نام پژوهشگر: مظفر شریفی
ژاله تحصیلی مظفر شریفی
ریحان (ocimum basilicum)، گیاهی علفی و یکساله از تیره نعناع است که به عنوان یک گیاه دارویی مهم برای بیماری هایی چون سردرد، سرفه، زگیل، کرم روده و نارسایی های کلیوی در ایران مورد استفاده است. اسانس ریحان به طور عمده شامل ترکیبات فنیل پروپانوئیدی است که مسیر بیوسنتز این ترکیبات از مسیر شیکمات می گذرد و مهمترین ترکیبات آنها شامل چاویکول، متیل چاویکول، اوژنول، متیل اوژنول، سینامات و المیسین می باشند. بیوسنتز این ترکیبات توسط یک گروه زیمایه ای هدایت می شوند، که زیمایه های سینامات 4 – هیدروکسیلاز (c4h)، 4- کومارات کوآلیگاز (4cl) و اوژنول متیل ترانسفراز (eomt) از زیمایه های کلیدی این مسیر بیوسنتز می باشند. c4h در مسیر تولید این ترکیبات سبب تبدیل سینامیک اسید به 4 هیدروکسی سینامات یا همان کوماریک اسید می شود. 4cl در ادامه مسیر، p- کوماریک اسید را به p - کوماریل کوآ تبدیل می کند.eomt نیز در مراحل آخر بیوسنتز فنیل پروپانوئیدها، با متیله کردن اوژنول، ترکیب مهم متیل اوژنول را ایجاد می کند. در این تحقیق اثر سن گیاه بر روی میزان بیان ژن این سه زیمایه و فعالیت زیمایه 4cl در مراحل مختلف رشد ریحان سبز و بنفش مورد بررسی قرار گرفت و همچنین ارتباط این زیمایه ها با مقدار اسانس در این دو کولتیوار بررسی شد. در این آزمایش گیاهان در 5 مرحله از رشد شامل گیاهچه، 10 برگی، 50 برگی، قبل از گلدهی و گلدهی برداشت شدند. نتایج نشان داد که بیشترین میزان بیان ژن هر سه زیمایه در مرحله پیش گلدهی است. فعالیت زیمایه4cl نیز همین روند را در دو کولتیوار داشت و میزان بیان سه زیمایه و فعالیت 4cl، با بازده اسانس و مقدار متیل چاویکول به طور نسبی مطابقت داشت.
اکبر فیروزی مظفر شریفی
به منظورمشخص کردن تغییرات جغرافیایی در خفاش rhinopoma microphyllum در اطراف سواحل خلیج فارس 140 نمونه از مناطق دهلران- بیشه دراز- گتوند- کازرون- لار- داراب- بستک و ایرانشهر جمع آوری شدند و پس از اندازگیری های خارجی و جمجمه ای مورد بررسی اماری قرار گرفتند. اگرچه برخی از صفات جمجمه ای و مورفولوژیکی نظیر glsc, zb, lm1-m3, iw and lm1 در جمعیت های مختلف تغییراتی را نشان می دادند اما این روند در همه صفات قابل مشاهده نبود و یا به لحاظ آماری این تغییرات معنی دار نبودند. طی این مطالعه هیچ شیب کلاینی در اطراف سواحل خلیج فارس دیده نشد و جمعیت ها از هم تفکیک نشدند. اگرچه گزارشات پراکندگی و وفور خفاش ها از ایران از نیمه دوم قرن نوزدهم وجود دارد اما این اطلاعات بسیار اندک اند و به سختی جمع می شوند. بعد از سال 1980 هنگامیکه یک مطالعه جامع بر روی خفاش ها در ایران بوسیله deblase صورت پذیرفت تحقیقات اندکی در این زمینه صورت گرفته است. بعد از deblase اطلاعات بیشتر و گزارشات جدیدی از خفاش ها در ایران بوسیله جانورشناسان اروپائی که گهگاه از این کشور بازدید بعمل می آوردند جمع آوری شدند. اخیرا مطالعات شدیدی که بر روی خفاش ها صورت پذیرفته فرصت هایی را فراهم آورده تا اطلاعات جدیدی بر روی تاکسونومی و اکولوژی خفاش ها در دسترس قرار گیرند. این نوشته اطلاعات بیشتری را از 36 مکان جدید پراکندگی از 10 گونه که قبلا این مکان ها شناخته شده نبودند خلاصه کرده است. اینها شامل: 7 مکان جدید برای rhinopoma microphyllum - 9 مکان جدید برای rhinopoma muscatellum - یک مکان جدید برای rhinopoma hardwickei دو مکان برای asellia tridens – یک مکان برای rhinolophus ferrumequinum – یک مکان برای myotis blythii - یک مکان برای miniopterus schreibersii – یک مکان برای myotis emarginatus و دو مکان جدید برای rousettus aegyptiacus می باشند.
زهرا محمد تقی پور مظفر شریفی
گیاه شابیزک atropa belladonna) (یکی از گیاهان تیره سیب زمینی است، که دارای تروپان آلکالوئید های آتروپین و اسکوپولامین است. تولید تروپان آلکالوئید ها در کشت بافت و از آن جمله در کشت ریشه موئینه تا حد زیادی به محیط کشت بستگی دارد. از این رو ما در این تحقیق هدف خود را بررسی تغییرات مقدار این تروپان آلکالوئید ها در گیاه شابیزک با دستکاری در محیط کشت گیاه قرار داده ایم. گیاهچه ها و ریشه های موئینه در معرض تیمار های کلسیم کلراید، پوترسین، آسکوربیک اسید و در ریشه های موئینه علاوه بر آنها تیمار هوادهی قرار گرفتند، تا تاثیر این تیمار ها روی رشد و میزان تروپان آلکالوئید ها تعیین شود. کلسیم یک پیامرسان ثانویه است، و بنابر این باید میزان متابولیت های ثانویه را افزایش دهد. اما در این مطالعه کلسیم میزان تروپان آلکالوئید ها و رشد را در ریشه های موئینه کاهش داده، در گیاهچه ها کاهش رشد صورت گرفت، اما میزان تروپان آلکالوئید ها روند افزایشی داشت، بنابراین غلظت های پایین کلسیم که در تیمار گیاهچه ها سنجیده شده غلظت های مناسب برای افزایش تروپان آلکالوئید هاست. پوترسین یک پیش ماده برای مسیر بیوسنتزی تروپان آلکالوئید هاست، و بنابر این باید میزان این متابولیت ها را در این بافت افزایش دهد. در غلظت های مختلف تیمار پوترسین مشاهده گردید که غلظت تروپان آلکالوئید ها و به ویژه اسکوپولامین در تمام غلظت های پوترسین افزایش داشت. آسکوربیک اسید اثر فعال کننده بر مسیر بیوسنتزی اتیلن دارد، بنابراین انتظار می رفت، که این ماده محصولات مورد نظر ما را افزایش دهد. در این مطالعه با تیمار آسکوربیک اسید افزایش در رشد و میزان تروپان آلکالوئید و بخصوص مقدار اسکوپولامین مشاهده گردید. اما تیمار هوادهی در مقایسه با بقیه تیمار ها اثر مثبت بیشتری بر تشکیل تروپان آلکالوئیدها ریشه های موئینه داشت.
معصومه هواسی نعیم عرفانی مجد
غده تیروئید با ترشح هورمون های t3،t4 نقش مهمی در متابولیسم بدن دارد. عاملی که باعث تغییرات ساختاری و هورمونی غده تیروئید گردد می تواند موجب بروز تغییراتی در فعالیت های متابولیسم بدن گردد. از جمله این عوامل، تغییرات درجه حرارت محیط آب و ساعات روشنائی روز را می توان نام برد. با توجه به تغییرات شرایط آب و هوایی و تغییرات فصلی قابل توجه درجه حرارت خورموسی (منطقه خور زنگی) و با توجه به اینکه اطلاعاتی در رابطه با اثرات تغییرات فصلی ساختار بافت شناسی و ترشحات هورمونی غده تیروئید ماهی شانک زرد باله در دست نمی باشد، مطالعه حاضر انجام گرفت. به این منظور 40 عدد ماهی شانک زرد باله در ماه های گرم(مرداد ماه) و سرد ( دی ماه) از منطقه خور زنگی صید گردید. پس از عملیات صید و انجام بررسی های بیومتری ماهیان صید شده و عدم مشاهده ماکروسکوپیک غده تیروئید، تمام بافت های موجود در بین دو آبشش تا قلب و کبد برداشته شده و نمونه هایی به ضخامت حداکثر 5/0 سانتی متر از تمام نمونه های برداشت شده تهیه گردید، سپس به روش استاندارد و معمول تهیه مقاطع بافتی، برشهایی به ضخامت 5 تا 6 میکرومتر تهیه و مورد رنگ آمیزی h&e و pas قرار گرفت. جهت اندازه گیری میزان هورمون های تیروئیدی در دو ماه گرم و سرد، ماهیان شانک زرد باله را در محلول ms222 بیهوش نموده و از ناحیه ساقه دمی خونگیری انجام شد و جهت تهیه سرم، نمونه های خون سانتریفوژ و سرم های بدست آمده در دمای 20- درجه سانتی گراد نگهداری شدند. هورمون های تیروئیدی با روش رادیوایمنو اسی اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از بررسی های بافت شناسی نشان داد که نسبت پارانشیم غده تیروئید به داربست در دو ماه گرم و سرد ، دارای تغییرات معنی داری بوده، به طوری که در ماه گرم پارانشیم غده کاهش و در ماه سرد پارانشیم غده فعال تر و افزایش یافته بود. نتایج هیستومتریک نیز نشان داد که میانگین تعداد فولیکول های فعال، تعداد فولیکول ها با ماده کلوئیدی واکوئل دار، قطر فولیکول های کوچک و همچنین ضخامت اپیتلیوم فولیکول های تیروئیدی به طور معنی داری در ماه سرد در مقایسه با ماه گرم افزایش می یابد ( 5 0/0 < p). نتایج حاصل از سنجش هورمون های تیروئیدی با روش رادیو ایمنواسی نیز نشان داد که میزان این هورمون ها در ماه سرد در مقایسه با ماه گرم به طور معنی داری افزایش می یابد ( 5 0/0 < p).
معصومه ناصر مظفر شریفی
گیاه شابیزک (atropa belladonna) از تیره solanaceae دارای مقادیر قابل توجهی از تروپان آلکالوئید های مهم از جمله آتروپین و اسکوپولامین می باشد. این آلکالوئید ها در پاسخ های دفاعی گیاه به عوامل محیطی نقش دارند. از سوی دیگر آنزیم های آنتی اکسیدانت مانند کاتالاز(cat)، سوپراکسید دیسموتاز (sod) و پراکسیداز (pod) بخش عمده ای از پاسخ های دفاعی گیاه به تنش های محیطی محسوب می شوند که نقش اساسی در جلوگیری از خسارات ناشی از تنش اکسیداتیو به عهده دارند. در این مطالعه اثر آلومینیم (0و50و200 میکرومولارار) به عنوان یک فلز سنگین بر میزان تروپان آلکالوئیدهای آتروپین و اسکوپولامین و نیز پاسخ های آنتی اکسیدانی گیاه شابیزک در کشت ریشه های مویی و ریشه و اندام هوایی گیاهچه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در حضور آلومینیم رشد ریشه های مویی، ریشه ها و اندام هوایی گیاهچه ها تغییر معنی داری نداشت و افزایش غلظت آلومینیم هم بر رشد بی تاثیر بود. میزان پروتئین در ریشه های مویی بعد از گذشت سه روز از تیمارآلومینیم، کاهش یافت ولی در روز ششم نسبت به شاهد تغییری نشان نداد. میزان پروتئین ریشه ها و اندام هوایی گیاهچه ها پس از سه روز از تیمار در حضور آلومینیم کاهش و پس از شش روز افزایش نشان داد. مشاهده شد که با افزایش غلظت آلومینیم در محیط کشت مقدار آتروپین در ریشه های مویی و ریشه گیاهچه ها نسبت به شاهد افزایش یافت در حالیکه مقدار اسکوپولامین نسبت به شاهد کاهش یافت. در اندام هوایی گیاهچه ها مقدار آتروپین و اسکوپولامین نسبت به شاهد افزایش نشان داد. میزان فعالیت سه آنزیم آنتی اکسیدانت کاتالاز ، سوپراکسید دیسموتاز و پراکسیداز در اثر تیمار با آلومینیم در ریشه های مویی و ریشه و اندام هوایی گیاهچه ها افزایش یافت. میزان مالون دی آلدیید (mda) تولید شده نیز در اندام های مورد بررسی روند افزایشی نشان داد. کلمات کلیدی: آتروپین، آلومینیم، آنزیم های آنتی اکسیدانت، اسکوپولامین، ریشه های مویی، مالون دی آلدیید ، atropa belladonna .
بهاره وکیلی فرح کریمی
شابیزک یا بلادن (atropa belladonna l.) گیاهی است علفی، چند ساله، از تیره? سیبزمینی (solanaceae)، که در گذشته به عنوان یکی از مهمترین گیاهان دارویی در درمان بیماری های مختلف نظیر دردهای حاد گوارشی و ریوی، سیاه سرفه و اخیر? در درمان پارکینسون مورد استفاده قرار گرفته است. خاصیت دارویی این گیاه به حضور دو تروپان آلکالوئید آتروپین و اسکوپولامین در آن مربوط می-شود. مسیر بیوسنتز آلکالوئیدهای گروه تروپان از متابولیسم پلی آمین ها مشتق می شود. انتهای این مسیر بیوسنتزی، توسط زیمای? هیوسیامین ?-6 هیدروکسیلاز (h6h) هدایت می شود که یک زیمای? کلیدی در تولید اسکوپولامین است و با انجام دو اکسیداسیون پشت سر هم سبب تبدیل آتروپین به اسکوپولامین می شود. عموماٌ آتروپین آلکالوئید اصلی در اغلب گیاهان تیره? سیبزمینی مانند شابیزک است، در حالیکه اسکوپولامین فقط در میزان خیلی کم تولید می شود. در این تحقیق اثر کروم و کربوهیدرات های سوربیتول، مانیتول و سوکروز بر مقدار تروپان آلکالوئیدهای آتروپین و اسکوپولامین و بیان ژن h6h در گیاهچه شابیزک مورد بررسی قرار گرفت، همچنین تکثیر orf از mrna ژن h6h انجام شد. از طرفی، با توجه به تنش اسمزی اعمال شده، اثر این تیمارها بر محتوای پرولین و فعالیت زیمایه های آنتی-اکسیدانت (کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز) نیز سنجیده شد. بیان ژن h6h به روش rt-pcr نیمه کمَی ، محتوای آتروپین و اسکوپولامین از طریق hplc و محتوای پرولین و فعالیت زیمایه های آنتی اکسیدانت به وسیله اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد. بیشترین محتوای اسکوپولامین و بیشترین میزان بیان ژن h6h در ریشه گیاهچه های تیمار یافته با 150 میلی مولار سوکروز مشاهده شد و این تشابه روند افزایشی، ارتباط مستقیم بین این دو فاکتور (بیان ژن h6h و مقدار اسکوپولامین) را نشان داد. همچنین تیمارهای اعمال شده در این پژوهش محتوای پرولین را افزایش و فعالیت زیمایه های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز را کاهش دادند که بیشترین محتوای پرولین و کم ترین فعالیت زیمایه های آنتی اکسیدانت در گیاهچه های تحت تیمار سوربیتول و مانیتول مشاهده گردید که بیانگر تنش اسمزی اعمال شده توسط این تیمارها در محیط کشت بود.
مرتضی یوسف زادی مظفر شریفی
لیگنان ها گروه بزرگی از متابولیت های ثانوی گیاهان را تشکیل می دهند که دارای خواص زیستی متنوعی هستند. پودوفیلوتوکسین و مشتقات آن که جزیی از لیگنان ها می باشند، دارای خصوصیات سمیت یاخته ای و ضد ویروسی هستند. مشتقات پودوفیلوتوکسین مانند اتوپوزید، تنوپوزید و اتوفوز در درمان سرطان استفاده می شوند. سنتز پودوفیلوتوکسین هنوز اقتصادی نیست و این ترکیب از گونه های مختلف پودوفیلوم که از رویشگاه های آنها جمع آوری می گردند، استخراج می شود. با توجه به اینکه این گیاهان در معرض انقراض هستند، یکی از منابع جایگزین برای بدست آوردن این ترکیب کشت یاخته گونه های دارای این ماده مانند گونه های مختلف سرده linum می باشد. گونه l.album که جز گونه های انحصاری فلور ایران است، دارای پودوفیلوتوکسین و دیگر ترکیبات لیگنانی می باشد. اگرچه استفاده از محرک ها در کشت یاخته به منظور افزایش ترکیبات مفید به طور گسترده استفاده می گردد، ولی مطالعات کمی از این دست روی پودوفیلوتوکسین صورت گرفته است. در این تحقیق به بررسی اثر سالیسیلیک اسید، نور (قرمز، آبی و سفید)، تیروزین و تریپتوفان بر تولید پودوفیلوتوکسین، فعالیت زیمایه ای و بیان ژن های مسیر زیست آمایشی آن پرداخته شد. علاوه بر این مسیرهای فرعی انشعاب یافته از فنیل پروپانوئیدها نیز مطالعه شده است. اثر سه غلظت سالیسیلیک اسید بر زنده مانی یاخته و تولید پودوفیلوتوکسین مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که غلظت 01/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید بر زنده مانی اثر منفی نداشت و در عین حال سبب افزایش میزان پودوفیلوتوکسین گردید. نتایج نشان می دهد این غلظت سالیسیلیک اسید با تغییر در بیان و فعالیت ژن های کلیدی مسیر زیست آمایشی پودوفیلوتوکسین مانند فنیل آلانین آمونیالیاز، سینامیل الکل دهیدروژناز و سینامویل کوآ ردوکتاز باعث افزایش میزان پودوفیلوتوکسین شده است. به نظر می رسد که سالیسیلیک اسید روی مسیر زیست آمایشی فنیل پروپانوئیدی تاثیر می گذارد اما بر مسیر لیگنانی تاثیری نداشته است. به منظور بررسی تاثیر نور بر میزان پودوفیلوتوکسین و فعالیت آنزیمی و بیان ژن، یاخته ها تحت تاثیر پیوسته سه نور قرمز، آبی و سفید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میزان پودوفیلوتوکسین تحت نور قرمز و آبی افزایش یافته و نور سفید باعث کاهش آن شده است. فعالیت زیمایه ای و بیان ژن های مورد مطالعه تحت تاثیر این تیمارهای نور تغییر می کنند که نشان دهنده کنترل شدن و تنظیم فعالیت و بیان این ژنها توسط فیتوکروم و کریپتوکروم ها می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در بین ژن های مورد مطالعه فقط فنیل آلانین آمونیا لیاز به میزان کم تحت تاثیر تیمارهای تیروزین و تریپتوفان قرار گرفته است. این در حالیست که تریپتوفان باعث افزایش و تیروزین باعث کاهش میزان پدوفیلوتوکسین شده است.
صفیه فخاری مظفر شریفی
گیاه linum album متعلق به خانواد? linaceae و انحصاری ایران می باشد. این گیاه به دلیل داشتن ترکیبات لیگنانی بویژه پودوفیلوتوکسین، که دارای ارزش دارویی در درمان سرطان است در زمر? گیاهان دارویی قرار می گیرد. پودوفیلوتوکسین در میان لیگنانها به این علت که برای تولید سه مادّ? ضدّ سرطان مهم etoposide ، teniposide و etophose به کار می رود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در زیست فناوری بر روشهای تولیدی جایگزین برای افزایش محصولات طبیعی تمرکز زیادی وجود دارد. یکی از روشهایی که امروزه بیش از هر موضوع دیگر در زمینه بررسی متابولیت های گیاهی مورد توجه قرار دارد روش کشت اندام، بافت و سلول گیاهی است. با توجه به اینکه سنتز شیمیایی پودوفیلوتوکسین پیچیده و گران است بدست آوردن این ترکیب از کشت آزمایشگاهی منبع مناسبی برای تولید پودوفیلوتوکسین و سایر لیگنانها می باشد. در این راستا، تحقیق حاضر بر اساس کشت کالوس، کشت سلول و کشت اندام هوایی طرح شد و تیمارهای مورد بررسی شامل تیمارهای هورمونی در کشت جامد، کشت تعلیقی و اندام هوایی و همچنین جاسمونیک اسید در کشت تعلیقی و اندام هوایی بود. همچنین فعالیت آنزیم pal (phenylalanine ammonia-lyase) و بیان ژن plr (pinoresinol–lariciresinol reductase) در تیمار متیل جاسمونات بررسی شد. با استفاده از کشت سلول محیط کشت بهینه برای افزایش تولید پودوفیلوتوکسین بررسی شد. بیشترین میزان تولید پودوفیلوتوکسین 16/7 میکروگرم بر گرم وزن خشک پس از 12 روز در محیط کشت شامل 1 میلی گرم بر لیتر نفتالن استیک اسید بعلاوه 4/0 میلی گرم بر لیتر کینتین بدست آمد. در کشت سلول، متیل جاسمونات در غلظت 0 و 100 میکرومولار استفاده شد و سلولها در زمانهای مختلف ( 1، 6، 12، 24، 48 ، 72 و 120 ساعت) پس از تیمار برداشت شدند و بیشترین مقدار پودوفیلوتوکسین 64/0 میلی گرم بر گرم وزن خشک 120 ساعت پس از تیمار بدست آمد. آنزیم pal بیشترین فعالیت خود را اولین بار 6 ساعت پس از افزودن متیل جاسمونات به کشت سلول نشان داد. بیشترین بیان ژن plr در کشت سلولی تحت تأثیر متیل جاسمونات پس از 48 ساعت مشاهده شد. میزان پودوفیلوتوکسین اندام هوایی در حضور کینتین 2/0 میلی گرم در لیتر بیشتر از سایر تیمارهای هورمونی بود به گونه ای که مقدار آن به (2/1 میلی گرم بر گرم وزن خشک) رسید. تیمار متیل جاسمونات نیز در غلظت 2/0 میلی مولار باعث افزایش معنادار تولید پودوفیلوتوکسین در اندام هوایی گردید و مقدار آن 96/1 میلی گرم بر گرم وزن خشک بود.
اعظم چهاردولی مظفر شریفی
فناوری تالاب های مصنوعی(cws) بعنوان تکنولوژی طبیعی کم هزینه ای جهت تیمار فاضلاب، درحذف آلاینده های مختلف موثر بوده و ساخت و نگهداری آن آسان و در برخی از مواقع فرصت هائی برای توسعه زیستگاه های آبی فراهم می سازد. همچنین آلودگی جانبی کم و ظاهر محیط زیستی مطلوبی ایجاد می کنند. طبقه بندی تالاب های مصنوعی بر اساس رژیم جریان آب به جریان سطحی(sf) ، جریان زیرزمینی (ssf) عمودی (vf)یا افقی (hf) صورت گرفت. تالاب های با جریان زیرزمینی ابتدا بعنوان یک تکنولوژی تیمار فاضلاب در غرب اروپا بر اساس تخقیقی توسط سیدل در سال 1960 بکار گرفته شد. مزایای استفاده از سیستم های زیرزمینی (ssf) شامل افزایش بازده تیمار، وجود مشکلات آفات کمتر و کاهش خطر در معرض قرارگیری انسان یا حیات وحش با سموم است. در سال های اخیر، درصنعت نفت، علاقه به استفاده ازتالاب های مصنوعی (cw) برای مدیریت فاضلاب در انواع تاسیسات، از جمله پالایشگاه ها، چاه های نفت و گاز، ایستگاه های پمپاژ، مکان هایی از زمین های آلوده به نفت نشان داده شده است. روند رو به رشد وابستگی فزاینده در استفاده از هیدروکربن های نفتی جهت نیاز های انرژی، باعث افزایش تخلیه های تصادفی نفت و فراورده های آن به محیط زیست (زمین و آب) شده است. اکثر تکنولوژی های تیمار سنتی مورد استفاده در صنعت نفت در مورد حذف ترکیبات آلی محلول مانند ترکیبات آروماتیک در فاز آبی محلول کارامد نیستند. فشارهای اقتصادی وارد و هزینه های بالای فرایند های تیمارسنتی، باعث شد که روش هایی مقرون به صرفه و سازگار از نظر محیط زیستی برای کنترل آلودگی آب به خصوص در صنعت نفت مورد توجه قرار گیرد. هدف از این مطالعه ارائه مزایای روش تالاب های زیرزمینی در رفع آلودگی و ترویج این شیوه بعنوان یکی از راهکارهای مناسب و موثر تیمار فاضلاب های مختلف و ارزیابی تاثیر دانه بندی خاک، زمان اقامت و کشت گونه های گیاهی در کاهش آلودگی های بخش غیر فرار نفت خام می باشد. در مطالعه حاضر سه آزمایش با دو سیستم جریان عمودی رو به پایین و جزرومدی در چندین زمان ماند مختلف در مقیاس آزمایشگاهی و گلخانه ای صورت پذیرفت. تالاب ها در دو گروه بدون کشت و کشت دار با دو گونه گیاهی مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. بسیاری از فاکتورهای شیمیایی و فیزیکی آب و فاضلاب از جمله cod، do، bod، tp، tn، tss، tds، ph و ec و ویژگی های مورفولوژیک گیاهان مانند وزن، ارتفاع وطول ریشه و میزان کلروفیل گیاهان قبل و بعد ازآلودگی اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله تفاوت های معناداری (0.05) در زمان های ماند مختلف در مقادیر بیشتر فاکتورهای مورد سنجش وجود داشت و در میزان cod، bod، do و tss کاهش قابل توجهی در تالاب های تیمار مصنوعی ملاحظه شد. این آزمایشات نشان داد که دو گونه (polygonum وcyperus ) توانائی قابل توجهی در کاهش آلودگی نفتی داشته و در ترکیب با دانه بندی و زمان اقامت مناسب می توانند این آلودگی ها را به طور موثری کاهش دهند.
آمنه عباسی مظفر شریفی
در مطالعه ای توانایی استفاده از بینایی در خفاش گوش موشی کوچک (myotis belythii) در حالی که در قفس پرواز به جستجوی غذا می پرداخت مورد بررسی قرار گرفت. چهار خفاش مورد آزمایش قرار گرفتند. پتری دیش های حاوی "میل ورم" (teneberio moliter) تحت نور های مختلف، حالت های حسی متفاوتی که شامل فقط بینایی، فقط شنوایی و ترکیبی از اینها بود را بوجود آوردند. خفاش ها که در طول آزمایش اصوات اکولوکیشن ساطع می کردند، شرایطی را که هر دو حالت بینایی و شنوایی در دسترس بود را ترجیح می دادند. در شرایط تاریکی خفاش ها اطلاعات شنوایی را ده مرتبه بیشتر بکار می برند. همچنین خفاش ها حالت صرفاً بینایی را کمتر از 5 درصد موارد مورد استفاده قرار دادند. در بررسی توانایی استفاده از بینایی در خفاش کهلی (pipistrellus kuhli) در حال جستجوی غذا در قفس پرواز پرداخته شد. چهار خفاش مورد آزمایش قرار گرفتند. پتری دیش های حاوی "میل ورم" (teneberio moliter) تحت نور های مختلف حالت های حسی متفاوتی را بوجود آوردند که شامل فقط بینایی، فقط شنوایی و ترکیبی از اینها بود. در شرایط تاریکی خفاش کهلی اطلاعات شنوایی را چهار برابر بیشتر بکار می بردند. همچنین خفاش ها حالات بینایی را کمتر در از 15 درصد موارد مورد استفاده قرار دادند. این خفاش به نسبت بیشتری از شنوایی استفاده کرد و کمتر بینایی را بکار می برد. خفاش ها که در طول آزمایش اصوات اکولوکیشن نیز ساطع می کردند، بیش از 50 درصد حالتی را به کار بردند که در آن تنها شنوایی قابل استفاده بود. در این مطالعه ویژگی های اصوات اکولوکیشن پنج گونه از خفاش های غرب کشور(asellia tridens، rhinopoma microphyllum، myotis blythii، pipstrellus kuhlii، miniopterus schrebersii) مورد بررسی قرار گرفت. اصوات ساطع شده توسط این خفاش ها در صحرا و یا در درون قفس پرواز بوسیله دستگاه ردیاب ثبت گردید و ویژگی های مختلف این اصوات که مشتمل بر فرکانس آغاز (sf)، فرکانس پایان (ef)، فرکانس بیشترین انرژی (fmax)، فرکانس میانی (mf) و طول مدت (d) بود، بدست آمد. در این میان a. tridensبا اصواتی از نوع fm cf- دارای بیشترین وr. microphyllum با اصوات cf کمترین فرکانس آغاز و پایان (sf و ef) را داشتند. m. blythii با اصوات fm بیشترین اختلاف را بین فرکانس آغاز و پایان اصوات نشان داد. m. schrebersii اصواتی از نوع fm ساطع می-کرد و بعد از a. tridens دارای بیشترین طول مدت و mf بود. p. kuhliiبا اصوات fm بعد ازr. microphyllum کمترین فرکانس آغاز و پایان (sf و ef) را نشان داد. اسپکتوگرام های متمایزی که از اصوات اکولوکیشن این گونه ها رسم شد نشان می دهد که شناسایی گونه های مذکور با دریافت صدا و رسم اسپکتوگرام امکان پذیر می باشد. رشد و نمو ویژگی های بال در یک نوزاد خفاش گوش موشی کوچک در قفس پرواز مورد مطالعه قرار گرفت. تغییرات شکل بال و اندازه خصوصیات بال اندازه گیری شد. اندازه گیری ها در طول چهار هفته از رشد پس از تولد این خفاش نشان می دهد که رشد پهنا و وسعت بال به ترتیب با نرخ 60/0 سانتی متر و062/3 سانتیمیتر مربع در روز وبا آهنگی خطی صورت می گیرد. در ابتدای تولد "بال بازوئی" و "بال انگشتی" با آهنگی برابر رشد یافته ولی بتدریج سرعت رشد در بال انگشتی با نرخ459/0در مقابل 19/0 سانتیمتر مربع در روز از بال بازوئی پیشی می گیرد. نسبت نوک طول و همچنین نسبت مساحت بال در طول چهار هفته اول رشد خطی و نزدیک به هم را نشان دادند. نمو در طول بازو درطول چهار هفته پس از رشد بعد از تولد الگوئی خطی از خود نشان داده است. مقایسه اطلاعات بدست آمده در این مطالعه با سایر خفاش ها نشان می دهد که نوزادان خفاش گوش موشی کوچک بسیار رشد یافته بدنیا آمده و نرخ رشد خصوصیات مربوط به دوره پس از زایمان درآن ها با کندی پیش می رود.
نسرین کرمپور مظفر شریفی
کارست دورنمایی است که در اثر نفوذ آبهای اسیدی به درز و شکافهای سنگهای کربناتی به ویژه سنگ آهک و انحلال آن ایجاد می شود. یکی از ویژگی های مهم کارست، غارها هستند که بسیار حائز اهمیت اند. امروزه اهمیت منابع طبیعی از جمله منابع کارستی در کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است که برای حفاظت آن نیز سرمایه گذاری هایی صورت می گیرد. متاسفانه با وجود منابع غنی کارست در ایران این امر مورد بی توجهی قرار گرفته است. در این مطالعه ضرورت تدوین یک استراتژی حفاظتی برای غار و کارست استان کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور ابتدا مطالبی درباره محیط کارست و لندفرمهای کارستی عنوان شد. سپس اهمیت کارست و غار از لحاظ تامین منابع آب، تنوع زیستی، استفاده انسان و ارزش توریستی مورد مطالعه قرار گرفت. این دورنما تحت تاثیر عواملی قرار دارد که آن را تهدید می کند. از جمله آنها می توان به آلودگی منابع آب، حساسیت کارست نسبت به وقوع فروچاله و مخاطرات اکوتوریسم اشاره نمود. این امر ضرورت مدیریت و حفاظت کارست و غار را روشن می سازد. بدین منظور مجموعه ای از توصیه های مدیریتی اعم از تعیین منطقه حفاظت شده کارستی، اعمال قانون، حفاظت منابع آب استان، حفاظت از حیات وحش درون غار و آموزش های عمومی به بازدیدکنندگان در استان مطرح شد.
سوما دهلوی مظفر شریفی
پدیده غنی شدن آب های سطحی بویژه در توده های کوچک آب شیرین فرآیندی جهانی است. این پدیده در برخی از مخازن ساخته شده در پشت سد ها نیز دیده شده است. در همه این سیستم ها "یوتروفیکاسیون" یا افزایش مقادیر قابل توجهی از مواد غذائی بویژه نیترات و فسفات ، متعاقباً رشد جامعه گیاهی یا شکوفایی جلبکی را بهمراه خواهد داشت. با هدف بررسی دامنه مغذی شدن (یوتروفیکاسیون) مخزن سد گاوشان و ارائه روش هائی برای جلوگیری یا کاهش آن، مطالعات مربوط به اندازه گیری میزان باردهی اولیه در جوامع پلاژیک و کلروفیل a در جوامع کفزی صورت پذیرفت. علاوه بر این تنوع و فراوانی جامعه پلانکتونی بعنوان شاخصی بر میزان باردهی و غنی شدن آب مورد برسی قرار گرفت. اندازه گیری ها نشان می دهد که میانگین غلظت کلروفیل در فصل رشد برابر با 1.44 میلی گرم بر متر مربع و حداکثر میزان باردهی ناخالص و خالص اولیه در فصل تابستان به ترتیب برابر با 0.76 و 0.33 میلی گرم بر لیتر در یک شبانه روز می باشد. غلظت های به دست آمده از کلروفیل a و باردهی و همچنین حضور و میزان فراوانی گونه هایی نظیر dinobryon در دریاچه سد گاوشان در فصل رشد نشان از میزان غنی بودن ناچیز (اولیگوتروف) این دریاچه دارد. با این وجود برخی گونه های متعلق به سیانوباکتریها که قادر به تولید توکسین در آب می باشند در فصل بهار حضور قابل ملاحظه ای دارند و احتمالا نقشی در کاهش میزان تنوع پلانکتونی در فصل بهار نسبت به فصل تابستان دارند. اگرچه پارامترهای بیولوژیک نشان از غنی شدن آب سد گاوشان ندارند ولی امکان آن وجود دارد که این میزان از باردهی کم ناشی از عمر کوتاه مخزن و عدم استقرار جامعه پلانکتونی و پریفیتون باشد. بنابراین توجه به فاکتورهای بیولوژیک در قالب برنامه های پایش زیستی که در بر دارنده اندازه گیری فراوانی و پراکنش گونه های پلاژیک و پریفیتون باشد توصیه شده است.
فرشاد تشکری مظفر شریفی
کتان سفید یا linum allbum گیاه انحصاری ایران از خانواده linaceae است، که به دلیل دارا بودن لیگنانهای دارویی بسیار مهم نظیر ماده ضد سرطان پودوفیلوتوکسین از اهمیت بالایی برخوردار است. پودوفیلوتوکسین (ptox)، به دلیل ممانعت از پلیمریزاسیون توبولین ها و جلوگیری از تشکیل میکروتوبول دارای خاصیت ضد سرطانی است و سلولهای در حال تقسیم را در مرحله متافاز میتوز متوقف می کند. به دلیل سمیت سلولی بالای این ترکیب، از آن بصورت سیستمیک برای درمان سرطان استفاده نخواهد شد، بدین خاطر دانشمندان با ایجاد یک سری تغییرات ساختاری روی این ترکیب، سه نوع مشتق دارویی موثر در درمان سرطان به نام های اتوپوساید، تنیپوساید و اتوپوفوز را تولید کردند. سنتز شیمیایی ptox بسیار پیچیده و از نظر تجاری مقرون به صرفه نیست، از اینرو منبع اصلی تولید آن فقط خود گیاه می باشد. کشت سلول و استفاده از راهکارهای مختلفی مانند استفاده از الیسیتور، بهینه سازی محیط کشت، مهندسی ژنتیک و غیره می توانند در افزایش تولید پودوفیلوتوکسین در سلولها موثر باشند. در این تحقیق اثر بهینه سازی پارامترهای کشت از طریق تغییر در منبع نیتروژن و نسبتهای مختلف آمونیوم به نیترات روی میزان رشد سلولی و درصد زنده مانی سلولها، پودوفیلوتوکسین، لاریسیرزینول، سکوایزولاریسیرزینول، فنل کل، فلاونوئید، فلاونل و فعالیت آنزیم کلیدی فنیل آلانین آمونیالیز (pal) بررسی شد. آنالیز نتایج بدست آمده نشان داد که بیشترین وزن تر در نسبتهای 2:1 نیترات به آمونیوم و 3:1 آمونیوم به نیترات مشاهده شده که تفاوت معنی داری با سایر تیمارها داشتند. نتایج بدست آمده از میزان تولید پودوفیلوتوکسین نشان داد که بیشترین میزان تولید این ماده در نسبت 3:1 آمونیوم به نیترات بود که تفاوت معنی داری با سایر تیمارها داشت و نسبت 3:1 نیترات به آمونیوم هم بعد از این تیمار بیشترین میزان را نشان داد. میزان لیگنانهای حد واسط لاریسیرزینول و سکوایزولاریسیرزینول در مقایسه با پودوفیلوتوکسین بسیار اندک مشاهده شد. بالاترین میزان تولید فنل در نمونه کنترل بدست آمد که با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت و کمترین میزان فنل هم در تیمار شماره 3 یعنی نسبت 2:1 نیترات به آمونیوم مشاهده شد. بیشترین میزان فلاونویید در نمونه کنترل و نسبت 3:1 نیترات به آمونیوم مشاهده گردید که با سایر تیمارها از لحاظ آماری تفاوت معنی داری را نشان داد. بیشترین مقدار فلاونل در نسبت 2:1 آمونیوم به نیترات مشاهده شد که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری با سایر تیمارها داشت و کمترین میزان فلاونل هم در نسبت 2:1 نیترات به آمونیوم مشاهده شد. نتایج نشان داد که تیمارها باعث تغییر در فعالیت آنزیم pal شدند. بیشترین میزان فعالیت در سه نمونه 2:1 و 3:1 نیترات به آمونیوم و 3:1 آمونیوم به نیترات مشاهده شد. پس می توان نتیجه گرفت که این استراتژی یعنی تیمار تغذیه ای نیتروژن می تواند بر میزان تولید ptox و فعالیت آنزیم pal موثر باشد و موجب تغییر در میزان ptox و ترکیبات فنلی گردد.
مریم قنادنیا رحیم حداد
چکیده در این تحقیق تاثیر چهار غلظت (0، 40، 80 و ppm160) از منگنز بر ترکیبات اسانس، بیان ژن لیمونن سینتاز و فراساختار برخی از اندامک های سلولی در زیره سبز (cuminum cyminum l.) بومی ایران مورد بررسی قرار گرفت. ژن لیمونن سینتاز یک ژن کلیدی در ابتدای مسیر بیوسنتزی مونوترپن های حلقوی در گیاهان است. جهت تاثیر تیمارهای مختلف منگنز، گیاهان در دو گروه تحت تاثیر اسپری از این عنصر قرار گرفتند. گروه اول گیاهانی که یکبار در پایان مرحله رویشی و یکبار در مرحله شکوفایی گل ها تحت تاثیر هر یک از غلظت های مورد نظر قرار گرفتند. گروه دوم گیاهانی که فقط در مرحله شکوفایی تحت تاثیر غلظت های فوق از منگنز قرار گرفتند. با توجه به نامشخص بودن توالی ژن لیمونن سینتاز در زیره سبز، از قطعه 492 نوکلئوتیدی حفاظت شده در سایر گیاهان، پرایمر طراحی شد. از ژن آلفا توبولین با طول 119 نوکلئوتید به عنوان ژن خانه دار جهت بررسی بیان ژن به روش rt-pcr نیمه کمی، استفاده گردید. برخی صفات ریختی مانند وزن تر و خشک بوته، تعداد گل، وزن میوه و جوانه زنی دانه تحت تاثیر تیمارهای مختلف از منگنز قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی ترکیبات اسانس مشخص نمود که ترکیبات عمده در اسانس گل ها و ساقه زیره سبز را ?- پینن، m-سیمن و ?- ترپینن؛ در برگ فقط ?- فلاندرن و در ریشه ?- ترپینن، m- سیمن و ?- فلاندرن تشکیل می دهند. ترکیبات اسانس در گروه هایی که دو بار تحت تاثیر تیمار غلظت های مختلف منگنز قرار گرفته بودند، افزایش قابل توجهی نشان داد. افزایش غلظت منگنز در تیمارها، به طور نسبی سبب افزایش رنگدانه های فتوسنتزی گردید. بررسی های مولکولی مشخص نمود که ژن لیمونن سینتاز در ساقه و گل های کوچک (mm4>) بیان شده و در ریشه، برگ و گل های بزرگتر بیان نمی گردد. این ژن در در تمام مراحل انتخابی از رشد و نمو گیاه کامل بیان شد. کاربرد غلظت ppm80 از منگنز در مرحله گلدهی سبب افزایش قابل توجهی در بیان ژن لیمونن سینتاز شد ولی ارتباط مستقیمی بین افزایش بیان ژن و ترکیب اسانس در این تیمار مشاهده نگردید. در گروه های مختلف تیماری از منگنز، در رابطه با بیان ژن و ترکیبات اسانس سه نوع پاسخ قابل تشخیص بود: 1- گروه هایی که در آنها ارتباط مستقیم بین بیان ژن و ترکیبات اسانس وجود داشت. این گروه ها شامل تیمارهای شاهد با اسپری در مرحله گلدهی و نیز اسپری غلظت ppm 40 از منگنز در مرحله گلدهی می شد که کاهش بیان و ترکیبات اسانس را نشان دادند. همچنین تیمار با غلظت ppm 160 از منگنز در مرحله گلدهی که با افزایش بیان، افزایش ترکیبات اسانس را نشان داد، در این گروه قرار گرفت. 2- گروهی که علی رغم بیان بالای ژن، ترکیبات اسانس در آن کاهش یافته بود (کاربرد غلظت ppm 80 از منگنز در مرحله شکوفایی). 3- گروه هایی که میزان بیان ژن در آنها کم بوده ولی ترکیبات اسانس بیشتری داشتند (تمام تیمارهایی که هر یک دو بار با غلظت های مختلف از منگنز تحت تاثیر قرار گرفته بودند). حداکثر شباهت توالی جزئی ژن لیمونن سینتاز زیره سبز در این مطالعه با سایر گیاهان 88% بود. در تایید نتایج حاصل از بررسی های مولکولی و ترکیبات اسانس مبنی بر بیان بالای ژن لیمونن سینتاز و وجود ترکیبات حاصل از بیان آن در گل و ساقه زیره سبز، نتایج مطالعات آناتومیکی وجود کانال های ترشحی روغن فرار را در این اندام ها مشخص نمود. در مقایسه فراساختار اندامک های سلولی بین دو تیمار شاهدی که در مرحله گلدهی اسپری شده بود و گروهی که با غلظت ppm 80 از مرحله گلدهی تحت تاثیر قرار گرفته بود، افزایش ضخامت دیوار های سلولی در مجاورت کانال های ترشح روغن، افزایش نسبی تعداد لوکوپلاست ها، افزایش شبکه لوله ای و قطرات ترشحی داخلی در آنها و نیز ارتباط بیشتر شبکه آندوپلاسمی با این اندامک ها، بیانگر تاثیر مثبت غلظت ppm80 بود. برخی از نتایج به دست آمده از قسمت های مختلف این تحقیق، بیانگر پاسخ دوگانه نسبت به غلظت های مختلف از منگنز بود. در برخی از این نتایج مانند جوانه زنی، بیان ژن و ترکیبات اسانس، غلظت ppm80 نسبت به 40 و ppm160 از منگنز، سبب واکنش مطلوب بیشتری شد.
مهری چوگان مظفر شریفی
به منظور بررسی اثر علفکش3 ,4 دی کلروآنیلین (3,4 dichloroanilin) بر پریفیتون در نهر های مصنوعی از تیمار های مختلف شاهد، 50 ، 500و 5000 میکروگرم بر لیتر علفکش استفاده گردید. مقادیر علفکش از نظرتأثیر بر میزان وزن خشک و وزن خشک بدون خاکستر و کلروفیل a موجودات زنده مورد آزمایش با هم اختلاف آماری معنی داری داشتند. بر اساس منحنی بقا تعداد موجودات بی مهره مورد آزمایش با افزایش غلظت علفکش در دوره زمانی کوتاه تری به کمترین میزان خود رسیده است. این منحنی بقا حساسیت بیشتر gammarus sp. را نسبت به sp. physa نشان داده است به طوری که در روز سوم تا ششم تعداد gammarus sp. به صفر نزدیک شده است در حالیکه برای physa sp.این مدت دو برابر بوده است. در بخش دوم تحقیق به هدف ارزیابی کیفیت آب رودخانه قره سو در شهرستان کرمانشاه با استفاده از نسبتsp. gammarus sp.: physaدر نهر های مصنوعی، آزمایشی در سال 1389 انجام گردید. میزان وزن خشک و وزن خشک بدون خاکستر و کلروفیل a برای پریفیتون در حالت کنترل و پریفیتون تحت چرای دو نوع بی مهره شامل sp. gammarus و physa sp. برای چهار مکان نمونه برداری شامل روانسر، کانی شریف، پل کهنه و درودفرامان مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مکان های مختلف نمونه برداری پریفیتون و بی مهرگان از نظر وزن خشک، وزن خشک بدون خاکستر و کلروفیل a در سطح احتمال 5% دارای تفاوت معنی دار آماری هستند. با استفاده از فراوانی نسبی برای مکان های نمونه برداری شاخص آلودگی محاسبه گردید. میانگین این شاخص طی دوازده روز مطالعه برای نمونه روانسر کمترین مقدار و برای نمونه پل کهنه بیشترین مقدار به دست آمد که نشان دهنده بیشترین آلودگی در محل پل کهنه و کمترین آن در محل روانسر می باشد.
صدیقه اسمعیل زاده بهابادی مظفر شریفی
کتان سفید (linum album kotschy ex boiss.) که یکی از گونه های گیاهی بومی ایران می باشد، دارای پودوفیلوتوکسین و دیگر ترکیبات لیگنانی است. پودوفیلوتوکسین، لیگنانی است که در گونه های گیاهی معدودی حضور دارد و به دلیل خواص ضد سرطانی اهمیت دارویی زیادی پیدا کرده است. دست ورزی محیط های کشت سلولی با الیسیتورها یکی از راهکارهای مهم جهت القای متابولیسم ثانوی و تولید متابولیت های ارزشمند می باشد. در این پژوهش، ابتدا اثر غلظت های مختلف عصاره قارچهای fusarium graminearum، rhizoctonia solani،rhizopus stolonifer ، trichoderma virideو sclerontinia sclerotiarum و همچنین کیتین و کیتوزان بر رشد سلول و میزان پودوفیلوتوکسین و لاریسی رزینول در کشت سلول کتان سفید بررسی شد. نتایج نشان داد الیسیتور های قارچی مختلف اثرات منحصر به فردی در تولید لیگنان ها داشتند، به طوری که در بین الیسیتورهای قارچی مورد بررسی، بیشترین مقدار تولید پودوفیلوتوکسین در یاخته های تیمار شده با f. graminearum به میزان شش برابر نمونه های شاهد (141 میکروگرم بر گرم وزن خشک) مشاهده شد، در حالی که r. stolonifer باعث القای بیشترین میزان لاریسی رزینول به میزان هفت برابر نمونه های شاهد (365 میکرو گرم بر گرم وزن خشک) شد. سلول های تیمار شده با غلظت 100 میلی گرم در لیتر افزایش تولید پودوفیلوتوکسین به میزان دو برابر نمونه های شاهد، 7/36 میکروگرم بر گرم وزن خشک، را نشان داد. نتایج بررسی لیگنان ها در زمان های مختلف بعد از اعمال تیمار نشان داد که بیشترین مقدار پودوفیلوتوکسین و لاریسی رزینول در سلول های تیمار شده با الیسیتورهای قارچی به استثنای s. sclerotiorum و کیتوزان در روز پنجم بعد از تیمار مشاهده شد در حالیکه عصاره قارچ s. sclerotiorum در روز سوم بعد از اعمال تیمار باعث القای بیشترین مقدار لیگنان ها شد. فعالیت آنزیم های فنیل آلانین آمونیالیاز(pal) و سینامیل الکل دهیدروژناز (cad) که در مراحل ابتدایی مسیر بیوسنتزی پودوفیلوتوکسین قرار دارند، بعد از افزودن عصاره های قارچی و کیتوزان به محیط کشت افزایش یافت که اوج فعالیت آن بعد از گذشت سه تا پنج روز مشاهده گردید. مطالعه بیان ژن ها با تکنیک real-time rt-pcr نشان داد که بیان ژن هایpal ، cad و پینورزینول لاریسی رزینول ردوکتاز (plr) به طور معنی داری تحت تاثیر الیسیتورها افزایش یافت. در بین الیسیتورهای مورد بررسی، عصاره قارچ های f. graminearum و r. stolinofer بیشترین تاثیر را بر بیان ژنهای pal، cad،plr و نیز سیناموئیل coa ردوکتاز (ccr) داشتند که این تغییر در بیان ژن ها با افزایش میزان لیگنان ها مطابقت داشت. افزایش تولید لیگنان ها توسط الیسیتورها احتمالاً در اثر القای پارامترهای مختلف پاسخ های دفاعی نظیر افزایش فعالیت و بیان ژنهای pal و cad و همچنین بیان ژن کلیدی در مسیر بیوسنتز لیگنان ها می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد plr نقش مهمی در افزایش تولید لیگنان ها تحت تاثیر الیسیتورهای قارچی دارد. بر اساس این نتایج پیشنهاد می شود با افزایش بیان آنزیم plr ، می توان تولید بیشتر لیگنان ها در کشت سلول کتان سفید را القا کرد.
الهام السادات بشامگان مظفر شریفی
چکیده لیگنان¬ها گروه بزرگی از متابولیت¬های ثانوی هستند که در گونه¬های مختلفی از گیاهان حضور دارند. این ترکیبات فعالیت زیستی مختلفی از خود نشان می¬دهند. پودوفیلوتوکسین یک ترکیب لیگنانی است که در گونه¬های گیاهی معدودی حضور دارد و به دلیل خواص ضد سرطانی اهمیت دارویی زیادی دارد. پودوفیلوتوکسین به عنوان پیش¬ماده برای تولید نیمه¬سنتزی داروهای ضد سرطان etoposide teniposide,و etopophosبه کار می¬رود. گیاه linum album l. متعلق به خانواد? linaceae و انحصاری ایران می¬باشد که دارای پودوفیلوتوکسین و دیگر ترکیبات لیگنانی است. مسیر بیوسنتز لیگنان¬ها و مسیر بیوسنتز برخی از ترکیبات نظیر لیگنین و سایر ترکیبات فنلی به وسیله آنزیم pal در طی مسیر فنیل¬پروپانوئید¬ها آغاز می¬گردد. تحقیق حاضر بر اساس مقایسه ترکیبات لیگنانی، لیگنین و سایر ترکیبات فنلی مانند فلاونوئیدها و فلاونول و¬کربوهیدرات¬ها و پروتئین¬ها در اندام¬های مختلف گیاه رویش یافته در رویشگاه¬های طبیعی طراحی شد. همچنین بیان ژن¬های(cinnamyl alcohol-dehydrogenase)cad و plr reductase) pinoresinol–lariciresinol) در اندام¬های مختلف بررسی شد تا ارتباط بین بیان این ژن¬ها با میزان ترکیبات لیگنانی و لیگنین مشخص شود. نتایج نشان داد که دیگر بیشترین میزان ترکیبات فنلی در اندام گل را ترکیب لیگنانی پودوفیلوتوکسین، ترکیبات فلاونوئیدی و فلاونولی تشکیل می¬دهند این در حالی است که در ریشه بیشترین ترکیبات فنلی را لیگنین و ترکیب لیگنانی 6-متوکسی-پودوفیلوتوکسین تشکیل می¬دهند و بیان ژن plr با میزان تولید پودوفیلوتوکسین و بیان ژن cad با میران لیگنین در اندام¬های مختلف گیاه مذکور مطابقت دارد علت تفاوت میزان این ترکیبات در سطح اندام¬های مختلف، وجود هتروژنیتی در اندام¬های مختلف و ویژگی¬های شیمیایی و بیوشیمیایی این ترکیبات نسبت داد. کلمات کلیدی: لیگنان، پودوفیلوتوکسین، 6-متوکسی¬پودوفیلوتوکسین، آنزیم cad، آنزیم pal
خجسته گراوندی مظفر شریفی
چکیده سوسک آرد آفت جهانی غلات ذخیره شده محسوب می شود. لارو آن به رنگ زرد عسلی و سوسک بالغ سیاه رنگ است. میل ورم ها دارای دگردیسی کامل هستند. ماده های این سوسک صدها تخم کوچک، سفید و بیضوی می گذارد که بعد از تخم در آمدن (حدودا 19-4 روز طول می کشد) به شکل لاروها کوچک هستند هر میل ورم آرد زیادی می خورد و رشد می کند. در زمان رشد چندین بار پوست اندازی می کند، سپس وارد مرحله شفیرگی می شود ( این مرحله 3-2 هفته در درجه حرارت اتاق(25 درجه سانتیگراد) تا 9 ماه در زمستان طول می کشد). از شفیره ها بالغین سفید رنگ پدیدار می شوند ( این مرحله 3-2 هفته یا 9 ماه در زمستان طول می کشد)، که این ها بلافاصله به بالغین قهوه ای و سپس سیاه رنگ تبدیل می شوند. این بالغین ماههای کمی زنده می مانند. کل چرخه زندگی تقریبا یک سال طول می کشد. تاثیر محیط های غذایی مختلف شامل ترکیباتی از آردهای گندم با جو، عدس و لوبیا روی نرخ رشد ، تکوین، طول عمر و بقای t.molitor در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. نرخ رشد و دوره تکوین شفیره و بالغین در محیط های کشت مختلف تفاوت معنی داری نشان دادند. پایین ترین و بالاترین نرخ رشد طولی به ترتیب در ترکیب غذایی 50% گندم و عدس و ترکیب غذایی 50% گندم و جو مشاهده شد. طول مدت لاروی، شفیرگی و بلوغ در تنبریونیده هایی که در ترکیب غذایی 50% گندم و جو پرورش یافته بودند نسبت به لاروهای محیط دیگر کوتاهتر بود. جدول حیاتی t.molitor در هفت محیط غذایی مختلف بر اساس اطلاعات به دست آمده از شمارش مرگ ومیر هفتگی ساخته شد. الگوی حاصل از منحنی بقای t.molitor در محیط های غذایی مختلف به شکل محدب نمایان شد، دلالت بر این دارد که غالب افراد در سن بلوغ می میرند. نتایج بدست آمده از آزمایش دوم روشن ساخت که وقتی چندین نر با یک ماده مواجه می-شوند، ویژگی های جفت گیری مثل زمان اولین جفت گیری، مدت زمان اولین جفت گیری، تعداد جفت گیری ها و مدت زمان متوسط همه ی جفت گیری ها تحت تاثیر قرار می گیرند. همان طور که تعداد نرها افزایش می یابد، مدت زمان متوسط برای جفت گیری ها و مدت اولین جفت گیری کاهش می یابد. فراوانی جفت گیری و زمان اولین جفت گیری توسط تعداد نرها تحت تاثیر قرار نمی گیرد. ارتباط بین طول بدن و وزن بدن با شاخص های مختلف موفقیت تولید مثلی قطعی درt. molitor نیستند. به هر حال، با افزایش حجم بیضه یک افزایش برجسته ای در فعالیت جنسی در تیمار یک نر و دو نر واضح است اما در تیمار 4 نر این فعالیت کاهش می یابد که این احتمالاً به علت نرخ بالای رقابت در میان نرهاست.
سیده نرجس ابوالقاسمی چوبه منصور افشار محمدیان
dittrichia graveolens (asteraceae) بنام عطر پاییزی، گیاهی بسیار معطر و یکساله است که تا حدود 50-20 سانتی متر رشد می کند. این گیاه بومی نواحی مدیترانه ای است. عصاره ی d. graveolens فعالیت ضد سرطانی، ضد میکروبی و ضد التهابی دارد. هدف از انجام این بررسی، تعیین میزان فنل کل، محتوای فلاونوئید، فلاونول و فعالیت آنتی اکسیدانی اندام های مختلف گیاه شامل برگ ها، گل ها، ساقه ها و ریشه ها بود. بر اساس نتایج این تحقیق میزان فنل کل و فلاونوئید در اندام های مختلف این گیاه متفاوت بوده به نحویکه این ترکیبات به طور معنی داری در گل و برگ بیشتر از ساقه و در ساقه بیشتر از ریشه بود. میزان فلاونول در گل، برگ و ساقه اختلاف معنی داری نشان نداد و کمترین میزان آن در ریشه مشاهده شد. در ترکیبات اسانس گیاه مورد مطالعه 90 ترکیب شناسایی شد که ترکیبات اصلی موجود در گل bornyl acetate (27.061%)، ?-cadinol (19.149%) و borneol (10.208%) و در ساقه و برگ bornyl acetate (8.363%)، calarene (2.620%) و thymol (5.079%) بودند. ترکیبات اصلی موجود در اسانس ریشه pmamompe (27.433%)، safrol (9.548%)، carvacryl acetate (9.491%)، vulgarone b (7.544%) و bornyl acetate (5.688%) بود. ضمنا ضریب همبستگی خطی و معنی داری بین فعالیت آنتی اکسیدانی و ترکیبات فنلی در عصاره ی بخش های مختلف گیاه مورد مطالعه دیده شد. گرچه بر اساس نتایج این تحقیق، گل ها و برگ های گیاه d. graveolens یک منبع غنی تری از ترکیبات فنلی طبیعی دارای ارزش آنتی اکسیدانی بالا نسبت به ساقه ها و ریشه های آن به شمار می روند. بنابراین، با توجه به ضدباکتریایی و ضد قارچی بودن بسیاری از ترکیبات فوق، خصوصا با عنایت به خودرو و خرابه روی بودن و رشد و نمو سریع این گیاه، ارزش مطالعه بیشتر جهت استحصال ترکیبات دارویی این گیاه را در شرایط مختلف آب و هوایی بیشتر مشخص می کند. کلمات کلیدی: عطر پاییزی، اسانس، متابولیت های ثانویه، فعالیت آنتی اکسیدانی
کبری حقی قبادی مظفر شریفی
در طی سال های اخیر طوفان های گردوغبار در ایران افزایش یافته اند. مواد آلی و معدنی که به همراه طوفان های شن و گرد وغبار منتقل می شوند، نقش عمده ای را در غنی سازی سیستم های بیولوژیک در محیط آبی برعهده دارند. افزایش مواد معلق در رودخانه ها از یک سو با غنی سازی نهرها توسط مواد غذایی، باردهی را افزایش داده و از طرف دیگر با کاهش نفوذ نور وایجاد سایه، مانع ازانجام عمل فتوسنتزمی گردد اما باید درنظر داشت که نقش مواد غذایی دراقیانوس ها، بسیارمهم تراست و دراکوسیستم آب شیرین عامل محدود کننده نوراست. ما دراین تحقیق به بررسی اثرات طوفان های شن وگرد وغبار بر روی باردهی جوامع پریفیتونی (تحت دو رژیم 10 و 22 روز) از جنبه های مختلف در نهرهای مصنوعی می پردازیم. برای این منظور وزن خشک، وزن خشک بدون خاکستر و محتوای کلروفیل a جوامع پریفیتونی را با اعمال دوزهای متفاوت از گرد وغبار(t1=2.5, t2=10 ,t3=40g.m-3 ) اندازه گیری کردیم. همچنین به منظور بررسی قدرت حیاتی پریفیتون ها میزان شاخص اتوتروفیک ( (ai و شاخص مواد ته نشینی (fsi) نیزمحاسبه شد. نتایج این آزمایش نشان داد اثرات گرد وغبار وابسته به دوز می باشد به گونه ای که درغلظت کم به عنوان محرک رشد اما در دوزهای بالاتر اثرات کاهنده بر باردهی جوامع پریفیتونی دارد. در غلظت بالا (40 g.m-3) از همان روزهای اول کاهش سریع در میزان فتوسنتز مشاهد شد. با افزایش میزان مواد ته نشینی در نهرهای مصنوعی محتوای کلروفیل a کاهش و شاخص اتوتروفیک افزایش یافت (anova, p<0.05). بیشتر گونه های خانواده cyanophyceae پس از اعمال گرد وغبار از بین رفتند، گونه های خانواده bacillariophyceae (دیاتومه ها) گونه های غالب پس از اعمال گرد وغباربودند و خانواده chlorophyceae رفتاری حد واسط از خود نشان دادند.
مرضیه مرادی وحید اکملی
in current study, 63 samples of bat populations collected from differ regions were used for evaluating the geographic variations. twenty cranial and dental characters for traditional morphometric and landmarks method on the ventral, dorsal skull and mandible for geometry morphometric studies were used. statistical analyses of traditional morphometric and geometry morphometric data indicated low differences between populations. the populations had overlaps and did not form independent phenetic groups.
مهران علوی مظفر شریفی
طوفان گردوغبار یکی از متداولترین واقعه های طبیعی می باشد که معمولاً در مناطق خشک و نیمه خشک کره زمین اتفاق می افتد. در کشور ایران، عمدتاً مناطق غرب و جنوب از این واقعه مستثنی نیستند. این واقعه همانند دیگر پدیدهای طبیعی دارای تاثیرات گوناگون بر اکوسیستم می باشد. یکی از مهمترین این تاثیرات، تاثیر بر گیاهان به ویژه گیاهان زراعی است. در این مطالعه سعی بر آن شد که این تاثیر با شبیه سازی واقعه گردوغبار در آزمایشگاه به طور تجربی نشان داده شود. پارامترهایی که در این مطالعه اندازه گیری شد، شامل: بیوماس، کلروفیل a، b ، باردهی فتوسنتز(?f/fm´) ، باردهی بالقوه فتوسنتز (fv/fm) و سرعت انتقال الکترون (etr) بود. به منظور شبیه سازی این واقعه، از دستگاه تولید کننده گردوغبار استفاده گردید. همچنین در مورد گیاهان مورد آزمایش، گیاهان ماش، لوبیا، سویا، جو، ارزن، گل داوودی، گندم و ذرت مورد استفاده قرار گرفت. طرح آزمایش برای مقادیر و زمان در معرض قرارگیری و ته نشینی گردوغبار در مورد گیاهان ماش، لوبیا و سویا به صورت تیمار اول (1)، تیمار دوم (2) و تیمار سوم(4) گرم بر متر مکعب در 29 روز بود. دو گیاه جو و گل داوودی با مقادیر بیشتر یعنی 2، 4 و 8 گرم بر متر مکعب در مدت زمان 16 روز مورد استرس قرار گرفتند. همچنین، ارزن نیز با مقادیر 1، 2 و 4 گرم بر متر مکعب با تناوب هفت روز برای مدت زمان 21 روز مورد آزمایش قرار گرفت. در آزمایش نهایی که مهمترین آزمایش بود؛ دو گیاه بسیار مهم گندم به عنوان نماینده گیاهان c3 و گیاه ذرت به عنوان نماینده گیاه c4 در پاسخ به استرس گردوغبار مورد مقایسه قرار گرفتند. مدت زمان ، تناوب آزمایش و میزان گردوغبار به ترتیب به صورت 30 روز ، 5 روز و 1، 2 و4 گرم بر متر مکعب بود. در هر آزمایش به طور غالب، بیوماس، کلروفیل a، b و میزان باردهی فتوسنتز(?f/fm´) ، باردهی بالقوه فتوسنتز (fv/fm) و سرعت انتقال الکترون در تیمارها نسبت به کنترل، کاهش نشان داد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که گیاه گندم نسبت به گیاه ذرت در پاسخ به استرس گردوغبار مقاومت کمتری دارد. به طوریکه نتایج نشان داد که بیوماس قسمت هوایی گیاه گندم دارای کاهش 4%، 37% و 54% و گیاه ذرت دارای میزان کاهش 19%، 25% و 30% در مقایسه با گیاه کنترل بود. میزان باردهی فتوسنتز(?f/fm´) نیز میزان کاهش (5%، 25% و 32%) و (8%، 16% و 26%) را به ترتیب برای گیاه گندم و گیاه ذرات در تیمارهای اول، دوم و سوم نشان داد. در مورد etr نیز گیاه ذرت کاهش 12%، 22% و 32% و گیاه گندم نیز کاهش 20%، 33% و 47% را نشان داد. باردهی بالقوه در مورد گیاه گندم دارای میزان کاهش 3%، 7% و 16% و در مورد گیاه ذرت دارای میزان کاهش 2%، 7% و 11% بود. بنابرین این مطالعه نشان میدهد که گیاه گیاهان c4نسبت به گیاهان c3مقاومت به نسبه بیشتری را نسبت به استرس گردوغبار نشان میدهند.
فاطمه روف فرد مظفر شریفی
آگاستاکه (agastache foeniculim [pursh] kuntze) گیاهی علفی، چندساله و متعلق به خانواده نعناعیان (lamiaceae) می باشد. ماده موثره آن از نوع اسانس است که در برگ ها و گل ها ساخته می شود. متیل چاویکول، به عنوان جزء اصلی اسانس است که در صنایع عطرسازی و طعم دهندگی دارای اهمیت است. این ترکیب از طریق مسیر فنیل پروپانوئیدی که مسیر بیوسنتزی اغلب ترکیبات فنلی است ساخته می شود. در این مسیر سه واکنش اصلی وجود دارد 1) آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز (pal)، برای تولید ترانس سینامیک اسید، آمین زدایی فنیل آلانین را کاتالیز می کند 2) آنزیم سینامات 4-هیدروکسیلاز (c4h)، ترانس سینامیک اسید را به p-کوماریک اسید تبدیل می کند 3) آنزیم 4-کومارات کوآلیگاز (4cl)، p-کوماریک اسید را برای ساختن p-کوماریل coa مصرف می کند. واکنش های متوالی کاتالیز شده توسط این سه آنزیم مسیر فنیل پروپانوئیدی عمومی را تشکیل می دهند. جاسمونیک اسید و متیل استر آن، متیل جاسمونات، ترکیباتی سیکلوپنتانونی از مشتقات اسید لینولنیک می باشند که از طریق مسیر اکتادکانوئید ساخته می شوند. شواهدی وجود دارد که جاسمونیک اسید و متیل جاسمونات به عنوان یک گروه از انتقال دهندگان مهم پیام در دفاع از گیاه در برابر زخم، حشره، حمله پاتوژن و غیره می باشند. این مولکول های سیگنال در برخی از مسیر های انتقال پیام که القا کننده آنزیم های خاص کاتالیز کننده واکنش های بیوسنتزی برای تشکیل ترکیبات دفاعی هستند، دخالت می کنند و منجر به القای واکنش های دفاعی می گردند. در این پژوهش، تاثیر متیل جاسمونات بر مقدار و محتوای اسانس آگاستاکه و بر فعالیت آنزیم های pal و 4cl، مقدار فنل کل و مقدار پروتئین کل بررسی شد و تاثیر آن بر بیان ژن های pal، c4h و 4cl مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش ها در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و در شرایط هیدروپونیک انجام شد و گیاهان در معرض غلظت های مختلف متیل جاسمونات ( 0، 1/0و mm1) قرار گرفتند. همچنین در این پژوهش، قسمتی از cdna ی مربوط به هر یک از ژن های pal، c4h و 4cl برای اولین بار از این گیاه جداسازی و تعیین توالی شد. نتایج نشان داد که بعد از گذشت 24 ساعت از شروع تیمار، متیل جاسمونات با غلظت mm1/0 در مقایسه با غلظت mm1 و شاهد، درصد اسانس را به طور معنی داری افزایش داد با این وجود، غلظت های مختلف متیل جاسمونات پس از گذشت 24 ساعت از تیمار، تاثیر معنی داری بر مقدار متیل چاویکول نداشتند. ادامه آزمایش با غلظت mm1/0 متیل جاسمونات نشان داد که بعد از گذشت 48 ساعت از شروع تیمار، گیاهان دریافت کننده متیل جاسمونات در مقایسه با گیاهان شاهد همین زمان، دارای مقادیر بیشتری متیل چاویکول بودند اما بعد از سپری شدن 72 ساعت از تیمار، با گیاهان شاهد همین زمان از نظر مقدار متیل چاویکول اختلافی نداشتند. همچنین بعد از گذشت 24 ساعت از شروع تیمار، فعالیت آنزیم pal در گیاهان تیمار شده با mm1 متیل جاسمونات، در مقایسه با گیاهان شاهد و تیمار شده با mm1/0 متیل جاسمونات به طور معنی داری افزایش یافت. به طور مشابه، فعالیت آنزیم 4cl نیز بعد از گذشت 24 ساعت از تیمار با mm1متیل جاسمونات، در مقایسه با شاهد و تیمار mm1/0، به طور معنی داری افزایش یافت. با این وجود تیمارهای متیل جاسمونات هیچ اثر معنی داری بر مقدار فنل کل بعد از گذشت 8 ، 12 و 24 ساعت از تیمار در مقایسه با تیمارهای شاهد هر یک از زمان های یاد شده نداشتند. مقدار پروتئین کل با تیمارهای 1 یا mm1/0 متیل جاسمونات بعد از گذشت 24 ساعت از تیمار در مقایسه با شاهد، به طور معنی داری افزایش یافت. متیل جاسمونات با هر دو غلظت 1 و mm1/0، باعث افزایش بیان ژن های pal، c4h و 4cl در محدوده زمانی 8 و 12 ساعت پس از کاربرد آن در مقایسه با تیمار شاهد مربوط به همان زمان شد. نتایج این تحقیق پیشنهاد می کند که متیل جاسمونات با تاثیر بر بیان ژن ها (pal، c4h و 4cl) و فعالیت آنزیم های (pal و 4cl) مسیر بیوسنتز فنیل پروپانوئیدی احتمالا موجب افزایش متیل چاویکول در گیاهان آگاستاکه در سیستم کشت هیدروپونیک گردید.
رضا محبی مظفر شریفی
آتش یکی از اغتشاشات طبیعی است که در بسیاری از اکوسیستم های زمینی روی می دهد. همچنین آتش به عنوان یک ابزار توسط انسان برای مدیریت طیف گسترده ای از اکوسیستم های طبیعی در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد. در این تحقیق اثر شدت های مختلف آتش سوزی بر خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک مورد مطالعه قرار گرفته است. بسیاری از ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک توسط آتش سوزی در مزارع تغییر می کند. آتش یکی از مهم ترین عوامل بهبود زمین های کشاورزی در استان کرمانشاه می باشد، و سهم قابل توجهی از مزارع استان سالانه در معرض آتش سوزی قرار می گیرد. آتش با تغییر در محتوی عناصر غذایی خاک قادر است باروری خاک را در طول زمان تحت تاثیر قرار دهد. این مطالعه در شرایط آزمایشگاهی و طبیعی در دانشگاه رازی (کرمانشاه، ایران) انجام شد. در شرایط آزمایشگاهی با اضافه کردن مقادیر مختلف کاه و کلش چهار سطح آتش سوزی حاصل شد: 0 گرم در 1962.5 سانتی متر مربع (کنترل)، 400 گرم در 1962.5 سانتی متر مربع (آتش سوزی با شدت کم)، 800 گرم در 1962.5 سانتی متر مربع (آتش سوزی با شدت متوسط) و 1600 گرم در 1962.5 سانتی متر مربع (آتش سوزی با شدت شدید)، و همچنین تراکم سوخت طبیعی در شرایط مزرعه: 350 گرم در 0.5× 0.5 متر مربع بود. تغییرات فوری در خواص خاک تحت بار های مختلف سوخت مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله از آتش سوزی اثر قابل ملاحظه ای را بر روی اکثر ویژگی های فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک سطحی نشان داد، که شامل: مقادیر ph، هدایت الکتریکی و کاتیون های محلول (k, na, ca, mg) در طول مطالعه افزایش یافت (p<0.05). پروسه دفع آب، پایداری توده ی خاک، فسفر قابل جذب، نیتروژن کل، کربن آلی کل و جوامع میکروبی در طی آتش سوزی با شدت اندک و آتش سوزی تجویز شده در شرایط مزرعه افزایش ، اما در طی آتش سوزی با شدت متوسط و بالا کاهش یافتند (p<0.05). سوزاندن در شدت متوسط و بالا منجر به زبر شدن بافت خاک گردید (p<0.05)، در حالی که در طول مطالعه میزان رطوبت خاک کاهش یافته است (p<0.05).
نسیم رضوانی علی سروش زاده
زعفران گرانقیمت ترین گیاه داروئی و ادویه ای در جهان محسوب می شود. از جمله خواص مهم دارویی این گیاه که ایرانیان از دیرباز از آن برای درمان بیماری ها استفاده می کرده اند، می توان به خاصیت های ضد سرطانی، ضد تومور، ضد افسردگی و درمان پروستات اشاره کرد. اکسین یکی از مهمترین تنظیم کننده های رشد گیاهی می باشد که در تنطیم ریشه زایی و رشد جوانه انتهایی و جوانه های جانبی نقش های زیادی دارد. از طرفی عنصر مس به عنوان یک عنصر غذایی کم مصرف در فرآیندهای مهمی از جمله فتوسنتز، ساخت رنگیزه ها و یکپارچگی غشاهای سلولی و هم چنین فعالیت برخی از آنزیم ها دخالت دارد. به منظور بررسی اثر برهم کنش ماده تنظیم کننده رشد اکسین و عنصر مس بر برخی خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی گیاه زعفران، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور و 10 تکرار و با استفاده از روش کشت آبکشت در گلخانه تحقیقاتی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام گرفت. اولین تیماردر این آزمایش از نفتالین استیک اسید (naa) با غلظت های (صفر، 1 و 2 گرم در لیتر) استفاده شد. قبل از کاشت بنه های زعفران در این ماده به مدت 60 دقیقه پیش تیمار شدند و در عمق 15 سانتی متری در پرلیت کشت شدند. یک هفته پس از کشت، گلدان ها توسط غلظت های مختلف سولفات مس به شکل (cuso ) در محلول هگلند و در چهار سطح ( صفر، 02/0، 1/0، 2/0 میلی گرم در لیتر ) در طول دوره رشد آبیاری می شدند. نتایج حاصل از این تحقیق طی سه مرحله نمونه برداری نشان دادند که غلظت صفر و 2/0 میلی گرم در لیتر سولفات مس یا غلظت 2 گرم در لیتر naa، صفاتی همچون تعداد ریشه، طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه را کاهش دادند. در همه سطوح سولفات مس، موجب کاهش معنی دار صفات ذکر شده نسبت به شاهد گردید. تیمار naa با غلظت 1 گرم در لیتر به همراه سولفات مس با غلظت 1/0 میلی گرم در لیتر بهترین تیماری بود که تعداد ریشه و وزن خشک ریشه را در هر سه مرحله نمونه برداری بطور معنی داری افزایش داد. اما تیمارهای naa 1 گرم در لیتر در تمام سطوح سولفات مس بر طول ریشه تاثیری نداشتند. تعداد جوانه و تعداد بنه های دختری تولید شده در غلظت های 1 و 2 گرم در لیتر naa در تمام سطوح سولفات مس در سطح اطمینان 99 درصد کاهش یافت. بیشترین وزن بنه دختری در گیاهان با naa 1 گرم در لیتر به همراه سولفات مس 1/0 میلی گرم در لیتر بدست آمد. در این تیمار میانگین وزن بزرگترین کورم دختری 16/12 گرم بود که این میزان، 34 درصد نسبت به کنترل افزایش داشت. واژگان کلیدی: آبکشت، بنه های دختری، سولفات مس، زعفران، نفتالین استیک اسید
هاجر قادری کنگاوری مظفر شریفی
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه بین اصوات و ویژگی های مورفولوژی در دو گونه خفاش دم موشی بلند rhinopoma microphyllum و خفاش بینی برگه ای asellia tridedns بود. در این مطالعه، ابتدا 9 ویژگی مورفولوژی (وزن بدن، طول کل بدن، طول بازو، طول فک بالایی، طول جمجمه ، عرض جمجمه، طول دم، طول انگشتان سوم و پنجم ) برای دو گونه فوق الذکر اندازه گیری شد و سپس از خفاش ها با استفاده از دستگاه خفاش یاب (bat detector) پژواک صدا گرفته شد و 5 پارامتر صوتی آنها (پیک فرکانس، ماکزیمم فرکانس، مینیمم فرکانس،duration و ipi ) از طریق برنامه نرم افزاری bat sound بدست آمد. آنالیزهای آماری، تجزیه و تحلیل داده ها و رسم گراف ها و جداول مربوطه توسط برنامه spss 16 و excel 2007 انجام شد. نتیجه آزمایش به این صورت بود که : در گونه rhinopoma microphyllum به طور کلی مشاهده شد که در جنس نر رابطه بین پیک صدا و (وزن بدن و طول فک بالایی) مثبت و ارتباطش با (عرض جمجمه و طول انگشت سوم ) منفی بود . در جنس ماده رابطه بین پیک صدا و (وزن بدن و طول فک بالایی ) مثبت و ارتباطش با ( طول بازو و طول کل بدن ) منفی بود. در گونه asellia tridens مشاهده شد که در جنس نر رابطه بین پیک صدا و( طول فک بالایی و طول جمجمه ) مثبت و ارتباطش با ( وزن بدن ، طول بازو و طول کل بدن ) منفی بود، در جنس ماده رابطه بین پیک صدا و (طول فک بالایی و عرض جمجمه) مثبت و ارتباطش با (وزن بدن، طول بازو و طول کل بدن ) منفی بود.
لقمان یوسفی زاده مظفر شریفی
به منظور ارزیابی طولانی مدت ( 20 روز) اثر آفت کش های پرکاربرد کشاورزی بر میزان باردهی جوامع پریفیتون جلبکی، طی 3 دوره آزمایش متفاوت در نهرهای مصنوعی باتیمار های مختلف شاهد صفر ، 25 ، 50 و 100 میکروگرم بر لیتر ماده موثره از حشره کش اندوسولفان ( endosulfan ) و همچنین غلظت های صفر شاهد، 20 ، 40 و 60 میلی گرم بر لیتر ماده موثره از علف کش رانداپ (roundup ) بصوت منفرد و توأم (برای بررسی اثر هم بیشی ، بطوری که آفت کش ها در محیط طبیعی بیشتر به صورت ترکیب با یکدیگر یافت می شوند) بکار گرفته شد. سنجش اثرات این سموم بر باردهی جوامع بوسیله اندازه گیری وزن خشک (dry mass)، وزن خشک بدون خاکستر (afdm) و کلروفیل a انجام شد. در نهرهای مصنوعی با اثر منفرد حشره کش اندوسولفان کاهش معنی داری از نظر کلروفیل a ، وزن خشک و وزن خشک بدون خاکستر وجود داشت ( p < 0.05 ). و در ارتباط با علف کش رانداپ و ترکیب هر دو آفت کش به علت بالا رفتن مقدار فسفات (total phosphoros ) با تجزیه شدن علف کش رانداپ اگرچه کاهش معنی داری در تیمارها نسبت به شاهد وجود دارد ، یعنی در مدت زمان های مساوی مقدار متغیر ها همیشه در کانال کنترل بیشتر از تیمار است ولی نسبت به طول دوره آزمایش سیری صعودی برای فاکتورهای کلروفیل a ، وزن خشک و وزن خشک بدون خاکستر مشاهده گردید. نهایتا اینکه کاربرد علف کش رانداپ و حشره کش اندوسولفان فاقد اثرات اکولوژیکی هم بیشی (synergism ) می باشند و آخر این که جوامع پریفیتون متناسب با غلظت های علف کش با نسبت عکس رشدی قابل توجه دارند هر چند این رشد نسبت به کانال شاهد همیشه کمتر است.
نرگس درخشانی مظفر شریفی
چکیده گیاهان عالی تولید کننده طیف وسیعی از ترکیبات ثانویه، با ارزش داروئی هستند. دو ترکیب آتروپین و اسکوپولامین از تروپان آلکالوئیدهای مهم با خواص آنتی کولینژیک و اسپاسمولیتیک بوده که در گیاهان تیره سیب زمینی (solanaceae) از جمله گیاه شابیزک (atropa belladonna l.) تولید می شوند و به عنوان داروهای ضد انقباض و تشنج، تقویت کننده عضلات قلب و گشادکننده قرنیه در سنجش بینایی به کار برده می شوند. دو آنزیم کلیدی مسیر بیوسنتزی این تروپان آلکالوئیدها، پوترسین n-متیل ترانسفراز (pmt) و هیوسیامین 6-? هیدروکسیلاز (h6h) است. پوترسین n-متیل ترانسفراز یک متیل ترانسفراز وابسته به s- آدنوزیل متیونین است و مونومتیلاسیون دی آمین پوترسین و تبدیل آن به n – متیل پوترسین را کاتالیز می کند و بعنوان اولین آنزیم محدود کننده سرعت در مسیر بیوسنتزی تروپان آلکالوئیدها مطرح است. آنزیم h6h، بعنوان دی اکسیژناز وابسته به 2-اکسوگلوتارات در هیدروکسیلاسیون هیوسیامین و تبدیل آن به اسکوپولامین نقش دارد. کشت تعلیقی ریشه های موئین به دلیل سرعت بالا در تولید زی توده و تولید بیشتر تروپان آلکالوئیدها، ساز وکار مناسبتری نسبت به استخراج این ترکیبات از گیاه کامل است. در این تحقیق، از ریشه های موئین تراریخت شده با باکتری خاکزیagrobacterium rhizogenes ar 15834 استفاده شد. ازآنجائیکه تنش با کمک الیسیتورهای قارچی، یکی از روشهائی است که برای افزایش متابولیتهای ثانویه بکار می رود، لذا در این تحقیق، اثر تنشی چهار عصاره قارچ، شامل fusarium graminearum، rhizoctonia solani، rhizopus stolonifer وsclerotinia sclerotiorum در چهار غلظت 0، 5، 10 و 20 میلی گرم درمیلی لیتر، بر میزان رشد و تولید تروپان آلکالوئیدها و بیان ژن آنزیمهای کلیدی مسیر بیوسنتز آنها (h6h و pmt2) در زمانهای 0، 12، 24، 48 و 72 ساعت، در کشت تعلیقی ریشه موئین گیاه شابیزک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عصاره قارچf. graminearum بیشترین تاثیر و s. sclerotiorum کمترین تاثیر را در تجمع تروپان آلکالوئیدها، بویژه اسکوپولامین دارد. علاوه بر آن مطالعات مولکولی نشان داد، که بیان pmt نسبت بهh6h تحت تیمار این الیسیتور قارچی بیشتر است و به بیشینه خود بعد از بیست و چهار ساعت می رسد.
زینب معینی کربکندی قاسم کریم زاده
این پژوهش با هدف ارزیابی مکانیسم تحمل به تنش سرما در ارقام بهاره بر روی دو رقم کلزای بهاره مقاوم به سرما زرفام و حساس به سرما option 500 در قالب یک آزمایش فاکتوریل سه عاملی با طرح پایه کاملا تصادفی با 3 تکرار صورت گرفت. گیاهچه ها تا مرحله 4 برگی در ?c 16/22 (شب/ روز) رشد کردند، نیمی از گلدان ها در همین شرایط نگهداری شدند (تیمار شاهد) و نیم دیگر به اتاق سرما با ?c 3/10 به مدت 7 روز منتقل شدند (تیمار سرمایی). نمونه برداری از گیاهچه های شاهد و تحت تنش سرما در روزهای 0، 2، 4 و 7 صورت گرفت. وزن تر و خشک و درصد نسبی آب ساقچه، مقدار کلروفیل (a وb و کل) تغییرات کمی و کیفی پروتئین های کل محلول، مقدار پرولین و قندهای محلول (گلوکز، رامنوز، مانوز، فروکتان) در دو رقم مورد مطالعه سنجیده شد. به منظور مقایسه سیستم تجزیه گونه های فعال اکسیژن، میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان (سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز و کاتالاز) و میزان مالون دی آلدهید نیز اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که بین دو تیمار دمایی و بین دو رقم در اکثر ویژگی ها، تفاوت معنی داری وجود داشت. در رقم مقاوم به سرمای زرفام بر خلاف رقم حساس option 500 کاهشی سرما القایی در وزن تر و خشک و درصد نسبی آب ساقه چه، مقدار کلروفیل کل و کلروفیل b مشاهده نشد. در اثر سرما، انباشت پروتئین های کل، مقدار پرولین، قندهای رامنوز و مانوز و افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان در رقم مقاوم زرفام شاخص تر از رقم حساس option 500 بود. مقدار مالون دی آلدهید در گیاهچه های سرما دیده هر دو رقم افزایش نشان داد. این افزایش در رقم حساس قابل ملاحظه بود. مقاومت به سرما ناشی از مجموعه ای از صفات مختلف می باشد که ناشی از بیان ژن های سرما القایی می باشد. رقم زرفام از نظر اکثر این صفات مورد بررسی نسبت به رقم option 500 برتری نشان داد.
طاهره بیرانوند مظفر شریفی
طوفان های گرد و غبار یکی از متداول ترین واقعه های طبیعی می باشند که معمولاً در مناطق خشک و نیمه خشک کره زمین رخ می دهند. در کشور ایران مناطق غرب و جنوب از این واقعه مستثنی نیستند. این واقعه مانند دیگر پدیده های طبیعی اثرات متنوعی بر اکوسیستم دارد. یکی از این تأثیرات مهم، تاثیر بر گیاهان به ویژه گیاهان زراعی است. این مطالعه به بررسی نقش انباشت گرد و غبار بر جنبه های مختلف باردهی گیاه شامل وزن خشک، محتوای کلروفیلa و b، کارایی فتوسنتزی، کارایی بالقوه فتوسنتزی و میزان انتقال الکترون پرداخته است. برای شبیه سازی این واقعه، از دستگاه تولید کننده گرد و غبار استفاده شد و گیاهان در معرض شیبی از غلظت گرد و غبار به صورت تیمار اول (5/0)، تیمار دوم (1) و تیمار سوم (5/1) گرم بر متر مکعب با بازه زمانی 7 روزه قرار گرفتند. گونه های مورد آزمایش، عدس الملک، ریحان، کوکب، تربچه و جعفری پاکوتاه بود. نتایج حاصل نشان داد که در تیمار 5/1 گرم بر متر مکعب میزان رشد ساقه و وزن خشک ساقه، بیشترین کاهش را نشان داد. کاهش در فلوئورسنس کلروفیل نیز در گلدان های در معرض میزان 5/1 گرم بر متر مکعب گرد و غبار، بیشترین کاهش را نشان داد. انباشت گرد و غبار بر سطح گیاهان باعث مسدود شدن روزنه ها و کاهش تبادل گازی در گیاه شده است که منجر به کاهش فعالیت فتوسنتزی و افزایش تنفس نوری شده است. اما، طول ریشه و وزن خشک ریشه در مقایسه با شاهد کاهش کمتری را نشان داده بود. نتیجه گیری کلی، با افزایش غلظت گرد و غبار رشد گیاه و فعالیت فتوسنتزی کاهش بیشتری را نشان می دهد. گیاه جعفری پاکوتاه بیشترین کاهش میزان کلروفیل و فلوئورسنس کلروفیل را در بین گونه ها داشت. همچنین از نظر کاهش در میزان رشد ساقه و ریشه بیشترین کاهش مربوط به همین گونه بود. در حالی که کمترین کاهش در میزان رشد و فعالیت فتوسنتزی مربوط به گیاه عدس الملک بود.
پروین رامک حسن ابراهیم زاده
گیاه دارویی مرزه خوزستانی (satureja khuzistanica jamzad) یک گیاه بومی می باشد که در مناطقی از جنوب ایران پراکنش دارد. این گیاه به عنوان ضد درد و ضدعفونی کننده در جنوب ایران استفاده می شده است. مونوترپن کارواکرول عمده ترین ترکیب اسانس گیاه مرزه خوزستانی را تشکیل می دهد (90%?). کارواکرول دارای خواصی همچون: آنتی اکسیدانت، ضد میکروبی، ضد التهاب، ضد درد و کاهنده قند خون می باشد. مونوترپن ها مثل همه ترپن های دیگر از ایزوپنتنیل دی فسفات (ipp) و ایزومر آن دی متیل آلیل دی فسفات (dmapp) منشاء می گیرند. تولید ipp در گیاهان عموما" به وسیله مسیرهای متیل اریتریتول فسفات کلروپلاستی (mep) و استات موالونات سیتوسلی (mva) صورت می گیرد. زیمایه 1-دئوکسی گزیلولوز 5-فسفات ردوکتاز ایزومراز (dxr) زیمایه کلیدی مسیر mep و زیمایه 3-هیدروکسی متیل 3-متیل گلوتاریل کوآنزیم a ردوکتاز (hmgr) زیمایه کلیدی مسیر mva می باشند. مسیر mva به وسیله موینولین که یک متابولیت ساخته شده بوسیله قارچ های خاکزی است و مسیر mep به وسیله علف کش و آنتی بیوتیکی به نام فوسمیدومیسین مهار می شوند. فوسمیدومیسین و موینولین به عنوان بازدارنده های اختصاصی زیمایه های dxr و hmgr شناخته شده اند. در این پژوهش، به منظور درک بهتر نقش مسیرهای mep و mev در بیوسنتز ترکیبات ترپنی مهم در گیاه مرزه خوزستانی، از بازدارنده های فوسمیدومیسین و موینولین استفاده شد. به همین منظور ریز شاخه های مرزه خوزستانی در محیط ls به مدت 21 روز تحت اثر غلظت های مختلف (0، 10، 25، 50، 75 و 100 میکرومولار) بازدارنده های فوسمیدومیسین و موینولین قرار گرفتند و تغییرات صورت گرفته در رشد، کرک ها، استرول های گیاهی مهم، کلروفیل ها و کاروتنوئیدها و میزان کارواکرول مقایسه و ارزیابی شدند. همچنین تأثیر بازدارنده های فوسمیدومیسین و موینولین بر بیان ژن های hmgr، dxs و dxr و فعالیت زیمایه dxr در ریز شاخه های مرزه خوزستانی سنجش شد. نتایج نشان دادند که فوسمیدومیسین و موینولین تغییراتی را در میزان کارواکرول، رشد، تراکم کرک ها، استرول های گیاهی مهم، کلروفیل ها و کاروتنوئیدها، بیان سه زیمایه hmgr، dxs، dxr و فعالیت زیمایه dxr ایجاد کردند. فوسمیدومیسین در همه غلظت ها سبب کاهش شدید میزان کارواکرول در ریز شاخه های مرزه خوزستانی شد و بیان ژن dxr در غلظت های 50، 75 و 100 میکرو مولار فوسمیدومیسین افزایش نشان دادند. بازدارنده موینولین در غلظت های 10، 25 و 50 میکرومولار بر میزان کارواکرول و بیان ژن dxr بی تأثیر بود اما غلظت های 75 و 100 میکرومولار از این بازدارنده سبب افزایش میزان کارواکرول و بیان ژن زیمایه dxr شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که بیوسنتز مونوترپن کارواکرول در گیاه مرزه خوزستانی عمدتا" از مسیر mep صورت می گیرد و بیان ژن و فعالیت زیمایه dxr در بیوسنتز این مونوترپن نقش کلیدی دارد. شناخت بیشتر مکانیسم های کنترل کننده بیوسنتز کارواکرول و نیز مسیرهای پیام رسانی تهیج بیوسنتز این مونوترپن در گیاه مرزه خوزستانی می تواند در به کارگیری ابزارهای مهندسی متابولیت جهت افزایش عملکرد اسانس در این گیاه موثر باشد.
سمیه ویسی پریا پرتو
1. to determine whether difference in birth body mass influenced growth performance in pipistrellus kuhlii we studied a total of 12 captive-born neonates. bats were assigned to two body mass groups: light birth body mass (lbw: 0.89 ± 0.05, n=8) and heavy birth body mass (hbw: 1.35 ± 0.08, n=4). heavier body mass at birth was associated with rapid postnatal growth (body mass and forearm length) faster epiphyseal gap closure and higher survival rate. during first 3 weeks body mass increased by 0.11 ± 0.18 g/day in hbw and rate of forearm length was 0.67 ± 1.13 mm/day. corresponding values for lbw were 0.10 ± 0.11 g/day and 0.62 ± 0.69 mm/day respectively. the initial rapid growth in hbw gradually decreased to merge single asymptomatic maxima at about 60 days after birth. the hbw class attained maximum epiphyseal phalangeal gap of 4.9 mm on day 19 and closed the gap faster (-0.07 mm/day) than the lbw class with a maximum epiphyseal gap of 4.78mm on day 23 and closure rate of - 0.06 mm/d. pup mortality was nil in hbw while four lbw males died at age 4-6 weeks. 2. postnatal growth of body mass, forearm, epiphyseal phalangeal gap and changes in wing morphology including wingspan, wing area, handwing length, handwing area, armwing length, armwing area, aspect ratio and wing loading were studied in 12 kuhl’s pipistrelles, p.kuhlii, which were born and reared in a flight cage. the pups at birth had a mean (± se) of 1.04 ±0.08g of body mass and forearm length of 11.48 ±0.45mm. at 60 days mean body mass had reached 87.56% of adult postpartum mass and mean forearm length of was 89.46% of adult length. the rate of body mass gain and forearm growth during the first 23 days was 0.10± 0.10 g/days and 0.64± 0.61 mm/day respectively. the wingspan and wing area increased linearly until 33 days of age by which time the young bats exhibited clumsy flight with gentle turns. analysis of changes occurring on wing morphology indicates that seven wing characteristics perform a rapid growth rate at “pre-flight” and second slower growth rate at “post-flight” periods. wingspan, handwing, length and area, armwing length and area, and total wing area increased linearly until the age of first flight, after which the growth rates decreased significantly (all p<0. 000). wing loading decreased linearly (-0. 80 nm-2/days) until 41 days of age and thereafter increased to a maximum of 25 nm_2 at 88 days of age. the aspect ratio showed a high degree of scatter at early stages of life which decreased at the later period of growth. additionally, linear regression equations, confidence intervals and prediction intervals used for age estimation based on data available for the forearm, body mass, the total gap of the 4th metacarpal-phalangeal joint, armwing length, handwing length and wingspan. 3. this study documents the postnatal growth of body mass, forearm and the epiphyseal phalangeal gap in a free ranging population of the long fingered bat miniopterus schreibersii in a maternity roost in mahidasht cave in western iran. the pups at birth had a mean birth body mass of 3.74g±0.09 and forearm length of 24.32 mm±0.31. the length of forearm and body mass increased linearly during first 2 weeks, and thereafter maintained an apparent stability. the epiphyseal gap of the fourth metacarpal phalangeal joint increased until 13 days, then decreased linearly until 70 days and thereafter fused. the rate of body mass gain and forearm growth during the first 13 days was 0.54 g/d and 1.39 mm/d respectively. initiation of flight occurred 3 weeks after birth. a method of estimation of age was derived from values of length of forearm and the total gap of the fourth metacarpal-phalangeal joint during the preflight and post flight periods. 4. anatomical, histological and histochemical examinations were made from pharynx, esophagus, stomach, duodenum and large intestine in neurergus microspilotus and neurergus kaiseri. sections were stained with (h&e), (pas) and (ab). in both species the pharynx and esophagus are covered by psudostratified ciliated columnar epithelium with goblet cell which is positive with pas and ab. the stomach in n. kaiseri and n. microspilotus is a straight, expanded conical tube, laying slightly to the left side of the body cavity, and terminating at the pylorus. the stomach in both species is divided into three distinct parts, the cardia, fundus and pylorus. although in both species the epithelium of the stomach surface and of the lining of the crypts consists of a single layer of high columnar cell, but the apical portion of the cells in n.kaiseri consists of homogeneous acidophilic granules while in n.microspilotus is foamy. the duodenum is short and is sharply reflexed along the medial aspect of the stomach. duodenum in n. kaiseri and n. microspilotus shows villi which consists of the epithelial covering and a core of connective tissue containing blood and lymph capillaries. the large intestine in both n. kaiseri and n. microspilotus is located along the median line. the intestine is a coiled tube of a regular diameter, larger than, that of the duodenum. histologically, these are no villi in large intestine and goblet cells rise to numerous. the epithelium is simple columnar, and the lamina propria and submocosa are strongly reduced. in n. kaiseri and n. microspilotus the major digestive glands are the very large liver and the small pancreas. the liver in n. kaiseri and n. microspilotus has two distinct lobes, right and left. histologically, the parenchyma of liver in n. kaiseri and n. microspilotus is contained within a thin capsule of fibroconnective tissue. sinusoids are lined with endothelial cells forming a very thin cytoplasmic sheet. bile ducts also occur within the parenchyma of the liver. the ducts are lined by simple cuboidal epithelium. the gall bladder is a storage depot for bile. its mucosa thrown into numerous folds. the pancreas in n.kaiseri and n.microspilotus is roughly triangular in shape, and lies rather to the dorsal side of the duodenum, between it and the stomach. the exocrine pancreas consists of clusters of pyramidal cells mostly organized in acini. the cells have a dark basophilic cytoplasm, distinct basal nuclei, and many large eosinophilic zymogen granules containing enzymes responsible for the digestion of proteins, carbohydrates, fats and nucleotides. 5. anatomy and histology of the female genital system of two closely mountain newts are studied. in both species a thin layer of tunica alboginae covers the ovary. according to morphological characteristic the ovarian cycle in these two species can be divided into three main phases and five stages. the previtellogenic, vitellogenic and mature oocytes phase. during previtellogenic phase, the oocytes show homogenous strong basophilic, migration of nucleoli beneath the nucleolemma and appearance of cortical alveoli. in the vitellogenic phase, the nucleolemma become convoluted and yolk droplet appears. in mature phase increase in size and migration of nucleus to the animal pole happen. the oviducts in these species are a pair highly convoluted tube, which is placed ventral to the vertebral column from base of lung to cloaca. that can be divided into three parts according to their morphological characteristic: infundibulum, ampula and ovisac. the oviduct is composed of a luminal mucosa, a lamina propria, a circular muscle layer, and an outer serosa. 6. this study deals with the histomorphology of the mesonephros in male and female neurergus microspilotus. the slender and narrow kidneys lie in the retro peritoneal position up against the ventral aspect of vertebral column and can extend from the esophagio-stomach junction to cloaca. the kidney in both sex composed of sexual (anterior) and pelvic (posterior) parts. the structure of sexual kidney is different in male and female. in the male sperm leave the testis through efferent ducts after entering the sexual kidney, vasa efferent join together and make bidders duct. this duct is joining the bowman’s capsule of kidney before leaving the sexual kidney. they make collecting ducts which are filled with both sperm and urine. after leaving the kidney, all these collecting ducts are connected to wolffian duct. wolffian duct joines the ureters (merge from definite kidney) just before entering the cloaca. based on serial sections in paraffin nephrons are consists of different parts. they are composed of a filtration unit, the malpighian corpuscle, and a renal tubule, which can be divided into 4 morphologically distinct segments: proximal tubule (first and second segment), distal tubule, and collecting tubule. collecting tubules merge and form a branch system that opens into collecting ducts. 7. sperm storage in cloacal spermathecae was studied in female n. kaiseri during the breeding season in two specimens kept at a captive breeding facility using light microscopy.two individuals showed stored sperm with similar spermathecal ulterastucture. the spermathecae exhibited characteristics of secretory epithelium with irregular nuclei surrounded by thin cytoplasm and without organelles involved in synthetic activities. within spermathecal tubules filled with secretory material, relatively small groups of sperm are aligned along their entire lengths in parallel arrays. some of these spermatozoa are embedded in the secretory matrix or pushed deeper into the spermathecal epithelium. considering the onset of courtship behavior in early december, and deposition of first eggs in late february, it is inferred that sperm storage in this species lasts for 1.5-2 months. this study provides the ?rst description of sperm storage at the tissue and cellular levels in n.kaiseri. 8. we studied variation in the sizes of erythrocytes and their nucleus in two closely related species of mountain newts neurergus kaiseri and neurergus microspilotus living in two differing environments. blood smears stained with giemsa were utilized. the erythrocytes were found to be more elongated and bulky in n. kaiseri with a broader nucleus. in n. microspilotus, the erythrocytes were small with relatively elongated nucleus. the nuclear membrane showed crenation in both species, which is located central or eccentric in both n. kaiseri and n. microspilotus. 9. during first few months of establishing the captive breeding facility for n. microspilotus at razi university a group of n.kaiseri and n.microspilotus kept at this facility inflected with several diseases and suffered heavy mortality. here, we briefly describe several cases of chytridiomycosis diagnosed based on histological evidence, one case of red-leg syndrome (rls) based on clinical syndromes and one case of bacterial infection linked to the mortalities and discuss possible environmental factors associated with these mortalities in the cbf. we also provided recommendations for a better husbandry and well being of the newts. details on several casual symptoms found in dead newts including hepatic enlargement, hepatic melanomacrophage, and accumulation of gelatinous material are provided. details descriptions of death causes resulted from chytridiomycosis, red-leg syndrome (rls) and bacterial infection will be reported in separate articles.
مینا اسفندیاری مظفر شریفی
گیاه linum persicum. متعلق به خانواد? linaceae و انحصاری ایران می باشد. این گیاه به دلیل داشتن ترکیبات لیگنانی بویژه پودوفیلوتوکسین، که دارای ارزش دارویی در درمان سرطان می باشد در زمر? گیاهان دارویی قرار می گیرد.پودوفیلوتوکسین در میان لیگنانها به این علت که برای تولید سه مادّ? ضدّ سرطان مهم etoposide ، teniposide و etophose به کار می رود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در زیست فناوری بر روشهای تولیدی جایگزین برای افزایش محصولات طبیعی تمرکز زیادی وجود دارد. یکی از روشهایی که امروزه بیش از هر موضوع دیگر در زمینه بررسی متابولیت های گیاهی مورد توجه قرار دارد روش کشت اندام، بافت و سلول گیاهی است. با توجه به اینکه سنتز شیمیایی پودوفیلوتوکسین پیچیده و گران است بدست آوردن این ترکیب از کشت آزمایشگاهی منبع مناسبی برای تولید پودوفیلوتوکسین و سایر لیگنانها می باشد. تحقیق حاضر به منظور راه اندازی کشت کالوس، کشت سلول و کشت اندام هوایی و بررسی تولید ترکیبات لیگنانی در تیمار های مختلف هورمونی طرح گردید. میزان 6 لیگنان شامل، سکوایزولاریسی رسینول، لاریسی رسینول، پینورسینول، ماتارسینول، پودوفیلوتوکسین و 6 متوکسی پودوفیلوتوکسین در 16 محیط هورمونی با غلظت های (0، 0.4، 1 و 2 ) میلی گرم بر لیتر نفتالن استیک اسید و غلظت های (0، 0.2، 0.4 و 1 ) میلی گرم بر لیتر کینتین در کشت اندام هوایی مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تغییر غلظت هورمون موجب تغییرات لیگنان ها می شود و بیشترین مقدار پودوفیلوتوکسین در محیط 1 میلی گرم بر لیتر نفتالن استیک اسید و 5/0 میلی گرم بر لیتر کینتین در کشت تعلیقی بدست آمد. همچنین 6 محیط منتخب هورمونی کالوس زا نیز مورد سنجش لیگنان های مورد نظر قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصله، بهترین محیط کالوس زا از نظر میانگین وزنی، محیط دارای 1 میلی گرم بر لیتر نفتالن استیک اسید توام با 4/0 میلی گرم بر لیتر کینتین بدست آمد. این محیط را به عنوان محیط برای مرحله ی کشت تعلیقی انتخاب شد و سپس میزان لیگنان های مورد نظر سنجیده شد.
محسن تکش نصرالله رستگارپویانی
در خلال این پایان نامه بر آن شدیم تا به شناسایی زیستگاه های بالقوه و بالفعل این گونه در منطقه بپردازیم. همچنین چندین مشخصه اکولوژیک این گونه از جمله تخمین جمعیت، فراوانی نسبی در دوره مشخصی از سال، فنولوژی این گونه در یکی از اصلی ترین زیستگاه ها به نام کاوات، عوامل تهدید کننده این گونه مانند ابتلا و شیوع بیماری کایتریدیومایکوزیس با عامل پاتوژن فوق الذکر در زیستگاه های شناخته شده مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش به کار گرفته شده برای تعیین زیستگاه ها بیشتر مبتنی بر کار های میدانی و استفاده از دانش بومیان این مناطق بود که با کسب آدرس تقریبی از این افراد به مکان مورد نظر رفته و به علت زیستن این جانور در آب های برکه ای و نهر ها با یافتن این سمندر در هر یک از این زیستگاه ها، gps منطقه مورد نظر ثبت شد. همچنین در برکه ها یا نهر هایی نیز که نیوت در آنها مشاهده نشد، ولی افراد از وقوع آنها در آن مکان ها خبر داده بودند نیز gps ثبت شد. تخمین جمعیت این نیوت ها در نهر کاوات با استفاده از روش زنده گیری- علامت گذاری بر پایه شناسایی آنها توسط عکس صورت پذیرفت. در ارزیابی الگوی حضور روزانه سمندر در آب، چهار برکه در نهر کاوات در نظر گرفته شد و از ساعت 9:30 الی 19:30 از هر برکه در فاصله های زمانی 30 دقیقه ای مشاهده به عمل آمد و تعداد نیوت های هر یک از آنها به ثبت رسید. در ارزیابی فراوانی نسبی از اواسط اسفند ماه تا اواسط مهر-ماه در طی 7 مشاهده از کل سمندر ها در 2000 متر اول نهر کاوات تعداد سمندر ها مشاهده و ثبت شد. برای مشخص کردن اپیدمی کایتریدیومایکوزیس سمندر های در مکان های یافت شده طبق پروتوکل kriger و همکارانش (2006) سوآب کشی شدند. با بررسی های صورت گرفته شش زیستگاه دیگر با نام های هجیج، داریان، نوسمه، قلانی، دشه و دره هرات به جمع زیستگاه های قبلی اضافه شد. در تخمین جمعیت در سه ارزیابی میدانی به ترتیب 895، 2751 و 1876 تخمین زده شد. در مورد فنولوژی این گونه مشخص شد که از ابتدای صبح با نزدیک شدن به ساعات میانی روز تعداد سمندر ها در برکه ها کاهش می یابند و با نزدیک شدن به ساعات انتهایی روز این روند مجدداً رو به افزایش می گذارد. در ارزیابی فراوانی نسبی مشخص شد که با گذر زمان از انتهای زمستان تا اوایل تابستان تعداد سمندر ها افزایش می یابد و با نزدیک شدن به پاییز این میزان کاهش می یابد. در ارتباط با اپیدمی کایتریدیومایکوزیس در سه منطقه کاوات، دوریسان و قلانی به ترتیب 25، 15 و 8 درصد آلودگی قارچی به ثبت رسید.
نجمه احمدیان چاشمی مظفر شریفی
کتان سفید (linum album) گیاهی علفی از تیره کتان می باشد که دارای ترکیبات لیگنانی مهمی از جمله لاریسی رسینول، پینورسینول، پودوفیلوتوکسین و مشتقات آن است. در این تحقیق، دو لاین ریشه موئین از کتان سفید با استفاده از آگروباکتریوم ریزوژنز سویهlba9402 و آگروباکتریوم تومفاسینس سویه c58c1 (دارای پلاسمید ri) بدست آمد. بررسی های اولیه نشان داد که 6-متوکسی پودوفیلوتوکسین در این ریشه های موئین به میزان قابل توجه ای نسبت به سایر لیگنان ها بیشتر می باشد. حضور و ساختار این ترکیب توسط کروماتوگرافی مایع به همراه طیف سنجی جرمی، طیف سنجی مغناطیس هسته ای و طیف سنجی مادون قرمز تائید شد. میزان پودوفیلوتوکسین نیز در ریشه های موئین لاین lba9402 بیشتر از ریشه های موئین لاین c58c1 بود. در ادامه، تاثیر تیمارهای کونیفرالدهید، متیلن دی اکسی سینامیک اسید (mdca) و متیل ژاسمونات بر میزان لیگنان ها، بیان برخی از ژن ها و فعالیت آنزیم های دخیل در مسیر بیوسنتزی لیگنان ها در ریشه های موئین لاینlba9402 بررسی شد. اضافه کردن کونیفرالدهید برون زاد (2 میلی مولار) به محیط کشت ریشه های موئین، موجب افزایش 27 برابری لاریسی رسینول (6/156 میکروگرم بر گرم وزن تر) نسبت به ریشه های موئین شاهد شد. همچنین تحت تاثیر این تیمار، انباشت پینورسینول در ریشه های موئین به میزان 31 میکروگرم بر گرم وزن تر مشاهده شد. میزان تولید پودوفیلوتوکسین به نسبت کمتری از دو لیگنان قبلی تحت تاثیر تیمار کونیفرالدهید قرار گرفت و افزایش 5/1 برابری این لیگنان در مقایسه با ریشه های موئین شاهد به دست آمد. بررسی های مولکولی و آنزیمی مرتبط با این نتایج نشان داد که افزایش تولید لیگنان ها در ریشه های موئین تحت تاثیر کونیفرالدهید با افزایش فعالیت آنزیم سینامیل الکل دهیدروژناز (cad) و بیان ژن پینورسینول/لاریسی رسینول ردوکتاز (plr) همراه است. افزودن پیش ماده mdca تاثیری بر میزان لیگنان ها نشان نداد، اما میزان لیگنین کل در ریشه های موئین تیمار شده افزایش یافت. به علاوه، این پیش ماده بیان ژن های فنیل آلانین آمونیا-لیاز (pal)، سینامول کوآ ردوکتاز (ccr) و cad را افزایش داد. ترکیب mdca یک بازدارنده آنزیم کومارات کوآ-لیگاز (4cl) است و احتمالاً مهار فعالیت آنزیم 4cl باعث انباشته شدن فرولیک اسید و کوماریک اسید، هدایت آن ها به مسیر بیوسنتزی لیگنین و در نهایت افزایش محتوای لیگنین در ریشه های موئین شده است. اضافه کردن متیل ژاسمونات (0.01 میلی مولار) به محیط کشت، پس از گذشت 24 ساعت، باعث انباشت بیشتر لیگنان های پینورسینول، پودوفیلوتوکسین و لاریسی رسینول در ریشه های موئین نسبت به شاهد شد. مطالعات مولکولی نشان داد که این مولکول علامت رسان با افزایش فعالیت آنزیم های pal و cad و همچنین بیان ژن های pal، cad، ccr و plr بر مسیر بیوسنتزی لیگنان ها تاثیر می گذارد. تیمار همزمان متیل ژاسمونات و کونیفرالدهید میزان پودوفیلوتوکسین، لاریسی رسینول و پینورسینول را در ریشه های موئین به طور معنی داری نسبت به ریشه های موئین شاهد افزایش داد (به ترتیب 47.5، 116و 21 میکروگرم بر گرم وزن تر). ازطرفی دیگر، در تمام گروه های بررسی شده (ریشه های موئین شاهد و تیمارشده) میزان 6-متوکسی پودوفیلوتوکسین تقریباً مشابه و نسبت به سایر لیگنان ها به طور چشمگیری بیشتر بود. در بررسی خاموش سازی ژن betv1 در ریشه های موئین، کاهش 6-متوکسی پودوفیلوتوکسین و به دنبال آن افزایش پودوفیلوتوکسین مشاهده شد. این نتایج نشان می دهد که احتمالاً این ژن در مسیر بیوسنتز لیگنان ها بر بخش لیگنانی، نه بخش فنیل پروپانوئیدی، نقش دارد.
سهیلا افکار مختار جلالی جواران
بالا بودن هزینه درمان باعث شده سازمان بهداشت جهانی به دنبال سیستم هایی باشد که از گیاهان دارویی برای تهیه دارو استفاده شود. نعناع فلفلی (mentha piperita) یک گیاه دارویی چند ساله است که مواد موثره آن برای درمان سرطان پروستات و کبد، عفونت حاد دستگاه تنفسی و آلرژی، مشکلات گوارشی، درد های عصبی، میگرن و ... بکار می رود. در این تحقیق با هدف افزایش منتول، بیان ژن های مهم (pr, mfs, ls) مسیر بیوسنتز منتول، تغییر در خصوصیات فیزیولوژیکی-بیوشیمیایی، ترکیبات اسانس در پاسخ به متیل جاسمونات meja)) و همچنین بیان این ژن ها در اندام های مختلف گیاه بررسی شد. در زمان شروع مرحله گلدهی، بوته ها با غلظت های مختلف meja (mm 5/0, 1/0, 0) محلول پاشی شده و نمونه برداری در زمان های مختلف انجام شد. تغییرات تشخیص داده شده در صفات فیزیولوژیکی - بیوشیمیایی از جمله افزایش فعالیت دو آنزیم آنتی اکسیدان پراکسیداز (pox) و سوپراکسید دیسموتاز (sod) نشان داد که بعد از تیمار با meja مسیر های سیگنالی تولید رادیکال های آزاد (ros) و اسید جاسمونیک (ja) فعال شده و این مسیر های سیگنالی بیان ژن های مسیر تولید منتول و شاخه انشعابی این مسیر یعنی تولید منتوفوران را تحت تأثیر قرار داده اند. احتمالاً این مسیر های سیگنالی با فعال کردن فاکتورهای نسخه برداری (tfs) مشترک باعث تغییر بیان ژن های مورد مطالعه مسیر تولید منتول می شوند. استنتاج می شود که دو ژن pr و mfs ژن های مهمی در پاسخ به meja بوده و کاندیدای مناسبی برای مهندسی متابولیت هستند. همچنین بیان ژن های mfs و pr در اندام های مختلف در سطح نسخه برداری کنترل می شوند. بهترین ترکیب اسانس با منتول بالا درh 96 پس از محلول پاشی meja با غلظت mm 1/0 بدست آمد و مشخص شد که این تیمار علاوه بر افزایش منتول، ترکیبات مفید دیگری مثل لینالول و 1، 8-سینئول که ارزش دارویی بالایی دارند، را نیز افزایش می دهد.
کامران مرادی پینوندی مظفر شریفی
گلیکوزیدها شکلی از متابولیت های ثانویه هستند که دارای تنوع ساختاری وسیعی می باشند و در مواردی در متابولیسم اولیه گیاهان نیز ایفای نقش می کنند. گلیکوزیدهای استویول که تنها در گیاه استویا (stevia rebaudiana) تولید می شود، به عنوان شیرین کننده طبیعی در صنایع غذایی و دارویی اهمیت ویژه ای دارند. سنتز انحصاری استویول از مسیر ترپنوئیدی کلروپلاست شروع شده و با تولید آن از کائورنوئیک اسید توسط کائورنوئیک اسید هیدروکسیلاز (ka13h) منجر به سنتز گلیکوزیدهایی چون استویوزید و ربادیوزید a می شود که گروهی از دی ترپن ها به حساب می آیند. تحقیق حاضر به منظور بررسی دقیق تر مسیر سنتز گلیکوزیدها، میزان بیان ژن ka13h تحت تیمارهای متیل ژاسمونات، کلومازون، پراواستاتین و کلرومکوئات کلراید و بررسی نقش مسیر موالونات در تولید گلیکوزیدها s.rebaudiana در گیاهچه های استویا طراحی شد. در تیمار متیل ژاسمونات نتایج نشان دهنده ی افزایش گلیکوزیدها در غلظت 20 میکرومولار بود و بیشترین میزان این ترکیبات 3 روز پس از تیمار مشاهده شد. در حضور کلومازون بعنوان بازدارنده میزان تولید گلیکوزیدهای استویا کاهش یافت و نشان داد که مسیر اصلی تولید آن ها مسیر متیل اریتریتول کلروپلاستی می باشد. جلوگیری از ورود واحدهای ایزوپنتنیل پیروفسفات به کلروپلاست توسط بازدارنده ی سدیم پیروفسفات سبب کاهش شدید گلیکوزیدهای سنتز شده در کلروپلاست شد. پراواستاتین که بعنوان بازدارنده آنزیم هیدروکسی متیل گلوتاریل کوا ردوکتاز(hmgr) عمل می کند سبب کاهش میزان استویوزید و ربادیوزید a شد و نشان داد که مسیر موالونات در تولید گلیکوزیدهای استویا نقش دارد ولی سهم کمتری از مسیر متیل اریتریتول دارد. تیمار سیکوسل که بازدارنده کائورن اکسیداز است نیز سبب کاهش معنی دار گلیکوزیدهای استویا شد. کشت گیاه در محیط طبیعی نشان داد غالب گلیکوزیدهای سنتز شده استویوزید و ربادیوزید a می باشد. تیمار متیل ژاسمونات سبب افزایش بیان ژن ka13hپس از 6 ساعت تا 24 ساعت می شود. تیمارهای کلومازون و پراواستاتین به طور مشابه سبب افزایش بیان در 6 ساعت پس از تیمار شدند و در ساعات 12، 24 و 48 ساعت پس از تیمار میزان بیان کمتر از 6 ساعت پس از تیمار بود. اثر سیکوسل بر بیان ژن مذکور در 6 ساعت پس از تیمار به طور معنی-داری بیشتر از کنترل بود و در 12 و 24 پس از تیمار ثابت ماند. در 48 ساعت پس از تیمار بیان ژن نسبت به زمان های قبل و شرایط کنترل بطور معنی داری افزایش یافت.
ایمان صادقی مظفر شریفی
شیمی درمانی رایج ترین و قدیمی ترین روش درمان سرطان بوده، که در آن درمان با استفاده از داروهای مختلفی از جمله ترکیبات گیاهی صورت می گیرد. پودوفیلوتوکسین یکی از ترکیبات گیاهی است که دارای خواص بیولوژیکی مختلفی از جمله خاصیت ضد توموری است. این ترکیب در آب نامحلول بوده و دارای سمیت زیادی است، به همین دلیل مشتقات زیادی از آن ساخته شده، که در آب محلول هستند. 6متوکسی پودوفیلوتوکسین یکی از مشتقات پودوفیلوتوکسین بوده که از linum album استخراج شده، ولی تاکنون تاثیر بیولوژیکی آن روی سلول های سرطانی گزارش نشده است. علاوه بر ساخت مشتقات، با استفاده از ناقل های لیپیدی نیز حلالیت پودوفیلوتوکسین افزایش یافته و باعث جذب بیشتر توسط سلول می شود. ناقل های لیپوزومی دسته ای از این ترکیبات بوده که در رسانش دارو مورد استفاده قرار می گیرند. در این تحقیق ما به مطالعه تاثیر پودوفیلوتوکسین و 6متوکسی-پودوفیلوتوکسین انکپسوله در ناقل لیپیدی لیپوفکتامین، روی بقا و آپوپتوز رده های سلولی ags، k562 و 5637 و بیان ژن های xiap، p53، p21، rb1، tubb3 و topiia پرداختیم. بر اساس نتایج بدست آمده، فرمولاسیون انکپسوله پودوفیلوتوکسین و 6متوکسی پودوفیلوتوکسین نسبت به حالت آزاد آن ها باعث افزایش مرگ سلولی و افزایش آپوپتوز شده، که به دلیل انکپسوله شدن این ترکیبات و افزایش حلالیت و نفوذپذیری آن ها به سلول می باشد. همچنین 6متوکسی پودوفیلوتوکسین نسبت به خود پودوفیلوتوکسین سمیت بیشتری نشان داده و باعث القای بیشتر آپوپتوز می شود. تیمار سلول ها با فرم انکپسوله باعث کاهش بیشتر بیان ژن های xiap، tubb3 و topiia و افزایش بیشتر بیان p53، p21 و rb1 نشان می دهد. در کل آنالیز بیان ژن ها نشان دهنده تاثیر هردو ترکیب پودوفیلوتوکسین و 6متوکسی پودوفیلوتوکسین روی فعال سازی مسیر p53 و نیز مهار توبولین و توپوایزومراز ii است.
صالح شهابی وند ابراهیم محمدی گل تپه
کادمیوم یک فلز سنگین سمی برای گیاهان و انسان بوده که از طریق ریشه در محصولات زراعی تجمع کرده و بر سلامتی انسان تاثیر میگذارد. نقش قارچ های مایکوریز آربوسکولار در کاهش تنش فلزات سنگین در خاک های آلوده به این عناصر مشخص شده است. همچنین piriformospora indica، بعنوان قارچ محرک رشد در اکثر گونه های گیاهی شناخته شده و نقش موثری در کاهش اثر تنش های زیستی و غیر زیستی در میزبان بر عهده دارد. در مطالعه گلدانی و در اتاقک رشد، اثرات قارچ های مایکوریز آربوسکولار glomus mosseae و آندوفیت ریشه p. indica (بصورت تنها یا توام) بر میزان همزیستی ریشه، پارامترهای رشد، فلورسانس کلروفیل a، میزان کادمیوم اندام هوایی و ریشه، پراکسیداسیون لیپید، میزان آنتی اکسیدان های غیر آنزیمی، میزان فعالیت و بیان ژن آنزیمهای آنتی اکسیدان در گندم رقم سرداری39 در چهار سطح کادمیوم (0، 0.3، 0.6 و 0.9 میلی مولار) در خاک و با چهار تکرار انجام گرفت. با افزایش میزان کادمیوم در خاک، در گیاهان غیر کلونیزه، کاهش پارامترهای رشدی، افزایش پراکسیداسیون لیپید و میزان کادمیوم اندام هوایی و ریشه و نیز تغییر در سطوح آنتی اکسیدان ها مشاهده شد. گیاهان تیمار شده با g. mosseae دارای میزان کادمیوم کمتر در ریشه بوده، در حالی که گیاهان تیمار شده با p. indica دارای کادمیوم بیشتر در ریشه در مقایسه با گیاهان فاقد تیمار قارچی بودند. هر چند که هر دو قارچ میزان کادمیوم اندام هوایی را کاهش دادند. گیاهان تلقیح شده با g. mosseae و p. indica (بصورت تنها یا توام) دارای رشد بیشتر، پراکسیداسیون لیپید کمتر و میزان آنتی اکسیدان بالاتر نسبت به گیاهان فاقد تیمار قارچی بودند. نتایج نشان داد که تلقیح قارچ های مذکور باعث افزایش مقاومت گندم رقم سرداری 39 به تنش کادمیوم در خاک های آلوده میشود، هرچند که تاثیر قارچ p. indica در تخفیف اثرات سمی کادمیوم بیشتر از g. mosseae بود.
مریم مرادی معین مظفر شریفی
چکیده شابیزک (atropa belladonna)، گیاهی است از تیره سیب زمینی (solanacea) که مهمترین منبع تجاری تروپان آلکالوئیدهایی مانند هیوسیامین و اسکوپولامین محسوب می شود. یکی از روش های افزایش تولید متابولیت های ثانویه، بیش بیانی آنزیم های کلیدی مسیرهای بیوسنتزی آن ها می باشد. دو آنزیم کلیدی در مسیر بیوسنتزی تروپان آلکالوئیدها، آنزیم پوترسین n-متیل ترانسفراز (pmt) و هیوسیامین ?-6 هیدروکسیلاز (h6h) است. در این مطالعه، ژن های pmt و h6h توسط سه سازه ی agrobacterium rhizogenese، پس از تلقیح با قطعات برگی وارد ژنوم شابیزک شدند و ریشه موئین مربوط به هریک بدست آمد. اولین سازه واجد ژن pmt، دومین سازه واجد ژن h6h و سومین سازه واجد هر دوی این ژن ها (pmt/h6h) بودند. پروموتور به کار رفته در این سازه ها، مربوط به ویروس موزاییک گل کلم موسوم به camv می باشد. ریشه های موئین حاصل از تلقیح با این سویه ها از نظر تراریختی و وجود ژن خارجی به کمک pcr بررسی شدند و سپس میزان رشد و تغییرات وزن تر آن ها مقایسه گردید. میزان تروپان آلکالوئیدها، کربوهیدرات ها و پروتئین های محلول آن ها سنجیده شد. ریشه های بیش بیان کننده ی ژن pmt نسبت به ریشه های شاهد دارای رشد بیشتر و نیز افزایش قابل توجه سطوح هیوسیامین و اسکوپولامین بودند. ریشه های بیش بیان کننده ی ژن h6h از نظر وزن تر تفاوت معناداری با گروه شاهد نداشتند. میزان هیوسیامین نسبت به گروه شاهد افزایش، اما میزان اسکوپولامین در آن ها کاهش پیدا کرده بود. ریشه های موئین بیش بیان کننده ی توأم هر دو ژن (pmt/h6h) رشد بیشتری نسبت به گروه شاهد داشتند. اما میزان هیوسیامین در آن ها کاهش یافته بود در حالی که میزان اسکوپولامین تغییری نکرده بود. در تمامی ریشه های تراریخته ی مذکور میزان کربوهیدرات های محلول نسبت به گروه شاهد افزایش یافته بود. در حالی که میزان پروتئین های محلول در هیچ یک از آنها تغییر قابل ملاحظه ای نشان نداد. بررسی الکتروفورز پروتئین ها با ژل sds-page نشان داد که انتقال ژن های خارجی به ریشه های موئین، موجب تغییر در الگوی بیان پروتئینی آن ها نسبت به ریشه های موئین شاهد می گردد. این تغییر بیشتر به صورت ظهور باندهای جدید و نیز تقویت برخی باندهای دیگر بود. کلمات کلیدی: atropa belladonna ، کشت ریشه موئین، بیش بیانی، تروپان آلکالوئیدها، هیوسیامین، اسکوپولامین، ژن های pmt و h6h .
فرج اله فتحی پور مظفر شریفی
استان ایلام با 20150 کیلومتر مربع مساحت در جنوب غربی ایران واقع شده است. این استان از جنوب با خوزستان، از شرق با لرستان، از شمال با کرمانشاه و از غرب دارای 425 کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق است. حدود 78 درصد استان را مناطق ناهموار و کوهستانی تشکیل می دهد که جزء سلسله جبال زاگرس محسوب می شوند. بین نواحی مرتفع که عمدتاً در شمال و شمال شرق و اراضی پست و کم ارتفاع که در نواحی غرب و جنوب غرب استان قرار گرفته اند حدوداً 3000 متر اختلاف ارتفاع از سطح دریا وجود دارد. در این مطالعه که برای اولین بار در استان ایلام انجام شد تعداد 27 غار شناسایی و از جنبه های مختلف از جمله پراکنش و فراوانی گونه های خفاش مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده تنها در 4 غار از غارهای بررسی شده خفاش دیده نشد و بقیه غارها توسط حداقل یک گونه از خفاش ها تحت اشغال بودند و تعداد 11 گونه از خفاش های غارزی شامل rhinopoma microphyllum، r. hardwickii، r. muscatellum از خانواده rhinopomatidae؛ asellia tridens از خانواده hipposideridae؛ myotis blythi و m. mystacinus از خانواده vespertilionidae؛ miniopterus pallidus از خانواده miniopteridae ؛rhinolophus ferrumequinum، r. hipposideros، r. euryale و r. blassii از خانواده rhinolophidae از این غارها شناسایی شدند. فراوانی و پراکنش پراکنش گونه های شناسایی شده در منطقه مورد مطالعه دارای تفاوت های عمده ای می باشد، به گونه ای که از نظر فراوانی غار خفاش دهلران پر جمعیت ترین غار و rhinopoma microphyllum فراوان ترین گونه می باشند. کم ترین تعداد افراد مشاهده شده نیز مربوط به خفاش سبیل دار (myotis mystacinus) بود. پراکنش گونه های خفاش بسته به سازش های اکولوژیک آنها به این صورت بود که گونه های خانواده rhinopomatidae فقط در قسمت های جنوب وجنوب غربی استان که دارای آب و هوای گرمسیری و معتدل هستند وجود داشتند. عمده پراکنش گونه های خانواده rhinolophidae در قسمت های شمال و شمال شرق استان است، این در حالی بود که خفاش نعل اسبی بزرگ از این خانواده تنها در غارهای ارتفاعات شمالی رشته کوه کبیر کوه که دارای بیشترین ارتفاع از سطح دریا در بین مکان های بررسی شده هستند یافت شد. در مناطق مورد استفاده گونه های نعل اسبی اقلیم های سرد، معتدل و کوهستانی حاکم می باشد. محدوده پراکنش گونه ی miniopterus pallidus هم شامل نواحی شمالی و مرتفع و هم در نواحی پست و کم ارتفاع جنوبی استان می شود. بیشترین محدوده پراکنش و هم چنین بیشترین غارهای اشغال شده در منطقه مورد مطالعه متعلق به گونه ی myotis blythi می باشد. این گونه در غار طلسم دوبیران در شهرستان ایوان واقع در شمالی ترین نقطه ی منطقه مورد مطالعه تا غار مژاره در شهرستان آبدانان و جنوب منطقه مورد مطالعه حضور دارد. کم ترین میزان پراکنش نیز مربوط به گونه های rhinopoma hardwickii ، myotis mystacinus، rhinolophus euryale و r. hipposideros هر کدام با یک غار اشغال شده می باشد.
حسین فراست وحید اکملی
نیوت کوهستانی در خطر انقراض کیزری، neurergus kaiseri، یک گونه اندمیک در محدوده زاگرس جنوبی ایران است. این مطالعه 10 لکالیتی جدید را معرفی می کند که وسعت ناحیه شناخته شده برای این گونه (حداقل چندضلعی محدب) را از 273 کیلومتر مربع به 3578 کیلومتر مربع افزایش می دهد. این نیوت در امتداد 5.23 کیلومتر از نهرهای واقع در ارتفاعات بین 1395- 883 متر از سطح دریا واقع شده اند. متوسط فاصله های نزدیک ترین همسایه برای تمام های مربوط به n. kaiseri در حدود 11.84 کیلومتر (با رنجی بین 39.28 - 1.14 کیلومتر) است. به هر حال این نهرها به شدت به وسیله زمین های صخره ای و سراشیبی های تند با پوشش گیاهی متشکل از جنگل بلوط باز بالغ در نواحی شمالی و بوته های پراکنده روی صخره های خشک در نواحی جنوبی فراگمنته می شوند. تعداد کلی 1348 نمونه بالغ در میان تمام لکالیتی ها (با میانگین 89 و با رنج بین 650 - 1) شمارش شدند. تعداد نمونه های شمارش شده از 16 لکالیتی مربوط به زیستگاه های آبی به شدت متغییر است و نشان می دهد که فراوانی نسبی نیوت کوهستانی کیزری به شدت به طرف دو زیستگاه با 81.6 % از تعداد کل سوق پیدا کرده است. زیست شناسان حفاظت از اطلاعات ژنتیکی و اکولوژیکی به منظورهای متفاوتی استفاده می کنند: از جمله تعریف تمایز جمعیت و طبقه بندی آنها به عنوان واحد معنی دار تکاملی (esus)، واحد های مدیریتی (mu)، قطعه جمعیتی متمایز (dps) و یا تنها به منظور ارزیابی تاکسونومیکی جمعیت های مختلف. در این مطالعه ما آنالیز ژنتیکی را با مدل پراکنش بر پایه نیچ با هدف تعریف واحدهای حفاظتی در جمعیت های نیوت کوهستانی اندمیک و به شدت در معرض خطر n. kaiseri ، در جنوب غربی ایران ادغام کرده ایم. روابط فایلوژنتیک با استفاده از استنتاج بیسین (bayesian inference) و حداکثر احتمال (maximum likelihood ) از 779 جفت باز d-loop میتوکندریایی در 111 فرد از ده تا از دوازده جمعیت های زادآوری کننده ، اشتقاق واضحی را در میان جمعیت های واقع در ناحیه شمالی، با رطوبت و ارتفاع بیشتر، و جمعیت های جنوبی، با اقلیم خشک و ارتفاع پایین تر، نشان می هد. ما دریافتیم که از هفت هاپلوتایپ بدست آمده در این جمعیت ها هیچ کدام در هر دو منطقه توزیع نشده اند. مدل سازی پراکنش بر پایه نیچ اختلافات معنی داری را از لحاظ شرایط اکولوژیکی میان هر دو ناحیه نشان می دهد. ما دریافتیم که در مدل ماکزیمم انتروپی در هر دو ناحیه با نرخ پایین حذف (0.04) و میانگین auc برابر با 0.935 حمایت قوی را برای این مدل ها در هر دو ناحیه فراهم می کند. آنالیز واریانس مولکولی (amova) گونه n. kaiseri نشان می دهد که 94.03 % از تنوع توالی ها در میان جمعیت ها 5.97 % در درون جمعیت های نیوت توزیع شده اند. علاوه بر این، درجه بالایی از تقسیم ژنتیکی، به طور عمده وجود اختلاف معنی داری بین دو منطقه را نشان می دهد (0.002=p، 0.94=p). ترکیبی از الگوی تمایز ژنتیکی جمعیت های مختلف در دو محیط مجزا ابزاری را برای حفاظت مبتنی بر سیاست اولویت بندی احتمالی برای این گونه در معرض خطر انقراض فراهم می کند. آنالیز چند متغییره بر روی 111 نمونه n. kaiseri از جنوب غربی ایران ن وجود دو کلاد جمعیتی مجزا (شمالی و جنوبی) را نشان داد. ما تجزیه و تحلیل آماری را با استفاده از 16 صفات مورفولوژیکی متریک و 8 صفت دو حالته مربوط به الگوی رنگ بندی را بر روی همه 10 جمعیت ها با استفاده از آنالیز های توصیفی (one-way anova) و چند متغیره (pca) انجام دادیم. این مطالعه نشان داد که تفاوت الگوی رنگ بندی کمی بین جمعیت های دو کلاد وجود دارد، اما تفاوت مورفومتریک معنی داری بین کلادهای شمالی و جنوبی وجود دارد و در هر دو جنس نر و ماده، اندازه گیری ها در کلاد شمالی بزرگتر بودند. مطالعه ما نشان داد که تفاوت های زیست محیطی میان این مناطق، به خوبی تفاوت های مورفومتریک از جدایی نواحی شمالی و جنوبی حمایت می کند. مشاهده دو دودمان مجزا از این پیشنهاد حمایت می کند که n. kaiesri ممکن است از یک کمپلکس زیر گونه ای تشکیل شده باشد. این یافته ها برای تاریخچه تکاملی گونه ها و مفاهیم مربوط به حفاظت جمعیت های نیوت مهم اند.
آذر مرادی مظفر شریفی
شابیزک (atropa belladonnal.)، گیاهی است علفی و چند ساله از تیر? solanaceaکه حاوی آلکالوئیدهایی به نام اسکوپولامین و آتروپین بوده که محرک اعصاب پاراسماتیک است. بیوسنتز تروپان الکالوئیدها مانند هیوسیامین و اسکوپولامین از پوترسین که یک پیش ماده مشترک برای پلی آمین ها مانند اسپرمیدین و اسپرمین و تروپان و پیریدین الکالوئیدها می باشد، آغاز می گردد. پوترسین n- متیل ترانسفراز (pmt)، n- متیلاسیون دی آمین را به شکل n- متیل پوترسین کاتالیز می کند و این اولین مرحله مشترک در بیوسنتز این دو نوع الکالوئید می باشد. در آخرین مرحله مسیر بیوسنتزی تروپان الکالوئیدها، هیوسیامین توسط آنزیم هیوسیامین 6-? هیدروکسیلاز (h6h)، به اسکوپولامین (هیوسین)، تبدیل می شود. متیل جاسمونات (mj) به عنوان یک القا کننده در القا متابولیت های ثانوی در کشت های سلولی گیاه بسیار موثر می باشد. لذا، در این تحقیق اثرات غلظت های مختلف متیل جاسمونات بر میزان تولید تروپان آلکالوئیدها و بیان ژن h6h و دو ایزوفرم pmt1 و pmt2، در مسیر بیوسنتز این تروپان آلکالوئیدها بررسی شد و همچنین اثرات غلظت های مختلف سالیسیلیک اسید، نیترات و فنیل آلانین بر بیان این ژن ها در ریشه های مویی و گیاهچه های شابیزک مورد بررسی و مقایسه قرارگرفت. متیل جاسمونات بیشترین اثر را بر میزان تولید آتروپین در اندام هوائی گیاهچه های تیمار یافته نشان داد و میزان بیان ژن h6h و ایزوفرم pmt2 در ریشه ها تحت تأ ثیر 01/0 میلی مولار متیل جاسمونات افزایش نشان داد. غلظت 35 میلی مولار نیترات بیان ژن h6h و ایزوفرم pmt2 ریشه مویین را به طور معنی داری افزایش داد. غلظت 01/0 میلی مولار سالیسیلیک اسید بیشترین تأثیر مثبت را بر بیان ژن h6h و ایزوفرم pmt2 داشت. فنیل الانین در غلظت 5/0 میلی مولار موجب افزایش بیان ژن h6h و ایزوفرم pmt2 گردید. در غلظت 15 میلی مولار نیترات، بیان h6h و pmt2 در ریشه افزایش یافت و بیشترین تأثیر تیمار سالیسیلیک اسید در غلظت 01/0 میلی مولار و اثر افزایش آن بر بیان pmt2 مشاهده شد. اما فنیل آلانین در هیچ کدام از غلظت های تعیین شده بر میزان هیچ کدام از ژن های تعیین شده در ریشه اثر افزایشی و یا کاهشی را نشان نداد. پس از بررسی اثر تیمار های نیترات، سالیسیلیک اسید و فنیل آلانین در اندام هوائی مشخص شد که ژن های مذکور به طور کلی در اندام هوائی شابیزک نسبت به بیان ژن توبولین (به عنوان کنترل داخلی) بیان کمتری دارند.
معصومه صالحی زاده مظفر شریفی
یکی از روش¬های جدید وکارامد برای خاموش¬کردن اختصاصی ژن ها پس از نسخه ¬برداری استفاده از rna می باشد. تداخل ژنی، یک وسیله ی مهم دفاعی در زیست¬شناسی مولکولی و به خصوص در ارگانیسم های رده ی پایین است که در آن قطعات مشخصی از rna دو رشته¬ای، در بیان یک ژن خاص مداخله می کنند. تداخل rna اخیرا به عنوان یک روش آزمایشی موفق به منظور تعیین عملکرد ژن ها از طریق تخریب ژن ها به کار رفته است. این فناوری قادر است ویروس های القاءکننده ی خاموشی را به عنوان ابزاری مناسب جهت مطالعات ژنتیک کاربردی به کار برد. خاموش سازی ژن القاء شده توسط ویروس (virus-induced gene silencing) تکنیکی است که در آن از ویروس های نوترکیب برای خاموش کردن ژن های درون زاد در میزبان گیاهی از طریق مکانیسم تخریب rna وابسته به همولوژی استفاده می شود. در این تحقیق از ناقل ویروسی trv بر اساس فناوری vigs برای خاموش سازی ژن فیتوئن دساچوراز (pds) استفاده شد. ژن فیتوئن دسچوراز یک آنزیم مهم محدود¬کننده سرعت در مسیر بیوسنتز کاروتنوئیدها را کد می کند، بنابراین خاموش سازی این ژن سطح بیان آن را کاهش می دهد و بر محتوای کاروتنوئیدی سلول اثر می گذارد و در نهایت منجر به فنوتیپ ظاهری سفیدشدگی نوری می شود. گیاهان دارویی مورد استفاده در این پژوهش از نظر مطالعه ژن های مسیر بیوسنتزی متابولیت های ثانویه بسیار حائز اهمیت هستند. trv نوترکیب واجد ژن فیتوئن دساچوراز درون زاد از تاتوره به گیاهان مورد نظر تزریق شد. از میان گونه¬های مورد مطالعه شامل foeniculum vulgare,salvia oficinalis, salvia macrociphon, ocimum bacilucum, onosma alborosea, linum album, linum persicum, prosopis farcta, scruphularia striata فقط گونه یnicotiana benthamiana آلوده شده با ناقل های ویروسی از پنج روز بعد از تزریق شروع به سفید¬شدگی نوری کردند و آثار ظاهری خاموش سازی ژن pds را نشان دادند. همچنین نتایج بیانگر کاهش مقدار کلروفیل ها و کاروتنوئیدها در برگ های گیاهnicotiana benthamiana در 2 و 4 و 6 هفته بعد از تزریق نسبت به گیاه شاهد و کنترل منفی بود. بررسی بیان ژن هدف در گیاه مذکور به روش سنجش نیمه کمی نشان داد که بیان ژن pds در مقایسه با شاهد کاهش داشته است. بررسی مقایسه ای میزان بیان ژن و پارامترهای فیزیولوژیکی در بخش های مختلف گیاه نشان داد که بیان ژن pds در تیمار هترولوگ خاموش سازی در مرحله 6 هفته بعد از تلقیح نسبت به هفته¬های قبل افزایش یافته و نشان دهنده این است که خاموش سازی القا شده بواسطه ویروس ماهیت کاملا" پویا و دینامیکی دارد. همچنین خاموش سازی ژن pds بدلیل کاهش انرژی در دسترس گیاه می تواند بر پارامترهای فیزیولوژیکی گیاه تأثیرگذار باشد.
زهرا ایمانی طاهره توحیدی مقدم
تولید نانوذرات دوستدار محیط زیست یکی از جالب ترین زمینه های تحقیقاتی برای متخصصان نانوبیوتکنولوژی به شمار می آید. هم اکنون، روش های ساخت زیستی نانوذرات جایگزینی مناسب و آسان برای روش های متداول شیمیایی و فیزیکی پیشنهاد شده است. در میان انواع مختلف نانوساختارها، نانوذره پلاسمونیک نقره با خواص نوری، الکترونی و کاتالیستی منحصربفرد توجه بسیاری از دانشمندان را معطوف خویش ساخته است. فعالیت ضد میکروبی این نانوذرات برای رویارویی با عوامل بیماریزای مقاوم در زیست شناسی و پزشکی نویدبخش است. از آنجا که ویژگی ها و کاربرد نانوذرات متأثر از ماهیت فیزیکی، شیمیایی، اندازه و شکل آن هاست، کوچک تر نمودن اندازه ذره از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این پژوهش، ساخت زیستی نانوذرات نقره در حضور عصاره دو گیاه گل میمونی سازویی و کتان سفید با هدف بررسی اندازه و کیفیت نانوذرات نقره در شرایط گوناگون محیطی، غلظتی، دمایی و نوری انجام شد. ویژگی نانوذرات با استفاده از روش های طیف سنجی فرابنفش- مریی، تبدیل فوریه مادون قرمز، پراش پرتوایکس، تفرق دینامیکی نور و همچنین میکروسکوپ های الکترونی عبوری و روبشی مورد بررسی کامل قرار گرفت. پایش نوسانات پلاسمون سطحی نانوذرات نقره در کنار سایر روش ها نشان داد که عصاره آبی اندام هوایی گیاه گل میمونی سازویی نسبت به کتان سفید در تولید نانوذرات کوچک تر و همگون نقره تأثیرگذارتر است. مقایسه اندام هوایی و ریشه گیاه گل میمونی سازویی نیز امکان ساخت نانوذرات کوچک تر توسط ریشه این گیاه را نشان داد. نتایج به دست آمده در این پژوهش، بر تأثیر پذیری اندازه نانوذرات ساخته شده از عصاره های مختلف گیاهان، نوع اندام مورد استفاده، شرایط محیطی، دمای بهینه واکنش احیا و غلظت مناسب هریک از عوامل گیاهی و شیمیایی و نوع ترکیبات موجود دلالت دارد.
ژاله تحصیلی مظفر شریفی
کتان سفید (linum album kotschy ex boiss.) گیاهی علفی از تیره کتان و یکی از گونه های بومی ایران است که دارای پودوفیلوتوکسین و دیگر ترکیبات لیگنانی می باشد. پودوفیلوتوکسین، لیگنانی است که در گونه های گیاهی معدودی حضور دارد و به دلیل خواص ضد سرطانی اهمیت دارویی زیادی پیدا کرده است. دست ورزی محیط های کشت سلولی با محرک های زیستی به ویژه استفاده از محرک های قارچی، یکی از راهکارهای مهم جهت القای متابولیسم ثانوی و تولید متابولیت های ارزشمند می باشد. همچنین در مطالعات گذشته تاثیر قابل توجه برخی از عصاره های قارچی بر تولید ترکیبات لیگنانی در کشت تعلیقی کتان سفید بررسی شده است. در این پژوهش ابتدا قارچ fusarium graminearum که در مطالعات پیشین بیشترین تاثیر را روی میزان ترکیبات لیگنانی به ویژه پودوفیلوتوکسین داشت، انتخاب گردید. سپس اثر اجزای جدا شده آن از جمله دیواره بر میزان ترکیبات لیگنانی، فنلی (فنل کل - فلاونوئیدها، فلاوونول و لیگنین) و فعالیت و بیان ژن برخی از آنزیم های مهم مسیر فنیل پروپانوئیدی در کشت تعلیقی گیاه l. album مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا سلول های کتان سفید با محیط کشت فیلتر شده و اتوکلاو شده قارچ فوزاریوم (fscf-ascf)، دیواره جدا شده قارچ (acw-fcw) ، الیگومرهای دیواره ای حاصل از فعالیت آنزیم های کیتیناز و گلوکاناز و پلی ساکاریدهای دیواره ای محلول در آب با غلظت های 5/0%، 1% و 2% (v/v) تیمار و با گذشت 5 روز از زمان تیماردهی، سلول ها جهت تعیین بهترین محرک ها و همچنین موثرترین غلظت (غلظت بهینه) آنها برداشت شدند. نتایج نشان داد که به طور کلی محرک ها در اغلب غلظت ها، وزن تر سلول ها را نسبت به سلول های شاهد کاهش دادند و در تیمار acw با غلظت 2 % (v/v) بیشترین کاهش رشد اندازه گیری شد. علاوه بر رشد سلول ها، محرک ها سبب کاهش درصد زنده مانی سلول ها نسبت به شاهد شدند. بیشترین میزان پودوفیلوتوکسین در سلول هایی اندازه گیری شد که با غلظت 1 درصد fcw تیمار شدند (6 برابر میزان پودوفیلوتوکسین در سلول های شاهد). همچنین بررسی لاریسی رزینول و پینورزینول از دیگر لیگنان های مهم کتان سفید نشان داد که تحت تاثیر غلظت 1 درصد (v/v) محرک های fscf و fcw بیشترین افزایش را دارند. بنابراین محرک های fscf و fcw به عنوان محرک های منتخب برگزیده شدند و همچنین غلظت 1 % (v/v) این محرک ها به عنوان غلظت بهینه برای ادامه کار انتخاب شد. در غلظت 1 % (v/v) fscf و fcw میزان لیگنان ها، ترکیبات فنلی و فعالیت و بیان ژن برخی از آنزیم های مهم مسیر بیوسنتزی لیگنان ها در زمان های 3، 5 و 7 روز بعد از افزودن به محیط مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بررسی لیگنان ها در زمان های مختلف بعد از اعمال تیمارها نشان داد، بیشترین میزان ترکیبات لیگنانی در اواسط بازه زمانی و در روز 5 بعد از تیمار مشاهده می شود. همچنین با بررسی سایر ترکیبات به نظر می رسد این محرک ها با گذشت زمان، ضمن کاهش رشد سلول ها و درصد زنده مانی، پاسخ های دفاعی سلول ها را القا نموده و منجر به تولید بیشتر فنل کل، فلاونول کل، فلاونوئیدها و لیگنین شدند. فعالیت آنزیم های فنیل آلانین آمونیالیاز(pal) و سینامیل الکل دهیدروژناز (cad) که در مراحل ابتدایی مسیر بیوسنتزی پودوفیلوتوکسین قرار دارند، بعد از افزودن محرک های قارچی به محیط کشت افزایش یافت که اوج فعالیت آنزیم pal در ابتدای بازه زمانی (روز سوم) مشاهده گردید. همچنین مطالعه بیان ژن ها با روش real-time rt-pcr نشان داد که بیان ژن هایpal ، cad، پینورزینول لاریسی رزینول ردوکتاز (plr) و سینامیل کوآ ردوکتاز (ccr) تحت تاثیر این محرک ها قرار می گیرد.
حسین جوان بخت فلاح رودبنه مظفر شریفی
در طول سالهای 2011 تا 2013 به تعداد 64 لاک پشت خشکی زی testudo graeca از ایران جمع آوری شد. نمونه های خونی بوسیله سرنگ انسولین از سیاهرگ دمی تهیه شد. نتایج آنالیز ژنی حاصل از 986 جفت باز سیتوکروم b میتوکندریایی، سه هاپلوکلاد متمایز از ایران شامل testudo graeca boxtoni, t. g. zarudnyi and t. g. armeniaca را مشخص کرد. این سه هاپلوکلاد را به عنوان سه زیر گونه متمایز در نظر گرفته شد. t. g. armeniaca برای اولین بار از ایران توسط آنالیزهای ژنی شناسایی شد. لاک پشت های خشکی زی لعل آباد و لوکالیته های اطراف آن را به عنوان تایپ لوکالیته t. g. perses مورد بررسی قرار گرفت. ولی t. g. perses به عنوان یک واحد ژنی مجزا مورد تایید قرار نگرفت. این زیر گونه معرفی شده مشابه مطالعات پیشین به عنوان یک زیر شاخه در زیر گونه t. g. buxtoni قرار گرفت. نتایج این مطالعه حاکی از این است که t. graeca با پراکنش وسیع در شرایط مختلف محیطی در ایران از نواحی خشک در شرق و مرکز تا نواحی مرطوب و سرد در غرب و شمال غرب و حتی در نیچ های مرتفع کوهستانی وجود دارد. در تعداد زیادی ازکشورها لاک پشت های خشکی زی به مقدار زیاد تحت تاثیر استفاده به عنوان غذا قرار دارند. اما در ایران چنین مشکلی مشاهده نشد. استفاده از لاک پشت ها به عنوان حیوان خانگی، زیستگاهای خشک در شرق کشور و فعالیت های کشاورزی و سوزاندن زایعات حاصله در غرب کشور از مهمترین تهدیدات لاک پشت ها در ایران محسوب می شود. برای اولین بار انگل خونی haemoproteus در گستره پراکندگی اش مورد مطالعه قرار گرفت. در مجموع 809 لاک پشت تستودو (678 testudo graeca، 52 t. hermanni، 53 t. horsfieldii، 28 t. marginata) در گستره وسیعی از مراکش تا شرق افغانستان و از رومانی تا جنوب سوریه با ترکیبی از روشهای میکروسکوپی و ژنتیکی مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 160 نمونه مثبت آلوده به هموپروتئوس بین نواحی مرکزی آناتولی و شرق افغانستان بدست آمد. بر طبق روش آنالیز سکانس ها دو نسل تکاملی مونوفایلی مشخص شد که بوسیله آنالیز میکروسکوپی آنها مطابق با دو گونه توصیف شده haemoproteus anatolicum و haemoproteus caucasica بودند. هر دو گونه با احتیاط، قابل تمایز با روش میکروسکوپی می باشد. پراکندگی آنها در باریکه ای در طول زاگرس در ایران هم پوشانی دارد. این حقیقت دو ناقل متفاوت با ناحیه پراکنش مجزا را نشان می دهد. با این وجود تا هم اکنون ناقل مشخصی پیدا نشده است. در جمعیت هموپروتئوس کاوکاسیکا 4 هاپلوتایپ و در جمعیت هموپروتئوس آناتولیکم 7 هاپلوتایپ مشاهده شد. هموپروتئوس کاوکاسیکا در دو گونه لاک پشت تستودو گراکا و تستودو هورسفیلدی پیدا شد که شواهدی از پایین بودن سطح اختصاصی بودن میزبان برای این گونه از هموپروتئوس نشان می دهد. مطابق آنالیز فایلوژنی هموپروتئوس کاوکاسیکا گروه خواهری هموپروتئوس آناتولیکم و هر دو گونه با هم روابط نزدیکی با هموپروتئوس پکایا و هموپروتئوس پلکتوسفالی که از لاک پشت های رودخانه ای (podocnemis spp., peltocephalus sp.) که در آمریکای جنوبی توصیف شده اند دارند.
پیمان کرمی یحیی اسماعیل پور
ویژگی بوم شناختی گونه ها و تعیین مطلوبیت زیستگاه آن ها، یکی از ارکان اصلی مدیریت و حفاظت گونه های حیات وحش محسوب می گردد. در این مطالعه مطلوبیت زیستگاه آهوی ایرانی (gazella subgutturosa subgutturosa) طی دو فصل پاییز و زمستان در منطقه شکارممنوع قراویز موردبررسی قرار گرفت. این منطقه ازجمله زیستگاه های مناسب آهوی ایرانی در غرب کشور و در استان کرمانشاه است. مرز محدوده مطالعاتی برابر حد پراکنش گونه در نظر گرفته شد و سپس با مرز اصلی منطقه مقایسه شد. به منظور مد ل سازی مطلوبیت زیستگاه این گونه از روش تحلیل عاملی آشیان بوم شناختی و نرم افزار بایومپر استفاده شد. لایه های اطلاعاتی به کاربرده شده به عنوان متغیرهای موثر بر حضور گونه شامل ارتفاع، شیب، جهت، شاخص پوشش گیاهی (ndvi)، تیپ پوشش گیاهی، فاصله از جاده ها، پاسگاه های مرزی، روستاها، چشمه ها، فاصله از آبراهه، عشایر، دام، مراکز توسعه انسانی و رودخانه ها بوده است. نتایج نشان داد زیستگاه مطلوب گونه را در فصل پاییز به طور میانگین فاصله 328 متری از آبراهه، فاصله 5769 متری از عشایر، فاصله 1101 متری از دام، فاصله 2090 متری از جاده، فاصله 5536 متری از پاسگاه های مرزی، فاصله 2326 متری از رودخانه، فاصله 1669 متری از روستا، 1775 متری از آبشخور، 3458 متری از مراکز توسعه انسانی، ارتفاع 591 متری و شیب 16/13 درصد و در فصل زمستان فاصله 390 متری از آبراهه، فاصله 3000 متری از عشایر، فاصله 485 متری از دام، فاصله 1680 متری از جاده، فاصله 4189 متری از پاسگاه های مرزی، فاصله 2173 متری از رودخانه، فاصله 1900 متری از روستا، فاصله 1288 متری از چشمه، فاصله 2448 متری از مراکز توسعه انسانی، ارتفاع 588 متری و شیب 66/13 به عنوان زیستگاه مطلوب بیان می کنند. در هر دو فصل نیز آهوان به تراکم کم پوشش گیاهی، جهت جنوبی و تیپ پوشش گیاهی po.bu-an.gr گرایش داشتند. به علاوه، نتایج این مطالعه نشان می دهد که آشیان بوم شناختی آهو از فصل پاییز به زمستان باریک می شود و به زیستگاه های حاشیه ای تمایل بیشتری پیدا می کند.
شهرام دادفر مظفر شریفی
چکیده زمینه و هدف: تکه تکه شدن و یا بعبارت بهتر لکه لکه شدن زیستگاهها- که اغلب ناشی از دست اندازیهای آدمی در طبیعت است- در دهه های اخیر از جمله مهمترین عوامل تغییرات سریع چشم انداز و منظره کره خاکی ما محسوب میشود و بهمین دلیل از موضوعات جالب علم اکولوژی دورنما در سالهای اخیر میباشد. در این میان برخی از این لکه ها از اهمیت بیشتری نسبت به لکه های دیگر برخوردار بوده و پوشش درختی آنها بدلایل گوناگون از حمایت ویژه افراد بومی منطقه ای که لکه در آن واقع شده برخوردارند. این لکه ها که بیشه های مقدس نامیده میشوند ذخایر ارزشمندی از پوشش گیاهی گذشته منطقه به حساب آمده و موضوع کلیدی این پایان نامه به حساب می آید. پیشینه بیشه های مقدس– بعنوان نمونه ای از لکه های زیستگاهی در اکولوژی دورنما- به زمانهای بسیار کهن بر می گردد و پناه دادن به گیاهان منحصر به فرد و جانوران، از ویژگیهای مشترک این بیشه هاست. روش کار: در این تحقیق سعی شده تعداد قابل توجهی از بیشه های مقدس و لکه های درختی استان کرمانشاه، بین طول جغرافیایی 45°24 تا 48°30 شرقی و بین عرض 33°36 و 35°15 شمالی معرفی و ضمن بدست آوردن اطلاعات مسّاحی هر یک از آنها، فاصله نزدیکترین بیشه مقدس و یا لکه درختی به هریک از بیشه ها یا لکه ها نیز بوسیله نرم افزار گوگل ارث تعیین گردد. نتیجه گیری: بدست آوردن توزیع فضایی بیشه های مقدس و لکه های درختی در سطح استان کرمانشاه و سپس اندازه گیری تعدادی از شاخص های اکولوژی دورنما در رابطه با بیشه های مقدس و همچنین لکه های درختی.
علی خضرنژاد مظفر شریفی
چکیده : شناسایی گونه ها و برآورد باردهی جوامع پریفیتونی دریاچه زریبار با هدف ارزیابی کیفیت آب از فروردین ماه 1392 تا مرداد ماه 1392 به مدت 6 ماه انجام شد. نمونه برداری در دو ایستگاه رودخانه ده ره تفه (شماره یک) و ایستگاه سدخاکی (شماره دو) توسط بسترهای سیمانی حاوی کاشی های شیشه ای صورت گرفت. همراه با شناسایی پریفیتون ها متغییرهای وزن زنده، وزن خشک، وزن خشک بدون خاکستر ( a.f.d.m) و میزان کلروفیلa مورد سنجش و ارزیابی قرارگرفت. در مجموع 43 جنس متعلق به 16 راسته و 8 شاخه مشاهده گردید. اعضای شاخه bacillariophyceae با داشتن 14 جنس بیشترین تعداد و تنوع را نشان دادند که جنس navicula در تمام مراحل نمونه برداری غالب بود. پس از آن شاخه chlorophyceae و cyanobacteriaf به ترتیب با 10 جنس و 8 جنس در مرحله بعدی بودند. شاخه dinophyceae و conjugatophyceae هر کدام دارای 3 جنس بودند. euglenophyceae دارای 2 جنس و cryptophyceae و xanthophyceae فقط یک جنس داشتند. در میان جنس های مشاهده شده در دوره نمونه برداری navicula دارای بیشترین تعداد در هر دو ایستگاه بود. در ایستگاه ده ره تفه پس از navicula جنس های diplonies و nitzschia در مرحله بعدی غالب بودند. در ایستگاه سدخاکی هم جنس های epithemia ، frustula و ooedogonium پس از navicula دارای بیشترین تعداد بودند. جنس های melosaria ، aulacoseria ، pinnularia ، ooedogonium ، quadingula ، zygnema، staurastrum ، raphidiopsis ، chroococus ، hetrocapsa و tribonema فقط در ایستگاه سد خاکی ثبت و مشاهده شدند. جنس cymbella فقط در ایستگاه ده ره تفه ثبت گردید. در کل تنوع و تعداد جنس ها در ایستگاه سد خاکی بیشتر از رودخانه ده ره تفه بود. دیاتومه ها در تمامی مراحل نمونه برداری قابل مشاهده بودند و در ماههای تیر ومرداد سیانوباکتریها غالب بودند. به نظر می رسد مجموعه ای از عوامل اقلیمی و فیزیکوشیمیایی بر چگونگی رشد و تکثیر فیتوپلانکتون ها، ترکیب گونه ای و فراوانی آنها در این دریاچه تأثیر بسزایی دارد. با توجه به تاکسون های شناخته شده چنین نتیجه گیری می شود که دریاچه زریبار جزء آبهای الیگو مزوتروف می باشد. واژه های کلیدی : فیتوپلانکتون ، ترکیب گونه ای ، کیفیت آب ، الیگو مزوتروف ، دریاچه ی زریبار
نرگس خان پور اردستانی مظفر شریفی
گل میمونی سازویی، .scrophularia striata boiss از گیاهان دارویی بومی ایران است که حاوی فنیل اتانوئید گلیکوزید اکتئوزید می باشد. فنیل اتانوئید گلیکوزیدها دسته بزرگی از متابولیت های ثانوی با طیف گسترده ای از فعالیت های زیستی مانند آنتی اکسیدان، ضد التهاب، ضد درد و ضد تومور هستند. به دلیل پراکنش محدود این گیاه در دنیا، جوانه زنی اندک بذرهای آن، خطر انقراض به واسطه برداشت بی رویه و پیچیده و گران بودن ساخت شیمیایی اکتئوزید، کشت بافت یک روش جایگزین مناسب برای کاهش مشکلات تولید این ماده است. هم چنین دست ورزی محیط های کشت سلولی با محرک ها یکی از راهکارهای مهم جهت القای متابولیسم ثانوی و تولید متابولیت های ارزشمند می باشد. در این پژوهش، ابتدا محیط کشت بهینه جهت القای کالوس انتخاب و کشت سلول راه اندازی شد. سپس به بررسی اثر فنیل آلانین و متیل جاسمونات بر تولید اکتئوزید، فعالیت آنزیم و بیان ژن فنیل آلانین آمونیا لیاز (pal) پرداخته شد. علاوه بر این، مسیرهای فرعی انشعاب یافته از فنیل پروپانوئیدها نیز مطالعه گردید. کالوس با منشا ساقه، در محیط کشت ms حاوی 5/0 میلی گرم بر لیتر naa همراه با 2 میلی گرم بر لیتر ba به عنوان محیط بهینه برای کشت سلولی تعلیقی انتخاب شد. اثر سه غلظت فنیل آلانین بر رشد، زنده مانی و میزان اکتئوزید سلولی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که غلظت 1 میلی مولار فنیل آلانین بر رشد و زنده مانی اثر منفی ندارد و در عین حال سبب بیش ترین افزایش در میزان اکتئوزید می شود (13/26 میکروگرم بر گرم وزن تر). اگرچه در این مطالعه، در فعالیت و بیان ژن آنزیم pal در سلول های تحت تیمار نسبت به نمونه های شاهد تغییر معنی داری مشاهده نگردید. به منظور بررسی تاثیر متیل جاسمونات، سلول ها با سه غلظت متیل جاسمونات در روز هفتم تیمار و پس از 24 ساعت برداشت شدند. نتایج نشان داد غلظت 0/1 میلی مولار متیل جاسمونات بدون تاثیر منفی بر رشد و زنده مانی سلول ها، بیش ترین تاثیر را بر تولید اکتئوزید دارد. بالاترین مقدار تولید اکتئوزید در سلول های تیمار شده با غلظت 0/1 میلی مولار متیل جاسمونات 48 ساعت پس از تیمار مشاهده شد (34/63 میکروگرم بر گرم وزن تر). نتایج نشان داد این غلظت متیل جاسمونات با تغییر در بیان ژن و فعالیت آنزیم pal باعث افزایش میزان اکتئوزید شده است. در حضور متیل جاسمونات افزایش اکتئوزید، ترکیبات فنولی و توان آنتی اکسیدانی با کاهش شاخص های تنش اکسیداتیو هماهنگ می باشد. لذا احتمال داده می شود که متیل جاسمونات اثر قابل توجهی بر بیوسنتز این ترکیبات داشته و با القای پارامترهای مختلف پاسخ های دفاعی نظیر مسیر بیوسنتزی فنیل پروپانوئیدی و فنیل اتانوئید گلیکوزیدی باعث افزایش ساخت این ترکیبات در سلول ها شده است و افزایش فعالیت و میزان بیان ژن pal می تواند موید این فرض باشد.
اسماعیل بیژنی مظفر شریفی
در این مطالعه که برای اولین بار در استان کهگیلویه وبویراحمد انجام شد تعداد 18 غار شناسایی و از جنبه های مختلف از جمله پراکنش و فراوانی گونه های خفاش مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده تنها در3غار از غارهای بررسی شده خفاش دیده نشد و بقیه غارها توسط حداقل یک گونه از خفاش ها تحت اشغال بودند و تعداد 8 گونه از خفاش های غارزی شامل rhinopoma microphyllum ، r. muscatellum از خانواده rhinopomatidae؛ myotis blythi از خانواده vespertilionodae؛ miniopterus pallidus از خانواده miniopteridae ؛ rhinolophus ferrumequinum، r. hipposideros و r. blassii از خانواده rhinolophidae ؛ asellia tridensازخانوادهhipposideridae از این غارها شناسایی شدند. فراوانی و پراکنش پراکنش گونه های شناسایی شده در منطقه مورد مطالعه دارای تفاوت های عمده ای می باشد، به گونه ای که از نظر فراوانی غار گاکال باشت پر جمعیت ترین غار وخفاش گوش موشی کوچک (myotis blythii) فراوان ترین گونه می باشند. گونه خفاش نعل اسبی کوچک (rhinolophus hipposideros) کم ترین تعداد افراد مشاهده شده را داشت. پراکنش گونه های خفاش بسته به سازش های اکولوژیک آنها به این صورت بود که گونه های خانواده rhinopomatidae فقط در قسمت های شمال غرب و غربی وجنوب غربی استان که دارای آب و هوای گرمسیری و معتدل هستند وجود داشتند. عمده پراکنش گونه های خانواده rhinolophidae در قسمت های جنوب شرق وشرق استان است. در مناطق مورد استفاده گونه های نعل اسبی اقلیم های سرد، معتدل و کوهستانی حاکم می باشد. محدوده پراکنش گونه ی rhinolophus hipposideros شامل نواحی مرتفع شرقی استان می شود. محدوده پراکنش گونه ی asellia tridens شامل نواحی غرب وجنوب غربی وشمال غرب استان می شود. بیشترین محدوده پراکنش و هم چنین بیشترین غارهای اشغال شده در منطقه مورد مطالعه متعلق به گونه ی myotis blythi می باشد. این گونه در غار کپ شهرستان بهمئی واقع در شمالی ترین نقطه ی منطقه مورد مطالعه تا غاردهشیخ واقع درشهرستان سی سخت حضور دارد. کم ترین میزان پراکنش مربوط به گونه ی rhinopoma microphyllum با یک غار اشغال شده می باشد که در نواحی جنوبی استان وجود دارند.
سید بابک هزارخانی مظفر شریفی
بیشه های مقدس بخش هایی ازرویش های درختی و قسمتی از جنگل می باشدکه توسط مردم محلی بر اساس باورها و تابوهای فرهنگی و مذهبی برای قرن ها محافظت شده است که علاوه بر نقش خود در تضمین خواسته معنوی مردم محلی، نقش مهمی در حفاظت از تنوع زیستی را دارند. از دیدگاه دانش اکولوژی این بیشه ها حاوی اطلاعاتی است که شناخت آنها می تواند در بسیاری از زمینه ها نظیر فرایندهای توالی ، رویش کلیماکس، گذشته های جنگل های بلوط مفید واقع شوند.در این پژوهش به بررسی دانش بومی مربوط به 59بیشه ی مقدس استان کرمانشاه پرداخته شد. که هدف از این مطالعه، شناخت انگیزه های مردم بومی و شناسایی مکانیسم های حفاظتی در امر حفاظت از بیشه های مقدس بوده است . در این راستا از 100 نفر از مردم بومی واقع درمناطق پاوه و اورامانات، روانسر،جوانرود، ثلاث باباجانی و گهواره، نسبت به علت تقدس، نوع باورها ، میزان اعتقادات، پیشنهادات و راهکارهای حفاظتی و نوع درختان این بیشه های مقدس پرسشنامه تهیه گردید و همچنین با10نفر از مراجع مذهبی، مسئولان و بزرگان این روستا ها که دارای بیشه مقدس بودند در باره ی موارد فوق مصاحبه و گفتگو انجام گرفته شد.نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که 83% از مردم بومی نسبت به این بیشه ها معتقد بود و علت تقدس یا احترام را مجاورت این درختان با مقبره یا گذرکاه یا قدمگاه شخصیت های بزرگ دینی بوده . که برای انجام نذورات خود و گرفتن حاجات و در برخی ازمناطق برای درمان بیماری های خود به این محل مراجع نموده. این نقاط قدرت سنتی و مذهبی در حفاظت از محیط زیست، میراث طبیعی و پدیده های زیست محیطی را نشان می دهد.
سمانه فاتحی چنار مظفر شریفی
شاهدانه (cannnabis sativa l.) گیاهی دو پایه و یکساله است که دارای خواص فیبری، دارویی و غذایی می باشد. این گیاه به دلیل داشتن ترکیبات ترپنوفنولی به نام کانابینوئیدها ارزش دارویی و فیبری دارد. دو کانابینوئید مهم گیاه شاهدانه دلتا-9-تتراهیدروکانابینول (thc) و کانابیدیول (cbd) می باشد. کشور ایران یکی از مناطق گسترش ژرم پلاسم شاهدانه در دنیا به شمار می رود. ارزیابی های مقدماتی مورفولوژی و ژنتیکی شاهدانه، تنوع بسیار بالا در بین و درون جمعیت های مختلف نشان داده است. از آنجایی که هیچ گونه مطالعه جامعی بر محتوای متابولیتی شاهدانه های ایران انجام نگرفته است، یکی از گامهای اساسی در برنامه های اصلاحی، ارزیابی جمعیت های شاهدانه نقاط مختلف ایران، بررسی محتوای متابولیتهای مهم آنها است. در این مطالعه بذرهای 17 جمعیت مختلف گیاه شاهدانه از مناطق مختلف ایران (فارس، اردبیل، دزفول، سنندج، بشرویه، سقز، ارومیه، سیرجان، سرو، شیراز، ابهر، قزوین، کاشان، کرمانشاه، سامن، اراک و سعادت شهر) و یک جمعیت از افغانستان جمع آوری شدند و در شرایط یکسان کشت داده شدند. سپس برخی از متابولیتهای اولیه و ثانوی هر یک از این جمعیتها و در دو بخش زایشی (اندام گل) و رویشی (اندام برگ) در پایه ماده و بخش رویشی (اندام برگ) در پایه نر مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی مقایسه ای محتوای کربوهیدرات کل، ترکیبات فنلی (فنل، فلاونوئید، فلاونول و آنتوسیانین)، ترکیبات ترپنوئیدی (کلروفیل و کارتنوئید) و ترکیبات کانابینوئیدی (thc و cbd) نشان داد که با وجود استفاده از کشت مشابه و شرایط یکسان، میزان این ترکیبات در میان برخی جمعیتها اختلاف معنی داری دارد. به طور کلی بالاترین میزان فنل، فلاونوئید و فلاونول در پایه ماده به ترتیب در جمعیت های فارس، اراک و ابهر بوده است و بیشترین محتوای کلروفیل وکارتنوئید و آنتوسیانین در پایه ماده جمعیت اراک مشاهده شد. جمعیت های فارس، دزفول، بشرویه، سامن و سعادت شهر بیشترین مقدار کربوهیدرات را دارا می باشند. همچنین بالاترین میزان کانابینوئید ((thc در پایه ماده جمعیت های اراک، کرمانشاه، کاشان، سقز و فارس و بیشترین میزان کانابینوئید (cbd) در پایه ماده جعیت سعادت شهر بدست آمد. از آنجایی که میزان بالای thc نسبت به cbd اهمیت دارویی بودن این گیاه را مشخص می کند، جمعیت های اراک، کرمانشاه، کاشان، سقز و فارس با دارا بودن thc بیشتر از 0/3درصد گزینه¬های مناسبی برای مطالعات بیشتر در زمینه اصلاح و معرفی رقم دارویی می باشند و از طرف دیگر درصد میزان cbd بالا و thc کمتر از 0/3 درصد از ویژگی های شاهدانه های فیبری می باشد که جمعیت سعادت شهر گزینه مناسبی برای مطالعات بیشتر در زمینه اصلاح و معرفی رقم فیبری می باشد.
سید احمد میرغفاری سمیه اسمعیلی رینه
در مطالعه حاضر، دوجورپایان زیر زمینی جنس niphargus در منطقه شمال استان همدان مورد بررسی قرارگرفتند. نمونه برداری از حدود 70 ایستگاه شامل چشمه، قنات و غار انجام گرفت و در مجموع از 14 ایستگاه نمونه هایی از جنس niphargus جمع آوری شدند.
آریا دولت آبادیان علی محمد مدرس ثانوی
چکیده ندارد.
حمیدرضا قاسمی مظفر شریفی
چکیده ندارد.
ناهید پوربزرگی رودسری مظفر شریفی
چکیده ندارد.
مریم مرتضوی فرانسواز برنارد
چکیده ندارد.
زهرا خلیلی بروجنی مظفر شریفی
چکیده ندارد.
شهین افشارونگینی مظفر شریفی
چکیده ندارد.
لیلا حیدریان مظفر شریفی
چکیده ندارد.
نجمه احمدیان چاشمی مظفر شریفی
چکیده ندارد.
حکیمه علی پور درواری حسن زارع مایوان
چکیده ندارد.
حسنعلی نقدی بادی علی سروش زاده
در راستای شناخت برخی از پاسخ¬های اکوفیزیولوژیک گیاه گاوزبان (borago officinalis l. ) به تنش شوری در مراحل مختلف رشد، پنج آزمایش جداگانه به اجرا درآمد. این آزمایش¬ها در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار و4 تیمار شوری (سطوح مختلف شوری آب آبیاری شامل غیرشور, 5 , 10 و dsm-115) اجرا شد و عکس¬العمل گیاه به شوری بر اساس درصد جوانه¬زنی بذور، رشد گیاه، میزان فعالیت¬های آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانت (کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز، پراکسیداز و پلی فنل-اکسیداز) و میزان اسمولیت¬ها (پرولین، کربوهیدرات¬ها و پروتئین¬های محلول)، میزان یون-ها(سدیم،کلر، پتاسیم،کلسیم و منیزیم)، میزان متابولیت¬های¬ثانویه (فنل کل، آلکالویید کل، تانن، موسیلاژ، شاخص تورم)، خاکستر کل و غیر محلول در اسید، میزان کلروفیل و فلوروسانس کلروفیل مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد اگرچه شوری روی رشد گاوزبان اثر معنی¬داری داشته ولی این گیاه تا سطح شوری dsm-1 15، بقا داشته¬است. این گیاه با بکارگیری مکانیزم¬های بیوشیمیایی/فیزیولوژی مختلفی با شوری مقابله کرده¬است ازجمله (1) سنتز مواد محلول سازگار، (2) افزایش فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدانت، (3)کنترل جذب یون¬ها در ریشه و انتقال آن¬ها به اندام-های مختلف، (4) جذب یون سدیم و همگام با یون کلر در راستای کاهش سمیت آن¬ها. میزان یون-های سدیم و کلر گیاه با افزایش شوری محیط رشد افزایش یافت و در تیمار dsm-115، میزان 9/096 درصد از سدیم و 5/665 درصد از کلر در برگ گیاه تجمع یافت. شوری بر میزان متابولیت-های ثانویه گاوزبان تاثیر معنی¬داری داشت. اگرچه با افزایش شوری، میزان موسیلاژ و شاخص تورم کاهش یافت ولی میزان فنل کل، آلکالوئید کل و تانن افزایش یافت. بنابراین اگرگاوزبان در خاک¬های شور با ec تا dsm-115 در تناوب کشت قرار گیرد علاوه بر تولید اندام دارویی مورد استفاده، می-تواند به اصلاح این خاک¬ها از نظر +a و -cl کمک نماید.
ارینب منزه هرسینی مظفر شریفی
هدف از این مطالعه شناسایی و طبقه بندی دورنماهای فرهنگی استان کرمانشاه می باشد. نظام تقسیم بندی دورنماها در این مطالعه یک نظام سلسله مراتبی است که بر حسب درجه تغییرات ایجاد شده در رویش های طبیعی، جابه جایی گونه ها و همچنین تغییرات ایجاد شده در ارکان و عملکردهای اکوسیستم های طبیعی صورت گرفته است. با استفاده از اطلاعات فضایی مختلف مانند نقشه ها، تصاویر ماهواره ای و نیز عکس برداری از مناظر داده های لازم جهت طبقه بندی دورنما تهیه شد. از این رو دورنماها در طول شیبی از تغییرات نشان داده می شوند که در یک نهایت آن نظام های طبیعی کم دست خورده و در نهایت دیگر آن مناطق مسکونی یا مناطق تخریب شده قرار گرفته اند. در مطالعه جاری دو تیپ اصلی از دورنما از یکدیگر متمایز گردیدند: دورنمای طبیعی و دورنمای فرهنگی. دورنماهای طبیعی به آن دسته از تیپ های رویشی اتلاق می شود که دارای فرم رشد تعریف شده ای بوده و در شرایط طبیعی بسر برده به ترتیبی که منبع اصلی دریافت انرژی شان در خورشید باشد. در این دورنماها منابع بصری اطلاعات اساساٌ از نوع طبیعی آن می باشد. دورنماهای فرهنگی به شش دسته تقسیم گردید. دورنمای کشاورزی، دورنمای روستایی، دورنمای شهری، دورنمای امید، دورنمای جدید و دورنمای تخریب. دورنمای کشاورزی به 8 دسته دور نمای زمین های دیم، دور نمای زمین های آبی، دور نمای فارم، دور نمای کشت صنعتی (کشت زیر پلاستیک)، دور نمای درخت کاری صنعتی، دور نمای جالیزی، دور نمای باغ های میوه و دورنمای زمین های تراس بندی شده تقسیم شد. دورنمای روستایی بر اساس مناطق مسکونی تعریف شد. دورنمای شهری به 3 دسته مناطق مسکونی حاشیه ای کاج کاری ها و دورنمای سیم خاردار (دورنمای محصور شده) طبقه بندی شد. دورنمای تغییر و تخریب به 5 دسته مراتع تخریب شده، جنگل های تخریب شده، دور نمای تالاب های تخریب شده، دور نمای رودخانه تخریب شده، دور نمای دفن پسماند، طبقه بندی شد. دورنمای امید به سه دسته دورنمای بیشه های مقدس، دورنمای تالاب هشیلان و دورنمای موزائیک طبقه بندی شد. و در نهایت دورنما های جدید به سه دسته دورنمای فانتزی، دورنمای تفرج و دورنمای جنگل و مو کاری طبقه بندی شد. در این مطالعه ویژگی های فیزیونومی، فرم رشد گیاهی، و وضعیت حفاظتی هر دورنما شرح داده شده است و در جائیکه اطلاعات باندازه کافی وجود داشته است وسعت این مناطق در قالب نقشه های رقومی بدست داده شده است.
محبوبه نصراللهی مظفر شریفی
شهر سبز شهری است که از نظر زیست محیطی پایدار باشد. بازسازی شهرهای موجود و ایجاد شهرهای سبز ، نیازمند آگاهی هایی در زمینه های اکولوژی و برنامه ریزی شهری است. از بصیرت های اکولوژی دورنما می توان در برنامه ریزی شهری، استفاده کرد. در این مطالعه، ابتدا مفاهیم اکولوژیکی مربوط به برنامه ریزی شهری معرفی شد. تعدادی از این مفاهیم به عنوان ابزاری برای ارزیابی انتخاب شدند. سپس دو دسته الگو توسط این ابزارها، ارزیابی شدند : الگوهای توسعه ی شهر و الگوهای فضای سبز. هرگاه الگوی مورد ارزیابی با یکی از این ابزارها هم خوانی داشت، در رابطه با آن ابزار امتیاز مثبت گرفت و هرگاه با آن متضاد بود، امتیاز منفی گرفت. در این مرحله الگوی ستاره ای به عنوان بهترین الگوی توسعه ی شهر و الگوی شبکه ی سبز به عنوان بهترین الگوی فضای سبز، انتخاب شدند. سپس تلاش شد که از این الگوها به صورت کاربردی برای شهر کرمانشاه و محوطه ی دانشگاه رازی استفاده شود. به این منظور ابتدا الگوی موجود و طرح جامع کرمانشاه بررسی شد. الگوی توسعه خطی مشبک و الگوی فضای سبز ، مخلوطی از لکه ها و راههای سبز تشخیص داده شد. سپس پتانسیل های موجود برای تبدیل الگوی توسعه به الگوی ستاره ای و تبدیل الگوی فضای سبز به الگوی شبکه ی سبز، معرفی و برنامه ریزی لازم برای ایجاد این الگوها معرفی شد. نهایتاً ترکیبی از توسعه ی ستاره ای و فضای سبز شبکه ای، برای کرمانشاه تدوین شد. همچنین تلاش شد که از معیارهای مذکور برای بررسی وضعیت اکولوژیکی محوطه ی دانشگاه رازی استفاده شود. بررسی ها بر روی دو موضوع شکل توسعه و فضای سبز دانشگاه متمرکز شد و نقشه ی سایت و داده های صحرایی مورد استفاده قرار گرفت. شکل توسعه، پراکنده و فضای سبز، نامناسب ارزیابی شد و تعدادی مسیرهای سبز بر روی نقشه و لیستی از گیاهان بومی مورد نیاز برای محوطه پیشنهاد شد.