیاژنزی ناشی شده باشند. مجموعه شواهد پتروگرافی نشانگر رسوبگذاری پوش سنگ در یک سیستم سبخایی- لاگونی دارای کفه نمکی است. فرایندهای تکتونیکی متعددی این میدان را تحت تاثیر قرار داده و سبب تغییرات چشمگیری در ضخامت پوش سنگ شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که ضخامت پوش سنگ در یال شمالی و خط الرأس تاقدیس کم بوده، ولی در یال جنوبی بسیار زیاد است. این موضوع می تواند در ارتباط با مکانیزم چین خوردگی و عملکرد گسل های فراوان موجود در میدان (از جمله گسل امتدادلغز هندیجان – ایذه) باشد. این رخدادها انجام عملیات حفاری را با مشکلاتی مواجه نموده است. آنالیز نمونه ها توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) مجهز به دستگاه آنالیز نقطه ای (edx) و روش xrf انجام گردید. داده های بدست آمده نشان می دهد که تغییرات ژئوشیمیایی بارزی بین نمک ها و انیدریت های پوش سنگ با بخش های بالایی سازند گچساران وجود ندارد. در تمامی چاه های مورد مطالعه، بیشترین میزان تمرکز باریم (ba) در انیدریت زیر افق کلیدی d است. پوش سنگ در دسته ی پوش سنگ های نمکی- انیدریتی رده بندی می شود، همبستگی بالای عناصر na و cl با یکدیگر و اکسیدهای cao و so4 نشانه تشکیل نمک و انیدریت بصورت اولیه در پوش سنگ بوده و بالا بودن مقدار برخی از عناصر نظیر fe و mn از شرایط احیایی حاکم بر محیط حکایت می کند.
مصطفی مرادی علی اله بداشتی
بحث از مرگ به عنوان یکی از سوالات اصلی بشر همواره مورد توجه ادیان الهی به ویژه اسلام و اندیشمندان و فلاسفه و متکلمان قرار گرفته است، و به عنوان یکی از مسائل اعتقادی در مباحث معاد مورد توجه خاص قرآن کریم و روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) می باشد. در بینش اسلامی مرگ فعلی از افعال الهی و امری وجودی است که به صورت قانون و سنت جاوید خداوند بر جهان هستی حاکم است و شامل همه موجودات زمینی به ویژه انسانها می شود. بی شک بررسی چیستی مرگ و شناخت آن از اموری است که عقل بشر به تنهایی قادر به تشخیص و شناخت آن نیست و در این زمینه عقل با مدد وحی تا اندازه ای می تواند مرگ را تبیین کند، بر این اساس نگارنده در پنج فصل با بهره گیری از آیات و روایات و مباحث کلامی بدان پرداخته است. توضیح اینکه در فصل اول به بحث از کلیات که شامل طرح تحقیق و مفهوم شناسی لغوی و اصطلاحی است پرداخته شده و در فصل دوم بحث از مرگ و آرزوی مرگ و علل کراهت از مرگ از دیدگاه قرآن و روایات مورد تفحّص قرار گرفته و در فصل سوم بحث از مرگ اندیشی و آثار و فوائد مرگ اندیشی و صفات مرگ اندیش و راهکارهای مرگ اندیشی با تکیه بر آیات و روایات اسلامی مورد تحقیق قرار گرفته است. در فصل چهارم به بحث از حقیقت انسان و حقیقت مرگ از دیدگاه متکلمان مسلمان روی آورده و در فصل پنجم به بحث از شبهاتی که پیرامون مرگ مطرح است اکتفاء شده است.
مصطفی مرادی محسن قنبرزاده
زمینه تحقیق: ترکیب بدنی، سیستم تنفس را با درجات گوناگونی تحت تاثیر قرار داده و باعث تغییراتی در حجم های استاتیک و جریان دینامیک ریوی می شود. بااین همه، اطلاعات کافی در مورد مقاومت راه هوائی حین انجام مانورهای دینامیک تنفسی پس از یک وهله فعالیت هوازی زیر بیشینه در افراد چاق و لاغر وجود ندارد. هدف: ارزیابی عملکرد دستگاه تنفس، هنگام استراحت و پس از فعالیت هوازی زیر بیشینه در افراد چاق و لاغر، با تاکید بر نقش ترکیب بدن. روش کار: بیست ویک آزمودنی پسر غیرسیگاری، شامل دو گروه لاغر(8نفر) و چاق(13نفر)؛-که در آن افراد چاق با چربی شکمی و شاخص توده بدنی بالاتر از 35 و شاخص 036/ ± 006/1= whr و محیط کمر برابر با میانگین1/8 ± (cm) 7/109 و افراد لاغر با شاخص توده بدنی کمتر از 19، تحت آزمون قرار گرفتند. ترکیب بدنی آزمودنی ها توسط دستگاه dxa اندازه گیری شد. فعالیت ورزشی روی تردمیل اجرا و شدت آن براساس درصدی از حداکثر ضربان قلب هر آزمودنی محاسبه شد. آزمون عملکرد ریوی توسط اسپیرومتری در پیش آزمون و دقایق 1، 10و20و30 پس از آزمون اندازه گیری و برای مقایسه پیش آزمون ها و پس آزمون ها در هر گروه از روش آماری anova و برای مقایسه پس آزمون ها نسبت به پیش آزمون از آزمون تعقیبی lsd استفاده شد. نتایج: شاخص های اسپیرومتریک در افراد چاق، پس از فعالیت هوازی زیربیشینه رو به کاهش گذاشت؛که برای fvc و fev1 ، معنادار بود. کاهش معناداری در هیچیک از شاخص های اسپیرومتریک افراد لاغر مشاهده نشد. درصد fev1 به fvc در هردو گروه افزایش یافت. نتیجه گیری: آزمایشات اسپیرومتریک نشان داد که شاخص های ریوی در افراد چاق، در دقایق 10و 20 بیشترین کاهش را دارد؛ که می توان آن را به تجمع چربی شکمی و کاهش الاستیسیته دیواره سینه ای مرتبط دانست. نسبت fev1 به fvc در هر دو گروه چاق و لاغر افزایش را نشان داد که در افراد چاق نشان از ناهنجاری تحدیدی در عملکرد ریوی می باشد.
صفی الله سجادی نیا پیام فیاض
امروزه اطلاعات زیادی در مورد آثار منفی گرد ناشی از کارخانه های سیمان بر پوشش های گیاهی وجود دارد اما تاکنون تأثیر این آلودگی ها بر درختان کنار که در سطح وسیعی از مناطق نیمه خشک حضور دارد بررسی نشده است. در این مطالعه تأثیر دپوی ریزگردهای کارخانه سیمان بهبهان بر ویژگی های رویشی، ریختاری و فیزیولوژیکی درختان کنار (ziziphus spina-christi l.) در فواصل 5/0، 2، 5 و 7 کیلومتری شمال غربی کارخانه در یک فصل رویش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش فاصله از کارخانه تا فاصله 5 کیلومتری میزان دپوی ریزگردها بر روی برگ درختان کنار کاهش معنی داری داشت. با افزایش دپوی گرد سیمان، از مساحت برگ ها کاسته شد اما وزن خشک آن ها تغییری نکرد. فراوانی روزنه ها در هر دو سمت برگ تحت تأثیر دپوی گرد سیمان کاهش یافت اما این کاهش در قسمت فوقانی برگ بیشتر از قسمت تحتانی بود. همچنین با افزایش دپوی ریزگردها از محتوای کلروفیل a و کاروتنوئیدهای برگ کاسته شد اما تغییر معنی داری در محتوای کلروفیل b مشاهده نشد. بررسی شعاع دوایر سالیانه درختان کنار طی دو دوره پنجساله تغییر معنی داری را با نزدیک شدن به کارخانه نشان نداد. همچنین نرخ برگزایی درختان کنار نیز تحت تأثیر دپوی گرد سیمان قرار نگرفت. اما رشد طولی شاخه های رو به کارخانه با افزایش فاصله تا 5 کیلومتری کارخانه کاهش یافت و در 7 کیلومتری مجددا کاهش یافت. در مجموع نتایج این بررسی نشان داد که آثاری از ضعف فیزیولوژیکی در درختان کنار تحت تأثیر کارخانه سیمان بهبهان مشاهده می شود اما با شدت فعالیت فعلی کارخانه (یک میلیون تن سیمان در سال) این امر تأثیر معنی داری را بر رشد درختان مستقر در توده های مجاور نداشته است.
مصطفی مرادی امیر حمیدی
در این پایان نامه رفتار مکانیکی و برشی ماسه رس دار مسلح شده با الیاف پلی پروپیلن تحت آزمایش های سه محوری مورد مطالعه قرار گرفته است. پارامترهایی نظیر درصد رس در نمونه (صفر، 10 و 20 درصد)، درصد الیاف در نمونه (صفر، 5/0 و 1 درصد) و فشار دورگیر (100، 200 و 300 کیلوپاسکال) در دو حالت تحکیم یافته زهکشی شده و تحکیم یافته زهکشی نشده مورد بررسی قرار گرفته است. قطر و ارتفاع نمونه ها به ترتیب برابر 100 و 200 میلیمتر می باشد که برای یکنواختی هر چه بیشتر درصد تراکم، نمونه ها در 8 لایه کوبیده شده اند. سرعت بارگذاری 2/0 میلیمتر بر دقیقه می باشد تا امکان زهکشی برای نمونه ها فراهم باشد. پس از آزمایش نمودارهای تنش محوری اضافی-کرنش محوری و تغییرات حجم-کرنش محوری و تغییرات فشار آب حفره ای-کرنش محوری بدست آمده و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. از مهم ترین نتایج بدست آمده آن است که با افزایش درصد رس، مقاومت برشی و اتساع کاهش می یابد. افزایش درصد رس مخلوط با ماسه، چسبندگی موثر را افزایش و زاویه اصطکاک داخلی و زاویه اتساع را کاهش داده است. علاوه بر این، در حالت تحکیم یافته زهکشی نشده، افزایش فشار آب حفره ای با افزایش درصد رس مخلوط در ماسه مشاهده شده است. با اینکه نمونه های رس دار نسبت به نمونه های ماسه ای از مقاومت برشی کمتری برخوردارند، اما مقاومت نمونه های رس دار مسلح شده با 1 درصد الیاف، بیشتر از مقاومت نمونه های ماسه ای غیرمسلح است. از این رو می توان از مسلح سازی با الیاف در بهبود مقاومت برشی ماسه های رس دار استفاده کرد. همچنین مشخص شد، با اضافه شدن 1 درصد الیاف، مقاومت برشی نمونه های مسلح شده، به طور متوسط 4/2 برابر مقاومت برشی نمونه های غیرمسلح است. مسلح سازی روی پارامترهای مقاومت برشی یعنی چسبندگی و زاویه اصطکاک داخلی نیز موثر بوده و با افزایش درصد الیاف، هر دوی این پارامترها را افزایش می دهد.