نام پژوهشگر: غلامرضا صدیق اورعی
شهیده صدیق اورعی نادر سالارزاده
امروزه تلقی از رفاه دگرگون شده است و بیشتر از شاخصهای عینی، شاخصهای ذهنیِ رفاه (آسودگی و آرامش) مدنظر است. رفع نیازها و برآورده شدن آرزوها منجر به احساس رفاه می شود. با توجه به گوناگونی نیازها، هر خانواده برحسب تجربه و امکاناتش، اولویتهای رفاهی متفاوتی دارد و از سوی دیگر بسته به تواناییها و شرایط محیطی، شیوه برنامه ریزی اش برای تحقق اولویتهای رفاهی نیز متفاوت است. سوال اصلی در تحقیق حاضر، شناسایی اولویتهای رفاهی خانواده ها و شیوه های برنامه ریزی رفاهی آنان می باشد. نظریه راهنمای این تحقیق، نظریه سلسله مراتبی بودن نیازها(مازلو) است که با نظریه کنش ارادی پارسونز و الهاماتی از نظریه آنومی مرتن تکمیل شده است. فرضیه اساسی تحقیق عبارت است از: هرچه امکانات اقتصادی خانواده بیشتر باشد، اولویت رفاهی آنان از سطح نیازهای مادی ساده به سطح نیازهای مادی با کیفیت بهتر و سپس به سطح نیازهای غیرمادی ارتقاء می یابد و دیگر اینکه شیوه های برنامه ریزی تحت تأثیر امکانات ارائه شده درساختار اجتماعی است.جامعه آماری این تحقیق خانواده های منطقه 9 شهر مشهد است. شیوه نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 120 خانواده بدست آمد. ابزار اندازه گیری، مصاحبه و مشاهده بوده است تا از القاء نیازها جلوگیری شود. روایی محتوایی و ملاکی و دو بعد پایایی(آزمون- آزمون مجدد و تعادل)، مورد استفاده قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که اولویت رفاهی 65% خانواده ها، نیازهای مادی اولیه و نیازهای مادی با کیفیت بهتر است و هرچه وضع اقتصادی افراد بهتر شده است اولویت آنان از سطح 1 به 2 تغییر کرده است. در شیوه برنامه ریزی نیز 64% خانواده ها، از سپرده گذاری بانکی برای اخذ وام استفاده می کنند و مهمترین شیوه بعدی، خرید قسطی کالاهاست. همچنین میزان قناعت، با تعداد و نوع اولویتها رابطه دارد. امید است که در این باره تحقیقات بیشتری با روشهای کیفی صورت گیرد. مفاهیم کلیدی: رفاه، اولویت های رفاهی، نیازها، شیوه های برنامه ریزی رفاهی.
علی سالار محسن نوغانی
رویکرد تحلیل شبکه چه در وجه روشی و چه در وجه نظری از جمله رویکردهایی است، که توجه نظریه پردازان زیادی را به خود جلب کرده است؛ اما در کشور ما چندان رونقی نیافته است. این پژوهش با رویکرد نظری و روشی نو، به موضوع شبکه ی اجتماعی همسرگزینی و تاثیر آن بر رضایت از زندگی زناشویی در بین مردان متاهل شهر مشهد می پردازد. تحقیق حاضر در سطح شبکه های خود - محور انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، مردان متاهل شهر مشهد و حجم نمونه این تحقیق 180 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای- طبقه ای، از سه منطقه بالا، متوسط و پایین شهر مشهد انتخاب شده اند. روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه بوده است. داده های این تحقیق مشتمل بر داده های رابطه ای و غیر رابطه ای بود. داده های مربوط به متغیرهای مستقل این تحقیق از نوع رابطه ای و داده های مربوط به متغیر های وابسته و کنترل این تحقیق از نوع داده های غیر رابطه ای یا انتسابی بوده است. یافته ها نشان می دهد که شبکه همسر گزینی مردان متاهل بطور متوسط شامل 2 نفر می شود و بیش از 80درصد اعضای شبکه همسرگزینی، با فرد نسبت خویشاوندی داشته اند. یافته های مربوط به رگرسیون چند گانه نشان می دهد که در مجموع، مهمترین عوامل موثر بر رضایت از زندگی زناشویی عبارت است از: پایگاه اجتماعی - اقتصادی فعلی فرد، تعداد سالهای ازدواج کرده (یا همان سنوات ازدواج) و میزان تأیید اجتماعی شبکه همسرگزینی. این سه متغیر نزدیک به 40درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
غلامرضا صدیق اورعی رامپور صدرنبوی
موضوع تحقیق حاضر، "بررسی جامعه شناختی شیوه تصمیم گیری و دلایل پس انداز مردم مشهد" است که با استفاده از روش "رویش نظریه" صورت پذیرفته است. بر اساس چهارچوب مفهومی تحقیق، پس انداز، در اکثر حالات خود، خودداری از مصرف در زمان حال است. پس مطالعه ی مصرف و تغییرات آن برای بررسی امر پس انداز، مدخلیت تام دارد. بنابراین، پس از چندین مرحله مصاحبه عمیق و گسترده با افراد مصاحبه شونده – درباره ی شیوه های مصرف و پس انداز و دلایل و شیوه های تصمیم گیری شان – و رفت و برگشت های متعدد میان مشاهدات و تحلیل های تئوریک – و به تبع آن ایجاد تغییرات در شیوه های مشاهده ی واقعیت – و بعد از آن، حصول اطمینان از رسیدن به حد اشباع، به مرحله ی تحلیل نهایی و نگارش رسیدیم. مشاهدات شیوه مند ما حاکی از این بوده است که مصاحبه شوندگان معمولاً دو تا چهار "خواسته ی نداشته" دارند که مهمترین آنها، خواسته ای بود که رفع آن بیشترین حد از "رضامندی و تثبیت و آرامش" را برای مصرف کننده به همراه داشت. این خواسته ها، با توجه به نظام ترجیحات مصرفی اشخاص، اولین ها محسوب می شوند. به این معنی که گام اول در پلکان "نظام ترجیحات" آنها محسوب می شود. اگر درآمد شخص افزایش یابد، بیش از نیمی، آن را در گام اول پس انداز می کنند و وقتی بخواهند به مصرف اختصاص دهند، یکی از شکل های اصلی آن، "افزایش کیفیت های ناپیدا" است. همچنین اگر درآمد های شخص با کاهش روبرو شود، دفاع از استانداردهای سبک مصرف، عکس العمل رایج در بین مصاحبه شوندگان بوده است. انگیزه ی مصاحبه شوندگان برای پس انداز کردن، ایجاد احساس توانایی و تأمین خواسته ها بوده است. آنها این کار را از طریق ایجاد تعهد درونی و الزام بیرونی و دور از دسترس خود نگه داشتن پول، انجام می دهند. الگوی تصمیم گیری غالب برای شیوه ی پس اندازکردن، الگوی "حذف از طریق جنبه ها" بوده است و در این میان، اولویت را به ویژگی های تناسب و نفع می دهند.
زهرا بستان علی یوسفی
هویت از زمانی شکل می گیرد که فرد ازخود می پرسد "کیستم ؟". در حقیقت با پرسش از"کیستی" امور به دنبال پی بردن به معنای آن هستیم. فارغ از جامعه ای خاص چون ایران، "حماسه ها واسطوره های ملی" یکی از عناصر مهم هویتی و متمایز کننده جوامع به شمار می آیند. شاهنامه فردوسی دربردارنده بخش عمده ای از اسطوره ها، حماسه ها و تاریخ جامعه ایران است که با روایت گذشته ایرانیان و چگونگی تداوم یافتن سرزمین ایران در برخورد با عناصر انیرانی، انتقال دهنده بخش عمده ای از عناصر هویت ایرانی تا به امروز بوده است. در این تحقیق هویت ایرانی به معنای دلبستگی عاطفی و تعهد نسبت به میراث فرهنگی، میراث سیاسی و تبار مشترک ایرانی است. به منظور شناخت هویت ایرانی و تقابل آن با غیر ایرانی و بستر زمانی و مکانی بوجود آورنده شاهنامه، از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. و با ترکیبی از نظریات لاکلا و موفه، ون دایک و فرکلاف به تحلیل گفتمان هویت ایرانی و انیرانی در داستان سیاوش پرداخته شده است. در سطح توصیف، واژگان از حیث معنای هویت ایرانی و انیرانی تحلیل شده اند. در سطح تفسیر نیز با بررسی بینامتنیت عمودی از طریق متنیت متن و ژانر، هویت ایرانی در لایه های پنهانی متن بازنمایی شده است، و در سطح تبیین نیز انعکاس شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در متن واکاوی شده است. یافته های تحقیق نشان داده است که بعد میراث سیاسی در هر دو گفتمان هویت ایرانی و انیرانی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است، در واقع فردوسی با توجه به شرایط زمان خویش و غلبه اعراب بر ایران سعی در ارائه ایده سیاسی خود در قالب شاهی آرمانی داشته است. بنابراین شاه آرمانی با ویژگی فر ایزدی، داد و خرد به عنوان دال مرکزی گفتمان هویت ایرانی بوده است و در مقابل از شاه انیرانی به عنوان دال مرکزی هویت انیرانی، که فاقد فره ایزدی، داد و خرد است، مشروعیت زدایی شده است.هویت از زمانی شکل می گیرد که فرد ازخود می پرسد "کیستم ؟". در حقیقت با پرسش از"کیستی" امور به دنبال پی بردن به معنای آن هستیم. فارغ از جامعه ای خاص چون ایران، "حماسه ها واسطوره های ملی" یکی از عناصر مهم هویتی و متمایز کننده جوامع به شمار می آیند. شاهنامه فردوسی دربردارنده بخش عمده ای از اسطوره ها، حماسه ها و تاریخ جامعه ایران است که با روایت گذشته ایرانیان و چگونگی تداوم یافتن سرزمین ایران در برخورد با عناصر انیرانی، انتقال دهنده بخش عمده ای از عناصر هویت ایرانی تا به امروز بوده است. در این تحقیق هویت ایرانی به معنای دلبستگی عاطفی و تعهد نسبت به میراث فرهنگی، میراث سیاسی و تبار مشترک ایرانی است. به منظور شناخت هویت ایرانی و تقابل آن با غیر ایرانی و بستر زمانی و مکانی بوجود آورنده شاهنامه، از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. و با ترکیبی از نظریات لاکلا و موفه، ون دایک و فرکلاف به تحلیل گفتمان هویت ایرانی و انیرانی در داستان سیاوش پرداخته شده است. در سطح توصیف، واژگان از حیث معنای هویت ایرانی و انیرانی تحلیل شده اند. در سطح تفسیر نیز با بررسی بینامتنیت عمودی از طریق متنیت متن و ژانر، هویت ایرانی در لایه های پنهانی متن بازنمایی شده است، و در سطح تبیین نیز انعکاس شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در متن واکاوی شده است. یافته های تحقیق نشان داده است که بعد میراث سیاسی در هر دو گفتمان هویت ایرانی و انیرانی از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است، در واقع فردوسی با توجه به شرایط زمان خویش و غلبه اعراب بر ایران سعی در ارائه ایده سیاسی خود در قالب شاهی آرمانی داشته است. بنابراین شاه آرمانی با ویژگی فر ایزدی، داد و خرد به عنوان دال مرکزی گفتمان هویت ایرانی بوده است و در مقابل از شاه انیرانی به عنوان دال مرکزی هویت انیرانی، که فاقد فره ایزدی، داد و خرد است، مشروعیت زدایی شده است.
مهدی حسن زاده اصفهانی علی یوسفی
بررسی مناسک عزاداری در اجتماعات مذهبی از دیدگاه پدیدارشناسی موضوع این تحقیق است که با مطالعه موردی دو اجتماع مذهبی در شهر مشهد انجام شد. در این تحقیق با مروری تاریخی بر روند شکل گیری و گسترش عزاداری سعی شده با معرفی دیدگاه پدیدار شناسی و با استفاده از مصاحبه عمیق چند لایه با کنشگران به فهم معنای عزاداری در بستر دو هیئت مورد بررسی به عنوان دو سنخ انقلابی و سنتی بپردازد. با مطالعه پدیده عزاداری از ابعاد اعتقادی، هنجاری، نمادین و عاطفی این تعریف را می توان ارائه داد که کنش عزاداری عملی آگاهانه (آگاهی و شناخت نسبی عزاداران از موضوع عزاداری) و دارای نیت (برای دستیابی به مقاصد خاص) است و قصد و نیت عزادار را در دو سطح ذهنی و عینی می توان دید. در سطح ذهنی نیت عزادار رسیدن به احساس سبکی، حظ معنوی و دوری از اضطراب و در سطح عینی رفع نیاز های دنیوی و معنوی است. لذا معنای عمل عزاداری را می توان عمل معطوف به ابراز محبت و اتصال به ائمه با قصد کسب احساس معنوی و آرامش روحی و رفع حاجت ها دانست که در بستری از احساس تأثر نسبت به مصائب ایشان و در قالب گریه، سینه زنی و سایر مناسک عزاداری صورت می گیرد. کلید واژه ها: پدیدار شناسی - مناسک - واحدهای معنایی - معنا
محمدصادق چیت سازیزدی عزت الله سام آرام
این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی عوامل موثر بر رضایت از زندگی در بین دانشجویان فرزند شاهد و سایر دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی انجام شد. سوالات اصلی این پژوهش عبارت است از: 1- میزان رضایت از زندگی دانشجویان در دانشکده های مختلف چقدر است؟ 2- آیا بین میزان رضایت از زندگی دانشجویان فرزند شاهد وسایر دانشجویان تفاوتی وجود دارد؟ 3- آیا عوامل اجتماعی موثر بر رضایت از زندگی در دانشجویان فرزند شاهد وسایر دانشجویان خاستگاههای واحد دارند؟ 4- مهمترین عوامل اجتماعی موثر بر رضایت از زندگی دانشجویان چه هستند؟ طرح نمونه گیری طبقه بندی سهمیه ای و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان رضایت از زندگی در دانشکده های مختلف تفاوت معناداری با هم ندارد. به لحاظ آماری دانشجویان فرزند شاهد وسایر دانشجویان دارای رضایت از زندگی متفاوتی نیستند. ما دریافتیم که در هر دو جنس ”رضایت از خود“ ، ”مثبت نگری“ و ”رضایت از دانشگاه“ تأثیر شایانی در رضایت از زندگی دارند. با این وجود دو متغیر ”وضعیت سلامتی“ و ”امید شغلی“ در رضایت از زندگی سایر دانشجویان اثربخش تر از فرزندان شاهد است و ”موفقیت تحصیلی“ تأثیر بیشتری در رضایت از زندگی فرزندان شاهد نسبت به سایر دانشجویان دارد. بنابراین می توان گفت که عوامل موثر بر رضایت از زندگی دانشجویان فرزند شاهد وسایر دانشجویان و اثربخشی آنها تا حد زیادی مشابه است. در پایان نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که میزان رضایت از زندگی دانشجویان در حد مطلوبی است.
سعیده میرابی علی یوسفی
گناه یکی از اساسی ترین مفاهیم در ادیان مختلف و بویژه دین اسلام است. در متون جامعه شناسی گناه نوعی انحراف اجتماعی است. از منظر جامعه شناسی کارکردگرا گناه وحدت اخلاقی جامعه و به تبع آن انسجام اجتماعی را از بین می برد. علاوه بر این گناه به اختلال در نظام معنایی جامعه منجر می شود. توجه به آثار اجتماعی گناه لزوم بررسی جامعه شناختی این پدیده ی اجتماعی را روشن می سازد. هر چند آثار اجتماعی که گناه به همراه دارد شامل انواع مختلف آن می شود ولی این آثار در برخی از گناهان منجمله گناهانی که به ارضای غریزه ی جنسی باز می گردند بارزتر است. غریزه ی جنسی یکی از مهم ترین غرایز بشری است که ارضای نادرست آن آسیبهای روانی و اجتماعی متعددی را به همراه دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر پی بردن به فرایند برساخت اجتماعی تجربه ی گناه جنسی و کشف پدیدار اجتماعی گناهان جنسی در بین زنان است. در این بررسی از بین انواع گناهان جنسی، گناهانی که در رابطه با جنس مخالف اتفاق می افتند مورد بررسی قرار گرفته است. مشارکت کنندگان تحقیق حاضر، 10 زن دارای رابطه ی دوستی(روابط خارج از ازدواج) با جنس مخالف هستند. با بررسی های انجام شده پدیدار اجتماعی گناهان جنسی در قالب هشت تم مرکزی « تعریف گناهان جنسی، واکنشهای (احساسی و رفتاری) قبل از گناهان جنسی، واکنشهای (احساسی و رفتاری) حین گناهان جنسی، واکنشهای (احساسی و رفتاری) پس از گناهان جنسی ، پیامد تکرار گناهان جنسی، توجیه گناهان جنسی، گام های گناهان جنسی و تغییر ارزشهای جنسی در رابطه ی دوستی با جنس مخالف» شناسایی شده است.
عاطفه باقریان علی اکبر مجدی
هدف پژوهش حاضر، فهم چگونگیِ پدیدار شدن عشق بر مشارکت کنندگان مورد بررسی بوده است. برای این منظور با رویکرد پدیدارشناسی به انجام مصاحبه های عمیق با 6 مرد و 5 زن که به روش هدف مند و با رعایت قاعده ی حداکثر تفاوت انتخاب شده بودند، انجام شد. یافته های پژوهش به بازسازیِ دو الگوی متفاوت از عشقِ تجربه شده توسط مشارکت کنندگان انجامید، که عشق مبتنی بر جدابودگی و عشق هم دهشانه نام گذاری شدند. پس از استخراج معنایِ ادراک شده از رابطه ی عاشقانه توسط مشارکت کنندگان و با الهام گیری از جامعه شناسی صوریِ زیمل، صورت بندی انتزاعی از ساختار تعاملاتی هر یک از دوگونه عشقِ تجربه شده ارائه شد. در نهایت برای فهم جامعِ پدیدار اجتماعی عشق، تحلیل های ساختاری در سه سطح خرد، میانه و کلان انجام شد. این تحلیل ها نشان داد که عناصر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیِ زیادی در جامعه و به واسطه ساختار خانواده، در بازتولید عشق مبتنی بر جدابودگی و به طورکلی، جدایی بین پدیدارهای ذهنی اشخاص دخیلند. در عین حال با معرفی امکاناتی که این ساختارها در اختیار شخص قرار می دهند، نقش فاعلانه ی او را در نحوه ی مواجهه با موقعیت تعاملی اش نشان دادیم.
سید علی نقی ایازی علی ربانی
چکیده هدف محوری این نوشتار، بررسی جامعه شناختی موانع تفکر در الگوی پیشرفت بر اساس آموزه های قرآن و پیامدهای آن می باشد. بر این اساس پرسش های مطرح در این مطالعه عبارتند از، موانع فکری تحقق پیشرفت بر اساس آموزه های قرآنی چیست؟ چه راه حلی را برای زدایش این دسته از موانع، ارائه شده است؟ بر ای پاسخگویی به این سوالات، محقق با مراجعه به قرآن ویافتن گزاره های جامعه شناسی ، مراحلی به شرح ذیل را پیموده است. 1- شناسایی آیاتی که به این مباحث می پردازند. 2- تجزیه و تفکیک مباحث تفسیری ذیل هر آیه به عناصر و مفاهیم اصلی و فرعی و نیز عرصه ها، موقعیت ها ، شرایط ، نوع و چگونگی روابط بین مفاهیم. 3- تطبیق و معادل سازی عناصر و مفاهیم و روابط مشخص شده به زبان جامعه شناسی. 4- تنظیم و ارائه مطالب بدست آمده در قالب گزاره های منطقی. 5- تبیین و تفسیر موضوعی طبقات بدست آمده در قالب یادداشت کد آیه. منابع پژوهش علاوه بر قرآن کریم، بهره گیری از تفاسیر با رویکرد اجتماعی بوده است. روش تحقیق با استفاده از ،روش کیفی انجام شده است. و با بهره گیری از راهبردهای پژوهشی نظریه ی زمینه ای (داده محور)داده ها جمع آوری شده است. بر اساس تحقیق صورت گرفته، موانع تفکر از منظر قرآن می تواند به پنج دسته موانع فردی، اجتماعی، در سطح کلان، فرایندی و زمینه ای طبقه بندی شود. در هر یک از موانع یاد شده مقولات عمده ای وجود دارد که یک دسته از مفاهیم مر تبط را در خود جای داده و کیفیت ارتباط آن ها را نیز ترسیم کرده است. هر یک از این مقولات و مفاهیم در چارچوب های تعاملی موانع، تعاملات، بسترها و شرایط مداخله گر قرار گرفته است و چگونگی تاثیر گذاری و تاثیر پذیری را توضیح داده و حاصل این ترابط و تعاملات، پیامدهای عدم تفکر را منجر شده است کلید واژه ها: پیشرفت، موانع پیشرفت، الگوی تفکر،پیامدهای عدم تفکر، آموزه های قرآن، نظریه ی زمینه ای.
سید حسن حسینیان بنای یزدی سیدکاظم طباطبایی
موضوع این پژوهش عبارتست از "سرمایه اجتماعی از دیدگاه امام علی (علیه السلام)". در بخش اول، ابتدا پیشینه نظری مورد بررسی قرارگرفته و سرمایه اجتماعی از دیدگاه صاحبنظران عمده معرفی و تعریف گردیده است. سپس سطوح خرد، میانی و کلان و ابعاد ساختاری، هنجاری و شناختی و عناصر آن شامل آگاهی، اعتماد، مشارکت و مواردی از این قبیل مورد بحث و بررسی قرارگرفتهاند. در ادامه پیشینه پژوهشهای انجام شده در داخل و خارج از کشور با ذکر دستاوردهای هر یک بیان شده است. در بخش دوم با توجه به سخنان امام علی (علیهالسلام) با رویکرد کلی مراجعه به کتاب شریف نهجالبلاغه و سایر منابع در بر گیرنده فرمایشات امام بزرگوار از جمله کتاب غرر الحکم و دررالکلم بطور خاص مفهوم سرمایه اجتماعی باز تعریف شده، ابعاد، عناصر و راههای افزایش این نوع سرمایه در سطح فرد و جامعه، همچنین موانع شکلگیری آن و عوامل تضعیفکننده و حتی نابودکننده این نوع سرمایه مورد بررسی قرار گرفته است.
زینب غیور احمدرضا اصغرپور ماسوله
یکی از ویژگی های مهم اجتماعی که در دوره های تاریخی گاه به عنوان متغیر مستقل و گاه به عنوان متغیر وابسته در فرآیند های تغییر اجتماعی حضور پررنگ دارد، دینداری است. از جمله ساختارهای مهم در دینداری ایرانیان، هیئت ها هستند که پیشینه ی تاریخی طولانی دارند. یکی از مصادیق این هیئت های مذهبی در شهر مشهد روضه های زنانه است. مورد مطالعه این تحقیق، "روضه"ای است که از سابقه ای بالغ بر 70 سال برخوردار است و البته همچنان پابرجاست. به نظر می رسد در گذر زمان تا به امروز به تدریج از آثار مفید روضه کاسته شده و آسیب هایی نیز بر این پدیده ی اجتماعی مترتب شده است. اگرچه هدف چنین روضه هایی انجام مناسک دینی می باشد اما در سال های اخیر تغییرات جدی در هنجارها و کارکردهای آن ها به وجود آمده است. برای مطالعه مردم شناختی تغییر در هنجارها و کارکردهای روضه مورد مطالعه، با استفاده از مشاهده مشارکتی و مصاحبه های عمیق، داده های کیفی جمع آوری شد و بر اساس الگوی تحقیقات مردم شناختی تحلیل شد. در تنظیم مشاهده نامه و مصاحبه نامه پژوهش، مردم شناسانه محقق از نظریات کنش متقابل نمادین، کارکردگرایی و اقتصاد دینی بهره جست. یافته های مردم شناختی پژوهش نشان می دهند که روضه تحت تاثیر عوامل بیرونی گروه، دچار تحولاتی در کارکردهای اقتصادی (مثلا وام های قرض الحسنه و فروش اقلام خاص در روضه در حال حاضر)، اجتماعی(به عنوان مثال همسرگزینی که قبلا در روضه وجود داشته و الان نیست؛ معاشرت طولانی که در قبلا وجود نداشته است و الان هست)، فرهنگی (به عنوان مثال هنجار مصرف نمایشی که قبلا وجود نداشته است) و دینی (به عنوان مثال تغییر در اولویت تعالیم دینی مطرح شده در روضه) شده اند. همچنین تغییرات هنجاری قابل توجهی را در مناسک دین، پوشش و آرایش و پذیرایی شاهد هستیم. بر اساس یافته های مردم شناختی و به منظور بررسی سازوکارهای تغییر هنجاری، مدلی عامل محور از کنشگران روضه ساخته شد. در این مدل از ایده اساسی اپستین در مورد ویژگی های اصلی هنجار (بی فکر شدن عامل ها وقتی هنجارها مسلط می شوند؛ نقش مقایسه و تقلید در تغییر هنجارها؛ نوآوری به عنوان عاملی در تغییر هنجاری). یافته های مدل سازی عامل محور نشان می دهد مهم ترین پارامتر تأثیرگذاری بر نحوه ی استقرار هنجارها که می تواند منتج به بی فکر شدن عامل ها و تبعیت محض از یک هنجار و یا وارد شدن هنجار جدید باشد پارامتر نوآوری است. دو گروه اصلی عامل ها، جوانان و سالمندان بوده اند. جوانان با سرعت بیشتری نوآوری کرده و از نوآوری های دیگران پیروی می کنند در حالی که سالمندان تکیه بیشتری بر هنجارهای موجود دارند.
مرتضی چرخ زرین علی یوسفی
«مصلحت»، این واژه پرکاربرد روزمره، مفهومی است که برای درک معنای آن در ذهن عامه مردم اقدام به انجام این پژوهش کرده ایم. «مصلحت» را در لغت هم معنی «منفعت» و آن چه که متضمن «خیر و صلاح» و دور کننده «مفسده و ضرر» است دانسته اند لیکن در بررسی های نظری تنوع آراء گسترده ای بین اندیشمندان علوم انسانی از فلاسفه یونان گرفته تا علمای اسلامی حول این مفهوم مشاهده می شود. کنکاش گسترده پژوهشگر برای یافتن مفاهیم و پیشینه های تجربی مرتبط با موضوع تحقیق از آن رو کم نتیجه ماند که همه تعاریف ارائه شده به سطح کلان و حکومتی مصلحت اشاره دارند حال آنکه ما در پی یافتن معنای درک شده مصلحت توسط عامه مردم در زندگی روزمره بوده ایم. با اینحال تلاش شد با تحدید موضوع مصلحت به مصحلت سنجی در شرایط حساس سیاسی ارتباطی موثق بین موضوع تحقیق و مباحث تئوریکی که تا امروز ارائه شده است بیابیم. در بخش چهارچوب مفهومی اشاره گردید که هر فرد به واسطه عضویت در یک مجموعه فرهنگی به شیوه خاصی محیط پیرامون خود را درک کرده و به آن واکنش نشان می دهد. از آنجا که این محیط پیرامونی خود متاثر از عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است، فرهنگ نیز در ارتباط تنگاتنگ با سایر حوزه ها از جمله سیاست قرار می گیرد. مجموعه ساخت های ذهنی که فرد از آن برای درک جهان استفاده می کند فرهنگ است و بخشی از این سازه ها با محوریت «مصلحت» و «مصلحت سیاسی» در ذهن فرد تکوین یافته است. با توجه به مزیت های روش کیفی و تناسب آن با موضوع تحقیق، با انتخاب روش پدیدارشناسی در طول انجام پژوهش همواره در تلاش برای شناخت واقعی پدیدار مصلحت بوده ایم. در این راستا انجام مصاحبه تا حد زیادی شرایط را برای حصول نتایج مناسب تر فراهم می آورد. در نتیجه با بهره گیری از قواعد نمونه گیری هدفمند، نمونه 16 نفری با توجه به اهداف تحقیق، آگاهانه و برای پوشش دادن تمامی مسأله تحقیق، انتخاب شد. در نهایت برای هر مشارکت کننده به ارائه توصیفی فربه پرداختیم که گزارشی دقیق از مهمترین گفته های مصاحبه شونده با حذف واحدهای معنای اضافی است. بر مبنای همین توصیف ها، واحدهای معنایی و تم ها استخراج شد. در وهله اول اهم ایده های مورد نظر مشارکت کنندگان ذیل چند چتر مفهومی قابل جمع شدن بودند: (1) تأثیرپذیری از دیگری مهم، (2) تأثیرپذیری از رسانه های جمعی، (3) برخورداری از «ما» و تأثیرپذیری از هویت جمعی، (4) دوگان? منافع فردی در برابر مصالح جمعی، (5) سه گانه کنش عاطفی، عقلانی، سنتی، (6) عطف نظر به فرآیند/ نتیجه و (7) تغییرپذیری/ ثبات در گام بعد بر اساس رفت و برگشت های متعدد، هر مشارکت کننده بر اساس تم های معنایی مستخرج بازسازی گردیده و شیوه مصلحت اندیشی [یعنی دلایل ترجیح دادن شق مورد نظر هر مشارکت کننده بر سایر شقوق] احصاء شد. مقوله های استخراج شده عبارتند از: «عقیده محوری عام گرایانه»، «عقیده محوری خاص گرایانه»، «هدف بیرونی» و «احساس محوری». طبیعتاً هیچ یک از افراد (به جز شیما) از یک ملاک دلیل واحد برای مصلحت سنجی بهره نبرده بودند و این نشان دهنده ماهیت چند وجهی مصلحت در ذهن مشارکت کنندگان بود. در عین حال و بر اساس غلبه هر کدام از این دلایل بر سه دلیل دیگر، توانستیم افراد را به سه دسته کلی تقسیم نماییم: • احساس گرایان • ارزش گرایان • نتیجه گرایان علاوه بر این نکته دیگری نیز از مجموع اطلاعات حاصل شده در مورد روند تغییرات در مصلحت اندیشی افراد قابل درک بود: به طور کلی می توان دو روند کلی را در سیر تکوین مصلحت اندیشی مشارکت کنندگان دید: (1) گذار از علقه های عاطفی به استقلال فکری. (2) گذار از تقلیل گرایی به واقع گرایی. در مورد روند اول می توان گفت که تقریبا همه مشارکت کنندگان تحقیق در طول بازه مورد بررسی از مصلحت اندیشی مبتنی بر علقه های عاطفی به الگوی ذهنی خویش که از آن به عنوان استقلال فکری یاد کردیم رسیده اند. در مورد روند دوم نیز می توان ادعا کرد که مشارکت کنندگان از یک جانبه نگری و مطلق انگاری به حدودی از توازن فکری و واقع گرایی سیاسی دست یافته اند. به نوعی که می توان از گسترش نوعی عقلانیت عمومی در کلیت اندیشه سیاسی ایشان یاد کرد.
زهرا دهقان منشادی عبدالرحیم قنوات
عوامل مختلفی در انتخاب نام افراد تأثیرگذار است. این موضوع اندیشمندان علوم اجتماعی را برآن داشته است تا با بررسی اسامی افراد یک جامعه به شناخت ابعاد تازه ای ازآن جامعه دست یابند. هدف از این پژوهش آن است تا با بررسی اسامی افراد در دوره زمانی حدود 113 سال- از ریاست عبدالمطلب بر قبیله قریش تا رحلت پیامبر(ص)- به اطلاعات تازه ای از جامعه مکه در عصر مقارن ظهور اسلام دست یابد. برای این منظور ابتدا اسامی افراد از منابع مختلف تاریخی مانند نسب نامه، سرگذشت نامه ها و طبقات استخراج، سپس با کمک کتاب های لغوی معنایابی و در گروه های مختلف دسته بندی شد. در آخرین مرحله داده های به دست آمده با توجه به آمار هریک از اسامی و همچنین اطلاعاتی که از اوضاع فرهنگی و اجتماعی مکه در دوره مذکور گردآوری شده بود، تحلیل گردید. بر این اساس دانسته شد داشتن بعضی صفات مانند سخاوتمندی، هوش، توانگری و برتری از ویژگی های مطلوب برای مردان و زنان بوده است. از اسامی مذهبی و نام هایی که دارای معنای شجاعت، ریاست، هدیه و آرزو برای طول عمر بود به اهمیت و صفات مطلوب مردان پی برده شد. همچنین از نام های زنان که دارای معنای زیبایی، آرامش بخشی و آرزو برای فرزندآوری است، به نگرش جامعه آن دوره درباره زنان دست یافته شد. در این پژوهش با توجه به سخنان پیامبر(ص) درباره نامگذاری افراد و همچنین نام هایی که توسط ایشان بعد از گروش افراد به اسلام تغییر یافته بود، به الگوی نامگذاری افراد در اسلام نیز پرداخته شده است.
مهدی خنده رو علی ربانی خوراسگانی
چکیده ندارد.
عفت امیرفولادی غلامرضا صدیق اورعی
این پژوهش با هدف شناسایی الگوهای رفتار تغذیه و دسته بندیِ مردم از نظر شیوه های غذا خوردن، میزان مصرف مواد غذایی و نیز بررسی رابطه سرمایه اقتصادی و فرهنگی با الگوهای مختلفِ سبک تغذیه، صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر به شیوه کیفی و با تکنیک مصاحبه انجام شده است. داده های خام این تحقیق، حاصل مصاحبه عمیق با 50 نفر از زنان خانه دارِ (کدبانویِ) خانوارهای ساکنِ یکی از محلات شهر مشهد در مورد شیوه تغذیه خانواده آنان است. اطلاعات بدست آمده در این تحقیق، سبک های تغذیه را در 7 زمینه (شامل مصرف مواد غذایی، تدارک غذا، زمان، مکان و نحوه صرف غذا، نوع خوردنی ها و میهمانی [صرف غذا]) مورد مطالعه قرار داده است. برخی از نتایج این طرح، بیانگر وجود رابطه معنادار بین متغیرها بوده است. برای مثال میزان مصرف نوشابه در خانواده، با میانگین تحصیلات افراد خانواده و ترکیب جنسیتی در خانواده* میزان سرمایه فرهنگی خانواده با نحوه صرف غذا در منزل(فردی یا جمعی غذا خوردن، عادت افراد خانواده به قرائت ذکر یا دعای خاص)* و میزان استفاده از غذاهای مدرن با سرمایه اقتصادی خانواده رابطه معنادار دارد. همچنین شاخص سبک تغذیه، تنها با میزان سرمایه فرهنگی خانواده رابطه معنا دار دارد.